دین مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۲۳: خط ۲۳:
*[[مسیحیان]] معتقدند اناجیل کنونی نوشته یا املای [[حضرت عیسی]] نیست، بلکه [[حواریون]] بعد از [[مرگ]] زمینی [[عیسی]]، با [[الهامات]] [[روح‌القدس]] و پس از [[اجماع]] [[مسیحیان]]، آن را به [[نگارش]] درآوردند. به سه [[انجیل]] [[متی]]، [[مرقس]]، [[لوقا]] که محتوا و سبک یکسانی دارند اناجیل هم‌نوا می‌‌گویند. [[انجیل]] [[یوحنا]]، از نظر مطالب و سبک [[نگارش]]، با اناجیل هم‌نوا متفاوت است؛ زیرا متأثر از الهیات [[پولس]] نوشته شده و نویسنده آن از [[حواریون]] نیست و [[خدا]] می‌داند چه کسی این [[انجیل]] را نوشته است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۷. </ref>. [[پولس]] مبلغ مشهور [[مسیحیت]] در قرن نخست میلادی، بعد از [[مسیح]]، دومین شخصیت مهم در نظر [[مسیحیان]] است. او نخست [[یهودی]] بود و در اثر تحول روحی به [[مسیحیت]] تغییر [[دین]] داد و سرانجام پس از مدت‌ها حبس در زندان به [[دستور]] نرون [[پادشاه روم]] به [[قتل]] رسید. نخستین نوشته‌های [[عهد جدید]] نامه‌های [[پولس]] است. بسیاری از [[اعتقادات]] کنونی چالش‌برانگیز در این [[دین]]، مانند [[الوهیت]] [[عیسی]]، [[رجعت]] او و [[آمرزش گناهان]] به خاطر [[صلیب]] کشیده شدن [[عیسی]] {{ع}}، به او منتسب است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۷-۳۲۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۷.</ref>.
*[[مسیحیان]] معتقدند اناجیل کنونی نوشته یا املای [[حضرت عیسی]] نیست، بلکه [[حواریون]] بعد از [[مرگ]] زمینی [[عیسی]]، با [[الهامات]] [[روح‌القدس]] و پس از [[اجماع]] [[مسیحیان]]، آن را به [[نگارش]] درآوردند. به سه [[انجیل]] [[متی]]، [[مرقس]]، [[لوقا]] که محتوا و سبک یکسانی دارند اناجیل هم‌نوا می‌‌گویند. [[انجیل]] [[یوحنا]]، از نظر مطالب و سبک [[نگارش]]، با اناجیل هم‌نوا متفاوت است؛ زیرا متأثر از الهیات [[پولس]] نوشته شده و نویسنده آن از [[حواریون]] نیست و [[خدا]] می‌داند چه کسی این [[انجیل]] را نوشته است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۷. </ref>. [[پولس]] مبلغ مشهور [[مسیحیت]] در قرن نخست میلادی، بعد از [[مسیح]]، دومین شخصیت مهم در نظر [[مسیحیان]] است. او نخست [[یهودی]] بود و در اثر تحول روحی به [[مسیحیت]] تغییر [[دین]] داد و سرانجام پس از مدت‌ها حبس در زندان به [[دستور]] نرون [[پادشاه روم]] به [[قتل]] رسید. نخستین نوشته‌های [[عهد جدید]] نامه‌های [[پولس]] است. بسیاری از [[اعتقادات]] کنونی چالش‌برانگیز در این [[دین]]، مانند [[الوهیت]] [[عیسی]]، [[رجعت]] او و [[آمرزش گناهان]] به خاطر [[صلیب]] کشیده شدن [[عیسی]] {{ع}}، به او منتسب است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۷-۳۲۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۷.</ref>.
==رسمیت یافتن [[مسیحیت]]==
==رسمیت یافتن [[مسیحیت]]==
*[[مسیحیت]] از فرقه‌ای [[یهودی]] به شمار می‌رفت ولی با گسترش و [[آشکار]] شدن آن به صورت [[دینی]] [[جدید]]، قسطنطنین [[کبیر]] در سال ۳۱۳ م. به [[مسیحیت]] گروید و [[مسیحیت]] [[کیش]] رسمی [[دولت]] [[روم]] شد. قسطنطنین برای [[حل اختلافات]]، نمایندگانی را از [[مسیحیان]] [[جهان]] گرد آورد و به سال ۳۲۵ م. شورایی را سامان داد که آن را "شورای نیقیه" می‌خوانند. این [[شورا]]، [[تثلیث]] را به عنوان [[اعتقاد]] رسمی [[مسیحیت]] معتبر شمرد و اناجیل چهارگانه‌ را به رسمیت [[شناخت]]. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را "[[قانون]] [[شرع]]" می‌گویند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۸.</ref>.
*[[مسیحیت]] از فرقه‌ای [[یهودی]] به شمار می‌رفت ولی با گسترش و آشکار شدن آن به صورت [[دینی]] [[جدید]]، قسطنطنین [[کبیر]] در سال ۳۱۳ م. به [[مسیحیت]] گروید و [[مسیحیت]] [[کیش]] رسمی [[دولت]] [[روم]] شد. قسطنطنین برای [[حل اختلافات]]، نمایندگانی را از [[مسیحیان]] [[جهان]] گرد آورد و به سال ۳۲۵ م. شورایی را سامان داد که آن را "شورای نیقیه" می‌خوانند. این [[شورا]]، [[تثلیث]] را به عنوان [[اعتقاد]] رسمی [[مسیحیت]] معتبر شمرد و اناجیل چهارگانه‌ را به رسمیت [[شناخت]]. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را "[[قانون]] [[شرع]]" می‌گویند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۸.</ref>.


==تصلیب و [[تثلیث]]==
==تصلیب و [[تثلیث]]==
*[[مسیحیان]] معتقدند [[عیسی]] به [[صلیب]] کشیده شد و [[دفن]] گردید، ولی پس از ۳ روز زنده شد و به [[آسمان]] رفت و نزد [[خداوند]] جای گرفت. هنگامی که بزرگان [[یهود]] دیدند [[تعالیم]] [[حضرت عیسی]] در تضاد با [[منافع]] آنهاست، برای کشتن او [[توطئه]] کردند، یهودای اسخریوطی یکی از ۱۲ [[حواری]] او، [[عیسی]] {{ع}} را به مأموران [[یهودی]] [[تسلیم]] کرد. هر چهار [[انجیل]]، داستان به [[صلیب]] کشیده شدن [[عیسی]] را با اندک اختلافی [[بیان]] می‌‌کنند. این اتفاق در سال ۳۳ برای [[حضرت عیسی]] رخ داد که مبدا [[تاریخ]] میلادی نیز گردید. به‌ [[عقیده]] [[مسیحیان]] از آنجا که [[بشر]] از [[حضرت آدم]] تاکنون گرفتار [[گناهان]] مختلف بوده و اثر آن پس از [[توبه]] نیز همچنان باقی است، [[عیسی]] {{ع}} با [[تسلیم]] مطلق خود در مقابل [[خدا]]، کفارۀ [[گناه]] [[بشریت]] شد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۹.</ref>.
*[[مسیحیان]] معتقدند [[عیسی]] به [[صلیب]] کشیده شد و [[دفن]] گردید، ولی پس از ۳ روز زنده شد و به [[آسمان]] رفت و نزد [[خداوند]] جای گرفت. هنگامی که بزرگان [[یهود]] دیدند [[تعالیم]] [[حضرت عیسی]] در تضاد با [[منافع]] آنهاست، برای کشتن او [[توطئه]] کردند، یهودای اسخریوطی یکی از ۱۲ [[حواری]] او، [[عیسی]] {{ع}} را به مأموران [[یهودی]] [[تسلیم]] کرد. هر چهار [[انجیل]]، داستان به [[صلیب]] کشیده شدن [[عیسی]] را با اندک اختلافی [[بیان]] می‌‌کنند. این اتفاق در سال ۳۳ برای [[حضرت عیسی]] رخ داد که مبدا [[تاریخ]] میلادی نیز گردید. به‌ [[عقیده]] [[مسیحیان]] از آنجا که [[بشر]] از [[حضرت آدم]] تاکنون گرفتار [[گناهان]] مختلف بوده و اثر آن پس از [[توبه]] نیز همچنان باقی است، [[عیسی]] {{ع}} با [[تسلیم]] مطلق خود در مقابل [[خدا]]، کفارۀ [[گناه]] [[بشریت]] شد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۹.</ref>.
*[[تثلیث]]، به صورت صریح و [[آشکار]] در [[کتاب مقدس]] [[مسیحیان]] وارد نشده است، هرچند گفته می‌‌شود ریشه‌های آن به برخی عبارات [[عهد جدید]] برمی‌گردد. واژۀ [[پدر]] دربارۀ [[خدا]] را [[عیسی]] به کار می‌‌برد و [[الوهیت]] [[عیسی]] نیز در شورایی در نیقیه [[تأیید]] و پذیرفته شد. [[روح‌القدس]] هم به عقیدۀ [[مسیحیان]] فرشتۀ [[خدا]] نیست، بلکه او خود خداست، که در [[جهان]] بشری زیست می‌‌کند و جامعۀ [[مسیحی]] را [[ارشاد]] می‌‌کند. با تلاش‌های فراوان که دربارۀ توجیه [[تثلیث]] تاکنون انجام شده، اما همگی به نافرجامی کوشش‌های خود معترف هستند و آن را یک [[راز]] می‌‌دانند که قابل [[بیان]] با تعابیر بشری نیست<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۸.</ref>.
*[[تثلیث]]، به صورت صریح و آشکار در [[کتاب مقدس]] [[مسیحیان]] وارد نشده است، هرچند گفته می‌‌شود ریشه‌های آن به برخی عبارات [[عهد جدید]] برمی‌گردد. واژۀ [[پدر]] دربارۀ [[خدا]] را [[عیسی]] به کار می‌‌برد و [[الوهیت]] [[عیسی]] نیز در شورایی در نیقیه [[تأیید]] و پذیرفته شد. [[روح‌القدس]] هم به عقیدۀ [[مسیحیان]] فرشتۀ [[خدا]] نیست، بلکه او خود خداست، که در [[جهان]] بشری زیست می‌‌کند و جامعۀ [[مسیحی]] را [[ارشاد]] می‌‌کند. با تلاش‌های فراوان که دربارۀ توجیه [[تثلیث]] تاکنون انجام شده، اما همگی به نافرجامی کوشش‌های خود معترف هستند و آن را یک [[راز]] می‌‌دانند که قابل [[بیان]] با تعابیر بشری نیست<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲۸.</ref>.
==[[آیین های]] [[مقدس]] [[مسیحیان]]==
==[[آیین های]] [[مقدس]] [[مسیحیان]]==
*در [[دین مسیحیت]] برای [[پیروان]] آن، آیین‌های متعددی آمده است که به جا آوردن آنها به معنای [[ملاقات]] و همسانی با [[حضرت مسیح]] است؛ زیرا آنها معتقدند [[حضرت مسیح]] بعد از بازگشت از میان مردگان، این [[اعمال]] را انجام می‌دهد و با وجود اختلافاتی در تعداد آنها، اما درباره تعمید و عشای ربانی همۀ [[مسیحیان]] اتفاق‌نظر دارند.  
*در [[دین مسیحیت]] برای [[پیروان]] آن، آیین‌های متعددی آمده است که به جا آوردن آنها به معنای [[ملاقات]] و همسانی با [[حضرت مسیح]] است؛ زیرا آنها معتقدند [[حضرت مسیح]] بعد از بازگشت از میان مردگان، این [[اعمال]] را انجام می‌دهد و با وجود اختلافاتی در تعداد آنها، اما درباره تعمید و عشای ربانی همۀ [[مسیحیان]] اتفاق‌نظر دارند.  

نسخهٔ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۴

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دین مسیحیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

زندگینامه حضرت عیسی(ع)

کتاب دینی مسیحیت

رسمیت یافتن مسیحیت

تصلیب و تثلیث

آیین های مقدس مسیحیان

  1. تعمید: نخستین و مهم‌ترین آیینی که برای ورود به جهان مسیحیت لازم و ضروری است که خدا با آن، همۀ آثار زندگی و مرگ عیسی (ع) را به فرد اعطا می‌‌کند. تعمید نوعی از شستشو بوده که همراه آن، کشیش این عبارت را می‌‌خواند: تو را به نام پدر، پسر و روح‌القدس تعمید می‌دهم: مسیحیان معمولاً در روز عید پاک که مهمترین جشن دینی مسیحیان، به خاطر یادآوری برخاستن مسیح از میان مردگان در روز سوم پس از تصلیب است، تعمید می‌‌گیرند[۲۴].
  2. تأیید: پس از فدا که نجات از گناه و ورود به دنیای ایمان است، نوبت به تأیید می‌‌رسد، که آن شهادت و گواهی فرد به چیزی است که خدا به وسیلۀ عیسی برای بشریت محقق ساخته و کمک خواستن از روح‌القدس برای انجام این وظیفه است. تأیید توسط اسقف یا جانشین او با خواندن این عبارت انجام می‌‌شود: روح‌القدس را بپذیر، تا بتوانی به مسیح شهادت دهی[۲۵].
  3. اعتراف: مسیحیان در آیین اعتراف از گناهان خود توبه می‌‌کنند و از این طریق بخشش و مغفرت خداوند را طلب می‌‌نمایند که امروزه بیشتر به صورت فردی و در حضور پدران روحانی انجام می‌‌شود[۲۶].
  4. تدهین: آیین تدهین مخصوص بیماران و با روغن مقدس است و نشانۀ وجود خدا و محبت اوست، به اینکه آنها تنها نیستند، بلکه عیسی با ایشان است و آنان را به سمت خدا هدایت می‌‌کند[۲۷].
  5. عشای ربانی: یادبود و بازسازی شام آخر عیسی با حواریون، در شب قبل از مرگ اوست که عیسی در آن هنگام، نان و شراب به شاگردان خود داد، تا آن را به عنوان خون مسیح بنوشند که به جهت آمرزش گناهان ریخته می‌‌شود. در این آیین دو مسئله، اساسی و ثابت است: یکی خواندن مقداری از کتاب مقدس و دیگری خوردن قربانی مقدس[۲۸].

انشعابات مسیحیت

تاریخچه مسیحیّت در جزیرة العرب

مسیحیان در یمن

مسیحیان حجاز

مسیحیان شرق عربستان

مذاهب نصرانیه

  1. مذهب یعقوبیه که به یعقوب البرادعی منسوب‌اند. آنها برای حضرت مسیح(ع) قائل به طبیعت واحد بودند و به "منوفیزیست‌ها" معروف‌اند. مرکز این مذهب، عراق بود و از آنجا به منطقه بادیه و شرق جزیرة العرب راه یافت.
  2. مذهب نسطوریه نیز منسوب به نسطوریوس بودند. آنان قائل به دو طبیعتی بودن حضرت مسیح(ع) (طبیعتی انسانی و طبیعتی الهی) بودند. این مذهب، نخست به "حیره" راه یافت و از آنجا به واسطه قافله‌های تجاری و مبلغان مسیحی که دائم بین حیره و یمن در حرکت بودند، به یمامه و بعد به نجران و یمن راه یافت و سپس از راه عراق و یمن به قطر، بحرین، عمان و دیگر نواحی شبه‌ جزیره منتشر شد. نسطوریان تا ظهور اسلام در یمن پابرجا بودند[۳۶].

مسیحیان در عصر ظهور پیامبر خاتم(ص)

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱۵.
  2. ﴿وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.
  3. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۴.
  4. سوره مریم، آیه ۱۵-۳۵.
  5. ﴿قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰ ـ ۳۱
  6. ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ«آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهایی‌بخش تو از گروه کافرانم و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم سپس بازگشت شما به سوی من است و در آنچه اختلاف می‌داشتید میان شما داوری خواهم کرد» سوره آل عمران، آیه ۵۵.
  7. ﴿إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ ﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.
  8. ﴿إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست»» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
  9. ﴿قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.
  10. ﴿إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ ﴿إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست»» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
  11. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۴-۳۲۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۵۷.
  12. ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.
  13. ﴿إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  14. ﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ«به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح پسر مریم و مادرش و همه آنان را که روی زمینند هلاک گرداند کسی در برابر او چه اختیاری دارد؟ و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است؛ هر» سوره مائده، آیه ۱۷ و ﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ«به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.
  15. ﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۸
  16. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۰.
  17. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۵۶-۲۵۷.
  18. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۵۷.
  19. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۷.
  20. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۷-۳۲۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۵۷.
  21. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۵۸.
  22. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۹.
  23. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۸.
  24. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲۹-۳۳۰.
  25. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۰.
  26. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۰.
  27. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۰.
  28. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۰.
  29. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۵۹.
  30. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۶۳.
  31. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۶۱.
  32. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۹۵-۹۶.
  33. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۹۵-۹۶.
  34. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص:۹۷-۹۸.
  35. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص:۹۷-۹۸.
  36. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص:۹۷-۹۸.
  37. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص:۹۸-۹۹.