نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۳۷ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
امام مهدی(ع) چند سال حکومت میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
بارها برای این سخن دلیل آوردهایم که غرض از آفرینش، پرستش خالصانه پروردگار و اجرای عدالت کامل در عرصه گیتی است. بدین منظور خداوند بزرگ برنامهای بلند مدت را در قالب برنامه کلی پیش از ظهور، برای پدید آمدن شرایط آن تدارک دیده است و از سوی دیگر برای تداوم آن و نگهداریش از زوال و نابودی، برنامهای کلی را برای دوره پس از ظهور فراهم آورده است؛ همان برنامهای که در مسیر طولانیاش، جامعهمعصوم بشری را به ثمر خواهد نشاند. همچنین پیشتر با نقش محوری امام مهدی (ع) در هر دو برنامه آشنا شدیم؛ او ثمره و نماد پایان برنامه نخست و نقطه آغازین برنامه دوم میباشد و نخستین کسی است که نقش عدالت کامل را بر سیمای زمین حک خواهد نمود.
این موضوع - با چشمپوشی از هر چیز دیگر - زمانی کافی را میطلبد تا مقصود حاصل گردد؛ در غیر این صورت امام مهدی (ع) نخواهد توانست در مدتی کم عدالت را پیاده سازد و در نتیجه غرض والای پروردگار عقیم میماند که آن هم محال است. قبلا هم گفتهایم که در چنین موردی، جایی برای معجزه نیست. ناگزیر امام (ع) باید آن قدر زنده بماند تا عدالت را کاملا پیاده ساخته و تداوم آن را پس از خودش تضمین نماید؛ زیرا هنگامی که به میراثمصیبت باری که از دوره غیبت کبری به عصر ظهور رسیده، بنگریم و سرپیچی مسلمانان را (چه رسد به غیر مسلمانان) از اصول اولیه اسلامی و تمسخر آنها را نسبت به احکام الهی در نظر آوریم و اوضاع آشفته اخلاقی، اقتصادی، روانی، قانونی و اجتماعی آنها را که فروپاشیاش هم چون روز روشن است، ملاحظه نماییم، تا حدودی خواهیم توانست میزانتلاش سترگی را که جا دارد آن حضرت مبذول دارد تا دوزخزمین را تبدیل به بهشت سازد، حدس بزنیم. البته این مقصود، تنها با فتحجهان و چیرگی بر آن به دست نمیآید؛ زیرا در آن زمان هر چند همه سرزمینها اسلامیاند و از نظر فقهی و قانونی زیر نظر حکومت اسلامی میباشند، ولی تربیت آن جوامع بسیار پیچیدهتر از فتح آنهاست و در حقیقت آن فتوحات، پیش در آمد تربیتجامعه بشری است و نه طمع سلطه بر آن.
وظیفه اماممهدی (ع) آن است که عدالت کامل را به طوری که قابلیت تداوم داشته باشد، در جامعه بشری تثبیت نماید هر چند که مقامپیشوایی پس از او به مؤمنانمخلص دیگری وانهاده شود. بنابراین مدت زمان حضور حضرت در عرصه خاک و به دنبال آن، مدت زمان حکومت ایشان، باید برای به بار نشستن آن نتایج کافی باشد. اما برای یافتن پاسخ این پرسش که این دوره به طور مشخص چند سال به طول میانجامد؟ نمیتوانیم از اصول کلی مدد گیریم بلکه باید به سراغ روایاتی برویم که عهده دار بیان این موضوع میباشد. نباید از زمان نسبتا کوتاه این رویداد شگفت زده شد زیرا مأموریتی را که امام (ع) بر دوش دارد، دیگران نخواهند توانست حتی در طول یک قرن هم به انجام رسانند؛ باری، بشریت در طول تاریخ دراز خود از انجام این کار عاجز بوده است. در حالی که میتوان تصور نمود آن حضرت با قابلیتهایی ژرف و دانش و توفیق الهی و به مدد شایستگی یارانش که فرماندهان و قاضیان و حاکماندولت اویند، خواهد توانست آن مأموریت را در زمانی نسبتا کوتاه به انجام رساند؛ چیزی که انجامش توسط دیگران به افسانه میماند.
محور دوم: نقلروایات: محتوای این روایات با یکدیگر بسیار متفاوت میباشد تا آنجا که محققان را دچار سردرگمی ساخته است. این روایات بر دو گونه است: شماری از آنها مدت حاکمیت امام (ع) را ده سال یا کمتر دانستهاند لذا، و شماری دیگر بیشتر از ده سال. گونه اول: ابو داوود به سند خود که آن را به ابو سعید خدری میرساند نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "اَلْمَهْدِيُّ مِنِّي... وَ يَمْلِكُ سَبْعَ سِنِينَ"[۱]. مهدی از [نسل] من است ... و هفت سال حکومت میکند. همو در حدیث دیگری از ام سلمهروایت کرده است که پیامبر (ص) فرمود: "فَيَلْبَثُ سَبْعَ سِنِينَ ثُمَّ يُتَوَفَّى وَ يُصَلِّي عَلَيْهِ اَلْمُسْلِمُونَ"[۲]. هفت سال درنگ مینماید، پس رحلت فرموده و مسلمانان بر او نماز میگزارند. ترمذی به سند خود از ابو سعید خدرینقل کرده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "إِنَّ فِي أُمَّتِي اَلْمَهْدِيَّ يَخْرُجُ يَعِيشُ خَمْساً أَوْ سَبْعاً أَوْ تِسْعاً "[۳]. مهدی در امت من است، ظهور که فرماید، پنج یا هفت و یا نه سال میزید. ترمذی این حدیث را حسن میداند. ابن ماجه از ابو سعید خدریروایت کرده است که پیامبر (ص) فرمود: "يَكُونُ فِي أُمَّتِي اَلْمَهْدِيُّ إِنْ قَصُرَ فَسَبْعٌ وَ إِلاَّ فَتِسْعٌ"[۴]. مهدی در امت من است؛ [مدت حکومتش] دست کم هفت وگرنه، نه سال است. برخی اخبار که از زمانی نامحدود سخن گفتهاند، در واقع از عمردولت مهدوی سخن گفتهاند، نه از عمر شریف حضرت. مانند این روایات: " إِلَى مُدَّةٍ قَرِيبَةٍ وَ عَاقِبَةٍ طَوِيلَةٍ وَ لَأُدَاوِلَنَّ اَلْأَيَّامَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ "
چند نکته:
اخباری که طول عمر آن حضرت را معجزهآمیز میداند، نمیتوان پذیرفت؛ چون با قانون معجزات ناسازگار است و بسترسازی برای اجرای عدالت نیازی به این معجزه ندارد. از این قبیل روایات دو روایت را آوردیم که هفت سال عمرحضرت را هم چون هفتاد سال میدانست و البته نمیتوان به آنها تکیه کرد مگر اینکه برایشان معنایی رمزی در نظر گیریم که پس از این خواهیم گفت.
طبق روش ما در این کتاب، اخباری که مضمونی منفرد دارد و دلیلی بر درستی آن وجود ندارد و نیز قرینه دیگری هم مضمون آن را تأیید نمینماید، ناگزیر قابلیت اثبات تاریخی را ندارد؛ مانند خبری که میگوید: امام مهدی (ع) سیصد و نه سالحکومت میکند.
با عنایت به این ملاحظات، سرانجام برای ما سه دسته روایت باقی میماند:
الف). بیشتر روایات گونه اول که مدت حکومت امام (ع) را بین پنج تا ده سال میداند.
ج). اخباری که از بیست سال سخن گفتهاند. اینها دو خبر هستند که در منابع اهل سنت آمده است. هرگاه بتوان نوزده و بیست سال را که به هم نزدیکاند، به یکدیگر ارجاع داد، میتوان بین روایات دسته ب و ج نیز پیوند داد و در مجموع پنج روایت را با مضمون نوزده و بیست سال گرد آورد. بنابراین میتوان دو زمان نزدیک به یکدیگر را مشخص نمود: اول: پنج تا ده سال. دوم: نوزده تا بیست سال. و دور از ذهن نخواهد بود که زمان تقریبی نخست را درست بدانیم زیرا شهرت بیشتری در روایات دارد. گفتنی است با توجه به برداشت کلی که از محور نخست داشتیم این موضوع اهمیت فوق العادهای ندارد»[۵].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«مدت حکومت الهیحضرت ولی عصر(ع) در احادیث مختلف ذکر شده و آمده است. در روایات، مجموعاً چهار مدت ذکر شده است که به قرار زیر است: هفت سال که معادل هفتاد سال معمولی است و در حقیقت هر یک سال از هفت سال، معادل ده سال میباشد. همچنین، چهل سال، سه سال و ده سال»[۶].
«در مدت دولتش اخبار مختلف است و گمان من این است که علت اختلاف، اختلافاخبارعامه است و ایشان را در این اختلاف اغراض بوده چنانکه در قیام او به شمشیر معلوم خواهد شد و چون دانستن مدت عمر چندان امر مهمی نبوده، لهذا ائمه (ع) داعی بر تحقیق آن نداشتند و موافق اخبار مختلفه عامه نیز مختلف میگفتند، از این جهت بهطور جزم در باب عمر آن حضرت و مدت سلطنت او چیزی نمیتوان گفت، بهعلاوه که آخر زمان او یا زودتر ایام رجعت است، و چون آن حضرت وفات کند حضرت سید الشهداء (ع) او را دفن کند[۷] و پس از آن طولی نکشد که رجعت کند با ائمه دیگر، پس از این جهت نیز چندان مهم نیست دانستن عمر آن حضرت.
و در حدیث دیگر از آن حضرت این مدت را برای حسین (ع) بعد از قائم (ع) فرموده است[۱۴].
و اما اخبارعامه تا هفت سال و نه سال نیز گفتهاند[۱۵]، پس بهنحو تحقیق حال معلوم نیست، ولی آنچه از همه بهتر است همان است که در حدیثمفضلحضرت صادق (ع) فرمود: به اراده و مشیت خداست نمیداند کسی جز او[۱۶].
پس معلوم میشود آن گفتههای دیگر که ائمه گفتهاند از جهت موافقت با افواه عامه است، زیراکه تحقیق و گفتگو از مدت عمر جا ندارد و سؤال از وی هم بیجاست و جواب از او هم بنا نیست و لزومی ندارد»[۱۷].
«واضح است مدتی را که امام زمان (ع)، حکومت خواهد کرد را نمیدانیم، مگر از طریق احادیث شریفی که در این باره آمده است. احادیثی که درباره مدت حکومتامام زمان (ع) بعد از ظهور آمده، مختلف هستند. بعضی از آنها ۷ سال را تعیین کردهاند، تعدادی تقریباً ۲۰ سال و عدهای ۷۰ سال و برخی اعداد دیگر را گفتهاند. ولی احادیثی که مدت حکومتامام(ع) را حدود ۲۰ سال تعیین کردهاند، مشهور و زیاد هستند و اعتماد بر آنها بهتر است؛ چون آنها از ائمه (ع) روایت شده، که خداوند آنها را از پلیدی دور و مطهرشان کرده است. در ادامه، بعضی از آن احادیث را بیان میکنیم: امام صادق(ع) فرمود: "حکومتقائم ما (ع)، نوزده سال و چند ماه است"[۱۸]. امام صادق(ع) فرمود: "قائم(ع) نوزده سال و چند ماه پادشاهی میکند"[۱۹]. جابر بن یزید جعفی از امام باقر(ع) پرسید: قائم(ع) چه مقدار در دنیاحکومت میکند تا بمیرد؟ امام(ع) فرمود: "نوزده سال از روز قیامش تا روز مرگش"[۲۰]. بین این حدیث و حدیث قبل در تعیین مدت حکومتامام(ع) تناقص و منافات نیست؛ زیرا ظهورامام(ع) قبل از قیام و نهضتش به چند ماه است، همان طور که این مطلب از بعضی از احادیث روشن میشود»[۲۱].
برخی روایات روزگار حکومت حضرت را به هفت سال محدود میکنند و برخی هشت سال و برخی نه سال و برخی ده سال و برخی بیست سال و در برخی اخبار تا هزار سال ذکر شده است آنچه مسلم است این است که مدت حکومت حضرت کمتر از هفت سال نیست ولی سالیان آن شاید با سالهای روزگار ما متفاوت است چنانچه این قضیه در بعضی روایات آمده است حضرت علی (ع) میفرمایند حضرت مهدی (ع) هفت سال حکومت میکنند که هر سال آن روزگار برابر ده سال شما خواهد بود[۲۲].
و حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند مهدی از ماست و هفت سال سرپرستی کارها را به دست میگیرد[۲۳].
و در روایتی دیگر پیامبر (ص) فرمودند مهدی از فرزندان من است و بیست سال حکومت میکند[۲۴].
مرحوم علامه مجلسی میفرمایند روایاتی را که درباره مدت حکومتامام عصر (ع) آمده است برخی روایات بر تمام مدت حکومت دلالت دارد و برخی بر مدت ثبات حکومت حضرت و استقرار حکومت و بعضی روایات طبق سالها و روزهائی است که ما با آنها آشنائیم و برخی راجع به زمان ظهور حضرت است که ما آشنا نیستیم با زمان آنها و خداوند به حقیقت مطلب آگاه است[۲۹].
پس باید روایات را توجیه کرد و آنچه بیشتر قابل قبول است شاید همان روایت هفت سال باشد که هر سالش برابر ده سال ما میباشد»[۳۰].
گروهی از دانشمندان بر این باورند که این احادیث باید توجیه گردند و الا با تعارضی که بین احادیث وجود دارد، همه اعتبار خود را از دست خواهند داد، و فقط روایت هفت سال که در اخبار و روایاتاهل بیت (ع) آمده، قابل قبول است. امام باقر (ع) درباره دوران حکومتمهدی (ع) به ابوبصیر فرمود: "فلک در گردش خود، چنان کُند شود که هر سال به ده سال به طول انجامد". ابوبصیر پرسید: آیا ممکن است سالها این اندازه طول بکشد؟ حضرت فرمود: "خداوند امر میکند که افلاک حرکت خویش را کاهش دهند". ابوبصیر پرسید: میگویند اگر نظام افلاک تغییر کند، به هم میریزد. آن حضرت فرمود: "این گفته زنادقه است، مسلمانان چنین سخنی را میگویند. خداوند برای پیامبرش شق القمر نمود و آفتاب را برای یوشع بن نون برگرداند و خبر داده است که روز قیامت برابر است با هزار سال"[۳۹].
امام صادق (ع) نیز فرمود: "يَمْلِكُ الْقَائِمُ سَبْعَ سِنِينَ تَكُونُ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ"[۴۰]؛ قائم (ع) هفت سال حکومت میکند که برابر است با هفتاد سال از سالهای شما.
شیخ مفید در ارشاد میگوید: "روایت شده که مدت حکومتقائم (ع) نوزده سال است، اما سالهایی که روزها و ماههایش طولانی است، و این امری است غیبی و دانستنش بر ما پوشیده است و این چنین برای ما روایت شده است. پس ما به یک طرف جزم و قطع نمیکنیم، گر چه روایت هفت سال اظهر است"[۴۱]»[۴۲].
«اگرچه دولت حقه و کریمه حضرت بقیة اللّه الاعظم (ع) تا پایان جهان ادامه خواهد داشت، اما در اینکه چند سال به طول خواهد انجامید، احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده میشود که باوجود اختلاف در آنها، تا حدودی با یکدیگر قابل جمع میباشند. در اخبار و احادیث اسلامی مدّت حکومت آن حضرت را پنج یا هفت یا نه[۴۳] سال ذکر کردهاند و نیز ۱۹[۴۴] و ۴۰[۴۵] و ۳۰۹[۴۶] سال و بعضی ارقام دیگر وارد شده است. از آنجا که روزها و ماههای دوران حضرت -طبق روایات- طولانی خواهد بود و حتّی هر سال معادل ده سال است، اختلاف بین بعضی روایات چون هفت سال و هفتاد سال از بین میرود. شاید اشاره داشته باشد به مراحل و دورانهای آن حکومت که آغاز شکلگیری و پیاده شدنش پنج یا هفت یا نه سال، و دوران تکاملش چهل سال، و دوران نهایی آن بیش از سیصد سال است! ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلّم است که اینهمه آوازهها و مقدّمات برای یک دوران کوتاه مدّت نیست، بلکه به طور قطع برای مدّتی طولانی است که ارزش این همه تحمّل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد. از اینرو، به نظر میرسد که روایت ۳۰۹ سال از همه مناسبتر و به واقع نزدیکتر باشد»[۴۷].
«آنچه مسلم است، مدت حکومت و حاکمیتمهدی(ع)، باید به اندازهای باشد که پایههای ظلم و ستمگری ویران گردد و بر جای آن بنیاد عدل و داد استوار گردد بدون تردید، این مسأله اساسی، زمان میطلبد و فرصت میخواهد. کاری است کارستان و بنا نیست که همه امور را آن حضرت براساس معجزه و روش غیر عادی به پیش ببرد، بنابراین عقل و شواهد دیگری اقتضا میکند که آن حضرت مدتی طولانی حیات داشته باشد تا بتواند در این دنیای گسترده، تحولی همهجانبه و فراگیر، ایجاد کند و جهان را به اسلام و ارزشهای اسلامی آشنا سازد. اما این مدت چه اندازه به طول میانجامد، خیلی روشن نیست، روایات وارده از طریق عامه و خاصه، گوناگون است: پنج، بیست، سی و چهل سال، در منابع اهل سنت[۴۸]. نوزده، بیست، سیصد و نه سال، در منابع شیعی[۴۹]»[۵۰].
«احادیث بسیار متفاوتی درباره طول مدت حکومتحضرت مهدی (ع) وارد شده است. این مدت از پنج تا ۳۰۹ [۵۱] سال متغیر مینماید.[۵۲] برخی از محققان این تفاوت در پیشبینی را اشاره به مراحل و دوران حکومت آن حضرت میدانند و معتقدند، آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهاییاش بیش از سیصد سال است.[۵۳]قضاوت نهایی درباره مدت حکومت آن حضرت به دلیل نبود اخبار و منابع کافی امکانپذیر نیست، اما با این حال میتوان چنان نتیجه گرفت که قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این همه آوازهها و مقدمات برای دورانی کوتاه مدت نیست، بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد.[۵۴]. البته این مدت هر قدر باشد، در مقایسه با کل تاریخ بسیار ناچیز است. در این موقعیت پرسشی جدید رخ مینماید: آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل تاریخ، دردها و رنجهای انسانها در طول تاریخ را جبران میکند؟ در پاسخ میتوان گفت، فلسفهظهورحضرت مهدی(ع) همانند فلسفه بعثتانبیا و رسولان الهی است. منظور از برانگیخته شدن رسولان الهیابلاغ دستورهای خداوند و نصب مشعل فروزان هدایت بر سر راه کاروان بشر است. طولانی یا کوتاه بودن مدت ابلاغرسالت به اصل آن آسیب نمیرساند. دوران پیامبریپیامبر اسلام(ص) ۲۳ سال بود، ولی واپسین پیام الهی را ابلاغ کرد و این مشعل هدایت را برافروخت. از سوی دیگر، میتوان به مدت نبوتحضرت نوح اشاره کرد که به دلیل عدم تحقق شرایط مساعد، نتیجه قابل توجهی به بار نیاورد. دوران امامت و حکومتامام عصر(ع) نیز چنین است. مقصود اصلی، ابلاغرسالت الهی و تحقق بخشیدن به حکومت جهانیخداوند و حاکمیتمستضعفان است، هر چند در مقایسه با کل تاریخ سالیانی محدود باشد.[۵۵]»[۵۶].
«اخبار و احادیث در این باره متفاوت است؛ از ۷ سال نقل شده تا ۳۰۹ سال. در حدیث آمده است: ۷ سال که روزها و سالهای آن ده برابر روزهای سالهای این زمان است؛ یعنی ۷۰ سال[۵۷]. امام باقر (ع) فرمود: امام زمان (ع) به عدد سالهای اصحاب کهف، یعنی ۳۰۹ سال، حکومت میکند[۵۸].
بنابر بعضی روایات، آن حضرت ۱۰ ماه و بنابر برخی دیگر، چند سال حکومت میکند[۵۹]»[۶۰].
«در روایات، مدت زمانهای مختلف و آمار و عددهای گوناگونی برای دوران حکومت حضرت مهدی (ع) بیان شده است. در منابع اهل سنت، مدت زمان حکومتحضرت مهدی (ع) از هفت سال تا بیست سال و حد اکثر چهل سال یاد شده است، اگرچه بیشتر احادیث بر عدد هفت سال دلالت دارد و این قول مشهور میان اهل سنت است. اما در منابع روایی شیعه که در اینجا مبنای بحث ما است، زمان حکومتحضرت مهدی (ع) از هفت سال تا بیشتر از سیصد سال بیان شده است.
عبد الکریم بن عمرو خثعمی گوید: از امام صادق (ع) درباره مدت حکومت حضرتقائم (ع) پرسیدم: حضرت قائم (ع) چند سال حکومت میکند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: هفت سالی که روزها و شبهای آن به درازا کشد تا جایی که یک سال آن به اندازه ده سال از سالهای معمول میان شما باشد پس سالهای حکومت او به اندازه هفتاد برابر این سالها باشد[۶۱]؛
جابر بن یزید جعفی، گفتگویش با امام باقر (ع) در این باره را چنین بازگو کرده است: به خدا سوگند که حتما مردی از ما اهل بیت (ع) سیصد و سیزده سال به اضافه نه سال حکومت میکند، عرض کردم: کی چنین خواهد شد؟ فرمود: پس از فوت قائم (ع). دوباره عرض کردم: قائم (ع) در دوران خود چقدر حکومت میکند تا بمیرد؟ فرمود: نوزده سال از هنگام قیام تا روزی که وفات کند[۶۴]؛
از اینکه دیده میشود در این گونه روایات، اصحاب و راویانحدیث، در مواقع گوناگون از محضر ائمه (ع) در خصوص مدت حکومتحضرت مهدی (ع) سؤال کردهاند، اما آن بزرگواران پاسخهای مختلفی را بیان فرمودهاند، معلوم میشود که در این تعدد و ابهام، حکمتها و اسراری نهفته است که بعد از ظهور مشخص خواهد شد. از اینرو ائمه (ع) نخواستهاند زمان دقیق آن را معین کنند، بلکه با بیان زمانهای متعدد، فی الجمله به مدت تقریبی حکومتامام مهدی (ع) اشاره فرمودهاند.
دیدگاهها در توجیه اختلافروایات: تعدد و اختلافروایات مربوط به مدت زمان حکومتامام مهدی (ع)، سبب اختلاف برداشت از سوی علمای شیعه و محققان آثار مهدویت در این زمینه گردیده است؛ به گونهای که هرکدام در صدد جمع میان این روایات و توجیه مفاد آن برآمده و دیدگاهای متفاوتی را در این رابطه ابراز داشتهاند. در اینجا به برخی از نظرات ارائه شده پیرامون این موضوع، اشاره مینمایم:
علامه محمد باقر مجلسی: در کتاب "بحار الانوار" اختلاف و تعدد زمانی در روایات مربوط به مدت حکومتامام مهدی (ع) را به مراحل مختلف قیام و شکلگیری حکومت آن حضرت، حمل کرده است. به اعتقاد وی، برخی از این روایات ناظر به کل مدت فرمانروایی حضرت است، برخی دیگر مربوط به مدت زمان استقرار دولت آن حضرت، برخی بر سالها و ماههایی که در نزد ما وجود دارد و برخی نیز بر سالها و ماههای طولانی زمان ایشان حمل میشود[۶۶]. وی معتقد به تداوم حکومتحضرت مهدی (ع) به وسیله دیگر ائمه (ع) در زمان رجعت است، از اینرو، مراد از "موت" در روایت پیشین از امام باقر (ع) که فرمود: "تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً مِنْ يَوْمِ قِيَامِهِ إِلَى يَوْمِ مَوْتِهِ"[۶۷] را ناظر به زمان رجعت و بازگشت امام حسین (ع) و دیگر ائمه (ع) میداند[۶۸].
شیخمحمد رضا طبسی: صاحب کتاب "الشیعة و الرجعة" روایت هفت سال را- که در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت مکرر نقل شده است - بر دیگر روایات ترجیح داده و مراد از هفت سال را به قرینه روایات دیگر، هفتاد سال دانسته است. به اعتقاد وی مدت حکومتحضرت مهدی (ع) هفت سال است که با قدرت الهی هر یک سال از مدت زندگی آن حضرت پس از ظهور، برابر با ده سال از سالهای ما خواهد بود[۶۹].
سید صدرالدین صدر: نویسنده کتاب "المهدی" با اشاره به کثرت روایات هفت سال درباره مدت حکومتحضرت مهدی (ع) عدد هفت سال را، قول مشهور دانسته وبر این باور است که قیامحضرت مهدی (ع) همانند قیام جد بزرگوارش نیز در مدت کوتاه به ثمر نشیند و این از ویژگیهای حکومت مهدوی است که در مدت کوتاه هفت سال امور دین و دنیای مردم را سامان میبخشد. سید صدرالدین صدر، ضمن پذیرش رجحان روایات متضمن هفت سال، دلیلاختلافروایات و بیان مدتهای گوناگون را ناشی از مصلحت اندیشی میداند که پیشوایاندین اساساً نمیخواستهاند در مورد مدت زمان زندگی حضرت مهدی (ع) حقیقت را برای مردم مکشوف کنند، همانگونه که وقت ظهور او را نیز پوشیده نگه داشتهاند، تا مردم خود هر یک از اقوال را که مایل بودند برگزینند و طولانیترین زمان را برای بقای امام مهدی (ع) از پیشگاه الهی آرزو کنند[۷۰].
آیت اللهناصر مکارم شیرازی: در کتاب "حکومت جهانی مهدی(ع)" دیدگاهی مشابه آنچه از مرحوم علامه مجلسی بیان شد، ارائه کرده است. ایشان درباره مدت زمان حکومتامام مهدی (ع) پس از ظهور مینویسد: "گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده میشود که از پنج یا هفت سال تا ۳۰۹ سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی) ذکر شده است که در واقع ممکن است اشاره به مراحل و دورانهای آن حکومت باشد (آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهاییاش بیش از سیصد سال)، ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این آوازهها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست، بلکه قطعاً برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد"[۷۱].
آیت اللهلطفالله صافی گلپایگانی: صاحب کتاب "منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (ع)" بر این باور است که بیان زمانهای مختلف درباره مدت حکومتحضرت مهدی (ع) در لسان روایات، دارای اسراری است که ائمه (ع) با این شیوه بیان، بر مبهم ماندن زمان دقیق دوران حکومتامام مهدوی (ع) تعمد داشتهاند. وی ضمن اشاره به سخن علامه مجلسی درباره محملهای مختلف روایات این باب، مینویسد: "ولعل السر فی اختلاف الأخبار، عدم اراده بیانها علی سبیل القطع و الجزم و یدل علیه..."[۷۲].
با توجه به محوریت روایات در این مسأله، ابتدا لازم است به دستهبندی زمانهای ذکر شده در روایات این باب اشاره کرد، سپس به بیان نظر مختار پرداخت. از نظر زمانی میتوان مجموع روایات مربوط به مدت حکومتامام مهدی (ع) را به دو دسته حداقلی و حداکثری تقسیم کرد.
مراد از دسته نخست، آن گروه روایاتی است که بر کوتاه مدت بودن دوران حکومت حضرت دلالت دارد، این دسته روایات که در منابع فریقیننقل شده است، دوران حکومت حضرت را، هفت تا چهل سال ذکر کرده است؛ عددهای مانند: (۷ سال)[۷۳]؛ (۸ سال)؛ (۹ سال)[۷۴]؛ (۱۰ سال)[۷۵]؛ (۱۹ سال)[۷۶]؛ (۲۰ سال)[۷۷]؛ (۴۰سال)[۷۸].
دسته دوم، ناظر به روایاتی است که مدت حکومت حضرت را بیش از سیصد سال عنوان کرده است. در این دسته روایات که در منابع حدیثی شیعه وارد شده است، عددهایی همچون: (۳۰۹ سال)[۷۹]، (۳۲۰ سال)[۸۰] و (۳۲۲ سال)[۸۱] به چشم میخورد.
با این توضیح، در مقام جمع میان این دو دسته روایات، دیدگاه موجه و برگزیده را میتوان این گونه برشمرد که روایات دسته نخست، ناظر به مراحل مقدماتی استقرار حکومت مهدوی است، چنان که مرحوم مجلسی نیز بدان اشاره کرده است. اما روایات دسته دوم، بیانگر مدت زمان حکومت حضرت و القای طولانی بودن آن است. براین اساس میتوان گفت که دوران زمامداری و حکومتامام مهدی (ع) بیش از سیصد سال خواهد بود»[۸۲].
«گویی بنابراین بوده است که مدت دقیق حکومتحضرت مهدی(ع)- مانند برخی موضوعات دیگر مربوط به آن حضرت- به روشنی بیان نشود. روایاتی که از معصومان(ع)- اعم از روایاتشیعه و اهل سنت- در دست است، دیدگاههای متفاوتی را در اینباره، نقل کردهاند. اگرچه با یک بررسی عمیق میتوان نظرهای پرشماری ارائه کرد[۸۳]. اما به طور عمده روایات به چهار دیدگاه کلّی قابل تقسیم است:
برخی این تفاوت را اشاره به مراحل و دورانهای حکومت آن حضرت میدانند[۹۳]؛ ولی به هرحال، داوری نهایی درباره مدت حکومت آن حضرت- به دلیل نبود اخبار و منابع کافی- امکانپذیر نیست. اما با این حال میتوان چنین نتیجه گرفت: قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این همه آوازهها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست؛ بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و کوشش را داشته باشد[۹۴].
البته این مدت - هر قدر باشد- در مقایسه با کل تاریخ، بسیار ناچیز است. اینجا پرسش جدیدی رخ مینماید که آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل تاریخ، دردها و رنجهای انسانها را در طول تاریخ جبران میکند؟ در پاسخ میتوان گفت: فلسفهامام مهدی(ع) همانند فلسفه بعثتانبیا و رسولان الهی است. منظور از برانگیخته شدن رسولان الهی، ابلاغ دستورهای خداوند سبحانه و تعالی و نصب مشعل فروزان هدایت بر سر راه کاروان بشریت است. طولانی یا کوتاه بودن مدت ابلاغرسالت، به اصل آن آسیب نمیرساند. دوران پیامبر اسلام(ص) بیست و سه سال بود؛ ولی واپسین پیام الهی را ابلاغ کرد و این مشعل هدایت را برافروخت. از سوی دیگر، میتوان به مدت نبوتحضرت نوح(ع) اشاره کرد که بر خلاف مدت طولانی آن، به دلیل عدم تحقق شرایط مساعد، نتیجه قابل توجهی به بار نیاورد.
«در روایتهای شیعه و سنی، مدت زمانهای متفاوتی برای حکومتعدل مهدوی ذکر شده که کمترین آنها هفت سال و بیشترین آنها ۳۰۹ سال (به مقدار توقف اصحاب کهف در غار) است. در اینجا ابتدا برخی از روایات مرتبط با این موضوع را نقل میکنیم. در ادامه، به تحلیل و بررسی وجه تفاوت مدتهای ذکر شده در روایات و در صورت امکان، جمع بین آنها میپردازیم:
مدت زمانهای ذکر شده در روایات: هفت سال، هشت سال، نه سال، ده سال، نوزده سال، بیست سال، چهل سال و ۳۰۹ سال، مدت زمانهایی هستند که در روایات از آنها به عنوان مدت حکومتقائم (ع) یاد شده است. هر یک از دانشمندان اسلامی نیز یکی از این زمانها را ترجیح داده و در کتابهای خود آوردهاند. روایتهایی که مستند مدتهای یاد شده هستند، از نظر تعداد و اعتبار یکسان نیستند، ولی در هر حال، برای هر یک از آنها میتوان روایت یا روایتهایی را نقل کرد[۹۶].
روایتهای هفت و نه سال: در بسیاری از روایاتی که از طریق اهل سنت از پیامبر اعظم (ص) نقل شده، مدت زمان حکومتامام مهدی (ع)، هفت یا نه سال ذکر شده است. در یکی از اینروایات چنین میخوانیم: زمین از ظلم و جور پر میشود؛ آنگاه مردی از خاندان من قیام میکند. او هفت یا نه سال حکومت میکند و زمین را از عدل و داد آکنده میسازد[۹۷]. نکته قابل توجه در مورد این دسته از روایات آن است که در بیشتر آنها پیامبر خاتم (ص) در پاسخ این پرسش که امام مهدی (ع) چند سال حکومت میکند، به جای سخن گفتن و بیان عددی مشخص، تمام انگشتان دست چپ و دو انگشت دست راست خود را میگشود و بدینوسیله پرسش کننده را متوجه مدت زمان حکومت آن حضرت میساخت. محدثاناهل سنت هم با توجه به این عمل پیامبر، حکومتامام مهدی (ع) هفت یا نه سال ذکر کردهاند. از اینرو، این احتمال وجود دارد که مراد پیامبر از عددی که با نشان دادن انگشتانشان بیان میکرد، نه هفت سال، بلکه هفت دوره زمانی باشد[۹۸]. گفتنی است علامه مجلسی هم برخی روایتهایی را که در آنها مدت حکومتامام زمان (ع) هفت یا نه سال بیان شده است، نقل کرده که روایت زیر از آن جمله است: "... پس خداوند، مردی از عترت و خاندان مرا بر میانگیزد و زمین را از عدل و داد پر میکند، چنان که از ظلم و جور پر شده بود. ساکنان آسمان و زمین از او خشنودند. آسمان چیزی از بارانش را نگه نمیدارد و همه را پی در پی فرو میفرستد. زمین هیچ روییدنی را در خود نگه نمیدارد و همه را خارج میسازد تا آن جا که انتظار میرود مردگان نیز زنده شوند. جهانیان هفت یا هشت یا نه سال در این وضع زندگی میکنند"[۹۹].
روایتهای هفتاد سال: برخی روایات، ابتدا مدت حکومتقائم (ع) را هفت سال اعلام کرده، ولی در ادامه یادآور شدهاند که هر یک سال از حکومت آن حضرت، با ده سال از سالهای معمولی برابر است.عبدالکریم خثعمی میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم: "قائم -بر او ادرود باد- چند سال حکومت میکند؟" آن حضرت فرمود: هفت سال؛ روزها و شبها طولانی میشوند تا آنجا که هر سال از سالهای او با ده سال از سالهای شما برابری میکند و بدینگونه مدت حکومت او با هفتاد سال از سالهای شما برابر میشود[۱۰۳]. این موضوع که در عصر امام مهدی (ع)، سالها طولانیتر میشود و هر سال با ده سال از سالهای کنونی برابری میکند، در روایتهای متعددی آمده است. از جمله در روایتی از امام ششمشیعیان چنین نقل شده است: خداوند در عهد او به چرخ گردون فرمان میدهد که آرامتر بگردد تا آنجا که در روزگار او، یک روز برابر با ده روز از روزهای شما، یک ماه برابر با ده ماه از ماههای شما و هر سال برابر با ده سال از سالهای شما میشود[۱۰۴].
روایتهای ۳۰۹ سال: آخرین گروه از روایات، شامل روایاتی است که مدت زمان حکومتامام مهدی (ع) را به تعداد سالهای اقامت اصحاب کهف در غار؛ یعنی ۳۰۹ سال دانستهاند. در یکی از این روایات که از امام محمد باقر (ع) نقل شده، چنین آمده است: قائم مدت ۳۰۹ سال حکومت میکند؛ به تعداد سالهایی که اصحاب کهف در غار خود درنگ کردند. او زمین را از عدل و داد پر میکند، همچنان که از ستم و بیداد پر شده بود[۱۰۵]. نعمانی در کتاب خود از جابر بن یزید جعفینقل میکند که امام محمد باقر (ع) میفرمود: به خدا سوگند، مردی از ما اهل بیت، سیصد سال [و سیزده سال] به اضافه نه [سال] حکومت خواهد کرد." به آن حضرت عرض کردم: [و] این کی خواهد شد؟ فرمود: "پس از وفاتقائم (ع)." به آن حضرت گفتم: قائم (ع) چه قدر در عالم خود برپاست تا از دنیا برود؟ فرمود: "نوزده سال از روز قیامش تا روز مرگش[۱۰۶].
جمع بین روایات: با توجه به اختلافهایی که در زمینه مدت حکومتامام عصر (ع) در روایات وجود دارد، عدهای از عالمان و محدثانشیعه و سنی به توجیه این اختلافها و جمع میان روایات پرداختهاند که در این جا به برخی از آنها اشاره میکنیم. علامه مجلسی در این زمینه مینویسد: اخبار متفاوتی که در زمینه مدت حکومتامام مهدی (ع) وارد شده است، برخی بر همه مدت فرمانروایی آن حضرت، برخی ابر زمان استقرار دولت او، برخی بر سالها و ماههایی که نزد ما وجود دارد و برخی هم بر سالها و ماههای طولانی زمانی ایشان حمل میشود[۱۰۷]. نویسنده کتاب الشیعة و الرجعة پس از نقلروایات مختلفی که در زمینه مدت حکومتامام مهدی (ع) از وارد شده است، مینویسد: این اقوال در ظاهر متناقض هستند و به هیچ یک از آنها نمیتوان اعتماد کرد. بله، روایت هفت سال در احادیث سنیان و اخبار ما (شیعیان) تکرار شده است و چه بسا این روایت بر دیگر روایات ترجیح داشته باشد؛ زیرا این روایت، مطابق با برخی اخبار ماست که میگویند مراد از هفت سال، هفتاد سال است و آن حضرت با قدرتخدای تعالی، پس از ظهور این مدت زندگی میکند؛ یعنی هر یک سال [از مدت زندگی ایشان] برابر با ده سال از سالهای ما خواهد بود. این موضوع در اخبار ما که ائمهحدیث و حافظان علم درایه و حدیث آنها را نقل کردهاند، تبیین شده است[۱۰۸]. سید صدرالدین صدر در کتاب خود پس از اشاره به اختلافروایات وارد شده در زمینه مدت حکومتامام مهدی (ع) به ویژه در روایاتی که از طریق اهل سنتنقل شده است، ابتدا سخنی را از إسعاف الراغبین (ص ۱۵۵) در ترجیح روایات هفت سال -به شرح زیر- نقل میکند: بیشتر روایات بر این موضوع اتفاق دارند که مدت حکومت او هفت سال است و تردید در زیادتر از این مقدار تا تمام شدن به سال است و در مورد روایت شش سال هم همین موضوع مطرح است. ابن حجر گفته است: آنچه احادیث بر آن اتفاق دارند، این است که او بیتردید هفت سال حکومت میکند و از ابی الحسین ابری هم نقل شده است. که اخبار مستفیض و متواتر[۱۰۹]. دلالت دارند که او هفت سال حکومت میکند[۱۱۰]. و در ادامه مینویسد: این قول ظاهرتر و مشهورتر است و این، خود فضیلتی بزرگ برای مهدی است که قیام او برای اصلاح دینی و دنیایی وعده داده شده، در این مدت کوتاه رخ میدهد، چنان که قیام جد بزرگوار او -درود و سلامخدا بر او و خاندانش باد- نیز در مدت هشت سال؛ یعنی از سال دوم هجری به بعد به ثمر نشست[۱۱۱]. ایشان در پایان بحث، دیدگاه خود در زمینه جمع بین روایات را اینگونه بیان میکند: ممکن است گفته شود دلیلاختلافروایات این است که اساساً نمیخواستهاند حقیقت را در مورد مدت زمان زندگی مهدی بیان کنند - چنان که وقت ظهور او را نیز پوشیده نگه داشتهاند. تا شنونده خود هر یک از اقوال را که مایل بود برگزیند و طولانیترین زمان را برای بقای مهدی آرزو کند، اگرچه ترجیح -چنانکه دانستی- با قول هفت سال است و همین هم اقواست[۱۱۲]. سید محمد کاظم قزوینی و پس از اشاره به روایتهای مختلفی که در زمینه مدت زمامداریامام مهدی (ع) ان وارد شده است، مینویسد: به نظر نگارنده، روایات دسته دوم که سالهای حکومت آن حضرت پس از قیام برای اصلاحجهان را حدود بیست سال عنوان میکند، بیشتر است و بدان دسته بهتر میتوان اعتماد کرد؛ چرا که این گروه از روایات، از اماماناهل بیت (ع) که خداوند آنان را از هر لغزش و اشتباه و پلیدی، پاک و پاکیزه ساخته، رسیده است[۱۱۳]. حضرت آیت الله مکارم شیرازی نیز در این باره مینویسد: گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده میشود که از پنج یا هفت سال تا ۳۰۹ سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی ذکر شده است که در واقع ممکن است، اشاره به مراحل و دورانهای آن حکومت باشد (آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهاییاش بیش از سیصد سال! دقت کنید)، ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این آوازهها و مقدمات، برای یک دوران کوتاه مدت نیست، بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد[۱۱۴]. ابن حجر عسقلانی، از علمای اهل سنت، درباره جمع روایات ملت حکومتمهدی موعود، چنین مینویسد: در نشانههای مهدیمنتظر، روایتهای هفت سال، بیشتر و مشهورتر هستند.
بر فرض درستی همه روایتهای وارد شده در این موضوع، میتوان آنها را اینگونه جمع کرد: حکومت او از نظر ظهور و قدرت متفاوت است. پس چهل سال به عنوان مثال -به اعتبار همه مدت حکومت اوست- هفت سال و مانند آن، به اعتبار نهایت ظهور و قدرتحکومت او و بیست سال و مانند آن نیز به اعتبار حد میانه ظهور و قدرتحکومت او است[۱۱۵].
با توجه به مطالب یاد شده، شاید بتوان گفت که دوران زمامداریامام مهدی (ع) به طور خاص، ۳۰۹ سال است و دیگر سالهایی که در روایات ذکر شده است -بر فرض صحت روایات- ناظر به دورانهای مختلف استقرار حکومت مهدوی از ظهورامام مهدی (ع) تا تشکیل حکومت است. البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که بر اساس برخی روایات، دولتاهل بیت (ع) پس از وفات یا شهادتامام مهدی (ع) نیز تا صدها سال استمرار مییابد[۱۱۶]. توجه به نکات زیر نیز در تأیید این برداشت مؤثر است:
استقرار حکومت عادلانه در سراسر زمین پس از قرنها حاکمیتکفر و ظلم نیازمند مجاهدتی طولانی و گسترده است و به یقینحضرت مهدی (ع) باید سالها در جهان حضور داشته باشد تا بتواند به همه اهداف خود جامه عمل بپوشاند.
پذیرش این مطلب که مردم، قرنها برای تحقق حکومت عدل مهدوی در انتظار باشند و سختیها و مشکلات بسیاری را در این راه تحمل کنند، ولی این حکومت چند سالی بیشتر به طول نینجامد، بسیار دور از ذهن است.
«در اینکه مدت حکومتحضرت مهدی (ع) چندسال است، دقیقا روشن نیست. آنچه مسلم است، مدت حکومت و حاکمیتمهدی (ع) باید به اندازهای باشد که پایههای ظلم و ستمگری ویران گردد و بر جای آن، بنیاد عدل و داد استوار گردد. بدون تردید، این مسأله اساسی، زمان میطلبد و فرصت میخواهد. و بنا نیست که همه امور را آن حضرت بر اساس معجزه و روش غیرعادی به پیش ببرد. بنابراین عقل و شواهد دیگری اقتضا میکند که آن حضرت مدتی طولانی حیات داشته باشد تا بتواند در این دنیای گسترده، تحولی همهجانبه و فراگیر ایجاد کند[۱۲۲].
امام صادق (ع) نیز میفرمایند: "هفت سال بدین منوال میگذرد، ولی شبها و روزهایش طولانی میشود و هرسال آن با ده سال از سالهای شما برابری میکند و بدینگونه مدت حکومت او با هفتاد سال از سالهای شما برابر میباشد و آنگاه خداوند هرچه اراده کند، انجام میدهد"[۱۲۶].
و در برخی روایات استشهاد شده به روزهای طولانی رستاخیز که در قرآن کریم، هرروز آن معادل پنجاه هزار سال از سالهای دنیا شمرده شده است»[۱۲۷].
«مدت حکومتامام مهدی(ع) به صورت دقیق، روشن و آشکار نیست. روایاتی که در این باره رسیده، متفاوت است. در بعضی از روایات هفت سال ذکر شده است، در برخی دیگر، اضافه شده که هر سال آن روزگار، معادل ده سال این دوران است.[۱۳۲] در تعدادی دیگر از روایات، مدت حکومت، حدود بیست سال و در برخی، حدودچهل سال و در روایتی، سیصد و نه سال گفته شده است.[۱۳۳]
در جمع روایات، برخی هفت سال را پذیرفته اند؛ زیرا مشهورتر است.[۱۳۴] احتمال دیگر این که این عددها، مربوط به مراحل مختلف حکومت است؛ مرحله ظهور، مرحله تثبیت و مرحله بلوغ و کمال.
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«پس از اینکه عالم بشریت، یک دوره بسیار طولانی از حاکمیتظلم و ستم را پشت سر گذاشت، جهان با ظهور آخرین حجّتپروردگار به سوی حاکمیت خوبیها خواهد رفت و حکومت در دست حاکمان و نیکان قرار خواهد گرفت و این، وعده حتمی خداوند است. حکومت خوبان که با فرمانرواییامام مهدی(ع) آغاز میشود، تا پایان عمردنیا ادامه خواهد یافت و دیگر روزگار ظلم و ظالمان تکرار نخواهد شد. در سخنی که پیش از این از پیامبر(ص) نقل شد، آمده است که خداوند بزرگ، حاکمیت آخرین پیشوای معصوم را به پیامبر اسلام(ص) بشارت میدهد و در پایان میافزاید: "پس از آنکه مهدی(ص) به حکومت رسید دولت او را دوام خواهم بخشید و پیوسته تا قیامت، روزگار و حاکمیتزمین را در دست اولیا و دوستان خود، دست به دست خواهم کرد [۱۳۶]. بنابراین نظام عادلانهای که امام مهدی(ع) برپا خواهد کرد، دولتی است که پس از آن، برای دیگران دولتی نخواهد بود و در حقیقت، تاریخ جدیدی از حیات بشر شروع خواهد شد که سراسر در زیر حاکمیت الهی به سر خواهد بُرد. امام باقر(ع) فرمود: دولت ما آخرین دولتهاست. هیچ خاندانصاحب دولتی نمیماند، مگر اینکه پیش از ما، حاکم میشوند، تا وقتی [[[حکومت اهل بیت]] بر پا شد و] شیوه حکمرانی ما را دیدند، نگویند: اگر ما هم حاکم میشدیم، همین گونه عمل میکردیم.[۱۳۷]
بنابراین مدّت استمرار نظام الهی پس از ظهور، جدا از مدّت حکومت شخص امام مهدی(ع) است که مطابق روایات، آن حضرت باقی مانده عمر خود را حاکم بوده و سرانجام چشم از جهان فرو خواهد بست. تردیدی نیست که مدت حکومتامام مهدی(ع) باید به قدری باشد که امکان تحول جهانی و استقرار عدالت در همه مناطق عالم وجود داشته باشد؛ ولی اینکه این هدف در چند سال قابل دسترسی است، قابل تخمین و گمانه زنی نیست و باید به روایاتامامان معصوم (ع) رجوع کرد. البته با توجه به قابلیتهای آن رهبر الهی و توفیق و مدد غیبی برای آن حضرت و اصحاب و یاران شایستهای که در اختیار اوست و آمادگی جهانی برای پذیرفتن حاکمیت ارزشها و زیباییها در زمان ظهور، ممکن است رسالتمهدی موعود(ع) در زمانی نسبتاً کوتاه انجام شود و جریانی که بشریت در طول قرون متمادی از ایجاد آن ناتوان بوده است، در کمتر از ده سال اتفاق افتد.
روایاتی که مدت حکومتحضرت مهدی(ع) را بیان میکنند، بسیار گوناگونند. بعضی از آنها مدت حکومت آن حضرت را پنج سال و تعدادی از آنها هفت سال و برخی دیگر هشت، نه و ده سال بیان کرده است. چند روایت هم حکومت را نوزده سال و چند ماه و بالاخره چهل و ۳۰۹ سال بر شمرده است.[۱۳۸] گذشته از اینکه علّت این همه اختلاف در روایات، روشن نیست، پیدا کردن مدت واقعی حکومت از میان این روایات کاری دشوار است؛ اما بعضی از علمای شیعه با توجه به فراوانی و شهرت روایات هفت سال، این نظر را انتخاب کردهاند.[۱۳۹] بعضی دیگر نیز گفتهاند مدت حکومتامام مهدی(ع) هفت سال است؛ ولی هر سال از سالهای حکومت حضرت به اندازه ده سال از سالهای ماست که این مطلب نیز در بعضی روایات آمده است: "راوی از امام صادق(ع) درباره مدت حکومتحضرت مهدی(ع) سؤال میکند و امام میفرماید: "حضرت مهدی(ع)] هفت سال حکومت میکند که برابر هفتاد سال از سالهای روزگار شماست.[۱۴۰]مرحوم مجلسی میفرماید: "روایاتی را که درباره مدت حکومتامام(ع) رسیده است باید به احتمالهای زیر توجیه کرد: برخی روایات به تمام مدت حکومت اشاره دارد و برخی بر مدت ثبات و استقرار حکومت. بعضی مطابق سالها و روزهایی است که ما با آن آشناییم و بعضی مطابق سالها و ماههای روزگار حضرت است که طولانی میباشد و خداوند به حقیقت مطلب آگاه است.[۱۴۱]»[۱۴۲].
«در مورد مدت حکومتحضرت مهدی (ع)، در روایات عددهای مختلفی ذکر شده است؛ پنج سال، هفت سال، نوزده سال، چهل سال، هفتاد سال، ۳۰۹ سال و... که ممکن است این روایات، به دورههای مختلف حکومت حضرت مربوط باشد.
به همین دلیل، بسیاری از علما و نویسندگان، روایت هفتاد سال را دوران حکومت حضرت تفسیر کردهاند[۱۴۳] و روایات دیگر را به معنای مراحل و مقاطع مختلف دوران حکومت دانستهاند.
البته به یقینحکومت جهانیحضرت مهدی (ع) در چند سال اندک محدود نمیشود و مدت دولت کریمه حضرت که همه انبیا و اولیای گذشته در انتظار آمدن آن بودهاند و تاریخ گذشته، همه مقدمه برای تحقق آن حکومت بینظیر بوده است، مدت زیادی خواهد داشت و هزاران سال توسط امامان که به دنیا باز خواهند گشت، ادامه خواهد یافت. اما خود حضرت به اندازه یک عمر طبیعی هفتاد سال حکومت خواهد نمود»[۱۴۴].
↑الغیبة، نعمانی، ص ۳۳۱-۳۳۲؛ الاختصاص، ص ۲۵۷؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۸ (نوزده سال و چند ماه).
↑کشف الغمه، ج۳، ص۲۷۱؛ عمده عیون صحاح الاخبار فی مناقب أمام الابرار، ص ۴۳۹ (عدد ۲۰ سال ممکن است مضمون روایت ۱۹ سال و چند ماه که در منابع شیعه آمده است باشد).
↑" كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ قَالَ سَبْعَ سِنِينَ يَكُونُ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۷۴
↑ نجاشی، رجال، ص ۲۲۶؛ نیز ر. ک: علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص ۳۷۰، سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۳۰۴؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۴۱؛ علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص ۲۴۱؛ ابن غضایری، رجال، ج ۴، ص ۴۷
↑شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۳۹؛ سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۷۱
↑محمدرضا طبسی نجفی، الشیعة والرجعة: کتاب علمی، تاریخی، ادبی، اخلاقی یبحث فیه بحثاً تحلیلیاً حول الامام الثانی عشر المهدی المنتظر (ع) چاپ دوم: نجف اشرف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۸۵ ه.ق، ج ۱، ص ۲۲۵.
↑"تواتر [در لغت] یعنی یکی پس از دیگری و همراه با فاصله... و در اصطلاح، حدیث "متواتر"، خبر جماعتی است که سلسله روایت آن تا به معصوم در هر طبقه به حدی باشد که امکان توافق آنها بر کذب به طور عادی محال باشد و موجب علم گردد." سیدرضا مؤدب، علم الحادیث: پژوهشی در مصطلح الحدیث یا علم الدرایه، چاپ اول، قم، احسن الحدیث، ۱۳۷۸، ص ۲۳، ر.ک: کاظم مدیر شانهچی، علم الحدیث و درایة الحدیث، چاپ پانزدهم: قم، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا، ج ۲، ص ۳۳. خبر متواتر به لفظی، معنوی و اجمالی تقسیم شده است. "متواتر لفظی، خبری است که همه ناقلین، مضمون آن را یکسان و با الفاظ واحد ذکر نمایند و با هم تطابق لفظی دارند... متواتر معنوی، اخیری است که همه ناقلین مضمون واحدی را با عبارات مختلف نقل مینمایند، علم الحدیث: پژوهشی در مصطلح الحدیث یا عام الدرابیه، ص ۲۷. "متواتر اجمالی و آن علم اجمالی به صحت یکی از چند حدیثی است که در یک موضوع وارد شده) علم الحدیث و درایه الحدیث، ص ۳۷.
↑سید صدرالدین صدر، المهدی (ع)، چاپ اول: تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۰۳ه.ق، صص ۲۴۱ و ۲۴۲.
↑ر.ک: معرفت امام زمان (ع) و تکلیف منتظران، صص ۵۱۵-۵۱۷.
↑بر اساس روایات، پس از ظهور امام مهدی (ع)، ابتدا امام حسین (ع) به عنوان نخستین رجعتکننده به دنیا برمیگردد. پس از او امیرمؤمنان، علی (ع) و پیامبر اکرم (ص) نیز به دنیا رجعت میکنند و اسالیان سال به زندگی خود ادامه میدهند ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۳، باب الرجعة، صص ۳۹–۱۴۴.