گروههای مختلف یاران امام مهدی کدامند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| موضوع فرعی = گروههای مختلف یاران [[امام مهدی]]{{ع}} کدامند؟ | | موضوع فرعی = گروههای مختلف [[یاران]] [[امام مهدی]]{{ع}} کدامند؟ | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| اندازه تصویر = 200px | | اندازه تصویر = 200px | ||
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[عصر ظهور امام مهدی]] | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[عصر ظهور امام مهدی]] / [[یاران امام مهدی]] | ||
| مدخل اصلی = | |||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان = | | پاسخدهندگان = ۲ پاسخ | ||
}} | }} | ||
'''گروههای مختلف یاران [[امام مهدی]]{{ع}} کدامند؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''گروههای مختلف [[یاران]] [[امام مهدی]]{{ع}} کدامند؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
==عبارتهای دیگری از این پرسش== | ==عبارتهای دیگری از این پرسش== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۷: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:13681129.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عباس رضوی]]]] | [[پرونده:13681129.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عباس رضوی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید عباس رضوی]]'''، در مقاله ''«[[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید عباس رضوی]]'''، در مقاله ''«[[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[یاران مهدی]]{{ع}}، از صنف و نژاد ویژهای نیستند، بلکه از گروهها و نژادهای گوناگون و از سرتاسر جهان هستند. مردمی که به یاری [[امام]] میشتابند، {{عربی|" فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ "}}؛ {{عربی|" مِنْ أَقْصَى الْبِلَادِ "}}ند. در این حرکت عظیم، مردمان | ::::::«[[یاران مهدی]]{{ع}}، از صنف و نژاد ویژهای نیستند، بلکه از گروهها و نژادهای گوناگون و از سرتاسر [[جهان]] هستند. مردمی که به [[یاری]] [[امام]] میشتابند، {{عربی|" فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ "}}؛ {{عربی|" مِنْ أَقْصَى الْبِلَادِ "}}ند. در این حرکت عظیم، مردمان [[عجم]]، نقش پراهمیتی در خدمتگزاری [[امام]] برعهده دارند<ref>ینابیع الموده، الحافظ سلیمان بن ابراهیم القندوزی، ۴۴۹، بصیرتی، قم؛ الغیبة، نعمانی، ۳۱۵.</ref>. [[حضرت]] در سن [[جوانان]] ظاهر میشود. [[یاران]] وی را نیز، بیشتر [[جوانان]] پرتحرک و پرنشاط تشکیل میدهند و پیران در میانشان اندک شمارند: "[[یاران]] [[قائم]]، جوانانند و پیران اندک بسان [[سرمه در چشم]] یا نمک در طعام و کمترین چیز در غذا نمک است"<ref>{{عربی|"إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"}}؛ الغیبة، نعمانی، ۳۱۶.</ref>. این جوانانند که با شنیدن خبر [[ظهور]] [[امام]]، شبانه حرکت میکنند. رخت استراحت درهم میپیچند، شتابان راه [[حجاز]] پیش میگیرند و به [[حضرت]] میپیوندند. زنان نیز، در این [[نهضت]] بزرگ [[جایگاه]] شکوهمندی دارند و در همه مراحل [[انقلاب]] ###[[313]]### فعال خواهند داشت. زنان در تهیه مقدمات حرکت، شرکت دارند پس از [[پیروزی]]، در اداره کارها، به [[امام]] کمک میکنند. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[سوگند]] به [[خدا]]، سیصد و اندی نفر، بدون وعده پیشین گرد میآیند درمیان آنان پنجاه [[زن]] است"<ref>{{عربی|"وَ يَجِيءُ وَ اللَّهِ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا فِيهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً يَجْتَمِعُونَ بِمَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَاد"}}؛ بحار الانوار، ۵۲، ۲۲۳.</ref>. وجود زنان در میان [[خواص]] و [[وزیران مهدی]]، نشانگر اوج و [[عظمت]] والای بانوان در [[انقلاب جهانی]] است. کلمه "[[رجل]]" که در [[روایات]] به کار رفته علامت تغلیب است، نه حصر. در [[روایات]] [[عامه]] نیز از وجود زنان در [[نهضت]] [[مهدی]] یاد شده است<ref>الحاوی للفتاوی، ج ۲، ۱۳۴.</ref>»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۶۸ -۳۶۹.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۵: | ||
[[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]] | [[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]] | ||
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::: | ::::::«[[یاران]] [[امام مهدی]] {{ع}} در دوران [[غیبت]] همه در یک سطح نیستند و به گروههای مختلفی تقسیم میشوند. در این اجمال هر یک از این گروهها را بررسی میکنیم: | ||
::::#[[اوتاد]]: "[[اوتاد]]" جمع "وَتِد" یا "وَتَد" و در اصل به معنای تکه چوب یا فلزی بوده است که برای بستن طناب خیمه در زمین فرو میکردهاند و موجب پایداری و استواری آن میشده است، با توجه به این معنا، در زبان عرب به هر چیز که مایه پایداری و استواری چیز دیگری میشود، او تاد گفته میشود. چنان که کوهها را اوتاد | ::::#[[اوتاد]]: "[[اوتاد]]" جمع "وَتِد" یا "وَتَد" و در اصل به معنای تکه چوب یا فلزی بوده است که برای بستن طناب [[خیمه]] در [[زمین]] فرو میکردهاند و موجب [[پایداری]] و [[استواری]] آن میشده است، با توجه به این معنا، در زبان [[عرب]] به هر چیز که مایه [[پایداری]] و [[استواری]] چیز دیگری میشود، او تاد گفته میشود. چنان که کوهها را [[اوتاد]] [[زمین]]، دندانها را [[اوتاد]] دهان و رؤسا و بزرگان را [[اوتاد]] [[شهرها]] مینامند<ref>ر.ک: محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ ه . ق، ج ۱۵، ص ۲۰۴؛ محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، چاپ اول: بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ه.ق، ج ۵، ص ۲۹۱، ماده "وند"؛ فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه.ق، ج ۳، صص ۱۵۳ و ۱۵۴، ماده "وند"؛ علی اکبر دهخدا، لغت نامه، چاپ اول از دوره جدید: تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۳۶۲۰، ماده "اوتاد"؛ سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف: دایره المعارف جامع اسلامی، چاپ سوم: تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۶۳۷</ref>. در دائره المعارف بزرگ اسلامی، [[اوتاد]] این گونه معرفی شدهاند: [[اوتاد]] در لغت به معنی میخهاست، در [[قرآن کریم]] از کوهها به عنوان [[اوتاد]] ارض یاد شده است که در کتب [[روایات]] آن را به گروههای مختلف [[اولیا]] تعبیر و [[تفسیر]] کردهاند، در [[روایات]] [[شیعه]] واژه [[اوتاد]] گاه به [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] [[دوازدهگانه]] {{عم}} و گاه به گروهی از [[اولیا]] اطلاق شده است که در سلسله مراتب [[ابدال]] و عباد و سیاح قرار دارند و از محبوبترین [[بندگان خدا]] هستند... در [[روایات]] صوفیه [[اهل سنت]] [[اوتاد]] گروهی از [[اولیا]] شمرده شدهاند که شمار آنها چهار یا هفت و یا [[چهل]] تن هستند که بر خلق [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} و یا بر [[قلب]] [[جبرئیل]] خلق شدهاند و یا دارای یقینی همچون [[یقین]] [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] {{ع}} هستند که به [[برکت]] ایشان [[باران]] میبارد و بلا از [[زمین]] دور میشود و [[مردم]] به واسطه ایشان [[روزی]] مییابند.[[ابن عربی]] گاهی [[حضرت الیاس|الیاس]]، [[حضرت عیسی|عیسی]]، [[حضرت ادریس|ادریس]] و [[حضرت خضر|خضر]] {{عم}} را از [[اوتاد]] معرفی میکند که با جسم خود در [[دنیا]] حضور دارند<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰، ج ۱۰، .</ref>. در مورد ویژگیهای [[اوتاد]]، مطالب گوناگونی در [[روایات]] و سخنان بزرگان [[نقل]] شده است که از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: در قسمتی از "[[حدیث معراج]]" [[خدای متعال]]، خطاب به [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] میفرماید: ای [[احمد]]! میدانی به خاطر چه چیز تو را بر دیگر [[پیامبران]] [[برتری]] دادم؟" [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] عرض میکند: به [[خدا]] [[سوگند]]، نه. پس [[خداوند]] میفرماید: "به خاطر [نوع] [[آفرینش]]، خوش خلقی، [[بخشندگی]] و [[مهربانی]] نسبت به مردمان. این چنین هستند [[اوتاد]] [[زمین]] و کسی از جمله [[اوتاد]] نمیشود مگر به واسطه وجود این صفات"<ref>شیخ حر عاملی، الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة، قم، مکتبة المفید، ص ۲۰۰</ref>. [[امام علی]] {{ع}} در یکی از خطبههای خود در [[وصف]] [[اوتاد]] میفرماید: "ای [[بندگان خدا]]، [[دوست]] داشتنیترین [[بندگان خدا]] بندهای است که [[خداوند]] وی را علیه [[نفس]] [[یاری]] دهد. پس [[اندوه]] را شعار خود سازد و [[خوف]] از [[عذاب]] را تنپوش خویش، از اینرو [[چراغ هدایت]] در دلش افروخته و برای [[روز قیامت]] خود توشهای مهیا کرده، مرگی را که دیگران دورش میپندارند نزدیکش انگاشته، تن به سختیها سپرده) نگریسته و نیکو نگریسته، [[خدا]] را یاد کرده و فراوان یاد کرده... به مرحلهای از [[یقین]] رسید که چهره [[یقین]] را که چون [[آفتاب]] تابان بود مشاهده کرد. خود را وقف [[برترین]] کارها یعنی [[فرمان خدا]] کرد تا هر [[وظیفه]] که بر عهده اوست به انجام رساند و هر فرعی را به اصلش باز گرداند.... او یکی از معادن [[دین]] و [[اوتاد]] [[زمین]] است. خود را ملزم ساخته به داد [[رفتار]] کند و نخستین گام در این راه نفی [[هواهای نفسانی]] است از خود..."<ref>نهج البلاغه، ترجمه: محمد مهدی فولادوند، چاپ سوم: تهران، صائب، ۱۳۸۴، خطبه ۸۶، صص۹۸ و ۹۹.</ref>. [[شیخ کفعمی]] نیز [[اوتاد]] را اینگونه توصیف میکند: آنها گروهی هستند که یک چشم بر هم زدن هم از پروردگارشان غافل نمیشوند و از [[مال]] [[دنیا]] مگر به اندازه لازم و ضروری جمع نمیکنند و لغزشهای بشری از آنها سر نمیزند در آنها [[عصمت]] شرط نشده، ولی در [[قطب]] شده است<ref>المصباح، ص ۵۳۴؛ همچنین ر.ک: بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.</ref>. | ||
::::#'''[[ابدال]]:''' "[[ابدال]]" از نظر لغوی جمع "بدل"، "بدل" یا "بدیل" به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف است<ref>ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۳۴۴؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱۴، ص ماده "بدل"</ref>. علامه [[فخرالدینی طریحی]] (م ۱۰۸۵ ق.) درباره معنای اصطلاحی "[[ابدال]]" مینویسد: [[ابدال]] گروهی از صالحان هستند که هرگز جهان از وجود آنها خالی نمیماند، هر گاه یکی از آنها بمیرد، خداوند فرد دیگری را به جای او قرار میدهد. در [کتاب] قاموس آمده است: "[[ابدال]] گروهی هستند که خداوند به وسیله آنان زمین را برپا میدارد. آنها هفتاد نفرند؛ چهل نفر در شام و سی نفر در دیگر سرزمینها. یکی از آنها نمیمیرد مگر اینکه فرد دیگری از مردم جای گزین او میشود<ref>مجمع البحرین، ج ۵، ص ۳۱۹، ماده "بدل"</ref>. در برخی منابع در معرفی [[ابدال]] چنین آمده است: این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق میشود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بودهاند. تعداد [[ابدال]] ثابت و معین است و هر گاه عمر یکی از آنان به پایان رسد، فرد دیگری از طبقه فروتر اولیا جایگزین او میگردد. درباره وجه تسمیه این گروه به [[ابدال]] اختلاف است. به موجب برخی از روایات [[شیعه]] اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده میشوند، [[ابدال]] نامیده شدهاند. بعضی گفتهاند که چون تعداد [[ابدال]] ثابت است و به محض در گذشت یکی از آنان، فرد دیگری جانشین او میگردد، چنین نامیده شدهاند. گاه نیز گفته شده است که چون آنان میتوانند به هنگام ضرورت صورتی مثالی و یا شخصی روحانی را به عنوان بدل به جای بگذارند و جایگاه خود را ترک کنند، [[ابدال]] خوانده شدهاند... در روایات و ادعیه [[شیعه]] این کلمه گاه بر اوصیای [[پیامبر اسلام]] {{صل}} یا که خداوند آنان را بدل و جانشین | ::::#'''[[ابدال]]:''' "[[ابدال]]" از نظر لغوی جمع "بدل"، "بدل" یا "بدیل" به معنای [[جانشین]] و نیز به معنای کریم و شریف است<ref>ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۳۴۴؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱۴، ص ماده "بدل"</ref>. [[علامه]] [[فخرالدینی طریحی]] (م ۱۰۸۵ ق.) درباره معنای اصطلاحی "[[ابدال]]" مینویسد: [[ابدال]] گروهی از [[صالحان]] هستند که هرگز [[جهان]] از وجود آنها خالی نمیماند، هر گاه یکی از آنها بمیرد، [[خداوند]] فرد دیگری را به جای او قرار میدهد. در [کتاب] قاموس آمده است: "[[ابدال]] گروهی هستند که [[خداوند]] به وسیله آنان [[زمین]] را برپا میدارد. آنها هفتاد نفرند؛ [[چهل]] نفر در [[شام]] و سی نفر در دیگر سرزمینها. یکی از آنها نمیمیرد مگر اینکه فرد دیگری از [[مردم]] جای گزین او میشود<ref>مجمع البحرین، ج ۵، ص ۳۱۹، ماده "بدل"</ref>. در برخی منابع در معرفی [[ابدال]] چنین آمده است: این اسم بر جمعی از [[بندگان]] خاص [[خدا]] اطلاق میشود که در میان [[اولیا]] دارای مرتبتی مخصوص بودهاند. تعداد [[ابدال]] ثابت و معین است و هر گاه [[عمر]] یکی از آنان به پایان رسد، فرد دیگری از طبقه فروتر [[اولیا]] جایگزین او میگردد. درباره وجه تسمیه این گروه به [[ابدال]] [[اختلاف]] است. به موجب برخی از [[روایات]] [[شیعه]] اینان از آن رو که [[جانشینان]] [[انبیا]] شمرده میشوند، [[ابدال]] نامیده شدهاند. بعضی گفتهاند که چون تعداد [[ابدال]] ثابت است و به محض در گذشت یکی از آنان، فرد دیگری [[جانشین]] او میگردد، چنین نامیده شدهاند. گاه نیز گفته شده است که چون آنان میتوانند به هنگام [[ضرورت]] صورتی مثالی و یا شخصی [[روحانی]] را به عنوان بدل به جای بگذارند و [[جایگاه]] خود را ترک کنند، [[ابدال]] خوانده شدهاند... در [[روایات]] و [[ادعیه]] [[شیعه]] این کلمه گاه بر اوصیای [[پیامبر اسلام]] {{صل}} یا که [[خداوند]] آنان را بدل و [[جانشین]] [[انبیا]] قرار داده، اطلاق شده است و گاه مراد از آن [[اصحاب خاص]] [[ائمه]] بر بوده است. [[اهل سنت]] نیز روایاتی [[نقل]] کردهاند که در آنها ویژگیهایی برای [[ابدال]] به دست دادهاند. از [[امام علی|علی]] {{ع}} [[نقل]] کردهاند که گفت: "[[ابدال]]، که شماره آنان [[چهل]] نفر است در [[شام]] هستند، هر گاه یکی از آنان [[وفات]] کند، [[خداوند]] یک تن دیگر را جایگزین او میکند". [[خداوند]] به [[برکت]] وجود آنان [[باران]] بر [[زمین]] میباراند و به سبب آنان [[مسلمانان]] بر [[دشمنان]] پیروز میگردند و [[عذاب الهی]] از [[اهل شام]] برداشته شود<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲، ص ۳۸۴؛ همچنین ر.ک: لغت نامه (دهخدا)، ج ۱، ص ۲۸۹، ماده "ابدال".</ref>. برخی اهل تحقیق نیز [[ابدال]] را اینگونه تعریف کردهاند: "در [[نظام]] صوفیه یکی از طبقات [[اولیا]] و خاصان [[خدا]] که [[مردم]] آنها را نمیشناسند و به همین جهت [[رجال]] الغیب نیز خوانده میشوند"<ref>غلامحسین مصاحب، دائره المعارف فارسی، چاپ دوم: تهران، امیرکبیر، کتابهای جیبی، ج ۱،ص ۵، "[[ابدال]]"</ref>. در روایاتی که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده، ویژگیهای متعددی برای [[ابدال]] برشمرده شده است که از آن جمله میتوان به [[راضی]] بودن به قضای [[خداوند]]، [[صبر]] بر [[محارم]] [[خدا]]، خشمگین شدن برای [[خدا]]، [[بخشش]] و گذشت، [[احسان]] به کسانی که در [[حق]] آنها بد کردهاند، [[مواسات]]، [[جود]] و سخا و خیرخواهی اشاره کرد<ref>رک: فردوس الاخبار، ج ۲، ص ۸۴؛ حلیة الاولیاء، ج ۵، ص ۸؛ المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۲۴، به نقل از: محمد جواد مروجی طبسی، "ابدال یا پیشکاران امام زمان {{ع}}"، موعود، سال دوازدهم، ش۸۶، فروردین ۱۳۸۷</ref>. در یکی از این [[روایات]] [[ابن مسعود]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} چنین [[نقل]] میکند: پیوسته [[چهل]] نفر از [[امت]] من هستند که قلبهایشان همانند [[قلب]] [[حضرت ابراهیم]] است. [[خداوند]] به وسیله آنها بلاها را از اهل [[زمین]] دور میگرداند که به آنان [[ابدال]] گفته میشود. سپس [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] فرمود: بدانید که اینان هرگز این [[مقام]] را از [[خواندن نماز]] و گرفتن [[روزه]] و پرداخت [[صدقه]] به دست نیاوردند. عرض کردند: ای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]! پس به چه چیز به این [[مقام]] رسیدند؟ [[پیامبر خاتم|پیامبر]] فرمود: به وسیله [[جود]] و [[بخشش]] و خیرخواهی برای [[مسلمانان]]<ref>المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۲۴.</ref>. در مورد [[جایگاه]] و مرتبه [[ابدال]] گفتهاند: [[ابدال]] از نظر [[مراقبه]]، در مرتبهای پایینتر از [[اوتاد]] قرار دارند و گاه از آنان [[غفلت]] سر میزند، ولی با یاد کردن از [[خدا]] آن را جبران میکنند و عمداً از آنها گناهی سر نمیزند<ref>ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳.</ref>. گفتنی است در مورد تعداد [[ابدال]] [[روایات]] متفاوتی [[نقل]] شده است. حداقل تعداد [[نقل]] شده در [[روایات]] سی نفر و حداکثر آنها هشتاد نفر است<ref>ر.ک: "[[ابدال]] یا پیشکاران [[امام زمان]] {{ع}} ".</ref>. | ||
::::#'''[[نجبا]]:''' "[[نجبا]]" جمع "نجیب" و در لغت به معنای مردمان نجیب و اصیل و بزرگزاده و گرامی گوهر است و در اصطلاح صوفیه بر چهل مرد که مأمور اصلاح احوال مردم و حمل اثقال آنها و متصرف در حقوق خلق هستند، اطلاق میشود<ref>ر.ک: لسان العرب، ج ۱۴، ص ۴۱؛ لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۴، ص ۲۲۳۴۵.</ref>. در فرهنگ معارف اسلامی<ref>سید جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، چاپ سوم: تهران، کومش، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۱۹۹۰</ref> و دایرة المعارف معارف و معاریف<ref>معارف و معاریف، ج ۱۰، ص ۷۸ ۷</ref> نیز بر همین معنا تاکید شده است. [[نجبا]] از نظر جایگاه و مرتبه معنوی در درجهای پایینتر از [[ابدال]] قرار دارند<ref>ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.</ref>. | ::::#'''[[نجبا]]:''' "[[نجبا]]" جمع "نجیب" و در لغت به معنای مردمان نجیب و اصیل و بزرگزاده و گرامی گوهر است و در اصطلاح صوفیه بر [[چهل]] مرد که [[مأمور]] [[اصلاح]] احوال [[مردم]] و حمل اثقال آنها و متصرف در [[حقوق]] خلق هستند، اطلاق میشود<ref>ر.ک: لسان العرب، ج ۱۴، ص ۴۱؛ لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۴، ص ۲۲۳۴۵.</ref>. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]<ref>سید جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، چاپ سوم: تهران، کومش، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۱۹۹۰</ref> و دایرة المعارف [[معارف]] و معاریف<ref>معارف و معاریف، ج ۱۰، ص ۷۸ ۷</ref> نیز بر همین معنا تاکید شده است. [[نجبا]] از نظر [[جایگاه]] و مرتبه معنوی در درجهای پایینتر از [[ابدال]] قرار دارند<ref>ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.</ref>. | ||
::::#'''صلحا (صالحان):''' "صلحا"، جمع "صلیح"، به معنای صالح است<ref>لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۰، ص ۱۵۰۲۶.</ref>. این واژه دربرگیرنده عموم انسانهای شایستهای است که به وظایف و تکالیف شرعی خود عمل و از گناهان پرهیز میکنند. [[شیخ کفعمی]] در باره این گروه مینویسد: | ::::#'''صلحا ([[صالحان]]):''' "صلحا"، جمع "صلیح"، به معنای [[صالح]] است<ref>لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۰، ص ۱۵۰۲۶.</ref>. این واژه دربرگیرنده عموم انسانهای شایستهای است که به [[وظایف]] و [[تکالیف]] شرعی خود عمل و از [[گناهان]] پرهیز میکنند. [[شیخ کفعمی]] در باره این گروه مینویسد: [[صالحان]]، مردمان پرهیز کاری هستند که به صفت [[عدالت]] آراسته شدهاند، گاه از آنان [[گناه]] سر میزند، ولی با طلب [[آمرزش]] و پشیمانی آن را جبران میکنند. [[خدای تعالی]] میفرماید: "در [[حقیقت]]، کسانی که از [[خدا]] ] پروا دارند، چون وسوسهای از جانب [[شیطان]] بدیشان برسد [[خدا]] را به یاد آورند و به ناگاه بینا شوند<ref>سوره اعراف، آیه ۲۰۱؛ المصباح، ص ۵۳۵؛ همچنین ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱</ref>. گفتنی است، [[شیخ کفعمی]] از پس از بیان مراتب چهارگانه یاد شده، اضافه میکند: گفته شده است: هر گاه یکی از [[اوتاد]] چهارگانه کم شود، یک نفر از گروه [[چهل]] نفره ([[ابدال]]) [[جانشین]] او میشود. و هنگامی که یک نفر از گروه [[چهل]] نفره کاسته شود، فرد دیگری از گروه هفتاد نفره ([[نجبا]]) به جای او قرار میگیرد. و اگر یکی از گروه هفتاد نفره از دست برود، به جای او کسی از گروه سیصد و شصت نفره ([[صالحان]]) گذاشته میشود. در صورتی که یکی از این گروه سیصد و شصت نفره کم شود، شخصی از سایر [[مردم]] جایگزین او میشود<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.</ref>. افزون بر گروههای چهارگانه یاد شده، در کلمات برخی بزرگان به عناوین دیگری برای گروههای مختلف [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} با اشاره شده است که به نظر میرسد با گروههای قبلی همپوشانی داشته باشد. عناوین این گروهها به قرار زیر است: | ||
::::#'''نقبا (نقیبان):''' "نقبا"، از نظر لغوی، جمع "نقیب" به معنای سالار، | ::::#'''نقبا (نقیبان):''' "نقبا"، از نظر لغوی، جمع "نقیب" به معنای سالار، [[پیشوا]]، رئیس، [[سرپرست]] گروه، سردسته، بزرگتر و کسی است که [[معرفت]] به احوال [[مردم]] داشته باشد<ref>لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۴، ص ۲۲۶۸۱، ماده "نقیب"، همچنین ر.ک: معارف و معاریف، ج ۱۱۰، صص ۱۹۶ و ۱۹۷.</ref>. در لغتنامه دهخدا در بیان معنای اصطلاحی نقبا چنین آمده است: نقبا، در اصطلاح صوفیه، کسانی هستند که بر خفایای [[باطن]] [[مردم]] اشراف دارند و خفایای ضمایر [[مردم]] بر ایشان [[آشکار]] است، چه پردهها از برابر چشم [[باطن]] ایشان برداشته شده است و ایشان سیصد تن هستند. آنها از اصناف [[اولیا]] و [[رجال]] الغیب باشند که [[مأمور]] دستگیری [[بندگان]] خدایند<ref>لغتنامه (دهخدا)، ص ۲۲۶۵۴، ماده "نقبا".</ref>. | ||
::::#'''رجال الغیب:''' برخی علمای لغت، "رجال الغیب" را اینگونه معنا کردهاند: "گروهی از مردان خدا که از نظر مردم دنیا پوشیدهاند و جهان به وجود ایشان قوام دارد"<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، چاپ هشتم: تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج ۲، ص ۱۶۳۹</ref>. نویسنده کتاب معارف و معاریف نیز در تعریف این واژه مینویسد: رجال الغیب یا [[نجبا]] هفت تناند که در عالم پراکنده و از دید همگان پنهاناند"<ref>معارف و معاریف، ج ۵، ۶۲۸، همچنین ر.ک: لغتنامه (دهخدا)، ج ۸ ص ۱۱۹۲۸، ماده "الرجال الغیب"؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج ۲، صص ۹۰۳ و ۹۰۴</ref>. با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که رجال الغیب همان [[ابدال]] یا [[نجبا]] هستند»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۵۶-۶۳.</ref>. | ::::#'''[[رجال]] الغیب:''' برخی علمای لغت، "[[رجال]] الغیب" را اینگونه معنا کردهاند: "گروهی از مردان [[خدا]] که از نظر [[مردم]] [[دنیا]] پوشیدهاند و [[جهان]] به وجود ایشان قوام دارد"<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، چاپ هشتم: تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج ۲، ص ۱۶۳۹</ref>. نویسنده کتاب [[معارف]] و معاریف نیز در تعریف این واژه مینویسد: [[رجال]] الغیب یا [[نجبا]] هفت تناند که در عالم پراکنده و از دید همگان پنهاناند"<ref>معارف و معاریف، ج ۵، ۶۲۸، همچنین ر.ک: لغتنامه (دهخدا)، ج ۸ ص ۱۱۹۲۸، ماده "الرجال الغیب"؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج ۲، صص ۹۰۳ و ۹۰۴</ref>. با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که [[رجال]] الغیب همان [[ابدال]] یا [[نجبا]] هستند»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۵۶-۶۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== | ||
{{پرسمان یاران امام مهدی}} | |||
==منبعشناسی جامع مهدویت== | ==منبعشناسی جامع مهدویت== | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
[[رده:(اب): پرسشهایی با ۲ پاسخ]] | [[رده:(اب): پرسشهایی با ۲ پاسخ]] | ||
[[رده:(اب): پرسشهای مهدویت با ۲ پاسخ]] | [[رده:(اب): پرسشهای مهدویت با ۲ پاسخ]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] |
نسخهٔ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۷
گروههای مختلف یاران امام مهدی کدامند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر ظهور امام مهدی / یاران امام مهدی |
گروههای مختلف یاران امام مهدی(ع) کدامند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین سید عباس رضوی، در مقاله «موافقان و مخالفان مهدی» در اینباره گفته است:
- «یاران مهدی(ع)، از صنف و نژاد ویژهای نیستند، بلکه از گروهها و نژادهای گوناگون و از سرتاسر جهان هستند. مردمی که به یاری امام میشتابند، " فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ "؛ " مِنْ أَقْصَى الْبِلَادِ "ند. در این حرکت عظیم، مردمان عجم، نقش پراهمیتی در خدمتگزاری امام برعهده دارند[۱]. حضرت در سن جوانان ظاهر میشود. یاران وی را نیز، بیشتر جوانان پرتحرک و پرنشاط تشکیل میدهند و پیران در میانشان اندک شمارند: "یاران قائم، جوانانند و پیران اندک بسان سرمه در چشم یا نمک در طعام و کمترین چیز در غذا نمک است"[۲]. این جوانانند که با شنیدن خبر ظهور امام، شبانه حرکت میکنند. رخت استراحت درهم میپیچند، شتابان راه حجاز پیش میگیرند و به حضرت میپیوندند. زنان نیز، در این نهضت بزرگ جایگاه شکوهمندی دارند و در همه مراحل انقلاب ###313### فعال خواهند داشت. زنان در تهیه مقدمات حرکت، شرکت دارند پس از پیروزی، در اداره کارها، به امام کمک میکنند. امام باقر(ع) میفرماید: "سوگند به خدا، سیصد و اندی نفر، بدون وعده پیشین گرد میآیند درمیان آنان پنجاه زن است"[۳]. وجود زنان در میان خواص و وزیران مهدی، نشانگر اوج و عظمت والای بانوان در انقلاب جهانی است. کلمه "رجل" که در روایات به کار رفته علامت تغلیب است، نه حصر. در روایات عامه نیز از وجود زنان در نهضت مهدی یاد شده است[۴]»[۵].
پاسخهای دیگر
۱. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
- برای یاری امام مهدی چه باید کرد؟ (پرسش)
- در زمان غیبت امام مهدی چه کارهایی باید به جا آوریم که ظهور ایشان نزدیک گردد و جزء یاران و سربازان حضرت باشیم؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی هنگامی که سیصد و سیزده یار داشته باشد ظهور میکند؟ (پرسش)
- آیا جنیان نیز مانند شیعیان به یاری امام مهدی میآیند؟ (پرسش)
- وزیران دولت امام مهدی غالباً از چه قشری هستند؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی جوان هستند و امام مهدی در حکومت خود از جوانان استفاده میکند؟ (پرسش)
- آیا همه یاران امام مهدی جوان بوده افراد کهن سال میان آنان نیست؟ چرا بیشتر آنها جوان هستند؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی همه از اقوام گذشته هستند یا ما هم میتوانیم از یاران حضرت باشیم و به او کمک کنیم؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی مانند دیگر امامان اصحابی دارند؟ (پرسش)
- مردم چه شهرهای از یاوران امام مهدی هستند؟ (پرسش)
- مأموریتهای یاران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا میتوان پیروان راستین حضرت مسیح را که مسلمان نیستند جزو یاران امام مهدی برشمرد؟ (پرسش)
- آیا هرکس میتواند با انجام دادن عمل نیک یکی از یاران امام مهدی گردد؟ (پرسش)
- اگر اسامی اصحاب امام مهدی از ابتدا مشخص شده چگونه ما میتوانیم خود را از اصحاب او قرار دهیم؟ (پرسش)
- امام مهدی با اصحاب خود بر سر چه اصولی پیمان میبندد؟ (پرسش)
- انصار امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- نشانههای یاوران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا یاران اصلی امام مهدی جوانان هستند؟ (پرسش)
- سلاح یاران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان فهمید که ما جزء یاران امام مهدی هستیم؟ (پرسش)
- آیا از امام مهدی درباره شیعیان فرمایشی رسیده است؟ (پرسش)
- چه کسانی با امام مهدی بیعت خواهند کرد؟ (پرسش)
- بیعت یاران با امام مهدی در کجاست؟ (پرسش)
- آیا در قرآن به یاران امام مهدی اشاره شده است؟ (پرسش)
- آیا با امام مهدی از روی اکراه بیعت میشود؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در جابلقا یارانی دارد؟ (پرسش)
- آیا با خواندن چهل بار دعای عهد یار حضرت مهدی میشویم؟ (پرسش)
- آیا به نام یاران امام مهدی و محل سکونت آنها در روایات اشارهای شده است؟ (پرسش)
- آیا در روایات به محل سکونت یاران امام مهدی اشارهای شده است؟ (پرسش)
- آیا در میان اصحاب امام مهدی عرب وجود ندارد؟ (پرسش)
- آیا در میان این همه مسلمان و شیعه سیصد و سیزده نفر یار برای امام مهدی وجود ندارد؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی حتما باید نماز اول وقت بخوانند و کار نیک انجام دهند و حجاب خود را حفظ نمایند یا اگر تنها عاشق امام باشند کافی است؟ (پرسش)
- با توجه به جهانی بودن حکومت امام مهدی و محدود بودن یاران آن حضرت، آیا ایشان از نیروهای غیبی نیز بهره خواهند برد؟ (پرسش)
- شعار یاوران امام مهدی در خونخواهی امام حسین چیست؟ (پرسش)
- بیشتر یاران امام مهدی از شرق هستند چگونه با عقب ماندگی شرق میتوان بر غرب پیروز شد؟ (پرسش)
- چگونه میتوان با سیصد و سیزده نفر دنیا را تسخیر کرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی یارانی غیرعرب دارد؟ (پرسش)
- چگونه میتوانیم از یاران واقعی امام مهدی باشیم؟ (پرسش)
- چه کسانی از پیامبران الهی با امام مهدی همراه میشوند؟ (پرسش)
- یاران کنونی امام مهدی چگونه به حضرت پیوستهاند؟ (پرسش)
- سرانجام یاران امام مهدی چه میشود؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی حتما باید نماز اول وقت بخوانند و کار نیک انجام دهند و حجاب خود را حفظ نمایند یا اگر تنها عاشق امام باشند کافی است؟ (پرسش)
- ریزش و رویش درباره یاران امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا با اینکه گناهکارم آرزوی اینکه روزی از یاران امام مهدی باشم گناه دارد؟ (پرسش)
- سپاهیان امام مهدی چگونه خود را به نزد امام مهدی میرسانند؟ (پرسش)
- امام مهدی برای پذیرش سپاهیان چه شرایطی را بیان کردهاند؟ (پرسش)
- فرماندهان سپاه امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- اهداف یاوران مهدی چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور بر اساس چه اصولی با یاران خود پیمان میبندد؟ (پرسش)
- آیا روایاتی مبنی براینکه در زمان غیبت امام مهدی یارانی دارند وجود دارد؟ (پرسش)
- گروههای مختلف یاران امام مهدی کدامند؟ (پرسش)
- جایگاه یاران امام مهدی در انقلاب جهانی چیست؟ (پرسش)
- آیا تعدادی از گروه سیصد و سیزده نفری یاران پیش از ظهور امام مهدی وجود دارند؟ (پرسش)
- یاران امام مهدی چگونه آزموده میشوند؟ (پرسش)
- آزمون امت اسلامی در دولت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- شعار یاران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- از پیشینیان چه کسانی به یاری امام مهدی برمیخیزند؟ (پرسش)
- آیا جنیان نیز امام مهدی را یاری میکنند؟ (پرسش)
- آیا ملائکه نیز امام مهدی را یاری میکنند؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی یاران خود را هماکنون برگزیده یا به هنگام ظهور برخواهد گزید؟ (پرسش)
- فرق بین اصحاب و انصار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ینابیع الموده، الحافظ سلیمان بن ابراهیم القندوزی، ۴۴۹، بصیرتی، قم؛ الغیبة، نعمانی، ۳۱۵.
- ↑ "إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"؛ الغیبة، نعمانی، ۳۱۶.
- ↑ "وَ يَجِيءُ وَ اللَّهِ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا فِيهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً يَجْتَمِعُونَ بِمَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَاد"؛ بحار الانوار، ۵۲، ۲۲۳.
- ↑ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ۱۳۴.
- ↑ رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۶۸ -۳۶۹.
- ↑ ر.ک: محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ ه . ق، ج ۱۵، ص ۲۰۴؛ محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، چاپ اول: بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ه.ق، ج ۵، ص ۲۹۱، ماده "وند"؛ فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه.ق، ج ۳، صص ۱۵۳ و ۱۵۴، ماده "وند"؛ علی اکبر دهخدا، لغت نامه، چاپ اول از دوره جدید: تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۳۶۲۰، ماده "اوتاد"؛ سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف: دایره المعارف جامع اسلامی، چاپ سوم: تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۶۳۷
- ↑ دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰، ج ۱۰، .
- ↑ شیخ حر عاملی، الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة، قم، مکتبة المفید، ص ۲۰۰
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: محمد مهدی فولادوند، چاپ سوم: تهران، صائب، ۱۳۸۴، خطبه ۸۶، صص۹۸ و ۹۹.
- ↑ المصباح، ص ۵۳۴؛ همچنین ر.ک: بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.
- ↑ ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۳۴۴؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱۴، ص ماده "بدل"
- ↑ مجمع البحرین، ج ۵، ص ۳۱۹، ماده "بدل"
- ↑ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲، ص ۳۸۴؛ همچنین ر.ک: لغت نامه (دهخدا)، ج ۱، ص ۲۸۹، ماده "ابدال".
- ↑ غلامحسین مصاحب، دائره المعارف فارسی، چاپ دوم: تهران، امیرکبیر، کتابهای جیبی، ج ۱،ص ۵، "ابدال"
- ↑ رک: فردوس الاخبار، ج ۲، ص ۸۴؛ حلیة الاولیاء، ج ۵، ص ۸؛ المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۲۴، به نقل از: محمد جواد مروجی طبسی، "ابدال یا پیشکاران امام زمان (ع)"، موعود، سال دوازدهم، ش۸۶، فروردین ۱۳۸۷
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۲۴.
- ↑ ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳.
- ↑ ر.ک: "ابدال یا پیشکاران امام زمان (ع) ".
- ↑ ر.ک: لسان العرب، ج ۱۴، ص ۴۱؛ لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۴، ص ۲۲۳۴۵.
- ↑ سید جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، چاپ سوم: تهران، کومش، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۱۹۹۰
- ↑ معارف و معاریف، ج ۱۰، ص ۷۸ ۷
- ↑ ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.
- ↑ لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۰، ص ۱۵۰۲۶.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۲۰۱؛ المصباح، ص ۵۳۵؛ همچنین ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۰۱.
- ↑ لغتنامه (دهخدا)، ج ۱۴، ص ۲۲۶۸۱، ماده "نقیب"، همچنین ر.ک: معارف و معاریف، ج ۱۱۰، صص ۱۹۶ و ۱۹۷.
- ↑ لغتنامه (دهخدا)، ص ۲۲۶۵۴، ماده "نقبا".
- ↑ محمد معین، فرهنگ فارسی، چاپ هشتم: تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج ۲، ص ۱۶۳۹
- ↑ معارف و معاریف، ج ۵، ۶۲۸، همچنین ر.ک: لغتنامه (دهخدا)، ج ۸ ص ۱۱۹۲۸، ماده "الرجال الغیب"؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج ۲، صص ۹۰۳ و ۹۰۴
- ↑ شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۵۶-۶۳.