زن در معارف و سیره حسینی

نقش زنان در واقعه عاشورا

پیدایش و استمرار مجالس و آیین‌های عزاداری

زنان از دو جهت با مفهوم عاشورا و آیین‌های عاشورایی پیوند خورده‌اند: اول از حیث نقش‌آفرینی در واقعه عاشورا و رخدادهای پس از آن و دوم از حیث تأثیرگذاری در پیدایش و تکوین مجالس و آیین‌های عزاداری و به طور خاص عزاداری‌های زنانه.

نقش زنان در واقعه عاشورا و رخدادهای پس از آن

طبق گزارش منابع تاریخی، امام حسین (ع) را هنگام ترک مدینه به سمت مکه و پس از آن کوفه، خانواده و فرزندان و شماری از اقوام او همراهی می‌کردند. از احوال زنان آن کاروان تا روزهای منتهی به عاشورا مطلب چندانی در منابع نیامده است. تنها در وقایع چند روز مانده به عاشورا، به مکالماتی از زنان اهل‌بیت (به خصوص حضرت زینب) با امام حسین (ع) اشاره شده است. در این سخنان، امام ضمن پیش‌بینی شهادت خود از زنان می‌خواهد که «گریبان چاک نکنید، خدشه به صورت نزنید و در مورد من سخنی که شایسته نیست نگویید». همچنین او هنگام خداحافظی با زنان به آنها فرمود: «برای بلا آماده باشید و بدانید که خدا حمایت کننده و نگهبان شماست و به زودی شما را از شر دشمنان نجات می‌دهد».

در روز عاشورا، زنان با تشویق و ترغیب شوهران و فرزندان خویش و حمایت عاطفی از آنها حین جنگ و در مواردی حتی با حضور در میدان جنگ، نقش مهمی ایفا کردند. علاوه بر این، بخش دوم وقایع عاشورا - که با شهادت امام حسین (ع) و پایان جنگ آغاز شد - مستقیماً متوجه زنان و کودکان بود. به روایت مقاتل، عصر عاشورا، سپاهیان عمر سعد به خیمه‌های زنان و کودکان هجوم بردند و پس از غارت، خیمه‌ها را آتش زدند. در این هجوم، کودکان و زنان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. مهاجمان، حتی پوشش سر زنان را نیز به زور از ایشان گرفتند و هتک حرمت کردند. جزئیاتی از این وقایع، که از تأثیرگذارترین روضه‌ها به شمار می‌رود، در مقاتل آمده است. طبق این گزارش‌ها، در ادامه، سپاه عمر بن سعد زنان و کودکان مصیبت‌زده را به اسارت درآوردند و همراه سرهای به نیزه شده در قالب کاروانی راهی کوفه و سپس شام کردند. در بررسی واقعه عاشورا، از مقطع حرکت کاروان اسیران به شام و بازگشت آنها به مدینه - که به روایتی ۴۰ روز و به روایت دیگر بیش از آن به طول انجامید- به عنوان استمرار عاشورا و بخش مکمل آن تعبیر می‌کنند.

نقش‌آفرینان اصلی این مقطع، به جز امام سجاد (ع)، همه زنان اهل بیت بوده‌اند. مهم‌ترین آنان که در روایت‌های عاشورا نقش برجسته‌ای دارند، عبارتند از:

به جز زنان اهل بیت، در روایت‌های عاشورا از زنان دیگری هم نام برده شده است که مشهورترین آنها عبارتند از:

به نقش این زنان نیز به خصوص طوعه و مادر ابووهب در روضه‌خوانی‌ها پرداخته می‌شود. در برخی مقاتل داستانی و روایت‌های عامیانه از عاشورا، از زنان دیگری نیز در روایت عاشورا نامی به میان می‌آید؛ نظیر زن خولی، هنده (همسر یزید) و نیز درة الصدف (دختر عبدالله بن عمر انصاری - حاکم حلب - که گفته می‌شود با بسیج کردن عده‌ای از زنان به جنگ با سربازان یزید پرداخت و همراه ۱۲ زن دیگر کشته شد).[۱].

جایگاه زنان در نهضت عاشورا

اکنون به نقش زنان والامقام و حماسه‌ساز در عاشورا و نهضت امام حسین (ع) خواهیم پرداخت: زنی که ثروت خود را در راه نهضت عاشورا بخشید

ماریه دختر منقذ

طوعه

دلهم

زنان شجاعی که در کربلا حضور داشتند

در روز عاشورا مادران و زنان و خواهران و دختران بسیاری بودند که مردان خود را به مبارزه در راه امام حسین (ع) ترغیب و تشویق می‌کردند، محرک یا مؤید آنها بودند و لااقل این که نظاره‌گر شهادت بهترین دلبند خود بودند و تسلیم رضای خدا شدند.

مرحوم آیة الله شیخ جعفر شوشتری معتقد است امام حسین (ع) در کربلا هفت مرتبه استغاثه کردند - اول موقع صف‌آرائی و آخر موقع شهادت - و با هر استغاثه امام حسین (ع) زنان شجاعی بودند که ندای امام را لبیک می‌گفتند، به بذل عزیزترینشان؛ یعنی جوانان و پاره‌های قلبشان، در هر استغاثه‌ای که امام می‌فرمود: فریاد لبیک زنان بلندتر می‌شد. می‌گفتند: «لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتِغَاثَتِكَ وَ لِسَانِي عِنْدَ اسْتِنْصَارِكَ فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي...»؛ لبیک ای حجت خدا اگر در بدنم قدرتی بر یاری تو نباشد و زبانم عاجز از نصرت تو باشد، قلبم به تو می‌گوید: لبیک![۲].[۳]

ام وهب بن عبدالله

شهیده کربلا

اما همسر وهب شیرزنی بود که وقتی دید شوهرش را کشتند خود را به شوهر شهیدش رسانید، خاک و خون از رخش پاک می‌کرد. شمر او را دید و به غلامش رستم دستور داد، تا با نیزه‌ای که در دست داشت به سرش کوبید و این زن فداکار را شهید کرد. او اول زنی بود که در نهضت عاشورا به شهادت رسید[۴]. خانم تازه مسلمانی که پسرش را فدای امام حسین (ع) کرد

محدث قمی از امالی صدوق نقل می‌کند: وهب بن وهب و مادرش - که تُرسا بودند یا نصرانی - به دست امام حسین (ع) مسلمان شده بودند و در کربلا حضور داشتند، وهب به میدان رفت و مبارزه‌ای سخت نمود. هفت، هشت نفر از دشمن را کشت. اسیر شد و عمر سعد دستور داد: سر از بدنش جدا کرده و به طرف سپاه امام حسین (ع) انداختند[۵]. مادر داغ‌دیده، سر پسر را برداشت و بوسید و به طرف دشمن پرتاب کرد. به مردی خورد که در دم کشته شد، سپس ستون خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد. دو نفر دیگر را کشت، امام فرمودند: ام وهب رحمك الله، خدای تو را بیامرزد برگرد، عرض کرد: آقا ناامیدم مکن؛ یعنی بگذار من هم شهید شوم! حضرت فرمود: خدا تو را ناامید نکند، آی ام وهب! او به خیمه برگشت[۶].[۷]

ام عمرو

شیرزنی در میان لشکر عمر سعد

حمید بن مسلم (خبرنگار کربلا) می‌گوید: زنی از طایفه بکر بن وائل را دیدم که همراه شوهرش در میان اصحاب عمر سعد بود، چون دید مردم ناگهان بر زنان و دختران حسین تاختند و شروع به غارت کردند، شمشیری برداشت و رو به خیمه‌های حسین (ع) آمد و فریاد زد: ای مردان قبیله بکر! آیا لباس از تن دختران رسول خدا به یغما می‌برید؟ مرگ بر این حکومت غیرخدایی، ای قاتلین فرزند رسول خدا! آنگاه شوهرش دستش را گرفت و او را کشان کشان به جایگاه خودش بازگرداند[۸]![۹]

زنان شجاع اهل بیت (ع)

در این فراز از مقاله تنی چند از زنان اهل بیت که سرگذشت آنها برای همه مردان و زنان درس عبرت است، معرفی می‌کنیم:

آری، زنان بیدار پس از شهادت امام حسین (ع)[۱۰] هم با احساس‌های پاکشان جو را برای برکناری اوباش از حکومت فراهم می‌کردند و در هر فرصت ممکن به رسالت انقلابی خود عمل می‌کردند و باعث و بانیان جنایت‌های هولناکی کربلا را به عاقبت شومشان وعده می‌دادند. همسر کعب بن جابر، قاتل «بریر» آن صحابی معروف امام حسین (ع)، بعدها به او گفت: علیه فرزند فاطمه اقدام کردی و سید قاریان قرآن را کشتی (بریر)، خطای بسیار بزرگی مرتکب شدی، به خداوند قسم! بعد از این با تو سخن نخواهم گفت[۱۱].

در ماه صفر سال ۶۴ هجری درست سه سال پس از شهادت امام حسین (ع) یزید به درک واصل شد[۱۲]. جماعتی از مردم برای بیعت به سراغ عمر سعد رفتند، تا او را به حکومت تعیین کنند. زنان شجاعی از قبیله همدان و زنانی دیگر از کھلان، انصار، ربیعه و نخع به کوفه آمدند و در حالی که می‌گریستند و مویه می‌کردند و برای امام حسین (ع) زاری می‌نمودند، وارد مسجد جامع شهر شدند.

آنان فریاد می‌زدند: مگر نه این است که همین عمر سعد بود که با امام حسین (ع) جنگید و راضی به قتل امام شده بود، تا برای ما در کوفه حکومت کند، پس مردم گریستند و از عمر بن سعد صرف‌نظر کردند، در این جریان فعالیت زنان قبیله همدان چشمگیرتر بود[۱۳].

آری، این سلسله ادامه داشت و در تمامی ادوار تاریخ زنان شجاع و متدین به هر نحو ممکن از خاندان عترت و طهارت (ع) جانب‌داری کردند و شعرهای زیبای خود را در تاریخ به ثبت رساندند، که از آن جمله می‌توان به حضور فعال زنان نوغان مشهد مقدس در تشییع جنازه امام رضا (ع)[۱۴] اشاره نمود.

راهپیمایی زنان غیور و شجاع ایرانی در انقلاب اسلامی به رهبری فرزند امام حسین (ع) یعنی امام خمینی - قدس سره الشریف - در سال‌های ۵۶ و ۵۷ نمونه دیگری از رشد سیاسی زنان و مادران پاک‎دامن است که با عفت و نجابت خود و حضور فراگیر و کارآمد در مقاطع حساسی تاریخی، مسئولیت سیاسی، انقلابی و شرعی خود را به انجام رساندند. امید آنکه زنان امروز هم این رسالت خطیر را به عهله بگیرند، لااقل گریه‌های ما در مصیبت‌های فرزند زهرا یک نوع شرکت در حماسه اوست و هیچکس به مثل امام حسین (ع) شایسته گریه نیست، گریه بر امام حسین در راستای حفظ دستاوردهای نهضت مقدس او و جاودانگی راه او صورت می‌پذیرد؛ زیرا امام حسین شایستگی آن را دارد که در تاریخ بشریت باقی بماند[۱۵].[۱۶]

زینب کبری (س)

ام کلثوم (س)

فاطمه دختر امام حسین (ع)

رباب (س) مادر سکینه و علی اصغر

سکینه دختر امام حسین

لبابه همسر ابوالفضل (ع)

عزاداری زنان

منابع

پانویس

  1. دستوری، مژگان، مقاله «زنان»، فرهنگ سوگ شیعی ص۲۵۰.
  2. شیخ جعفر شوشتری، الخصائص الحسینیة، ص۱۸۶ – ۱۸۷.
  3. خادری، ملیحه، مقاله «زنان در نهضت عاشورا»، فرهنگ عاشورایی ج۹ ص ۳۵.
  4. رموز الشهاده، ترجمه نفس المهموم، ص۱۳۰ - ۱۳۱؛ الخصائص الحسینیه ص۲۵۶؛ طبری، ج۳، ص۳۲۶.
  5. نفس المهموم، ترجمه آیت الله کمره‌ای، ص۱۳۱؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۰.
  6. شیخ جعفر شوشتری، الخصائص الحسینیه، ص۲۵۵؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۱.
  7. خادری، ملیحه، مقاله «زنان در نهضت عاشورا»، فرهنگ عاشورایی ج۹ ص ۳۷.
  8. لهوف، سید بن طاووس با ترجمه سید احمد فهری، ص۱۳۲.
  9. خادری، ملیحه، مقاله «زنان در نهضت عاشورا»، فرهنگ عاشورایی ج۹ ص ۴۰.
  10. کشف الغمه، ج۲، ص۲۵۲: در ۵۶ سالگی؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۳۰۰: در ۵۵ سالگی؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۶۳ با ترجمه، کتاب الحجة، عمر شریف امام حسین (ع) را ۵۷ سالگی ذکر نموده است.
  11. تاریخ طبری، ج۳، ص۳۲۳.
  12. در ۳۳ سالگی جوان‌مرگ شد (مسعودی، مروج الذهب، جزء ۳، ص۵۳).
  13. مسعودی، مروج الذهب، جزء ۳، ص۹۳.
  14. زنان نوغان برای این که شوهرانشان اجازه دهند در تشییع جنازه حضرت رضا (ع) شرکت کنند، از مهریه‌های خودشان گذشتند (قادتنا، ج۶، ص۴۴۷).
  15. کورت فریشلر نویسنده آلمانی در کتاب امام حسین (ع) و ایران می‌نویسد: کشته شدن حسین و یارانش قطع نظر از هر نوع نظریه ایدئولوژی از لحاظ شجاعتی که از آن مرد و یارانش به ظهور رسید یکی از حماسه‌های رزمی بزرگ جهان است و شایستگی دارد که در تاریخ دنیا باقی بماند. (ص ۵۶۵)
  16. خادری، ملیحه، مقاله «زنان در نهضت عاشورا»، فرهنگ عاشورایی ج۹ ص ۵۰.