بنی‌معقل

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسب بنی‌معقل

این طایفه در شمار قبایل قحطانی[۱] و از شاخه‌های قبیله بنی حارث بن کعب مذحج هستند[۲] که نسب از معقل بن کعب بن ربیعة بن کعب بن حارث بن کعب بن عمرو بن علة بن جلد بن مذحج می‌‌برند[۳]. معقل، که نام اصلی‌اش را ربیعه گفته‌اند[۴]، از مادری به نام هند بنت معاویة بن حارث بن معاویة بن ثور بن مرتع از قبیله کنده تولد یافت[۵]. سلمه[۶] و کعب[۷] را از فرزندان معقل گفته‌اند. معروفترین فرزند کعب، صلاءه بود[۸] و از سلمه هم، مرثد و مریثد معروف به «المراثد» متولد شدند[۹]. از بنی‌معقل، شاخه‌ها و تیره‌هایی منشعب شدند که از جمله آن می‌‌توان علاوه بر بنی‌مراثد[۱۰]، از سه خاندان ذوی عبید، ذوی منصور و ذوی حسان در شمار بیوت این طایفه یاد کرد[۱۱].[۱۲]

مواطن و منازل بنی‌معقل

خاستگاه این طایفه یمن بود اما پس از فتوحات اسلامی برخی از آنان به مناطق مفتوحه کوچیدند و بسیاری از ایشان در مناطقی از جمله کوفه[۱۳] و مغرب اقصی منزل کردند[۱۴]. مواطن آنان در مغرب اقصی[۱۵] در مجاورت بنی‌عامر قرار داشت و از زغبه تا نزدیکی تلمسان امتداد داشت، و از طرف مغرب نیز به دریای مدیترانه ختم می‌‌شد[۱۶]. آنان در قرن هشتم هجری از لحاظ کثرت، از پر جمعیت‌ترین قبایل عرب در این منطقه بودند[۱۷].[۱۸]

تاریخ جاهلی بنی‌معقل

با وجود شجاعان و تک سواران معقلی، این طایفه از طوایف بسیار تأثیرگذار قبیله بنی حارث بن کعب در دوران جاهلی به شمار می‌‌آمد چندان که گزارشات تاریخی از مشارکت آنان در بسیاری از وقایع دوران جاهلی از جمله جنگ‌های ایشان حکایت دارد. از جمله این جنگ‌ها، همراهی با بنی حارث بن کعب و بنی‌عبدالمدان - از طوایف بنی حارث بن کعب - در غارت هوازن در یوم السلف (از مخالیف یمن) است[۱۹]. این حمله که شدت آن بیشتر متوجه قبیله بنی‌عامر بود، به همت شجاعانی چون عمیر و معقل، به شکست بنی‌عامر ختم شد[۲۰]. یوم کلاب الثانی هم از دیگر جنگ‌های جاهلی بود که بنی‌معقل در آن حضور داشتند. این جنگ که بین بنی‌سعد - از شاخه‌های بنی‌تمیم - و رباب از یک طرف و بنی حارث بن کعب و قبایل یمن از سوی دیگر اتفاق افتاد[۲۱]، به شکست بنی‌حارث و همپیمانانش به فرماندهی عبد یغوث بن حارث بن معاویة بن صلاءة بن کعب بن معقّل، منجر شد[۲۲] و عبد یغوث به اسارت در آمد و سپس کشته شد[۲۳]. نبرد جاهلی فیف الریح هم از دیگر عرصه‌های حضور بنی‌معقل بود. این نبرد که بین قبایل عامر بن صعصعه و بنی حارث بن کعب و همپیمانان مذحجی‌اش اتفاق افتاد، پس از سه روز جنگ، به شکست بنی‌عامر انجامید. مسهر بن یزید بن عبد یغوث بن صلاءه بن کعب بن معقل از چهره‌های تأثیرگذار این جنگ بود و موفق شد، ضربتی بر عامر بن طفیل - رییس قبیله بنی‌عامر بن صعصعه - وارد آورد و یکی از چشمانش را نابینا کند[۲۴]. ابن اثیر در شرح این حادثه عنوان داشته که پس از خیانت بنی‌نمیر به بنی‌عامر و تنها ماندن بنی‌عامر در مقابله با بنی‌حارث، عامر بن طفیل نزد قوم خود رفت و آنان را به نبرد با دشمن تحریض کرد. او پیوسته قبیله‌اش را بر جنگ با بنی‌حارث و همپیمانانش تحریض می‌‌کرد. از این رو آنانی که به نبرد می‌‌رفتند و باز می‌‌گشتند، جهت نشان دادن میزان رشادت خود در نبرد، خونی را که از نوک نیزه یا از دم شمشیرشان می‌‌چکید، نشانش می‌‌دادند. در این هنگام، مردی از بنی‌حارث به نام مسهر پیش رفت و از او خواست تا به نوک نیزه او هم نظری بیفکند. همین که عامر پیش آمد تا به نوک نیزه او بنگرد، مسهر نیزه‌اش را به چشمش فرو کرد و سپس به سوی قوم خود گریخت[۲۵]. حَجْوَانُ بن حارث بن وقاص بن صلاءه هم، از دیگر بزرگان این قوم بود که در نبرد میان قبیلگی به دست بنی‌مراد در جاهلیت کشته شد[۲۶]. خوی جنگندگی بنی‌معقل حتی بعد از دوران اسلامی نیز در آنها ظهور داشت چندان که نقل شده جعفر بن عُلبَة بن ربیعة بن حارث بن عبد یغوث بن حارث بن معاویة بن صلاءه از تک سواران شجاع این قوم، در ابتدای دولت سفاح، به بنی‌عقیل حمله برد و یکی از آنان کشت. از این رو، بنی‌عقیل از پی او به نجران و مکه رفتند و او را یافتند. پس آن گاه، ۵۰ تن از ایشان، نزد حاکم، بر صدق این ادعا قسم خوردند و بدین ترتیب، حکم قصاص جعفر در مکه یا مدینه به اجرا در آمد و او در اسارت کشته شد[۲۷].[۲۸]

بنی‌معقل و نقش‌آفرینی در تاریخ اسلامی

تاریخ اسلامی این طایفه در قیاس با دوران پیش از اسلام، چندان پر بار نیست و از رجال نام‌آور و تأثیرگذارش در دوران پس از اسلام، خبر چندانی در دست نیست. از معدود اخبار آنان در این زمان می‌‌توان به حضور اصعر بن قیس بن حارث بن وقاص بن صلاءه در قادسیه اشاره کرد. او در این جنگ، فرماندهی بنی حارث بن کعب را عهده‌دار بود[۲۹]. اصعر بن قیس را همچنین در شمار قرّائی که همراه با بزرگانی چون مالک اشتر، کمیل بن زیاد نخعی و عمرو بن حمق خزاعی به جهت مخالفت و اعتراض علنی به عملکرد سعید بن عاص - حاکم کوفه - به دستور عثمان به شام تبعید شدند، یاد کرده‌اند[۳۰]. حضور این معترضان در شام و افشاگری‌های آنان، معاویه را به شدت ترساند؛ از این‌رو نگرانی خود را از این واقعه به توسط نامه به عثمان اطلاع داد. عثمان نیز دستور بازگرداندن این جمع را به کوفه صادر کرد. تداوم انتقادات این گروه، سعید بن عاص را به ستوه آورد و موجب شد تا بار دیگر شکوائیه‌ای به خلیفه نوشته، شکایت خود را نسبت به این امر ابراز کند. عثمان نیز دستور داد آنها را به حمص، نزد عبدالرحمن بن خالد روانه سازد[۳۱]. با فراخوان عاملان عثمان در بلاد و سرزمین‌های مختلف اسلامی به مدینه از سوی خلیفه - در سال یازدهم خلافت وی -[۳۲]، مخالفان و معترضانی که در کوفه بودند، رفتن سعید بن عاص را مغتنم شمردند و طی نامه‌ای که به وسیله «هانی بن خطاب ارحبی همدانی» به سوی تبعیدیان حمص فرستاده شد، از تبعیدی‌ها جهت آمدن به کوفه دعوت به عمل آوردند تا بدین سبب از بازگشت سعید به کوفه جلوگیری نمایند. با آمدن آنان به کوفه، مالک اشتر، امور کوفه را در دست گرفت و به کمک بزرگان کوفه راه را بر سعید بن عاص بستند و از ورود وی و همراهانش به شهر ممانعت به عمل آوردند و آنان را مجبور به بازگشت به مدینه نمودند. سپس طی نامه‌ای به عثمان، خواستار گماشتن ابوموسی اشعری بر امارت کوفه و حذیفة بن یمان بر خراج این شهر شدند. عثمان نیز خواسته‌های معترضین را بالاجبار پذیرفت[۳۳]. یحیی بن بِشر بن حجوان بن اصعر هم از دیگر نام آوران دوران اسلامی این قوم بود که رییس پلیسی کوفه در زمان امارت هاشم بن سعد بن منصور را بر عهده داشت[۳۴].[۳۵]

مشاهیر بنی‌معقل

از شخصیت‌های بنام این طایفه در دوران پیش از اسلام و دوره اسلامی این طایفه می‌‌توان به نام مَرْثِد و مُرَیِثد پسران سَلَمَة بن مَعْقِل معروف به «المراثد»[۳۶]، حارث بن معاویة بن قیس بن کعب بن معقل کاهن، مشهور به «مأمور الحارثی»، بزرگترین کاهن عرب[۳۷]، سلمه معروف به ذوالمروة بن صلاءة بن کعب بن معقل، - از بزرگان و سران بنی‌معقل و بنی‌حارث -[۳۸]، مزاحم بن کعب بن حزن بن معاویة بن صلاءه از تک سواران عرب[۳۹]، طفیل اللجلاج بن یزید بن عبد یغوث بن صلاءة بن معقل از تک سواران و فرماندهان بنی‌حارث[۴۰] و برادرش مسهر بن یزید کور کننده چشم عامر بن طفیل در روز فیف الریح[۴۱]، حَجْوَانُ بن حارث بن وقاص بن صلاءه - از بزرگان جاهلی این قوم -[۴۲]، اصعر بن قیس بن حارث بن وقاص بن صلاءه، فرمانده بنی‌حارث در قادسیه[۴۳]، یحیی بن بِشر بن حجوان بن اصعر رییس پلیس کوفه در زمان امارت هاشم بن سعد بن منصور[۴۴]، عبد یغوث بن حارث بن معاویة بن صلاءة بن کعب بن معقّل بن کعب بن ربیعة بن حارث بن کعب از فحول شعرای جاهلی و از شجاعان کم‌نظیر[۴۵] و از رؤسای یمن که در یوم الکلاب به اسارت در آمد و کشته شد[۴۶]، علبة بن ربیعه از شعرای عرب[۴۷] و پسرش جعفر بن عُلبَة بن ربیعة بن حارث بن عبدیغوث بن حارث بن معاویة بن صلاءه از تک‌سواران و شجاعان و شعرای بنی‌معقل[۴۸] اشاره کرد. از زنان معروف این قبیله هم می‌‌توان از فاطمه بنت عتیر بن ربیعة بن معاویة بن صلاءة بن معقل و ملیکه بنت معاویة بن قیس بن کعب بن معقل - از جدات مادری سفاح اولین خلیفه عباسی - یاد کرد[۴۹].[۵۰]

منابع

پانویس

  1. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۲۳.
  2. قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، ج۱، ص۷۴.
  3. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۳، ص۲۳۵؛ ابن ماکولا، اکمال الکمال، ج۷، ص۲۶۵.
  4. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۸؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۳، ص۲۳۵.
  5. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸.
  6. ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۸.
  7. ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۷.
  8. ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۷.
  9. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۳، ص۲۳۵. آنها همانهایی هستند که شاعری در وصف شان گفته: صُبّحت بِها المرّاثِد من قَرِیبٍ *** وحتَّی دِعْبِل وبَنی زِیَاد (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸.)
  10. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۵.
  11. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۲۳.
  12. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  13. ر.ک: بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۳۰.
  14. ابن خلدون، تاریخ، ج‌۲، ص۳۰۷؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۲۳.
  15. ابن خلدون، تاریخ، ج‌۲، ص۳۰۷.
  16. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۲۳.
  17. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۲۳.
  18. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  19. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۲۷۵.
  20. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۲۷۶.
  21. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۴۷۳ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۷.
  22. بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۲۰۵. نیز ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰.
  23. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۴۷۳ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۷. نیز ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰.
  24. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۹؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۷.
  25. ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۶۳۲-۶۳۳.
  26. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰.
  27. ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۷. نیز ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۳، ص۳۳.
  28. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  29. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰.
  30. بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۳۰.
  31. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۲۳-۳۲۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۳۷-۱۴۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۶۵-۱۶۷.
  32. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۳۰.
  33. بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۳۳-۵۳۴.
  34. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۱.
  35. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  36. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۸؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۳، ص۲۳۵.
  37. در عرب شخصی به پایه او در کهانت نبود. مذحجیان گرد او فراهم آمدند و بدون امر او، به کاری دست نمی‌زدند و یا از کاری پا پس نمی‌کشیدند. (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۸)
  38. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹.
  39. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹.
  40. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹.
  41. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۲۷۹؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۷؛ ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۶۳۲-۶۳۳.
  42. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰.
  43. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰.
  44. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۱.
  45. بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۲۰۵. نیز ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۳، ص۳۳.
  46. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۷.
  47. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۳، ص۳۳. نیز ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۷.
  48. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۷۹؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۳، ص۳۳.
  49. ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۳۳-۳۴.
  50. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.