فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان = | | پاسخدهندگان = ۶ پاسخ | ||
}} | }} | ||
'''[[فلسفه انتظار]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''[[فلسفه انتظار]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
::::::مترقیترین به هنگامی است که [[انسان]] خود [[زمینهساز]] تحقق [[انتظار]] باشد. تلاشی و کوششی پیگیر برای پاکسازی محیط، ساختن و آباد کردن ویرانیها، ترمیم خرابیها داشته باشد. او با خود بیندیشد که وی را وظیفهای است انسانی، بهرگونهای که باشد [[وظیفه]] از او سلب نمیگردد، حرکت و تلاش او کاری است که بر دوش اوست و او میبایست بدان [[اقدام]] نماید. او میداند که [[نظام]] حیات بر اساس قواعد [[علت]] و معلولی است، مبتنی بر اصل عمل و عکسالعمل است. این خطاست که همه قواعد اصیل [[حاکم]] بر [[طبیعت]] محو و فانی شوند تا او به خواسته [[دل]] برسد. | ::::::مترقیترین به هنگامی است که [[انسان]] خود [[زمینهساز]] تحقق [[انتظار]] باشد. تلاشی و کوششی پیگیر برای پاکسازی محیط، ساختن و آباد کردن ویرانیها، ترمیم خرابیها داشته باشد. او با خود بیندیشد که وی را وظیفهای است انسانی، بهرگونهای که باشد [[وظیفه]] از او سلب نمیگردد، حرکت و تلاش او کاری است که بر دوش اوست و او میبایست بدان [[اقدام]] نماید. او میداند که [[نظام]] حیات بر اساس قواعد [[علت]] و معلولی است، مبتنی بر اصل عمل و عکسالعمل است. این خطاست که همه قواعد اصیل [[حاکم]] بر [[طبیعت]] محو و فانی شوند تا او به خواسته [[دل]] برسد. | ||
::::::بر این اساس [[انتظار]] نوع اول عامل رکود و در جا زدن، [[منتظر]] ماندن، و در حین آن طعمه [[بلاها]] و عقوبتها شدن است و [[انتظار]] نوع دوم عامل حرکت و ترقی و سببی برای [[پیشرفت]]، [[انجام وظیفه]] و سببسازی است. [[دشمن]] از [[انتظار]] نوع اول استقبال میکند وحتی میکوشد آن را پرو بال دهد، فلسفهاش را در اذهان بگستراند. در حالی که از این نوع دوم [[وحشت]] و [[خوف]] دارد. سعی مینماید از رشد و گسترش آن جلوگیر باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص39-40.</ref>. | ::::::بر این اساس [[انتظار]] نوع اول عامل رکود و در جا زدن، [[منتظر]] ماندن، و در حین آن طعمه [[بلاها]] و عقوبتها شدن است و [[انتظار]] نوع دوم عامل حرکت و ترقی و سببی برای [[پیشرفت]]، [[انجام وظیفه]] و سببسازی است. [[دشمن]] از [[انتظار]] نوع اول استقبال میکند وحتی میکوشد آن را پرو بال دهد، فلسفهاش را در اذهان بگستراند. در حالی که از این نوع دوم [[وحشت]] و [[خوف]] دارد. سعی مینماید از رشد و گسترش آن جلوگیر باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص39-40.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۵. آقایان گوهری و دیمه کار گراب؛}} | |||
[[پرونده:13681158.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عباس گوهری]]]] | |||
::::::آقایان '''[[عباس گوهری]]''' و '''[[محسن دیمه کار گراب]]'''، در مقاله ''«[[رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
::::::«بیتردید پی بردن به [[فلسفه]] و چرایی "[[انتظار]]" در [[دوران غیبت]] از یک سو در راستای [[معرفت]] و [[بصیرت]] در [[دین]] است و از سوی دیگر [[آگاهی]] از [[مصالح]] این امر موجب [[ثبات]] قدم و [[استواری]] بهتر [[شیعیان]] در امر [[انتظار]] خواهد شد. برخی از [[مصالح]] و حکمتهای این امر عبارتند از: | |||
:::::#'''[[اصلاح]] و [[خودسازی فردی]]:''' تحول بزرگی همچون [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} پیش از هر چیز [[نیازمند]] به عناصر آماده و با [[ارزش]] انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند و این در درجه اول محتاج به بالا بردن سطح [[اندیشه]]، [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای [[همکاری]] در پیاده کردن آن برنامه [[عظیم]] است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۴.</ref>. | |||
:::::#'''[[اصلاح]] دیگران:''' تلاش در جهت [[اصلاح]] دیگران و خود را مسؤول دانستن در برابر [[سعادت]] [[بندگان]] [[وظیفه]] دیگری است که از تحقق مفهوم [[انتظار]] در فرد و [[جامعه]] نشأت میگیرد. در واقع برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست، برنامهای است که تمام عناصر [[انقلاب]] باید در آن شرکت جویند. باید کار به صورت دستهجمعی و همگانی باشد. کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶.</ref>. | |||
:::::#'''حفظ حلقه اتصال [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]:''' با توجه به این که در [[مکتب]] [[تشیع]] [[پذیرش ولایت]] [[معصومان]]{{ع}} و [[تسلیم]] در برابر ایشان سرآمد همه [[فضیلتها]] و شرط اساسی قبول همه [[اعمال عبادی]] است، [[انتظار]] در [[زمان غیبت]] و عدم [[حضور ظاهری امام]] در [[جامعه]] به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است و همین [[انتظار]] موجب میشود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگر چه به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند<ref>شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان{{ع}} و تکلیف منتظران، ۱۲۳.</ref>. | |||
:::::#'''مقدمه تحقق [[فرج]]:''' بر اساس آموزههای [[اهل بیت]]{{ع}} درباره [[انتظار]] [[موعود]] و [[حکومت عدل جهانی]] خود [[انتظار فرج]] مرحلهای از [[فرج]] میباشد. [[دلیل]] این مدعا [[روایت]] [[محمد]] بن [[فضیل]] است که از [[امام رضا]]{{ع}} درباره [[فرج]] سؤال نمود و آن [[حضرت]] در جواب فرمود: {{متن حدیث|أَ وَ لَيْسَ تَعْلَمُ أَنَّ اِنْتِظَارَ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ؟ إِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ:}} {{متن قرآن|فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>. "مگر نمیدانی که [[انتظار فرج]] خود مرحلهای از [[فرج]] است؟" آن گاه فرمود: [[خدای تبارک و تعالی]] میفرماید: و [[انتظار]] برید که من [هم] با شما منتظرم<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ۲ / ۱۳۸.</ref>. | |||
:::::#'''عدم [[تسلیم]] در برابر [[فساد محیط]]:''' یکی از آثار مهم [[انتظار]] [[موعود]]، حل نشدن در [[مفاسد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیها است. هنگامی که [[فساد]] فراگیر میشود و افراد بسیاری را به آلودگی میکشاند گاه افراد [[پاک]] در یک بن بست سخت روانی قرار میگیرند. گاه [[ناامیدی]] در برخی از افراد نفوذ میکند و آنها [[فکر]] میکنند دیگر امیدی به [[اصلاح]] نیست و تلاش و کوشش برای [[پاک]] نگه داشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] ممکن است آنها را به تدریج به سوی [[فساد]] و هم رنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند. [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی تنها چیزی است که میتواند در آنها "[[امید]]" بدمد و به [[مقاومت]] و خویشتن داری [[دعوت]] نماید و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، تنها در این صورت آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. بلکه تلاش آنها در این راه بیشتر خواهد شد<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶، ۳۸۷.</ref>»<ref>[[عباس گوهری|گوهری، عباس]]''' و '''[[محسن دیمه کار گراب|دیمه کار گراب، محسن ]]، [[رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص 93-95.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۷۷: | خط ۸۸: | ||
[[رده:پرسش]] | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسشهای مهدویت]] | [[رده:پرسشهای مهدویت]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اح): پرسشهایی با ۶ پاسخ]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اح): پرسشهای مهدویت با ۶ پاسخ]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] | [[رده:اتمام لینک داخلی]] |
نسخهٔ ۹ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۳
فلسفه انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت |
مدخل اصلی | فلسفه انتظار |
فلسفه انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی در کتاب «انتظار عامل مقاومت» در مجموعه «سلسله مباحث امامت و مهدویت» در اینباره گفتهاست:
- «انتظار مصلح آخر الزمان و مهدی موعود، علاوه بر ریشههای استوار مذهبی و اسلامی، دارای عالیترین فلسفه اجتماعی است.
- مسلمانان عقیده دارند که انقلاب اسلام، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسامانیهای مدنیت منهای شرف و انسانیت نجات پیدا میکند و بازگشت به عقب و ارتداد و عقبگرد، خلاف اصل و خلاف نهضت انبیا و تعالیم اسلام است.
- اگر چه دنیای مادی امروز به ظاهر رو به جاهلیت گذارده و اهداف عالی انسانی و حقیقت و فضیلت و ما به الامتیاز بشر از حیوان، در بسیاری از جوامع فراموش شده، و طغیان و ظلم و بیدادگری و تجاوز و زور و استبداد و قلدری و استثمار و شهوترانی و نابکاری و خیانت و ناامنی به صورتها و جلوههای نو در جهان رایج شده و روز به روز رایجتر میشود؛ و اگر چه الفاظ و کلمات صلح، عدالت، آزادی، مساوات، برادری، همکاری، تعاون و بشر دوستی را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ و اگر چه فاصله بین زورمندان و فرماندهان و زیردستان و فرمانبران هر روز زیادتر و رابطه آنها با یکدیگر به رابطه دو انسان برابر هیچ شباهت ندارد؛ ولی این توحش تا هر کجا برود، تا دو هزار و پانصد سال، تا سه هزار سال، و پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد، چون خلاف خواستهای واقعی بشر و سیر کمالی او و خلاف عقیده و آرمان او است، پیروز نمیشود و سرانجام به شدیدترین وضعی سرکوب و ریشهکن خواهد شد.
- این جاهلی مسلکی هر چه نیرو بگیرد و از هر حلقومی برایش تبلیغ شود، و هر چند که آموزش و فرهنگ را با زور قوای انتظامی با آن همگام و همراه سازند، عاقبت در برابر منطق آسمانی، قرآن که میفرماید: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ﴾[۱]. و در برابر آیه: ﴿إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾[۲]. و در مقابل منطق وحی: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ﴾[۳]. و آیات بسیار دیگر شکست میخورد، و زبان و بلندگوهایش خاموش و قلم نویسندگانش میشکند. فساد، فحشا، نابکاری جوانان و بانوان، وضع بسیار ننگین و پر از آلودگیهای زن در شرق و غرب جهان امروز و خیانت و جنایت، هر چه جلو برود؛ و هر چه نیروهای مادی، این فسادها را تهییج کند و آن را برای منافع پلید استثماری یا استعماری گسترش دهد، جنبش و انقلاب را علیه این مفاسد، کوبندهتر و ضربت آن را بر کاخهای فساد و طغیان، کاریتر میسازد.
- مقاومت در برابر بازگشت به جاهلیت: مسلمانی که با چنین فکر و عقیده آینده گرا زندگی میکند، هرگز با گروههای فاسد و مشرک و خدانشناس همراه نمیشود و تا میتواند تقدم و نوگرایی و آیندهبینی خود را حفظ کرده، ثابت و استوار به سوی هدف پیش میرود. او اطمینان دارد و به یقین میداند که بساط ظلم و فساد برچیده شدنی است، چون بر جامعه و بر فطرت بشر تحمیل است و آینده برای پرهیزکاران و زمین از آن شایستگان است: ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۴]. بنابراین مسلمان تسلیم ظلم و فساد نمیشود و با ستمگران و مفسدان همکار و همراه و هم صدا نخواهد شد. این اصل انتظار مانند یک قوه مبقیه و عامل بقا و پایداری، طرفداران حق و عدالت و اسلامخواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاههای فشار، استعباد، جهل و شرک، بشر پرستی و فساد انگیزی پایدار نگه میدارد و همواره بر روشنی چراغ امیداوری منتظران و ثبات قدم و مقاومت آنها میافزاید و آنان را در انجام وظایف، شور و شوق و نشاط میدهد.
- این اصل انتظار است که در مبارزه حق و باطل صفوف طرفداران حق را فشردهتر و مقاومتر میکند و آنها را به نصرت خدا و فتح و ظفر نوید میدهد و گوش آنها را همواره با صداهای نوید بخش قرآن آشنا میدارد: ﴿قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ﴾[۵].﴿فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ﴾[۶]. ﴿فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ﴾[۷]. خاص و عام، و شیعه و سنی، از رسول خدا (ص) روایت کردهاند که فرمود: «" لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ اَلدُّنْيَا إِلاَّ يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اَللَّهُ تَعَالَى ذَلِكَ اَلْيَوْمَ حَتَّى يَظْهَرَ فِيهِ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي يُوَاطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"»؛ «یعنی اگر نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیهاش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند، همچنانکه از جور و ظلم پر شده باشد».
- این انتظار، ضعف و سستی و مسامحه در انجام تکالیف و وظایف نیست و عذر کسی در ترک مبارزه مثبت یا منفی و ترک امر به معروف و نهی از منکر نمیباشد؛ و سکوت و بیحرکتی و بیتفاوتی و تسلیم به وضع موجود و یأس و ناامیدی را هرگز با آن نمیتوان توجیه کرد. این انتظار، حرکت، نهضت، فداکاری، طرد انحراف و مبارزه با بازگشت به عقب و ارتداد است؛ مکتب زنده و سازنده اسلام و محمد و علی و زهرا و حسن و حسین و زین العابدین و جعفر بن محمد و تمام ائمه (ع) و اصحاب و یاران خاص و پیروان آنها است. اگر نادانان یا مغرضان آن را بطور دیگر تفسیر کرده و آن را مکتب کنار رفتهها و کنار گذاشته شدهها، بیچارهها، مأیوسان، تن به خواری دادگان، چاپلوسان و دینفروشان، معرفی کنند، خود در ردیف یهود که مصداق ﴿يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ﴾[۸] میباشند، قرار دادهاند. ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ﴾[۹]»[۱۰].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله جعفری؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۳. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۴. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛ |
---|
|
۵. آقایان گوهری و دیمه کار گراب؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
- ↑ «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.
- ↑ «بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ «بگو چشم به راه باشید که ما نیز چشم به راهیم» سوره انعام، آیه ۱۵۸.
- ↑ «پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.
- ↑ «پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ «کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند» سوره نساء، آیه ۴۶.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ صیانت ذات، این، همان اصلالاصول و در حقیقت موجودیت انسان است که بدون کمترین استثناء، گرداننده حیاتِ انسانهاست. به عبارت دیگر: حفظ و مدیریت خویشتن.
- ↑ جعفری، محمد تقی، امید و انتظار، ص 37-40.
- ↑ آیت الله صافی، امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ - ۲۱۱.
- ↑ امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص39-40.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، ۱۲۳.
- ↑ سوره یونس، آیه ۲۰.
- ↑ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ۲ / ۱۳۸.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶، ۳۸۷.
- ↑ گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص 93-95.