بحث:وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==[[اطاعت]] از [[امامان]] در [[آیات]] و [[روایات]]== | ==[[اطاعت]] از [[امامان]] در [[آیات]] و [[روایات]]== | ||
*[[قرآن کریم]] در کنار [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]]، به [[اطاعت]] از [[اولی الأمر]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|ْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> اولو الامر به [[علی بن ابی طالب]] و [[ائمه اهل بیت]] {{ع}} [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۵.</ref>. این [[آیه]] به [[وظیفه]] [[مردم]] در برابر [[خدا]] و [[پیامبر]] اشاره میکند. با وجود سه [[مرجع]] "[[خدا]]"، "[[پیامبر]]" و "[[اولی الامر]]" هرگز [[مردم]] در بن بست قرار نمیگیرند. آمدن این سه [[مرجع]] برای [[اطاعت]]، با [[توحید]] [[قرآنی]] منافات ندارد؛ چون [[اطاعت از پیامبر]] و [[اولی الامر]] نیز شعاعی از [[اطاعت خدا]] و در طول آن است، نه در عرض آن و به [[فرمان خداوند]]، [[اطاعت]] از این دو لازم است.تکرار فرمانِ "{{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} رمز تنوّع دستورهاست؛ ولی قطعاً کسی که از فرمانهای [[قرآن]]، [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}} [[اطاعت]] میکند، از [[امام زمان]]{{ع}} [[اطاعت]] کرده است. در سراسر [[قرآن]]، پس از [[اطاعت خداوند]]، [[اطاعت]] از [[رسول خدا]] ذکر شده است، و در یازده مورد، بعد از عبارت {{متن قرآن|ْ اتَّقُواْ اللَّهَ}} جمله {{متن قرآن|َ أَطيعُونِ}} آمده است؛ یعنی لازمه [[تقوای الهی]]، [[اطاعت]] از [[رسول]] اوست.با اینکه [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]، هر دو لازم است، در این [[آیه]] تنها از [[سرپیچی]] از [[رسول]] [[نهی]] شده است که معلوم میشود مشکل آنان در [[اطاعت]] از [[رسول]] بوده است. با این توضیح؛ احتمال دارد برخی از [[منتظران]] در [[اطاعت از امام زمان]]{{ع}} کوتاهی کنند<ref>ر.ک. قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.</ref>. در حالیکه [[اطاعت از امام]]، یک فریضه و بزرگداشت [[امامت]] شمرده شده است<ref>ر.ک. نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲</ref>: {{متن حدیث|"و الطّاعة تعظیما للإمامة"}}<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از مهمترین ویژگی [[منتظران]] است<ref>ر.ک. محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶. </ref>. پیامبرخدا {{صل}} نیز فرموده است: «به فرمانبرداری از [[امامان]] خود تمسّک جویید و با آنان [[مخالفت]] نکنید، چرا که [[اطاعت]] آنان [[اطاعت]] خداست»<ref>{{متن حدیث|"تمسّکوا بِطَاعَةِ أئمّتکم وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ، فَإِنْ طَاعَتُهُمْ طَاعَةِ اللَّهِ"}}؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹.</ref>. در [[قرآن]] در موارد متعدد از [[اطاعت]] مطلق از دیگران [[نهی]] شده است<ref>سوره عنکبوت، آیه ۸؛ سوره شعراء، آیه ۱۵۱؛ سوره کهف، آیه ۲۸؛ سوره فرقان، آیه ۵۲؛ سوره احزاب، آیه ۱؛ سوره قلم، آیه ۸ و۱۰؛ سوره انسان، آیه ۲۴؛ سوره علق، آیه ۱۹؛ سوره انعام، آیه ۱۱۶.</ref>، اما در این [[آیه]] از ما خواسته شده است به طور مطلق از {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} [[اطاعت]] نماییم و این نیست مگر به خاطر [[عصمت]] آنان و "آنها بر حقند و [[حق]] پیوسته با آنان است، نه [[حق]] از آنها جدا میشود و نه آنها از [[حق]] جدا میشوند"<ref>ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۷۲، باب۴، ح۸.</ref>. بنابراین، [[اطاعت]] از آنها هرگز در تضادّ با [[اوامر]] [[خدا]] و [[رسول]] نخواهد بود. [[ثبات]] قدم بر [[ولایت]] دوازدهمین {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} و [[اطاعت]] از او و [[الگو]] قرار دادن وی از مهمترین آزمونهای [[دوران غیبت]] به شمار میآید که فرمود<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵؛ {{متن حدیث|"طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ قَائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَ هُوَ یَأْتَمُّ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ"}}</ref>: «خوشا به حال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند، به شرطی که در دوران غیبتش، او را مقتدا و الگوی خود قرار داده باشد»<ref>ر.ک. اباذری، محمود، سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن، ص ۴۴-۴۷.</ref>. | *[[قرآن کریم]] در کنار [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]]، به [[اطاعت]] از [[اولی الأمر]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|ْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> اولو الامر به [[علی بن ابی طالب]] و [[ائمه اهل بیت]] {{ع}} [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۵.</ref>. این [[آیه]] به [[وظیفه]] [[مردم]] در برابر [[خدا]] و [[پیامبر]] اشاره میکند. با وجود سه [[مرجع]] "[[خدا]]"، "[[پیامبر]]" و "[[اولی الامر]]" هرگز [[مردم]] در بن بست قرار نمیگیرند. آمدن این سه [[مرجع]] برای [[اطاعت]]، با [[توحید]] [[قرآنی]] منافات ندارد؛ چون [[اطاعت از پیامبر]] و [[اولی الامر]] نیز شعاعی از [[اطاعت خدا]] و در طول آن است، نه در عرض آن و به [[فرمان خداوند]]، [[اطاعت]] از این دو لازم است. تکرار فرمانِ "{{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} رمز تنوّع دستورهاست؛ ولی قطعاً کسی که از فرمانهای [[قرآن]]، [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}} [[اطاعت]] میکند، از [[امام زمان]]{{ع}} [[اطاعت]] کرده است. در سراسر [[قرآن]]، پس از [[اطاعت خداوند]]، [[اطاعت]] از [[رسول خدا]] ذکر شده است، و در یازده مورد، بعد از عبارت {{متن قرآن|ْ اتَّقُواْ اللَّهَ}} جمله {{متن قرآن|َ أَطيعُونِ}} آمده است؛ یعنی لازمه [[تقوای الهی]]، [[اطاعت]] از [[رسول]] اوست. با اینکه [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]، هر دو لازم است، در این [[آیه]] تنها از [[سرپیچی]] از [[رسول]] [[نهی]] شده است که معلوم میشود مشکل آنان در [[اطاعت]] از [[رسول]] بوده است. با این توضیح؛ احتمال دارد برخی از [[منتظران]] در [[اطاعت از امام زمان]]{{ع}} کوتاهی کنند<ref>ر.ک. قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.</ref>. در حالیکه [[اطاعت از امام]]، یک فریضه و بزرگداشت [[امامت]] شمرده شده است<ref>ر.ک. نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲</ref>: {{متن حدیث|"و الطّاعة تعظیما للإمامة"}}<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از مهمترین ویژگی [[منتظران]] است<ref>ر.ک. محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶. </ref>. پیامبرخدا {{صل}} نیز فرموده است: «به فرمانبرداری از [[امامان]] خود تمسّک جویید و با آنان [[مخالفت]] نکنید، چرا که [[اطاعت]] آنان [[اطاعت]] خداست»<ref>{{متن حدیث|"تمسّکوا بِطَاعَةِ أئمّتکم وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ، فَإِنْ طَاعَتُهُمْ طَاعَةِ اللَّهِ"}}؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹.</ref>. در [[قرآن]] در موارد متعدد از [[اطاعت]] مطلق از دیگران [[نهی]] شده است<ref>سوره عنکبوت، آیه ۸؛ سوره شعراء، آیه ۱۵۱؛ سوره کهف، آیه ۲۸؛ سوره فرقان، آیه ۵۲؛ سوره احزاب، آیه ۱؛ سوره قلم، آیه ۸ و۱۰؛ سوره انسان، آیه ۲۴؛ سوره علق، آیه ۱۹؛ سوره انعام، آیه ۱۱۶.</ref>، اما در این [[آیه]] از ما خواسته شده است به طور مطلق از {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} [[اطاعت]] نماییم و این نیست مگر به خاطر [[عصمت]] آنان و "آنها بر حقند و [[حق]] پیوسته با آنان است، نه [[حق]] از آنها جدا میشود و نه آنها از [[حق]] جدا میشوند"<ref>ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۷۲، باب۴، ح۸.</ref>. بنابراین، [[اطاعت]] از آنها هرگز در تضادّ با [[اوامر]] [[خدا]] و [[رسول]] نخواهد بود. [[ثبات]] قدم بر [[ولایت]] دوازدهمین {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} و [[اطاعت]] از او و [[الگو]] قرار دادن وی از مهمترین آزمونهای [[دوران غیبت]] به شمار میآید که فرمود<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵؛ {{متن حدیث|"طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ قَائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَ هُوَ یَأْتَمُّ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ"}}</ref>: «خوشا به حال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند، به شرطی که در دوران غیبتش، او را مقتدا و الگوی خود قرار داده باشد»<ref>ر.ک. اباذری، محمود، سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن، ص ۴۴-۴۷.</ref>. | ||
*در [[زیارت جامعۀ کبیره]] هم میخوانیم: {{متن حدیث|"من أطاعکم فقد أطاع اللّه و من عصاکم فقد عصی اللّه"}}<ref>«هر کس از شما اطاعت کند همانا از خدا اطاعت کرده است».</ref> و اینگونه است که [[اطاعت]] از [[اهل بیت]] و [[امامان]]، با [[اطاعت الهی]] پیوند خورده است و معیار [[اطاعت الهی]]، [[پیروی]] از این [[خاندان]] است. این [[اطاعت]]، گاهی نیز با تعبیر عمل به سخنان و اخذ به قول بیان شده است، یا [[تسلیم]] امر بودن. [[امام رضا]] {{ع}} در معرفی [[اوصاف شیعه]] فرمودند: «[[شیعیان]] ما آنانند که [[تسلیم]] امر ما باشند، به گفتۀ ما عمل کنند، با دشمنانمان مخالف باشند، پس هر که چنین نباشد از ما نیست»<ref>{{متن حدیث|"شیعتنا، الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا، ألآخذون بِقَوْلِنَا، الْمُخَالِفُونَ لأعداءنا، فَمَنْ لَمْ یکن کذلک فلیس مِنَّا"}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸ ص ۸۳.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در خطبۀ جهادیّۀ خویش، ضمن شکایت از [[سستی]] و کوتاهی همراهانش در [[نبرد]] با [[دشمن]] و ردّ این اتّهام که میگفتند: [[علی]] مرد شجاعی است، لکن [[دانش]] [[جنگ]] ندارد، از سابقۀ بیش از [[چهل]] ساله خویش در حضور در میدانهای رزم و [[جنگاوری]] یاد میکند و میفرمود: «از کسی که [[اطاعت]] نکنند، رأیی ندارد»<ref>{{متن حدیث|"وَ لکن لَا رأی لِمَنْ لَا یطاع"}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷ </ref>، یعنی اشکال در [[فرماندهی]] و [[پیشوایی]] او نیست، بلکه در عدم [[فرمانبری]] و [[پیروی]] [[مردم]] است<ref>محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>. | *در [[زیارت جامعۀ کبیره]] هم میخوانیم: {{متن حدیث|"من أطاعکم فقد أطاع اللّه و من عصاکم فقد عصی اللّه"}}<ref>«هر کس از شما اطاعت کند همانا از خدا اطاعت کرده است».</ref> و اینگونه است که [[اطاعت]] از [[اهل بیت]] و [[امامان]]، با [[اطاعت الهی]] پیوند خورده است و معیار [[اطاعت الهی]]، [[پیروی]] از این [[خاندان]] است. این [[اطاعت]]، گاهی نیز با تعبیر عمل به سخنان و اخذ به قول بیان شده است، یا [[تسلیم]] امر بودن. [[امام رضا]] {{ع}} در معرفی [[اوصاف شیعه]] فرمودند: «[[شیعیان]] ما آنانند که [[تسلیم]] امر ما باشند، به گفتۀ ما عمل کنند، با دشمنانمان مخالف باشند، پس هر که چنین نباشد از ما نیست»<ref>{{متن حدیث|"شیعتنا، الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا، ألآخذون بِقَوْلِنَا، الْمُخَالِفُونَ لأعداءنا، فَمَنْ لَمْ یکن کذلک فلیس مِنَّا"}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸ ص ۸۳.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در خطبۀ جهادیّۀ خویش، ضمن شکایت از [[سستی]] و کوتاهی همراهانش در [[نبرد]] با [[دشمن]] و ردّ این اتّهام که میگفتند: [[علی]] مرد شجاعی است، لکن [[دانش]] [[جنگ]] ندارد، از سابقۀ بیش از [[چهل]] ساله خویش در حضور در میدانهای رزم و [[جنگاوری]] یاد میکند و میفرمود: «از کسی که [[اطاعت]] نکنند، رأیی ندارد»<ref>{{متن حدیث|"وَ لکن لَا رأی لِمَنْ لَا یطاع"}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷ </ref>، یعنی اشکال در [[فرماندهی]] و [[پیشوایی]] او نیست، بلکه در عدم [[فرمانبری]] و [[پیروی]] [[مردم]] است<ref>محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>. | ||
*[[امامان معصوم]] به [[دلیل]] دارا بودن ویژگیهایی چون سر سپردگی و [[تسلیم محض]] نسبت به [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]، [[پاکی]] و [[پیراستگی]] از هرگونه [[خطا]] و اشتباه و فانی شدن در [[اراده]] و خواست [[خداوند]] به مقامی رسیدهاند که [[امر و نهی]] آنها عین [[امر و نهی]] [[الهی]] است. به همین [[دلیل]]، کسی که از آنها [[پیروی]] کند دقیقا مانند این است که از [[خدا]] [[پیروی]] کرده است و کسی که با آنها [[مخالفت]] کند، دقیقا مانند این است که با [[خدا]] [[مخالفت]] کرده است<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، او را بشناسیم، ص ۱۰۹.</ref>. | *[[امامان معصوم]] به [[دلیل]] دارا بودن ویژگیهایی چون سر سپردگی و [[تسلیم محض]] نسبت به [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]، [[پاکی]] و [[پیراستگی]] از هرگونه [[خطا]] و اشتباه و فانی شدن در [[اراده]] و خواست [[خداوند]] به مقامی رسیدهاند که [[امر و نهی]] آنها عین [[امر و نهی]] [[الهی]] است. به همین [[دلیل]]، کسی که از آنها [[پیروی]] کند دقیقا مانند این است که از [[خدا]] [[پیروی]] کرده است و کسی که با آنها [[مخالفت]] کند، دقیقا مانند این است که با [[خدا]] [[مخالفت]] کرده است<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، او را بشناسیم، ص ۱۰۹.</ref>. |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۲
۱. آقای ملکیراد؛ |
---|
|
نویسنده: آقای ظرافتی
پاسخ تفصیلی
ضرورت اطاعت از امام زمان(ع)
- امام زمان (ع) احیا کنندۀ آموزههای نورانی قرآن و معارف پیامبر اکرم و ائمه هدی (ع) است و رهاورد ایشان همان اسلام ناب و معارف والای پیامبر اسلام (ص) است که از خزائن الهی دریافت کرده است. به همین دلیل، راه امام عصر (ع) جز راه قرآن و عترت نیست پس، اگر چه ایشان غایب هستند، ولی اراده و فرمانشان در میان همۀ خلایق جاری است؛ بنابراین، دستورات حضرت را باید شناخت و فرمانهایش را اطاعت کرد[۳]. لذا کسی که او را نشناسد و از امام شایسته و بر حق تبعیت نکند، به گمراهی خواهد افتاد. امام صادق (ع) میفرماید[۴]: «امام خودت را بشناس که اگر او را شناختی بر تو زیان نرساند که این امر (ظهور) پیش بیاید یا تأخیر بیفتد»[۵].
- باید توجه داشت بزرگترین مشکلی که در طول تاریخ زندگانی امامان (ع) دیده میشود آن است که با وجود محبت به آنها، مردم عملاً از آنها حرف شنوی نداشتند؛ این در حالی است که اگر انسانها خواستار ظهور امام هستند، باید آمادگی عملی و اطاعت پذیری از ایشان را داشته باشند تا رضایت خدای متعال جلب شده و اذن ظهور فرماید[۶]. در سخنی از امام باقر (ع) میخوانیم: «اساس دین اسلام و کلید همۀ خزائن رحمت و فضل کبریایی و نیز وسیلۀ معرفت اشیا و فلاح و رستگاری و ایمن بودن از سخط و غضب ساحت کبریایی، بر اطاعت امام مفترض الطاعه استوار خواهد بود، پس از این که او را شناخته و به ولایت عامه او معتقد باشد»[۷]. خداوند نیز حتماً اگر این آمادگی را که نشانۀ صداقت در درخواست فرج است مشاهده کند، امر ظهور را نزدیک میفرماید[۸].
- آمادگی، جز در سایه انجام فرامین حق و دستورات پیشوایان معصوم(ع) به دست نمیآید. چرا که "آمادگی" تنها صرف ادعا نیست، بلکه ایمان و عمل است که آمادگی را جلوه میدهد. قرآن کریم یاوران حضرت مهدی(ع) و منتظران واقعی آن حضرت را بندگان صالح و شایسته خدا، و افراد پرهیزکاری میداند که ایمان به خدا دارند و کارهای نیک و شایسته انجام میدهند: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ﴾[۹] روایات اسلامی نیز، آنان را کسانی معرفی میکند که خدا را آنگونه که باید بشناسند، شناختهاند و پرهیزکارانه عمل میکنند. آنان به ولایت ائمه معصومین(ع) معترفند، و به امامت امام غائب از انظار عقیده دارند و خود را به اخلاق نیکو متخلق میسازند. به آداب و عقاید دینی تمسک میجویند، و بر ایمان و یقین خود میافزایند، و تسلیم دستورات دین میشوند[۱۰].
- یاران مهدی (ع)، باید چون بندگان از او فرمان ببرند و امام را الگوی خود دانسته[۱۱] و در انجام دستور از او پیشی نگیرند چنانچه پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «تلاشگر و کوشا در پیروی از اویند»[۱۲]. یاران امام به خاطر عشق و علاقۀ قلبی به حضرت مهدی (ع) فرمانبر او هستند و مثل پروانه، به دور شمع وجودش در گردشند. جاذبۀ سازنده و پر قدرتش آنان را مجذوب کرده است. حضرت را بیش از حد دوست میدارند و پیروی از او را بدون قید و شرط بر خود لازم میشمارند. امام حسن عسکری (ع) در سخنانی در آخرین روزهای عمر خود به فرزندش فرمود که یاران مخلص مهدی (ع) اینگونه هستند: «دلهایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقایق پاکیزه، به فرمانهای الهی فروتنند و دلهایشان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته، آیین حق را میپرستند و از اهل حق پیروی میکنند[۱۳]»[۱۴].
- بنابراین، ولایتمداری و پیروی در برابر امر امام از مهمترین ویژگی منتظران و اصحاب آن حضرت است. ازاینرو، کسیکه این ویژگی مهم را دارد دارای پاداش بسیاری است. امام علی بن الحسین (ع) میفرماید[۱۵]: «هر کس در زمان غیبت قائم (ع) بر دوستی و ولایتپذیری ما ثابتقدم بماند، خدای عزوجل به او پاداش هزار شهید بدر و اُحد میدهد»[۱۶] و امام صادق (ع) نیز میفرماید[۱۷]: «خوشا به حال دوستان قائم ما که در غیبتش ظهور او را انتظار میکشند و در ظهورش از او اطاعت میکنند»[۱۸].
اطاعت از امامان در آیات و روایات
- قرآن کریم در کنار اطاعت خدا و پیامبر، به اطاعت از اولی الأمر فرمان میدهد: ﴿ْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُْ﴾[۱۹] اولو الامر به علی بن ابی طالب و ائمه اهل بیت (ع) تفسیر شده است[۲۰]. این آیه به وظیفه مردم در برابر خدا و پیامبر اشاره میکند. با وجود سه مرجع "خدا"، "پیامبر" و "اولی الامر" هرگز مردم در بن بست قرار نمیگیرند. آمدن این سه مرجع برای اطاعت، با توحید قرآنی منافات ندارد؛ چون اطاعت از پیامبر و اولی الامر نیز شعاعی از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند، اطاعت از این دو لازم است. تکرار فرمانِ "﴿أَطِيعُواْ﴾ رمز تنوّع دستورهاست؛ ولی قطعاً کسی که از فرمانهای قرآن، پیامبر و اهل بیت(ع) اطاعت میکند، از امام زمان(ع) اطاعت کرده است. در سراسر قرآن، پس از اطاعت خداوند، اطاعت از رسول خدا ذکر شده است، و در یازده مورد، بعد از عبارت ﴿ْ اتَّقُواْ اللَّهَ﴾ جمله ﴿َ أَطيعُونِ﴾ آمده است؛ یعنی لازمه تقوای الهی، اطاعت از رسول اوست. با اینکه اطاعت از خدا و رسول، هر دو لازم است، در این آیه تنها از سرپیچی از رسول نهی شده است که معلوم میشود مشکل آنان در اطاعت از رسول بوده است. با این توضیح؛ احتمال دارد برخی از منتظران در اطاعت از امام زمان(ع) کوتاهی کنند[۲۱]. در حالیکه اطاعت از امام، یک فریضه و بزرگداشت امامت شمرده شده است[۲۲]: «"و الطّاعة تعظیما للإمامة"»[۲۳] و از مهمترین ویژگی منتظران است[۲۴]. پیامبرخدا (ص) نیز فرموده است: «به فرمانبرداری از امامان خود تمسّک جویید و با آنان مخالفت نکنید، چرا که اطاعت آنان اطاعت خداست»[۲۵]. در قرآن در موارد متعدد از اطاعت مطلق از دیگران نهی شده است[۲۶]، اما در این آیه از ما خواسته شده است به طور مطلق از ﴿أُوْلىِ الْأَمْرِ﴾ اطاعت نماییم و این نیست مگر به خاطر عصمت آنان و "آنها بر حقند و حق پیوسته با آنان است، نه حق از آنها جدا میشود و نه آنها از حق جدا میشوند"[۲۷]. بنابراین، اطاعت از آنها هرگز در تضادّ با اوامر خدا و رسول نخواهد بود. ثبات قدم بر ولایت دوازدهمین ﴿أُوْلىِ الْأَمْرِ﴾ و اطاعت از او و الگو قرار دادن وی از مهمترین آزمونهای دوران غیبت به شمار میآید که فرمود[۲۸]: «خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، به شرطی که در دوران غیبتش، او را مقتدا و الگوی خود قرار داده باشد»[۲۹].
- در زیارت جامعۀ کبیره هم میخوانیم: «"من أطاعکم فقد أطاع اللّه و من عصاکم فقد عصی اللّه"»[۳۰] و اینگونه است که اطاعت از اهل بیت و امامان، با اطاعت الهی پیوند خورده است و معیار اطاعت الهی، پیروی از این خاندان است. این اطاعت، گاهی نیز با تعبیر عمل به سخنان و اخذ به قول بیان شده است، یا تسلیم امر بودن. امام رضا (ع) در معرفی اوصاف شیعه فرمودند: «شیعیان ما آنانند که تسلیم امر ما باشند، به گفتۀ ما عمل کنند، با دشمنانمان مخالف باشند، پس هر که چنین نباشد از ما نیست»[۳۱]. امیرالمؤمنین (ع) در خطبۀ جهادیّۀ خویش، ضمن شکایت از سستی و کوتاهی همراهانش در نبرد با دشمن و ردّ این اتّهام که میگفتند: علی مرد شجاعی است، لکن دانش جنگ ندارد، از سابقۀ بیش از چهل ساله خویش در حضور در میدانهای رزم و جنگاوری یاد میکند و میفرمود: «از کسی که اطاعت نکنند، رأیی ندارد»[۳۲]، یعنی اشکال در فرماندهی و پیشوایی او نیست، بلکه در عدم فرمانبری و پیروی مردم است[۳۳].
- امامان معصوم به دلیل دارا بودن ویژگیهایی چون سر سپردگی و تسلیم محض نسبت به اوامر و نواهی الهی، پاکی و پیراستگی از هرگونه خطا و اشتباه و فانی شدن در اراده و خواست خداوند به مقامی رسیدهاند که امر و نهی آنها عین امر و نهی الهی است. به همین دلیل، کسی که از آنها پیروی کند دقیقا مانند این است که از خدا پیروی کرده است و کسی که با آنها مخالفت کند، دقیقا مانند این است که با خدا مخالفت کرده است[۳۴].
راههای اطاعت از امام زمان(ع)
- مأموریت امام زمان (ع) ایجاد حکومت عدل جهانی است. و این مأموریت، تنها به وسیله شخص امام زمان با اعجاز و اعمال خارقالعاده تحقق نمیپذیرد، بلکه یاری و نصرت مؤمنین نیز لازم است[۳۵]. حال سؤال این است چگونه اوامر و دستورات امام زمان (ع) را در زمان غیبت ایشان بدانیم و به آنها عمل کنیم؟ در جواب این سؤال باید گفت:
- آشنایی با قرآن و آموزههای آن به همراه شناخت سیره و معالم اهل بیت (ع)، تا بتوان بدین وسیله آمادگی حضور در محضر امام زمان (ع) را پیدا کرد[۳۶]. چون پیروی از پیشوایان معصوم (ع) در گرو شناخت آموزههای دینی و رفتار دینمدارانه است و رفتار هر کسی رهاورد آگاهی و نوع بینش اوست و آنچه شخص پیرو را به امام (ع) پیوند میدهد، ایمان و بصیرت برخاسته از آموزههای دینی است که زمینهساز الگوپذیری میگردد[۳۷]، به گونهای که فرد ارادۀ امام بر ارادۀ خود مقدَّم میدارد و در برابر امام تسلیم و خاضع است[۳۸] و اطاعت او از امام، از فرمانبرداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است[۳۹]. امام صادق (ع) مهمترین پیشنیاز گام نهادن در راه رشد و تکامل را داشتن بصیرت و آگاهی بیان کرده و رفتار بدون شناخت را سبب بیراهه رفتن و گمراهی میداند، به گونهای که شتاب در آن، جز دوری از هدف نتیجهای نخواهد داشت[۴۰]. این معرفت و آگاهی، از رهگذر عمل به تکالیف الاهی و دینمداری پیروان امامان معصوم (ع) به دست میآید[۴۱].
- پیروی از دستورات و فرمایشات امامان پیشین (ع): از آنجا که همه امامان (ع) نور یگانهای هستند، دستورها و فرمودههای ایشان نیز یک هدف را دنبال میکند؛ بنابراین، پیروی از هر کدام، پیروی از همۀ آنهاست. در زمانی که یکی از آنها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه هدایت است. امام صادق (ع) در پاسخ کسی که گفت: «شنیدهایم صاحب الامر پنهان خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه "از پیشوایان پیشین" در دستتان است، تا اینکه امر بر شما آشکار شود.[۴۲]»[۴۳]. به همین دلیل، امیرمؤمنان(ع) مهمترین شناسۀ پیروان راستین خویش را اخلاص و پایبندی به فرمان پیشوایان معصوم (ع) یاد کرده، فرمودند[۴۴]: «سعادتمندترین مردم کسانی هستند که با مهرورزی و الگوپذیری از امام خویش به سوی خدا نزدیکی جویند و نسبت به آن چه سفارش کرده ایم، پای بند و آنچه بر حذر داشته ایم، دوری گزینند. چنین کسانی از ما بوده و در بهشت نیز کنار ما خواهند بود. لزوم اقتدا به آنان، برای این است که آنان شاخصه حق و پایههای استوار دیناند و دیگران باید رویه آنان را الگوی عملی خویش قرار دهند؛ تندروان به آنان بازگردند و کندروان خود را به آنان برسانند»[۴۵]. هر کس به اهل بیت(ع) تمسک جوید، به خدا تمسک جسته است[۴۶]. راوی میگوید: به امام صادق عرض کردم، اگر دوران فترتی فرا رسد که مسلمانان امام خود را نمیشناسند یا او را نمیبینند چه باید بکنند؟ امام در پاسخ فرمود: «هرگاه چنین شرایطی پیش آید، پس به امام قبلی متوسل شوید، و دستورات او را نصبالعین خود قرار دهید تا امام آخرین ظهور کند»[۴۷].[۴۸] خدا به پیامبرش دستور میدهد: ﴿قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونىِ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾[۴۹] بر اساس این آیه، اطاعت از دستورات اهل بیت (ع) بیانگر محبت به آنان است به طوری که هر چه محبت بیشتر باشد، تبعیت و پیروی از ایشان بیشتر و کاملتر است و محبت زمینه ساز اطاعت بوده و سختیهای مسیر بندگی را هموار میسازد[۵۰].
- مراجعه به نایبان خاص در زمان غیبت صغری و نایبان عام در زمان غیبت کبری: در خصوص امام زمان ارتباط محسوس بین امام و مردم وجود ندارد ولی در هیچ یک از دو غیبت صغری و کبرای امام زمان، پیوند امام با مردم به طور کلی قطع و گسسته نشده است زیرا در هر دو غیبت، امر سفارت و نیابت وجود داشته و دارد و از طریق نایبان، پیوند امام با مردم برقرار بوده و هست. در زمان غیبت صغری نیابت نایبان خاص بوده و در زمان غیبت کبری نیابت نایبان حضرت عام میباشد که با توجه به شرایط و ضوابطی که مطرح میکنند اطاعت فقهاء جامع الشرایط لازم و در ردیف اطاعت از امام زمان است و مخالفت با فقیه جامع الشرایط که نایب امام است، مخالفت با امام و مخالفت با امام، مخالفت با خداوند میباشد. "اسحاق بن یعقوب" نامهای به وسیلۀ نایب دوم، یعنی محمد بن عثمان عمری به محضر حضرت مهدی (ع) نوشت و در ذیل آن سوال کرده بود مردم در عصر غیبت در حوادث واقعه به چه کسی مراجعه کنند؟ حضرت فرمودند: «اما حوادثی که پیش میآید به راویان حدیث ما مراجعه کنید زیرا آنها حجت و نمایندگان من هستند بر شما و من حجت خدا بر آنها»[۵۱]. همچنین از این حدیث استفاده میشود اطاعت از ائمۀ قبل، عین اطاعت از امام زمان است چون فقها با توجه به قرآن کریم و قول ائمه احکام شرعی را بیان میکنند[۵۲].
نصرت و یاری امام زمان(ع)
- اهمیت نصرت و یاری امام در روایات و زیارات فراوانی تذکر داده شده است. این فراز زیارت جامعه کبیره: «"وَ نُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ"» اشاره به یاری امام دارد و کلمه "نُصْرَة" یعنی تمام قدرت و نیروی بدنی و مادی من و هر آنچه که در توانم دارم، به خدمت شماست. چون نصرت ائمه(ع) تقویت راه آنهاست که راه خدا و رسول است. تجلی نصرت خداوند در یاری دین خداست[۵۳] و طبق فرمودۀ خداوند متعال، ثمرۀ نصرت دین خدا این است که مورد نصرت الهی قرار میگیریم[۵۴] و کسی که خداوند متعال یاورش باشد، غلبهناپذیر میگردد[۵۵]. بنابراین، نصرت ائمه (ع) بر هر فرد به قدر توان و امکانات واجب است؛ هرکس به هر نحوی که میتواند باید در مقام نصرت آن بزرگواران باشد[۵۶]؛ نصرت و یاری پیامبر اکرم (ص) و ائمّه هدی (ع) یعنی اقدام کردن و عمل نمودن به دستورهای ایشان و این در زمانهای مختلف متفاوت است. گاهی نظامی است، چون جهاد و مبارزه. گاهی دعا و صدقه، گاهی تشکیل مجلس و ذکر فضیلت و مبارزه فرهنگی... همه باید عزم و تصمیم داشته باشیم که آن حضرت را در هر شرایطی یاری نمائیم[۵۷]، به ویژه در جهت تقویت حکومت حضرت مهدی (ع) که امام صادق (ع) میفرماید: «نهتنها اعتقاد به امام زمان واجب است بلکه خداوند یاری حضرت را در زمان غیبت واجب گردانیده است»[۵۸] و یاری حضرت در دوران غیبت در سه مرحله صورت میگیرد؛
- مرحله اول: شکر قلبی نعمت که همان معرفت صحیح حضرت است؛
- مرحله دوم: شکر زبانی نعمت که امام را به دیگران معرفی مینماید؛
- مرحله سوم: شکر عملی نعمت که فرد به اصلاح اعمال خود میپردازد[۵۹].
- برای منتظران حقیقی، فرقی بین غیبت و ظهور امام زمان (ع) نیست[۶۰]و در زمان ظهور نیز امام را بر دو گونه نصرت میدهند:
- نصرت مادی: بذل جان برای حفظ جان امام؛ مانند اینکه در معرکه جنگ از وجود امام دفاع کنیم[۶۱] و وقتی امام مجاهدت میکند، ما هم باید مجاهدت کنیم[۶۲]؛ یا بذل مال در راه نصرت امام؛ مانند کمک مالی برای برطرف شدن گرفتاری شیعیان[۶۳].
- نصرت معنوی: این نصرت، بالاتر از نصرت مادی است؛ مثل اینکه واسطۀ نشر معارف ائمه (ع) بشویم[۶۴].
نتیجه گیری
- بنابراین بر اساس آیه اولی الامر اطاعت از ائمه (ع)، اطاعت از خداست و اطاعت از امام زمان (ع) که احیا کنندۀ آموزههای نورانی قرآن و معارف پیامبر اکرم و ائمه هدی (ع) است؛ واجب بوده و وظیفۀ اصلی انسان منتظِر در اطاعت امام منتظَر(ع)، عبارت است از شناخت آموزههای قرآنی، فراگیری گفتار، رفتار و سیره اهل بیت (ع) و نیز، مراجعه به نایبان عام؛ یعنی مراجع دینی و فقهای جامع الشرایط.
پانویس
- ↑ تفسیر برهان، ج۲، ص۳۴، ح۳.
- ↑ ملکیراد، محمود، رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران، ص: ۳۰۳-۳۰۴.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۹۳-۱۸۹؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۷-۱۱۰؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۸-۲۲۲ و «انتظار و منتظران»، ص ۲۰۹-۲۰۱. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷.
- ↑ «"اعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِنَّکَ إِذَا عَرَفْتَ لَمْ یَضُرَّکَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ"»؛ کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
- ↑ ر.ک. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷.
- ↑ ر.ک. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۹۳ ـ ۱۰۴.
- ↑ «"ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْیَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ- تَبَارَکَ وَ تَعَالی- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِه"»؛ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ ر.ک. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۹۳ - ۱۰۴.
- ↑ «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ ر.ک. رجایی، محبوبه،مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، مهدویت از منظر ولایت، ص۶۰-۶۱: خطبههای نماز جمعه تهران، رسالت ۱۲/۱/۶۷.
- ↑ «"کَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِی طَاعَتِهِ"»، یوم الخلاص، ص ۲۲۴.
- ↑ متن روایت؟؟؟، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۶۳.
- ↑ ر.ک. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۴۶-۶۳.
- ↑ «"مَنْ ثَبَتَ عَلَی وَلَایَتِنَا فِی غَیْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ"»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص ۱۲۵.
- ↑ ر.ک. محمد هاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶.
- ↑ «"طُوبَی لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیْبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ"»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ ر.ک. گرجیان، محمد مهدی، تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه، ص ۲۰.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۵.
- ↑ ر.ک. قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.
- ↑ ر.ک. نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ ر.ک. محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶.
- ↑ «"تمسّکوا بِطَاعَةِ أئمّتکم وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ، فَإِنْ طَاعَتُهُمْ طَاعَةِ اللَّهِ"»؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه ۸؛ سوره شعراء، آیه ۱۵۱؛ سوره کهف، آیه ۲۸؛ سوره فرقان، آیه ۵۲؛ سوره احزاب، آیه ۱؛ سوره قلم، آیه ۸ و۱۰؛ سوره انسان، آیه ۲۴؛ سوره علق، آیه ۱۹؛ سوره انعام، آیه ۱۱۶.
- ↑ ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۷۲، باب۴، ح۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵؛ «"طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ قَائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَ هُوَ یَأْتَمُّ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ"»
- ↑ ر.ک. اباذری، محمود، سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن، ص ۴۴-۴۷.
- ↑ «هر کس از شما اطاعت کند همانا از خدا اطاعت کرده است».
- ↑ «"شیعتنا، الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا، ألآخذون بِقَوْلِنَا، الْمُخَالِفُونَ لأعداءنا، فَمَنْ لَمْ یکن کذلک فلیس مِنَّا"»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸ ص ۸۳.
- ↑ «"وَ لکن لَا رأی لِمَنْ لَا یطاع"»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، او را بشناسیم، ص ۱۰۹.
- ↑ ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۴-۹۶.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۹۳-۱۸۹.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۸، ص۳۲۰، ۳۲۳.
- ↑ «"هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیِّدِهَا"»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
- ↑ ر.ک. آیتی، نصرتالله، آیینه انتظار یاوران مهدی، ص ۱۶۱-۱۶۲؛ روحبخش، سید مهدی، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، ص ۲۹۰.
- ↑ «"الْعَامِلُ عَلَی غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَی غَیْرِ الطَّرِیقِ وَ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ مِنَ الطَّرِیقِ إِلَّا بُعْداً"»
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۸، ص۳۲۰، ۳۲۳.
- ↑ الغیبة(طوسی)، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۲۲- ۲۲۸؛ انتظار و منتظران، ص ۲۰۱-۲۰۹.
- ↑ «"أسعَدُ الناسِ مَن عَرَفَ فَضلَنا، وَ تَقَرَّبَ إلی اللّهِ بِنا، وَ أخلَصَ حُبَّنا، وَ عَمِلَ بما إلَیهِ نَدَبنا، وَ انتَهی عَمّا عَنهُ نَهَینا، فذاک مِنّا وَ هُو فِی دَارِ المُقامَةِ مَعَنا"»؛ غرر الحکم، ص۱۱۵.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۱۲۴.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری،محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص؟؟؟
- ↑ «إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَتَمَسَّکُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْآخِرُ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۲.
- ↑ . ر.ک. هدایتنیا، فرجالله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۳-۱۲۴.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ ر.ک. فرحمند، مهناز، جامعه منتظر ظهور از منظر دعای عصر غیبت، ص؟؟؟
- ↑ «"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ"»؛ کمالالدین، ص۴۸۴. جهت مطالعه بیشتر به کتاب سیمای آفتاب سیری در زندگانی حضرت مهدی (ع) به قلم حجتالاسلام دکتر طاهری درس یازدهم (غیبت کبری و نواب عام، حضرت مهدی (ع)) مراجعه شود.
- ↑ ر.ک. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۰-۱۱۷.
- ↑ ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص۲۲۲-۲۲۵.
- ↑ ﴿يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَكم﴾«ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.
- ↑ ﴿إِن يَنصرُْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَ إِن يخَْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِى يَنصرُُكُم مِّن بَعْدِهِ وَ عَلىَ اللَّهِ فَلْيَتَوَكلَِ الْمُؤْمِنُون﴾«اگر خداوند یاریتان کند هیچ کس بر شما چیره نخواهد شد و اگر شما را واگذارد پس از او کیست که یاریتان دهد؟ و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۰.
- ↑ ر.ک. حسینی میلانی، سید علی، وظایف امت در برابر امام، ص ۱۰۰.
- ↑ ر.ک. فاضل همدانی، سید یحیی، نشانههای قائم آل محمد، ص ۷۵.
- ↑ «"رابِطُوا إِمَامَکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ فِیمَا أَمَرَکُمْ بِهِ وَ افْتَرَضَ عَلَیْکُمْ"»؛ بحار الأنوار، ج ۲۴، ص ۲۱۷.
- ↑ ر.ک. صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار بهار و باران، ص ۷۷- ۸۱.
- ↑ ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، مهدویت از منظر ولایت، ص۶۰-۶۱.
- ↑ کافی، ج ۲، ص ۱۸۹.
- ↑ ر.ک. حسینی میلانی، سید علی، وظایف امت در برابر امام، ص ۱۰۰.