امامت مفضول در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مشروعیت نداشتن امامت مفضول (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

به خوبی می‌دانید که مسئله مشروعیت و عدم مشروعیت امامت امام دارای مبانی گوناگون است. همچنین از این حقیقت نیز خبر دارید که در مذهب شیعه، مشروعیت امام با نصب الهی او پیوندی ناگسستنی دارد. تا اینجا نیز گفتیم که خدای حکیم باید فرد افضل را به عنوان امام برگزیند. اما بنا دارم همراه با شما فضای دیگری را تجربه کنم. فرض بگیرید که گزینش امام به عهده مردم نهاده شده است و آنهایند که باید مقتدای خود را برگزینند. می‌پذیرم که به عنوان یک شیعه با این فضا روبه‌رو نخواهید شد، اما صبورانه و همدلانه با من همراه شوید. به طور خاص و روشن، به دنبال پاسخ به این پرسش هستم که اگر مردم با علم به اینکه مثلاً احمد افضل نیست، او را امام خود قرار دهند، آیا امامت او مشروعیت پیدا می‌کند؟

اجازه دهید به گونه‌ای دیگر نیز پرسشم را با شما در میان بگذارم. اگر امروزه برایمان اثبات شود که فلان خلیفه نسبت به گزینه رقیبش که از خلافت و امامت بازمانده افضل نبوده است، آیا می‌توان حقانیت و مشروعیت امامت و خلافت او را باور داشت؟ تصور می‌کنم که وقتی افضلیت را شرط واقعی امام دانستیم، لازمه‌اش آن است که اگر چنین شرطی نداشته باشد، او مشروعیت خود را از دست داده است. آن گاه که به دیگر شروط امام توجه می‌کنیم، این مدعا از روشنی بیشتری برخوردار می‌شود.

مثلاً پذیرفته باشیم که عصمت شرط لازم برای امامت امام است. خدای سبحان نیز فرد معصوم را به بندگانش شناسانده است. در این صورت، اگر مردم انتخابگر امام باشند و عالمانه و بدون دلیل، رهرو شخصی غیرمعصوم شوند و فرد معصوم را از متن به حاشیه برانند، امامت او مشروعیتی نخواهد داشت. دلیلش روشن است؛ زیرا هرچند آنکه مردم انتخابش می‌کنند، مشروعیت دارد، اما انتخاب مردم نیز نمی‌تواند بدون قید و شرط باشد. بر مردم لازم بود که امام معصوم را برگزینند و در غیر این صورت، منتخب آنها شایستگی امامت را ندارد. اینک می‌توانیم درباره افضلیت نیز چنین حکایتی را روایت کنیم؛ یعنی اگر بر این سخن که افضلیت شرط واقعی امامت است به توافق رسیدیم، از سویی نیز دانستیم که افضل کیست، اما عامدانه از افضل به مفضول عدول کردیم، امامت فرد مفضول مشروعیتی نخواهد داشت. از اینجا می‌توانید به برخی اشکالات دیدگاه اهل سنت پی ببرید.

دیدگاه کسانی همچون تفتازانی که بسیاری از گروه‌های اسلامی را باورمند به نظریه لزوم افضلیت امام دانسته[۱]، اما افضلیت میان خلفا را به همان ترتیب خلافت آنها قلمداد نکرده و ادله طرفین را متعارض دانسته است[۲]. ضمن آنکه به گفته تفتازانی قدمای اهل سنت نتوانسته‌اند افضلیت عثمان را بر امام علی(ع) بپذیرند[۳]. اینک باید از آنچه گفتیم توشه برداریم. لازمه باور داشت به لزوم افضلیت امام آن است که اعتقاد به مشروعیت امامت فرد مفضول با آن باور در تعارض است. به دیگر سخن، شما می‌توانید از برخی اهل سنت این پرسش را بپرسید که چگونه از سویی افضلیت را شرط امامت می‌دانید، از سوی دیگر در افضلیت عثمان بر امام علی(ع) تردید دارید، در عین حال به امامت او نیز اعتقاد دارید؟ مگر آنکه بگویند به دلیل مصلحت از افضل به مفضول عدول شده است، که درباره خلافت عثمان، تا آنجا که جست‌و‌جو کرده‌ام، چنین نگفته‌اند.[۴]

منابع

  1. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل

پانویس

  1. مسعود بن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۱.
  2. مسعود بن عمر تفتازانی، شرح العقائد النسفیة، ص۹۵.
  3. ر.ک: مسعود بن عمر تفتازانی، شرح العقائد النسفیة، ص۹۵.
  4. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۲۵۶.