استهزاء در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==[[سخریه]] و [[استهزا]]== | == [[سخریه]] و [[استهزا]] == | ||
[[استهزا]] یعنی گفتن یا اظهار چیزی که با آن کسی [[خوار]] شمرده شود، و بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن یا اشاره یا [[تقلید]] بخندند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۸۱.</ref>. واژه [[قرآنی]] “هزوا” مطلق [[تحقیر]] و [[اهانت]] لفظی و عملی را شامل میشود. دو واژه “همزه” و “لمز”، نیز به ترتیب به [[عیبجویی]] و تنقیص [[ضعیف]] و [[عیبجویی]] و تنقیص شدید و غلیظ [[تفسیر]] شده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۲۵۸ و ج۱۱، ص۳۹ و ۲۸۰؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۴۱.</ref>. | [[استهزا]] یعنی گفتن یا اظهار چیزی که با آن کسی [[خوار]] شمرده شود، و بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن یا اشاره یا [[تقلید]] بخندند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۸۱.</ref>. واژه [[قرآنی]] “هزوا” مطلق [[تحقیر]] و [[اهانت]] لفظی و عملی را شامل میشود. دو واژه “همزه” و “لمز”، نیز به ترتیب به [[عیبجویی]] و تنقیص [[ضعیف]] و [[عیبجویی]] و تنقیص شدید و غلیظ [[تفسیر]] شده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۲۵۸ و ج۱۱، ص۳۹ و ۲۸۰؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۴۱.</ref>. | ||
[[حفظ]] [[شخصیت]]، حیثیت، [[کرامت]] و عرض و آبروی افراد در [[جامعه]] از مهمترین [[حقوق انسانی]] است که در رتبه بعد از [[حفظ جان]] برای همگان موضوعیت داشته و [[انتظار]] طبیعی این است که [[آحاد جامعه]] در حراست و رعایت آن اهتمام نشان دهند. [[ممنوع]] ساختن [[سخریه]]، [[عیبجویی]]، [[غیبت]]، [[تجسس]] و رفتارهای غیراخلاقی مشابه، از جمله تدبیرهایی است که با [[هدف]] تأمین این مهم [[تشریع]] و توصیه شده است. تردیدی نیست که [[تحقیر]] و استهزای افراد، تخم [[کینه]] و [[عداوت]] را در [[دل]] آنها میکارد، آنان را به [[افسردگی]]، [[حزن]] و سایر بیماریهای [[روحی]] [[مبتلا]] میسازد، زمینه [[انزوا]] و حاشیهگزینی و طرد آنها از [[جامعه]] را فراهم میآورد، آنان را به [[انتقام]] و دست یازیدن به [[رفتار]] مشابه تحریک و [[تشویق]] میکند و در نهایت به شیوع و تثبیت یک خصیصه غیراخلاقی در [[جامعه]] کمک میکند. گفتنی است [[آیات قرآنی]] ناظر به این بخش عمدتاً به [[سخریه]] [[پیامبران]] و [[آیات الهی]] توسط [[کفار]] اشاره دارد که به دلیل [[روحیات]] مستکبرانه و سرخوشانه، در [[رویارویی]] با [[آیات الهی]] به این عمل غیراخلاقی و [[مجادله]] و خردهگیری برانگیخته میشدند. [[علامه طباطبایی]] در توضیح مراد و [[هدف]] سبکسران از [[سخریه]] [[آیات الهی]] مینویسد: اگر مردمی [[دینی]] از [[ادیان]] را [[استهزا]] کردهاند خواستهاند بگویند این [[دین]] جز برای [[بازی]] و اغراض [[باطل]] به کار دیگری نمیخورد، و هیچ فایده عقلایی و جدی در آن نیست؛ از اینرو، [[مسلمین]] باید [[دوستی]] کسانی که [[اسلام]] را به سخره میگیرند، ترک کنند و زمام [[دل]] و [[جان]] خود را به دست اغیار نسپارند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۶-۳۷.</ref>. [[شهید مطهری]] نیز در بیان گستره مصداقی و آثار [[روانی]] و [[اجتماعی]] این [[رفتار]] غیراخلاقی مینویسد: هر چه که در [[دنیا]] شما پیدا کنید یک [[آدم]] مسخرهچی میتواند آن را موضوع مسخره قرار بدهد و اتفاقاً در [[روح]] [[مردم]] هم اثر میگذارد؛ یعنی مسخره اثر [[تبلیغاتی]] زیادی دارد<ref>مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۱۷۹</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۸۹.</ref> | [[حفظ]] [[شخصیت]]، حیثیت، [[کرامت]] و عرض و آبروی افراد در [[جامعه]] از مهمترین [[حقوق انسانی]] است که در رتبه بعد از [[حفظ جان]] برای همگان موضوعیت داشته و [[انتظار]] طبیعی این است که [[آحاد جامعه]] در حراست و رعایت آن اهتمام نشان دهند. [[ممنوع]] ساختن [[سخریه]]، [[عیبجویی]]، [[غیبت]]، [[تجسس]] و رفتارهای غیراخلاقی مشابه، از جمله تدبیرهایی است که با [[هدف]] تأمین این مهم [[تشریع]] و توصیه شده است. تردیدی نیست که [[تحقیر]] و استهزای افراد، تخم [[کینه]] و [[عداوت]] را در [[دل]] آنها میکارد، آنان را به [[افسردگی]]، [[حزن]] و سایر بیماریهای [[روحی]] [[مبتلا]] میسازد، زمینه [[انزوا]] و حاشیهگزینی و طرد آنها از [[جامعه]] را فراهم میآورد، آنان را به [[انتقام]] و دست یازیدن به [[رفتار]] مشابه تحریک و [[تشویق]] میکند و در نهایت به شیوع و تثبیت یک خصیصه غیراخلاقی در [[جامعه]] کمک میکند. گفتنی است [[آیات قرآنی]] ناظر به این بخش عمدتاً به [[سخریه]] [[پیامبران]] و [[آیات الهی]] توسط [[کفار]] اشاره دارد که به دلیل [[روحیات]] مستکبرانه و سرخوشانه، در [[رویارویی]] با [[آیات الهی]] به این عمل غیراخلاقی و [[مجادله]] و خردهگیری برانگیخته میشدند. [[علامه طباطبایی]] در توضیح مراد و [[هدف]] سبکسران از [[سخریه]] [[آیات الهی]] مینویسد: اگر مردمی [[دینی]] از [[ادیان]] را [[استهزا]] کردهاند خواستهاند بگویند این [[دین]] جز برای [[بازی]] و اغراض [[باطل]] به کار دیگری نمیخورد، و هیچ فایده عقلایی و جدی در آن نیست؛ از اینرو، [[مسلمین]] باید [[دوستی]] کسانی که [[اسلام]] را به سخره میگیرند، ترک کنند و زمام [[دل]] و [[جان]] خود را به دست اغیار نسپارند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۶-۳۷.</ref>. [[شهید مطهری]] نیز در بیان گستره مصداقی و آثار [[روانی]] و [[اجتماعی]] این [[رفتار]] غیراخلاقی مینویسد: هر چه که در [[دنیا]] شما پیدا کنید یک [[آدم]] مسخرهچی میتواند آن را موضوع مسخره قرار بدهد و اتفاقاً در [[روح]] [[مردم]] هم اثر میگذارد؛ یعنی مسخره اثر [[تبلیغاتی]] زیادی دارد<ref>مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۱۷۹</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۸۹.</ref> | ||
==[[آیات قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات قرآنی]] مرتبط == | ||
# [[نهی]] از استهزای [[آیات الهی]]: {{متن قرآن|وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا}}<ref>«و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. | # [[نهی]] از استهزای [[آیات الهی]]: {{متن قرآن|وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا}}<ref>«و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. | ||
# [[نهی]] [[مؤمنان]] از [[سخریه]] یکدیگر: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>. | # [[نهی]] [[مؤمنان]] از [[سخریه]] یکدیگر: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>. | ||
#استهزای [[مؤمنان]]؛ عملی منافقانه: {{متن قرآن|وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«و چون با شیطانهای خود تنها شوند میگویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۴.</ref>. | # استهزای [[مؤمنان]]؛ عملی منافقانه: {{متن قرآن|وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«و چون با شیطانهای خود تنها شوند میگویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۴.</ref>. | ||
#در آیاتی نیز استهزای دیگران، عملی جاهلانه<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ}} «و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفتهای؟ گفت: به خداوند پناه میجویم که از نادانان باشم» سوره بقره، آیه ۶۷.</ref> و [[استهزای پیامبران]] [[الهی]] و [[مؤمنان]]، عملی کافرکیشانه معرفی شده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}} «و هیچ فرستادهای نزد آنان نمیآمد مگر آنکه او را ریشخند میکردند» سوره زخرف، آیه ۷؛ {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}} «زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند میگیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.</ref>. برخی [[آیات]]، [[منافقان]] را از استهزای [[آیات الهی]] و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نهی]] فرموده<ref>{{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ}} «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین میگویند: ما تنها (در گفتوگو) فرو میرفتیم و بازی میکردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند میکردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.</ref> و [[مؤمنان]] را از [[دوستی]] با [[استهزا]] کنندگان [[دین خدا]] برحذر داشته است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} «ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند -یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۵۷.</ref>. استهزا کنندگان [[آیات]]، [[پیامبران الهی]] و [[تعالیم]] آنها، همچنین به [[نزول]] [[عذاب]] در [[دنیا]]<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}} «و بیگمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شدهاند؛ آنگاه آنچه به ریشخند میگرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۱۰.</ref> و [[ابتلا]] به [[عذاب]] سخت [[اخروی]] [[تهدید]] شدهاند<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا}} «بدینگونه کیفر آنان برای کفری که ورزیدند و نشانهها و پیامبران مرا به ریشخند گرفتند دوزخ است» سوره کهف، آیه ۱۰۶.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۸۹.</ref> | # در آیاتی نیز استهزای دیگران، عملی جاهلانه<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ}} «و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفتهای؟ گفت: به خداوند پناه میجویم که از نادانان باشم» سوره بقره، آیه ۶۷.</ref> و [[استهزای پیامبران]] [[الهی]] و [[مؤمنان]]، عملی کافرکیشانه معرفی شده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}} «و هیچ فرستادهای نزد آنان نمیآمد مگر آنکه او را ریشخند میکردند» سوره زخرف، آیه ۷؛ {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}} «زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند میگیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.</ref>. برخی [[آیات]]، [[منافقان]] را از استهزای [[آیات الهی]] و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نهی]] فرموده<ref>{{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ}} «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین میگویند: ما تنها (در گفتوگو) فرو میرفتیم و بازی میکردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند میکردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.</ref> و [[مؤمنان]] را از [[دوستی]] با [[استهزا]] کنندگان [[دین خدا]] برحذر داشته است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} «ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند -یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۵۷.</ref>. استهزا کنندگان [[آیات]]، [[پیامبران الهی]] و [[تعالیم]] آنها، همچنین به [[نزول]] [[عذاب]] در [[دنیا]]<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}} «و بیگمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شدهاند؛ آنگاه آنچه به ریشخند میگرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۱۰.</ref> و [[ابتلا]] به [[عذاب]] سخت [[اخروی]] [[تهدید]] شدهاند<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا}} «بدینگونه کیفر آنان برای کفری که ورزیدند و نشانهها و پیامبران مرا به ریشخند گرفتند دوزخ است» سوره کهف، آیه ۱۰۶.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۸۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[رده:استهزاء]] | [[رده:استهزاء]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۹
سخریه و استهزا
استهزا یعنی گفتن یا اظهار چیزی که با آن کسی خوار شمرده شود، و بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن یا اشاره یا تقلید بخندند[۱]. واژه قرآنی “هزوا” مطلق تحقیر و اهانت لفظی و عملی را شامل میشود. دو واژه “همزه” و “لمز”، نیز به ترتیب به عیبجویی و تنقیص ضعیف و عیبجویی و تنقیص شدید و غلیظ تفسیر شده است[۲].
حفظ شخصیت، حیثیت، کرامت و عرض و آبروی افراد در جامعه از مهمترین حقوق انسانی است که در رتبه بعد از حفظ جان برای همگان موضوعیت داشته و انتظار طبیعی این است که آحاد جامعه در حراست و رعایت آن اهتمام نشان دهند. ممنوع ساختن سخریه، عیبجویی، غیبت، تجسس و رفتارهای غیراخلاقی مشابه، از جمله تدبیرهایی است که با هدف تأمین این مهم تشریع و توصیه شده است. تردیدی نیست که تحقیر و استهزای افراد، تخم کینه و عداوت را در دل آنها میکارد، آنان را به افسردگی، حزن و سایر بیماریهای روحی مبتلا میسازد، زمینه انزوا و حاشیهگزینی و طرد آنها از جامعه را فراهم میآورد، آنان را به انتقام و دست یازیدن به رفتار مشابه تحریک و تشویق میکند و در نهایت به شیوع و تثبیت یک خصیصه غیراخلاقی در جامعه کمک میکند. گفتنی است آیات قرآنی ناظر به این بخش عمدتاً به سخریه پیامبران و آیات الهی توسط کفار اشاره دارد که به دلیل روحیات مستکبرانه و سرخوشانه، در رویارویی با آیات الهی به این عمل غیراخلاقی و مجادله و خردهگیری برانگیخته میشدند. علامه طباطبایی در توضیح مراد و هدف سبکسران از سخریه آیات الهی مینویسد: اگر مردمی دینی از ادیان را استهزا کردهاند خواستهاند بگویند این دین جز برای بازی و اغراض باطل به کار دیگری نمیخورد، و هیچ فایده عقلایی و جدی در آن نیست؛ از اینرو، مسلمین باید دوستی کسانی که اسلام را به سخره میگیرند، ترک کنند و زمام دل و جان خود را به دست اغیار نسپارند[۳]. شهید مطهری نیز در بیان گستره مصداقی و آثار روانی و اجتماعی این رفتار غیراخلاقی مینویسد: هر چه که در دنیا شما پیدا کنید یک آدم مسخرهچی میتواند آن را موضوع مسخره قرار بدهد و اتفاقاً در روح مردم هم اثر میگذارد؛ یعنی مسخره اثر تبلیغاتی زیادی دارد[۴].[۵]
آیات قرآنی مرتبط
- نهی از استهزای آیات الهی: ﴿وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا﴾[۶].
- نهی مؤمنان از سخریه یکدیگر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ﴾[۷].
- استهزای مؤمنان؛ عملی منافقانه: ﴿وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ﴾[۸].
- در آیاتی نیز استهزای دیگران، عملی جاهلانه[۹] و استهزای پیامبران الهی و مؤمنان، عملی کافرکیشانه معرفی شده است[۱۰]. برخی آیات، منافقان را از استهزای آیات الهی و پیامبر اکرم (ص) نهی فرموده[۱۱] و مؤمنان را از دوستی با استهزا کنندگان دین خدا برحذر داشته است[۱۲]. استهزا کنندگان آیات، پیامبران الهی و تعالیم آنها، همچنین به نزول عذاب در دنیا[۱۳] و ابتلا به عذاب سخت اخروی تهدید شدهاند[۱۴][۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۸۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۲۵۸ و ج۱۱، ص۳۹ و ۲۸۰؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۴۱.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۶-۳۷.
- ↑ مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۱۷۹
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۸۹.
- ↑ «و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید» سوره بقره، آیه ۲۳۱.
- ↑ «ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ «و چون با شیطانهای خود تنها شوند میگویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۴.
- ↑ ﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴾ «و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفتهای؟ گفت: به خداوند پناه میجویم که از نادانان باشم» سوره بقره، آیه ۶۷.
- ↑ ﴿وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴾ «و هیچ فرستادهای نزد آنان نمیآمد مگر آنکه او را ریشخند میکردند» سوره زخرف، آیه ۷؛ ﴿زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾ «زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند میگیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.
- ↑ ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ﴾ «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین میگویند: ما تنها (در گفتوگو) فرو میرفتیم و بازی میکردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند میکردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ «ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند -یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۵۷.
- ↑ ﴿وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴾ «و بیگمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شدهاند؛ آنگاه آنچه به ریشخند میگرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۱۰.
- ↑ ﴿ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا﴾ «بدینگونه کیفر آنان برای کفری که ورزیدند و نشانهها و پیامبران مرا به ریشخند گرفتند دوزخ است» سوره کهف، آیه ۱۰۶.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۸۹.