هدایت در کلام اسلامی
معناشناسی هدایت
هدایت در مقابل ضلالت از ریشه "هـ د ی" مصدر و به معنای نشان دادن راه درست برای رسیدن به مقصد است. هدایت، راه نمودن با نرمی و لطف است. بنابراین هدایت به معنای مطلق راهنمایی نیست، بلکه نوعی نشان دادن راه است، توأم با لطف و مهربانی[۱]. هدایت در اصطلاح دینی، به معنای مشخص کردن کمال مناسب یک شیء و نشان دادن راه رسیدن به آن است[۲].
اقسام هدایت
- هدایت عامه خداوند که شامل همه آفریدههاست و به سه گونه هدایت فطری، عقلی و وحیانی قابل تقسیم است که هر کدام نیز شاخههای فرعی دیگری دارند[۳].
- هدایت فطری بر دو گونه است:
- هدایت فطری مادی: راهنمایی انسان، جهت تأمین نیازهای مادّی، مانند هدایت نوزاد به پستان مادر. امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه میفرمایند: «ای آفریده هماهنگ و ای نوپدید نگهداری شده در تاریکی رَحِمها... که پس از آن، از قرارگاهت، به سرایی که ندیده بودی و راههای [رسیدن به] منافعش را نمی دانستی، بیرون آورده شدی! چه کسی تو را به کشیدن خوراک (شیر) از پستان مادرت راهنمایی کرد؟ و به هنگام نیاز، جایگاههای درخواست و اراده ات را به تو شناساند؟»[۴].
- هدایت فطری معنوی: راهنمایی انسان جهت تأمین نیازهای معنوی؛ بدین صورت که خداوند سبحان ضروری ترین معارف مورد نیاز انسان را به صورت فطری در نهاد او قرار داده است. هر انسانی با الهام فطری میتواند خوب و بد، خیر و شرّ و حق و باطل را تشخیص دهد: ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾[۵]. همه آیات و روایاتی که توحید و آیین راستین الهی را فطری میدانند در حقیقت اشاره به این نوع هدایت همگانی دارند[۶].
- هدایت عقلی نیز بر دو گونه است:
- هدایتِ عقلی مادّی: راهنمایی عقل، برای تأمین نیازهای مادّی. یکی از مصادیق این نوع هدایت در قرآن، راهیابی انسان در صحرا و دریا به وسیله ستارگان است. در آیات متعددی به این معنا اشاره شده است؛ مانند: ﴿وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ﴾[۷]. بهرهگیری از عقل در پیشرفت انواع دانشها در جهت تأمین رفاه مادّی نیز، مصادیق دیگری از این نوع هدایت الهی شمرده میشوند.
- هدایت عقلی معنوی: بهرهگیری از قدرت اندیشه، برای تأمین نیازهای معنوی و دستیابی به قلّه کمالات انسانی. همۀ آیاتی که انسان را به تفکّر درباره حقایق مرتبط با مبدأ و معاد دعوت کردهاند، به این نوع هدایت اشاره دارند. همچنین، همه روایاتی که عقل را حجت خدا و فرستاده او معرفی کردهاند، اشاره به این نوع هدایت دارند؛ امام صادق (ع) میفرماید: «حجّت خداوند بر بندگان، پیامبر است و حجّت میان بندگان و خداوند، خرد است»[۸].[۹]
- هدایت فطری بر دو گونه است:
- هدایت خاصه خداوند که شامل پیامبران، اوصیای آنان و گروندگان به آنها میشود. به گونهای پاداش کسانی است که به دلیل حسن انتخاب و پیمودن مسیر حق و قبول هدایت عام خداوند، عقل و فطرت خود را بارور ساختهاند. خداوند هدایت ویژه را از طریق وحی ابتدا نصیب پیامبران و سپس نصیب اوصیا و کسانی که به راه پیامبرانش درآمدهاند میکند. این هدایت ویژه نصیب هر کسی نمیشود و ظالمان و گناهکاران از آن دور هستند. به عبارت دیگر هدایت عمومی الهی تنها زمانی سودمند است که انسان بخواهد و آن را قبول نماید و از هدایت ویژه الهی نیز استفاده کند و اگر با ظلم و ستم و گناه و فسق و فجور، خود را از هدایت فرستادگان خداوند محروم کند، به تدریج نور عقل و فطرت را در خود خاموش ساخته و از هدایت عمومی نیز سودی نخواهد برد[۱۰].
هدایت از منظر دیگر به دو قسم تقسیم میشود:
- هدایت تکوینی: همان سرشت و فطرت و غریزهای است که خدا در همه موجودات قرار داده که راه تعیین شده خود را طی کنند: ﴿قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى﴾[۱۱]. اصل هدایت به نباتات، حیوانات و انسان اختصاص ندارد، بلکه خداوند ساختمان هر چیز را آنگونه که باید و شاید خلق و هدایت کرده است: ﴿الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى﴾[۱۲]، همچنین قرآن کریم، درباره اصل هدایت در همه موجودات میفرماید: ﴿وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا﴾[۱۳]. یعنی کاری که هر آسمان باید انجام دهد به او وحی کرده و راهش را به او نشان داده است؛ اما بشر به علت عدم آگاهی در مورد هدایت حیوانات چارهای نداشته، الا اینکه اسم مبهمی مانند "غریزه" بر آن بگذارد[۱۴]. آیات قرآنی از دو گونه هدایت تکوینی یاد کردهاند:
- هدایت تشریعی: هدایتی از طریق وحی و ابلاغ فرامین و ارزشهای الهی توسط انبیای الهی است. این هدایت به معنای ارائه طریق و نشان دادن راه است. هدایت تشریعی با فرستادن پیامبران و کتابهای آسمانی و تکالیف دینی است. خداوند، غیر از هدایت عمومی نسبت به همه، بعضی را هدایت ویژه میکند. خداوند، هم در نهاد انسان، هدایت به خیر و شر را قرار داده، هم از راه دین و پیامبران حق و باطل را بیان کرده است. انسان هم موجودی مختار است، اگر پذیرای هدایت الهی باشد به سعادت و بهشت میرسد و اگر نپذیرد، گمراه و دوزخی میگردد: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۱۶].[۱۷]
هر چند انسان از هدایت تکوینی بهرهمند است، تنها از این گذر نمیتواند به کمال آرمانی خویش دست یابد و به دلایل زیر نیازمند هدایت تشریعی است:
- انسان، با هدایت تکوینی و فطرت خویش تنها به فهم کلیاتی از حقایق جهان توفیق مییابد و به جزئیات و تفصیل آنها راه ندارد. در موضوع خداشناسی، تنها به وجود خداوند پی میبرد؛ اما توان راهیابی به صفات و اسمای خداوند را ندارد. در موضوع معادشناسی نیز چه بسا به ضرورت معاد ایمان آوَرَد؛ ولی نمیتواند با هدایت تکوینی به چگونگی آن و نحوه حضور خود در جهان آخرت و مسائل بیشمار دیگر آگاهی یابد. موضوعات و مباحث دیگر اعتقادی، اخلاقی و عملی نیز چنین است. اما تنها راه یافتن به کلیات، نیازهای انسان را بر نمیآورد. او به جزئیات و بایدها و نبایدهای تفصیلی محتاج است که تنها در سایه هدایت تشریعی فراهم میشود.
- انسان موجودی اجتماعی است و سعادت دنیوی و اخرویاش در گرو تعامل و تعاون با همنوعان است؛ اما وجود میل به کسب منافع در افراد انسانی موجب بروز اختلاف و درگیری میان آنان میشود. برای گریز از این مشکل، به قوانین جامع و کامل نیاز است؛ اما عقل انسان به تنهایی نمیتواند چنین قوانینی را وضع کند؛ زیرا اولًا هر فرد انسانی در پی منافع و مصالح خویش است و ثانیاً عقل بشر به دلیل محدودیتهایی که دارد، از وضع قوانین جامع و کامل برای سعادت خود ناتوان است.
- آشنایی با بدیها و خوبیها برای ترغیب انسان به درستکاری کافی نیست؛ بلکه ابزارهایی برای تشویق و ترغیب لازم است و این ابزارها همان انذارها و تبشیرهای وحیانیاند که در سایه هدایت تشریعی فراهم میآیند[۱۸].
قرآن کتاب هدایت
قرآن در اصل کتاب هدایت است: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾[۱۹]. اولین آیهای که در قرآن به اصل هدایت اشاره اجمالی کرده است آیۀ ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[۲۰] است. هدایت به صراط مستقیم شامل حال کسانی میشود که طالب و جستجوگر حقیقتاند و قلب خود را برای شنیدن و دیدن حقیقت متعالی و نور زیبای الهی گشودهاند. در سورههای دیگر قرآن انواع و ابعاد و نشانههای هدایت تبیین شده و خداوند به صفات اهل هدایت و حقیقت اشاره فرموده است: ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۲۱].[۲۲]
آثار و نشانههای هدایت
کسی که هدایت شده باشد دارای آثار و نشانههایی است که عبارتاند از:
- یکتاپرستی: ﴿قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴾[۲۳].
- آرامش: ﴿فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۲۴].
- تسلیم امر الهی: ﴿وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ﴾[۲۵].
- تقوا: ﴿وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ﴾[۲۶].
- خشیت: ﴿وَ أَهْدِيَكَ إِلىَ رَبِّكَ فَتَخْشىَ﴾[۲۷].
- رستگاری: ﴿أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۲۸].
- صبر: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾[۲۹]؛ ﴿أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴾[۳۰].
- مراقبه نفس: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ﴾[۳۱].[۳۲]
تلازم امامت و هدایت
هدایت وظیفه تفکیک ناپذیر منصب رهبران الهی است و امامت و جانشینی رسول خدا (ص) از هدایت به سوی معارف و فرامین الهی جدا شدنی نیست. پیامبران هم، از آنجا که امام و پیشوا و مقتدای امت خود هستند، هادی و راهنمای امّت به سوی معارف و فرامین خداوند هستند. خداوند پیامبران را امام قرار داده تا مردم را به تعالیم و دستورات او راهنمایی و هدایت کنند و قرآن کریم میفرماید: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۳۳].[۳۴]
با توجّه به اینکه امامان معصوم (ع)، جانشین رسول خدا (ص) هستند، به طور حتم دارای شأن هدایت بر امت هستند، زیرا خداوند برای هدایت بندگانش باید الگوی کامل انسانیت را در مسیر و دسترس آنان قرار دهد و پیامبران مصدق این اسوه و الگو به عنوان انسان کامل هستند. آخرین و کاملترین پیامبران و راهنمایان الهی و صاحبان شرایع آسمانی رسول خدا (ص) است بعد از ایشان هم به متقضای حکمت الهی این چراغ فروزان باید روشن بماند و پرتو افکنی آن به وسیله نصب امام و جانشین برای رسول خدا (ص) است[۳۵].
امام باقر (ع) ذیل آیۀ ﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ﴾[۳۶] میفرماید: «رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْمُنْذِرُ وَ لِکُلِّ زَمَانٍ مِنَّا هَادٍ یَهْدِیهِمْ إِلَی مَا جَاءَ بِهِ نَبِیُّ اللَّهِ (ص) ثُمَّ الْهُدَاةُ مِنْ بَعْدِهِ عَلِیٌّ ثُمَّ الْأَوْصِیَاءُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ»[۳۷]. فضیل میگوید از امام صادق (ع) درباره آیۀ ﴿وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ﴾[۳۸] پرسیدم، فرمود: «وَ کُلُّ إِمَامٍ هَادٍ لِلْقَرْنِ الَّذِی هُوَ فِیهِمْ»[۳۹].
منابع
پانویس
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج ۴، ص ۷۸؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفرادت، ص ۸۳۵؛ ابن فارس، مقاییس اللغه، ج ۶، ص۴۲، «هدی»؛ مفردات الفاظ القرآن ماده: ه د ی.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵۰؛ محمدی ریشهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۹۸.
- ↑ ر. ک: محمدی ریشهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۹۹.
- ↑ «أَیُّها المَخلوقُ السَّوِیُّ، وَ المُنشأُ المَرعِیُّ، فی ظُلُماتِ الأَرحامِ... ثُمّ أُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إِلی دارٍ لَم تَشهَدها، و لَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها، فمَن هَداکَ لاِجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدیِ أُمِّکَ، و عَرَّفَکَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِکَ و إِرادَتِکَ؟»؛ نهج البلاغة، خطبه ۱۶۳
- ↑ «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷ ـ ۸
- ↑ ر. ک: محمدی ریشهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲.
- ↑ «و او همان است که ستارگان را برای شما آفرید تا در تاریکیهای خشکی و دریا بدانها راه جویید؛ به راستی این آیات را برای گروهی که دانشورند روشن (بیان) داشتهایم» سوره انعام، آیه ۹۷.
- ↑ «حُجَّةُ اللّهِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ، وَ الحُجَّةُ فیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللّهِ العَقلُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵.
- ↑ ر. ک: محمدی ریشهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲.
- ↑ ر. ک: محمدی ریشهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۹۹.
- ↑ «گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.
- ↑ «آنکه آفرید و باندام ساخت، و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۲ ـ ۳
- ↑ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد» سوره فصلت، آیه ۱۲.
- ↑ ر. ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن، ص؟؟ ؟؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
- ↑ ر. ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن، ص؟؟ ؟؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟ ؟.
- ↑ «ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
- ↑ ر. ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن، ص؟؟ ؟؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶۹.
- ↑ «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
- ↑ این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند. و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند. آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره بقره، آیه: ۲- ۵.
- ↑ ر. ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ «بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید باز داشته شدهام؛ بگو: از خواستههای (نفسانی) شما پیروی نمیکنم که در آن صورت به راستی گمراه گردیدهام و از رهیافتگان نخواهم بود» سوره انعام، آیه ۵۶.
- ↑ «کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۳۸.
- ↑ «هر چند كه اين امر جز بر هدايت يافتگان دشوار مى نمود.» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «و (خداوند) بر رهیافتگی آنان که رهیافتهاند میافزاید و به آنان پارسایی (در خور) شان را ارزانی میدارد» سوره محمد، آیه ۱۷.
- ↑ سوره نازعات، آیه:۱۹.
- ↑ «آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.
- ↑ «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ «بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
- ↑ «ای مؤمنان! خویش را دریابید! چون رهیاب شده باشید آن کس که گمراه است به شما زیان نمیرساند» سوره مائده، آیه ۱۰۵.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ ر. ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۴.
- ↑ ر. ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟ ؟.
- ↑ «تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۱۹۱.
- ↑ «و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
- ↑ کافی ج۱، ص ۱۹۱. ثقه الاسلام کلینی تحت عنوان باب أن الأئمة (ع) هم الهداة روایات ذیل این آیه را گرد آوری نموده است.