بحث:حضرت مریم در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

این نام عربی با نام ماری که در تورات سریانی و تورات یونانی و انجیل ذکر شده نزدیک است و پسوند عام در بسیاری از اسامی دیگر از قبیل بلعام یافت می‌شود و این پسوند گویا علامت نسبت باشد که در نواحی میان فلسطین و شمال غربی عربستان معمول بوده است. در قرآن مجید در چندین مورد عیسی پسر مریم خوانده شده است و قرآن مانند انجیل عیسی را بدون پدر می‌شناسد.

رجوع شود به سوره بقره آیه ۲۵۴ سوره آل عمران آیات ۳۱- ۱۵۶ - ۱۶۹ سوره مائده آیات ۱۹ - ۵۰ - ۷۶ - ۱۰۹ - ۱۱۲ - ۱۱۴ - ۱۱۸ - سوره توبه آیه ۳۱ - سوره مریم آیه ۳۹ سوره مؤمنون آیه ۹۲ - سوره احزاب آیه ۷- سوره زخرف آیه ۵۷ سوره صف آیه ۲۷. در قرآن مجید جمعاً ۳۱ بار نام مریم مذکور است.

با اینکه مریم از جهت وحی و نبوت عنوانی ندارد باز هم از نظر تاریخی و معتقدات دینی دارای مقام با اهمیتی است. اسم مریم در سور دوران اول مکه و سور مدنی یافت می‌شود بنابراین در تمام ادوار، قرآن مجید از مریم یاد می‌کند. سوره مؤمنون آیه ۵۲ مربوط به دوره اول مکه است ﴿وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً[۱] و در سوره مریم آیه ۲۰ به باکره بودن مریم اشاره شده آنجا که در جواب فرشته می‌گوید «چگونه مرا فرزندی خواهد بود با اینکه کسی مرا لمس نکرده است»، این مفهوم منطبق با انجیل لوقا است که می‌گوید آن وقت به فرشته گفت «چگونه ممکن است در صورتی که من مردی را نمی‌شناسم!» فرشته جواب داد روح القدس بر تو نازل می‌شود و قدرت قادر مطلق تو را در سایه خود فرا خواهد گرفت (لوقا باب ۱۰ شماره ۳۴) - همچنین باکره بودن مریم در سوره تحریم آیه ۱۲ که از سور مدنی است ذکر شده ﴿وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا[۲]بشارت به تولد مسیح در سوره آل‌عمران آیه ۴۰ مذکور است ﴿إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ[۳] به موجب احادیث اسلامی مریم یکی از چهار زن مقدس بشمار می‌رود و به موجب حدیث دیگری مریم اول زنی است که وارد بهشت می‌گردد. داستان تولد عیسی را چنین شرح می‌دهند:

جبرئیل به صورت یک جوان با موی مجعد و سیمای درخشان بر مریم ظاهر شد و او را به تولد پسری مژده داد. مریم دچار حیرت گردید ولی جواب فرشته او را تسکین داد. آنگاه جبرئیل در آستین مریم دمید و مریم آبستن شد. (عبارت قرآنی ﴿فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا[۴] زمینه فکری خاصی بوجود می‌آورد).

می‌گویند این پیشامد برای مریم در بلندترین روزهای سال اتفاق افتاد در وقتی که حسب المعمول برای پر کردن دلو خود به چاه سیلوان رفته بود و در آن هنگام ده یا سیزده سال داشت. بنا به روایتی مریم مشغول آبتنی بود و در آن هنگام جبرئیل را رؤیت کرد. مسیحیان هم بنا به روایاتی دمیدن روح را هنگامی می‌دانند که مریم برای آوردن آب بیرون رفته بود. در تفسیر طبری حدیث دیگری است که به موجب آن روح عیسی در دهان مریم حلول کرده است. به موجب قرآن مجید مریم نزد مسیحیان یکی از اقانیم ثلاثه است و این موضوع در سوره مائده آیه ۷۷ ﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ[۵]، و در سوره نساء آیه ۱۶۹ ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ…[۶] و به طور روشن‌تر در سوره مائده آیه ۱۱۰ ﴿وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ[۷] بیان شده است و در آیه ۷۹ از سوره مائده ﴿مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ[۸] به رد معتقدات باطل مسیحیان تصریح شده است.

مفسرین می‌گویند تثلیث، عقیده به خدایی خدا و عیسی و مریم است.

بیضاوی معتقد است که آیه ۱۰۹ از سوره نساء اشاره به عقیده مسیحیانی دارد که آنان خدای واحد را دارای سه مظهر می‌دانند و پدر و پسر و روح القدس را مظاهر خدای یگانه می‌شناسند. مسیحیان می‌گویند که اعتقاد به الوهیت مریم از جمله معتقدات مسیحیان نیست ولی با تحقیقات تاریخی ثابت می‌شود که حتی عده‌ای از مردم عرب و پیش از اسلام مریم را می‌‌پرستیدند و زنان عرب نان شیرینی در راه او تصدق می‌کردند، "اوتی شئنها" پیروان "اتی شیس" به الوهیت مریم قائل بوده‌اند. «سال» در کتاب مطالعات مقدماتی خود می‌نویسد ملت مریمیه، تثلیثی مرکب از خدا و مسیح و مریم را عبادت می‌کردند. قصه عیسی و مریم که در چند جای از قرآن یاد شده جزءا و کلا با قصة أناجیل اصلی منطبق است. مثلاً در سوره مؤمنون آیه ۵۰ از جای مرتفع که مسکن عیسی و مریم واقع شده است سخن به میان آمده است در انجیل لوقا باب ۱ شماره ۳۹ مندرج است «مریم برای دیدن الیزابت به کوه رفت» و به موجب رساله یعقوبی فصل ۲۲ الیزابت با یحیی به کوه رفت و کوه باز شد و آنان بدین وسیله از مزاحمت تعقیب کنندگان محفوظ ماندند.

راجع به تعیین «ربوه» یعنی مکان بلندی که مأوای حضرت مریم و حضرت عیسی قرار گرفته است مفسرین نظرهای مختلف اظهار کرده‌اند و آن را بر دمشق یا مکه یا مصر منطبق ساخته‌اند و بعضی آن را کنایه از بهشت پنداشته‌اند.

قصه تولد حضرت مریم در سوره آل عمران از آیه ۳۱ تا ۳۴ مذکور است و با «پرتوانگلیوم» یعقوبی موافقت دارد. پدر مریم در قرآن به نام عمران و در احادیث مسیحی یوهاکین یا یوعاشیم نامیده شده است. ابن خلدون نام پدر مریم را هم عمران یهاکین ذکر می‌کند. بعضی تصور کرده‌اند که چون مریم در قرآن مجید خواهر هارون معرفی شده و پدر او نیز عمران خوانده شده با مریم خواهر موسی مشتبه گردیده است. «سال» این اشتباه را غیر ممکن می‌داند و واقعاً هم ممتنع است چه میان این دو ۱۸۰۰ سال فاصله بوده و قرآن به فاصله طولانی میان این دو قائل است. نام مادر مریم در قرآن مذکور نیست و در احادیث مسیحی نام او آنایا anne و در احادیث اسلامی حنه یا حنانه است و همچنین در احادیث سلسلۀ نسب او چنین مسطور است.

بر حسب سلسلة النسب «اشیاع» و «مریم» با هم خواهرند و هر دو دختر «عمران» و «حنه» می‌باشند (مروج الذهب مسعودی و تفسیر طبری).

به موجب مسطورات پرتو انگلیوم یعقوبی، عمران و حنه پیر بودند و فرزندی نداشتند. حنه روزی پرنده‌ای را دید که روی درخت به جوجه خود غذا می‌دهد. دیدن این منظره او را متأثر ساخت و از خدا فرزندی خواست و نذر کرد که او را خدمتگزار معبد سازد. غافل از آن بود که در دین یهود خدمت دختران در معابد مجاز نیست. در قرآن مجید به این قصه اشاره رفته است آنجا که می‌فرماید ﴿إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا[۹].

در آخر این آیات زوجه عمران مریم و ذریه او را به خدا پناه می‌دهد و این امر مبنای حدیثی است که در صحاح بخاری و مسلم بدین مضمون ذکر شده: هر کودکی را هنگام تولد شیطان با نیزه خود لمس می‌کند و گریه کودک هنگام تولد از این جهت است و عیسی و مریم از این کار معاف بوده‌اند. با همین حدیث بر عصمت عیسی و مریم و عموم پیغمبران استدلال می‌کنند. به موجب قرآن مجید و مندرجات پرتو انگلیوم مریم در محراب، تحت سرپرستی زکریا بزرگ می‌شود. به موجب احادیث اسلامی عمران قبل از تولد مریم وفات کرده است و زکریا عمویش خواسته است که وی را سرپرستی کند. دیگران مانع شدند و کهنه دستور داده‌اند که هر یک از داوطلبان کفالت مریم، نیزه یا قلم خود را در رودخانه بیندازند. فقط قلم زکریا روی آب ماند و بقیه قلم‌ها در آب فرو رفت. این قصه مورد تأیید قرآن مجید واقع است ولی در احادیث مسیحی از این آزمایش گفتگویی در میان نیست. فقط می‌گویند که یوسف کبوتری پرواز داد و آن کبوتر بر مریم نشست و به این ترتیب یوسف سرپرست مریم شناخته شد. به موجب قرآن مجید هرگاه که زکریا بر مریم وارد می‌‌شد نزد او غذا می‌یافت و از وی می‌پرسید از کجا آورده‌ای؟ او می‌گفت خدا برای من فرستاده است. این امر از کرامات مریم است و این قسمت در احادیث مسیحی نیز منعکس است.

در قرآن از یوسف شوهر مریم نام برده نشده ولی به موجب احادیث اسلامی چون زکریا پیر شده بود یوسف از دختر عموی خود مریم سرپرستی می‌کرد. مریم در محراب می‌ماند و جز در موقع ضرورت ماهی یک بار از محراب خارج نمی‌شد. به موجب حدیث مسیحی یوسف مریم را در هنگام بروز عادت زنانه برای این که محراب آلوده نشود در خانه خود نگاه می‌داشت. داستان مریم مفصلا و به طور مشروح در سوره مریم از آیه ۱۶ به بعد مذکور است. مریم به مکانی در قسمت شرقی خانه پشت پرده پنهان می‌شود.

(مفسرین معلوم نکرده‌اند مراد از مکان شرقی قسمت شرقی اورشلیم یا قسمت شرقی خانه خودش بوده است.) در آیه ۱۷ تا ۲۱ قصه بشارت تولد عیسی است (بر حسب بعضی احادیث تولد عیسی بلافاصله یا کمی بعد از بشارت واقع شده است.).

درد زایمان، مریم را فرا گرفت. وی خود را به تنه درختی چسبانید و گفت کاش مرده بودم و نامم به کلی فراموش شده بود. از زیر پای او، کودک یا جبرئیل یا تنه درخت او را ندا داد که دل تنگ مباش. خدا در زیر پای تو چشمه‌ای ایجاد کرده است. درخت را تکان بده خرمای تازه برای تو فرو خواهد ریخت. بخور و بیاشام و آسوده خاطر باش (در انجیل صبوت مندرج است که چون مریم و عیسی از مصر فرار کردند عیسی که کودک بود در میان بیابان از درخت خرما خواست که شاخه‌های خود را پائین بیاورد و بر مریم سایه افکند و از ریشه خود آب برای رفع عطش مریم بیرون دهد). مفاد آیه ۲۶ این است و به مریم گفته شده هرگاه کسی پیش تو آید بگو نذر کرده‌ام که روزه داشته باشم و امروز با کسی سخن نخواهم گفت.

قصه روزه مریم در احادیث مسیحی نیست ولی در پرتوانگلیوم مندرج است که مریم در ۱۶ سالگی خود را از مردم اسرائیل مخفی داشته است (به موجب احادیث اسلامی مریم چند روز در مغاره‌ای ماند). مریم بچه را پیش قوم خود آورد به موجب آیات قرآن مردم به وی گفتند مرتکب امر عجیبی شده‌ای. ای خواهر هارون، پدرت مرد بدی نبود و مادرت هم زنا کار نمی‌بود. مریم به کودک اشاره کرد و کودک به سخن آمد و با ایشان سخن گفت. سخن گفتن عیسی در نظر مسلمانان از جمله معجزات اوست و در سوره نساء آیه ۱۵۵ هم به همت وارده اشاره شده است.

بنابر گفته مفسرین مراد از هارون در این آیه برادر موسی نیست بلکه شخصی است معاصر با مریم که شخصی تبهکار بوده و مردم را می‌خواسته‌اند از باب اهانت به او نسبت دهند یا آنکه هارون شخص پرهیزگار و متقی بوده و با مریم خویشاوندی داشته است.

در قرآن مجید از فرار عیسی به مصر ذکری نشده مگر اینکه ربوة اشاره به آن باشد ولی این مطلب در احادیث اسلامی منعکس است و به موجب آن احادیث اقامت عیسی در مصر ۱۲ سال طول کشید و مریم در مصر وفات یافت.

قصه سفر‌های مریم در احادیث اسلامی موجود نیست فقط در بعضی از کتب قصص از مسافرت او به روم به همراهی حواریون برای دعوت ماروت به این ترتیب مذکور است: چون شمعون و سده (که معلوم نیست کیست و شاید تده یا تدی باشد) به دار آویخته شدند، مریم و یوحنا فرار کردند و ماروت لشکری به تعقیب آنان فرستاد اما زمین شکافت و آنان را در خود فرو برد و از دست تعقیب کنندگان نجات یافتند و همین معجزه باعث توبه ماروت شد.

در انجیل راجع به وفات مریم مطالبی موجود نیست و حتی در انجیل به حضور مریم در هنگام صلب مسیح تصریح شده است.

در خاتمه مقال باید توجه داد که تولد فرزند از دختر باکره و حتی ولادت خدا از دوشیزه در داستان‌های ملل قدیمه از قبیل هند و یونان وجود داشته چه در دورانی که بکارت برای زنان زشتی و قبح به شمار می‌رفته و چه در دوره‌ای که بکارت نشانه عفت و علامت حصر مالکیت مردان نسبت به زنان بوده است، آبستن شدن باکره به عنوان یک امر خارق‌العاده یا به عنوان یکی از وقایع ممکنه مطرح می‌شده است.

کریشنا خدای هندیان از دوشیزه‌ای به نام «دیواکی» تولد یافته و پیش از او، انی خدای آتش هندیان از «مایای» عذرا متولد شده و در یونان«دانائه» مادر «پرسئوس» در زندان پدر به وسیله قطرات باران طلا که از جانب خدای خدایان در دهان او چکیده است به پرسئوس (شاید پدر پارسیان) آبستن شده. در قرآن مجید تولد عیسی از مریم که با هیچ مردی تماس نداشته نشان صدق عیسای مسیح در اظهار نبوت خویش تلقی شده است و آنچه از این جهت در قرآن مجید اهمیت دارد عصمت و عفت مریم عذرا است و در ادبیات فارسی نیز آبستنی مریم عذرا منشأ بسیاری از استعارات شده است.[۱۰]

پانویس

  1. «و پسر مریم و مادرش را نشانه‌ای گرداندیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.
  2. «و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم» سوره تحریم، آیه ۱۲.
  3. «آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  4. «و در او از روان خویش دمیدیم» سوره انبیاء، آیه ۹۱.
  5. «به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند» سوره مائده، آیه ۷۳.
  6. «ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
  7. «و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟» سوره مائده، آیه ۱۱۶.
  8. «مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار بود» سوره مائده، آیه ۷۵.
  9. «(یاد کن) آنگاه را که همسر عمران گفت: پروردگارا! من نذر کرده‌ام آنچه در شکم دارم آزاد (از هر شرطی) تو را باشد پس (نذر مرا) از من بپذیر» سوره آل عمران، آیه ۳۵.
  10. خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص586-592.

منابع