جاهلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴: خط ۴:
'''جاهلیت''' یعنی داشتن [[خلق و خوی]] [[جاهلی]] که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح [[عقل]] در امور [[زندگی]] است که [[خیره]] سری و [[تعصب]]، [[تفاخر]]، [[شرارت]] و... از مصادیق آن هستند و در [[فرهنگ]] عربی به دوران پیش از اسلام گفته می‌‌شود که در آن [[شرک]] و [[کفر]] و سنت‌های زشتِ بسیاری رواج داشت، البته [[خداپرستی]] و سنت‌های پسندیده نیز وجود داشت.  
'''جاهلیت''' یعنی داشتن [[خلق و خوی]] [[جاهلی]] که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح [[عقل]] در امور [[زندگی]] است که [[خیره]] سری و [[تعصب]]، [[تفاخر]]، [[شرارت]] و... از مصادیق آن هستند و در [[فرهنگ]] عربی به دوران پیش از اسلام گفته می‌‌شود که در آن [[شرک]] و [[کفر]] و سنت‌های زشتِ بسیاری رواج داشت، البته [[خداپرستی]] و سنت‌های پسندیده نیز وجود داشت.  


==مفهوم جاهلیت==
== مفهوم جاهلیت ==
جاهلیت همچون [[انسانیت]] و حیوانیت، مصدر جعلی از ریشۀ [[جهل]] است و [[جهل]] در [[فرهنگ دینی]] مقابل [[عقل]] است نه مقابل [[علم]]، چنانکه بعضی پنداشته‌اند، لذا [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: «چه بسا عالمی را که جهلش از پای درآورد و حال آنکه، علمش با او بود و سودش نکرد»<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ{{ع}}: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ یَنْفَعْهُ] لَا یَنْفَعُهُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.</ref>؛ در نتیجه [[جهل]] با [[علم]] قابل جمع است و فرد می‌‌تواند در عین عالم بودن [[جاهل]] باشد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸ـ ۲۳۹.</ref> و همچنین [[آیات]] فراوانی، برای بیان مفهوم [[نادانی]]، ندانستن و بی‌اطلاعی استفاده شده است؛ مانند: {{متن قرآن|بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref>، {{متن قرآن|لَا عِلْمَ لَنَا}}<ref>سوره بقره، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ}}<ref>سوره هود، آیه ۴۶.</ref> و...<ref>المعجم المفهرس، «علم».</ref>، از این رو ضرورتی برای کاربرد [[جهل]] به معنای [[نادانی]] وجود نخواهد داشت، مگر آنکه معنایی متفاوت را برساند<ref>ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.</ref>.
جاهلیت همچون [[انسانیت]] و حیوانیت، مصدر جعلی از ریشۀ [[جهل]] است و [[جهل]] در [[فرهنگ دینی]] مقابل [[عقل]] است نه مقابل [[علم]]، چنانکه بعضی پنداشته‌اند، لذا [[امام علی]] {{ع}} فرمودند: «چه بسا عالمی را که جهلش از پای درآورد و حال آنکه، علمش با او بود و سودش نکرد»<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ {{ع}}: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ یَنْفَعْهُ] لَا یَنْفَعُهُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.</ref>؛ در نتیجه [[جهل]] با [[علم]] قابل جمع است و فرد می‌‌تواند در عین عالم بودن [[جاهل]] باشد<ref>ر. ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸ـ ۲۳۹.</ref> و همچنین [[آیات]] فراوانی، برای بیان مفهوم [[نادانی]]، ندانستن و بی‌اطلاعی استفاده شده است؛ مانند: {{متن قرآن|بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref>، {{متن قرآن|لَا عِلْمَ لَنَا}}<ref>سوره بقره، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ}}<ref>سوره هود، آیه ۴۶.</ref> و...<ref>المعجم المفهرس، «علم».</ref>، از این رو ضرورتی برای کاربرد [[جهل]] به معنای [[نادانی]] وجود نخواهد داشت، مگر آنکه معنایی متفاوت را برساند<ref>ر. ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.</ref>.


جاهلیت در حوزۀ [[ادب]] و [[فرهنگ]] [[عربی]] به دوران قبل از [[اسلام]] اطلاق می‎‌شود و برای اینکه حال [[مردم]] [[عصر جاهلیت]] با همه جنبه‌‎های شرک‎‌آمیز و [[اخلاق]] مبتنی بر [[عصبیت]] و انتقام‎‌جویی و خون‎‌خواری و تبه‎ کاری<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.</ref> با حال [[مردم]] بعد از [[بعثت پیامبر]]{{صل}} جدا شود این اصطلاح رایج شد<ref>ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶.</ref>.
جاهلیت در حوزۀ [[ادب]] و [[فرهنگ]] [[عربی]] به دوران قبل از [[اسلام]] اطلاق می‎‌شود و برای اینکه حال [[مردم]] [[عصر جاهلیت]] با همه جنبه‌‎های شرک‎‌آمیز و [[اخلاق]] مبتنی بر [[عصبیت]] و انتقام‎‌جویی و خون‎‌خواری و تبه‎ کاری<ref>ر. ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.</ref> با حال [[مردم]] بعد از [[بعثت پیامبر]] {{صل}} جدا شود این اصطلاح رایج شد<ref>ر. ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶.</ref>.


در بعضی از موارد جاهلیت به [[زمان فترت]] (عصر بین دو [[پیامبر]])، دوران [[کفر]]، زمان پیش از [[فتح مکه]] و عصر بین ولادت و [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز اطلاق می‎‌شود<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸.</ref> و این تسمیه از این باب است که در همه این دوران‌ها [[مردم]] به علت دوری از تعلیمات [[انبیاء]] بر اساس [[هوی و هوس]] خویش [[زندگی]] می‌‌کردند نه بر مدار [[حق]]. در نتیجه جاهلیت در همه جا به یک معنا بیشتر نیست و آن هم داشتن [[خلق و خوی]] [[جاهلی]] است و [[خلق و خوی]] [[جاهلی]]، نتیجه عدم کاربست صحیح [[عقل]] در امور [[زندگی]] است که [[خیره]] سری و [[تعصب]] [[تفاخر]]، [[شرارت]] و... از مصادیق آن هستند<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۸.</ref>.  
در بعضی از موارد جاهلیت به [[زمان فترت]] (عصر بین دو [[پیامبر]])، دوران [[کفر]]، زمان پیش از [[فتح مکه]] و عصر بین ولادت و [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز اطلاق می‎‌شود<ref>ر. ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸.</ref> و این تسمیه از این باب است که در همه این دوران‌ها [[مردم]] به علت دوری از تعلیمات [[انبیاء]] بر اساس [[هوی و هوس]] خویش [[زندگی]] می‌‌کردند نه بر مدار [[حق]]. در نتیجه جاهلیت در همه جا به یک معنا بیشتر نیست و آن هم داشتن [[خلق و خوی]] [[جاهلی]] است و [[خلق و خوی]] [[جاهلی]]، نتیجه عدم کاربست صحیح [[عقل]] در امور [[زندگی]] است که [[خیره]] سری و [[تعصب]] [[تفاخر]]، [[شرارت]] و... از مصادیق آن هستند<ref>ر. ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۸.</ref>.  


مراد از [[عصر جاهلی]] دورۀ زمانی نیست که عده‌ای در مورد طول و عرض آن مناقشه کرده‌اند؛ بلکه مراد [[فرهنگ]] و تمدنی با ویژگی‌هایی است که [[اسلام]] در مقابل آن [[قیام]] کرد و [[فرهنگ]] [[اسلام]] را جایگزین آن نمود.
مراد از [[عصر جاهلی]] دورۀ زمانی نیست که عده‌ای در مورد طول و عرض آن مناقشه کرده‌اند؛ بلکه مراد [[فرهنگ]] و تمدنی با ویژگی‌هایی است که [[اسلام]] در مقابل آن [[قیام]] کرد و [[فرهنگ]] [[اسلام]] را جایگزین آن نمود.


در وجه تسمیه جاهلیت آمده است: «مقصود از جاهلیت، [[نادانی]] نیست؛ بلکه بر اساس شواهد "[[جهالت]]" در برابر "[[حلم]]" است.... مقصود از جاهلیت در [[قرآن]] عصری است که با تمام [[موازین]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] و [[دینی]] و [[فرهنگی]] کاملاً در مقابل [[اسلام]] بوده است»<ref>بهاءالدین خرمشاهی، "جاهلیت"، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص ۸۳۱ ـ۸۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.</ref>
در وجه تسمیه جاهلیت آمده است: «مقصود از جاهلیت، [[نادانی]] نیست؛ بلکه بر اساس شواهد "[[جهالت]]" در برابر "[[حلم]]" است.... مقصود از جاهلیت در [[قرآن]] عصری است که با تمام [[موازین]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] و [[دینی]] و [[فرهنگی]] کاملاً در مقابل [[اسلام]] بوده است»<ref>بهاءالدین خرمشاهی، "جاهلیت"، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص ۸۳۱ ـ۸۳۳.</ref>.<ref>ر. ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.</ref>


==جاهلیت در [[قرآن]]==
== جاهلیت در [[قرآن]] ==
{{اصلی|جاهلیت در قرآن}}
{{اصلی|جاهلیت در قرآن}}
واژۀ جاهلیت در چهار [[آیه]] از [[آیات]] [[مدنی]] مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارت‌اند از:
واژۀ جاهلیت در چهار [[آیه]] از [[آیات]] [[مدنی]] مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارت‌اند از:
# جاهلیت در [[افکار]] و [[سوء]] [[اعتقاد]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>«پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>.  
# جاهلیت در [[افکار]] و [[سوء]] [[اعتقاد]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>«پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>.  
# جاهلیت در [[رفتار]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
# جاهلیت در [[رفتار]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
# جاهلیت در [[حکم]] و [[تشریع]]: {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>.
# جاهلیت در [[حکم]] و [[تشریع]]: {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>.
# جاهلیت در [[حمیّت]] و [[ارتباط]] و انتساب: {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>«آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>.
# جاهلیت در [[حمیّت]] و [[ارتباط]] و انتساب: {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ}}<ref>«آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>.


البته مشتقات جاهلیت در برخی از [[آیات]] دیگر<ref>مانند: سوره اعراف، آیه ۱۹۹؛ سوره فرقان، آیه ۶۳؛ سوره بقره، آیه ۲۷۳ و سوره نساء، آیه ۱۷. </ref> نیز به کار رفته است<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟</ref>.
البته مشتقات جاهلیت در برخی از [[آیات]] دیگر<ref>مانند: سوره اعراف، آیه ۱۹۹؛ سوره فرقان، آیه ۶۳؛ سوره بقره، آیه ۲۷۳ و سوره نساء، آیه ۱۷. </ref> نیز به کار رفته است<ref>ر. ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟ ؟؟</ref>.


==خصوصیات [[عصر جاهلیت]]==
== خصوصیات [[عصر جاهلیت]] ==
===بعد اول: [[فرهنگ جاهلی]]===
=== بعد اول: [[فرهنگ جاهلی]] ===


===بعد دوم: [[خانواده جاهلی]]===
=== بعد دوم: [[خانواده جاهلی]] ===


===بعد سوم: [[سیاست جاهلی]]===
=== بعد سوم: [[سیاست جاهلی]] ===


===بعد چهارم: [[اقتصاد جاهلی]]===
=== بعد چهارم: [[اقتصاد جاهلی]] ===


==[[مرگ جاهلی]]==
== [[مرگ جاهلی]] ==
در روایتی [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: «هر‎کس بمیرد در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا یَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً}}؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>. [[مرگ جاهلی]]، یعنی مردن بدون [[شناخت خدا]] و [[رسول]] و کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد در واقع از [[گمراهی]] زمان جاهلیت که [[خدا]] و [[پیغمبر]]{{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است.  
در روایتی [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: «هر‎کس بمیرد در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا یَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً}}؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>. [[مرگ جاهلی]]، یعنی مردن بدون [[شناخت خدا]] و [[رسول]] و کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد در واقع از [[گمراهی]] زمان جاهلیت که [[خدا]] و [[پیغمبر]] {{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است.  


شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: «منظور از جاهلیت، [[جهل]] مطلق و دربارۀ همه چیز است یا نشناختن [[امام]]؟ [[حضرت]] فرمودند: «جاهلیت، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است»<ref>{{متن حدیث|جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم [[شناخت امام زمان]]{{ع}}، نیز [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است و نشناختن [[امام]]، اگر در اثر عدم معرفی [[امام]] از سوی [[خدا]] "بدون کوتاهی خود شخص" باشد، این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با [[استضعاف]] است و در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از [[هدایت الهی]] و دین‎‏داری [[محروم]] شده است و حالت [[کفر]] و [[نفاق]]، مربوط به شخصی است که معرفی [[الهی]] برایش صورت گرفته است؛ ولی او در [[پذیرفتن]] آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز می‏دارد که [[کفر]] نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌کند که [[نفاق]] است. در هر سه صورت، شخص، از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] دور افتاده و سرانجام [[نیک]] نخواهد داشت؛ پس [[شناخت]] و [[پیروی از امامان]]{{ع}}، نه از باب تعبّد بلکه به [[حکم عقل]] است؛ زیرا [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد، مگر از طریقی که خود [[خداوند]] قرار داده است و جز از این [[راه]]، نمی‏‌تواند از [[رضا]] و [[خشم]] [[الهی]] [[آگاه]] شود و مراجعۀ [[مردم]] به [[ائمه اطهار]]{{ع}} از باب مراجعۀ [[نادان]] به داناست و این [[حکم عقلی]] است؛ زیرا همچنان ‏که [[عاقل]] در [[امور مادی]] و [[دنیایی]] خود به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در [[امور معنوی]] و غیر مادی نیز [[عقل]] همین‏‎گونه [[حکم]] می‎‌کند<ref>بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ۱۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‎نامۀ مهدویت، ص ۳۹۱ ـ ۳۹۳.</ref>
شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: «منظور از جاهلیت، [[جهل]] مطلق و دربارۀ همه چیز است یا نشناختن [[امام]]؟ [[حضرت]] فرمودند: «جاهلیت، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است»<ref>{{متن حدیث|جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم [[شناخت امام زمان]] {{ع}}، نیز [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است و نشناختن [[امام]]، اگر در اثر عدم معرفی [[امام]] از سوی [[خدا]] "بدون کوتاهی خود شخص" باشد، این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با [[استضعاف]] است و در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از [[هدایت الهی]] و دین‎‏داری [[محروم]] شده است و حالت [[کفر]] و [[نفاق]]، مربوط به شخصی است که معرفی [[الهی]] برایش صورت گرفته است؛ ولی او در [[پذیرفتن]] آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز می‏دارد که [[کفر]] نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌کند که [[نفاق]] است. در هر سه صورت، شخص، از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] دور افتاده و سرانجام [[نیک]] نخواهد داشت؛ پس [[شناخت]] و [[پیروی از امامان]] {{ع}}، نه از باب تعبّد بلکه به [[حکم عقل]] است؛ زیرا [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد، مگر از طریقی که خود [[خداوند]] قرار داده است و جز از این [[راه]]، نمی‏‌تواند از [[رضا]] و [[خشم]] [[الهی]] [[آگاه]] شود و مراجعۀ [[مردم]] به [[ائمه اطهار]] {{ع}} از باب مراجعۀ [[نادان]] به داناست و این [[حکم عقلی]] است؛ زیرا همچنان ‏که [[عاقل]] در [[امور مادی]] و [[دنیایی]] خود به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در [[امور معنوی]] و غیر مادی نیز [[عقل]] همین‏‎گونه [[حکم]] می‎‌کند<ref>بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر {{ع}}، ص ۱۱۱.</ref>.<ref>ر. ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‎نامۀ مهدویت، ص ۳۹۱ ـ ۳۹۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۸۰: خط ۸۰:
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->
  | کپی‌کاری = <!--از چند منبع ، از تک منبع، ندارد-->  
  | کپی‌کاری = <!--از چند منبع، از تک منبع، ندارد-->  
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
  | ارزیابی=<!--نشده، اولیه، نهایی-->نشده
  | ارزیابی=<!--نشده، اولیه، نهایی-->نشده

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۸

جاهلیت یعنی داشتن خلق و خوی جاهلی که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح عقل در امور زندگی است که خیره سری و تعصب، تفاخر، شرارت و... از مصادیق آن هستند و در فرهنگ عربی به دوران پیش از اسلام گفته می‌‌شود که در آن شرک و کفر و سنت‌های زشتِ بسیاری رواج داشت، البته خداپرستی و سنت‌های پسندیده نیز وجود داشت.

مفهوم جاهلیت

جاهلیت همچون انسانیت و حیوانیت، مصدر جعلی از ریشۀ جهل است و جهل در فرهنگ دینی مقابل عقل است نه مقابل علم، چنانکه بعضی پنداشته‌اند، لذا امام علی (ع) فرمودند: «چه بسا عالمی را که جهلش از پای درآورد و حال آنکه، علمش با او بود و سودش نکرد»[۱]؛ در نتیجه جهل با علم قابل جمع است و فرد می‌‌تواند در عین عالم بودن جاهل باشد[۲] و همچنین آیات فراوانی، برای بیان مفهوم نادانی، ندانستن و بی‌اطلاعی استفاده شده است؛ مانند: ﴿بِغَيْرِ عِلْمٍ[۳]، ﴿لَا عِلْمَ لَنَا[۴]، ﴿مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ[۵] و...[۶]، از این رو ضرورتی برای کاربرد جهل به معنای نادانی وجود نخواهد داشت، مگر آنکه معنایی متفاوت را برساند[۷].

جاهلیت در حوزۀ ادب و فرهنگ عربی به دوران قبل از اسلام اطلاق می‎‌شود و برای اینکه حال مردم عصر جاهلیت با همه جنبه‌‎های شرک‎‌آمیز و اخلاق مبتنی بر عصبیت و انتقام‎‌جویی و خون‎‌خواری و تبه‎ کاری[۸] با حال مردم بعد از بعثت پیامبر (ص) جدا شود این اصطلاح رایج شد[۹].

در بعضی از موارد جاهلیت به زمان فترت (عصر بین دو پیامبر)، دوران کفر، زمان پیش از فتح مکه و عصر بین ولادت و بعثت پیامبر اسلام (ص) نیز اطلاق می‎‌شود[۱۰] و این تسمیه از این باب است که در همه این دوران‌ها مردم به علت دوری از تعلیمات انبیاء بر اساس هوی و هوس خویش زندگی می‌‌کردند نه بر مدار حق. در نتیجه جاهلیت در همه جا به یک معنا بیشتر نیست و آن هم داشتن خلق و خوی جاهلی است و خلق و خوی جاهلی، نتیجه عدم کاربست صحیح عقل در امور زندگی است که خیره سری و تعصب تفاخر، شرارت و... از مصادیق آن هستند[۱۱].

مراد از عصر جاهلی دورۀ زمانی نیست که عده‌ای در مورد طول و عرض آن مناقشه کرده‌اند؛ بلکه مراد فرهنگ و تمدنی با ویژگی‌هایی است که اسلام در مقابل آن قیام کرد و فرهنگ اسلام را جایگزین آن نمود.

در وجه تسمیه جاهلیت آمده است: «مقصود از جاهلیت، نادانی نیست؛ بلکه بر اساس شواهد "جهالت" در برابر "حلم" است.... مقصود از جاهلیت در قرآن عصری است که با تمام موازین و ارزش‌های اخلاقی و دینی و فرهنگی کاملاً در مقابل اسلام بوده است»[۱۲].[۱۳]

جاهلیت در قرآن

واژۀ جاهلیت در چهار آیه از آیات مدنی مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارت‌اند از:

  1. جاهلیت در افکار و سوء اعتقاد: ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۴].
  2. جاهلیت در رفتار: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى[۱۵].
  3. جاهلیت در حکم و تشریع: ﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۱۶].
  4. جاهلیت در حمیّت و ارتباط و انتساب: ﴿إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۷].

البته مشتقات جاهلیت در برخی از آیات دیگر[۱۸] نیز به کار رفته است[۱۹].

خصوصیات عصر جاهلیت

بعد اول: فرهنگ جاهلی

بعد دوم: خانواده جاهلی

بعد سوم: سیاست جاهلی

بعد چهارم: اقتصاد جاهلی

مرگ جاهلی

در روایتی رسول خدا (ص) فرمودند: «هر‎کس بمیرد در حالی که امام خودش را نمی‌‏شناسد به مرگ جاهلی مرده است»[۲۰]. مرگ جاهلی، یعنی مردن بدون شناخت خدا و رسول و کسی که امام زمان خود را نشناسد در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و پیغمبر (ص) را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است.

شخصی از امام صادق (ع) پرسید: «منظور از جاهلیت، جهل مطلق و دربارۀ همه چیز است یا نشناختن امام؟ حضرت فرمودند: «جاهلیت، کفر و نفاق و گمراهی است»[۲۱]. پس نتیجه عدم شناخت امام زمان (ع)، نیز کفر و نفاق و گمراهی است و نشناختن امام، اگر در اثر عدم معرفی امام از سوی خدا "بدون کوتاهی خود شخص" باشد، این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با استضعاف است و در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین‎‏داری محروم شده است و حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته است؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می‏دارد که کفر نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌کند که نفاق است. در هر سه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از امامان (ع)، نه از باب تعبّد بلکه به حکم عقل است؛ زیرا انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند قرار داده است و جز از این راه، نمی‏‌تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود و مراجعۀ مردم به ائمه اطهار (ع) از باب مراجعۀ نادان به داناست و این حکم عقلی است؛ زیرا همچنان ‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین‏‎گونه حکم می‎‌کند[۲۲].[۲۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «وَ قَالَ (ع): «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ یَنْفَعْهُ] لَا یَنْفَعُهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.
  2. ر. ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸ـ ۲۳۹.
  3. سوره انعام، آیه ۱۰۰.
  4. سوره بقره، آیه ۳۲.
  5. سوره هود، آیه ۴۶.
  6. المعجم المفهرس، «علم».
  7. ر. ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  8. ر. ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.
  9. ر. ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶.
  10. ر. ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸.
  11. ر. ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۸.
  12. بهاءالدین خرمشاهی، "جاهلیت"، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص ۸۳۱ ـ۸۳۳.
  13. ر. ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  14. «پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
  15. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  16. «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
  17. «آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.
  18. مانند: سوره اعراف، آیه ۱۹۹؛ سوره فرقان، آیه ۶۳؛ سوره بقره، آیه ۲۷۳ و سوره نساء، آیه ۱۷.
  19. ر. ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟ ؟؟
  20. «مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا یَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  21. «جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.
  22. بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر (ع)، ص ۱۱۱.
  23. ر. ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‎نامۀ مهدویت، ص ۳۹۱ ـ ۳۹۳.