قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.

قلمرو علم معصوم(ع) تا چه حدی است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
سید حسن مصطفوی

آیت‌الله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در این‌باره گفته‌اند:

«دیدگاه متکلمان شیعه در این باره که محدوده علم چه میزان است، یکسان نیست. شاید بتوان دیدگاه کسانی که دایره علم را محدود می‌دانند، با دیدگاه کسانی که معتقدند علم امام نامحدود است، اینگونه جمع نمود که مقصود از محدود بودن، دانش فعلی است و گرنه اگر امام اراده کند، آنچه می‌خواهد می‌تواند بر آن آگاهی یابد.
علامه مجلسی در بحار الانوار در باب «الأئمة أنهم‏ يزادون‏ في الليل و النهار و لو لا ذلك لنفد ما عندهم‏‏‏» از کتاب بصائر الدرجات روایتی نقل می‌کند، که نشان می‌دهد علوم ائمه(ع) پایان‌ناپذیر است، و آنگاه که بخواهند آگاهی بر اشیا پیدا می‌کنند:سائل می‌گوید: بارها از شما شنیدهام که اگر علم ما افزوده نگردد، علم ما تمام می‌شود، و پاسخ حضرت این است که در خصوص حلال و حرام افزودهای نیست و همه آنها به طور کامل برای پیامبر بیان شده است و حضرت می‌فرماید افزودهشدن در غیر حلال و حرام است و پیداست که حضرت به طور مطلق می‌فرماید در غیر حلال و حرام که می‌تواند دایره‌ای بس گسترده داشته باشد و شامل موضوعات و رخدادهای خارجی گردد[۱]. در بیانی دیگر از امام کاظم(ع) رسیده است [۲]. روایت یاد شده افزون بر اینکه دایره علم امام را بیان می‌کند، به مجاری آن نیز اشاره دارد و در همین راستا روایت دیدار حضرت الیاس با امام باقر(ع) جالب توجه است. در این دیدار که موضوعات متنوعی مطرح شده است، امام در ابتدای روایت پس از اشاره به این مطلب که در علم خداوند هیچ ناسازگاری و تناقضی نیست، در پاسخ از این پرسش که چه کسی از این دانش که در آن هیچ تناقضی نیست، آگاهی دارد؟ می‌فرماید: همه علوم نزد خداوند است، اما آن دسته از علوم که دانستن آن برای بندگان ضروری است، نزد اوصیاست. آنگاه حضرت الیاس می‌پرسد، اوصیا چگونه این علوم را فرا می‌گیرند؟ حضرت می‌فرماید: همانگونه که پیامبر این علوم را فرا می‌گرفت، با این تفاوت که آنها آنچه را رسول خدا می‌دید نمی‌بینند؛ زیرا حضرت محمد پیامبر(ص) بود و امامان الهام شدگان هستند، امام در روش آگاهی بر غیب امامان تعبیر به محدثون می‌کنند. تعابیر محدثون و مفسرین، الهام‌شدگان و فهمانیده‌ شدگان که در روایات رسیده است به این معناست که آنان علوم و معارف الهی را از راه الهام دریافت می‌کنند. از امام صادق(ع) روایت شده است که ما خزائن علوم الهی هستیم، بنگرید:« عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)‏ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ إِنَ‏ اللَّهَ‏ وَاحِدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ فَخَلَقَ خَلْقاً فَقَدَّرَهُمْ بِذَلِكَ الْأَمْرِ فَنَحْنُ هُمْ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِك‏‏‏‏»[۳]»[۴].

پاسخ‌های دیگر

  با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. آیا معصوم به تمام موارد قرآن علم دارد؟ (پرسش)
  2. آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا علم تام معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
  4. آیا اعتقاد به علم تام معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
  5. آیا اعتقاد به تام علم معصوم امام غلو نیست؟ (پرسش)
  6. آیا عدم اعتقاد به علم تام معصوم امام آسیبی به ایمان وارد می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا قول به محدودیت علم معصوم مانع عقلی یا شرعی دارد؟ (پرسش)
  8. چگونه می‌شود معصوم را انسان کامل دانست اما علم او را محدود شمرد؟ (پرسش)
  9. آیا معصوم باید علم تام داشته باشد؟ (پرسش)
  10. آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  11. آیا علم تام معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟ (پرسش)
  13. اگر معصوم علم تام دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)
  14. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  15. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  16. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  17. با وجود آیاتی که علم تام معصوم را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  18. آیاتی که موافقان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  19. چگونه آیات نافی علم تام معصوم از غیر خدا با آیات مثبت علم تام معصوم برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  20. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  21. آیا روایاتی وجود دارند که علم تام معصوم را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  22. چگونه آیات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  23. چگونه روایات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  24. دلیل عقلی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  25. دلیل قرآنی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  26. دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  27. آیا شاهد تاریخی بر علم تام پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  28. بر فرض اثبات علم تام پیامبران علم تام امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  29. دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  30. دلیل قرآنی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  31. دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  32. آیا شاهد تاریخی بر علم تام امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  33. چرا امامان علم تام معصوم خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  34. آيا علم تام معصوم تکلیف‌آور است و معصوم را به عمل بر اساس آن موظف می‌کند؟ (پرسش)
  35. آیا معصوم از علم تام خود بهره می‌برد؟ (پرسش)
  36. اگر معصوم از علم تام خود بهره نمی‌برد پس فایده‌اش چیست؟ (پرسش)
  37. آیا علم محدود معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  38. آیا علم محدود معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  39. مهم‌ترین مصادیق علم ویژه معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  40. علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)
  41. آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)
  42. رابطه علم ویژه معصوم با معجزه و کرامت چیست؟ (پرسش)
  43. آیا معجزه به واسطه علم معصوم است؟ (پرسش)
  44. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «عَن‏ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ مَوْلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سُلَيْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ سَمِعْتُكَ وَ أَنْتَ تَقُولُ غَيْرَ مَرَّةٍ لَوْ لَا أَنَّا نُزَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ أَمَّا الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ فَقَدْ وَ اللَّهِ أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ بِكَمَالِهِ وَ لَا يُزَادُ الْإِمَامُ فِي حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ قَالَ فَقُلْتُ فَمَا هَذِهِ الزِّيَادَةُ قَالَ فِي سَائِرِ الْأَشْيَاءِ سِوَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ قَالَ قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً يَخْفَى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ لَا إِنَّمَا يَخْرُجُ الْأَمْرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فتأتيه فَيَأْتِي بِهِ الْمَلَكُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) فَيَقُولُ يَا مُحَمَّدُ رَبُّكَ يَأْمُرُكَ بِكَذَا وَ كَذَا فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى عَلِيٍّ فَيَأْتِي عَلِيّاً (ع) فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحَسَنِ فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحُسَيْنِ فَلَمْ يَزَلْ هَكَذَا يَنْطَلِقُ إِلَى وَاحِدٍ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَخْرُجَ إِلَيْنَا قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَقَالَ وَيْحَكَ كَيْفَ يَجُوزُ أَنْ يَعْلَمَ الْإِمَامُ شَيْئاً لَمْ يَعْلَمْهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ الْإِمَامُ مِنْ قِبَلِهِ‏‏‏»؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ج‏۱، ص ۳۹۳
  2. «عَنْ عَلِيٍّ السَّائِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ مُوسَى (ع) قَالَ قَالَ: مَبْلَغُ‏ عِلْمِنَا عَلَى‏ ثَلَاثَةِ وُجُوهٍ‏ مَاضٍ وَ غَابِرٍ وَ حَادِثٍ فَأَمَّا الْمَاضِي فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِي الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِي الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا‏‏‏»؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۴.
  3. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.
  4. دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۲۵
  5. هم موضع سره، ولجأ أمره، وعیبه علمه، کهوف کتبه، وجبال دینه … لا یقاس بآل محمد أحد من هذه الامه، ولا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه أبدا، هم اساس الدین وعماد الیقین. (نهج البلاغه، خ ۲)
  6. ینحدر عنی السیل، ولایرقی الیّ الطیر. (نهج البلاغه، خ ۳)
  7. بنا أهدیتم فی الظلماء. (نهج البلاغه، خ ۴)
  8. و عندنا أهل البیت أبواب الحکم و ضیاء الأمر. (نهج البلاغه، خ ۱۲۰)
  9. أیها الناس سلونی قبل أن تفقدونی، فلأنا بطرق السّماء أعلم منّی بطرق الأرض. (نهج البلاغه، خ ۱۸۹)
  10. فاسئلونی قبل أن تفقدونی، فو الّذی نفسی بیده لا تسألونی عن شئ فیما بینکم و بین الساعه. (نهج البلاغه، خ ۳۱)
  11. سلونی قبل أن تفقدونی، سلونی فإن عندی علم الأوّلین و الآخرین أما والله لو ثنیّ لی الوساده لحکمت بین اهل التورات بتوراتهم و بین أهل إلانجیل بانجیلهم و أهل الزّبور بزبورهم و اهل القرآن بقرآنهم. (مفید، محمد بن محمد، مصنفات، ۶۱۱؛ همو، ارشاد، ۱/۳۵؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ۴۰/۱۴۵)
  12. فاسألونی قبل أن تفقدونی فوالذی نفسی بیده لا تسألونی عن شیءفیما بینکم وبین الساعه ولا عن فئه تهدی مئه وتضل مئه الا أنبأتکم بناعقها وقائدها و سائقها ومناخ رکابها ومحط رحالها و من یقتل من أهلها قتلا ومن یموت منهم موتا. (نهج البلاغه، خ ۹۳)
  13. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ۲/۴۶۲؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه، ۴/۲۲؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ۷۶؛ نقل از فیروز آبادی، فضائل الخمسه، ۲۳۱ و ۲۳۲؛ شوشتری، قاضی نور الله، احقاق الحق وازهاق الباطل، ۷/۶۱۰ ـ ۶۱۴٫
  14. یکی از اصحاب پیامبر(ص) است که شیعه و سنی از او روایتهای متعددی نقل کرده‌اند.
  15. سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، ۱۷۰ و ۱۷۱٫
  16. علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه.
  17. بعضى از علماى علم اصول نیز گستردگى علم امام را در کتاب‌هاى خود ثابت کرده‌اند؛ مانند کفایة الاصول، محمد کاظم خراسانی، ج١، ص٣٧۴؛ نهایة الدرایة فى شرح الکفایة، محمد حسین اصفهانى، ج٢، ص۴٨٨؛ بحرالفوائد فى شرح الفرائد، محمد حسین آشتیانى، ج٢ ص۶٠.
  18. «بنو نوبخت بیت معروف من الشیعة منسوبون إلى نوبخت الفارسی المنجم نبغ منهم کثیر من أهل العلم والمعرفة بالکلام والفقه والأخبار والآداب واشتهر منهم بعلم الکلام جماعة أشهرهم أبوسهل إسماعیل بن علی النوبختی وأبو محمد الحسن بن موسى النوبختی». أوائل المقالات، الشیخ المفید، ص١۴۵.
  19. «وقد خالف فیه بنو نوبخت - رحمهم الله - وأوجبوا ذلک عقلا وقیاسا». أوائل المقالات، الشیخ المفید، ص۶٧.
  20. براى اطلاع بیشتر، ر.ک: علم امام، محمدحسین مظفر
  21. سرگذشت کتاب شهید جاوید، رضا استادی، ص١٩٢.
  22. سوره احزاب، آیه ٣٣.
  23. سرگذشت کتاب شهید جاوید، رضا استادی، ص۵٧٣.
  24. بحث کوتاه درباره علم امام، سید محمد حسین طباطبایی، ص٢۵.
  25. «النبی والامام یجب ان یعلما علوم الدین و الشریعة ولایجب ان یعلما الغیب وما کان وما یکون لان ذلک یؤدی الى انهما مشارکان للقدیم تعالى فی جمیع معلوماته، ومعلوماته لاتتناهی وانما یجب ان یکونا عالمین لانفسهما وقد ثبت انهما عالمان بعلم محدث، والعلم لایتعلق على التفصیل الا بمعلوم واحد ولو علما ما لایتناهی لوجب ان یعلما وجود ما لایتناهی من المعلومات وذلک محال. ویجوز أن یعلما الغایبات والکاینات الماضیات او المستقبلات بأعلام الله تعالى لهما شیئا منها». متشابهات القرآن و مختلفه، محمد ابن شهر آشوب، ج١، ص٢١١.
  26. «إن الائمه من آل محمد(ص) قد کانوا یعرفون ضمائر بعض العباد ویعرفون ما یکون قبل کونه ولیس ذلک بواجب فی صفاتهم ولا شرطا فی إمامتهم وإنما أکرمهم الله تعالى به وأعلمهم إیاه للطف فی طاعتهم و التمسک بإمامتهم ولیس ذلک بواجب عقلا ولکنه وجب لهم من جهة السماع...»؛ اوائل المقالات، ص۶٧.
  27. «ولا یلزم اذا قلنا انه یجب أن یکون عالما بما أسند الیه، أن یکون عالما بما لیس هو اماما فیه کالصنائع وغیر ذلک...»؛ الاقتصاد الهادى إلى طریق الرشاد، الشیخ الطوسى، ص١٩٢.
  28. «...و أنهم في كمال العلم و العصمة من الآثام نظير الأنبياء ...و أنه سبحانه أظهر على أيديهم الآيات و أعلمهم كثيرا من الغائبات و الأمور المستقبلات و لم يعطهم من ذلك إلا ما قارن وجها يعمله من اللطف و الصلاح و ليسوا عارفين بجميع الضمائر و الغائبات على الدوام و لا يحيطون بالعلم بكل ما علمه الله تعالى...»، كنزالفوائد، ابن الفتح محمد بن على الكراجكى، ص١١٢.
  29. «...والمستفاد من الروایات المشار الیها بعد مراعاة الجمع بینها وبین معارضاتها من جهات شتى کما یقف علیه المتتبع لیس بازید من العلم بالموضوعات الجزئیة و الوقایع الشخصیة فی الجملة على طریقة القضیة المهملة... فلاینبغی لتوحش فی جواز خفاه مالم یظهره الله علیه بالاسباب الغیر العادیة من الوقایع الشخصیة المبتلى بها السائلون من اصحابه». حاشیه قوانین الاصول میرزا ابوالقاسم القمى، سید على قزوینى، ص٢٢٧.
  30. فرائد الاصول، مرتضى انصارى، ج١، ص٣٧۴.
  31. فالمتیقن هو الاعتقاد الاجمالی بما هو الواقع وایکال التفصیل الیهم علیهم السلام کما سلکه الشیخ فی الرسالة.کفایة الاصول با حاشیه مرحوم مشکینى، محمد کاظم خراسانى، ج١، ص٣٧۴.
  32. منابع علم امامان شیعه، ص ۴۳-۵۱.
  33. علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۴۴ و ۴۵.
  34. بصائرالدرجات ص۱۳۳ ح۱.
  35. همان، ص ۱۳۳۸ - ۳۳۹، ح 1. ۱۶۸. همان، ص۱۴۷.
  36. همان، ص ۳۳۸، ح۱، ص۳۳۸ - ۳۳۹، ح۲، ص۳۳۹، ح ۳.
  37. همان، ص ۱۳۸ - ۱۴۰، ح ۱ - ۴، ص۲۸۶ - ۲۸۹ ، ح۱ - ۱۶، ص۲۱۹ - ۲۲۲، ح ۱ - ۶.
  38. همان، ص ۱۲۹، ح ۱، ص۱۳۰، ح ۴، ص۱۳۱، ح ۹، ص۱۳۱، ح۱۲ - ۱۳، ص۱۳۲، ح ۱۶.
  39. (او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند*جز فرستاده‌ای را که بپسندد)، سوره مبارکه جن، آیات ۲۶ و ۲۷.
  40. باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم، ص ۱۲۳ و ۱۲۶.
  41. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص۲۸ - ۳۰.
  42. کلینی، ۱۳۶۵ :۱ ،۲۶۱ و ۲۶۲.
  43. فروخ صفار، ۱۴۰۴ق: :۱ ۵۶ و ۱۱۸.
  44. نک: مفید،.۲۵٧ :۱،۱۳۶۵ ،کلینی نیز؛۲۳ :ق۱۴۱۳.
  45. انصاری، ۱۴۱۱ق، ۱ :۳٧۴
  46. مشکینی، ۱۴۱۳ق، ۱ : ۴۶۲ و ۴۶۳.
  47. ﴿وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ هود: ۱۲۳؛ ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا جن: ۲۶
  48. نک: نهج البلاغه: خطبه ۱۲۸
  49. رشاد،۱۳۸۴ :۵۶ : ۸ ،۱۳۸۰؛ جعفری؛۱۶٩،۱۶۵
  50. مفید، ۱۴۱۳ق: ۳؛ مکدرموت، ۱۳٧۲ :۱۴۵
  51. سوره نمل، آیه: ۶۵.
  52. مفید، ۱۴۱۳ق، ۱ : ۳۱۳.
  53. نک: مظفر،۱۴۲۲ق،۶ :۳۶۶،۳۶٧؛ سبحانی، ۱۳۸۴ :۱۲۱ـ۱۳۸.
  54. مفید، ۱۴۱۳ ق: ٧۰.
  55. نک: سید مرتضی، ۱۴۰۵ق، ۱ :۱۰۴.
  56. سید مرتضی، ۱۴۰۵ق، ۱ :۱۰۴ ،۱۰۵.
  57. بحرانی، ۱۴۱٧ق: ۶٧.
  58. ابن شهرآشوب،۱۳۸۲ ،۱ :۲۱۱.
  59. سوره مائده، آیه: ۱۰٩.
  60. طبرسی، ۱۴۰۸ق،۴۰۳ :۳.
  61. بیتا، ۱ : ۲۴۵.
  62. ۱۳۸۲ ،۱ :۲۵۳
  63. موسوی، بیتا، ۱ :۱۵۸.
  64. نک: مظفر،۱۴۰۲ق: ۱۱و۱۲ نیز شیروانی، ۱۳۸۵ :۳۵ ،۳۶.
  65. لاری،۱۴۱۴ق: ۲٩.
  66. صالح مازندرانی، ۱۳۸۸ ،۶ :۳۲؛ و سبحانی، ۱۳٧۴ :۶۴و .۸٧.
  67. نهج البلاغه: خطبه ۱۲۸؛ نک: ابن میثم، ۱۳۶۲ ،۳ :۱۴۱ـ۱۳۸.
  68. نهج البلاغه: خطبه۱٧۵.
  69. کلینی ۲۵٧ ۱: ،۱۳۶۵.
  70. صالح مازندرانی، ۱۳۸۸ ،۶ :۳۲.
  71. مفید، ۱۴۱۳ق: ۲۳؛ مجلسی، ۱۴۰۴ق، ۲۶ :۱۰۲.
  72. بحرانی، ۱۳۶۲ ،۳ :۱۴۰.
  73. سوره حجر، آیه: ۳۰.
  74. شیروانی، ۱۳۸۵ :۲۲
  75. خراسانی،۱۴۱۲ق: ۲٧٩.
  76. غروی اصفهانی، ۱۳٧۳ ،۱ :۶۶۳.
  77. سوره لقمان؛ آیه: ۳۴.
  78. مظفر، ۱۴۰۲ق : ۱۲و ۱۳؛ نیز شیروانی، ۱۳۸۵ :۳٧،۳۶.
  79. نک: ۱۳٧۰ : :۶۸ .
  80. نک: ۱۴۱۴ق: ۲۸ـ۳۰.
  81. ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ سوره بقره، آیه: ۳۱.
  82. نک: امام خمینی،۱۳۶۳ :۱۶،۱٧.
  83. کلینی، ۱۳۶۵: ،۱ ۲۵۸.
  84. رشاد، ۱۳۸۴ :۲۰۰.
  85. نک: طباطبائی،۱۳۶٩ :۳۴.
  86. جوادی آملی،۱٧۶،۱٧٧ :۱ ،۱۳۸۱.
  87. سوره بقره، آیه: ۲۳۱.
  88. کلینی، ۱۳۶۵ ،۱ :۲۵۸.
  89. مجلسی، ۱۴۰۴، ق ۲۵ :۳٧۲.
  90. جوادی آملی، ۱۳۸۱،۱ :۱٧۸.
  91. نک: لواسانی، ۱۴۲۵ق، ۲ :٩٧؛ سبحانی، ۱۳٧۴ : ۱۶۱؛ مظفر، ۱۳٧۰ :۶٧؛ حر عاملی، ۱۳۵٧ ،٧ :۴۴۱.
  92. سوره لقمان، آیه: ۳۴.
  93. قمی، ۱۴۰۴ق، ۲ :۱۶٧.
  94. فروخ صفار، ۱۴۰۴ق، ۲ :۱۱۰.
  95. نک: ۱۴۰۲ق: ۱۳،۱۲؛ شیروانی، ۱۳۸۵ :۳٧،۳۶.
  96. نک: ۱۴۱۴ق:۳۰ـ۲۸.
  97. نک: طباطبائی، ۱۴۱۲ق، ۱۶ :۲۳۸.
  98. نک : طباطبائی، ۱۴۱۲، ق ۱۶ :۲۴۰.
  99. کلینی، ۱۳۶۵ ،۱ :۲۵۸.
  100. سبحانی، ۱۳٧۴ :۱۶۱.
  101. گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص ۴۱-۵۳.
  102. حلی، حسن بن مطهر، کشف الیقین فی فضال امیرالمؤمنین، تهران، وزارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق، ص۷۷.
  103. گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، شماره ۴ زمستان ۱۳۹، ص ۶۰.
  104. بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۰.
  105. بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۰.
  106. کنز العمال، ج۱۵، ص۱۱۳.
  107. اثبات الهداة، ج۶، ص:۴۵-۴۹.
  108. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۶۰-۶۱.
  109. ر.ک: همان، صص۹۹، ۱۰۷، ۱۱۵ و ۱۲۰.
  110. ر.ک: همان، صص۹۹، ۱۰۴، ۱۱۳، ۱۱۶، ۱۲۲.
  111. همان، ص۱۰۰.
  112. ر.ک: همان، ص۹۵.
  113. همان، ص۹۹.
  114. همان.
  115. همان، ص۹۴-۹۵.
  116. ر.ک: همو، المسألةالمفردة فی‌الامامة، ص۶۱؛ همو، نقض‌الاشهاد، ص۹۴.
  117. همو، نقض‌الاشهاد، صص ۹۵ و ۱۱۵.
  118. همان، ص۹۵.
  119. همو، نقض‌الاشهاد، ص۱۲۰.
  120. همان، صص۱۰۹، ۱۱۸ و ۱۲۰.
  121. همان، ص۱۱۶-۱۱۷.
  122. ابن قبه رازی، ص ۱۵۰ و ۱۵۱.
  123. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱.
  124. امام خمینی، آداب الصلاة،، ص۲۱۲.
  125. امام خمینی، شرح دعای سحر، ص۱۱۱.
  126. امام خمینی، صحیفه امام، ج:۸، ص۲۲۱.
  127. امام خمینی، شرح دعای سحر، صص. ۱۱۱ -۱۱۲.
  128. امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۱.
  129. تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۱۲۸.
  130. سوره عنکبوت، آیه: ۴۸.
  131. رسائل الشریف‌المرتضی، ج۱، جوابات المسائل الرازیة، ص۱۰۴-۱۰۸.
  132. سید مرتضی، ص۲۹۱.
  133. هر گاه امام بخواهد چیزی را بداند خداوند به او می‌آموزد.
  134. بساط علم و دانش برای ما گسترده می‌شود آن گاه می‌دانیم و (بساط آن) برچیده می‌شود پس نمی‌دانیم.
  135. علم غیب ائمه معصومین(ع)؛ ص۵۲ - ۵۵.
  136. محمد حسن نادم، علم امام، ۶۵۵-۶۸۲.
  137. همان، ۷۵۸ .(طبق این تفکر، حتی موضوعات فاقد حکم شرعی، نظیر ضمایر و نهان آدمیان، زبان‌ها، لهجه‌ها و صناعات نیز از دایره علم امام خارج نیستند. نوشتار حاضر، با پذیرش دیدگاه اخیر، اندیشه حکمای حکمت متعالیه را در گستره علم امام و مؤلفه‌های علم امام بررسی می‌کند تا از این راه تحولی مثبت در نگرش انسان به این مسئله ایجاد کند و گامی صحیح در مسیر هدایت و شناخت بهتر بردارد.
  138. علم امام در آینه حکمت متعالیه، ص ۵۲.