جهاد در فقه اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


این مدخل از زیرشاخه‌های بحث اجرای دین است. "جهاد" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جهاد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

جهاد در لغت

فضیلت جهاد

اقسام جهاد

جهاد ابتدایی

  1. کافران غیر ذمی اعم از اهل کتاب و غیر اهل کتاب؛
  2. کفار ذمی‌ای که شرایط ذمه را نادیده گرفته‌ان؛
  3. باغیان[۷].

شرایط وجوب جهاد ابتدایی

احکام و آداب جهاد ابتدایی

جهاد دفاعی

ویژگی‌های جهاد دفاعی

  1. عدم اشتراط حضور امام(ع) یا نایب خاص او؛ برخلاف جهاد ابتدایی.
  2. وجوب بر هر فرد توانمند؛ اعم از مرد و زن، پیر و جوان و غیر آنان؛ برخلاف جهاد ابتدایی که بر گروهی واجب نیست.
  3. اختصاص وجوب به صورت بیشتر از دو برابر نبودن شمار کفار نسبت به مسلمانان در جهاد ابتدایی، برخلاف جهاد دفاعی که ملاک وجوب، توانایی بر جنگیدن است؛ هرچند شمار دشمن بیش از دو برابر خودی باشد.
  4. جواز جهاد دفاعی در ماه‌های حرام و عدم جواز جهاد ابتدایی در آنها مگر در دو مورد که گذشت.
  5. عدم وجوب دعوت به اسلام در جهاد دفاعی؛ بر خلاف جهاد ابتدایی.
  6. اختصاص وجوب جهاد ابتدایی به یک بار در سال بنابر قول گروهی؛ بدین معنا که در یک سال دو بار جهاد ابتدایی واجب نیست؛ برخلاف جهاد دفاعی[۴۸].

جهاد اکبر

جهاد در کلیات فقه سیاسی

“جهاد” در لغت به معنای مشقت یا وسع و طاقت است. در اصطلاح شرعی نیز به معنای بذل نفس و مال خود در راه اعتلای دین اسلام و اقامه شعائر ایمان است[۵۵]. جهاد یکی از مفاهیمی است که هرچند قبل از ظهور اسلام نیز وجود داشته است، دین اسلام آن را به معنای جدیدی به کار برد و در نتیجه آن را به مفهومی دینی تبدیل کرد[۵۶].

جهاد از حیث دشمنان یعنی افرادی که علیه آنها جهاد انجام می‌شود، به سه نوع تقسیم می‌شود: جهاد با اهل کتاب، جهاد با کفار غیر اهل کتاب، جهاد با اهل بغی (افرادی که بر حکومت اسلامی شورش می‌کنند). دسته‌بندی دیگری از جهاد در کتب فقهی وجود دارد که بر اساس غرض آن است: اگر غرض از جهاد دعوت به اسلام باشد، جهاد ابتدایی نام دارد. اگر غرض دفاع از سرزمین‌های اسلامی در مقابل حمله و خطر دشمن باشد، دفاعی نام دارد. اگر جهاد به غرض حفاظت از جان یا مال یا نوامیس افرادی که جان و مالشان محترم است، باشد[۵۷]، نوع دیگر جهاد است[۵۸]. در این نوع جهاد، بحث درباره جواز مقاومت تا سرحد کشته شدن برای دفاع از مال، دفاع از جان و دفاع از نوامیس است. بحث اصلی کتب جهاد درباره دو نوع اول جهاد است. هدف و غرض از جهاد دفاعی، دفاع از مسلمین در مقابل حمله و خطرهای وارده است؛ اما در خصوص جهاد ابتدایی اهداف و اغراض متعددی بیان شده است.

پیش از آنکه به صورت تفکیکی به این موارد پرداخته شود، دو اصطلاح جهاد اکبر و جهاد اصغر معنا می‌شود. در اصطلاح جهاد اکبر و اصغر از فرمایشی از رسول خدا(ص) گرفته شده است: امیرالمؤمنین(ع) فرمودند که پیامبر خدا گروه نظامی‌ای را [برای مأموریتی] فرستادند. آن‌گاه که این گروه برگشت، پیامبر خدا(ص) فرمود: آفرین بر قومی که جهاد اصغر را انجام داد و جهاد اکبر همچنان بر آنان باقی است. آن‌گاه پرسیدند: ای پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: جهاد با نفس. بهترین جهاد، جهادی است که انسان با نفس خود می‌کند[۵۹].

آن‌گونه که در روایت فوق نیز عیان است، جهاد اکبر به مجاهدت با خواهش‌ها و هوس‌های نفسانی و جهاد اصغر به جهاد در جبهه‌های جنگ اطلاق می‌شود»[۶۰]

منابع

  1. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی
  2. مهدوی، اصغرآقا و کاظمی، سید محمد صادق، کلیات فقه سیاسی

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.
  2. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص140 .
  3. مهذب الاحکام، ج۱۵، ص۷۷-۷۸.
  4. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص140 .
  5. الوسیلة، ص۱۹۹؛ الجامع للشرائع، ص۲۳۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۱۹-۲۰؛ الروضة البهیة، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۷-۸؛ الحدائق الناضرة، ج۳، ص۴۱۵.
  6. سداد العباد، ص۴۰۹.
  7. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۶.
  8. کشف الرموز، ج۱، ص۴۱۸-۴۲۲؛ المهذب البارع، ج۲، ص۳۰۰-۳۱۰؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۵۶.
  9. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص141-146
  10. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵ و ۹-۱۰.
  11. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴.
  12. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵-۹.
  13. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۳-۱۴.
  14. صراط النجاة، ج۳، ص۳۵۹؛ اجوبة الإستفتاءات، ج۱، ص۳۳۱.
  15. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص141-146
  16. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲-۳۴.
  17. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۹.
  18. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵۶.
  19. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۶۱.
  20. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵۰-۵۱.
  21. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵۱-۵۴.
  22. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۸۱-۸۲.
  23. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۸۵-۸۸.
  24. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۶۶-۶۸؛ اشارة السبق، ص۱۴۳؛ إصباح الشیعة، ص۱۸۹.
  25. الروضة البهیة، ج۲، ص۳۹۲.
  26. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۶۸ و ۷۳-۷۷
  27. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۷۷-۷۸.
  28. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۷۸-۷۹.
  29. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۸۲-۸۵.
  30. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۹۳-۱۹۴.
  31. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۱۷-۱۱۸.
  32. کشف الغطاء، ج۴، ص۳۷۳.
  33. مستند الشیعة، ج۴، ص۳۴۳؛ العروة الوثقی، ج۲، ص۳۴۳-۳۴۴.
  34. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۱۰-۱۱۱.
  35. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴۷-۱۵۱.
  36. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸.
  37. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸.
  38. مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۵۴-۴۵۵؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۳۳-۱۳۴؛ کلمة التقوی، ج۱، ص۱۹۹.
  39. المعتبر، ج۱، ص۳۱۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۲۳-۲۴؛ ذکری الشیعة، ج۱، ص۴۰۱؛ روض الجنان، ج۲، ص۸۱۴؛ مصباح الهدی، ج۶، ص۳۰.
  40. کتاب السرائر، ج۲، ص۲۰.
  41. تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۲۴.
  42. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص141-146
  43. المهذب، ج۱، ص۲۹۷؛ الروضة البهیة، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۷-۸؛ دلیل تحریر الوسیلة، ج۳، ص۱۱۵.
  44. الدروس الشرعیة، ج۲، ص۳۰؛ جامع الشتات، ج۱، ص۳۵۶-۳۵۷.
  45. الحدائق الناضرة، ج۳، ص۴۱۵؛ کشف الغطاء، ج۴، ص۲۸۷-۲۹۰ و ۳۷۹-۳۸۰؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۵-۱۶.
  46. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۵.
  47. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص141-146
  48. کشف الغطاء، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۲؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۹.
  49. کشف الغطاء، ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.
  50. جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴- ۵.
  51. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص141-146
  52. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۶۱.
  53. کلمة التقوی، ج۲، ص۳۳۰-۳۳۱.
  54. مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج3، ص141-146
  55. و شرعا... فهو بذل النفس و المال لإعلاء كلمة الإسلام و إقامة شعائر الإيمان (سیوری حلی، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۳۴۰).
  56. به این نوع مفاهیم، حقایق شرعی می‌گویند.
  57. محترم است؛ یعنی جان، مال و نوامیس آنها بر دیگران حرام است؛ به خلاف افرادی چون قاتلان که به حکم قصاص کشتنشان به دستور حاکم حلال است.
  58. حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷-۸.
  59. «عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ وَ قَالَ(ع) أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ‏ الَّتِي‏ بَيْنَ‏ جَنْبَيْهِ‏» (ابن بابویه (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۱۶۰).
  60. مهدوی، اصغرآقا و کاظمی، سید محمد صادق، کلیات فقه سیاسی، ص ۱۱۰.