علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
::::#حکمتهایی که به مردم باز میگردد؛ مانند: "ستم پیشه بودن انسانها"، "آزمایش مردم"، "رشد مؤمنان و تقویت [[ایمان]] آنان"، "روشن شدن ناتوانی مکاتب بشری مدعی اصلاح و عدالت" و "حفظ روحیه ظلم ستیزی مردم مسلمان". چنان که گذشت، [[شیخ طوسی]] یگانه دلیل [[غیبت]] را حفظ جان [[امام]]{{ع}} میداند.<ref> ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹</ref> بنابراین، علتها و حکمتهای دیگر باید جنبی به شمار آید و در کنار علت اصلی تفسیر گردد. از سوی دیگر، بر اساس این گفتار [[شیخ طوسی]]، شبههای رخ مینماید: با آن که معصومان {{عم}} شجاعترین انسانهایند، چرا [[امام]]{{ع}} از قتل میهراسد؟ در پاسخ باید یادآور شد، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} با توجه به نقش ویژهاش در آینده جهان، باید از گزند حوادث مصون ماند، تا اهداف بزرگ تمام انبيا تحقق یابد. پس هراس از نابودی واپسین ذخیره خداوند وعدم تحقق اهداف پیامبران سبب [[غیبت]] است، نه هراس از مرگ. ممکن است گفته شود، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} میتواند در جامعه حضور داشته باشد و حتی در ظاهر با دشمنانش پیمان سکوت امضا کند، ولی با فرا رسیدن زمان موعود، پیمان خویش را نادیده گیرد و تیغ از نیام برآورد. این سخن با روش [[امامان]]{{عم}} و ناسازگار است. [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر اساس اصول اخلاقی و ارزشی حرکت میکند و با فرض لزوم مبارزه با ستم، امضای پیمان سکوت در برابر ستمگران به معنای زیر پا نهادن اصول اخلاقی پذیرفته شده الهی است. بنابراین، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بافرض عدم[[غیبت]] یا کشته میشود و یا باید تعهد عملی قیام سپارد که خود مردود است. زیرا این تعهد قابلیت اجرایی شدن ندارد. بنابراین امام چنین تعهير غیرعملی نمیسپارد پس برای اینکه چنین تعهدی نسپارد، در [[غیبت]] به سر میبرد. پس یگانه راه نجات همان [[غیبت]] و حضور در پشت صحنه خواهد بود»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]، ص:۱۷۳ - ۱۸۰.</ref>. | ::::#حکمتهایی که به مردم باز میگردد؛ مانند: "ستم پیشه بودن انسانها"، "آزمایش مردم"، "رشد مؤمنان و تقویت [[ایمان]] آنان"، "روشن شدن ناتوانی مکاتب بشری مدعی اصلاح و عدالت" و "حفظ روحیه ظلم ستیزی مردم مسلمان". چنان که گذشت، [[شیخ طوسی]] یگانه دلیل [[غیبت]] را حفظ جان [[امام]]{{ع}} میداند.<ref> ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹</ref> بنابراین، علتها و حکمتهای دیگر باید جنبی به شمار آید و در کنار علت اصلی تفسیر گردد. از سوی دیگر، بر اساس این گفتار [[شیخ طوسی]]، شبههای رخ مینماید: با آن که معصومان {{عم}} شجاعترین انسانهایند، چرا [[امام]]{{ع}} از قتل میهراسد؟ در پاسخ باید یادآور شد، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} با توجه به نقش ویژهاش در آینده جهان، باید از گزند حوادث مصون ماند، تا اهداف بزرگ تمام انبيا تحقق یابد. پس هراس از نابودی واپسین ذخیره خداوند وعدم تحقق اهداف پیامبران سبب [[غیبت]] است، نه هراس از مرگ. ممکن است گفته شود، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} میتواند در جامعه حضور داشته باشد و حتی در ظاهر با دشمنانش پیمان سکوت امضا کند، ولی با فرا رسیدن زمان موعود، پیمان خویش را نادیده گیرد و تیغ از نیام برآورد. این سخن با روش [[امامان]]{{عم}} و ناسازگار است. [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر اساس اصول اخلاقی و ارزشی حرکت میکند و با فرض لزوم مبارزه با ستم، امضای پیمان سکوت در برابر ستمگران به معنای زیر پا نهادن اصول اخلاقی پذیرفته شده الهی است. بنابراین، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بافرض عدم[[غیبت]] یا کشته میشود و یا باید تعهد عملی قیام سپارد که خود مردود است. زیرا این تعهد قابلیت اجرایی شدن ندارد. بنابراین امام چنین تعهير غیرعملی نمیسپارد پس برای اینکه چنین تعهدی نسپارد، در [[غیبت]] به سر میبرد. پس یگانه راه نجات همان [[غیبت]] و حضور در پشت صحنه خواهد بود»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]، ص:۱۷۳ - ۱۸۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛}} | |||
[[پرونده:152012.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد محمدی اشتهاردی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«وضع زمان و عدم پذیرش مردم باعث شد که [[امام زمان ]]{{ع}} از نظرها پنهان گردد، این پنهانی که از آن به عنوان [[غیبت]] یاد میشود تا زمانی که مردم آماده شوند و [[شرایط ظهور]] مهیا گردد، ادامه دارد. ولی طبیعی است که وقتی [[امام]] مردم غایب شد، مردم را به حال خود نمیگذارد، بلکه افرادی را بین خود و مردم واسطه قرار میدهد، وظیفه مردم هم این است که با کنجکاوی دقیق این افراد را بشناسند و تکلیف خود را از آنها بگیرند. بر همین اساس پس از آنکه [[امام زمان ]]{{ع}} در سال ۲۶۰، هنگام رحلت پدر بزرگوارشان، از نظرها پنهان شدند (و [[غیبت صغری]] بوجود آمد) تا [[نیمه شعبان]] سال ۳۲۹، چهار تن از فقهای ربانی به ترتیب زیر از جانب آن حضرت تعیین شده و واسطه بین آن حضرت و مردم شدند: | |||
:::::[[عثمان بن سعید]] که در سال ۳۰۰ هجری وفات کرد. | |||
:::::[[محمد بن عثمان]] که پنج سال عهدهدار نیابت خاص بود و در سال ۳۰۵ درگذشت. | |||
:::::[[حسین بن روح]] که در شعبان سال ۳۲۶ وفات کرد. | |||
:::::[[علی بن محمد سیمری]] که در نیمه شعبان سال ۳۲۹ از دنیا رفت و [[امام]] به او دستور داد که دیگر کسی را جانشین خود نکند. | |||
::::::از این وقت به بعد دوران [[غیبت کبری]] (طولانی) آغاز شد. <ref>دستور و توقیع [[امام]]{{ع}} به چهارمین نائبش در کتاب اعلام الوری، صفحه ۴۱۷ و ... آمده است.</ref>. [[غیبت کبری]] که از [[نیمه شعبان]] سال ۳۲۹ شروع شد، تا هنگام [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} ادامه دارد<ref>به این ترتیب غیبت صغری در حدود ۷۰ سال بوده است و بعضی این مدت را ۷۴ سال دانستهاند. یعنی از سال ۲۵۵ (سال تولد امام عصر {{ع}}) تا سال ۳۲۹ ه.ق؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵۴. شرح این مطلب در بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴ به بعد آمده است.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۳۲.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛}} | {{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛}} | ||
[[پرونده:639225282.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[محسن قرائتی]]]] | [[پرونده:639225282.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[محسن قرائتی]]]] |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۸
علل غیبت امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
علل غیبت امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- فلسفه و علت غیبت امام مهدی(ع) چیست؟
- اسباب و علل غیبت امام مهدی(ع) در چه چیزهایی بوده است؟
- چرا امامی که باید بین مردم حضور داشته باشد و آنان را هدایت و رهبری کند غایب شده و در پنهانی زندگی میکند؟
- غیبت امام مهدی(ع) چه حکمتهایی دارد؟
- چرا امام مهدی(ع) غایب شد؟
پاسخ نخست
- آیتالله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در اینباره گفته است:
- «اولا، علت اصلی همان اراده و مشیت حق تعالی است که پیش از وجود او برای او چنین پیشبینی کرده همچنان که برای هر پیغمبر و هر وصی پیغمبری طوری مخصوص در ولادتش و در دوران زندگیش و در روش و رفتارش قرار داده. ابراهیم به نحوی و موسی بهنحوی و عیسی بهنحوی و پیامبر خاتم (ص) بهنحوی، البته هرکدام بهنحوی که حکمت اقتضاء کرده، پس سؤال از علت اراده خدا بیجا و بیمورد است. وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاء وَ لَا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ ﴿لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ﴾
- خدا آنچه بخواهد میکند و آنچه غیر او بخواهد نمیکند، (او سؤال نمیشود از آن چه میکند و مردم سؤال میشوند). و اگر راه سؤال در اینگونه امور باز باشد سؤال را حد و حصری نخواهد بود، مانند آنکه چرا پیامبران یکصد و بیست و چهار هزار باشند؟ چرا عمر فلان پیامبر کم و عمر نوح آن قدر زیاد؟ چرا قرآن یک مرتبه نازل نشد؟ چرا با تفسیر نازل نشد تا محتاج به مفسر و اینهمه اختلاف مفسرین نباشد؟ چرا خود پیامبر جمعآوری نفرمود؟ و غیر ذلک که برای هر چیز میتوان راه سؤال از علت باز کرد.
- بلی سؤال از حکمت مانعی ندارد، اما جواب هم لازم ندارد، زیرا که وجه حکمت لازم نیست که بر همه معلوم باشد. ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ﴾[۱] "چنین نیست که خداوند شما را بر غیب مطلع سازد".
- ثانیا، علت و سبب ظاهری برای غیبت هست و منحصر در تقیه و خوف نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی اخبار یکی از علل را خوف شمردهاند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به خیال خود اشکال بزرگی به دست آورده، با اینکه بالفرض اگر علت منحصر به خوف هم باشد هیچ اشکال لازم نمیآید»[۲].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله حکیم؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام والمسلمین زهادت؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام والمسلمین کارگر؛ |
---|
|
۹. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱۰. آقای باقریزاده؛ |
---|
|
۱۱. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۱۲. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
|
۱۳. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
۱۴. نویسندگان کتاب «چشم به راه مهدی»؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ آل عمران، ۱۷۹.
- ↑ مهدی منتظر، ص ۵۰.
- ↑ ای جابر! این امر، الهی و سری از اسرار خداوند است که بر بندگان پوشیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۳.
- ↑ همانا برای «صاحب این امر» غیبتی است تخلف ناپذیر. هر جوینده باطلی در آن به شک می افتد راوی گوید: از امام صادق پرسیدم: علتغیبت او چیست؟ حضرت فرمود: اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم. حکمتغیبت او همان حکمتی است که درغیبت های حجت های پیشین خدا وجود داشت و پس از ظهور روشن خواهد شد. همانند حکمت کارهای خضر(ع) از سوراخ کردن کشتی، کشتن پسربچه و برپا داشتن دیوار شکسته. اینها وقتی برای موسی (ع) روشن شد که آن دو از هم جدا شدند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۲.
- ↑ به خدا قسم، من و این دو فرزندم(حسن و حسین) شهید خواهیم شد. خداوند در آخرالزمان مردی از فرزندانم را به خونخواهی ما برخواهد انگیخت و او دورهای غایب خواهد شد، تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند؛ تا جایی که نادان میگوید: خداوند دیگر به آل محمد (ع) کاری ندارد؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۴۲.
- ↑ برای حضرت مهدی (ع) غیبتی است که در آن برخی از دین بسر میگردند و برخی ثابت قدم میمانند، پس ثابت قدمان، مورد اذیت واقع میشوند و به ایشان گفته میشود این وعدهای که گویید، کسی است اگر شما راست میگویید.» آگاه باشید هر کس در اینغیبت بردبار باشد و در برابر مشکلانی که از سوی دشمنان ایجاد می شود استقامت پیشه کند، به قدری از اجر خداوند بهرهمند میگردد که گویا پیشاروی پیامبر(ص) بر دشمنان شمشیر کشیده و جنگیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
- ↑ (غیبت جز برای این نیست که) خدا میخواهد شیعیان را بیازماید؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷
- ↑ و این آزمونی است که خدای تعالی با آن مردمان را بیازماید؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۵۹ و ۳۶۰
- ↑ آگاه باشید زمین از حجت الهی خالی نمیماند، ولی خداوند به دلیل ستم پیشه بودن و زیاده روی انسانها، آنان را از دیدن حجت خود محروم میسازد؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغيبة، ص ۱۴۱.
- ↑ هر کدام از ما در زمان خود به سبب تقیه، بیعت حاکمان و طاغوتهای زمان را پذیرفتیم؛ مگر حضرت مهدی(ع) که عیسی بن مریم (ع) به امامت آن حضرت نماز میگزارد. خداوند ولادتش را مخفی نگه میدارد و برای او غیبتی قرار میدهد، تاوقتی قیام میکند بیعت حاکمی بر گردنش نباشد. او نهمین فرزند، برادرم حسین (ع) است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۲.
- ↑ و اما علتغیبت که واقع شده، خداوند عزوجل میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت میکند هیچ یک از پدران من نبود جز آن که بیعت طاغوت روزگارش بر گردنش بود ولی من در حالی خروج میکنم که بیعت هیچ یک از طاغوتها بر گردنم نیست؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۱.
- ↑ برای قائم ما قبل از آنکه به پاخیزد، غیبتی است. راوی پرسید: برای چه؟ حضرت فرمود: زیرا بیم کشته شدن دارد؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۲.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۳
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ص ۱۴۷ و همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۴۱
- ↑ ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۴
- ↑ ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹
- ↑ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص:۱۷۳ - ۱۸۰.
- ↑ دستور و توقیع امام(ع) به چهارمین نائبش در کتاب اعلام الوری، صفحه ۴۱۷ و ... آمده است.
- ↑ به این ترتیب غیبت صغری در حدود ۷۰ سال بوده است و بعضی این مدت را ۷۴ سال دانستهاند. یعنی از سال ۲۵۵ (سال تولد امام عصر (ع)) تا سال ۳۲۹ ه.ق؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵۴. شرح این مطلب در بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴ به بعد آمده است.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۳۲.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۸ - ۱۹.
- ↑ ما را از شما حبس نمیکند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما میرسد؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.
- ↑ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ - ۱۹.
- ↑ بحار، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
- ↑ بحار، ج ۵۱، ص ۹۱.
- ↑ بحار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
- ↑ بحار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.
- ↑ کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
- ↑ کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۳۴۲.
- ↑ مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۸۵.
- ↑ " يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلَّتُهُ مَطْوِيَّةٌ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فَإِنَ الشَّكَ فِي اللَّهِ كُفْرٌ"؛ شیخ صدوق رحمه اللّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
- ↑ " إِنَ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا"، شیخ صدوق رحمه اللّه، علل الشرایع، ج ۱ ص ۲۴۵.
- ↑ " إِنَ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ إِنَّهُ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ"؛ شیخ کلینی، کافی، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
- ↑ سوره قصص، آیه:۱۸.
- ↑ و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشد و مرا از پیامبران قرار داد؛ سوره شعرا، آیه:۲۱. جالب توجّه اینکه در پارهای روایات آمده است که حضرت مهدی(ع) نیز هنگام ظهور خطاب به مردم همین آیه را تلاوت خواهد کرد. ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۴.
- ↑ ر. ک: سوره توبه، آیه:۴۰.
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۵۴، ح ۱۱.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۵.
- ↑ قتاد درختی است که خارهای بسیاری مثل سوزن تیز و محکم دارد.
- ↑ " إِنَ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَاد"؛ محمّد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۵.
- ↑ " إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَ يَغِيبُ شَخْصُهُ"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳؛ فضل بن حسن امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۵؛ احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.
- ↑ سوره مائده، آیه:۱۰۱.
- ↑ " وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۷، علیّ بن أبی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست، و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیابترند، آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: آیا پیش آمد و گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مؤمنان باز شناخته شده و کافراننابود شوند، ای جابر! این امر از امور الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱؛ آن جوان ناچار میباید غائب شود. عرض کردند: یا رسول الله برای چه غیبت میکند؟ فرمود: میترسد او را بکشند.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰، ح ۶؛ برای قائم ما غیبتی است که مدّت آن بهطول میانجامد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! آن برای چیست؟ فرمود: زیرا خدای تعالی میخواهد در او سنّتهای پیامبران (ع) را در غیبتهایشان جاری کن.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۷۹، ح ۱؛ صاحب این امر و ولادتش بر این خلق پنهان است تا چون ظهور کند بیعت احدی در گردنش نباشد.
- ↑ علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹، ح ۲؛ وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین (امام) از اولاد هفتمین (امام) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند! ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمیگردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.
- ↑ معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۸۴-۱۸۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
- ↑ سوره انشقاق، آیه ۱۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.
- ↑ کتاب الغیبه ،ص ۲۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۷۶.
- ↑ کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.
- ↑ کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.
- ↑ سوره فتح، آیه ۲۵.
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.
- ↑ و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰
- ↑ هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳
- ↑ امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.
- ↑ ... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر
- ↑ ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴
- ↑ سوره انشقاق آیه ۱۹
- ↑ انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵
- ↑ لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
- ↑ سوره فتح آیه۲۵
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.
- ↑ اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحانا عن جوارهم، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳
- ↑ انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم، همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰
- ↑ و اعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّة الله و لکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸.
- ↑ ... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة الله ساخت باهلها لکن الحجة تعرف الناس و لا یعرفونها ...؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۲۹۱.
- ↑ به درستی که برای قائم غیبتی هست
- ↑ کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور)، ۱جلد، دفتر نشر معارف - قم (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۸ ه.ش
- ↑ «بر جان خویش میترسد» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۷.
- ↑ اذا ظهر قائمنا اهل البیت قال: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ لَمَّا خِفْتُکمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکماً؛ خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۷.
- ↑ ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۴۷
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۸
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۹
- ↑ نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص ۸۹
- ↑ امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۰.
- ↑ ... و اما علّة ما وقع من الغیبة، فانّ الله عزّ و جل یقول: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ ... انّه لم یکن احد من آبائی الّا وقعت فی عنقه بیعته لطاغیة زمانه و انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطواغیت فی عنقی ...، یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
- ↑ یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة، الغیبة النعمانی، ص ۸۹ و ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۱.
- ↑ تلخیص الشافی، ج ۱ و ۲، ص ۹۵( نشر عزیزی).
- ↑ مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.
- ↑ مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.
- ↑ «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹
- ↑ صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۲۷
- ↑ «اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد.» کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰
- ↑ «برای قائم غیبتی است قبل از قیامش. زراره میگوید: به حضرت عرض کردم: به چه جهت؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود میترسد.» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰
- ↑ «قائم (ع) قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰
- ↑ «پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمیدانند.» سوره روم، آیه ۳۰
- ↑ «مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳
- ↑ «امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا میآورم یا کفران میکنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰
- ↑ و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.
- ↑ علل الشرائع، ص ۲۴۵، ح ۸.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۴، ح ۵۳.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۱۴۰، ح ۱.
- ↑ الغیبة، طوسی، ص ۳۳۹، ح ۲۸۷.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۷۰، ح ۶.
- ↑ کمال الدین، ص ۳۰۳، ح ۱۴.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۸.
- ↑ انشقاق، آیه ۱۹.
- ↑ کمال الدین، ص ۴۸۰، ح ۶.
- ↑ کمال الدین، ص ۶۴۱.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص ۱۴۷–۱۷۳.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴.
- ↑ نک: کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص۱۴۰ - ۱۴۱
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۷۸.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۰۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱، ص ۲۰۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳، ح ۴.
- ↑ غیبت طوسی، فصل ۵، ح ۲۸۴، ص ۲۳۷.
- ↑ علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.
- ↑ کمال الدین، ج۲، باب ۴۴، ح۱۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۵۰.
- ↑ الغیبه، نعمانی، ب۱۰، ح۲.
- ↑ کمال الدین، ج۲، باب۴۴، ح۷.
- ↑ علل الشرایع، ص ۲۴۳، باب ۱۷۹، ح۲.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، باب ۴۴، ح ۴.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۲۷-۱۳۰.
- ↑ غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۲، صدوق، تهران.
- ↑ غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۳.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ۱۵۸.
- ↑ کمال الدین، ۵۹.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۳.
- ↑ همبستگی میان تصوف و تشیع، کامل مصطفی شبیبی، ترجمه دکتر علی اکبر شهابی، ۲۳۷. دانشگاه تهران.
- ↑ فضل بن شاذان و نبرد اندیشهها در ایران پس از اسلام، فریدون جنیدی، ۵۰، انتشارات بلخ، تهران.
- ↑ رجال نجاشی، ۱۹۳.
- ↑ چشم به راه مهدی، ص ۴۰۷ -۴۱۱.