ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی ردهٔ پرسش‌های جامع امامت و ولایت با پرسش‌)
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع‌ جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵↵==' به '}} ==')
 
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = ریشه‌های [[انحراف]] [[مدعیان دروغین مهدویت]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[کلیاتی از مهدویت]] / [[مدعیان دروغین مهدویت]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[علت پیدایش ادعاهای دروغین نیابت]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[کلیاتی از مهدویت]] / [[مدعیان دروغین مهدویت]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   = [[ادعای نیابت]]
| پاسخ‌دهندگان = ۲ پاسخ
| مدخل وابسته   =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان       = ۲ پاسخ


}}
}}
'''ریشه‌های [[انحراف]] [[مدعیان دروغین مهدویت]] چیست؟ ''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''ریشه‌های [[انحراف]] [[مدعیان دروغین مهدویت]] چیست؟ ''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|راست|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:


«از آن‌جا که پس از [[شهادت امام عسکری]] {{ع}} و [[آغاز غیبت صغرا]]، ارتباط رودرروی [[مردم]] با پیشوای [[معصوم]] قطع شد، "سفیران خاص" به گونه‌ای ویژه، برای [[راهنمایی]] [[مردم]]، تلاش‌های پردامنه‌ای را آغاز کردند. ایشان از پراکندگی [[پیروان]] [[مکتب اهل بیت]] {{عم}} جلوگیری کرده و [[رهبری]] [[شیعیان]] را به دست گرفتند. [[پیروان اهل بیت]] {{عم}} رفته‌رفته، با این روش خو گرفته و کارهای خود را از راه "[[سفیران چهارگانه]]" انجام دادند. و این خود [[جایگاه]] بلندی را برای این سفیران رقم زد.


== پاسخ نخست==
در این میان، افرادی سست‌ایمان و کژاندیش برای رسیدن به اهدافی چند، به [[دروغ]] مدعی [[نیابت]] [[امام غایب]] شدند. در یک بررسی کوتاه می‌توان برخی سرچشمه‌های این ادعاهای دروغین را در موارد زیر خلاصه کرد:
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
* '''سستی ایمان‌''': یکی از عوامل مهم در چنین ادعاهای نادرستی، سستی [[باورهای دینی]] است؛ چرا که کسانی که دارای قوت مناسب [[ایمان]] هستند، هرگز برابر خواست پیشوای معصوم- در [[پیروی]] از سفیران خود- به [[بیراهه]] نمی‌روند. بیشترین افرادی که به [[دروغ]] چنین ادعایی کردند، از این کاستی برخوردار بودند. یکی از افرادی که به [[دلیل]] سستی [[ایمان]]، دست به ادعاهای نادرست پرداخت، [[شلمغانی]] بود.
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از آن‌جا که پس از [[شهادت امام عسکری]] {{ع}} و [[آغاز غیبت صغرا]]، ارتباط رودرروی [[مردم]] با پیشوای [[معصوم]] قطع شد، "سفیران خاص" به گونه‌ای ویژه، برای [[راهنمایی]] [[مردم]]، تلاش‌های پردامنه‌ای را آغاز کردند. ایشان از پراکندگی [[پیروان]] [[مکتب اهل بیت]] {{عم}} جلوگیری کرده و [[رهبری]] [[شیعیان]] را به دست گرفتند. [[پیروان اهل بیت]] {{عم}} رفته‌رفته، با این روش خو گرفته و کارهای خود را از راه "[[سفیران چهارگانه]]" انجام دادند. و این خود [[جایگاه]] بلندی را برای این سفیران رقم زد.
::::::در این میان، افرادی سست‌ایمان و کژاندیش برای رسیدن به اهدافی چند، به [[دروغ]] مدعی [[نیابت]] [[امام غایب]] شدند. در یک بررسی کوتاه می‌توان برخی سرچشمه‌های این ادعاهای دروغین را در موارد زیر خلاصه کرد:
:::::*'''سستی ایمان‌''': یکی از عوامل مهم در چنین ادعاهای نادرستی، سستی [[باورهای دینی]] است؛ چرا که کسانی که دارای قوت مناسب [[ایمان]] هستند، هرگز برابر خواست پیشوای معصوم- در [[پیروی]] از سفیران خود- به [[بیراهه]] نمی‌روند. بیشترین افرادی که به [[دروغ]] چنین ادعایی کردند، از این کاستی برخوردار بودند. یکی از افرادی که به [[دلیل]] سستی [[ایمان]]، دست به ادعاهای نادرست پرداخت، [[شلمغانی]] بود.
::::::پس از این، اشاره خواهد شد که [[شلمغانی]] از [[یاران امام حسن]] [[عسکری]] {{ع}} و از [[دانشمندان]]، دبیران و [[محدثان]] زمان خود در [[بغداد]] بود. کتاب‌های بسیاری داشت که در آن‌ها، انبوه سخنان [[اهل بیت]] {{عم}} به چشم می‌خورد<ref>رجال نجاشی، ج ۲، ص ۲۳۹.</ref>.
::::::هنگامی که راه [[انحراف]] و ارتجاع را پیش گرفت و از نظر [[اندیشه]]، [[عقیده]] و [[رفتار]] تغییر کرد، در [[روایات]] تغییراتی پدید می‌آورد؛ هرچه می‌خواست بر آن‌ها می‌افزود و هر چه می‌خواست کم می‌کرد. [[نجاشی]] در [[رجال]] خود به این [[انحراف]] اشاره کرده است<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ص ۳۰۵؛ رجال نجاشی، ح ۲، ص ۲۹۴.</ref>.
:::::*'''طمع در [[اموال]] امام‌''': در [[زمان غیبت صغرا]]، برخی برای آن که [[اموال]] [[امام زمان]] {{ع}} را به [[وکیل]] و [[نماینده]] واقعی‌اش تحویل ندهند، [[ادعای نیابت]] و [[بابیت]] کردند.
::::::[[ابو طاهر محمد بن علی بن بلال]] از کسانی است که برای ثروت‌اندوزی، [[ادعای بابیت]] کرد. وی در آغاز کار، نزد [[امام عسکری]] {{ع}} فردی مورد وثوق بود و روایاتی از آن [[حضرت]] [[نقل]] کرده است؛ ولی رفته‌رفته به [[دلیل]] [[پیروی]] از [[هوای نفس]]، راه [[انحراف]] در پیش گرفت و مورد مذمت [[خاندان]] [[وحی]] واقع شد. وی ادعا کرد که [[وکیل]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. او [[نیابت]] [[نایب دوم]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را منکر شد و درباره اموالی که نزد وی جمع شده بود تا به [[حضرت مهدی]] {{ع}} برساند، [[خیانت]] کرد<ref>ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۴۰۰.</ref>.
::::::[[نایب دوم]]، راه [[دیدار]] وی را با [[حضرت مهدی]] {{ع}} آسان نمود و [[امام]] {{ع}} به وی [[دستور]] داد: [[اموال]] را به نایبشان برگرداند؛ اما او در [[دشمنی]] و کژی خود باقی ماند. پایان کارش آن شد که توقیعی از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر [[لعن]] و نفرین و بیزاری از وی- در ضمن افرادی دیگر از جمله [[حلاج]] و شلمغانی- صادر شد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴.</ref>.
:::::*'''رسیدن به شهرت‌''': شهرت‌طلبی نیز از عوامل بسیار مهم در پیدایی باورهای خرافی و مذهب‌های ساختگی است. [[اشتیاق]] به بزرگ شدن و خودنمایی از صفات نکوهیده [[اخلاقی]] است که [[انسان]] را به سوی کارهای خطرناک می‌کشاند<ref>ر.ک: تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۹۰.</ref>.
::::::'''انگیزه‌های سیاسی‌''': یکی دیگر از عوامل پدید آمدن [[مدعیان بابیت]]، انگیزه‌های [[سیاسی]] است. [[دشمنان]]، گاهی به طور مستقیم و زمانی غیر مستقیم- برای آن که باور [[شیعیان]] را سست کرده و آنان را در پراکندگی فرو برند- برخی را تحریک می‌کنند تا [[ادعای بابیت]] کنند.
::::::در این راه، برخی عناصر را به دلخواه خویش [[تربیت]] کرده، به آنان [[دستور]] دادند [[ادعای بابیت]] کنند و آنان را با همه امکانات در این راه [[یاری]] کردند که برای نمونه می‌توان به "[[علی محمد باب]]" اشاره کرد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۶۸ - ۱۷۱.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
پس از این، اشاره خواهد شد که [[شلمغانی]] از [[یاران امام حسن]] [[عسکری]] {{ع}} و از [[دانشمندان]]، دبیران و [[محدثان]] زمان خود در [[بغداد]] بود. کتاب‌های بسیاری داشت که در آن‌ها، انبوه سخنان [[اهل بیت]] {{عم}} به چشم می‌خورد<ref>رجال نجاشی، ج ۲، ص ۲۳۹.</ref>.
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«پس از [[شهادت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} و آغاز[[غیبت صغری]] در سال ۲۶۰ ه‍‌. ق، ارتباط‍‌ مستقیم [[مردم]] با [[امام]] خویش قطع گردید و "[[نواب خاص]]" کار و فعالیت خود را آغاز نمودند. در این میان، بعضی از افراد ضعیف‌الایمان و کج‌اندیش که زمینه [[انحراف]] از قبل در وجود آن‌ها بوده، پیدا شده و مدّعی دروغین [[نیابت]] [[صاحب الامر]] {{ع}} شدند. سرچشمه ادّعای دروغین این افراد در سه چیز خلاصه می‌شود:
:::::#ضعف [[ایمان]] و زمینه [[انحراف]].
:::::#طمع کردن به اموالی که از سراسر [[بلاد اسلامی]] به سوی "نوّاب" سرازیر می‌شد.
:::::#رسیدن به شهرت و [[ریاست]]. شروع [[تفکر]] ادّعای دروغین [[نیابت]] به دوران [[نایب دوم]] برمی‌گردد<ref>زندگانى نواب خاص امام زمان {{ع}}، على غفّارزاده، ص ۱۷۶. </ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۸۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های وابسته==
هنگامی که راه [[انحراف]] و ارتجاع را پیش گرفت و از نظر [[اندیشه]]، [[عقیده]] و [[رفتار]] تغییر کرد، در [[روایات]] تغییراتی پدید می‌آورد؛ هرچه می‌خواست بر آن‌ها می‌افزود و هر چه می‌خواست کم می‌کرد. [[نجاشی]] در [[رجال]] خود به این [[انحراف]] اشاره کرده است<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ص ۳۰۵؛ رجال نجاشی، ح ۲، ص ۲۹۴.</ref>.
* '''طمع در [[اموال]] امام‌''': در [[زمان غیبت صغرا]]، برخی برای آن که [[اموال]] [[امام زمان]] {{ع}} را به [[وکیل]] و [[نماینده]] واقعی‌اش تحویل ندهند، [[ادعای نیابت]] و [[بابیت]] کردند.
 
[[ابو طاهر محمد بن علی بن بلال]] از کسانی است که برای ثروت‌اندوزی، [[ادعای بابیت]] کرد. وی در آغاز کار، نزد [[امام عسکری]] {{ع}} فردی مورد وثوق بود و روایاتی از آن [[حضرت]] [[نقل]] کرده است؛ ولی رفته‌رفته به [[دلیل]] [[پیروی]] از [[هوای نفس]]، راه [[انحراف]] در پیش گرفت و مورد مذمت [[خاندان]] [[وحی]] واقع شد. وی ادعا کرد که [[وکیل]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. او [[نیابت]] [[نایب دوم]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را منکر شد و درباره اموالی که نزد وی جمع شده بود تا به [[حضرت مهدی]] {{ع}} برساند، [[خیانت]] کرد<ref>ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۴۰۰.</ref>.
 
[[نایب دوم]]، راه [[دیدار]] وی را با [[حضرت مهدی]] {{ع}} آسان نمود و [[امام]] {{ع}} به وی [[دستور]] داد: [[اموال]] را به نایبشان برگرداند؛ اما او در [[دشمنی]] و کژی خود باقی ماند. پایان کارش آن شد که توقیعی از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر [[لعن]] و نفرین و بیزاری از وی- در ضمن افرادی دیگر از جمله [[حلاج]] و شلمغانی- صادر شد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴.</ref>.
* '''رسیدن به شهرت‌''': شهرت‌طلبی نیز از عوامل بسیار مهم در پیدایی باورهای خرافی و مذهب‌های ساختگی است. [[اشتیاق]] به بزرگ شدن و خودنمایی از صفات نکوهیده [[اخلاقی]] است که [[انسان]] را به سوی کارهای خطرناک می‌کشاند<ref>ر.ک: تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۹۰.</ref>.
 
'''انگیزه‌های سیاسی‌''': یکی دیگر از عوامل پدید آمدن [[مدعیان بابیت]]، انگیزه‌های [[سیاسی]] است. [[دشمنان]]، گاهی به طور مستقیم و زمانی غیر مستقیم- برای آن که باور [[شیعیان]] را سست کرده و آنان را در پراکندگی فرو برند- برخی را تحریک می‌کنند تا [[ادعای بابیت]] کنند.
 
در این راه، برخی عناصر را به دلخواه خویش [[تربیت]] کرده، به آنان [[دستور]] دادند [[ادعای بابیت]] کنند و آنان را با همه امکانات در این راه [[یاری]] کردند که برای نمونه می‌توان به "[[علی محمد باب]]" اشاره کرد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۶۸ - ۱۷۱.</ref>.
* «بی‏‌گمان، هرچه باوری، ژرفای بیشتری داشته، به [[حقیقت]] نزدیک‏‌تر باشد و در دل‏ها جای گیرد، افراد سوداگر و سودنگر، بیشتر در پی بهره‏‌های ناپاک از آن، برخواهند آمد. آموزه‌‏های [[مهدویت]]، به سبب ویژگی‌‏های ممتاز و پرجاذبه خود و این که همواره در عمق قلب‏‌های توده [[انسان‌‏ها]] نفوذ کرده است، بیشتر مورد بهره‌‏جویی و استفاده نادرست افراد کژرو قرار گرفته است. پیشینه پردامنه انحراف‌‏های پدید آمده در این عرصه به ویژه فرقه‌‏های [[منحرف]] در [[مهدویت]] که به قرن‏های نخست [[اسلام]] باز می‌‏گردد گواهی روشن بر این مدعا است. بررسی این انحراف‏ها و زمینه‏‌های پیدایی آن، می‌‏تواند در پیشگیری از فرو افتادن دوباره در این لغزش‏ها، نقش مهمی داشته باشد.
 
از آن‏جا که پس از [[شهادت]] [[امام عسکری]] {{ع}} و آغاز [[غیبت صغرا]]، ارتباط رودرروی [[مردم]] با پیشوای [[معصوم]] قطع شد، سفیران خاص به گونه‌‏ای ویژه، برای [[راهنمایی]] [[مردم]]، تلاش‏های پردامنه‌‏ای را آغاز کردند. ایشان، از پراکندگی پیروان‏ [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} جلوگیری کرده و [[رهبری]] [[شیعیان]] را به دست گرفتند.
 
[[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} رفته ‏رفته، با این روش خو گرفته و کارهای خود را از راه [[سفیران چهارگانه]] پی‏گیری کردند و این خود، [[جایگاه]] بلندی را برای این سفیران رقم زد. در این میان، افرادی سست‏ایمان و کژاندیش برای رسیدن به اهدافی چند، به [[دروغ]] مدعی [[نیابت]] [[امام غایب]] شدند. در یک بررسی کوتاه برخی سرچشمه‏‌های این ادعاهای دروغین را می‏‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:
# '''سستی [[ایمان‏]]:''' یکی از عوامل مهم در چنین ادعاهای نادرستی، سستی [[باورهای دینی]] است؛ چرا که کسانی که دارای قوت مناسب [[ایمان]] هستند، هرگز برابر خواست پیشوای معصوم- در [[پیروی]] از سفیران خود- به بی‌راهه نمی‌‏روند. بیشترین افرادی که به [[دروغ]] چنین ادعایی کردند، از این کاستی برخوردار بودند که. یکی از این افراد [[شلمغانی]] بود<ref> احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ج ۲، ص ۲۳۹</ref>.
# '''طمع در [[اموال]] [[امام‏]]:''' در زمان [[غیبت صغرا]]، برخی برای آن‏که [[اموال]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را به [[وکیل]] و [[نماینده]] واقعی‌‏اش تحویل ندهند، [[ادعای نیابت]] و [[بابیت]] کردند<ref>ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۰۰</ref>.
# '''رسیدن به شهرت‏:''' شهرت طلبی نیز از عوامل بسیار مهم در پیدایی باورهای خرافی و مذهب‏‌های ساختگی است. [[اشتیاق]] به بزرگ شدن و خودنمایی، از صفات نکوهیده [[اخلاقی]] است که [[انسان]] را به سوی کارهای خطرناک می‏‌کشاند<ref> ر. ک: سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۹۰</ref>.
# '''انگیزه‌‏های سیاسی‏:''' یکی دیگر از سبب‏های پدید آمدن [[مدعیان بابیت]]، انگیزه‏‌های [[سیاسی]] است.
 
[[دشمنان]]، گاهی به طور مستقیم و زمانی غیر مستقیم- برای آن‏که باور [[شیعیان]] را سست کرده و آنان را در پراکندگی فرو برند- برخی را تحریک می‌‏کنند تا [[ادعای بابیت]] کنند. در این راه، برخی عناصر را به دلخواه خویش [[تربیت]] کرده، به آنان [[دستور]] دادند [[ادعای بابیت]] کنند و آنان را با همه امکانات در این راه [[یاری]] کردند که برای نمونه می‏‌توان به [[علی محمد باب]] اشاره کرد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۸۷ - ۳۸۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۶۸-۱۷۱.</ref>.
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و السلمین محسنی ارزگانی؛
| تصویر = 13681275.jpg
| پاسخ‌دهنده = غلام رسول محسنی ارزگانی
| پاسخ = حجت الاسلام و السلمین '''[[غلام رسول محسنی ارزگانی]]'''، در مقاله ''«[[آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری (مقاله)|آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«بنا به رویکرد آسیب‌شناختی به زمینه‌های تشکیل [[دولت کریمه]]، دو آسیب می‌تواند ارکان این [[حکومت]] را تهدید کند:
# '''تهدید [[شخصیت حقیقی]] [[امام مهدی]] {{ع}} ([[رهبری]]):''' [[امام علی]] {{ع}} برای [[تبیین]] نخستین آسیب [[دولت کریمه مهدوی]]، رخداد [[غیبت]] را مطرح نموده و چنین فرموده است: "... [[حجت خدا]] بنابر مصلحتی که بر وی آشکار گردد، از دیدها پنهان شود؛ زیرا [[فتنه]] چنان در قلب‌ها جای گیرد که حتی نزدیک‌ترین [[مردمان]] به وی، سرسخت‌ترین [[دشمنان]] او گردد. آنگاه، خدای... به کمکش خواهد شتافت و [[دین]] پیامبرش را به دست او بر همه [[ادیان]] پیروز خواهد کرد؛ هرچند [[کافران]] را خوشایند نباشد"<ref>طبرسی، احمد، احتجاج، ج۱، ص۶۳۳.</ref>. برپایه این [[حدیث شریف]]، [[حفاظت]] از [[جان]] [[رهبری]] [[دولت مهدی]] {{ع}}، نخستین [[دلیل]] رخداد [[غیبت]] ایشان شمرده می‌شود. با این وصف، نیروهای نفوذی نظام‌های [[غاصب]] و یا اندیشه‌های دیگر [[انحرافی]]، از طریق دسیسه‌های [[سیاسی]] و [[انحرافی]]، وارد شبکه [[اندیشه]] [[امامت و مهدویت]] گردیده و از این طریق در صدد [[ترور]] [[رهبری]] این [[حکومت الهی]] شده است؛ زیرا [[اندیشه]] این [[حکومت]] و [[رهبری]] [[خواب]] [[دشمنان]] [[امامت و مهدویت]] را آشفته کرده‌اند. [[ادعای مهدویت]] و مهدی‌سازی، جدّی‌ترین آسیبی است که این [[حکومت الهی]] را از ناحیه‌ای [[رهبری]] ضربه‌‌پذیر نموده و [[منتظران]] این [[حکومت]] را از آن [[اندیشه]] یا [[منحرف]] کرده و یا بتردید وا دارند<ref>دانشنامه امام علی {{ع}}، ج۳، ص۲۹۲.</ref>.
# '''تهدید [[شخصیت حقوقی]] و پایگاه مردمی [[مهدوی]]:''' از دیگر ارکان [[حکومت]] و [[دولت مهدوی]] {{ع}}، پایگاه مردمی است؛ زیرا در هر [[حکومت]] و [[نظام]] [[رهبری]] آن، جنبه مردمی بودن، نقش اساسی دارد. از دیگر انگیزه‌های [[مدعیان مهدویت]] (آگاهانه و یا ناآگاهانه) آسیب‌رسانی و [[تخریب]] پایگاه مردمی این [[حکومت]] است؛ زیرا [[بیعت]] مردمی در طول [[تاریخ]]، چه در [[سیره]] [[ائمه اطهار]] {{عم}} و یا حکومت‌های [[غاصب]]، مفهوم کلیدی و نقش اساس در عرف [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] داشته است. [[حاکمان]] [[غاصب]] و اندیشه‌های [[انحرافی]]، برای اینکه این پایگاه را [[سست]] کرده و پایه‌های مردمی [[حکومت]] را بی‌خاصیت کنند، در هر دوره زمانی، یا شخصاً [[ادّعای مهدویت]] نموده و یا شخصی را به عنوان [[مهدی]] معرفی کرده‌اند. اینگونه ادعاها، اندیشه‌های [[مردم]] و [[اعتقاد]] آنها را به [[مهدی]] و [[اندیشه]] مهدی‌باوری متزلزل نموده، وسیله [[تفرقه]] و پراکندگی [[اندیشه مهدویت]] می‌گردد. فلذا تهدید [[شخصیت حقوقی]] [[حضرت مهدی]] که همان پایگاه مردمی است، از طریق اینگونه ادعاهای دروغین [[تخریب]] می‌گردد. [[منتظران]] که زمینه‌ساز [[حکومت مهدوی]] باشند و [[انتظار]] [[حکومت]] کریمه را دارند، مردد گردیده، امیدشان در جهت [[تشکیل حکومت]] [[مهدوی]] به [[یأس]] تبدیل می‌گردد.
 
از نمونه بارز اینگونه ادعاها و مهدی‌سازی، ادعای مهدی‌بودن [[محمد بن عبدالله]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در آغاز [[حکومت]] [[حاکمان عباسی]] آن را رودرروی [[امام صادق]] {{ع}} قرار داده بود. در این ادعا، هم تردیدی به [[امامت]] [[امام صادق]] {{ع}} ایجاد کرده و هم [[مردم]] را به دو دسته‌ [[پیروان]] [[امام صادق]] {{ع}} و [[نفس]] ذکیه تقسیم کردند. گروهی بنام حسینیون، [[نفس زکیه]] را در مقابل [[امام صادق]] {{ع}} به عنوان [[مهدی]] [[علم]] کردند. برخی با او [[بیعت]] نموده که [[عبدالله]] [[پدر]] او نیز از آن عده می‌باشد. [[منصور دوانقی]] که یکی از [[حاکمان عباسی]] بود، او نیز با نیرنگی که داشت [[بیعت]] کرده و پس از پاگرفتن [[حکومت عباسی]] آن [[بیعت]] را [[شکست]]. و همچنین، [[ادعای مهدویت]] [[مهدی عباسی]] از دیگر نمونه‌هایی است که عباسیون آن را [[علم]] کرده و از او [[حمایت]] نمودند<ref>اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص۲۳۷.</ref>»<ref>[[غلام رسول محسنی ارزگانی|محسنی ارزگانی، غلام رسول]]، [[آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری (مقاله)|آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری]].</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| تصویر = 13681078.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«پس از [[شهادت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} و آغاز[[غیبت صغری]] در سال ۲۶۰ ه‍‌. ق، ارتباط‍‌ مستقیم [[مردم]] با [[امام]] خویش قطع گردید و "[[نواب خاص]]" کار و فعالیت خود را آغاز نمودند. در این میان، بعضی از افراد ضعیف‌الایمان و کج‌اندیش که زمینه [[انحراف]] از قبل در وجود آن‌ها بوده، پیدا شده و مدّعی دروغین [[نیابت]] [[صاحب الامر]] {{ع}} شدند. سرچشمه ادّعای دروغین این افراد در سه چیز خلاصه می‌شود:
# ضعف [[ایمان]] و زمینه [[انحراف]].
# طمع کردن به اموالی که از سراسر [[بلاد اسلامی]] به سوی "نوّاب" سرازیر می‌شد.
# رسیدن به شهرت و [[ریاست]]. شروع [[تفکر]] ادّعای دروغین [[نیابت]] به دوران [[نایب دوم]] برمی‌گردد<ref>زندگانى نواب خاص امام زمان {{ع}}، على غفّارزاده، ص ۱۷۶. </ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۸۲.</ref>.
}}
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان مدعیان دروغین مهدویت}}
{{پرسمان مدعیان دروغین مهدویت}}
==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های مهدویت با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های مهدویت با ۲ پاسخ]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به مدعیان مهدویت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸

ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مدعیان دروغین مهدویت
مدخل اصلیعلت پیدایش ادعاهای دروغین نیابت

ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

خدامراد سلیمیان

حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «درسنامه مهدویت ج۲» و «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«از آن‌جا که پس از شهادت امام عسکری (ع) و آغاز غیبت صغرا، ارتباط رودرروی مردم با پیشوای معصوم قطع شد، "سفیران خاص" به گونه‌ای ویژه، برای راهنمایی مردم، تلاش‌های پردامنه‌ای را آغاز کردند. ایشان از پراکندگی پیروان مکتب اهل بیت (ع) جلوگیری کرده و رهبری شیعیان را به دست گرفتند. پیروان اهل بیت (ع) رفته‌رفته، با این روش خو گرفته و کارهای خود را از راه "سفیران چهارگانه" انجام دادند. و این خود جایگاه بلندی را برای این سفیران رقم زد.

در این میان، افرادی سست‌ایمان و کژاندیش برای رسیدن به اهدافی چند، به دروغ مدعی نیابت امام غایب شدند. در یک بررسی کوتاه می‌توان برخی سرچشمه‌های این ادعاهای دروغین را در موارد زیر خلاصه کرد:

  • سستی ایمان‌: یکی از عوامل مهم در چنین ادعاهای نادرستی، سستی باورهای دینی است؛ چرا که کسانی که دارای قوت مناسب ایمان هستند، هرگز برابر خواست پیشوای معصوم- در پیروی از سفیران خود- به بیراهه نمی‌روند. بیشترین افرادی که به دروغ چنین ادعایی کردند، از این کاستی برخوردار بودند. یکی از افرادی که به دلیل سستی ایمان، دست به ادعاهای نادرست پرداخت، شلمغانی بود.

پس از این، اشاره خواهد شد که شلمغانی از یاران امام حسن عسکری (ع) و از دانشمندان، دبیران و محدثان زمان خود در بغداد بود. کتاب‌های بسیاری داشت که در آن‌ها، انبوه سخنان اهل بیت (ع) به چشم می‌خورد[۱].

هنگامی که راه انحراف و ارتجاع را پیش گرفت و از نظر اندیشه، عقیده و رفتار تغییر کرد، در روایات تغییراتی پدید می‌آورد؛ هرچه می‌خواست بر آن‌ها می‌افزود و هر چه می‌خواست کم می‌کرد. نجاشی در رجال خود به این انحراف اشاره کرده است[۲].

ابو طاهر محمد بن علی بن بلال از کسانی است که برای ثروت‌اندوزی، ادعای بابیت کرد. وی در آغاز کار، نزد امام عسکری (ع) فردی مورد وثوق بود و روایاتی از آن حضرت نقل کرده است؛ ولی رفته‌رفته به دلیل پیروی از هوای نفس، راه انحراف در پیش گرفت و مورد مذمت خاندان وحی واقع شد. وی ادعا کرد که وکیل حضرت مهدی (ع) است. او نیابت نایب دوم حضرت مهدی (ع) را منکر شد و درباره اموالی که نزد وی جمع شده بود تا به حضرت مهدی (ع) برساند، خیانت کرد[۳].

نایب دوم، راه دیدار وی را با حضرت مهدی (ع) آسان نمود و امام (ع) به وی دستور داد: اموال را به نایبشان برگرداند؛ اما او در دشمنی و کژی خود باقی ماند. پایان کارش آن شد که توقیعی از ناحیه مقدسه حضرت مهدی (ع) بر لعن و نفرین و بیزاری از وی- در ضمن افرادی دیگر از جمله حلاج و شلمغانی- صادر شد[۴].

  • رسیدن به شهرت‌: شهرت‌طلبی نیز از عوامل بسیار مهم در پیدایی باورهای خرافی و مذهب‌های ساختگی است. اشتیاق به بزرگ شدن و خودنمایی از صفات نکوهیده اخلاقی است که انسان را به سوی کارهای خطرناک می‌کشاند[۵].

انگیزه‌های سیاسی‌: یکی دیگر از عوامل پدید آمدن مدعیان بابیت، انگیزه‌های سیاسی است. دشمنان، گاهی به طور مستقیم و زمانی غیر مستقیم- برای آن که باور شیعیان را سست کرده و آنان را در پراکندگی فرو برند- برخی را تحریک می‌کنند تا ادعای بابیت کنند.

در این راه، برخی عناصر را به دلخواه خویش تربیت کرده، به آنان دستور دادند ادعای بابیت کنند و آنان را با همه امکانات در این راه یاری کردند که برای نمونه می‌توان به "علی محمد باب" اشاره کرد»[۶].

  • «بی‏‌گمان، هرچه باوری، ژرفای بیشتری داشته، به حقیقت نزدیک‏‌تر باشد و در دل‏ها جای گیرد، افراد سوداگر و سودنگر، بیشتر در پی بهره‏‌های ناپاک از آن، برخواهند آمد. آموزه‌‏های مهدویت، به سبب ویژگی‌‏های ممتاز و پرجاذبه خود و این که همواره در عمق قلب‏‌های توده انسان‌‏ها نفوذ کرده است، بیشتر مورد بهره‌‏جویی و استفاده نادرست افراد کژرو قرار گرفته است. پیشینه پردامنه انحراف‌‏های پدید آمده در این عرصه به ویژه فرقه‌‏های منحرف در مهدویت که به قرن‏های نخست اسلام باز می‌‏گردد گواهی روشن بر این مدعا است. بررسی این انحراف‏ها و زمینه‏‌های پیدایی آن، می‌‏تواند در پیشگیری از فرو افتادن دوباره در این لغزش‏ها، نقش مهمی داشته باشد.

از آن‏جا که پس از شهادت امام عسکری (ع) و آغاز غیبت صغرا، ارتباط رودرروی مردم با پیشوای معصوم قطع شد، سفیران خاص به گونه‌‏ای ویژه، برای راهنمایی مردم، تلاش‏های پردامنه‌‏ای را آغاز کردند. ایشان، از پراکندگی پیروان‏ مکتب اهل بیت (ع) جلوگیری کرده و رهبری شیعیان را به دست گرفتند.

پیروان مکتب اهل بیت (ع) رفته ‏رفته، با این روش خو گرفته و کارهای خود را از راه سفیران چهارگانه پی‏گیری کردند و این خود، جایگاه بلندی را برای این سفیران رقم زد. در این میان، افرادی سست‏ایمان و کژاندیش برای رسیدن به اهدافی چند، به دروغ مدعی نیابت امام غایب شدند. در یک بررسی کوتاه برخی سرچشمه‏‌های این ادعاهای دروغین را می‏‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  1. سستی ایمان‏: یکی از عوامل مهم در چنین ادعاهای نادرستی، سستی باورهای دینی است؛ چرا که کسانی که دارای قوت مناسب ایمان هستند، هرگز برابر خواست پیشوای معصوم- در پیروی از سفیران خود- به بی‌راهه نمی‌‏روند. بیشترین افرادی که به دروغ چنین ادعایی کردند، از این کاستی برخوردار بودند که. یکی از این افراد شلمغانی بود[۷].
  2. طمع در اموال امام‏: در زمان غیبت صغرا، برخی برای آن‏که اموال امام زمان (ع) را به وکیل و نماینده واقعی‌‏اش تحویل ندهند، ادعای نیابت و بابیت کردند[۸].
  3. رسیدن به شهرت‏: شهرت طلبی نیز از عوامل بسیار مهم در پیدایی باورهای خرافی و مذهب‏‌های ساختگی است. اشتیاق به بزرگ شدن و خودنمایی، از صفات نکوهیده اخلاقی است که انسان را به سوی کارهای خطرناک می‏‌کشاند[۹].
  4. انگیزه‌‏های سیاسی‏: یکی دیگر از سبب‏های پدید آمدن مدعیان بابیت، انگیزه‏‌های سیاسی است.

دشمنان، گاهی به طور مستقیم و زمانی غیر مستقیم- برای آن‏که باور شیعیان را سست کرده و آنان را در پراکندگی فرو برند- برخی را تحریک می‌‏کنند تا ادعای بابیت کنند. در این راه، برخی عناصر را به دلخواه خویش تربیت کرده، به آنان دستور دادند ادعای بابیت کنند و آنان را با همه امکانات در این راه یاری کردند که برای نمونه می‏‌توان به علی محمد باب اشاره کرد»[۱۰][۱۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۲. حجت الاسلام و السلمین محسنی ارزگانی؛
حجت الاسلام و السلمین غلام رسول محسنی ارزگانی، در مقاله «آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری» در این‌باره گفته است:

«بنا به رویکرد آسیب‌شناختی به زمینه‌های تشکیل دولت کریمه، دو آسیب می‌تواند ارکان این حکومت را تهدید کند:

  1. تهدید شخصیت حقیقی امام مهدی (ع) (رهبری): امام علی (ع) برای تبیین نخستین آسیب دولت کریمه مهدوی، رخداد غیبت را مطرح نموده و چنین فرموده است: "... حجت خدا بنابر مصلحتی که بر وی آشکار گردد، از دیدها پنهان شود؛ زیرا فتنه چنان در قلب‌ها جای گیرد که حتی نزدیک‌ترین مردمان به وی، سرسخت‌ترین دشمنان او گردد. آنگاه، خدای... به کمکش خواهد شتافت و دین پیامبرش را به دست او بر همه ادیان پیروز خواهد کرد؛ هرچند کافران را خوشایند نباشد"[۱۲]. برپایه این حدیث شریف، حفاظت از جان رهبری دولت مهدی (ع)، نخستین دلیل رخداد غیبت ایشان شمرده می‌شود. با این وصف، نیروهای نفوذی نظام‌های غاصب و یا اندیشه‌های دیگر انحرافی، از طریق دسیسه‌های سیاسی و انحرافی، وارد شبکه اندیشه امامت و مهدویت گردیده و از این طریق در صدد ترور رهبری این حکومت الهی شده است؛ زیرا اندیشه این حکومت و رهبری خواب دشمنان امامت و مهدویت را آشفته کرده‌اند. ادعای مهدویت و مهدی‌سازی، جدّی‌ترین آسیبی است که این حکومت الهی را از ناحیه‌ای رهبری ضربه‌‌پذیر نموده و منتظران این حکومت را از آن اندیشه یا منحرف کرده و یا بتردید وا دارند[۱۳].
  2. تهدید شخصیت حقوقی و پایگاه مردمی مهدوی: از دیگر ارکان حکومت و دولت مهدوی (ع)، پایگاه مردمی است؛ زیرا در هر حکومت و نظام رهبری آن، جنبه مردمی بودن، نقش اساسی دارد. از دیگر انگیزه‌های مدعیان مهدویت (آگاهانه و یا ناآگاهانه) آسیب‌رسانی و تخریب پایگاه مردمی این حکومت است؛ زیرا بیعت مردمی در طول تاریخ، چه در سیره ائمه اطهار (ع) و یا حکومت‌های غاصب، مفهوم کلیدی و نقش اساس در عرف اجتماعی و سیاسی داشته است. حاکمان غاصب و اندیشه‌های انحرافی، برای اینکه این پایگاه را سست کرده و پایه‌های مردمی حکومت را بی‌خاصیت کنند، در هر دوره زمانی، یا شخصاً ادّعای مهدویت نموده و یا شخصی را به عنوان مهدی معرفی کرده‌اند. اینگونه ادعاها، اندیشه‌های مردم و اعتقاد آنها را به مهدی و اندیشه مهدی‌باوری متزلزل نموده، وسیله تفرقه و پراکندگی اندیشه مهدویت می‌گردد. فلذا تهدید شخصیت حقوقی حضرت مهدی که همان پایگاه مردمی است، از طریق اینگونه ادعاهای دروغین تخریب می‌گردد. منتظران که زمینه‌ساز حکومت مهدوی باشند و انتظار حکومت کریمه را دارند، مردد گردیده، امیدشان در جهت تشکیل حکومت مهدوی به یأس تبدیل می‌گردد.
از نمونه بارز اینگونه ادعاها و مهدی‌سازی، ادعای مهدی‌بودن محمد بن عبدالله، معروف به نفس زکیه است که در آغاز حکومت حاکمان عباسی آن را رودرروی امام صادق (ع) قرار داده بود. در این ادعا، هم تردیدی به امامت امام صادق (ع) ایجاد کرده و هم مردم را به دو دسته‌ پیروان امام صادق (ع) و نفس ذکیه تقسیم کردند. گروهی بنام حسینیون، نفس زکیه را در مقابل امام صادق (ع) به عنوان مهدی علم کردند. برخی با او بیعت نموده که عبدالله پدر او نیز از آن عده می‌باشد. منصور دوانقی که یکی از حاکمان عباسی بود، او نیز با نیرنگی که داشت بیعت کرده و پس از پاگرفتن حکومت عباسی آن بیعت را شکست. و همچنین، ادعای مهدویت مهدی عباسی از دیگر نمونه‌هایی است که عباسیون آن را علم کرده و از او حمایت نمودند[۱۴]»[۱۵].
۲. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) و آغازغیبت صغری در سال ۲۶۰ ه‍‌. ق، ارتباط‍‌ مستقیم مردم با امام خویش قطع گردید و "نواب خاص" کار و فعالیت خود را آغاز نمودند. در این میان، بعضی از افراد ضعیف‌الایمان و کج‌اندیش که زمینه انحراف از قبل در وجود آن‌ها بوده، پیدا شده و مدّعی دروغین نیابت صاحب الامر (ع) شدند. سرچشمه ادّعای دروغین این افراد در سه چیز خلاصه می‌شود:

  1. ضعف ایمان و زمینه انحراف.
  2. طمع کردن به اموالی که از سراسر بلاد اسلامی به سوی "نوّاب" سرازیر می‌شد.
  3. رسیدن به شهرت و ریاست. شروع تفکر ادّعای دروغین نیابت به دوران نایب دوم برمی‌گردد[۱۶]»[۱۷].

پرسش‌های وابسته

  1. ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
  3. آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
  4. با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
  5. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
  6. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
  7. چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
    1. آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    2. آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    3. آیا زیدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    4. آیا فطحیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    5. آیا قرامطه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    6. آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    7. آیا شیخیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    8. آیا بابیت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    9. آیا بهاییت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    10. آیا سبئیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    11. آیا عسکریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    12. آیا مغیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    13. آیا ممطوره از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    14. آیا نمیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    15. آیا واقفیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    16. آیا واقفه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    17. آیا باقریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    18. آیا موسویه یا موسائیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    19. آیا محمدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    20. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    21. آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    22. آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    23. آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    24. آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    25. آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    26. آیا مهدی تهامه‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    27. آیا مهدی سوس‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    28. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    29. آیا مهدی صومالی‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    30. آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    31. آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    32. آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    33. آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    34. آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    35. آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    36. آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    37. آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    38. آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    39. آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
  8. مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  9. مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
  10. انگیزه‌های مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  13. راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
  14. اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
  15. چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
  16. از چه زمانی عده‌ای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
  17. چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)

پانویس

  1. رجال نجاشی، ج ۲، ص ۲۳۹.
  2. شیخ طوسی، الفهرست، ص ۳۰۵؛ رجال نجاشی، ح ۲، ص ۲۹۴.
  3. ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۴۰۰.
  4. طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴.
  5. ر.ک: تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۹۰.
  6. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۶۸ - ۱۷۱.
  7. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ج ۲، ص ۲۳۹
  8. ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۰۰
  9. ر. ک: سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۹۰
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۸۷ - ۳۸۸.
  11. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶۸-۱۷۱.
  12. طبرسی، احمد، احتجاج، ج۱، ص۶۳۳.
  13. دانشنامه امام علی (ع)، ج۳، ص۲۹۲.
  14. اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص۲۳۷.
  15. محسنی ارزگانی، غلام رسول، آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری.
  16. زندگانى نواب خاص امام زمان (ع)، على غفّارزاده، ص ۱۷۶.
  17. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۸۲.