مذهب زیدیه در تاریخ اسلامی
مقدمه
عصر دوم عباسی سرشار از حرکتهای سیاسی و دینی است که تأثیری دیرپا در تاریخ آن عصر و دورانهای بعدی داشتند. شیعه به حرکاتی دست زد که به جدایی بسیاری از بخشهای حکومت و انتشار اصول شیعه، بهویژه اسماعیلیه و قرامطه منجر شد. تلاشهای اسماعیلیه با ایجاد حکومت فاطمیان در سرزمین مغرب، در کنار ایجاد حکومت علویان زیدی در طبرستان به بار نشست. شاخصه دوران متوکل سختگیری بر عموم شیعه است. وی متأثر از دیدگاه وزیرش عبیدالله بن یحیی بن خاقان بود. این وزیر به تنفر - از این گروه - مسلمانان شهره بود[۱].
زیدیه در دوران مستعین به حرکتهایی متعدد در برابر حکومت مرکزی دست زدند که شاید بارزترین آنها، شورش یحیی بن عمر بن یحیی بن حسین بن زید در کوفه باشد. قیام او رابطهای مستقیم با بهبود اوضاع مادی او داشت[۲]. یحیی عدهای از اعراب و گروهی از ساکنان کوفه را به گرد خود جمع کرد و بعد از حمله، وارد شهر کوفه شد و به دعوت برای «رضا من آل محمد» پرداخت[۳]؛ اما حرکت وی پیروز نشد؛ زیرا فرمانده عباسی حسین بن اسماعیل بن ابراهیم بن مصعب با او درگیر و بر او چیره شد و یحیی در جنگ به قتل رسید[۴].
حرکت زیدی دیگری که از خود اثر بر جای گذاشت، قیام حسن بن زید بن محمد بن اسماعیل در طبرستان در رمضان ۲۵۰ ق. / تشرین اول ۸۶۴ م. بود. کارکرد بد استانداران عباسی در آن منطقه، علت آشکار قیام او بود. این مسأله ساکنان آنجا را به دامن علویان انداخت و با او بیعت کردند؛ همان گونه که رؤسای دیلم چنین نمودند و به او لقب «داعی الخلق الی الحق» یا «داعی کبیر» دادند. وی در مدت سه سال بر همه طبرستان و قسمتهایی مهم از دیلم و ری استیلا یافت. علویان حجاز، شام و عراق، بعد از این که شهرتش فراگیر و قوی شوکت شد، به دور او حلقه زدند[۵].[۶]
زیدیه
فرقه زیدیه، بعد از قیام و شهادت زید بن علی بن الحسین(ع) در کوفه پدید آمد. پس از شهادت زید، ضعفای پیروانش «عجلیه» نامیده شدند. آنها اصحاب هارون بن سعید عجلی کوفی بودند. از فرقههای مهم زیدیه، «بتریه» هستند. زیدیه بتریه، اصحاب کثیر نواء و حسن بن صالح بن حی و سالم بن ابی حفصه و حکم بن عتیبه و سلمة بن کهیل و ابوالمقدم ثابت حداد بودند. اینها کسانی هستند که اول، مردم را دعوت به حکومت امیرمؤمنان علی(ع) نموده و سپس آن را با ولایت ابوبکر و عمر مخلوط کردند. به همین جهت در نزد عامه (اهل تسنن) بهترین اصناف شیعه، زیدیه هستند. بتریه، علی(ع) را تفضیل میدهند و خلافت ابوبکر را میپذیرند، ولی عثمان و طلحه و زبیر را مورد نقد قرار میدهند. آنها همچنین قائل به امام بودن هر کس از اولاد حضرت علی(ع) هستند که اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند. اقویای زیدیه، اصحاب ابوالجارود و ابوخالد واسطی و فضیل رسان و منصور بن ابی الاسود بودند. زیدیه که خود را حسینی میدانند، میگویند هر کس از افراد خاندان پیغمبر(ص) که دعوت به خدا کرد، مفترض الطاعه است. حضرت علی بن ابی طالب(ع) هم وقتی که مردم را به خدا دعوت کرد و کارش بالا گرفت، امام بود. پس از وی امام حسین(ع) در موقع قیام خویش امام بود و بعد از او زید بن علی بن الحسین(ع) مقتول در کوفه امام است و پس از وی یحیی بن زید بن علی(ع) مقتول در خراسان و بعد از او برادرش عیسی بن زید، و پس از وی محمد بن عبدالله بن حسن (محمد نفس الزکیه)[۷]. «شهرستانی» هم ضمن بیان مطالب پیش گفته در باب اعتقاد زید درباره امامت، اضافه میکند که زید، شاگرد «واصل بن عطا» رئیس معتزله بود که اعتقاد داشت جد زید، امیرالمؤمنین علی(ع) در جنگهایش با اصحاب جمل و شام بر یقینی از صواب نبود و یکی از دو طرف در این جنگها بر خطا بوده است. زید مذهب اعتزال را از او اخذ کرد و یارانش همه معتزلی شدند. از اعتقادات او جواز امامت مفضول با وجود قیام افضل بود. از این رو معتقد بود با وجود اینکه علی(ع) برترین صحابه بود، اما به دلیل مصلحت، خلافت به ابوبکر واگذار شد. شیعیان کوفه هنگامی که این اعتقادات را از او شنیدند و دانستند زید از ابوبکر و عمر بیزاری نمیجوید، وی را ترک کردند.
میان زید و برادرش امام محمد باقر(ع) به این دلیل که وی به شاگردی، واصل بن عطا که خطا را بر جدش در جنگ با ناکثین و قاسطین جایز میدانست و در موضوع «قدر» غیر از طریق اهل بیت(ع) سخن میگفت، مناظرهای در گرفت.... بعدها بیشتر زیدیه از اعتقاد به امامت مفضول با وجود قیام افضل، عدول کردند و صحابه را همچون شیعیان امامیه مورد طعن قرار دادند[۸]. اما در کتاب «سیره و قیام زید بن علی(ع)» با ارائه استدلالهایی، ادعای شهرستانی و دیگران در مورد تلمذ زید نزد واصل بن عطا مردود اعلام شده است[۹]و با ارائه احادیثی، عدم اعتقاد وی به ابوبکر و عمر اثبات شده است؛ و وجود روایاتی که بر مخالفت زید از طعن آنان دلالت دارد، از روی تقیه و به دلیل حفظ وحدت سپاهش قلمداد شده که از پیروان مذاهب مختلف تشکیل شده بود[۱۰]. فرقه زیدیه از هنگام پیدایش تا عصر حاضر به حیات خود ادامه داده است. در قرن دوم و سوم بیشتر سادات حسنی که بر ضد ستم و مظالم بنی امیه و بنی عباس قیام میکردند، زیدی مذهب بودند. زیدیه از سال ۲۸۰ قرنها در یمن حکومت داشتند و هنوز نیز برخی قبایل یمنی پیرو این مذهب هستند. دولت علویان طبرستان نیز که به همت حسن بن زید علوی از نوادگان امام مجتبی(ع) از سال ۲۵۰ تا ۳۱۶ در مازندران و گیلان حکومت داشتند، زیدی مذهب بودند[۱۱].
منابع
پانویس
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۷۸، ۴۹۰.
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۱۴.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۵۰۶.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۵۰۷ و ۵۰۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۱۲.
- ↑ اقبال، عباس، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۰ - ۲۱.
- ↑ طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، ص ۲۰۵.
- ↑ فرق الشیعه، ص۵۷ و پاورقی آن به نقل از رجال کشی وتاریخ عقاید و مذاهب شیعه، ص۱۴۵.
- ↑ المل والنحل، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ سیره و قیام زید بن علی(ع)، ص۲۲۲.
- ↑ سیره و قیام زید بن علی(ع)، ص۲۰۳.
- ↑ رجبی دوانی، محمد حسین، کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی ص ۵۱۷.