سوره ذاریات در علوم قرآنی
مقدمه
پنجاه و یکمین سوره قرآن و شصت و هفتمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوعات قیامت و حتمی بودن آن، انکارکنندگان رستاخیز، عذاب قوم لوط، قوم فرعون و قوم عاد.
این سوره با کلمه ﴿وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا﴾[۱] و با سوگند و اشاره به بادهای پراکندهگر و فرشتگان و نیز پدیدههای شگرف آفرینش آغاز میشود. ذاریات جمع «ذاریه» به معنای بادها است. این کلمه فقط یک بار و آن هم در این سوره به کار رفته است. هفتمین سوره از سورههای سوگنددار است و با چهار سوگند پیاپی ﴿وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا فَالْحَامِلاتِ وِقْرًا فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴾[۲] آغاز میگردد. دانشنامه خرمشاهی نوشته پنج سوگند پی در پی[۳] در حالی که سوگند پنجم در آیه ﴿وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ﴾[۴] است. دارای ۶۰ آیه و ۳۶۰ کلمه است. از نظر حجم از سورههای «طوال مفصلات» و در حدود نیم حزب است.
در آغاز این سوره خداوند به پنج پدیده و آفریده خود سوگند میخورد که وعده الهی راست و درست است و جزای اخروی قطعی و واقعی است. با توصیف نیکوکاران، شمهای از علائم و نشانههای آنان ذکر میشود. به نشانههای توحید و گوشهای از داستان انبیای الهی اشاره میکند. معاد و نقش تربیتی و سازنده آن در اعمال این دنیا، توحید و نشانههای خدا در نظام آفرینش، زوجیت عمومی در جهان خلقت و هدف آفرینش جن و انس که عبادت است ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾[۵]، هشدارهایی به ستمگران و کافران، نهضت انبیا، داستان فرشتگانی که میهمان ابراهیم (ع) شدند و مأمور درهم کوبیدن شهرهای قوم لوط بودند، داستان موسی (ع) و فرعون، قوم عاد، قوم ثمود و قوم نوح؛ مبارزه اقوام طغیانگر با نهضت پیامبران پیشین، دلداری پیامبر (ص) در برابر مخالفان سرسخت و دعوت به استقامت، ذکر، عبادت و روزیبخشی در انحصار خدا، همه اینها از دیگر مطالبی است که در این سوره آمده است.
ساختار
- آیات: ﴿وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا فَالْحَامِلاتِ وِقْرًا فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ ﴾[۶] سوگندهای چهارگانه. سوگند به همه اسباب مؤثر در تدبیر سراسر جهان است، وعده جزای الهی در قیامت راست و حتمی است.
- آیات: ﴿ وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ ﴾[۷] سوگند به آسمان دارای راههای گوناگون که منکران قیامت مشرکند و در رایشان فاقد دلیلاند.
- آیات: ﴿يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ كَانُوا قَلِيلا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ وَبِالأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴾[۸] توصیف جزای کافران و متقین و صفات متقین.
- آیات: ﴿وَفِي الأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ﴾[۹] نشانههای خدا در زمین و انفس برای موقنین. رزقرسانی خدا.
- به عنوان یک بلوک شش فصلی شامل: آیات:
- آیات: ﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلامًا قَالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلا تَأْكُلُونَ فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ قَالُوا كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴾[۱۰] تحقق وعده خدا به ابراهیم.
- آیات: ﴿قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِينٍ مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ فَأَخْرَجْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الأَلِيمَ ﴾[۱۱] عذاب قوم لوط.
- آیات: ﴿وَفِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴾[۱۲] هلاک لشکر فرعون.
- آیات: ﴿وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ مَا تَذَرُ مِن شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلاَّ جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ﴾[۱۳] عذاب عاد.
- آیات: ﴿ وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنظُرُونَ فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنتَصِرِينَ ﴾[۱۴] عذاب ثمود.
- آیه: ﴿وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ﴾[۱۵] عذاب قوم فاسق نوح.
- آیات: ﴿وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ وَالأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴾[۱۶] نشانههای تدبیر الهی در جهان.
- آیات: ﴿فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ وَلا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾[۱۷] پس برای خدا شریکی قرار ندهید.
- آیات: ﴿كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴾[۱۸] مخالفت مشرکین با جنبش انبیا و وظیفه آگاهی بخشی رسول.
- آیات: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ﴾[۱۹] معرفت و عبادت خدا هدف آفرینش است، رزاقیت الهی.
- آیات: ﴿ فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴾[۲۰] هشدار عذاب ظالمین و کافرین.
سوگندهای چهارگانه در آیات:
- ﴿وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا﴾[۲۱] سوگند به همه اسباب مؤثر در تدبیر سراسر جهان است. و این که در این آیات پشت سر هم سوگند خورده، برای این بوده که مطلبی را که بر سر آن سوگند میخورد تأکید کند و آن مطلب عبارت است از آمدن روزی که در آن روز جزای اعمال داده میشود. در جمله ﴿وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا﴾ سوگند میخورد به بادهایی که خاک را بلند میکند و به هوا میبرد
- جمله ﴿فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا﴾[۲۲] با فایی که در آغازش دارد و تأخیر و ترتیب را میفهماند، جملهای است که عطف بر جمله ﴿الذَّارِيَاتِ﴾ شده و سوگندی است به ابرهای باردار و گرانبار از باران.
- جمله ﴿فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا﴾[۲۳] که باز عطف به جمله قبلی است، سوگندی است به کشتیهایی که به سهولت در دریا روانند.
- جمله ﴿فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا﴾[۲۴] که عطف بر جمله قبلی است سوگندی است به ملائکهای که کارشان این است که به امر پروردگار عمل میکنند و اوامر خدا را در بین خود به اختلاف مقامهایی که دارند تقسیم میکنند.
امر پروردگار صاحب عرش، در خلقت و تدبیر، امری است واحد، ولی وقتی این امر واحد را، ملائکهای حمل میکنند که پستهای مختلف و مأموریتهای گوناگون دارند، قهراً همان امر واحد بر طبق اختلاف مقامات ایشان تقسیم و تکه تکه میشود و همچنین این تقسیم ادامه دارد تا به دست فرشتگانی برسد که مأمور پدید آوردن حوادث جزئی عالمند، در آنجا دیگر بیشتر تکثیر میپذیرد.
این آیات چهارگانه، تمامی تدابیر عالم را در زیر پوشش خود میگیرد و به همه آنها اشاره دارد، چون هم نمونهای از تدیبر امور خشکیها را که همان ﴿وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا﴾ باشد آورده و هم نمونهای از تدابیر امور دریاها را در جمله ﴿فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا﴾ ذکر کرده و هم نمونهای از تدابیر مربوط به فضا را در عبارت ﴿فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا﴾ خاطرنشان ساخته و هم تدابیر مربوط به تمامی موجودات اطراف جهان و بالاخره مجموع عالم را در عبارت ﴿فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا﴾ اشاره کرده که گفتیم منظور از آن ملائکه است که واسطههای تدبیر هستند و اوامر خدای تعالی را تقسیم میکنند.
پس این آیات چهارگانه، به این معنا است که: سوگند میخورم به تمامی اسبابی که در تدبیر سراسر جهان مؤثرند که مطلب چنین و چنان است. در روایاتی از طرق شیعه و سنی از علی (ع) آیات مزبور به همان معنایی که گذشت تفسیر شده است. جمله ﴿إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ﴾[۲۵] جواب قسم است، یعنی همان مطلبی است که برای اثبات و تأکید ثبوت آن سوگندها خورد. و جمله ﴿وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ﴾[۲۶] عطف بر آن و به منزله تفسیر آن است. و معنای مجموع کلام این است که: به چه و چه سوگند میخورم که آنچه وعده داده شدهاید (یعنی آن وعدههایی که در قرآن هست و یا رسول خدا (ص) به وسیله وحی به شما وعده میدهد که روز جزایی هست و به زودی در آن روز به پاداش و جزای اعمالتان میرسید) صادق است و روز جزاء آمدنی است [۲۷].
افتتاح (بخش ۱) و اختتام سوره (بخش۱۰) دارای تقارن مبتدا و خبرند. بدین معنی که در افتتاح، سوگند به صدق و قطعی بودن قیامت میخورد و در اختتام، خبر قطعی میدهد که با وجود بینههای عقلی و تجربی، اگر کسی انکار قیامت کند، با عذاب اخروی روبهرو میشود. در عین حال هر دو بخش، مفهوم اصلی مندرج در آیات سوره را مشترکاً دارا میباشند.
در بخش دوم، سوگند یاد میکند به آسمان که منکرین معاد به خاطر نادانی، در گفتار خود متشتت هستند. ﴿وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ﴾[۲۸]. سوگند با جوابش مناسب است، چون جواب قسم عبارت است از اختلاف مردم و تشتت آنان در طریقههایی که دارند ﴿إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ﴾[۲۹]. هم چنان که ظهور قسمهای سه گانه قبل، یعنی ذاریات و حاملات و جاریات، در معنای جری و سیر با جوابش که جمله ﴿إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ﴾[۳۰] میباشد، در معنای جری مشترک است زیرا جواب قسم نیز متضمن معنای رجوع و سیر به سوی خدا میباشد. بخش دوم با بخش ۹ در تقارن متعارضند. در این بخش برخلاف بخش دوم، هدف آفرینش معرفت از طریق عبادت بیان شده است. ﴿ذُوقُوا﴾ در بخش ۲ و ﴿الرَّزَّاقُ﴾ در آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ﴾[۳۱] متقارنند.
بخش ۳ با بخش ۸ در تقارن هستند. در بخش ۳، جزای کافران و متقین بیان شده است. در بخش ۸ بیان میشود که مخالفت کافرین با جنبش انبیا یک امر مستمر تاریخی است، اما پیامبران الهی و متقین، علیرغم مخالفت آنها دارای منش و وظیفه مشترکی هستند.
در بخش ۴، به نشانههای خدا در زمین و انفس اشاره شده است که راهنمای اهل یقین به توحید است. در بخش ۷ استدلال میکند که پس با این نشانهها برای خدا شریکی قرار ندهید. که در تقارن استدلالی با بخش ۴ است. بخش ۵ از یک بلوک شش فصلی تشکیل میشود که تجلی نشانههای خدا در انفس و نهضت انبیا و منازعه آنها با مخالفین را تبیین میکند. بخش ۶ نشانههای خدا را در آفاق تبیین میکند. بخش ۵ و ۶ مشترکاً استدلال در بخشهای ۴ و ۷ را با مستندسازی حمایت میکنند.
علامه طباطبائی در المیزان نوشته است: نوزده آیه اول سوره در حقیقت آغاز گفتار است و در آن خاطرنشان میسازد این وعدهای که داده شدهاند و عدهای است حق و صدق و انکارشان نسبت به آن و لجبازیشان در انکار آن، به جز تخمین و احتمال دلیلی ندارد، آنگاه به توصیف روز جزاء میپردازد که متقین در آن روز چه وصفی دارند و منکرین چه حالی وی آیات ۲۰ تا ۵۱ را که به تعدادی از نشانههای دلالت کننده بر وحدانیت خدای تعالی در ربوبیت و نیز برگشت امر تدبیر در آسمان و زمین و مردم و ارزاق آنان به خدای سبحان، اشاره میکند که لازمه آن این است که چنین خدایی میتواند از طریق رسالت، دینی را بفرستد و نه تنها میتواند بلکه واجب است که بفرستد. لازمه این وجوب ارسال پیامبران، آن است که مردم هم، دعوت نبوی را در آنچه که دین او متضمن آن است از وعده بعث و جزا تصدیق کنند و بپذیرند که آنچه پیامبران وعده میدهند درست است. و دین که همان روز جزا است واقع شدنی است و نیز آیات ۵۲ تا ۶۰ را که خاتمه سوره است، با هم تفسیر فرموده است. در این آیات پایانی[۳۲] به همان مطالبی که سوره با آن آغاز شده بود برگشت شده که همان انکار معاد مشرکین و معارضه با مقام رسالت با سخنانی مختلف بود و سپس ایشان را به روز موعود تهدید میکرد[۳۳]. این در حالی است که خامهگر سوره را به سه گفتمان تقسیم کرده است که هرکدام زیرمجموعههای دارند. آیات ۱-۱۹؛ ۲۰ - ۵۱: ۵۲- ۶۰[۳۴].
دعوت پیامبر اسلام در این سوره به توحید در ربوبیت است، خدای تعالی تنها رب انسان و رب تمامی عالم است. این دعوت از دو طریق بشارت و هشدار است. انذارش به دو چیز است: یکی عذاب دنیا که اقوام و ملل گذشته را به جرم تکذیب منقرض ساخت. و یکی هم عذاب آخرت که عذابی است جاودانه.
این سوره متعرض مسئله معاد و انکار مشرکین نسبت به آن است. و با این مسئله ختم میشود، اما نه از این جهت که خود معاد را اثبات کند (همچنان که در مواردی از کلام مجیدش، معاد بدان جهت که معاد است مورد توجه قرار گرفته)، بلکه از این جهت متعرض آن شده که روز جزاء است و کسی که وعده آن را داده خدای تعالی است و خدای تعالی هم یگانه رب ایشان است و وعده او صادق است و در آن شکی نیست. و به همین منظور، هنگامی که رشته کلام به احتجاج بر مسئله معاد میکشد، بر مسئله توحید احتجاج میکند و آیات بیرونی آفاقی - از زمینی و آسمانی - و آیات درونی انفسی را به رخ میکشد. و عذابهایی که با آن عذابها امتهای گذشته را به دنبال دعوت به توحید عقوبت کرد - وقتی دعوت انبیا را نپذیرفتند و نبوتشان را تکذیب کردند - ذکر میکند و این نیست مگر برای همین منظور که با اثبات توحید، روز جزاء را که خدای واحد وعده داده اثبات کند، خدایی که هرگز خلف وعده نمیکند. از سوی دیگر، روز جزاء را اثبات کند که دعوت نبویه از آن خبر داده، (دعوتی که هرگز دروغ و فریب در آن وجود ندارد)، تا در نتیجه راهی برای انکار معاد برایشان باقی نماند و نتوانند از راه انکار معاد، مسئله توحید و نبوت را هم لغو جلوه دهند.
نکات: از نکات بارز این سوره، اشاره به عذاب دسته جمعی جامعههای سرکش و گنهکار است. در حالی که در بسیاری آیات دیگر به عذاب فردی یا برخی گروههای اجتماعی اشاره دارد. متقین بر خلاف تصور عام، فقط به صفت تهجد توصیف نشدهاند بلکه صفت مشارکت در تعاون اجتماعی و انفاق و ایثار اقتصادی نیز از ویژگیهای آنان است. سیر آفاقی و انفسی برای معرفت، توصیه و هدف آفرینش معرفت ربانی معرفی شده است. غرض نهایی از خلقت همان حقیقت عبادت است، یعنی این است که بنده از خود و از هر چیز دیگر بریده، به یاد پروردگار خود باشد و او را ذکر گوید. همچنین دستور ذکر و رزاق علی الاطلاق بودن خدا بیان شده است.
آیات نامدار
- ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ﴾[۳۵]،
- ﴿آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ﴾[۳۶]
- ﴿كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ﴾[۳۷]
- ﴿وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾[۳۸]
- ﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۳۹]
- ﴿وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۴۰]
- ﴿إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ﴾[۴۱].[۴۲]
پنجاه و یکمین سوره قرآن کریم
همه مفسران سوره ذاریات را که در ترتیب مصحف، پنجاه و یکمین سوره است، مکی میدانند[۴۳] و در ترتیب نزول، بر اساس روایت مورد اعتماد طبرسی، بیاحتساب سوره حمد، شصت و هفتمین[۴۴] و بر اساس روایت دیگر شصت و چهارمین سوره[۴۵] است. نزول آن پس از سوره احقاف و پیش از سوره غاشیه دانسته شده است[۴۶]. این سوره ۶۰ آیه دارد[۴۷] و شمار کلمات آن ۳۶۰ است[۴۸]. برخی از مفسران از این سوره با نام «والذاریات» یاد کردهاند؛ ولی نام این سوره در همه مصاحف و نزد بیشتر مفسران، «الذاریات» است که از آیه یکم سوره گرفته شده است[۴۹]. ذاریات جمع ذاریه به معنای پراکنده کنندهها[۵۰] و مراد از آن در اینجا بادهاست که گرد و خاک یا ابرها را میپراکنند[۵۱]. درباره پیوند آیات آغازین این سوره با آیات پایانی سوره پیشین (ق) گفته شده است که سوره ق با وعید پایان یافته و سوره ذاریات با تثبیت آن وعید آغازیده است[۵۲]. برخی نیز گفتهاند سوره ق با ذکر بعث و جزا و بهشت و دوزخ پایان یافته و این سوره با سوگند بر صادق بودن وعده خدای متعالی نسبت به وقوع روز جزا[۵۳] آغازیده است؛ همچنین درباره پیوند این دو سوره گفتهاند که در سوره ق موضوع عذاب بسیاری از اقوام و امتهای گذشته به صورت اجمالی یاد شده و در این سوره عذاب بعضی از آن امتها به تفصیل بیان شده است[۵۴].[۵۵].
فضای نزول
بر پایه روایات ترتیب نزول، این سوره نزدیک به سالهای میانی دوره مکه نازل شده است[۵۶]؛ زمانی که اوج مبارزه پیامبر(ص) با شرک و بتپرستی و دعوت مشرکان به اسلام و ایمان به وحدانیت خدای متعالی و روز جزا بود.[۵۷].
محتوای سوره
بر اساس بخش آغازین سوره، روز جزای موعود، واقعیتی انکارناپذیر و انکار آن از سوی مشرکان، تنها سخنی احتمالی و بیپایه است؛ سپس روز جزا و حالات منکران و پرهیزکاران را در آن روز، وصف میکند[۵۸]. این بخش برای تأکید بر راستی و وقوع روز جزا که پیامبر(ص) از پیش خدا در قرآن وعده داده است، با سوگند به بادهای پراکننده ذرات، ابرهای آبستن آب، کشتیهای روان در آب و فرشتگان مأمور خدا شروع میشود[۵۹]؛ سپس با قسم به آسمان زیبا یا دارای آفرینشی معتدل یا دارای راهها بر اختلافات و تناقضات ادعاهای مشرکان در نسبتهایی که به پیامبر(ص) و قرآن میدهند تأکید میورزد و انحراف آنها از قرآن یا ایمان و اقرار به قیامت را برخاسته از انحراف و سرباز زدنشان از پذیرش حق میداند[۶۰]. به دنبال آن، دروغگویانی را که در نادانی عمیق خود فرو رفته و به هدف استهزای رسول خدا(ص) و انکار وقوع قیامت پیوسته از زمان وقوع روز جزا میپرسند، لعن میکند[۶۱]؛ آن گاه در جواب به جای زمان وقوع قیامت که علم آن مخصوص خداست، با پرداختن به بیان حال مشرکان و منکران معاد در آن روز میفرماید روز جزا همان روزی است که عذابی را که برای دیدن آن شتاب داشتید درک خواهید کرد[۶۲]. در مقابل به جایگاه و وصف پرهیزکاران اشاره و بهشت و نعمتهای آن را یادآوری میکند که پرهیزکاران از جانب پروردگار خود با خشنودی دریافت میکنند، در حالی که شایسته آن بودهاند؛ زیرا در دنیا به نیکوکاری پرداختهاند و از آن میان، سه ویژگی نیکوی آنها در دنیا را بر میشمرد: آنان اندکی از شب را میخوابیدند و بقیه را به قیام و نماز و عبادت پروردگار میگذراندند و در سحرها استغفار میکردند و در اموال و دارایی خود حقی برای فقرا و محرومان قرار میدادند[۶۳]. در آیات ۲۰ـ۵۱ که میتوان آنها را بخش دوم سوره خواند، به اثبات توحید خدای متعالی در ربوبیت پرداخته و امر تدبیر جهان خلقت، انسان، روزی او و هر چیز دیگر را به دست خدا میداند[۶۴]. نخست به آیات آفاقی و نشانههای روشن در زمین و آیات انفسی در درون انسان که بر مدبّری واحد دلالت میکنند، همچنین روزی انسان و بهشت موعود که در عالم غیب و از پیش خداست، اشاره و با سوگند به پروردگار آسمان و زمین تأکید میکند همانگونه که انسان هنگام تکلّم هرگز در سخن گفتن خویش تردیدی ندارد، از نزد غیب (خدای متعالی) بودن روزی انسان و بهشت نیز بیشک حق و تردید ناپذیر است[۶۵]. در ادامه به بیان نشانههایی از قدرت و حکمت الهی در سرگذشت اقوام گذشته پرداخته و در ضمن به فرجام عبرتآموز منکران حق و حقیقت اشاره میکند؛ حکمت و قدرت خدا در بخشش اعجازآمیز فرزندی دانا به ابراهیم سالخورده و همسر نازا و پیرش، در عذاب قوم لوط بر اثر گناهانشان با سنگهایی از گل و نجات تنها یک خانواده مؤمن از آن قوم یعنی حضرت لوط(ع) و فرزندانش، حکمت الهی در فرستادن موسی(ع) با معجزات آشکار به سوی فرعون و قدرت خدا در نابودی و غرق کردن فرعون و لشکریانش در دریا، قدرت الهی در هلاک و عذاب قوم عاد با بادی مهلک که هر چیزی را از بین میبرد، قدرت خدا در نابودی و عذاب قوم ثمود با صاعقهای که برای برخاستن هم مهلت نمیداد، پس از سه روز مهلت که به ایشان داده شد، و قدرت الهی در هلاک و عذاب قوم نوح[۶۶]. سپس به سیاق قبلی برگشته و برخی از نشانههای آفاقی دالّ بر وحدت در ربوبیت خدا را یاد میکند. حکمت، قدرت و تدبیر الهی در آفرینش آسمان، زمین گسترده و زوجیت در خلقت جانداران را بیان میکند شاید مایه تذکر و تنبه کافران شود، بنابراین پس از ذکر این نشانههای آفاقی و انفسی که همه بر وحدت خدای والا در ربوبیت دلالت دارند، نتیجه میگیرد که با جدایی از کفر و ایمان به خدا به سوی خدای متعالی فرار کنید و معبود دیگری را شریک او قرار ندهید[۶۷]. در آیات ۵۲ ـ ۶۰ که میتوان آنها را بخش پایانی سوره دانست، سخن را به سیاق آغاز سوره، یعنی موضوع انکار روز جزا و مقابله با رسول خدا(ص) از جانب مشرکان و تهدید ایشان برمیگرداند[۶۸]. نخست با اشاره به شباهت مشرکان با اقوام مشرک گذشته در ارتکاب تهمتهایی چون ساحر و دیوانه به پیامبران خدا و اینکه این شباهت در رفتار و سخن با پیامبران از طغیان درونی بر میخیزد که در همه مشرکان عنود و لجوج مشترک است، در نتیجه احتجاج با آنها اثری نخواهد داشت، به پیامبر(ص) دستور میدهد که از ایشان روی بگرداند و تنها به استمرار تذکر و موعظه برای مؤمنان سفارش میکند؛ زیرا موعظه و تذکر برای اهل ایمان سودمند است[۶۹]. سپس در آیه ۵۶ غرض از آفرینش جنّ و انس را عبادت خدای متعالی یاد میکند؛ نه روزی دادن و اطعام آنها به او، چون اوست که به بندگان روزی میدهد و صاحب توانایی است[۷۰]. در پایان سوره، مشرکان را تهدید میکند که گناهانشان همسان با گناه اقوام کافر گذشته است که به عذاب الهی گرفتار شدند، بنابراین باید منتظر عذاب خود در روز جزا باشند[۷۱].[۷۲].
فضیلت سوره
امام صادق(ع) فرمود: هر کس سوره ذاریات را روز یا شب بخواند، خدای والا زندگی او را اصلاح میکند و روزی او را گسترده میگرداند و برای او در قبرش چراغی میافروزد (برخواهد افروخت) که تا قیامت نورافشانی کند[۷۳].[۷۴].
منابع
پانویس
- ↑ «سوگند به بادهای ابرگستر» سوره ذاریات، آیه ۱.
- ↑ «سوگند به بادهای ابرگستر، که (ابرهای) گرانبار را برمیدارند، و سبک روانه میشوند. و کار پخش (باران در سرزمینها) را انجام میدهند» سوره ذاریات، آیه ۱-۴.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ص۱۲۵۲.
- ↑ «سوگند به آسمان آراسته به راههای ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.
- ↑ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ «سوگند به بادهای ابرگستر، که (ابرهای) گرانبار را برمیدارند، و سبک روانه میشوند. و کار پخش (باران در سرزمینها) را انجام میدهند. که بیگمان آنچه به شما نوید میدهند، راستین است. و (روز) پاداش و کیفر، رخدادنی است» سوره ذاریات، آیه ۱-۶.
- ↑ «سوگند به آسمان آراسته به راههای ستارگان. بیگمان شما در گفتاری گوناگونید. از آن (قرآن) باز میگردانند، آن کس را که (از حق) بازگردیده باشد. مرگ بر آنان که نادرست برآورد میکنند! آنان که در گردابی (از گمراهی) غافلند» سوره ذاریات، آیه ۷-۱۱.
- ↑ «میپرسند: روز پاداش و کیفر چه هنگام است؟ روزی که آنان بر آتش (دوزخ) سوزانده شوند. عذاب خود را بچشید! این همان است که به شتاب میخواستید. پرهیزگاران در بوستانها و (کنار) چشمهسارانند. آنچه را پروردگارشان به آنان داده است دریافت میدارند که آنان پیش از آن نیکوکار بودند. آنان اندکی از شب را میخفتند. و سحرگاهان آمرزش میخواستند. و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۲-۱۹.
- ↑ «و در زمین برای اهل یقین نشانههایی است. و (نیز) در خودتان، آیا نمینگرید؟ و روزی شما و آنچه به شما نوید میدهند در آسمان است. پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن میگویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۰-۲۳.
- ↑ «آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟ هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند. آنگاه (پنهان از مهمانان) نزد خانوادهاش رفت و گوسالهای فربه (که بریان کرده بود) آورد. و آن را به آنان نزدیک کرد، گفت: چرا نمیخورید؟ آنگاه در دل از آنان ترسی یافت، گفتند: نترس و او را به پسری دانا مژده دادند. و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم! گفتند: پروردگارت چنین فرموده است، بیگمان اوست که فرزانه داناست» سوره ذاریات، آیه ۲۴-۳۰.
- ↑ «ابراهیم گفت: ای فرستادگان به چه کار آمدهاید؟ گفتند: ما برای گروهی گنهکار فرستاده شدهایم. تا بر آنان سنگهایی از گل بباریم. که نزد پروردگارت برای گزافکاران نشانهدار شده است. آنگاه هر کس از مؤمنان را که در آن (شهر) بود بیرون بردیم. و در آن (شهر) جز یک خانواده از فرمانبرداران نیافتیم. و در آن نشانهای برای آنان که از عذاب دردناک میهراسند وانهادیم» سوره ذاریات، آیه ۳۱-۳۷.
- ↑ «و در (کار) موسی هنگامی که او را با برهانی روشن به سوی فرعون فرستادیم (نیز نشانهای نهادیم). آنگاه (فرعون) خود با سپاهش روی گرداند و گفت: او جادوگر یا دیوانه است. پس او و سپاهش را فرو گرفتیم، آنگاه او را که سزاوار سرزنش بود در دریا افکندیم» سوره ذاریات، آیه ۳۸-۴۰.
- ↑ «و در عاد، هنگامی که بر آنها (تند) بادی سترون فرستادیم. که بر هر چه میگذشت چیزی از آن بر جا نمینهاد مگر آن را ریزهریزه میکرد» سوره ذاریات، آیه ۴۱-۴۲.
- ↑ «و در ثمود (نیز نشانهای است) هنگامی که به آنان گفته شد تا زمانی (اندک از زندگی) برخوردار شوید. و از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند، پس آذرخش (آسمانی) آنان را در حالی که خود مینگریستند فرو گرفت. و نه یارای ایستادن و نه توان دفاع داشتند» سوره ذاریات، آیه ۴۳-۴۵.
- ↑ «و پیش از آن، قوم نوح را (نابود کردیم) که قومی بزهکار بودند» سوره ذاریات، آیه ۴۶.
- ↑ «۴۷ و آسمان را با دستهایی (توانا) بنا نهادیم و بیگمان ما (آن را) گسترندهایم. و زمین را گسترانیدیم که نیکو گسترانندهایم. و از هر چیز دو جفت آفریدیم باشد که پند گیرید» سوره ذاریات، آیه ۴۷-۴۹.
- ↑ «پس، به سوی خداوند بگریزید که من از سوی او برای شما بیمدهندهای آشکارم. و با خداوند، خدایی دیگر منهید که من از سوی او برای شما بیمدهندهای آشکارم» سوره ذاریات، آیه ۵۰-۵۱.
- ↑ «بدینگونه برای کسانی که پیش از آنان بودند، هیچ پیامبری نیامد مگر اینکه گفتند: او جادوگر یا دیوانه است. آیا یکدیگر را بدان سفارش کردند؟ (نه) بلکه آنان قومی سرکش بودند. پس، از آنان روی بگردان که سزاوار سرزنش نیستی. و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است» سوره ذاریات، آیه ۵۲-۵۵.
- ↑ «۵۶ و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند. از آنان هیچ رزقی نمیخواهم و نمیخواهم که مرا خوراک دهند. بیگمان این خداوند است که بسیار روزیبخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۶-۵۸.
- ↑ «و به یقین کسانی را که ستم ورزیدند از عذاب بهرهای است همانند بهره یارانشان، از این روی (در آن) از من شتاب نخواهند» سوره ذاریات، آیه ۵۹-۶۰.
- ↑ «سوگند به بادهای ابرگستر،» سوره ذاریات، آیه ۱.
- ↑ «که (ابرهای) گرانبار را برمیدارند» سوره ذاریات، آیه ۲.
- ↑ «و سبک روانه میشوند» سوره ذاریات، آیه ۳.
- ↑ «و کار پخش (باران در سرزمینها) را انجام میدهند» سوره ذاریات، آیه ۴.
- ↑ «که بیگمان آنچه به شما نوید میدهند، راستین است» سوره ذاریات، آیه ۵.
- ↑ «و (روز) پاداش و کیفر، رخدادنی است» سوره ذاریات، آیه ۶.
- ↑ تفسیر الجلالین، المیزان.
- ↑ «سوگند به آسمان آراسته به راههای ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.
- ↑ «بیگمان شما در گفتاری گوناگونید» سوره ذاریات، آیه ۸.
- ↑ «که بیگمان آنچه به شما نوید میدهند، راستین است» سوره ذاریات، آیه ۵.
- ↑ «بیگمان این خداوند است که بسیار روزیبخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.
- ↑ ۵۲-۶۰.
- ↑ المیزان.
- ↑ ساختار سورههای قرآن.
- ↑ «اما پرهیزگاران در بوستانها و (کنار) چشمهسارانند» سوره ذاریات، آیه ۱۶.
- ↑ «آنچه را پروردگارشان به آنان داده است دریافت میدارند که آنان پیش از آن نیکوکار بودند» سوره ذاریات، آیه ۱۶.
- ↑ «آنان اندکی از شب را میخفتند» سوره ذاریات، آیه ۱۷.
- ↑ «و سحرگاهان آمرزش میخواستند» سوره ذاریات، آیه ۱۸.
- ↑ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ «و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است» سوره ذاریات، آیه ۵۵.
- ↑ «بیگمان این خداوند است که بسیار روزیبخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره ذاریات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص۲۲۸؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص۳؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۶۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳.
- ↑ الاتقان، ج ۱، ص۱۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۸؛ التمهید، ج ۱، ص۱۳۶.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص۲۲۸؛ المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۲۹۱.
- ↑ المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۲۹۱.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص۵.
- ↑ تاجالعروس، ج ۱۹، ص۴۲۶، «ذرو»؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۶۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۳۰؛ التحریر و التنویر، ج ۲۷، ص۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص۲۲۸.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۴، ص۳؛ المنیر، ج ۲۷، ص۵،۸ـ۹؛ تفسیر مراغی، ج ۲۶، ص۱۷۳.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۴، ص۳؛ المنیر، ج ۲۷، ص۵؛ تفسیر مراغی، ج ۲۶، ص۱۷۳.
- ↑ دشتی، سید حبیب، مقاله «ذاریات / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۳۱۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳.
- ↑ دشتی، سید حبیب، مقاله «ذاریات / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۳۱۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۳۶۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۳۰؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص۳ ـ ۴؛ فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۳۷۴ ـ ۳۳۷۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۳۶۴ ـ ۳۶۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۳۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۳۶۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۳۴؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۶۸ ـ ۳۶۹.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۳۷۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۳۷۳ ـ ۳۷۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۳۸ ـ ۲۴۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۳۸۱ ـ ۳۸۲.
- ↑ همان، ص۳۸۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۳۸۵؛ جوامع الجامع، ج ۴، ص۱۸۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص۲۴۳ ـ ۲۴۴؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۸۶.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۴، ص۱۸۵.
- ↑ دشتی، سید حبیب، مقاله «ذاریات / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۳۱۲.
- ↑ ثواب الاعمال، ص۱۱۵؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص۲۲۸؛ الصافی، ج ۵، ص۷۶.
- ↑ دشتی، سید حبیب، مقاله «ذاریات / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۳۱۵.