وظیفه امام

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "وظیفه امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل وظیفه امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

وظیفه امام به مجموعه تکالیف الهی خواسته شده از امام اشاره دارد.

تقسیم بندی وظایف امام

  • در قرآن کریم همواره به دوگانه ولی و نصیر اشاره مکرر شده است؛ مثلا آیه کریمه می‌فرماید: ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۱]. در آیه دیگری نیز می‌فرماید: ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا[۲]. از سوی دیگر، ولایت به معنای فرمانروایی در جهت جلب منافع و دفع مفاسد است و این مفهوم، رکن مهمی از حقیقت امامت را روشن می‌‌سازد. رکن دیگر حقیقت امامت که در قرآن کریم به آن اشاره مکرر شده است مفهوم هدایت است: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۳] بر اساس مجموع این دسته از آیات استفاده می‌‌شود که اساس وظایف مترتب بر امامت و ولایت بر دو رکن استوارند:
  1. هدایت:
    1. هدایت عام (هدایت ارائه طریق یا هدایت تعلیمی یا تبیین):
      1. تفسیر قرآن یا به عبارتی: تفسیر دین (شامل: بیان احکام الهی در همه عرصه های اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره)
      2. رفع اختلافات
    2. هدایت خاص (هدایت ایصال الی المطلوب یا هدایت راهبری):
      1. تشکیل حکومت
      2. اجرای عدالت
      3. تربیت امت صالحان
  2. نصرت:
    1. دفاع از دین:
      1. جلوگیری از وقوع تحریف (جلوگیری از انحراف در دین)
      2. پاسخگویی شبهات
    2. دفاع از مؤمنان

مقدمه

اجرای عدالت

تعلیم و تربیت

تفسیر دین

دفاع از دین

ساده‌زیستی

امام(ع) ادامه دهندۀ راه پیامبر

از منظر امامیه

  1. در امور اجتماعی امام باید مردم را به وحدت و هماهنگی سوق دهد.
  2. برای جلوگیری از اختلال در نظم اجتماعی به امام نیاز است.
  3. یکی از اهداف امامت، اجرای حدود اسلامی است.
  4. یکی از وظایف امام این است که امر قضای اسلامی را رهبری کند.
  5. امام با تشکیل قوای انتظامی و تعیین فرماندهان شایسته، امنیت داخل و مرزهای کشور اسلامی را حفظ ‌می‌کند.
  6. رهبر جامعه اسلامی باید تدبیری بیاندیشد که حقوق مستمندان پرداخت گردد.
  7. باید پیشوایی معصوم، در میان مردم باشد که احکام اسلامی را در وقایع جدید بیان کند.
  8. حفظ شریعت اسلامی، از تحریف و تغییر[۱۶].

از منظر علمای اهل سنت

  1. تأمین عدالت اجتماعی؛
  2. تأمین امنیت عمومی؛
  3. پاسداری از مرزهای جامعه اسلامی؛
  4. توسعه و گسترش اسلام در جهان؛

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع وظیفه امام


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافته‌ای از خواسته‌های آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ فرمانروا و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه 120.
  2. «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما فرمانروایی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه 75.
  3. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه 73.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۳.
  5. نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.
  6. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۸۷-۸۸.
  7. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  8. نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.
  9. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۸۸.
  10. احتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۲۷.
  11. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۸۸-۸۹.
  12. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۸۹.
  13. اصول کافی، ج۲، ص۲۷۲.
  14. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۸۹-۹۰.
  15. ر.ک. امینی، علی رضا؛ جوادی، محسن، معارف اسلامی، ج۲، ص۱۳۷ - ۱۳۸.
  16. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۱۳.
  17. جمعی از نویسندگان، امامت‌پژوهی، ص۶۶.
  18. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۱۴.