چهارمین و آخرین سفیر و نایب خاص امام مهدی چه کسی بود و چگونه به نیابت رسید؟ (پرسش)

چهارمین و آخرین سفیر و نایب خاص حضرت حجت چه کسی بود و چگونه به نیابت رسید؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

چهارمین و آخرین سفیر و نایب خاص امام مهدی چه کسی بود و چگونه به نیابت رسید؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / نایب چهارم امام مهدی: علی بن محمد سمری
مدخل اصلیعلی بن محمد سمری
تعداد پاسخ۸ پاسخ

پاسخ نخست

 
سید محمد کاظم قزوینی

آیت‌الله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در این‌باره گفته است:

«اسم: علی بن محمد، کنیه: ابوالحسن، لقب: سَمُری.

امام زمان (ع)، او را به عنوان نماینده خود انتخاب نمود و به حسین بن روح دستور داد، علی بن محمد سمری را جایگزین این مقام نماید. شخصیت علی بن محمد سمری، روشن‌تر از روشنایی خورشید است و نیازی به بیان نور ایشان نیست و اطمینان و بزرگی ایشان، مشهورتر و معروف‌تر از آنچه بیان می‌گردد، است. از کرامات او، این است: در حالی که در بغداد بود، خبر وفات علی بن حسین بن بابویه قمی (پدر شیخ صدوق) را- که ساکن ری بود- داد و دقیقاً ساعت وفات، تعداد شیعیانی که آن جا بودند، ساعت، روز و ماه را نیز گفت در حالی که این خبر بعد از ۱۷ روز به بغداد رسید و با آنچه گفته بود، مطابقت داشت. با وفات سمری، انقطاع نمایندگی و پایان غیبت صغری غیبت کبری آغاز شد که تا امروز نیز ادامه یافته است و تا ظهور امام زمان (ع) پایان می‌یابد. ۶ روز قبل از وفات سمری، نامه‌ای از طرف امام زمان (ع) به او نوشته شد که در آن آمده: "به نام خداوند بخشنده مهربان،‌ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادرانت را بزرگ گرداند! بین تو و مرگ، ۶ روز فاصله است؛ پس کارهای خود را جمع کن و احدی را بعد از خودت برای نمایندگی مشخص مکن که غیبت کامل فرا رسید و ظهوری در کار نیست تا خداوند امر نماید؛ ظهور من، بعد از مدتی طولانی- که قلب‌ها دچار قساوت و زمین پُر از ظلم و جور شده باشد- خواهد بود"[۱]. سمری، این نامه را به مردم نشان داد و آنها از روی آن نوشتند و از اتاقش خارج گشتند تا روز ششم که به خانه او آمدند و او در حال احتضار بود به او گفتند: وصی تو کیست؟ گفت: خداوند، انجام دهنده این کار است. این آخرین کلامی است که از او شنیده شد و وفات او در سال (۳۲۹ ه.ق) رخ داد»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله امینی؛
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در این‌باره گفته است:

«نائب چهارم امام عصر (ع) شیخ ابو الحسن علی بن محمد سمری بوده است. ابن طاوس درباره‌اش می‌نویسد: امام حسن عسکری و امام هادی (ع) را خدمت نموده و آن دو امام با وی مکاتبه داشتند و توقیعات زیادی برایش مرقوم فرمودند و از وجوه و موثقین شیعیان بوده است‌[۳].

احمد بن محمد صفوانی می‌گوید: حسین بن روح، علی بن محمد سمری را به جای خویش نصب کرد تا به کارهایش رسیدگی کند. اما هنگامی که وفات علی بن محمد نزدیک شد جمعی از شیعیان خدمتش رسیدند تا از جانشینش سؤال نمایند فرمود. مأمور نیستم کسی را به نیابت منصوب کنم‌[۴]. احمد بن ابراهیم بن مخلد می‌گوید: روزی علی بن محمد سمری بدون مقدمه فرمود: خدا علی بن بابویه قمی را رحمت کند. حاضرین تاریخ این کلام را یادداشت نمودند. بعدا خبر رسید که علی بن بابویه در همان‌روز از دنیا رفته است. خود سمری هم در سال "۳۲۹" وفات نمود[۵].

حسن بن احمد می‌گوید: چند روز قبل از وفات علی بن محمد سمری خدمتش حاضر بودم نامه‌ای را که از ناحیه مقدسه صادر شده بود برای مردم قرائت نمود، بدین مضمون: ای علی بن محمد سمری! خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند، زیرا تا شش روز دیگر اجلت خواهد رسید. کارهایت را جمع و جور کن، لکن کسی را جانشین قرار نده زیرا بعد از این غیبت کامل واقع خواهد شد. من تا هنگامیکه خدا اذن ندهد و زمانی طولانی نگذرد و دل‌ها را قساوت نگیرد و زمین از ستم پر نشود آشکار نخواهم شد. در بین شما کسانی پیدا خواهند شد که ادعای رؤیت نمایند لکن آگاه باشید که: پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی هرکس ادعای رؤیت کند دروغگوست‌[۶].

نیابت چهار نفر مذکور در بین شیعیان معروف است. گروهی هم به دروغ این منصب را ادعا نمودند ولی چون برهانی نداشتند دروغشان ثابت گشت و رسوا شدند مانند: حسن شریعی، و محمد بن نصیر نمیری، و احمد بن هلال کرخی، و محمد بن علی بن بلال، و محمد بن علی شلمغانی، و ابوبکر بغدادی»[۷].
۲. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛
حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی، در کتاب «پرسمان نیابت» در این‌باره گفته است:

«ابوالحسن علی بن محمد سمری، آخرین سفیر و شخصیتی که با معصوم در ارتباط و از جانب وی منصوب بود او بعد از حسین بن روح از سوی حضرت حجت به نیابت خاص منصوب و معرفی شد کنیه او ابوالحسن است و چنان جلالت و توثیقی دارد که مانند خورشید بیانگر خویش است[۸]، لقب مشهور وی "سمری" منصوب به سمر قریه‌ای در بصره است[۹] او را سَیمُری یا صَیُمَری نیز خوانده‌اند.

تاریخ ولادت، تعداد فرزندان و دیگر مشخصات وی روشن نیست، ولی به نقل شیخ طوسی وی از یاران امام عسکری (ع) بوده است[۱۰]. چنانکه خود سمری می‌گوید: ابومحمد امام حسن عسکری (ع) به من نوشت که: فتنه‌ای پیش می‌آید که شما را گمراه کرده دست وپای خود را گم می‌کنید و شما بر حذر باشید و از آن بپرهیزید[۱۱] مرحوم نهاوندی می‌گوید: سید بن طاووس نوشته است، که علی بن محمد سمری خدمت امام عسکری و هادی (ع) را کرده است و آن دو بزرگوار با وی مکاتبه داشته و توقیعات زیادی برایش مرقوم فرموده‌اند، وی از سرشناسان و معتمدین بوده است[۱۲].

آغاز رسمی نیابت خاص وی سال (۳۲۶ ق) بود، در برابر خود مخالفی نداشت، به گفته مرحوم طبرسی هیچ یک از نواب بدین منصب بزرگ نرسید، مگر اینکه پیشاپیش از طرف صاحب الامر (ع) منصوب می‌شد[۱۳]. از اینکه به مقام شامخ نیابت خاص رسیده معلوم می‌شود سابقه فعالیت در نهاد را داشته است.

سمری از خاندان متدین و خدمتگزار به نهاد وکالت بود، همین شهرت و اصالت خانوادگی وی موجب شد مخالفت چندانی در زمان سفارت وی بروز نکند[۱۴]، وی شوهر خواهر وزیر عباسیان "جعفربن محمد" بود[۱۵] برخی از بستگان سمری از کارگزاران امام هشتم (ع) بودند، مانند علی بن محمدبن زیاد وکیل امام دهم و یازدهم و کتابی بنام "الاوصیاء" در اثبات امامت امام دوازدهم (ع) نوشت[۱۶].

بسیاری از اعضاء خاندان سمری مانند حسن و محمد فرزندان اسماعیل بن صالح و علی بن زیاد در بصره ملک زیادی داشتند که نیمی از درآمد آنها را وقف امام یازدهم (ع) کرده بودند که امام (ع) هر ساله آن را دریافت و با آنان مکاتبه می‌کرد[۱۷].

در عصر نیابت سفیر چهارم از مدعیان دروغین اثری نیست، و تنها پس از پایان سفارت وی و آغاز غیبت کبری بود که محمدبن احمد بن عثمان عمری معروف به ابوبکر بغدادی نواده سفیر دوم ادعای بابیت کرد که مورد لعن قرار گرفت[۱۸].محمد بن مظفر مشهور به ابودلف مجنون نیز پس از پایان نیابت سمری ادعای بابیت کرد[۱۹] محمدصدر عصر نیابت وی را زمان پرخطر، ظلمانی و پر از بی‌امنیتی و خونریزی گزارش می‌کند، بر همین مناسبت وی فعالیت‌های آشکار نداشت و شاید به همین دلیل عمر نیابت وی کوتاه (۳ سال) بود[۲۰].

نایب چهارم مانند دیگر نواب دارای کرامت بود که نمونه از آن ذکر می‌شود:

شیخ صدوق می‌گوید: ابوالحسن صالح بن شعیب طالقانی، در ذی القعده (۳۳۹ ق) برایم نقل کرد که: احمد بن ابراهیم مخلد می‌گفت: در بغداد حضور مشایخ رسیدم در آن محفل شیخ ابوالحسن سمری آغاز به سخن کرد و گفت: خداوند علی بن بابویه قمی (پدر شیخ صدوق) را رحمت کند، حاضرین تاریخ آن روز را یادداشت کردند، بعدها خبر رسید که او همان روز درگذشته بود[۲۱].

سرانجام نیمه شعبان سال (۳۲۹ ق) روز غروب آخرین ستاره نطام نیابت بود[۲۲]، یک هفته قبل توقیعی از سوی ناحیه مقدسه صادر شد: بسم الله الرحمن الرحیم: ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادرانت را در مصیبت تو بزرگ بدارد! همانا تو تا شش روز دیگر خواهی مرد! پس امور خود را جمع کن و کسی را به جانشینی خود معرفی نکن چرا که غیبت تامه آغاز شده و ظهوری در کار نیست مگر به اذن الهی - که نامش بلندمرتبه است - و این ظهور پس از مدت طولانی و هنگامی که دل‌ها سخت، زمین پر از ظلم شد انجام می‌پذیرد[۲۳]...…

سفیر چهارم، شش روز پس از صدور توقیع یادشده، در پانزدهم شعبان سال (۳۲۹ ق) (پانزده ماه مه ۹۴۱ م) درگذشت و جسد پاک اش را در خیابان "خلنجی" از "ربع باب المحول" در کنار نهر "آبی عتاب" دفن کردند، یاقوت حموی می‌گوید: این ربع در شمال روستای "براثا" در سمت غربی بغداد واقع شده است؛ و اکنون مزار وی در بغداد معروف و محل زیارت است[۲۴]. و به این ترتیب دست عاشقان از دامن وصال روزنه‌های خورشید کوتاه شد و رسالت سنگین را بر دوش آن‌ها گذاشت تا با انتظار پویا و سازنده بار دیگر غبار ظلم و فساد را کنار زنند و زمینه را برای روئیت خورشید فراهم کنند»[۲۵].
۳. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «فرهنگنامه مهدویت» و «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

سمری، فرصت زیادی برای فعالیت نداشت؛ به همین دلیل، مانند نایب‌‏های پیش از خود، نتوانست فعالیت‌‏های گسترده‌‏ای انجام داده، تغییرات قابل ملاحظه‌‏ای در روابط خود و وکلا پدید آورد؛ لکن اعتقاد شیعیان به بزرگواری و مورد اطمینان بودن او، مثل سایر نایبان بود و وی مورد پذیرش عموم شیعیان قرار گرفت[۳۴].

شش روز پیش از رحلت او، توقیعی از سوی امام دوازدهم به دستش رسید که مرگ وی را پیشگویی و زمان مرگ را نیز تعیین کرده بود. متن این توقیع شریف، نمایان‌گر پایان غیبت صغرا و نیابت خاص و آغاز غیبت کبرا و نیابت عام است[۳۵].

علی بن محمد در سال ۳۲۹ ق درگذشت و در بغداد به خاک سپرده شد»[۳۶].
۵. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است: «سفیر چهارم، شیخ جلیل ابوالحسن علی بن محمد سمری است. تاریخ ولادت او مشخص نیست، ولی برای اولین بار به عنوان یکی از اصحاب امام عسکری (ع) شناخته شده است،[۳۷] که در بغداد با اشاره حسین بن روح از طرف امام زمان (ع) متصدّی امر سفارت شد. در مورد سفارت او خبر معیّنی نرسیده، و تنها این مطلب را می‌توان با تسالم و اتفاقی که در بین شیعیان درباره سفارت او بوده کشف نمود، و این موضوع را می‌توان در نتیجه، کاشف از ابلاغی دانست که از طرف امام زمان (ع) به حسین بن روح شده است. او وظایف خود را در امر سفارت از هنگام وفات حسین بن روح به مدّت سه سال ادامه داد. وی گرچه همانند دیگران مورد وثوق و اطمینان بود، ولی همانند آن سه سفیر فعّالیّت گسترده‌ای نداشته است. و این امر بعید به نظر نمی‌رسد؛ زیرا در آن سال‌ها مملکت اسلامی پر از ظلم و جور و خونریزی‌ها و درگیری‌ها بوده است، اموری که با برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی منافات داشت. و این خود به تنهایی می‌تواند تأثیرگذار در انقطاع سفارت بعد از وفات او و عزم امام (ع) بر انقطاع و شروع غیبت کبرا نیز باشد. و لذا چند روز قبل از وفاتش توقیعی را از امام (ع) دریافت می‌کند که حضرت در آن، خبر از انتهای غیبت صغرا و عهد سفارت با مرگ او می‌دهد و او را از وصیّت کردن به سفارت برای بعد از خودش منع می‌نماید[۳۸]. راوی می‌گوید: بعد از شش روز از صدور این توقیع به خدمت علی بن محمّد رسیدیم در حالی که در حال احتضار بود. به او عرض شد: وصیّ تو کیست؟ فرمود: برای خدا امری است که او رساننده آن است. این را گفت و از دار دنیا رحلت نمود»[۳۹].
۶. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«چهارمین و آخرین نائب خاص حضرت مهدی (ع)، "علی بن محمد سمری" بود. موثّق بودن و جلالت و قدر این شخص، مشهورتر از آن است که ذکر شود... و نیابت او از طرف امام زمان (ع)، به وصیت حسین بن روح صورت گرفت[۴۰]. وی از خاندانی متدین و شیعه بوده که در خدمتگزاری به سازمان امامیه از شهرت بسیاری برخوردار بودند[۴۱]»[۴۲].

  • «لقب نایب چهارم امام زمان (ع) -علی بن محمد- سمری (به فتح سین و میم) یا سیمری (به فتح سین و سکون یاء و ضمّ‌ یا فتح میم) و یا صیمری (به فتح صاد و سکون یاء و ضمّ‌ یا و فتح میم) می‌باشد؛ لکن مشهور، اولی است[۴۳]. به نظر می‌رسد که سمری (به فتح میم) صحیح‌تر باشد، چون این لقب به "سمر" که یکی از قراء بصره، که بین بصره و واسط‍‌ قرار گرفته، منسوب است و شیخ آغا بزرگ تهرانی او را به فتح میم "سمر" ثبت نموده است[۴۴]. در معجم البلدان نیز اشاره‌ای به این موضوع شده است[۴۵][۴۶].
چهارمین و آخرین نایب از نواب خاص امام زمان (ع)، "ابو الحسن علی بن محمد سمری" است که پس از "حسین بن روح" عهده‌دار مقام نیابت گردید. موثق بودن و جلالت او مشهورتر از آن است که ذکر شود. نیابت او از طرف امام زمان (ع) به سفارش "حسین بن روح" صورت گرفت[۴۷]. وی از خاندانی متدین و شیعه بوده است که در خدمتگزاری به سازمان امامیه از شهرت بسیاری برخوردار بودند و همین اصالت خانوادگی او، باعث شد که در سفارت، با مخالفت چندانی مواجه نگردد[۴۸]. بسیاری از اعضای این خاندان، همچون حسن و محمد، فرزندان اسماعیل بن صالح و علی بن زیاد، در بصره املاک بسیاری داشتند. آنان نیمی از درآمد این املاک را وقف امام یازدهم (ع) کرده بودند که امام، هرساله درآمد آن را دریافت و با ایشان مکاتبه می‌کرد[۴۹]. شیخ طوسی او را جزء اصحاب امام حسن عسکری (ع) به شمار آورده[۵۰] و حضرت با وی مکاتباتی داشته است. شش روز قبل از رحلت سمری، توقیعی از سوی امام دوازدهم (ع) صادر شد که در آن، صاحب الامر (ع)، مرگ نایب چهارم را پیشگویی و زمان مرگ او را نیز تعیین کرده بود. متن توقیع، نمایان‌گر پایان غیبت صغری و انقطاع نیابت خاصه و آغاز غیبت کبری و نیامت عامه است. متن توقیع چنین است: "ای علی بن محمد سمری! خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت مرگ تو بزرگ دارد. تو از اکنون تا شش روز دیگر خواهی مرد، پس امر (حساب و کتاب) خود را جمع‌وجور کن، و درباره نیابت و وکالت، به هیچ‌کس وصیت مکن تا به جای تو بنشیند، زیرا غیبت کامل فرارسیده است. دیگر تا آن روزی که خدای تبارک و تعالی بخواهد، ظهوری نخواهد بود و آن، پس از مدت درازی خواهد بود که دل‌ها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ستم و بیداد پر گردد. به زودی از شیعیان من ادعای مشاهده خواهند کرد. بدان هرکس که پیش از خروج سفیانی و برآمدن صیحه و بانگی از آسمان، ادعای دیدن من را نماید، دروغگو و تهمت‌زننده است. قدرت و توانایی از آن خداوند بلندپایه بزرگ است و بس"[۵۱]. حضار از توقیع شریف، نسخه برداشته و از نزد او بیرون رفتند و چون روز ششم شد، به سوی او بازگشتند و دیدند نزدیک است جان به جان‌آفرین تسلیم کند. به وی گفتند: جانشین شما کیست‌؟ فرمود: خدا را مشیتی است که خود انجام خواهد داد. این مطلب را گفت و درگذشت. "علی بن محمد سمری" در سال ۳۲۹ ه‍‌.ق وفات یافت و قبر او در بغداد، در خیابان معروف به خلنجی، جنب ربع المحوّل، نزدیک نهر ابو عتاب می‌باشد[۵۲]. او سه سال امر نیابت حضرت را به عهده داشت»[۵۳].
7. آقای کامل سلیمان؛
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در این‌باره گفته است:

«ابو الحسن، علی بن محمد سمری، چهارمین و آخرین سفیر حضرت ولی عصر (ع) بعد از رحلت حسین بن روح به مقام سفارت منصوب شد و مدت سه سال عهده‌دار این منصب بود تا در نیمه شعبان ۳۲۹ هجری دار فانی را وداع گفت[۵۴] و با رحلت او باب سفارت بسته شد، دیگر کسی ادعای نیابت خاصه نمی‌کند، مگر اینکه دروغگو باشد. سمری که از اصحاب نزدیک امام حسن عسکری (ع) بود، دوران سفارتش با دو خلیفه عباسی (راضی و متقی) مصادف شد.

از توقیعات شریفی که به دست او از ناحیه مقدسه صادر شده، توقیع معروفی است که در اواخر سفارت او صادر شد: "اما در مورد حوادثی که روی می‌دهد، به راویان احادیث ما رجوع کنید، که آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنها هستم"[۵۵]. و بدین‌سان پایه‌های مرجعیت را برای غیبت کبری استوار ساخت تا شیعیان در این مقطع حساس از نظر احکام اسلام بی‌سرپرست نباشند و با مراجعه به مراجع عالیقدر تقلید وظائف شرعی خود را دریافته عمل کنند[۵۶].

علی بن محمد سمری پس از سه سال عهده‌دار شدن مسئولیت سنگین سفارت سرانجام در شعبان ۳۲۹ هجری بیمار شد و با همین بیماری جهان را وداع گفت. در روزهای بیماری او از وی پرسیدند که به چه‌کسی ما را توصیه می‌کنی؟ که بعد از تو در مسائل شرعی و حقوقی به او مراجعه کنیم؟ در پاسخ فرمود: "خدا مشیتی دارد که آن را انجام خواهد داد". آنگاه نامه‌ای را که از ناحیه مقدسه رسیده بود، درآورد و مهر آن را بشکافت و برای حاضران قرائت نمود. متن توقیع شریف به خط حضرت بقیة الله، روحی و ارواح العالمین له الفداء، چنین بود:"بنام خداوند بخشنده مهربان، خدا پاداش برادرانت را در سوگ تو افزون سازد، که تو شش روز دیگر از این جهان رحلت خواهی کرد. کارهایت را فراهم ساز، و کسی را به جانشینی خود برنگزین و به کسی وصیت مکن، که غیبت کامل فرارسیده است دیگر تا روزی که خدای تبارک و تعالی بخواهد ظهوری نخواهد بود، و آن مدتی بس دراز خواهد بود که دل‌ها را قساوت خواهد گرفت و زمین پر از ظلم و ستم خواهد شد. در این دوران برخی از شیعیانم ادعای مشاهده خواهند نمود. آگاه باشید که هر کس ادعای مشاهده کند پیش از خروج سفیانی و وقوع صیحه، دروغ گفته است[۵۷] که هیچ حول و قوه‌ای جز برای خداوند بزرگ و بزرگوار نیست"[۵۸]. آنگاه آخرین سفیر حضرت بقیة الله (ع) طبق وعده آنحضرت، در روز ششم از صدور توقیع شریف، دیده از جهان فروبست و با رحلت او غیبت صغری پایان یافت و غیبت کبری آغاز گردید. تعیین روز وفات سمری طی نامه شریفه، و قرائت آن در حضور جمع کثیری از شیعیان، به‌طور حتم و جزم اثبات می‌کند که آن نامه مبارکه به دستخط شریف حضرت بقیة الله (ع) بوده است، که خواسته در آستانه غیبت کبری معجزه‌ای دیگر از خود نشان داده، بر قوت ایمان و اخلاص شیعیان بیفزاید. تا با گام‌هایی استوار به استقبال غیبت کبری بشتابند. از آنروز (۱۵ شعبان ۳۲۹) غیبت کبری آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد.

روز وفات علی بن محمد سمری، که پایان غیبت صغری و آغاز غیبت کبری بود، عمر شریف حضرت ولی عصر (ع) ۷۴ سال تمام بود، که مدت چهار سال و شش ماه و بیست و سه روز آن را در عهد پدر بزرگوارش سپری نمود و مدت ۶۹ سال و پنج ماه و هفت روز دیگرش را در دوران سفارت چهار نائب خاصش سپری نمود. که در این مدت دوران آزمون عمومی شیعه و عادت دادن آنها به غیبت امام (ع) و مراجعه آنها به مراجع صلاحیت‌دار از علمای شیعه پایان یافت»[۵۹].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ فَإِنَّكَ‏ مَيِّتٌ‏ مَا بَيْنَكَ‏ وَ بَيْنَ‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ‏ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ التَّامَّةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ طوسی؛ صص ۲۴۲-۲۴۳ و کمال الدین؛ صدوق؛ ج ۲، ص ۵۱۶.
  2. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۱۶۸-۱۶۹.
  3. رجال مامقانی، ج ۲، ص ۳۰۴.
  4. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۰.
  5. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۰.
  6. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۱.
  7. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۴۳.
  8. مامقانی، تنقیح‌المقال، ۳۰۵،۲، رقم ۸۴۷۶، ابواب عین، "و ثقته و جلالته اشهر من ان يذكروا او اظهر من ان يحرّر".
  9. حموی، معجم‌البلدان، ۲۶۴،۳.
  10. غفارزاده، زندگانی نواب خاص، ص ۳۰۶ به نقل از رجال طوسی، ص ۴۳۲، اصحاب امام عسکری (ع) حرف عین.
  11. علی‌بن‌عیسی الاربلی، کشف‌الغمة، ۲۰۷،۳.
  12. الاحتجاج ۵۵۵،۲، الابواب المرضیون.
  13. طاهری، سیمای آفتاب، ص ۱۱۸، به نقل از العبقری الحسان، علی اکبر نهاوندی، ج ۲، ص ۲۷: عبارت نقل شده در منبع مذکور پیدا نشد!!
  14. الهامی، آخرین امید، ص ۱۰۹.
  15. مجلسی، بحارالانوار، ۳۱۳،۵۰، تاریخ امام عسکری، باب ۴، ح۱۱. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازده، ص ۲۱۰ و پور سید آقایی، تاریخ عصر غیبت، ص ۲۹۸.
  16. مجلسی، بحارالانوار، ۳۱۳،۵۰.
  17. الهامی، آخرین امید، ص ۱۰۸.
  18. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۲۱۷.
  19. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۱۲، ح۳۸۵.
  20. صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۴۱۴.
  21. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۵۰۳ باب ۴۵، ح۳۲.
  22. در سال ۳۲۹ ق شماری از دانشمندان و راویان اخبار رحلت کردند مانند شیخ کلینی و سفیر چهارم این سال را "تناثر النجوم" نام نهادند؛ طاهری، سیمای آفتاب، ص ۱۱۹.
  23. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۵۱۶، باب ۴۵، ح۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵، ح۳۶۵.
  24. جباری، سازمان وکالت، ص ۴۸۱.
  25. لطیفی ، رحیم، پرسمان نیابت، ص۲۵۴-۲۵۹.
  26. العبقری الحسان، ج ۲، ص ۲۷.
  27. سال ۳۲۹ را شیعیان، سال تناثر نجوم نامیدند، زیرا در آن سال اکثر علما و محدثان خبار، به دیار باقی ارتحال کردند که از جمله آنها شیخ جلیل ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی بود.
  28. تتمة المنتهی، ص ۳۰۳-۳۰۴.
  29. تتمة المنتهی، ص ۳۰۳؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۱.
  30. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۱؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۶.
  31. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۱۸ - ۱۱۹.
  32. شیخ طوسی، رجال، ص ۴۰۰، رقم ۵۸۶۰
  33. داود الهامی، آخرین امید، ص ۱۰۹
  34. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۱۷
  35. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۱۶
  36. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۱۱؛ درسنامه مهدویت، ص ۸۳.
  37. رجال شیخ طوسی، ص ۴۰۰
  38. کمال الدین، ص ۵۱۶؛ اعلام الوری، ص ۴۴۵
  39. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۵۱.
  40. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۵.
  41. آخرین امید، داود الهامی، ص ۱۰۹.
  42. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۶۰.
  43. تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۱۲.
  44. نوابغ الرّواة، ص ۲۰۰.
  45. معجم البلدان، ج ۳، ص ۲۶۴.
  46. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۹.
  47. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۵.
  48. آخرین امید، داود الهامی، ص ۱۰۹.
  49. همان، ص ۱۰۸.
  50. رجال طوسی، ص ۴۳۲.
  51. کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۰؛ اعلام الوری، ص ۴۱۷.
  52. غیبة طوسی، ص ۳۹۶.
  53. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۵۰۴.
  54. غیبت شیخ طوسی، ص ۲۴۲؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۰.
  55. " أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۱؛ اعلام الوری، ص ۴۲۴؛ الزام الناصب، ص ۱۲۹؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱؛ المهدی، ص ۱۸۲؛ الامام المهدی، ص ۲۵۳؛ منتخب الاثر، ص ۲۷۲.
  56. در زمان غیبت کبری که دست ما به دامن امام معصوم (ع) نمی‌رسد باید یکی از سه راه را انتخاب کنیم: ۱- اجتهاد ۲- عمل به احتیاط ۳- تقلید. ما که مجتهد نیستیم و حوصله عمل به احتیاط را نداریم، تنها راهی که برای ما می‌ماند تقلید است و باید از یکی از مراجعی که طبق گفته اهل خبره متدین و بی‌غرض، از همه مراجع عصر «اعلم» و «اتقی» (یعنی: در استنباط احکام از همه استادتر و داناتر، و در مقام عمل از همه پرهیزگارتر) تشخیص داده‌ایم، تقلید نموده، اعمال شرعی خود را برطبق فتوای او انجام دهیم. در اینجا یادآوری چند نکته لازمست: ۱- تقلید منحصرا در احکام فقهی فرعی است و هرگز در اصول دین و مسلمات مذهب تقلید جایز نیست، که آنها را باید از روی دلیل قطعی فراگرفت. ۲- انتخاب مرجع منحصرا براساس تشخیص اولویت‌ها، از طرف اهل خبره است و هرگز به نصب و عزل رژیم‌های حاکم مربوط نمی‌شود و اصولا غیرمعصوم نمی‌تواند کسی را به این مقام نصب کند یا این مقام را از کسی سلب نماید. ۳- تقلید از باب رجوع غیرمتخصص به متخصص در رشته تخصصی اوست و هرگز ربطی به تقلید کورکورانه ندارد که شرع و عقل آن را محکوم می‌سازد.
  57. در این زمینه به کتاب «جزیره خضراء» به قلم مترجم مراجعه فرمائید.
  58. " يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ فَإِنَّكَ‏ مَيِّتٌ‏ مَا بَيْنَكَ‏ وَ بَيْنَ‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ‏ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ يَقُومُ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ الثَّانِيَةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۱؛ ج ۵۲، ص ۱۵۱؛ ج ۵۳، ص ۳۱۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۰؛ المهدی، ص ۱۸۱؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۹؛ الزام الناصب، ص ۱۲۵؛ منتخب الاثر، ص ۳۹۹؛ غیبت طوسی، ص ۲۴۲؛ اعلام الوری، ص ۴۱۷؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۲۱.
  59. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج1، ص 190-193.