بصره: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = عراق| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بصره در نهج البلاغه]] - [[بصره در معارف مهدویت]] - [[بصره در معارف و سیره حسینی]] - [[بصره در معارف و سیره رضوی]] - [[بصره در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = عراق| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بصره در نهج البلاغه]] - [[بصره در معارف مهدویت]] - [[بصره در معارف و سیره علوی]] - [[بصره در معارف و سیره حسینی]] - [[بصره در معارف و سیره رضوی]] - [[بصره در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


[[پرونده:تصویر قدیمی از بصره.jpg|بندانگشتی|جایگزین=بصره|تصویر قدیمی از بصره]]
[[پرونده:تصویر قدیمی از بصره.jpg|بندانگشتی|جایگزین=بصره|تصویر قدیمی از بصره]]
خط ۱۳: خط ۱۳:


امروز، مردم بصره اغلب [[شیعه]] [[اثناعشریه|اثنی عشری‌]]اند و بخشی هم اخباری. از [[غلات]] شیعه هم چون [[شیخیه]] و [[صوفیه]] در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، [[ایرانی]] تبارند و [[فارسی]] و ترکی را هم مثل [[عربی]] می‌دانند و با آن تکلم می‌کنند<ref>ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۷۸.</ref>
امروز، مردم بصره اغلب [[شیعه]] [[اثناعشریه|اثنی عشری‌]]اند و بخشی هم اخباری. از [[غلات]] شیعه هم چون [[شیخیه]] و [[صوفیه]] در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، [[ایرانی]] تبارند و [[فارسی]] و ترکی را هم مثل [[عربی]] می‌دانند و با آن تکلم می‌کنند<ref>ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۷۸.</ref>
== قبایل بصره ==
{{اصلی|قبایل بصره}}
در بصره پنج [[اتحاد]] قبیله‌ای تشکیل شد که به آنها اخماس گفته می‌شد:
# [[بنی‌تمیم]] در اتحاد با [[ضبه]] و [[رباب]]؛
# [[بنی بکر بن وائل]]، اصلی‌ترین شاخه [[قبیله ربیعه|ربیعه]]؛
# [[بنی‌عبدالقیس]]، دیگر شعبه ربیعه؛
# [[بنی ازد]]، تنها [[قبیله]] مستقل [[یمنی]]؛
# [[اهل‌العالیه]]<ref>کلمه عالیه به معنی بیرون شهر و اطراف شهر است و مردم قبایل و گروه‌های بیرون اردوگاه کوفه و بصره را به این نام می‌خوانده‌اند.</ref> که اتحادیه‌ای متنوع بود؛ این اتحادیه، شکلی توسعه‌یافته از اتحادیه پیشین [[احلاف]] بود که دو قبیله [[بنی‌اسد|اسد]] و [[غطفان]] را [[متحد]] می‌کرد<ref>نظام قبیله‌ای و خاستگاه خوارج نخستین، ص۹۷.</ref>.
اما به‌طورکلی می‌توان بیان کرد بصره، هم در ترکیب قبایل [[عربی]] و هم در ترکیب [[عرب‌ها]] با [[اقوام]] بومی که از پیش در [[عراق]] ساکن بوده‌اند نسبت به [[کوفه]]، ترکیب یک‌نواخت‌تری داشت.
آنچه که حائز اهمیت است، ناتوانایی برای جدا شدن شعبه یا [[قبیله]] حاشیه‌ای از یک قبیله محوری و وارد شدن آنها در اتحادیه دیگر بود. این موضوع علاوه بر این که مشکل آنها را حل نمی‌کرد، بلکه آنان را از یک حاشیه به حاشیه‌ای دیگر منتقل میکرد و دشواری‌های فراوانی را برای آنها به وجود می‌آورد. و زمانی این [[مشکلات]] مضاعف می‌شد که قبیله یا شعبه‌ای از قبیله، در گذشته، خود یک قبیلهٔ محوری و اصلی به حساب می‌آمد؛ ولی اکنون یک قبیله پیرو شناخته می‌شد<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص۷۵.</ref>.
== اماکن مقدس بصره ==
# '''مسجد جامع بصره:''' این [[مسجد]] به [[مسجد امام علی]]{{ع}} نیز [[شهرت]] دارد و نخستین مسجد ساخته شده در [[عراق]] است. [[حضرت علی]]{{ع}} پس از [[واقعه جمل]] در این مسجد [[نماز]] گزارد و درباره آن [[پیشگویی]] کرد که سیل عظیمی این مسجد را غرق خواهد کرد که صدها سال بعد این سیل به وقوع پیوست و این حادثه جزء غیب‌گویی‌های آن حضرت شمرده شد. امروزه از این مسجد، تنها قسمتی از گل‌دسته و باروی آن باقی مانده است.
# '''آرامگاه [[زید بن صوحان]]:''' او از [[یاران باوفای امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود که در [[سال ۳۶ هجری]]، در [[جنگ جمل]] به [[شهادت]] رسید و آرامگاهش در کوت الزین بصره قرار دارد.
# '''آرامگاه [[حسن بصری]]:''' او از [[تابعین]] و [[مشایخ]] معروف [[صوفیه]] است که [[سال ۲۱ هجری]]، در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد و [[سال ۱۱۰ هجری]] در بصره درگذشت و بر [[قبر]] او بنای کهنی از [[قرن هفتم]] با گنبدی مخروطی قرار دارد.
# '''آرامگاه [[ملاصدرا]]:''' صدرالدین شیرازی یکی از علمای برجسته [[شیعه]] و از [[فلاسفه]] معروف است که در حین [[سفر حج]] درگذشت و در یکی از اتاق‌های پیرامون قبر حسن بصری به خاک سپرده شد.
# '''آرامگاه [[زبیر بن عوام]]:''' زبیر بن عوام عمه‌زاده [[پیامبر]]{{صل}} و یکی از [[رهبران]] جنگ جمل بود که به [[همراهی]] [[طلحه]]، غائله [[جمل]] را برپا کرد، اما در میانه [[جنگ]] پشیمان شد و هنگام فرار از میدان جنگ به دست مردی به نام [[ابن جرموز]] به [[قتل]] رسید. [[حکومت]] [[عثمانی]] برای [[گور]] او که در بیابان بود، ساختمانی ساخت که امروزه اطراف آن شهری به نام الزبیر ساخته شده است و این [[شهر]] تا بصره ۳۰ کیلومتر فاصله دارد<ref>راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، ص۲۸۱.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص۳۴۱.</ref>


== بصره در دوران ظهور ==
== بصره در دوران ظهور ==
یکی از [[نشانه‌های ظهور]] که [[خداوند]] در [[معراج]] به پیامبرش نشان داد، [[خرابی بصره]] است که توسط یکی از [[فرزندان پیامبر]] انجام می‌شود و ساکنان زنگبار<ref>زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده می‌شود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.</ref> از او [[پیروی]] می‌کنند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.</ref>. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} به [[ابن‌عباس]] فرمودند: سه [[فتنه]] روی خواهد داد... [[فتنه]] سوم در بصره است و آن از جانب شخصی بی‌رگ و ریشه است که برانگیزاننده [[آشوب]] و بلواست. [[مردم]] دو گروه می‌شوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سال‌هایی بر آنان [[حکومت]] خواهد کرد. سپس [[پادشاهی]] تندخوی و [[خشن]] بر آنها [[حکومت]] کند که نام او در [[آسمان]] [[قتال]] (بسیار کشنده) و در [[زمین]] جبار ([[ستمگر]]) است، آن‌قدر [[خونریزی]] کند که [[آب]] را [[آلوده]] کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس [[اعراب]] بر او [[هجوم]] می‌آورند و او را می‌کشند، در این زمان [[ستم]] و [[فساد]] رواج می‌یابد<ref>ملاحم، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۴۲.</ref>
یکی از [[نشانه‌های ظهور]] که [[خداوند]] در [[معراج]] به پیامبرش نشان داد، خرابی بصره است که توسط یکی از [[فرزندان پیامبر]] انجام می‌شود و ساکنان زنگبار<ref>زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده می‌شود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.</ref> از او [[پیروی]] می‌کنند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.</ref>. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} به [[ابن‌عباس]] فرمودند: سه [[فتنه]] روی خواهد داد... [[فتنه]] سوم در بصره است و آن از جانب شخصی بی‌رگ و ریشه است که برانگیزاننده [[آشوب]] و بلواست. [[مردم]] دو گروه می‌شوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سال‌هایی بر آنان [[حکومت]] خواهد کرد. سپس [[پادشاهی]] تندخوی و [[خشن]] بر آنها [[حکومت]] کند که نام او در [[آسمان]] [[قتال]] (بسیار کشنده) و در [[زمین]] جبار ([[ستمگر]]) است، آن‌قدر [[خونریزی]] کند که [[آب]] را [[آلوده]] کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس [[اعراب]] بر او [[هجوم]] می‌آورند و او را می‌کشند، در این زمان [[ستم]] و [[فساد]] رواج می‌یابد<ref>ملاحم، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۴۲.</ref>


در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه [[هنگام ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن [[شهر]]، با حضرت نباشد<ref>همان، ص ۱۹۴.</ref>. در روایتی آمده است که [[قائم]] [[ظهور]] نمی‌کند جز اینکه دو [[نامه]] خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در [[کوفه]] که در هردو [[نامه]]، از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} اظهار [[برائت]] می‌شود<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۸.</ref>
در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه [[هنگام ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن [[شهر]]، با حضرت نباشد<ref>همان، ص ۱۹۴.</ref>. در روایتی آمده است که [[قائم]] [[ظهور]] نمی‌کند جز اینکه دو [[نامه]] خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در [[کوفه]] که در هردو [[نامه]]، از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} اظهار [[برائت]] می‌شود<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۸.</ref>


==فقهای بصره==
== حاکمان بصره ==
از جمله فقهای بزرگ بصره می‌توان به نمونه‌های ذیل اشاره کرد.
{{اصلی|حکومت بصره}}
#[[عمران بن حصین]]: از فقهای بصره است که در سال [[فتح خیبر]] [[اسلام]] آورد و در چند [[غزوه]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} شرکت کرد. [[خلیفه دوم]] او را به‌عنوان [[نماینده]] خود به بصره فرستاد تا به اهالی آن [[دیار]] [[فقه]] آموزد و [[منصب قضاوت]] را عهده‌دار باشد؛ ولی پس از مدتی کوتاه، از منصب قضاوت کناره گرفت. او در [[سال ۵۲ هجری]] دار فانی را [[وداع]] گفت<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۸۶.</ref>.
# '''[[عبدالله بن عباس]]:''' ایشان پسر عموی پیامبر {{صل}} و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} و از چهره‌های درخشان تاریخ [[اسلام]] به شمار می‌آید. وی در اثر تلاش و [[جدیت]] در [[کسب علم]] و [[دعای پیامبر]] {{صل}} به جایی رسید که او را [[حبر]] الأمة (عالم [[امت]]) می‌گفتند<ref>طبقات الکبری، ج۲، ص۲۰۷.</ref>. [[عبد الله]] پس از [[وفات پیامبر اکرم]] {{صل}} در کنار پدرش [[عباس]] به [[حضرت علی]] {{ع}} [[وفادار]] ماند. او همواره به [[ولایت]] و [[امامت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[معتقد]] بود و آن حضرت را [[خلیفه بلافصل]] [[پیامبر]] {{صل}} می‌دانست، لذا پس از آنکه [[حضرت علی]] {{ع}} به [[خلافت ظاهری]] رسید او با حضرت [[بیعت]] کرد. بعد از [[جنگ جمل]]، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[ابن عباس]] را به [[استانداری بصره]] [[منصوب]] کرد<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۹۵ ـ ۹۰۲؛ [[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص۱۴۹.</ref>.
#[[عبدالله بن حارث]]: بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب یکی از فقهای بنامی است که به بصره رفت و مورد توجه [[عامه]] [[مردم]] قرار گرفت و از او در فقه [[تبعیت]] شد. او از [[ترس]] حجاج به [[ابوا]] گریخته بود و به [[سال ۸۴ هجری]] درگذشت و در همان مکان به [[خاک]] سپرده شد<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.
# '''[[عثمان بن حنیف انصاری]]:''' او از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۰۳۳؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۴۷۳؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۱۱، ص۳۹۶۳.</ref>. وی مردی کارآزموده، با [[بصیرت]] و [[عاقل]] بود، لذا بعد از درگذشت پیامبر {{صل}} و در دوران [[حکومت]] [[عمر بن خطاب]]، به حکومت [[عراق]] منسوب شد. وقتی [[امام علی]] {{ع}} به حکومت رسیدند به سبب [[شایستگی]] عثمان، او را به [[استانداری بصره]] [[انتخاب]] کردند<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۰۳۴؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۴۷۳؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۱۱، ص۳۹۶۳.</ref>.<ref>[[رحمان فتاح‌زاده|فتاح‌زاده، رحمان]]، [[عثمان بن حنیف (مقاله)|مقاله «عثمان بن حنیف»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۶، ص۲۳۴-۲۳۶.</ref>
#[[انس بن مالک انصاری]]: از جمله [[صحابی پیامبر]]{{صل}} است که در هشت سالگی [[افتخار]] [[خدمت]] به آن حضرت را به دست آورد. او در بیشتر [[جنگ‌های پیامبر]]{{صل}} حضور داشت و از [[محدثان]] و [[فقیهان]] بصره به شمار می‌رود. انس عامل [[صدقات]] [[بحرین]] از طرف [[ابوبکر]] بود و در [[زمان عمر]] به همراه [[ابوموسی اشعری]] به بصره آمد و آخرین [[صحابی]] در بصره بود<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «انس بن مالک»، ج۱۰، ص۴۰۵۲.</ref>.
# '''[[ابوالاسود دوئلی]]:''' ابوالاسود از [[اصحاب امام علی]]، [[امام حسن]]، [[امام حسین]] و [[امام سجاد]]{{ع}} به شمار آمده است<ref>رجال الطوسی، ص۴۶، ۶۹، ۷۵ و ۹۵.</ref>. [[علم نحو]] را از محضر [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرا گرفت<ref>الفهرست (الندیم)، ص۴۵ ـ ۴۷؛ الاغانی، ج۱۲، ص۲۹۹.</ref>. بعد از [[ابن عباس]] از جانب [[حضرت علی]]{{ع}} مدتی [[والی بصره]] شد<ref>الطبقات الکبری، ج۷، ص۹۹.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۴۱۴.</ref>
#[[جابر بن زید]]: کنیه‌اش اَبُوالشَعثاء، از فقهای [[تابعین]] و محدثان بزرگ بصره است. او در حدود سال ۱۸ تا ۲۲ [[هجری]] در عمان، به [[دنیا]] آمد و سپس به بصره [[مهاجرت]] کرد. بیشتر [[احادیث]] جابر به نقل از [[عبدالله بن عباس]] است و همچنین از برخی [[صحابه]] چون [[عبدالله بن عمر]] و [[عبدالله بن زبیر]] و تابعینی چون [[حسن بصری]] و [[سعید بن جبیر]] و [[عروة بن زبیر]] نیز [[روایت]] کرده است<ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جابر بن زید»، شماره ۴۲۹۳.</ref>. او در [[سال ۱۰۳ هجری]] [[وفات]] یافت. هنگامی که وفات یافت، [[قتاده]] درباره او گفت: «امروز [[داناترین]] [[مردم عراق]] درگذشت». او [[جانشین]] [[حسن بصری]] در [[مقام]] [[فتوا]] بود<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۷۲.</ref>.
#[[محمد بن سیرین]]: کنیه‌اش [[ابوبکر]]، برده و [[آزاد کرده]] [[انس بن مالک]] بود. او از طبقه دوم [[فقها]] و [[محدثین]] و [[تابعین]] بصره بوده است. [[ابن سیرین]] در نهایت [[علم]] و [[عبادت]] بود، از [[صحابه]] بسیاری [[روایت]] کرده و تعداد زیادی از تابعین از وی روایت کرده‌اند. در نهم [[شوال]] [[سال ۱۱۰ هجری]]، درحالی‌که هشتاد و چند سال از عمرش گذشته بود، درگذشت<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن سیرین»، ج۳، ص۱۳۵۵.</ref>.
#[[قتادة بن دعامه دوسی]]: [[ابوالخطاب سدوسی بصری]]، معروف به [[قتادة بن دعامه]]، از تابعین و از علمای بزرگ، [[فقیه]] [[مردم بصره]] و [[دانا]] به علم [[انساب]] و اشعار [[عرب]] بود. او در [[قرآن]] و [[فقه]] میان [[مردم]]، جزء [[علما]] به شمار می‌رفت و از [[حافظان]] بنام [[زمان]] خود بود. قتاده سدوسی به [[دوستی]] با [[اهل‌بیت]] و در رأس آنان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} معروف و مشهور است. قتاده در واسط بر اثر [[طاعون]] به [[سال ۱۱۸ هجری]] درگذشت<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۷.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۳۲۱.</ref>
 
==[[مفسرین]] بصره==
کلمه [[تفسیر]] در لغت به معنی روشن کردن و تبیین است. تفسیر در اصطلاح [[دانشمندان]] زبان [[عرب]] و علمای [[علوم قرآنی]] همان [[علم]] [[فهم قرآن]] است. گروهی نیز بر این [[عقیده]] هستند که تفسیر، عبارت است از علم به [[نزول آیات]] و [[اسباب نزول]] و [[آیات مکی و مدنی]]، [[محکم و متشابه]]، [[ناسخ و منسوخ]]، خاص و عام، [[مطلق و مقید]]، [[حلال و حرام]]، [[وعد و وعید]]، [[امرونهی]] [[قصص قرآن]]<ref>تاریخ تفسیر قرآن، ص۲۱.</ref>. و بر اساس نظر برخی از [[مفسران]] عبارت است از: زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۷.</ref>.
#[[عبدالله بن قیس]] معروف به [[ابوموسی اشعری]]: که اولین و سزاوارترین فرد برای [[تفسیر قرآن کریم]]، شخص [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است که [[خداوند]] همه [[تنزیل]] و [[تأویل آیات]] کتابش را بر او نازل فرمود. پس از آن حضرت [[وصی]] برحقشان [[حضرت علی]]{{ع}} و سپس [[اهل‌بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} بهترین مفسران [[قرآن]] هستند. برخی از [[صحابه]] و [[تابعین]] نیز مفسران بعدی [[قرآن کریم]] را تشکیل می‌دادند. در این قسمت به معرفی برخی از مفسرین بصره می‌پردازیم: عبدالله بن قیس معروف به ابوموسی اشعری: که از اولین مفسران بصره به شمار می‌آید و ایجاد [[مکتب تفسیری]] بصره را به او منتسب می‌کنند. در مکتب تفسیری او [[انحراف]] شدیدی وجود داشت و پس از او در بصره، زمینه برای [[رشد]] بسیاری از [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات فکری]] و [[عقیدتی]] به‌ویژه در مسائل [[اصول دین]] و [[امامت]] و [[عدل]] فراهم شد. [[عبدالکریم شهرستانی]] می‌گوید: «از اتفاقات عجیبی که من شنیدم این است که ابوموسی اشعری (متوفای ۴۴) درست همان مطالبی را عنوان می‌کرد که نوه‌اش [[ابوالحسن اشعری]] (متوفای ۳۲۴) در مذهبش بیان می‌داشت»<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.
#[[واصل بن عطاء]]: [[متکلم معتزلی]] و مؤسس [[فرقه]] [[معتزله]] است. وی به [[غزال]] [[شهرت]] داشته است و کنیه‌اش [[ابو حذیفه]] بوده است. واصل از تابعین بود. نخست در [[مدینه تربیت]] یافت و از [[صحابه]] و [[تابعین]] آنجا [[معارف اسلامی]] را آموخت؛ سپس از [[مدینه]] به بصره رفت و به مجلس درس [[حسن بصری]] پیوست. ولی پس از مدتی از او [[کناره‌گیری]] کرد. او در بصره با کسانی چون [[جهم بن صفوان]] و [[بشار بن برد]] [[شاعر]] آشنا شد و در [[سال ۱۳۱ هجری]] درگذشت<ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «واصل بن عطاء»، شماره ۶۸۶۱.</ref>.
#[[مقاتل بن سلیمان]]: او از [[خراسان]] ابتدا به بصره و از آنجا به [[بغداد]] رفت و در بغداد به [[شیخ حدیث]] و [[تفسیر]] [[شهرت]] یافت. مقاتل از [[مجاهد بن جبر]] و [[عطا بن ابی رباح]] و [[ضحاک]] و دیگران تفسیر آموخت و از [[دانشمندان]] عالی‌قدر بود. او به [[سال ۱۵۰ هجری]] در بصره درگذشت<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.
#حسن بصری؛ با نام اصلی [[حسن بن ابوالحسن یسار]]، [[متکلم]]، [[مفسر]]، [[محدّث]]، [[واعظ]]، [[فقیه]] و یکی از هشت [[زاهد]] معروف [[قرن اول]] و دوم [[هجری]] است. حسن بصری در مدینه به [[دنیا]] آمد و در [[وادی القری]] (از مضافات مدینه) پرورش یافت. حسن در دوره [[حیات پیامبر اکرم]]{{صل}} متولد شد. در سال دوم [[خلافت امام علی]]{{ع}}، حسن به همراه خانواده‌اش به بصره [[سفر]] کرد و در آنجا ساکن شدند. حسن بصری، [[استادان]] بسیاری داشت که برجسته‌ترین آنان [[انس بن مالک]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، حُذَیفه [[یمانی]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[حطان بن عبدالله]]، [[عمران بن حصین]] و [[احنف بن قیس]] بودند. او در [[سال ۱۱۰ هجری]]، در بصره درگذشت و در همانجا به [[خاک]] سپرده شد<ref>تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۳۸-۳۴۰.</ref>.
از دیگر [[مفسران]] بصره می‌توان به [[قتاده]] و [[عطا بن ابی مسلم خراسانی]] و... نیز اشاره کرد.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۳۲۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۲: خط ۵۱:
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]
# [[پرونده: IM010553.jpg|22px]] [[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|'''بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری''']]
# [[پرونده:1379452.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|'''اصحاب امام علی، ج۲''']]
# [[پرونده:1100356.jpg|22px]] [[رحمان فتاح‌زاده|فتاح‌زاده، رحمان]]، [[عثمان بن حنیف (مقاله)|مقاله «عثمان بن حنیف»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی''']]، ج۱
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۷: خط ۶۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:شهرها]]
[[رده:شهرهای عراق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۱

بصره
تصویر قدیمی از بصره

بصره یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر و دارای کشتزارها و نخلستان‌های بسیار است. معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. امام علی (ع) در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. امروز، مردم بصره اغلب شیعه اثنی عشری‌اند و بخشی هم اخباری.

مقدمه

بصره یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر و دارای کشتزارها و نخلستان‌های بسیار است[۱]. معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. نام قدیمی آن منطقه، خریبه، تدمر و مؤتفکه بوده است. به کوفه و بصره، عراقین هم می‌گفتند. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. بنای آن شش ماه قبل از کوفه بود. مدتی هم پایتخت امویان شد. لقب‌های قبة الاسلام و خزانة العرب هم به آن داده‌اند[۲].

بصره شهری ساحلی است و نسبت به شهرهای منطقه ارتفاع کمتری دارد. این وضعیت مشکلات خاصی برای ساکنان آن ایجاد کرده است. برای نمونه می‌توان به آب آن شهر اشاره کرد که به خاطر نزدیک بودن به دریا و مخلوط شدن با آن، شور و بدمزه بوده و بیماری‌های فراوانی از جمله کندذهنی، سفاهت و خستگی، سوءهاضمه، فساد طحال و امراض پوستی را برای مردمان ایجاد کرده است[۳].

امام علی (ع) در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. در نهج البلاغه، در موارد متعددی امیر المؤمنین از بصره و مردم آن مذمت کرده است، از جمله: «لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ (ص) وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا»[۴] که نشان دهنده تفکرات انحرافی و موضع‌گیری‌های مخالف با اهل بیت است.

امروز، مردم بصره اغلب شیعه اثنی عشری‌اند و بخشی هم اخباری. از غلات شیعه هم چون شیخیه و صوفیه در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، ایرانی تبارند و فارسی و ترکی را هم مثل عربی می‌دانند و با آن تکلم می‌کنند[۵].[۶]

قبایل بصره

در بصره پنج اتحاد قبیله‌ای تشکیل شد که به آنها اخماس گفته می‌شد:

  1. بنی‌تمیم در اتحاد با ضبه و رباب؛
  2. بنی بکر بن وائل، اصلی‌ترین شاخه ربیعه؛
  3. بنی‌عبدالقیس، دیگر شعبه ربیعه؛
  4. بنی ازد، تنها قبیله مستقل یمنی؛
  5. اهل‌العالیه[۷] که اتحادیه‌ای متنوع بود؛ این اتحادیه، شکلی توسعه‌یافته از اتحادیه پیشین احلاف بود که دو قبیله اسد و غطفان را متحد می‌کرد[۸].

اما به‌طورکلی می‌توان بیان کرد بصره، هم در ترکیب قبایل عربی و هم در ترکیب عرب‌ها با اقوام بومی که از پیش در عراق ساکن بوده‌اند نسبت به کوفه، ترکیب یک‌نواخت‌تری داشت.

آنچه که حائز اهمیت است، ناتوانایی برای جدا شدن شعبه یا قبیله حاشیه‌ای از یک قبیله محوری و وارد شدن آنها در اتحادیه دیگر بود. این موضوع علاوه بر این که مشکل آنها را حل نمی‌کرد، بلکه آنان را از یک حاشیه به حاشیه‌ای دیگر منتقل میکرد و دشواری‌های فراوانی را برای آنها به وجود می‌آورد. و زمانی این مشکلات مضاعف می‌شد که قبیله یا شعبه‌ای از قبیله، در گذشته، خود یک قبیلهٔ محوری و اصلی به حساب می‌آمد؛ ولی اکنون یک قبیله پیرو شناخته می‌شد[۹].

اماکن مقدس بصره

  1. مسجد جامع بصره: این مسجد به مسجد امام علی(ع) نیز شهرت دارد و نخستین مسجد ساخته شده در عراق است. حضرت علی(ع) پس از واقعه جمل در این مسجد نماز گزارد و درباره آن پیشگویی کرد که سیل عظیمی این مسجد را غرق خواهد کرد که صدها سال بعد این سیل به وقوع پیوست و این حادثه جزء غیب‌گویی‌های آن حضرت شمرده شد. امروزه از این مسجد، تنها قسمتی از گل‌دسته و باروی آن باقی مانده است.
  2. آرامگاه زید بن صوحان: او از یاران باوفای امیرالمؤمنین(ع) بود که در سال ۳۶ هجری، در جنگ جمل به شهادت رسید و آرامگاهش در کوت الزین بصره قرار دارد.
  3. آرامگاه حسن بصری: او از تابعین و مشایخ معروف صوفیه است که سال ۲۱ هجری، در مدینه به دنیا آمد و سال ۱۱۰ هجری در بصره درگذشت و بر قبر او بنای کهنی از قرن هفتم با گنبدی مخروطی قرار دارد.
  4. آرامگاه ملاصدرا: صدرالدین شیرازی یکی از علمای برجسته شیعه و از فلاسفه معروف است که در حین سفر حج درگذشت و در یکی از اتاق‌های پیرامون قبر حسن بصری به خاک سپرده شد.
  5. آرامگاه زبیر بن عوام: زبیر بن عوام عمه‌زاده پیامبر(ص) و یکی از رهبران جنگ جمل بود که به همراهی طلحه، غائله جمل را برپا کرد، اما در میانه جنگ پشیمان شد و هنگام فرار از میدان جنگ به دست مردی به نام ابن جرموز به قتل رسید. حکومت عثمانی برای گور او که در بیابان بود، ساختمانی ساخت که امروزه اطراف آن شهری به نام الزبیر ساخته شده است و این شهر تا بصره ۳۰ کیلومتر فاصله دارد[۱۰].[۱۱]

بصره در دوران ظهور

یکی از نشانه‌های ظهور که خداوند در معراج به پیامبرش نشان داد، خرابی بصره است که توسط یکی از فرزندان پیامبر انجام می‌شود و ساکنان زنگبار[۱۲] از او پیروی می‌کنند[۱۳]. امیرمؤمنان (ع) به ابن‌عباس فرمودند: سه فتنه روی خواهد داد... فتنه سوم در بصره است و آن از جانب شخصی بی‌رگ و ریشه است که برانگیزاننده آشوب و بلواست. مردم دو گروه می‌شوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سال‌هایی بر آنان حکومت خواهد کرد. سپس پادشاهی تندخوی و خشن بر آنها حکومت کند که نام او در آسمان قتال (بسیار کشنده) و در زمین جبار (ستمگر) است، آن‌قدر خونریزی کند که آب را آلوده کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس اعراب بر او هجوم می‌آورند و او را می‌کشند، در این زمان ستم و فساد رواج می‌یابد[۱۴].[۱۵]

در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه هنگام ظهور مهدی (ع) گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن شهر، با حضرت نباشد[۱۶]. در روایتی آمده است که قائم ظهور نمی‌کند جز اینکه دو نامه خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در کوفه که در هردو نامه، از علی بن ابی طالب (ع) اظهار برائت می‌شود[۱۷].[۱۸]

حاکمان بصره

  1. عبدالله بن عباس: ایشان پسر عموی پیامبر (ص) و علی بن ابی طالب (ع) و از چهره‌های درخشان تاریخ اسلام به شمار می‌آید. وی در اثر تلاش و جدیت در کسب علم و دعای پیامبر (ص) به جایی رسید که او را حبر الأمة (عالم امت) می‌گفتند[۱۹]. عبد الله پس از وفات پیامبر اکرم (ص) در کنار پدرش عباس به حضرت علی (ع) وفادار ماند. او همواره به ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) معتقد بود و آن حضرت را خلیفه بلافصل پیامبر (ص) می‌دانست، لذا پس از آنکه حضرت علی (ع) به خلافت ظاهری رسید او با حضرت بیعت کرد. بعد از جنگ جمل، امیرالمؤمنین (ع) ابن عباس را به استانداری بصره منصوب کرد[۲۰].
  2. عثمان بن حنیف انصاری: او از اصحاب رسول خدا (ص) و امیر المؤمنین علی (ع) است[۲۱]. وی مردی کارآزموده، با بصیرت و عاقل بود، لذا بعد از درگذشت پیامبر (ص) و در دوران حکومت عمر بن خطاب، به حکومت عراق منسوب شد. وقتی امام علی (ع) به حکومت رسیدند به سبب شایستگی عثمان، او را به استانداری بصره انتخاب کردند[۲۲].[۲۳]
  3. ابوالاسود دوئلی: ابوالاسود از اصحاب امام علی، امام حسن، امام حسین و امام سجاد(ع) به شمار آمده است[۲۴]. علم نحو را از محضر امیرمؤمنان علی(ع) فرا گرفت[۲۵]. بعد از ابن عباس از جانب حضرت علی(ع) مدتی والی بصره شد[۲۶].[۲۷]

منابع

پانویس

  1. درباره بنای بصره و تاریخچه و جغرافیای آن ر. ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۲ به بعد، عنوان بصره
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۷.
  4. سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر.
  5. ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶.
  6. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.
  7. کلمه عالیه به معنی بیرون شهر و اطراف شهر است و مردم قبایل و گروه‌های بیرون اردوگاه کوفه و بصره را به این نام می‌خوانده‌اند.
  8. نظام قبیله‌ای و خاستگاه خوارج نخستین، ص۹۷.
  9. حسینی، سید امیر، بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری، ص۷۵.
  10. راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، ص۲۸۱.
  11. حسینی، سید امیر، بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری، ص۳۴۱.
  12. زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده می‌شود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
  13. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
  14. ملاحم، ص۱۲۵.
  15. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۲.
  16. همان، ص ۱۹۴.
  17. غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.
  18. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۸.
  19. طبقات الکبری، ج۲، ص۲۰۷.
  20. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۹۵ ـ ۹۰۲؛ حسینی، سید امیر، بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری، ص۱۴۹.
  21. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۰۳۳؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۴۷۳؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۱۱، ص۳۹۶۳.
  22. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۰۳۴؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۴۷۳؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۱۱، ص۳۹۶۳.
  23. فتاح‌زاده، رحمان، مقاله «عثمان بن حنیف»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۶، ص۲۳۴-۲۳۶.
  24. رجال الطوسی، ص۴۶، ۶۹، ۷۵ و ۹۵.
  25. الفهرست (الندیم)، ص۴۵ ـ ۴۷؛ الاغانی، ج۱۲، ص۲۹۹.
  26. الطبقات الکبری، ج۷، ص۹۹.
  27. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۴۱۴.