مبارزه با ربا در معارف و سیره نبوی
مقدمه
پیامبر اکرم (ص) مسلمانان را از اموری که موجب فساد اقتصادی میشد، نهی میکرد. آن حضرت برای پایه ریزی تمدنی انسانی - اسلامی، براساس حاکمیت عدالت و انصاف و در پرتو قوانین الهی بسیار کوشید. پیامبر، همواره مسلمانان را از ربا که از مهمترین عوامل انحطاط جوامع بشری است، باز میداشت و در فرصتهای گوناگون این خطر بزرگ را به آنها گوشزد میکرد. آن حضرت در نکوهش ربا فرموده است: «خدای بزرگ، رباخوار، ربادهنده و نویسنده و شاهد بر آن را لعن میکند»[۱]. و در سفارش به حضرت علی (ع) میفرماید: ای علی! با رباخوار دوستی مکن؛ زیرا او با خداوند به مبارزه برخاسته است که خداوند متعال میفرماید: اگر از رباخواری دست برنداشتید، پس به خدا و رسولش اعلان جنگ دهید[۲]. آن حضرت در سخنانی دیگر درباره ربا فرموده است: شبی که به معراج رفتم، افرادی را دیدم که شکمهایشان چون خانهای بود و در آنها مارهایی وجود داشت. از جبرئیل درباره آنها پرسیدم. گفت: «اینان رباخوارانند»[۳].
هر کس ربا بخورد، خداوند عزوجل به اندازه ربایی که خورده است، شکمش را از آتش دوزخ پر میکند و اگر از طریق ربا مالی به دست آورد، خدای متعال هیچ یک از اعمال او را نمیپذیرد و تا زمانی که قیراطی (کمترین مقدار) از مال ربا نزدش باشد، پیوسته خداوند و فرشتگان وی را نفرین میکنند[۴]. خداوند در آیاتی از قرآن نیز مسلمانان را از رباخواری نهی کرده است[۵]. این نهی به دلیل زیانهای جبران ناپذیر رباست. ربا، افزون بر اینکه موجب هلاکت و شقاوت اخروی فرد میشود، بر زندگی دنیایی وی نیز آثار منفی و زیانباری بر جای میگذارد.
برخی از آثار زیان بار ربا عبارتاند از:
- از دیدگاه عقل، ربا دشمن انصاف و در مقابل آن است؛ زیرا حس ایثار، تعاون و هم بستگی را در فرد تضعیف و خودخواهی و ثروتاندوزی را تقویت میکند.
- ربا، توازن و تعادل جامعه را برهم میزند و نظم و انتظام زندگی اجتماعی را از بین میبرد. زندگی انسانی بر اساس مبادله و معامله مردم با یکدیگر شکل میگیرد؛ معاملهای که به طرفین سود برساند، نه اینکه موجب رشد اقتصادی یک فرد و ضرر و تضعیف طرف مقابل شود. بنابراین، از آنجا که ربا موجب گسترش فقر در جامعه و در نتیجه، افزایش فساد اجتماعی و رنگ باختن معنویت میگردد، باید با آن به مبارزه برخاست.
- ربا، عامل زیاد شدن ثروت است. از اینرو، مکتب سرمایهداری، طرفدار جدی آن است تا از این راه طبقه ضعیف و نیازمند را استثمار کند. در حقیقت، اختلاف طبقاتی جامعهها موجب بروز آشفتگیها و جنگهای داخلی و خارجی میگردد[۶].
مواردی که به عنوان پی آمدهای زیان بار ربا به آن اشاره شد، موجب تزلزل ارکان تمدن میشوند. بنابراین، از بین بردن ربا در حقیقت، گامی استوار در راه تمدنسازی و گسترش آن است. از دیگر روابط ناسالم اقتصادی که پیامبر، مسلمانان را از آن نهی کرده، عبارتند از: فروش اسلحه به دشمنان دین است؛ پیامبر گرامی اسلام در این باره میفرماید: «ده گروه از این امت، به خداوند متعال کافر شدهاند که از جمله آنها فروشنده سلاح به کفار حربی است»[۷]. ازاین رو، مسلمانان از این کار نهی شدهاند که تقویت دشمنان دین، موجب تضعیف دین و دینداران میشود و خلاف دین و عقل است[۸].
مبارزه با ربا
از میان راههای نامشروع کسب ثروت، اسلام قاطعترین و شدیدترین برخورد را با ربا داشته است و همه مسلمانان را برای مبارزه علیه آن بسیج فرموده است. قرآن مجید به وسیله آیاتی مردم را با مفسدههای ربا آشنا و آن را تحریم کرده است. این آیات عبارتاند از:
- ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴾[۹].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۰].
- ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۱۱].
- ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ﴾[۱۲].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۱۳].
علامه طباطبائی مینویسد: در آیات مربوط به ربا بسیار شدّت به کار رفته و حتی لحن قرآن در «زنا»، «شرب خمر»، «قمار»، «ظلم» و حتی کشتن افراد بیگناه ملایمتر از رباست. دلیلش این است که فساد زنا و «قمار» و... از یک و یا چند نفر تجاوز نمیکند و آثار سوء آن بعضی از ابعاد زندگی را در بر میگیرد، مانند: فساد ظاهر اجتماع و اعمال ظاهری افراد، ولی آثار سوء ربا بنیان دین را خراب میسازد و آثار آن را به کلی از بین میبرد و نظام حیات را تباه میسازد و دین را به دست فراموشی میسپارد[۱۴].
علامه طباطبائی ذیل آیه ۳۹ روم مینویسد: کلمه «ربا» به معنای نمو مال و زیاد شدن مال است و بعد اشاره به علت این نامگذاری میکند که چرا ربا را ربا خواندند. بنابراین، مراد این است که مالی که شما به مردم دادهاید تا اموالتان زیاد شود، نه برای اینکه خدا راضی شود آن مال نزد خدا زیاد نمیشود و نمو نمیکند و ثوابی از آن عایدشان نمیشود. برای این که قصد قربت نداشتهاید[۱۵].
در اصطلاح فقهی ربا دو نوع است: ربای قرضی و ربای معاملی. ربای قرضی این است که کسی جنس یا پولی را به قرض بدهد بعد بیش از آنچه که قرض داده است بگیرد. نوع دیگر، ربای معاملی است که در آن قرض مطرح نیست، بلکه معاوضه در کار است. (معاوضه دو شیء هم جنس) در این نوع معامله اگر زیاده دریافت شود معامله ربوی میشود[۱۶].
رباخواری از قدیمیترین و زیانبارترین شیوههای افزایش ثروت ثروتمندان و اشراف اقوام مختلف بوده است. به گواهی تاریخ عرب قبل از اسلام، این روش افزایش ثروت که زشتترین و ظالمانهترین شکل تکاثرطلبی است، در سطحی وسیع در میان ثروتمندان عرب رواج داشت. حتی غالب یهودیان نیز که رباخواری در میان آنان تحریم شده بود، به رباخواری علاقه وافری داشتند و آن را یکی از اصلیترین منابع تحصیل ثروت و غارت دستمایههای محرومان و تهیدستان قرار داده بودند.
کارکرد و نقش و تأثیر رباخواری بدون هیچ شبههای به تشدید نابرابریهای مالی، فقر فزاینده اجتماعی و متعاقب آن به انواع فجایع و فسادهای اجتماعی منتهی میگشت. رویکرد و غایت برنامهریزی اقتصادی پیامبر در نظام اسلامی مدینه، عدالتگرایی بود. برای همین خداوند برای حصول به این هدف و ممانعت از استثمار محرومان و تشدید نابرابریها و شکافهای طبقاتی، تحریم ربا را از پایههای بنیادی اقتصاد جامعه اسلامی قرار داد. با عنایت به ریشههای عمیق رباخواری در اقتصاد یثرب و نفوذ این روش کسب درآمد در اجزای روابط اقتصادی، تحریم ربا نیز مانند بسیاری از قواعد و روشهای ریشهدار، باید به صورت تدریجی انجام میگرفت.
خداوند پیش از این در دوره مکی که اشراف رباخوار در پرتو مناسبات استثماری و نیز از طریق رباخواری به غارت درآمد تهیدستان میپرداختند، در آیه ۳۹ سوره روم، نخستین زمینه ذهنی را برای تحریم ربا فراهم کرده بود. خداوند ابتدا در آیه ۳۹ سوره روم، با پیامبر خود از ضرورت توجه به خویشاوندان، بینوایان و درماندگان و پرداخت حقوق حقّه آنان سخن میگوید و آنگاه در آیه بعد به بیارزش بودن سود حاصل از ربا میپردازد و خاطر نشان میسازد که هر گونه بخشش به نیازمندان از درآمدهای رباخواری، که در واقع از تعدّی به اموال مردم حاصل شده است، بیارزش است و نزد خداوند ثمری ندارد.
با آغاز دوره مدنی، زمانی که هنوز قانون تحریم نزول نیافته بود، تعدادی از مسلمانان برای تحصیل در آمد، نه تنها به رباخواری ادامه دادند، بلکه با افزایش سود به استثمار بیشتر مردم تهیدستی که از آنان ربا میگرفتند پرداختند. استمرار این روش امکان وارد آمدن آسیبهای بیشتری را به مردم محروم جامعه مدینه فراهم میکرد، مردمی که اکثر آنان تحت فشار شدید مالی قرار داشتند. در چنین شرایطی آیه ۱۳۰ سوره آل عمران نازل شد که با لحنی بسیار صریح رباخواری را روش درآمدی زشت شمرد و به تقبیح کسانی پرداخت که به اضعاف مضاف رباخواری میکنند[۱۷].
برخی مدعی شدهاند که این آیه فقط دریافت مضاعف در رباخواری را نکوهش کرده و تحریم قطعی ربا در سال هشتم با نزول آیات ۲۷۸-۲۷۵ سوره بقره صورت گرفته است. بنابراین، میتوان گفت که آیه مورد نظر گام دیگری بوده است در راستای زمینهسازی جدّیتر برای محدود کردن رباخواری در جامعه مسلمانان پس از نزول این آیات.
سرانجام پیامبر با دریافت آیات و فرامینی دیگر در سوره بقره به تحریم مؤکد رباخواری پرداخت و ریشه این فساد مالی و بهرهکشی را از میان مسلمانان برانداخت.
در تفسیر قمی، ذیل آیه ۲۷۵ سوره بقره، از امام صادق (ع) روایت آمده، که فرمود: پیامبر (ص) فرموده است: وقتی مرا شبانه به آسمان بردند، به مردمی بر خوردم که وقتی میخواستند برخیزند از بزرگی شکمهایشان نمیتوانستند، از جبرئیل پرسیدم: اینها کیانند؟ گفت: اینها آن کسانی هستند که در دنیا ربا میخوردند[۱۸]. در تفسیر عیاشی از امام صادق (ع) در مورد حال رباخواران در دنیا روایت شده که فرمود: «رباخوار از دنیا بیرون نمیرود، مگر این که به نوعی از جنون مبتلا خواهد شد»[۱۹] و در الدرالمنثور از پیامبر (ص) روایت آمده که فرمود: روز قیامت رباخوار دیوانه و شکم گنده محشور میشود، به طوری که پاهای خود را یکی یکی به زمین میکشد[۲۰]. و در وسائل الشیعه، روایت شده که: «گناه رباخواران هفتاد بار زنای با مادر است»[۲۱].
در مجموع در قرآن آیههای فراوانی در مورد ربا آمده است؛ زیرا ربا اصل تجارت جاهلیّت را شکل داده بود، همچنین قرآن برای ریشه کن ساختن رباخواری توسط پیامبر (ص) حکم تحریم ربا را در چهار مرحله بیان کرد.
با توجه به فقدان گرایشهای قانون به تحریم رباخواری در فرهنگ و قوانین بشری و آلودگی یهودیان به رباخواری در جامعه مدینه، آنچه از لحاظ تاریخی در شناخت ماهیت انسانی آیین اسلام و رویکردهای مردمی پیامبر اسلام (ص) به زندگی اقتصادی و اجتماعی اهمیت بسیاری دارد آن است که میبینیم پیامبر (ص) آشکارا سیاستهای اقتصادی خود را در راستای بهسازی اقتصاد محرومان و علیه فساد اشراف و مال اندوزان به اجرا در میآورد.
این سیاست نه تنها از لحاظ قانونی، نقطه (عطفی) در حیات بشری است، بلکه برای شناخت شخصیت پیامبر نیز اهمیت بسیاری دارد. تحریم ربا از طرف پیامبر (ص) به وضوح عدم ارتباط کامل اندیشهها و افکار را، با ارزشهای حاکم بر جامعه زمان خود، بهویژه با ارزشهای اشرافی نشان میدهد. آن حضرت در مورد اثرات زیانبار ربا میفرمود که ربا آن قدر اثرات زیانبار دارد که خداوند رباخوار را کسی معرفی میکند که به جنگ با خدا و رسول آمده است. در حقیقت رباخوار تهدیدکننده تمام ارزشهای الهی است و بدین ترتیب اسلام رباخواری را نسخ کرد و رباخواران را اهل جهنم دانست[۲۲].
منابع
پانویس
- ↑ امالی صدوق، ص۳۴۶.
- ↑ مهدی مهریزی و علی صدرائی خویی، میراث حدیث شیعه، ج۲، ص۴۶، ح۱۸۹.
- ↑ کنز العمال، ج۴، ص۱۱۷، ح۹۷۶۶.
- ↑ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۲۸۵.
- ↑ نک: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾ «آنان که ربا میخورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمیخیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان میگویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴾ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید * و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۸-۲۷۹؛ ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾ «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
- ↑ جواد شفایی، ربا از نظر دینی و اجتماعی، ص۲۸ - ۳۰.
- ↑ خصال، ج۲، ص۴۵۱.
- ↑ صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصههای تمدن نبوی، ص ۸۹.
- ↑ «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
- ↑ «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
- ↑ «آنان که ربا میخورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمیخیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان میگویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
- ↑ «خداوند ربا را کاستی میدهد و صدقات را افزایش میبخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۶۲۸.
- ↑ المیزان، ج۱۶، ص۲۷۷.
- ↑ شهید ثانی، شرح لمعه، ج۳، ص۴۳۷.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۳۲۰.
- ↑ تفسیر قمی، ج۱، ص۹۳.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ الدر المنثور، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۷.
- ↑ میرحسینی و فلاح، شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی، ص ۲۰۷.