بنی‌مخزوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از بنومخزوم)

مقدمه

بنی‌مخزوم از تیره‌های قریش، ساکن در مجاورت مسجدالحرام بوده، که نسبشان در جد ششم پیامبر (ص)، مرة بن کعب، باهم مشترک است. مخزومی‌ها در بسیاری از نبردهای قبیله‌ای پیش از اسلام حضور فعال داشته و به‌جهت فعالیت بازرگانی که داشتند از اقوام ثرتمند دوران جاهلیت محسوب می‌شوند.

به‌جز عده‌ای از مخزومی‌ها که در اوایل بعثت مسلمان شدند اکثر آنان تا فتح مکه به پیامبر (ص) ایمان نیاورده، و همراه مشرکان قریش برعلیه مسلمانان در جنگ‌ها حضور داشتند، افرادی از قبیله بنی‌مخزوم مانند: ابوجهل، ولید بن مغیره، عاص بن هشام و... از سرسخت‌ترین دشمنان رسول خدا (ص) بودند، و برخی از مفسران آیاتی از قرآن کریم را بر آنان تطبیق داده‌اند.

بنی‌مخزوم در دوران جاهلیت در بازسازی مکه و کعبه همراه دیگر قبایل حضور داشتند، همچنین مناصبی مثل قضاوت در حرمین شریفین برعهده آنان بوده، و چند تن از آنان از عاملان حکومت در مکه و مدینه بودند.[۱]

نسب‌شناسی

بنی‌مخزوم به تبار مخزوم بن یقظة بن مرة بن کعب گفته می‌شد[۲] که نسبشان در جد ششم پیامبر، مرة بن کعب، با هم مشترک است. مخزوم فرزندانی به نام عمر، عامر، عمران و عمیره داشت.[۳] خاندان بنی‌مغیرة بن عبدالله بن عمر با توجه به اثرگذاری‌اش در رویدادهای مکه و داشتن شخصیت‌های برجسته همانند هشام بن مغیره که تاریخ درگذشتش مبدأ تاریخ عرب جاهلی شد،[۴] مشهورترین شاخه بنی‌مخزوم به‌شمار می‌آید[۵][۶]

بنی‌مخزوم پیش از اسلام

آنها پیش از اسلام در شهر مکه، در همسایگی مسجدالحرام در دامنه کوه صفا می‌زیستند.[۷] خانه ارقم بن ابی‌ارقم مخزومی در پای کوه صفا در سال‌های نخست دعوت پیامبر (ص) مکانی امن برای تازه مسلمانان بود. نیز برخی از درهای مسجدالحرام به نام باب بنی‌مخزوم خوانده می‌شدند.[۸] بر پایه گزارشی، پیامبر (ص) همیشه از این در وارد صفا می‌شد.[۹]

در دوره اسلامی و پس از فتوحات، برخی مخزومی‌ها در شهرهای یمن،[۱۰] بصره،[۱۱] کوفه[۱۲] و شام[۱۳] ساکن شدند؛

شغل بیشتر افراد بنی‌مخزوم در دوران جاهلی بازرگانی بود.[۱۴] در گزارشی مبالغه‌آمیز، عبدالله بن ابی‌ربیعه از بازرگانان توانگر بنی‌مخزوم را به سبب ثروت فراوانش که به تنهایی با ثروت قریش برابری می‌کرد، عِدْل می‌گفتند. وی به تنهایی هزینه پوشش کعبه را می‌پرداخت.[۱۵] ولید بن مغیره را نخستین کسی دانسته‌اند که در روزگار جاهلیت کفش‌های خود را هنگام ورود به کعبه بیرون آورد. در اسلام نیز مردم با پای برهنه درون کعبه شدند.[۱۶]

مخزومی‌ها در بسیاری از نبردهای قبیله‌ای پیش از اسلام حضور فعال داشتند. آنها در روز شُمَطه که از ایام فِجار و معروف به یوم عُکّاظ بود، با مشارکت قریش به نبرد با بنی‌کِنانه برخاستند.[۱۷] ریاست و فرماندهی این نبرد برعهده هشام بن مغیره از بزرگان بنی‌مخزوم بود.[۱۸]

اینان همانند دیگر قبایل با برخی تیره‌ها و قبایل هم‌پیمان شدند. آل عمرو بن اعظم از خزاعه، [۱۹] آل فضیل بن کلیب، آل خراش بن امیه، و آل ابی‌یاسر از بنی‌تمیم از جمله آنها بودند.[۲۰] بنی‌عدی از قریش به دلیل ازدواج خطاب بن نفیل عدوی با حنتمه دختر‌ هاشم بن مغیره مخزومی و زاده شدن عمر بن خطاب، هم‌پیمان بنی‌مخزوم شدند.[۲۱] همچنین از طریق ازدواج هبیره مخزومی با‌ ام‌‌هانی، خواهر علی بن ابی‌طالب (ع) با بنی‌هاشم خویشاوند شدند.[۲۲]

بنی‌مخزوم در اختلافات میان بنی‌عبدالدار و بنی‌عبدمناف که بر سر مناصب کعبه روی داد، جانب بنی‌عبدالدار را گرفتند و در پیمان لعقة الدم (حلف الاحلاف) حضور یافتند.[۲۳] گاهی میان بنی‌مخزوم و بنی‌قصی و بنی‌امیه در اثبات شرف و بزرگی، فخرفروشی روی می‌داد.[۲۴]

بنی‌مخزوم در بازسازی کعبه (۵ سال پیش از بعثت) همراه بنی‌تیم، مسؤولیت ساخت محدوده میان رکن حِجر اسماعیل و رکن یمانی را عهده‌دار شدند.[۲۵] ابووهب مخزومی، از اشراف قریش در جاهلیت، در ساخت کعبه و نصب حجرالاسود حضور داشت.[۲۶] از ویژگی‌های شماری از بنی‌مخزوم در دوران جاهلیت و نیز دوره اسلامی، گشاده دستی و اطعام و مهمان‌نوازی بود[۲۷][۲۸]

بنی‌مخزوم در دوران نبوی

از بنی‌مخزوم جز چند تن که در سال‌های نخست مسلمان شدند و برخی از آنها به حبشه مهاجرت کردند، [۲۹] دیگر افراد این تیره تا فتح مکه با پیامبر مخالفت کردند و از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام بودند.

آنان در کوشش‌های قریش بر ضد پیامبر مانند تلاش برای بازگرداندن مسلمانان از حبشه،[۳۰] محاصره مسلمانان در شعب ابی‌طالب،[۳۱] توطئه دار الندوه،[۳۲] استهزاء و تمسخر آیات الهی و پیامبر (ص) و دیگر مسلمانان و ضرب و شتم آنها[۳۳] و نیز در نبردهای قریش بر ضد پیامبر (ص) در مدینه حضور داشتند‌.[۳۴]

از کوشش‌های دیگر بنی‌مخزوم بر ضد مسلمانان می‌توان به شکنجه یاسر و سمیه و فرزندشان عمار و زِنّیره رومی اشاره کرد.[۳۵] ولید بن مغیره، عاص بن هشام، و دو پسر عمویش اباقیس بن ولید و ابوقیس بن فاکه بن مغیره از سرسخت‌ترین دشمنان رسول خدا بودند.[۳۶] ابوجهل مخزومی نیز از سران کفر دانسته شده و برخی مفسران آیهفَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ[۳۷][۳۸] را بر او تطبیق کرده‌اند. این عده همراه زهیر بن ابی‌امیه، اسود بن عبدالاسد و صیفی بن سائب در موسم حج، راه‌های ورودی مکه را میان خود تقسیم می‌کردند و با سحر و افسانه شمردن قرآن، مردم را از رفتن نزد پیامبر (ص) بازمی‌داشتند.[۳۹]

با هجرت پیامبر به مدینه (۱۳ بعثت) دشمنی قریش از جمله بنی‌مخزوم با مسلمانان ادامه یافت. آنها از مهاجرت برخی مسلمانان مخزومی به مدینه پیشگیری کردند.[۴۰] پیامبر در سال دوم ق. به کاروان تجاری بنی‌مخزوم در نخله، ناحیه‌ای میان مکه و طائف، حمله کرد. در این‌میان، یک تن از مشرکان کشته و کاروان تصرف شد. وقوع این نبرد در ماه حرام، تبلیغات منفی مشرکان را بر ضد پیامبر (ص) و مسلمانان در پی داشت.[۴۱] خداوند در آیه يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ[۴۲] گناه اخراج ساکنان مکه را از نبرد در ماه حرام بزرگ‌تر دانسته است.

منابع از کشتگان[۴۳] و اسیران بنی‌مخزوم در نبرد بدر گزارش داده‌اند. بسیاری از کشته شدگان و نیز اسیران بدر مخزومی بودند.[۴۴] نیز آنها با مشرکان در اُحد[۴۵] و خندق[۴۶] همراهی کردند. با فتح مکه بنی‌مخزوم نیز همانند دیگر قریش اسلام آوردند و در غزوه‌های حُنین و طائف کنار مسلمانان قرار گرفتند.[۴۷]

پیامبر (ص) برخی از مسلمانان بنی‌مخزوم را به‌عنوان کارگزار خود برگزید. عبدالله بن ابی‌ربیعه را که پیش از اسلام آوردن از بزرگان قریش و ثروتمندان بنی‌مخزوم بود، بر منطقه جَنَد و توابع آن در یمن گمارد. وی تا پایان خلافت عمر کارگزار این ناحیه بود.[۴۸] مهاجر بن ابی‌امیه نیز از سوی پیامبر (ص) عهده‌دار صدقات صنعا در یمن بود. پس از پیامبر (ص)، ابوبکر او را در مقامش ابقا کرد.[۴۹] همچنین پیامبر (ص) برخی از بنی‌مخزوم را به عنوان امیر سرایا بر‌گزید. ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی از آن جمله است که پیامبر پس از شهادت وی با همسرش‌ ام سلمه ازدواج کرد.[۵۰]

بنی‌مخزوم پس از پیامبر (ص) در رویدادهایی مهم همچون سقیفه،[۵۱] ردّه،[۵۲] فتوحات و نبردهای عصر امام علی (ع) حضور داشتند.[۵۳] منابع از کشته شدن برخی از آنها در رخداد حره مدینه یاد کرده‌اند [۵۴][۵۵]

صاحب‌منصبان مخزومی در حرمین

حارث بن خالد، عامل یزید بن معاویه بر مکه؛[۵۶] و هشام بن اسماعیل و دو پسرش ابراهیم و محمد، عاملان عبدالملک بن مروان و هشام بن عبدالملک بر مدینه بودند.[۵۷]

از قاضیان مکه در دوران عباسیان می‌توان به محمد بن عبدالرحمن بن هشام، معروف به اوقص[۵۸] و محمد بن عبدالرحمن بن ابی‌سلمه اشاره کرد.[۵۹]

عبدالعزیز بن مطلب[۶۰] و هشام بن عبدالملک الاصغر نیز از قاضیان مدینه بودند.[۶۱] ابوهود سعید بن یربوع مخزومی از بازسازندگان انصاب حرم بود[۶۲][۶۳]

مشاهیر بنی‌مخزوم

آنها در دوران جاهلیت و اسلام، افرادی نامدار همانند هشام بن مغیره، ولید بن مغیره، ابوجهل، خالد بن ولید، و عکرمة بن ابی‌جهل داشتند. دو تن اخیر به ترتیب پیش و پس از فتح مکه مسلمان شدند.

از دیگر صحابه و چهره‌های برجسته مخزومی می‌توان به سلمة بن هشام،[۶۴] عیاش بن ابی‌ربیعه،[۶۵] هشام بن ابی‌حذیفه، هبار بن سفیان، عمر بن سفیان، عبدالله بن سفیان، شماس بن عثمان، ارقم بن ابی‌ارقم، ابوسلمة بن عبدالاسد،[۶۶] حارث بن هشام، عبدالرحمن بن حارث بن هشام، عمر بن عبدالله بن ابی‌ربیعه، حارث بن عبدالله بن ابی‌ربیعه،[۶۷] مجاهد بن جبیر[۶۸] و ابوهشام مخزومی[۶۹] اشاره کرد که برخی از آنها به حبشه مهاجرت نمودند.[۷۰] بیشتر این افراد از شاخه بنی‌مغیره بودند.[۷۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. قدمی، مریم، مقاله «بنی‌مخزوم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۵۴۰.
  2. نسب قریش، ج۹، ص۲۹۹؛ جمهرة نسب قریش، ج۳، ص۵۴.
  3. نسب قریش، ج۹، ص۲۹۹؛ جمهرة نسب قریش، ج۳، ص۵۴؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۱.
  4. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۷۲.
  5. نسب قریش، ج۹، ص۲۹۹؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۶۹.
  6. قدمی، مریم، مقاله «بنی‌مخزوم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۵۴۰.
  7. اخبار مکه، ج۲، ص۲۵۷-۲۵۹، ۲۹۰-۲۹۲.
  8. اخبار مکه، ج۱، ص۷؛ ج۲، ص۹۰.
  9. البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۵۲؛ سبل الهدی، ج۸، ص۴۶۲.
  10. نسب قریش، ج۹، ص۳۱۷؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۸۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۶.
  11. النسب، ص۲۱۰؛ نسب قریش، ج۹، ص۳۱۸؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۷۹، ۱۸۵.
  12. نسب قریش، ج۹، ص۳۰۵، ۳۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۷۹، ۱۸۵.
  13. نسب قریش، ج۹، ص۳۰۲، ۳۲۱، ۳۲۴-۳۲۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۷۵، ۱۸۳، ۲۰۹؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۸.
  14. نک: زاد المسیر، ج۸، ص۳۱۴؛ التکمیل و الاتمام، ص۴۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۴۵.
  15. النسب، ص۲۱۰؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴؛ الاغانی، ج۱، ص۸۰.
  16. المعارف، ص۵۵۱.
  17. الاغانی، ج۲۲، ص۳۰۷-۳۱۴.
  18. المحبر، ص۱۷۰؛ المنمق، ص۱۷۲.
  19. المنمق، ص۲۴۷.
  20. المنمق، ص۲۵۷.
  21. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۸۶؛ اسد الغابه، ج۲، ص۱۳۴.
  22. نسب قریش، ج۱۰، ص۳۴۴؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۶۹-۷۷۰.
  23. الطبقات، ج۱، ص۶۳؛ التنبیه و الاشراف، ص۱۸۰.
  24. المنمق، ص۲۳-۲۶.
  25. الطبقات، ج۱، ص۱۱۶؛ المنتظم، ج۲، ص۳۲۶.
  26. نسب قریش، ج۱۰، ص۳۴۴؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۶۹.
  27. انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۷۰؛ المحبر، ص۱۳۹؛ المنمق، ص۳۷۲-۳۷۳.
  28. قدمی، مریم، مقاله «بنی‌مخزوم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۵۴۰-۵۴۲.
  29. السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶۸؛ نسب قریش، ج۹، ص۳۱۵؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۵۱-۷۵۲.
  30. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۹-۳۰.
  31. السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۱-۳۵۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۳۵.
  32. الطبقات، ج۱، ص۱۷۶؛ المنتظم، ج۳، ص۴۵؛ عیون الاثر، ج۱، ص۲۰۵.
  33. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴، ۲۸؛ الطبقات، ج۱، ص۱۵۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱.
  34. المغازی، ج۱، ص۸۶-۸۷، ۱۴۰، ۱۴۹؛ النسب، ص۲۰۹-۲۱۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۵۷-۳۵۹.
  35. جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۷؛ روض الجنان، ج۱۲، ص۱۰۲؛ اسد الغابه، ج۴، ص۶۹۱.
  36. انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۰؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۴۱.
  37. «با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.
  38. جامع البیان، ج۱۰، ص۱۱۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۲۱.
  39. المحبر، ص۱۶۰.
  40. السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۱-۳۲۳؛ المحبر، ص۸۳-۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۲۱.
  41. تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱۱-۴۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۴۱-۴۲.
  42. «از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  43. المغازی، ج۱، ص۸۶-۸۷، ۱۴۰، ۱۴۹-۱۵۰؛ النسب، ص۲۰۹-۲۱۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۵۷-۳۵۹.
  44. السیرة النبویه، ج۲، ص۵۲۸-۵۳۲؛ عیون الاثر، ج۱، ص۳۳۲.
  45. المغازی، ج۱، ص۳۰۸؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۷-۴۰۸؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۶.
  46. المغازی، ج۲، ص۴۹۶؛ النسب، ص۲۱۰.
  47. نک: السیرة النبویه، ج۴، ص۸۹۱-۸۹۲، ۹۱۹-۹۲۰.
  48. الاغانی، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۰۹.
  49. نسب قریش، ج۹، ص۳۱۶؛ معجم البلدان، ج۵، ص۲۷۲-۲۷۳.
  50. السیرة النبویه، ج۴، ص۱۰۳۰؛ المحبر، ص۸۳، ۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۰۰-۲۲۲.
  51. الاصابه، ج۱، ص۶۹۹.
  52. نسب قریش، ج۹، ص۳۲۰-۳۲۱.
  53. جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۰۸، ۷۳۲؛ النسب، ص۲۱۰.
  54. جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۴۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۳۰۵.
  55. قدمی، مریم، مقاله «بنی‌مخزوم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۵۴۲-۵۴۳.
  56. نسب قریش، ج۹، ص۳۱۳.
  57. نسب قریش، ج۹، ص۳۲۸-۳۲۹؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۳۹-۷۴۱.
  58. نسب قریش، ج۹، ص۳۱۵؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۰۱.
  59. نسب قریش، ج۱۰، ص۳۳۸؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۵۵.
  60. نسب قریش، ج۱۰، ص۳۴۱؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۶۲.
  61. نسب قریش، ج۹، ص۳۰۹.
  62. اخبار مکه، ج۲، ص۱۲۹.
  63. قدمی، مریم، مقاله «بنی‌مخزوم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۵۴۳-۵۴۴.
  64. نسب قریش، ج۹، ص۳۱۱، ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۷۴، ۱۸۳؛ جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۶۶۴-۶۶۵.
  65. نسب قریش، ج۹، ص۳۱۷-۳۱۸؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۹۷-۱۹۸.
  66. جمهرة نسب قریش، ج۲، ص۷۰۳، ۷۵۱-۷۵۲، ۷۵۵.
  67. حذف من نسب قریش، ص۶۸-۷۰.
  68. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۹۲.
  69. اسد الغابه، ج۱، ص۶۶.
  70. نسب قریش، ج۹، ص۳۱۵؛ ج۱۰، ص۳۳۸.
  71. قدمی، مریم، مقاله «بنی‌مخزوم»، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۴، ص:۵۴۴.