بصره
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بصره (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر است و دارای کشتزارها و نخلستانهای بسیار[۱] معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. نام قدیمی آن منطقه، خریبه، تدمر و مؤتفکه بوده است. به کوفه و بصره، عراقین هم میگفتند. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. بنای آن شش ماه قبل از کوفه بود. مدتی هم پایتخت امویان شد. لقبهای قبة الاسلام و خزانة العرب هم به آن دادهاند.
- علی در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. در نهج البلاغه، در موارد متعددی امیر المؤمنین از بصره و مردم آن مذمت کرده است، از جمله: "لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ (ص) وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا"[۲] که نشاندهنده تفکرات انحرافی و موضعگیریهای مخالف با اهل بیت است. بصره در آغاز مرکز طرفداران عثمان بود، ولی پس از خلافت علی مرکز تشیع شد، اما همچنان کسانی در آنجا نسبت به آل علی، عناد داشتند. امام صادق در حدیثی فرموده است: پس از کشته شدن حسین بن علی همه چیزو همه کس بر آن حضرت گریست، مگر سه چیز: بصره، دمشق و آل حکم بن عاص[۳] واین کلام علی معروف است که به ابن عباس، والی آن حضرت بر بصره، نوشت: "َ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ "[۴] بدان که بصره، فرودگاه شیطان و کشتارگاه فتنههاست.
- در نهضت عاشورا، امام حسین به شش نفر از شخصیتهای بصره نامه نوشت و آنان را به یاری خویش برای گرفتن حق، دعوت کرد. این شش نفر که هر کدام، رئیس گروهی بودند، عبارت بودند از: مالک بن مسمع، احنف بن قیس، منذر بن جارود، مسعود بن عمرو، قیس بن هیثم و عمر بن عبیدالله. نامهرسان و پیک امام حسین(ع) برای رساندن این پیام، غلامش سلیمان بود. برخی از اینان، به امام جواب سرد دادند، برخی فرستاده امام را نزد ابن زیاد فرستادند. از شخصیتهای بصره، یزید بن مسعود به ندای امام لبیک گفت و با تشکیل جلسه، قبایل عرب را به یاری آن حضرت دعوت کرد، آنان نیز خوشحال شده، اعلام حمایت کردند. در پی آن نامهای به امام نوشت و اعلام هر گونه حمایت و یاری کرد. ولی نامه، روز عاشورا وقتی به دست امام حسین رسید که اصحاب و یارانش شهید شده بودند. از سوی دیگر، یزید بن مسعود وقتی آماده یاری امام شده بود که خبر شهادت آن حضرت به بصره رسید[۵] یزید بن نبیط بصری نیز به اتفاق دو پسر و غلامش به ندای امام لبیک گفته، خود را به مکه رساندند و از آنجا همراه امام به کربلا آمدند و شهید شدند[۶]. گرچه برخی از شهدای کربلا از شیعیان بصره بودند، اما بصره در مجموع، موضع شایستهای در برابر ابا عبدالله و نهضت او نداشت. سابقهاش نیز در حمایت از اهل بیت، خوب نبود. امروز، مردم بصره اغلب [[شیعه اثنی عشریاند و بخشی هم اخباری.از غلات شیعه هم چون شیخیه و صوفیه در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، ایرانی تبارند و فارسی و ترکی را هم مثل عربی میدانند و با آن تکلم میکنند[۷][۸].
بصره در موعودنامه
- از شهرهای معروف، دومین شهر و بندر منحصربهفرد عراق است و آن را قبّة الاسلام، خزانة العرب و رعناء میخواندهاند. در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه هنگام ظهور مهدی (ع) گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن شهر، با حضرت نباشد[۹]. در روایات آخر الزمان از حضرت امیر (ع) روایت شده که: "بصره، برای ویرانی از همه جا نزدیکتر، خاکش از همهجا سختتر، در معرض عذاب الهی از همهجا بیشتر است. ای مردم بصره! و ای ساکنان آبادیهای اطراف بصره! آگاه باشید که روز سخت و بلای دردناکی از آب در انتظار شماست، من میدانم که این آب از کدام منطقه شما بیرون خواهد زد، پیش از آن نیز فاجعههای سختی بر شما خواهد رسید که علم آن از شما پنهان شده و بر ما عطا شده است... ای اهل بصره! اخلاقتان پیچیده، آئینتان منافقانه، آبتان تلخ، خاک کشورتان از هر خاکی گندیدهتر و از آسمان دورتر است، نُه دهم شرّ در شهر شماست... گویی با چشم خود میبینم که شهر شما را آب گرفته است. از ساختمانهای شهر جز گنبد مسجدتان دیده نمیشود که همانند سینه مرغی در اقیانوس بیکران شناور به نظر میرسد. هنگامی که دیدند کوخهای بصره تبدیل به کاخ شده و باغهای اطراف آن تبدیل به قصر شده، بدانند که عمر بصره به پایان رسیده، دیگر بصرهای وجود نخواهد داشت"[۱۰]. در روایتی آمده است که قائم ظهور نمیکند جز اینکه دو نامه خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در کوفه. که در هردو نامه، از علی بن ابی طالب (ع) اظهار برائت میشود[۱۱]. در روایت دیگری آمده است: "بصره، خسف میشود و ویران میگردد و وحشت شدیدی بر سراسر عراق حکمفرما میشود که احدی آسایش و آرامش نمییابد"[۱۲][۱۳].
بصره در فرهنگنامه آخرالزمان
بصره یکی از شهرهای معروف عراق است و دارای قدمت تاریخی است. بصره از صدر اسلام کانون حوادث و درگیریها بوده است. جنگها و خونریزیهای بسیاری در آن صورت گرفته است. فقط در جنگ جمل بین امیرالمؤمنین(ع) و عایشه بیست هزار نفر در یک روز کشته شدند. امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) روایت نمود که فرمود: خداوند زمین را برای من پیچید تا جایی که بصره را دیدم... که با تمام اهل آن دوبار زیر و رو خواهد شد، و خداوند نیز برای آخرین بار در مرتبه سوم آن را ویران و زیر و زبر خواهد کرد و این سومین بار در زمان رجعت خواهد بود[۱۴]. امام حسن(ع) درباره وقایع بصره فرمود: چه شمشیرها کشیده شد، چه شمشیرها آخته شد و چه چشمها که گریان و چه پردههای عفاف که دریده میشود و چه غمها که به وجود میآید؛ ضعیفها هلاک میشوند، ضعیفها هلاک میشوند. باد زردی از سوی قبله بر بصره وزیدن گیرد، تا جایی که شب از شدت زردی آن باد چون روز روشن شود[۱۵]. سپس بصره در آب غرق میشود. پس از این وقایع مانند دانههای تسبیح رخ میدهد، منتظر نشانههای پی در پی باشید، اولین نشانه صاعقه است، پس از آن باد زرد و پس از آن باد دائمی و صدایی که از آسمان میآید و مردم از (دهشت) آن میمیرند... راهها چنان بسته میشود که نتوان از شهری به شهر دیگر رفت[۱۶].
یکی از نشانههای ظهور که خداوند در معراج به پیامبرش نشان داد، خرابی بصره است، که توسط یکی از فرزندان پیامبر انجام میشود و ساکنان زنگبار[۱۷] از او پیروی میکنند[۱۸]. امیرمؤمنان(ع) به ابنعباس فرمودند: سه فتنه روی خواهد داد... فتنه سوم در بصره است و آن از جانب شخصی بیرگ و ریشه است که برانگیزاننده آشوب و بلواست. مردم دو گروه میشوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سالهایی بر آنان حکومت خواهد کرد. سپس پادشاهی تندخوی و خشن بر آنها حکومت کند که نام او در آسمان قتال (بسیار کشنده) و در زمین جبار (ستمگر) است، آنقدر خونریزی کند که آب را آلوده کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس اعراب بر او هجوم میآورند و او را میکشند، در این زمان ستم و فساد رواج مییابد[۱۹]. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: در بصره سکونت نکنید زیرا چشمهای در آن جوشش خواهد کرد که بصره و حومه آن را در آب فرو برد تا جایی که فقط مسجد بصره مانند بدنه کشتی در میان آب نمایان باشد[۲۰].
زمانی که جنگ جمل پایان یافت امیرالمؤمنین(ع) خطبهای فرمود و در آن خطبه درباره بصره چنین گفت: ای اهل بصره! ای شهری که سه بار (توسط مردم) با ساکنین آن زیر و رو خواهد شد، و در چهارمین مرتبه نیز خداوند آن را زیر و رو میکند. سپس خطاب به اصحاب جمل[۲۱] کرد و فرمود: ای لشکری که گرد این زن جمع شدهاید و با نعره این شتر جمع شدید و اجابت او کردید، زمانی که پاهای شتر (توسط امام حسن(ع)) قطع شد همگی فرار کردید! چه اخلاق پستی دارید و چقدر منافقصفت هستید. آبتان تلخ و زمین شهرتان گندیدهترین زمینها باد. شهر شما دورترین شهر از (رحمت) آسمان است و نه بخش از ده بخش بدی در این سرزمین است، آنکه در این شهر ماندگار شده، چون خطاکار بوده و آنکه از این شهر خارج شده، به واسطه بخشایش خداست. گویا میبینم که شهرتان در میان آب غرق شده و فقط ساختمانهای بلند آن در میان آب نمایان است، مثل پرندهای که در آب شنا میکند. هر زمان دیدید که خانههای حصیری در بصره به بناهای محکم و قصر تبدیل شدند از بصره کوچ کنید زیرا به زودی بصره نابود خواهد شد... فتنههایی بزرگ، یکی پس از دیگری در بصره روی خواهد داد، که در یکی از این فتنهها گروهی همدیگر را میکشند و در دیگری خانهها خراب میشود و ثروتها بر باد میرود و زنان اسیر شده و به گونهای سخت سر بریده میشوند. ای وای از این جنایت، که بسیار عجیب است و کسی تا کنون مانند آن را انجام نداده است. فتنه دیگر بصره آن است که دجال - که چشمی از او بسته و چشم دیگرش مانند لخته خون سرخ و برآمده است - به بصره میآید و هفتاد هزار نفر از اهالی بصره از او پیروی میکنند؛ آنها مسیحیانی هستند که انجیل در گردن آویختهاند و گروهی از آنان گشته و گروهی فرار میکنند. سپس زلزلهای در بصره واقع خواهد شد و پس از آن سنگباران خواهد شد. سپس در بصره خسف و فرورفتن زمین واقع خواهد شد و عدهای به شکل بوزینه مسخ میشوند و پس از آن گرسنگیای سخت بر آنان حاکم میشود و پس از آن به مرگ سرخ یعنی غرق شدن دچار خواهند شد...[۲۲] در ادامه حدیث حضرت فرمود: خداوند در معراج شهر بصره را در کنار فرات به رسول خدا(ص) نشان داد و به او وحی نمود. اینجا بصره است که دورترین زمینها به آسمان و نزدیکترین زمینها به آب است و زودتر از همه جا ویران خواهد شد. زمین شما پستترین خاک و پر عذابترین زمینهاست و چند مرتبه در زمانهای گذشته خسف شده و فرورفته است و باز هم تکرار خواهد شد و بصره و حوالی آن در آب فرو خواهد رفت، و من (یعنی امیر المؤمنین(ع)) میدانم که آب از کجا خواهد جوشید و بلاهایی بر این سرزمین خواهد رسید که همه آنها را میدانم و شما نمیدانید! کسی که قبل از غرق شدن بصره در آب، از آن خارج شود، مورد رحمت خداست و کسی که در آن باقی بماند، به خاطر گناهانی است که مرتکب شده است، البته به جز کسی که برای پاسداری از مرزها در آنجا مانده باشد. بدانید که خدا بر کسی ظلم روا نمیدارد[۲۳].
امیرالمؤمنین(ع) در حدیثی به ابن عباس فرمود:... زمانی که مصر نابود شود، در بصره خسف (به زمین فرورفتن) پدیدار میشود و زمینهای حاصلخیز و حومه بصره به زمین فرو میروند و دو خسف دیگر در بازار و مسجد شهر روی خواهد داد و پس از آن آب شهر را فرامیگیرد و طوفان به پا میشود و هر کسی که در جنگ با شمشیر کشته نشده است، در آب غرق میشود، به جز کسانی که از بصره خارج شوند و در اطراف بصره ساکن شوند... [۲۴][۲۵].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ درباره بنای بصره و تاریخچه و جغرافیای آن ر.ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۲ به بعد، عنوان بصره
- ↑ سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر
- ↑ بحار الانوار،ج ۵۷، ص ۲۰۵
- ↑ بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۴۹۲، نهج البلاغه(صبحی صالح)نامه ۱۸
- ↑ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۷
- ↑ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۸
- ↑ ر.ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶
- ↑ ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.
- ↑ همان، ص ۱۹۴.
- ↑ الملاحم و الفتن، ص ۱۰۲؛ الزام الناصب، ص ۲۴۲؛ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۰۱۵.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص ۲۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۱.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ منتخب الاثر، ص ۴۲۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۸.
- ↑ تفسیر قمی: ج ۲، ص ۳۴۰. ذیل تفسر آیه ۵۳ سوره نجم ﴿وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى﴾ «و شهرهای زیر و روشده (ی قوم لوط) را نگونسار کرد».
- ↑ باد زرد رنگ شاید به علت ذرات غباری است که به همراه باد جابجا میشوند و هنگام باد و باران به علت انعکاس نور خورشید، از لایههای بالایی جو به پایین، توسط ذرات معلق، فضا روشن میشود.
- ↑ ملاحم: ص ۱۲۶.
- ↑ زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده میشود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
- ↑ ملاحم: ص ۱۲۵.
- ↑ ملاحم: ص ۱۲۶.
- ↑ اصحاب جمل نام گروهی است که به سرکردگی طلحه و زبیر گرد عایشه، یکی از همسران رسول خدا که بر شتری سوار بود، در بصره جمع شده بودند و با امیرالمؤمنین(ع) جنگیدند و این جنگ به جنگ جمل نامیده شد، زیرا در آن عایشه بر شتری سوار بود و یکی از نامهای شتر در زبان عربی، جمل است.
- ↑ البته در بعضی از روایات مرگ سرخ را مرگ با شمشیر معنا کردهاند و شاید هر دو مرگ نیز به این تعبیر گفته شود. ر.ک: مرگ سرخ و سفید.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
- ↑ ملاحم: ص ۱۲۵.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۲.