فضائل امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از فضیلت امام علی)

امام علی (ع) از شخصیت‌های نادر تاریخ است که فضائل بسیاری برای ایشان بیان شده است؛ زیرا همۀ ارزش‌های انسانی در حد اعلی و به طور هماهنگ در او رشد کرده بود. هرچند پیامبر نبود اما از بسیاری از انبیاء افضل بود. شأن نزول آیات و روایات فراوانی درباره آن حضرت است مانند آیه ولایت؛ آیه تطهیر؛ آیه اکمال دین؛ حدیث غدیر؛ حدیث منزلت و حدیث ثقلین و... .

مقدمه

حکیمان در حکمت علی(ع)، عارفان در عبودیت علی(ع)، شجاعان در شجاعت علی(ع)، سیاست‌مداران در سیاست‌مداری و عدالت علی(ع)، اندیشمندان و دانش‌وران در دانش و علم علی(ع)، سخنوران و خطیبان در بیان علی(ع) در شگفت هستند. از رهگذر این شگفتی، دانشمندان و عالمان هر عصری در شخصیت ممتاز او آثار پرشماری نگاشته‌اند. آن حضرت درباره شخصیت خود و ناتوانی روزگار از شناختن خویش فرمود: «فردا روزهای مرا می‌بینید و ویژگی‌های ناشناخته من برایتان آشکار می‌شود»[۱]. بنابراین، هرچه زمان بگذرد جلوه‌های بیشتری از شخصیت والای علی(ع) آشکار می‌شود.

مقام و منزلت امام علی(ع) نزد رسول خدا(ص) بر هیچ انسان آزادهای پوشیده نیست. آن حضرت چنان مورد توجه رسول خدا(ص) بود که حتی هنگام نزول وحی نیز همراه او بود[۲] و می‌شنید آنچه را رسول خدا(ص) می‌شنید و می‌دید آنچه را رسول خدا(ص) می‌دیدید[۳]. امیرمؤمنان(ع) خود در خطبه قاصعه به مقام و منزلت خود نزد پیامبر چنین اشاره کرده است: شما می‌دانید من را نزد رسول خدا(ص) چه جایگاهی است و خویشاوندی‌ام با او در چه نسبت است. آنگاه که کودک بودم من را در کنار خود نهاد، بر سینه خویش جا داد، در بستر خود خوابانید، چنان‌که تنم را به تن خویش می‌سود و بوی خوش خود را به من می‌بویانید و گاه بود که چیزی را می‌جوید، سپس آن را به من می‌خورانید. از من دروغی در گفتار نشنید و خطایی در کردار ندید[۴]. در یک کلام، آن حضرت در تبیین جایگاه خود با رسول خدا(ص) چنین فرمود: «كَالصِّنْوِ مِنَ الصِّنْو»[۵]؛ «من و پیامبر(ص) مانند دو درخت از یک ریشه‌ایم»[۶].

امام علی (ع) از شخصیت‌های نادر تاریخ است که می‌توان او را انسان کامل دانست، زیرا همۀ ارزش‌های انسانی در حد اعلی و به طور هماهنگ در او رشد کرده است[۷]. در هر برهۀ تاریخ یکی از کمالات انسانی در وجودش رخ می‌نماید. هنگامی که خلوت شب فرا می‌رسد هیچ عارفی در مناجات و راز و نیاز به پای او نمی‌رسد. در حال عبادت چنان گرم عشقبازی شده و عشق الهی چنان در وجودش شعله می‌کشد که گویی در این عالم نیست. آن‌چنان در محراب عبادت می‌گرید و به خود می‌پیچد که کسی نظیرش را ندیده است. اما هنگامی که روز فرا می‌رسد گویی آن شخص نیست. چهره‌اش همواره خندان و شکفته است. حتی در میدان جنگ نیز چهره‌اش خندان است. تعبیر جامع اضداد بودن، صفتی است که علی (ع) از هزار سال پیش با آن شناخته شده است. سخنان او نیز هر کدام دنیایی است. گاهی در دنیای عبّاد است، گاهی در دنیای زهّاد، گاهی در دنیای فلاسفه سخنوری می‌کند، گاهی در دنیای عرفا، گاهی در دنیای سربازان و گاهی در دنیای حکام عادل. او هم، اندیشه‌ای عمیق و فیلسوفانه دارد و هم، عواطفی رقیق و سرشار[۸].

هرچند پیامبر نبود اما از بسیاری از انبیاء افضل بود[۹]. حتی علمای اهل سنت معتقدند دربارۀ فضائل هیچ یک از اصحاب پیامبر (ص) همچون امام علی (ع) روایت نقل نشده است[۱۰]. در کتابخانه شخصی ابن شهر آشوب (قرن هفتم) هزار عنوان کتاب درباره فضائل و مناقب حضرت موجود بوده است[۱۱].

سعد بن ابی وقاص ـ که از مخالفان امیر المؤمنین است ـ هنگامی که معاویه از او خواست از علی (ع) بد بگوید، گفت: هر گاه من به یاد سه نقطه نورانی و حساس از زندگانی علی (ع) می‌افتم، از صمیم دل آرزو می‌کنم، ای کاش این سه فضیلت به من اختصاصداشت و آنها عبارت‌اند از:

  1. روزی که رسول خدا (ص) به علی (ع) گفت: "تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد بود"،
  2. در جریان خیبر فرمود: "پرچم را فردا به کسی می‌سپارم که او خدا و رسولش را دوست می‌دارد و خدا و رسول هم او را دوست می‌دارند و او فاتح خیبر است و به جنگ پشت نمی‌کند"،
  3. پیامبر (ص) در روز مباهله با مسیحیان نجران علی (ع)، فاطمه (س) و حسن و حسین (ع) را دور خود جمع کرد و به درگاه الهی عرض کرد: "پروردگارا! اینان اهل بیت من‌اند"[۱۲].[۱۳]

امام علی در قرآن

هرچند نام حضرت علی (ع) به صراحت در قرآن نیامده است، امّا آیات متعدّدی در شأن او و عملکرد خاصّ آن حضرت، یا دربارۀ ولایت، یا اهل بیت نازل شده که آن حضرت را هم شامل می‌شود[۱۴]. به اعتقاد مفسران مقدار آیاتی که درباره امیر المؤمنین (ع) نازل شده است، درباره هیچ کس دیگر نازل نشده است، برخی از این آیات عبارت است از:

آیه ولایت

نقل شده روزی ابن عباس کنار چاه زمزم نشسته بود و از رسول خدا (ص) حدیث نقل می‌کرد. مردی که صورتش را با دستار خود پوشانده بود نزدیک او آمد و هرگاه که ابن عباس می‌گفت رسول خدا (ص) چنین فرمود او هم می‌گفت رسول خدا (ص) چنین فرمود؛ ابن عباس به او گفت: "تو را به خدا سوگند می‌دهم خودت را معرفی کن". او دستار خود را از صورتش کنار زد و گفت: "ای مردم! هر کس مرا می‌شناسد، که می‌شناسد و آنان که نمی‌شناسد، خودم را معرفی می‌کنم. من جندب پسر جناده، ابوذر غفاری از یاران رسول خدا (ص) در جنگ بدر هستم. از آن حضرت با دو گوشم شنیدم و با چشم‌هایم دیدم که اگر غیر از این باشد، کر و کور باشم که فرمود: "علی پیشوای نیکوکاران و کشنده کافران است؛ هر کس او را کمک کند پیروز است و آنکه او را خوار کند، ذلیل و بیچاره شود". بدانید که روزی از روزها هنگام ظهر برای اقامه نماز در مسجد، نزد رسول خدا (ص) بودم. مردی نیازمند به مسجد وارد شد و تقاضای کمک کرد ولی هیچ کس به وی کمکی نکرد. علی که در همان لحظه مشغول نماز و در حال رکوع بود، دست راستش را که انگشتری در یکی از انگشتانش بود جلو آورد تا آن را به مرد نیازمند هدیه کند و مرد فقیر انگشتر را در آورد. پیامبر اکرم (ص) این کار را دید و پس از پایان یافتن نماز او دست به دعا بلند کرد و فرمود: "خداوندا! برادرم موسی از تو تقاضا کرد تا به وی سعه صدر و گشایش در امور و بیانی رسا و شیوا و جانشینی برادرش هارون را عطا فرمایی و تو ای خدا درخواستش را پذیرفتی، و اکنون من، پیامبر و فرستاده و برگزیده‌ات، از تو می‌خواهم تا شرح صدر و آسان شدن کارهایم را به من مرحمت فرمائی و نیز برادرم علی را وزیر و جانشین من قرار دهی تا همراه و کمک من در کارها و پشتیبان رسالتم باشد". هنوز سخن رسول خدا (ص) تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را به امر خداوند بر وی تلاوت کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱۵].[۱۶]

ابن‌شهرآشوب می‌نویسد: این کار امام علی (ع) که سائل از او صدقه طلب کرد و او انگشتر خود را داد و آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ... نازل شد در صدقات، مثل شده است و در دعا گفته می‌شود: خدا از او قبول کند؛ همان‌گونه که توبه آدم و قربانی ابراهیم و حج مصطفی را قبول کرد[۱۷].

آیه تطهیر

شهر بن حوشب روایت کرده است: روزی برای احوالپرسی نزد ام سلمه، همسر پیامبر (ص) رفتم. از او پرسیدم: "ای امّ المؤمنین، نظر شما درباره آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۸] چیست؟" ام سلمه گفت: "من و رسول خدا (ص) در محل خواب خود خوابیده و یک کساء خیبری را در زیر خود انداخته بودیم. در این حال، خدمتکار وارد اطاق شد و گفت: "علی (ع) و فاطمه (س) به همراه حسن و حسین (ع) بیرون خانه هستند و می‌خواهند شما را ببینند". پیامبر (ص) به من گفت: "برخیز و از اهل بیت من فاصله بگیر". برخاستم و در گوشه‌ای نشستم. پیامبر (ص) به آنها اجازه ورود داد و آنها وارد شدند. ایشان زهرا (س) را بوسید و به آغوش کشید و سپس علی (ع) را بوسید و به آغوش گرفت و سپس حسن و حسین (ع) را که بچه‌های کوچکی بودند به سینه خود چسبانید. آنگاه فاطمه (س) ظرفی را آورد که در آن حلوا بود و نزد پیامبر (ص) گذاشت. رسول خدا (ص) ظرف را پیش کشید و همگی از آن خوردند. سپس پیامبر (ص) زهرا (س) را در کنار علی (ع) نشانید و حسن و حسین (ع) را در کنار فاطمه (س) نشانید و چون هوا سرد بود، رسول خدا (ص) پاهای خود را در میان پاهای علی و فاطمه (ع) داخل کرد، آنگاه پارچه‌ای را که روی خود می‌انداختیم گرفت و آن را برگرداند و با آن کساء آنان را پوشانید. سپس با دست چپ دو طرف پارچه (کساء) را گرفت و دست راست را به آسمان گرفت و فرمود: "خدایا اینها اهل بیت من هستند. هر گونه ناپاکی و پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاک گردان". این را سه مرتبه گفت. سپس در ادامه فرمود: "چنانکه اسماعیل و اسحاق و یعقوب را از پلیدی دور و آنها را پاک کردی و چنانکه خاندان لوط و آل عمران و هارون را پاک کردی؛ خدایا اینها آل محمد هستند پس درود و برکات خود را بر آل محمد قرار بده چنانکه بر آل ابراهیم قرار دادی که همانا تو سزاوار ستایش و صاحب عظمت هستی". من که در آستانه در ایستاده بودم، گفتم: ای رسول خدا، آیا من هم از اهل بیت تو هستم؟ و کساء را بلند کردم تا در کنار آنها قرار گیرم؛ اما رسول خدا کساء را از دست من کشید و فرمود: "نه! تو همسر پیامبر و بر خیر و نیکی هستی و اهل بیت من اینها هستند". و نفرمود که تو از اهل بیت من هستی که اگر چنین می‌فرمود، به درستی که این افتخار برای من از آنچه خورشید بر آن می‌تابد، بهتر بود. سپس این آیه در شأن پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) نازل شد"[۱۹].

و از ابو حمراء روایت شده است: هفت یا هشت ماه خدمتگزار پیامبر اکرم (ص) بودم و به خدا قسم در تمام این مدت می‌دیدم که رسول خدا به هنگام نماز صبح از منزل خارج می‌شد و با دست، دو طرف چهارچوب در خانه علی (ع) را می‌گرفت و می‌فرمود: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ». سپس می‌فرمود: "وقت نماز است، خدا با لطف خود با شما رفتار کند". و این آیه را می‌خواند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۲۰]؛ سپس به مسجد خودش می‌رفت[۲۱].[۲۲]

آیات دیگر

  1. انفاق امام علی (ع) در شب و روز و آشکار و نهان: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً[۲۳].
  2. خوابیدن در بستر پیامبر در شب هجرت: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ[۲۴].
  3. آیه تبلیغ ولایت او در غدیر خم: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ[۲۵].
  4. تکمیل دین پس از ابلاغ امامتش در غدیر خم: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ[۲۶] و...[۲۷].

همچنین برخی تعابیر در آیات قرآن به وجود علی (ع) و امامان تفسیر شده که در تفاسیر روایی آمده است، از قبیل تعابیر امام مبین، سابق بالخیرات، امانت، بئر معطّله و قصر مشید، طوبی، وسیله، آل‌یاسین، کلمات، کلمة التقوی و...[۲۸].[۲۹]

امام علی در حدیث

احادیثی که پیامبر اکرم (ص) درباره امیرالمؤمنین (ع) فرمودند درباره هیچ کس دیگر نفرموده است. مانند حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث ثقلین و مانند: پیامبر (ص) فرمود: « الْحَقُ‏ مَعَ‏ عَلِيٍ‏ وَ عَلِيٌ‏ مَعَ‏ الْحَقِ»[۳۰]، در جای دیگر فرموده: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ إِيمَانٌ‏ وَ بُغْضُهُ‏ كُفْر»[۳۱]، هم چنین فرمود: «عَلِيٌ‏ قَسِيمُ‏ الْجَنَّةِ وَ النَّار»[۳۲] در سخن دیگری فرمود: «حَرْبُ عَلِيٍّ حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُ عَلِيٍّ سِلْمُ اللَّهِ»[۳۳] و فرمود: «حِزْبُ عَلِيٍّ حِزْبُ اللَّهِ وَ حِزْبُ أَعْدَائِهِ حِزْبُ الشَّيْطَانِ»[۳۴] و فرمود: «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ»[۳۵].[۳۶]

علی (ع) اولین مسلمان بود که پیامبر اسلام (ص) درباره ارزش ایمان او می‌فرماید: "اگر آسمان‌ها و زمین در یک کفه جای گیرند و ایمان علی در کفه دیگر، بی‌گمان ایمان او سنگین‌تر است"[۳۷] همچنین جزء اولین پیشگامان در نماز بود و چند سال، جز خدیجۀ کبری و علیّ مرتضی همراه پیامبر کسی نماز نمی‌خواند[۳۸].[۳۹]

علی از زبان پیامبر

  1. علی (ع) بهترین بشر: از حذیفة بن یمان نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمودند: "علی بهترین بشر است و هر کسی آن را انکار کند به یقین کافر است"[۴۰].
  2. حدیث پرنده بریان شده: این فضیلت امیرالمؤمنین (ع) از تعداد زیادی از صحابه رسول خدا (ص) و تابعین در کتب معتبر شیعه و سنی نقل شده است. به طور نمونه، نسائی به سند صحیح از انس بن مالک نقل می‌کند که گفت: پرنده‌ای (کباب شده) نزد رسول خدا (ص) بود؛ آن حضرت فرمود: "خدایا محبوب‌ترین بنده‌ات را نزد من بفرست تا با من از این پرنده (کباب شده) بخورد". در این هنگام ابوبکر آمد، رسول خدا (ص) به او اجازه ورود نداد؛ بعد از او عمر آمد؛ پیامبر پیامبر اکرم (ص) به او نیز اجازه ورود نداد، (اما همین که امیرالمؤمنین) علی (ع) آمد، رسول خدا (ص) به ایشان اجازه ورود دادند (و باهم از آن پرنده خوردند)[۴۱].
  3. تقسیم‌کننده بهشت و دوزخ: رسول خدا (ص) بارها امام علی (ع) را چنین ستوده‌اند؛ از عبدالله بن عباس نقل شده که رسول خدا (ص) فرمودند: "... ای گروه مردم! همانا علی تقسیم‌کننده جهنم (نار) است؛ کسی که باور و دوست او باشد به آتش وارد نخواهد شد و کسی که دشمن او باشد از آن نجات نخواهد یافت. همانا او تقسیم‌کننده بهشت است؛ کسی که دشمن او باشد به آن وارد نخواهد شد و کسی که دوست او باشد از آن محروم نخواهد شد". اباصلت هروی نقل کرده است که روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: "یا اباالحسن، ما را آگاه ساز که به چه علت پدرت امیرالمؤمنین تقسیم‌کننده بهشت و جهنم خوانده شده؟ این مطلب فکر مرا مشغول ساخته است". امام رضا (ع) به او فرمودند: "ای مأمون آیا تو از پدرت و او از پدرانش از ابن عباس نقل نکرده‌اید که گفت از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمودند: حب علی ایمان و دشمنی با علی کفر است؟" مأمون پاسخ داد: "آری"؛ حضرت فرمودند: "پدرم تقسیم‌کننده بهشت و دوزخ است، زیرا ملاک ایمان و کفر افراد، حب و بغض ایشان است"[۴۲].
  4. اعطای پرچم: در روایت‌های متعدد و دارای سند صحیح نقل شده است که در جنگ خیبر رسول خدا (ص) پرچم را برای جنگ با اهل خیبر به دست ابوبکر دادند اما او شکست خورد؛ بار دوم رسول خدا عمر را فرستاد که وی نیز با شکست بازگشت. پس رسول خدا (ص) فرمودند: "فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خداوند به دست او ما را پیروز می‌کند و او خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند". وقتی صبح شد حضرت فرمودند: "علی را صدا بزنید". در پاسخ گفتند: "چشمان او درد می‌کند"؛ حضرت] فرمودند: "او را صدا بزنید". زمانی که علی (ع) آمد رسول خدا (ص) از آب دهان خود بر چشمان ایشان مالید و فرمود: "خدایا سردی و گرمی را از چشمان او دور گردان". سپس پرچم را به او سپرد و او نزد رسول خدا بازگشت در حالی که قلعه خیبر را فتح کرده بود[۴۳]. قاضی عضدالدین ایجی ـ از متکلمان اهل تسنن ـ این واقعه را این‌گونه نقل می‌کند: بعد از اینکه رسول خدا (ص) ابوبکر و عمر را به میدان جنگ فرستاد و آنها شکست خورده و فرار کردند، فرمود: "فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند؛ شخصی که حمله‌کننده است و اهل فرار از جنگ نیست". سپس روز بعد، آن حضرت، پرچم را به دست علی (ع) داد[۴۴].[۴۵]

جامع اضداد و واجد تمام زیبایی‌ها

امام علی (ع) از شخصیت‌های نادر تاریخ است که می‌توان او را انسان کامل دانست، زیرا همه ارزش‌های انسانی، در حد اعلی و به‌طور هماهنگ در او رشد کرده است؛ یعنی هر سه شرط انسان کامل را دارا است[۴۶]. در هر برهه تاریخ یکی از کمالات انسانی در وجودش رخ می‌نماید. هنگامی که خلوت شب فرا می‌رسد هیچ عارفی در مناجات و راز و نیاز به پای او نمی‌رسد. در حال عبادت چنان گرم عشق‌بازی شده و عشق الهی چنان در وجودش شعله می‌کشد که گویی در این عالم نیست. آن‌چنان در محراب عبادت می‌گرید و به خود می‌پیچد که کسی نظیرش را ندیده است. اما هنگامی که روز فرا می‌رسد گویی آن شخصنیست. چهره‌اش همواره خندان و شکفته است. حتی در میدان جنگ نیز چهره‌اش خندان است.

تعبیر جامع اضداد بودن صفتی است که علی (ع) از هزار سال پیش با آن شناخته شده است. سخنان او نیز هر کدام دنیایی است. گاهی در دنیای عبّاد است و گاهی در دنیای زهّاد، گاهی در دنیای فلاسفه سخنوری می‌کند و گاهی در دنیای عرفا، گاهی در دنیای سربازان و گاهی در دنیای حکام عادل. او هم اندیشه‌ای عمیق و فیلسوفانه دارد و هم عواطفی رقیق و سرشار[۴۷].[۴۸]

افضلیت نسبت به برخی انبیا

امام علی (ع) نه تنها گوی سبقت را در میدان فضیلت از تمام صحابه رسول خدا ربوده، بلکه از بسیاری از انبیا نیز افضل است. او انبوهی از مکنونات و معارف غیبی را می‌دانست که بسیاری از پیامبران پیشین نمی‌دانستند. البته او پیامبر نبود، یعنی امر جدیدی که هیچ پیامبری حتی حضرت رسول (ص) نفرموده باشد، ندارد[۴۹].

فصاحت و بلاغت

فصاحت و بلاغت حیرت‌انگیز امیرمؤمنان (ع)، قدرت تهییج کلام او، تحلیل‌های فنی او از مباحث، حیرت بسیاری از بزرگان ادبیات عرب را برانگیخت[۵۰].[۵۱]

کتمان فضائل علی

یکی از راه‌های مقابله امویان و معاویه با امیرالمؤمنین (ع)، کتمان فضائل خاندان عصمت و مناقب اهل بیت و جلوگیری از نقل روایات دربارۀ علی (ع) و آل علی بود. اوج سیاست کتمان و منع، در زمان معاویه بود که به جلوگیری از نشر فضائل علی (ع) اکتفا نکرد، بلکه لعن و سب علی (ع) را در برنامه‌های تبلیغی و فرهنگی خود قرار داد[۵۲].[۵۳]

منابع

پانویس

  1. «غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي وَ يَكْشِفُ لَكُمْ عَنْ سَرَائِرِي»، سیدرضی، نهج البلاغه، کلام ۱۴۹.
  2. سیدرضی، نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۱۲۲، ص۱۷۸.
  3. سیدرضی، نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۱۹۱، ص۳۰۰.
  4. سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه)، ترجمه شهیدی، ص۲۲۲.
  5. سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۴۴.
  6. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۲۲.
  7. ر.ک: مطهری مرتضی، انسان کامل، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص۱۱۳.
  8. ر.ک: مطهری مرتضی، انسان کامل، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص۱۲۴؛ و جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار ج ۱۶، ص۲۱۸؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت ص۲۱ ـ ۲۶.
  9. ر.ک: مطهری مرتضی، خاتمیت، ص۷۲.
  10. تهذیب التهذیب‌، ج ۷ ص۳۳۹.
  11. ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۲۱۶.
  12. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰.
  13. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۱۵ -۱۱۶.
  14. ر.ک: شهید قاضی نور اللّه در «احقاق الحق» ج ۲ و ۳ حدود ۸۴ آیه را نقل می‌کند که دربارۀ علی است و منابع آنها را از کتب اهل سنت می‌آورد. نیز در «پرتوی از فضائل امیر المؤمنین در قرآن» ابو الحسن مطلبی حدود ۱۶۰ مورد از آیات قرآن که دربارۀ علی و اهل بیت است، براساس روایات معرفی شده است نیز «فضائل الخمسه من الصحاح السته» ج ۱ ص۲۶۵.
  15. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  16. مناقب علی بن ابی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی (ع)، ابن مردویه اصفهانی، ص۲۹۳، ح۴۶۰؛ تفسیر الثعلبی، ج۴، ص۸۰؛ التفسیر الکبیر، رازی، ج۱۲، ص۲۶؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۳۰ - ۲۲۹؛ مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (ص)، محمد بن طلحه شافعی، ص۱۷۰؛ الفصول المهمة فی معرفة الائمه، ابن صباغ مالکی، ج۱، ص۵۷۹. البته طبق نظر استاد یوسفی غروی، نزول سوره مائده در عصر روز عرفه در حجة الوداع و صدقه دادن انگشتری نیز در مسجد الحرام و در همان حجة الوداع بوده است که به آن در نقل ماجرای غدیر خم اشاره شد.
  17. مناقب آل أبی طالب، ج۱، ص۳۵۳.
  18. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  19. تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۶۷؛ تفسیر فرات کوفی، فرات بن ابراهیم کوفی، ص۳۳۲؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین (ع)، محمد بن سلیمان کوفی، ج۲، ص۱۲۴.
  20. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  21. مناقب الامام امیرالمؤمنین، محمد بن سلیمان کوفی، ج۲، ص۱۷۴.
  22. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۰۳-۲۰۶.
  23. «آنان که دارایی‌های خود را در شب و روز پنهان و آشکار می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.
  24. «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  25. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
  26. سوره مائده، آیه ۳.
  27. ر.ک: «دانشنامۀ امام علی» (ع)، ج ۱۰ مقالۀ «امام علی در قرآن» علامه عسکری، «شواهد التنزیل» ابن رویش، «آیات الفضائل» سیّد محمّد حسینی بهارانچی «علی فی الکتاب و السنّه» حسین شاکری، «نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار»، ج ۲۰، «سیمای امام علی در قرآن»، حسکانی ترجمه یعقوب جعفری، «احقاق الحق» ج ۲ و ۳، «آیات الأئمّه»، محمّد علی حسنی لاریجانی «پرتوی از فضائل امیر المؤمنین در قرآن» ابو الحسن مطّلبی، «آیات الولایه» سید باقر محمّدی نسب، «دلائل الصدق» ج ۲، نیز تفسیر «البرهان» و «نور الثقلین».
  28. روایاتی درکتاب «معانی الأخبار»، به ترتیب در صفحات ۹۵،۱۰۵،۱۰۸،۱۱۱،۱۱۲،۱۱۶،۱۲۲،۱۲۵، و ۱۲۶، نیز بحار الأنوار، ج ۳۵ و ۳۶.
  29. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۱۲.
  30. ینابیع المودة، ص۹۰.
  31. ینابیع المودة، ص:۹۰.
  32. ینابیع المودة، ص:۹۰.
  33. امام صادق و مذاهب چهارگانه، ج۳، ص۲۷-۲۸ و ۴۶.
  34. امام صادق و مذاهب چهارگانه، ج۳، ص۲۷-۲۸ و ۴۶.
  35. کنز العمال، ج۲، ص۲۰۱؛ ر.ک: جهان‌بینی اسلامی، ج۴، ص۴۱.
  36. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۰۱-۱۰۲.
  37. فضائل الخمسة، ج ۱ ص۲۳۱.
  38. «وَ لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا»؛ نهج البلاغه، خطبه ١٩٢.
  39. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۹۸؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۵۷۱-۵۸۶؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱؛ فرهنگ شیعه، ص۹۸.
  40. حدیث خیثمة، خیثمة بن سلیمان، ص۲۰۱؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۳، ص۴۹۳.
  41. خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)، نسائی، ج۱، ص۲۹.
  42. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۱، ص۹۲.
  43. صحیح البخاری، بخاری، ج۴، ص۲۰.
  44. کتاب المواقف، عضدالدین الایجی، ج۳، ص۶۲۶.
  45. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۰۷-۲۰۹.
  46. مطهری مرتضی، انسان کامل، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص۱۱۳.
  47. مطهری مرتضی، انسان کامل، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص۱۲۴؛ و جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار ج ۱۶، ص۲۱۸.
  48. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۲۱ ـ ۲۶.
  49. خاتمیت، ص۷۲.
  50. شرح آن در دفتر «گوهری به نام نهج البلاغه» از مجموعه چلچراغ حکمت آمده است و به منظور پرهیز از تکرار، از بررسی آن خودداری می‌کنیم.
  51. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۲۱ ـ ۲۶.
  52. نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص۱۱ و ۱۷
  53. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۱۰.