حج در معارف و سیره سجادی

مقدمه

واژه حج در لغت به معنای قصد و آهنگ زیارت و در اصطلاح، سفر به خانه خدا برای برگزاری مناسک خاص در ایام ذی‌الحجه است[۱]. امام صادق (ع) فرمود: کسی که بمیرد و حج واجب را به جا نیاورد، در حالی که مانع و حاجب و بیماری یا منعی نداشته است، یهودی یا نصرانی مرده است[۲].

در تعالیم ائمه، حج از چنان جایگاهی برخوردار است که وجه برجسته دعاهای ماه رمضان متوجه آن است[۳]. مناسک حج، علاوه بر آنکه سرشار از احکام دقیق است، رمز و رازهای اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و... فراوانی دارد[۴].

حج از نگاه امام سجاد (ع)

امام سجاد (ع)، پیوسته از خداوند بزرگ، توفیق حج و عمره مداوم و مقبول را درخواست کرده و انجام مناسک حج و زیارت پیامبر (ص) را ذخیره مناسبی برای عالم آخرت خوانده است. آن حضرت خود نیز هنگام پوشیدن احرام، گفتن لبیک و انجام دادن مناسک حج، حال و هوای معنوی خاصی داشته است. در صحیفه چنین دعا می‌کند: «ای خداوند! بر من احسان نمای به اعطای نعمت ادای حج و عمره و زیارت قبر پیامبرت ۔ صلوات تو و رحمت تو و برکات تو بر او و آلش باد ـ و زیارت خاندان پیامبرت ـ بر ایشان سلام باد. همواره تا هرگاه که مرا زندگی بخشیده‌ای در این سال و هر سال دیگر، زیارتی که مقبول و مشکور تو افتد و تو را در نظر آید و در نزد تو ذخیره روز بازپسین باشد»[۵].

امام (ع)، توفیق انجام حج و عمره را از بهترین نعمت‌های خداوند و عامل خشنودی او معرفی کرده است. «بار خدایا، نعمتت را بر من تمام کن، که تو بهترین نعمت دهندگانی. و برای خشنودی خود، باقی عمر مرا در حج و عمره سپری ساز»[۶].

حج یکی از بزرگ‌ترین عبادت‌های خداوند و در بردارنده احکام دقیق و حاوی راز و رمز معنوی فراوان است. این عبادت می‌تواند موجب خشنودی خداوند شود و ذخیره مناسبی برای عالم آخرت باشد[۷].[۸]

تعداد سفرهای حج امام سجاد(ع)

امام سجاد(ع) جزو کسانی است که به عبادت از جمله حج اهتمام زیادی داشته و در مراسم حج شرکت می‌کرده است. درباره سفرهای حج ایشان اخباری است که اعتماد به آن مشکل می‌نماید:

چهل حج

در کتاب من لایحضره الفقیه چنین آمده است: «وَ حَجَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى نَاقَةٍ لَهُ أَرْبَعِينَ حَجَّةً فَمَا قَرَعَهَا بِسَوْطٍ»[۹]: علی بن الحسین(ع) چهل حج بر روی شتری انجام داد، ولی یک ضربه شلاق هم به آن حیوان نزد». در دلائل الإمامه هم سخن از سی حج حضرت بر روی ناقه‌ای است که امام سجاد(ع) آن را آزار نداده است[۱۰]؛ یعنی یک شتر ماده بیش از چهل سال عمر کرده و حضرت با آن چهل یا سی بار حج رفته است. خبر چهل سفر حج فقط در کتاب من لا‌یحضره الفقیه شیخ صدوق آمده و در منابع دیگر نقل نشده است و دیگران از وی نقل کرده‌اند[۱۱].

نقد و بررسی

این خبر چند مشکل دارد:

  1. سند این خبر ذکر نشده و مرسل است؛ بنابراین از جهت سند اعتبار ندارد.
  2. این خبر با دیگر اخبار نمی‌سازد؛ به جز این خبر، در جای دیگری چهل حج برای حضرت ذکر نشده است.
  3. با توجه به این خبر، باید این حج‌ها مربوط به دوران امامت حضرت باشد. می‌دانیم که ایشان بعد از شهادت پدرش امام حسین(ع) در سال ۶۱ هجری به امامت رسیده‌اند و در دوران یزید امکان سفر حج ایشان بعید می‌نماید؛ به دلیل واقعه حرّه و حمله سپاه یزید به مدینه و بعد مکه تا مرگ یزید ناامن بوده است[۱۲]. پس از یزید نیز منطقه مکه و مدینه دستخوش حوادث و درگیری‌هایی بین آل زبیر و آل مروان بوده است و با توجه به این شرایط، نمی‌توان گفت حضرت پی‌درپی حج انجام داده‌اند؛ درنتیجه دورانی که حضرت مرتب به حج می‌رفته‌اند، پس از سقوط خاندان زبیر و تسلط عبدالملک مروان بر حجاز است و از آن زمان تا زمان درگذشت حضرت در سال ۹۵، کمتر از چهل سال و حتی کمتر از سی سال است؛ زیرا در سال ۶۴ پس از مرگ یزید با ابن‌زبیر بیعت شد و فرزند زبیر در جمادی‌الاول سال ۷۳ کشته شد[۱۳].

اشکال درباره روایت چهل سفر حج وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم عُمر حضرت به نقل کلینی ۵۷ سال بوده است[۱۴]؛ یعنی باید بگوییم از سن پانزده سالگی تا سال آخر عمر خود هر سال با شتر ماده‌ای به حج می‌رفته و این به دور از حقیقت است. اگر تولد حضرت را در سال ۳۸ هجری بدانیم، ایشان در واقعه کربلا حداقل ۲۲ سال سن داشته است. در دوران واقعه حرّه و بعد از آن هم به حج نرفته است. بعد از نابودی آل زبیر تا هنگام درگذشت حضرت تنها ۲۲ سال است[۱۵].

بیش از بیست حج

در خبری موثق، زراره از امام باقر(ع) نقل می‌کند، از حضرت شنیدم که می‌فرمود: «كَانَتْ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ نَاقَةٌ قَدْ حَجَّ عَلَيْهَا اثْنَتَيْنِ وَ عِشْرِينَ حِجَّةً مَا قَرَعَهَا بِمِقْرَعَةٍ قَطُّ»[۱۶]: «شتر ماده‌ای برای علی بن الحسین(ع) بود که ۲۲ حج با آن رفت و هرگز ضربه‌ای به او نزد» و می‌افزاید: این ناقه بعد از حضرت پیش ما آمد؛ متوجه منظورش نشدیم تا اینکه برخی غلامان گفتند ناقه به سر قبر امام سجاد(ع) رفته و در آنجا توقف کرده و خود را به قبر می‌زند. گفتم: آن را دریابید و قبل از اینکه دیگران متوجه شوند و ببینند، آن را نزد من بیاورید. حیوان را آوردند و پس از آن هرگز قبر را ندید.

در روایتی دیگر به حج و عمره حضرت با این ناقه اشاره شده و اینکه سر قبر رفته است؛ اما تعداد آن ذکر نشده است[۱۷]. این دو روایت در کتاب بصائر الدرجات هم آمده است[۱۸]. دلائل الإمامه به نقلی، تعداد حج بر این مرکب را ۲۴ بار ذکر کرده است[۱۹]. شیخ صدوق در کتاب خصال آورده که حضرت بیست بار با ناقه خود حج انجام داد و ضربه‌ای به آن نزد و زمانی که حیوان مرد، حضرت آن را دفن کرد تا درندگان آن را نخورند[۲۰]. این روایت بر خلاف دیگر روایات، بیان می‌کند که مرکب حضرت در زمان حیات ایشان مرده است[۲۱].

ده سال

مرحوم برقی در دو روایت، یکی از محمد بن سنان و دیگری از عبدالله بن سنان از امام صادق(ع)، تعداد حج‌های حضرت را بر یک راحله (شتر)، ده حج ذکر کرده است[۲۲].[۲۳]

نگاهی به اخبار حج امام سجاد(ع)

بنا بر آنچه نقل گردید، اقوال درباره تعداد حج‌های امام سجاد(ع) مختلف است: ۴۰، ۳۰، ۲۴، ۲۲، ۲۰ و ۱۰ بار حج. روایات دیگر، به‌ویژه اخباری که در آنها نقل شده حضرت به صورت ناشناس با کاروان‌های غریبه برای خدمت به زائران خانه خدا و حضور در حج می‌رفته و گاهی فاصله مکه و مدینه را پیاده بیست روزه طی می‌کرده[۲۴] نشان می‌دهد سفرهایی که حضرت به صورت ناشناس و پیاده می‌رفته، غیر از سفرهای ایشان با شتر و مرکب بوده است؛ بنابراین قول ده سال با یک مرکب را می‌توان قابل قبول دانست. البته امکان دارد که در برخی سفرها که حضرت پیاده می‌رفتند، مرکب خود را هم برده باشند؛ مانند شیوه‌ای که امام مجتبی(ع) داشتند؛ ولی سفرهای حضرت به صورت ناشناس برای خدمت به زائران خانه خدا، با رفتن با مرکب سازگار نیست؛ زیرا ظاهر امر این است که حضرت در برابر کار مزد همراهی و مخارج سفر را دریافت می‌کرده است.

بنابراین خبری که در تاریخ موالید الأئمه نقل شده که حضرت ده بار با شتر و بیست بار با ناقه‌ای به حج رفته[۲۵]، دور از حقیقت است. البته اگر بگوییم منظور از حج، حج واجب نیست، بلکه سفر عمره را هم می‌گیرد که در روایتی به عمره هم اشاره شده بود[۲۶]، موارد بیشتری را در بر می‌گیرد. اعتراض عَبّاد بصری به امام سجاد(ع) که تو جهاد را به جهت سختی آن ترک کرده‌ای و به حج به جهت آسانی آن روی آورده‌ای[۲۷]، از حج‌های متعدد حضرت حکایت می‌کند.

در باره مرکب حضرت هم درروایات اختلاف بود. برخی مرگش را در زمان حیات حضرت و برخی بعد از درگذشت حضرت دانسته‌اند که طبق آنها، شتر ایشان به بقیع سر قبر حضرت رفته است. نکته دیگری که از مجموع روایات به دست می‌آید، توجه به حیوان و مرکب است که حضرت به‌هیچ‌وجه آن را آزار نمی‌داد؛ یعنی همان موضوعی که امروزه به عنوان حقوق حیوانات مطرح است. امام سجاد(ع) حتی در صورت توقف مرکبشان در موارد خاص، از شلاق‌زدن آن حیوان خودداری می‌کردند[۲۸].

منابع

پانویس

  1. المفردات فی غریب القرآن.
  2. وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۰.
  3. مفاتیح الجنان.
  4. نک: صهبای حج، جوادی آملی؛ حج، محسن قرائتی؛ حج در قرآن، شهید بهشتی و....
  5. نیایش بیست‌و‌سوم.
  6. نیایش چهل‌وهفتم.
  7. الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، ۱۴۱۸، قم، نشر الهادی؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، ۱۳۷۵، تهران، انتشارات سروش؛ المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ۱۴۱۲، بیروت، دارالعلم؛ وسائل الشیعة، محمد بن حسن حر عاملی، ۱۴۰۹، قم، نشر آل البیت؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، ۱۳۷۳، قم، دارالقرآن الکریم.
  8. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «حج»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۸۱.
  9. شیخ صدوق، من‎ لایحضره ‎الفقیه، ج۲، ص۲۹۳، ش‌۲۴۹۴.
  10. ابوجعفر محمد بن جریر طبری صغیر، دلائل الإمامه، ص۱۹۶.
  11. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۷۹.
  12. احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۵، ص۳۶۷؛ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی (یک جلدی)، ص۳۴.
  13. ابن‌عبدالبر، الإستیعاب، ج۳، ص۹۰۷؛ ابن‌حجر، الإصابه، ج۴، ص۷۹-۸۲؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۴، ص۸۷: قتل ابن الزبير في جمادي الأولى سنة ثلاث و سبعين من الهجرة.
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۶.
  15. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۷۹.
  16. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۷.
  17. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۷: «وَ إِنَّ أَبِي(ع) كَانَ يَحُجُّ عَلَيْهَا وَ يَعْتَمِرُ وَ لَمْ يَقْرَعْهَا قَرْعَةً قَطُّ».
  18. ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۳۵۳.
  19. ابوجعفر محمد بن جریر طبری صغیر، دلائل الإمامه، ص۱۹۶.
  20. شیخ صدوق، الخصال، ص۵۱۸: «وَ لَقَدْ حَجَّ عَلَى نَاقَةٍ لَهُ عِشْرِينَ حِجَّةً فَمَا قَرَعَهَا بِسَوْطٍ فَلَمَّا تَوَفَّتْ أَمَرَ بِدَفْنِهَا لِئَلَّا تَأْكُلَهَا السِّبَاعُ».
  21. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۸۱.
  22. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ص۳۶۱: «حَجَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى رَاحِلَةٍ عَشْرَ حِجَجٍ مَا قَرَعَهَا بِسَوْطٍ».
  23. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۸۲.
  24. شیخ مفید، الإرشاد، ج۲، ص۱۴۴؛ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری (یک جلدی)، ص۲۶۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸۱: «حَجَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مَاشِياً فَسَارَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ».
  25. طبرسی، تاریخ موالید، مجموعة نفیسة فی تاریخ الأئمة(ع)، ص۱۸۶: و لقد حجّ على راحلة عشر حجج و على ناقته عشرين حجّة ما فزعهما بسوط.
  26. ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۳۵۳: «وَ إِنَّ أَبِي كَانَ يَحُجُّ عَلَيْهَا وَ يَعْتَمِرُ وَ مَا قَرَعَهَا قَرْعَةً قَطُّ».
  27. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۲۲.
  28. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۸۲.