امامت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{خرد}}' به '{{ویرایش غیرنهایی}}')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
*بنابر معتقدات [[شیعه]]، [[امامت]]، [[استمرار نبوت]] است در همه جزئیات و کلیات و تنها تفاوت آن با [[نبوت]] این است که بر شخص [[امام]] [[وحی]] فرود نمی‌آید و [[نزول وحی]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} پایان یافته است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۳.</ref>.
*بنابر [[معتقدات]] [[شیعه]]، [[امامت]]، [[استمرار نبوت]] است در همه جزئیات و کلیات و تنها تفاوت آن با [[نبوت]] این است که بر شخص [[امام]] [[وحی]] فرود نمی‌آید و [[نزول وحی]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} پایان یافته است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۳.</ref>.
*[[امامت]] از گذر [[علم لدنی]] و [[الهام الهی]] و [[مصونیت از خطا]] و اشتباه و [[گناه]]، از [[آیین]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} پاسداری می‌کند و [[مصالح دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] را محفوظ می‌دارد. [[تعالیم]] [[راستین]] آسمانی در روزگار پس از [[پیامبر]]{{صل}} تنها از این گذر به دست [[انسان]] می‌رسد و [[قرآن کریم]] و [[سنت پیامبر]] از این طریق [[تفسیر]] و [[تبیین]] می‌شود. [[شیعیان]] معتقدند که [[مقام امامت]] تنها به [[معصومین]] می‌رسد. [[متکلمان امامیه]] بر این [[اعتقاد]] دلایلی آورده‌اند؛ از جمله اینکه [[مردم]] از آن رو به [[امام]] محتاج‌اند، که [[معصوم]] نیستند و بدون او به [[خطا]] و اشتباه و [[گناه]] می‌لغزند. حال، اگر [[امام]]، [[معصوم]] نباشد، خود به امامی دیگر [[نیازمند]] است و این [[باطل]] است؛ زیرا مستلزم دور است. چون [[متکلمان امامیه]] این مدعا را ثابت می‌کنند، از آن نتیجه می‌گیرند که [[مردم]] را در [[انتخاب]] شخص [[امام]]، [[حق]] و سهمی نیست؛ زیرا او باید [[معصوم]] باشد و [[عصمت]] حالتی است [[باطنی]] و جز [[خداوند]] کسی از [[باطن]] [[انسان]] خبر ندارد و [[مردم]] توانِ آن ندارند که [[معصوم]] را از غیر [[معصوم]] بازشناسند<ref>بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقائد الامامیه‌، ۱۰۰؛ فرهنگ معارف اسلامی‌، ۱/ ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۲-۹۳.</ref>.
* [[امامت]] از گذر [[علم لدنی]] و [[الهام الهی]] و [[مصونیت از خطا]] و [[اشتباه]] و [[گناه]]، از [[آیین]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[پاسداری]] می‌کند و [[مصالح دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] را محفوظ می‌دارد. [[تعالیم]] [[راستین]] آسمانی در روزگار پس از [[پیامبر]]{{صل}} تنها از این گذر به دست [[انسان]] می‌رسد و [[قرآن کریم]] و [[سنت پیامبر]] از این طریق [[تفسیر]] و [[تبیین]] می‌شود. [[شیعیان]] معتقدند که [[مقام امامت]] تنها به [[معصومین]] می‌رسد. [[متکلمان امامیه]] بر این [[اعتقاد]] دلایلی آورده‌اند؛ از جمله اینکه [[مردم]] از آن رو به [[امام]] محتاج‌اند، که [[معصوم]] نیستند و بدون او به [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[گناه]] می‌لغزند. حال، اگر [[امام]]، [[معصوم]] نباشد، خود به امامی دیگر [[نیازمند]] است و این [[باطل]] است؛ زیرا مستلزم دور است. چون [[متکلمان امامیه]] این مدعا را ثابت می‌کنند، از آن نتیجه می‌گیرند که [[مردم]] را در [[انتخاب]] شخص [[امام]]، [[حق]] و سهمی نیست؛ زیرا او باید [[معصوم]] باشد و [[عصمت]] حالتی است [[باطنی]] و جز [[خداوند]] کسی از [[باطن]] [[انسان]] خبر ندارد و [[مردم]] توانِ آن ندارند که [[معصوم]] را از غیر [[معصوم]] بازشناسند<ref>بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقائد الامامیه‌، ۱۰۰؛ فرهنگ معارف اسلامی، ۱/ ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۲-۹۳.</ref>.
*بدین‌سان، [[امامت]] همانند [[نبوت]] محتاج [[نص]] [[خداوند]] است و این [[نص]] یا به واسطه [[پیامبر]] تحقق می‌یابد و او به صراحت [[امام]] را معرفی می‌کند و یا به واسطه امامی که خود [[منصوب]] به [[نص]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۳.</ref>.
*بدین‌سان، [[امامت]] همانند [[نبوت]] محتاج [[نص]] [[خداوند]] است و این [[نص]] یا به واسطه [[پیامبر]] تحقق می‌یابد و او به صراحت [[امام]] را معرفی می‌کند و یا به واسطه امامی که خود [[منصوب]] به [[نص]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۳.</ref>.


==مباحث امامت==
==مباحث [[امامت]]==
*مباحث [[امامت]] بر پنج محور کلی [[استوار]] است:
*مباحث [[امامت]] بر پنج محور کلی [[استوار]] است:
#[[حقیقت امامت|حقیقت]] یا [[چیستی امامت]] (ما الإمام؟)؛
# [[حقیقت امامت|حقیقت]] یا [[چیستی امامت]] (ما الإمام؟)؛
#[[وجوب وجود امام]] یا [[ضرورت امامت]] (هل الإمام؟)؛
# [[وجوب وجود امام]] یا [[ضرورت امامت]] (هل الإمام؟)؛
#[[غایت امامت]] یا [[کارکردهای امام]] و در ذیل آن، [[شئون امام|شئون]] و [[وظایف امام]] (لم یجب وجود الإمام؟)؛
# [[غایت امامت]] یا [[کارکردهای امام]] و در ذیل آن، [[شئون امام|شئون]] و [[وظایف امام]] (لم یجب وجود الإمام؟)؛
#[[صفات امام|صفات]] و [[ویژگی‌های امام]] و در ذیل آن، [[راه‌های شناخت امام]] (کیف الإمام؟)؛
# [[صفات امام|صفات]] و [[ویژگی‌های امام]] و در ذیل آن، [[راه‌های شناخت امام]] (کیف الإمام؟)؛
#[[تعیین امام]] در هر زمان و در ذیل آن، [[نصوص امامت]] و [[افضلیت امیرالمؤمنین]]{{ع}} و یازده [[امام]] بعد، [[معجزات]] هر یک از [[امامان]] [[دوازده گانه]] و [[مهدویت]] و مباحث مرتبط با آن (مَنِ الإمام؟)<ref>تلخیص المحصل، ص۴۲۶- ۴۲۷؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۳- ۱۷۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۰۴.</ref>.
# [[تعیین امام]] در هر زمان و در ذیل آن، [[نصوص امامت]] و [[افضلیت امیرالمؤمنین]]{{ع}} و یازده [[امام]] بعد، [[معجزات]] هر یک از [[امامان]] [[دوازده گانه]] و [[مهدویت]] و مباحث مرتبط با آن (مَنِ الإمام؟)<ref>تلخیص المحصل، ص۴۲۶- ۴۲۷؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۳- ۱۷۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۰۴.</ref>.
*چهار مبحث نخست، مباحث کلی [[امامت]] ([[امامت عامه]]) را تشکیل می‌دهد و مبحث اخیر مربوط به [[امامت خاصه]] است. به عبارت دیگر مسایل کلی و عمومی [[امامت]]، مربوط به [[امامت عامه]] است و مسایل مربوط به مصداق شناسی [[امام]] و این که [[امامان]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} چه کسانی بوده‌اند، مسایل [[امامت خاصه]] است. مباحث [[امامت خاصه]] در مدخل‌های مناسب [[تبیین]] خواهد شد. چنان که پاره‌ای از مباحث کلی [[امامت]] نیز که از اهمیت یا گستردگی خاصی برخوردارند مدخل‌های مستقلی خواهند داشت.
*چهار مبحث نخست، مباحث کلی [[امامت]] ([[امامت عامه]]) را تشکیل می‌دهد و مبحث اخیر مربوط به [[امامت خاصه]] است. به عبارت دیگر مسایل کلی و عمومی [[امامت]]، مربوط به [[امامت عامه]] است و مسایل مربوط به مصداق‌شناسی [[امام]] و این که [[امامان]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} چه کسانی بوده‌اند، مسایل [[امامت خاصه]] است. مباحث [[امامت خاصه]] در مدخل‌های مناسب [[تبیین]] خواهد شد. چنان که پاره‌ای از مباحث کلی [[امامت]] نیز که از اهمیت یا گستردگی خاصی برخوردارند مدخل‌های مستقلی خواهند داشت.
*[[عصمت امام]]، [[افضلیت امام]] و [[علم امام]] از این گونه مباحث‌اند. در این مقاله دیگر مباحث کلی [[امامت]] بررسی خواهد شد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۰۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۲۵-۳۰</ref>.
* [[عصمت امام]]، [[افضلیت امام]] و [[علم امام]] از این گونه مباحث‌اند. در این مقاله دیگر مباحث کلی [[امامت]] بررسی خواهد شد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۰۴؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۲۵-۳۰</ref>.


==نخست: [[حقیقت امامت]]==
==نخست: [[حقیقت امامت]]==
خط ۳۱: خط ۳۱:
==چهارم: [[صفات امام]]==
==چهارم: [[صفات امام]]==
*درباره [[صفات امام]] در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] بحث‌های فراوانی شده است. [[تفتازانی]] [[مکلف]] بودن، [[عدالت]]، [[حریت]]، [[مرد بودن]]، [[اجتهاد]]، [[شجاعت]]، [[با کفایت]] و [[قریشی بودن]] را شرط می‌داند. از نظر ایشان چهار شرط نخست ([[مکلف]] بودن، [[عدالت]]، [[حریت]] و [[مرد بودن]]) [[مورد اتفاق]] است؛ ولی شرط‌های دیگر را برخی [[متکلمان]]، به خاطر [[تکلیف مالایطاق]] یا لغویت، لازم نمی‌دانند. [[وصف]] [[قریشی بودن]] مورد قبول تمام [[مذاهب اسلامی]] (به جز [[خوارج]] و گروهی از [[معتزله]]) می‌‌باشد<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۶.</ref>.
*درباره [[صفات امام]] در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] بحث‌های فراوانی شده است. [[تفتازانی]] [[مکلف]] بودن، [[عدالت]]، [[حریت]]، [[مرد بودن]]، [[اجتهاد]]، [[شجاعت]]، [[با کفایت]] و [[قریشی بودن]] را شرط می‌داند. از نظر ایشان چهار شرط نخست ([[مکلف]] بودن، [[عدالت]]، [[حریت]] و [[مرد بودن]]) [[مورد اتفاق]] است؛ ولی شرط‌های دیگر را برخی [[متکلمان]]، به خاطر [[تکلیف مالایطاق]] یا لغویت، لازم نمی‌دانند. [[وصف]] [[قریشی بودن]] مورد قبول تمام [[مذاهب اسلامی]] (به جز [[خوارج]] و گروهی از [[معتزله]]) می‌‌باشد<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۶.</ref>.
*در میان [[متکلمین]] [[شیعه]]، [[خواجه نصیر]]، [[جامع‌ترین]] فهرست را در هشت عنوان برای صفات و [[شرایط امام]] تدوین کرده است که عبارتند از: [[عصمت]]، [[علم به احکام شریعت]] و روش [[سیاست]] و [[مدیریت]]، [[شجاعت]]، [[افضلیت]]، بری بودن از [[عیوب]] جسمی و روحی و نسبی، مقرب‌ترین افراد بودن در پیشگاه [[خدا]] و استحقاق پاداش‌های [[اخروی]]، [[توانایی]] برآوردن [[معجزه]] برای [[اثبات امامت]] خود در مواقع [[لزوم]] و یگانه بودن در [[منصب امامت]]<ref>طوسی، تلخیص المحصل، ص۴۳۰ - ۴۲۹.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۶.</ref>.
*در میان [[متکلمین]] [[شیعه]]، [[خواجه نصیر]]، [[جامع‌ترین]] فهرست را در هشت عنوان برای صفات و [[شرایط امام]] تدوین کرده است که عبارتند از: [[عصمت]]، [[علم به احکام شریعت]] و روش [[سیاست]] و [[مدیریت]]، [[شجاعت]]، [[افضلیت]]، [[بری]] بودن از [[عیوب]] جسمی و [[روحی]] و نسبی، مقرب‌ترین افراد بودن در پیشگاه [[خدا]] و [[استحقاق]] پاداش‌های [[اخروی]]، [[توانایی]] برآوردن [[معجزه]] برای [[اثبات امامت]] خود در مواقع [[لزوم]] و یگانه بودن در [[منصب امامت]]<ref>طوسی، تلخیص المحصل، ص۴۳۰ - ۴۲۹.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۶.</ref>.


==پنجم: [[تعیین امام]]==
==پنجم: [[تعیین امام]]==
خط ۴۱: خط ۴۱:
==[[اثبات امامت]]==
==[[اثبات امامت]]==
==[[جایگاه امامت]]==
==[[جایگاه امامت]]==
==امامت از دیدگاه فرق و [[مذاهب]] ==
==[[امامت]] از دیدگاه فرق و [[مذاهب]] ==
{{ستون-شروع|3}}  
{{ستون-شروع|3}}  
{{اصلی|امامت از دیدگاه امامیه}}
{{اصلی|امامت از دیدگاه امامیه}}
خط ۵۰: خط ۵۰:
{{اصلی|امامت از دیدگاه خوارج}}
{{اصلی|امامت از دیدگاه خوارج}}
{{پایان}}
{{پایان}}
*از دیدگاه [[شیعه]] امامت از اصول [[عقاید اسلامی]] است، ولی [[معتزله]] و [[اشاعره]] و دیگر [[مذاهب اسلامی]] آن را از [[فروع دین]] می‌دانند. بر این اساس‌، [[شیعه]] برای امامت [[جایگاه]] برجسته‌تری در مقایسه با [[اهل سنت]] قائل است، ولی همان‌گونه که اشاره شد از دیدگاه [[اهل سنت]] نیز امامت مسئله‌ای مهم و برجسته است، زیرا از [[فروع دین]] بودن یک مسئله با مهم بودن آن منافات ندارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ۶۹.</ref>.
*از دیدگاه [[شیعه]] [[امامت]] از اصول [[عقاید اسلامی]] است، ولی [[معتزله]] و [[اشاعره]] و دیگر [[مذاهب اسلامی]] آن را از [[فروع دین]] می‌دانند. بر این اساس‌، [[شیعه]] برای [[امامت]] [[جایگاه]] برجسته‌تری در مقایسه با [[اهل سنت]] قائل است، ولی همان‌گونه که اشاره شد از دیدگاه [[اهل سنت]] نیز [[امامت]] مسئله‌ای مهم و برجسته است، زیرا از [[فروع دین]] بودن یک مسئله با مهم بودن آن منافات ندارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ۶۹.</ref>.
*درباره [[نظریه سیاسی‌]] [[زیدیه‌]] و [[اندیشه]] امامت‌ نزد آنان‌، مقدمتاً باید توضیح‌ داد که‌ زیدیه‌ از تحولات‌ و دگرگونیهای‌ فکری‌ و مذهبی‌ گوناگونی‌ در طول‌ تاریخ‌ خود برخوردار بوده‌اند. در سده ۲ ق‌ جدا از شخصیت‌ محوری‌ [[زید بن‌ علی‌]]، گروهها و گرایشهای‌ مختلفی‌ از جمله‌ جارودیه‌ و ابتریه‌ در میان‌ [[زیدیه‌]] وجود داشتند که‌ هر یک‌ دارای‌ [[عقاید]] ویژه خود در باب‌ امامت‌ بودند. در همان‌ سده‌ و نیز در سده ۳ ق‌ نیز وجود برخی‌ شخصیت‌های‌ محوری‌ در [[زیدیه]] [[عراق‌]] و [[حجاز]] و یمن‌ همچون‌ [[محمد بن‌ عبدالله‌ نفس‌ زکیه‌]]، [[قاسم‌ رسی‌]] و [[یحیی‌ هادی‌ الی‌ الحق‌]]، پیشوای‌ دولت‌ زیدی‌ یمن‌، تحولاتی‌ در عقیده‌ و [[اندیشه]] دینی‌ زیدیه‌ ایجاد کرد که‌ طبعاً مسأله امامت‌ نیز بر کنار از آن‌ نبود. این‌ تحولات‌ البته‌ به‌ دلایل‌ شرایط خاص‌ تاریخی‌ به‌ وجود می‌آمد و تحت‌ تأثیر اندیشه‌های‌ محافل‌ [[امامی‌]]، یا [[معتزلی‌]] و حتی‌ [[سنی‌]] بود<ref>نک: مادلونگ‌۱، جم.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*درباره [[نظریه سیاسی‌]] [[زیدیه‌]] و [[اندیشه]] امامت‌ نزد آنان‌، مقدمتاً باید توضیح‌ داد که‌ زیدیه‌ از تحولات‌ و دگرگونیهای‌ فکری‌ و مذهبی‌ گوناگونی‌ در طول‌ تاریخ‌ خود برخوردار بوده‌اند. در سده ۲ ق‌ جدا از شخصیت‌ محوری‌ [[زید بن‌ علی‌]]، گروهها و گرایشهای‌ مختلفی‌ از جمله‌ جارودیه‌ و ابتریه‌ در میان‌ [[زیدیه‌]] وجود داشتند که‌ هر یک‌ دارای‌ [[عقاید]] ویژه خود در باب‌ امامت‌ بودند. در همان‌ سده‌ و نیز در سده ۳ ق‌ نیز وجود برخی‌ شخصیت‌های‌ محوری‌ در [[زیدیه]] [[عراق‌]] و [[حجاز]] و یمن‌ همچون‌ [[محمد بن‌ عبدالله‌ نفس‌ زکیه‌]]، [[قاسم‌ رسی‌]] و [[یحیی‌ هادی‌ الی‌ الحق‌]]، پیشوای‌ دولت‌ زیدی‌ یمن‌، تحولاتی‌ در عقیده‌ و [[اندیشه]] دینی‌ زیدیه‌ ایجاد کرد که‌ طبعاً مسأله امامت‌ نیز بر کنار از آن‌ نبود. این‌ تحولات‌ البته‌ به‌ دلایل‌ شرایط خاص‌ تاریخی‌ به‌ وجود می‌آمد و تحت‌ تأثیر اندیشه‌های‌ محافل‌ [[امامی‌]]، یا [[معتزلی‌]] و حتی‌ [[سنی‌]] بود<ref>نک: مادلونگ‌۱، جم.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*امامت از دیدگاه‌ [[اسماعیلیه‌]] [[منصب الهی|منصبی‌ الهی‌]] است‌ و [[امام]] از جانب‌ [[خداوند]]، [[هدایت‌]] و [[برگزیده‌]] می‌شود، و مسلمانان‌ به‌ وساطت‌ او می‌توانند به‌ وظایف‌ دینی‌ خود عمل‌ کنند و درکی‌ کامل‌ و جامع‌ از ابعاد ظاهری‌ و باطنی‌ [[قرآن‌]] - که‌ تحقق‌ آرمانهای‌ الهی‌ در زمین‌ مبتنی‌ بر آن‌ است‌ - حاصل‌ نمایند. [[اسماعیلیه‌]] [[ولایت امام]] را یکی‌ از ارکان‌ دین‌ می‌دانند و معتقدند که‌ امامت‌ برترین‌ ارکان‌ دین‌ است‌ و حتی‌ آن‌ را عین‌ [[ایمان‌]] می‌انگارند و بر آنند که‌ امامت‌ تا ابد ادامه‌ دارد و جهان‌ هستی‌ بدون‌ [[وجود امام]] لحظه‌ای‌ دوام‌ ندارد و اگر فرضاً [[امام]] از دست‌ [[رود]]، بی‌درنگ‌ همه عالم‌ نابود می‌شود<ref>قاضی‌ نعمان‌، دعائم‌ الاسلام‌، به‌ کوشش‌ [[آصف‌ بن‌ علی‌ اصغر فیضی‌]]، ص۲؛ تامر، عارف‌، الامامه فی‌ الاسلام‌،ص: ۶۵ -۶۶.</ref>. از این‌ رو، یکی‌ از اصول‌ اعتقادی‌ اسماعیلیه‌ این‌ است‌ که‌ بعد از وفات‌ [[پیامبر|پیامبر اکرم‌]]{{صل}}، [[امام علی]]{{ع}} به‌ امر الهی‌ و با نص‌ [[پیامبر]]{{صل}} در زمان‌ حیاتش‌ به‌ عنوان‌ [[امام]] برگزیده‌ شد و امامت‌ باید به‌ صورت‌ موروثی‌ در نسل‌ [[امام علی|علی‌]]{{ع}} و [[فاطمه زهرا|فاطمه‌]]{{ع}} ادامه‌ یابد و [[جانشینی‌ امام]] لاحق‌ مبتنی‌ بر [[نص‌]] [[امام]] سابق‌ است‌ <ref>نک: قاضی‌ نعمان‌، شرح‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ محمد حسینی‌ جلالی‌، ج۱، ۸۹ بب.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
* [[امامت]] از دیدگاه‌ [[اسماعیلیه‌]] [[منصب الهی|منصبی‌ الهی‌]] است‌ و [[امام]] از جانب‌ [[خداوند]]، [[هدایت‌]] و [[برگزیده‌]] می‌شود، و مسلمانان‌ به‌ وساطت‌ او می‌توانند به‌ وظایف‌ دینی‌ خود عمل‌ کنند و درکی‌ کامل‌ و جامع‌ از ابعاد ظاهری‌ و باطنی‌ [[قرآن‌]] - که‌ تحقق‌ آرمانهای‌ الهی‌ در زمین‌ مبتنی‌ بر آن‌ است‌ - حاصل‌ نمایند. [[اسماعیلیه‌]] [[ولایت امام]] را یکی‌ از ارکان‌ دین‌ می‌دانند و معتقدند که‌ امامت‌ برترین‌ ارکان‌ دین‌ است‌ و حتی‌ آن‌ را عین‌ [[ایمان‌]] می‌انگارند و بر آنند که‌ امامت‌ تا ابد ادامه‌ دارد و جهان‌ هستی‌ بدون‌ [[وجود امام]] لحظه‌ای‌ دوام‌ ندارد و اگر فرضاً [[امام]] از دست‌ رود، بی‌درنگ‌ همه عالم‌ نابود می‌شود<ref>قاضی‌ نعمان‌، دعائم‌ الاسلام‌، به‌ کوشش‌ [[آصف‌ بن‌ علی‌ اصغر فیضی‌]]، ص۲؛ تامر، عارف‌، الامامه فی‌ الاسلام‌،ص: ۶۵ -۶۶.</ref>. از این‌ رو، یکی‌ از اصول‌ اعتقادی‌ اسماعیلیه‌ این‌ است‌ که‌ بعد از وفات‌ [[پیامبر|پیامبر اکرم‌]]{{صل}}، [[امام علی]]{{ع}} به‌ امر الهی‌ و با نص‌ [[پیامبر]]{{صل}} در زمان‌ حیاتش‌ به‌ عنوان‌ [[امام]] برگزیده‌ شد و امامت‌ باید به‌ صورت‌ موروثی‌ در نسل‌ [[امام علی|علی‌]]{{ع}} و [[فاطمه زهرا|فاطمه‌]]{{ع}} ادامه‌ یابد و [[جانشینی‌ امام]] لاحق‌ مبتنی‌ بر [[نص‌]] [[امام]] سابق‌ است‌ <ref>نک: قاضی‌ نعمان‌، شرح‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ محمد حسینی‌ جلالی‌، ج۱، ۸۹ بب.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*تاریخ‌ اندیشه‌ و فعالیت‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] چنانکه‌ باید هنوز مورد مطالعه همه‌ جانبه‌ قرار نگرفته‌ است‌ و از این‌رو، به‌ درستی‌ نمی‌توان‌ تاریخ‌ دقیق‌ [[ظهور]] اندیشه‌های‌ آنان‌ را به‌ دست‌ داد. درباره موضوع‌ امامت‌، پیش‌ از هر چیز باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ [[اندیشه]] [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] در ارتباط مستقیم‌ با موضوع‌ امامت‌ قرار دارد و از این‌ رو، بررسی‌ تاریخ‌ شکل‌گیری‌ و اندیشه‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ غلات‌، در حقیقت‌ بررسی‌ موضوع‌ امامت‌ در میان‌ ایشان‌ است‌، با این‌همه‌، نباید از یاد برد که‌ [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] گرچه‌ در بستر اختلافات‌ دینی‌ - سیاسی‌ در قرن‌ اول‌ هجری‌ به‌ صحنه‌ آمدند، ولی‌ در طول‌ زمان‌ و در طی‌ تحول‌ در اندیشه‌های‌ خود و تحت‌ تأثیر شرایط سیاسی‌ و اجتماعی‌ و محیطی‌، دگرگونیهای‌ فکری‌ فراوانی‌ را [[شاهد]] بودند که‌ عمده‌ترین‌ آن‌ تحول‌ [[اندیشه]] امامت‌ محوری‌ در میان‌ آنان‌ به‌ منظومه‌ای‌ فکری‌ و کلامی‌از نوع‌ ویژه خود بود. در این‌ منظومه دینی‌ درباره اساسی‌ترین‌ محور [[اندیشه]] اسلامی‌، یعنی‌ [[توحید]]، سخن‌ بسیار رفته‌ بود و با توجه‌ به‌ هندسه معرفت‌ دینی‌ آنان‌ و جایگاه‌ [[توحید]] و ارتباط آن‌ با [[اندیشه]] امامت‌، طبعاً درباره مسائل‌ دیگر الهیات‌ از جمله‌ [[وحی]] و [[نبوت]] و ارتباط انسان‌ با [[خدا]]، و نیز [[اندیشه]] [[معاد]] و روز واپسین‌ مواضعی‌ اتخاذ شده‌ بود<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*تاریخ‌ اندیشه‌ و فعالیت‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] چنانکه‌ باید هنوز مورد مطالعه همه‌ جانبه‌ قرار نگرفته‌ است‌ و از این‌رو، به‌ درستی‌ نمی‌توان‌ تاریخ‌ دقیق‌ [[ظهور]] اندیشه‌های‌ آنان‌ را به‌ دست‌ داد. درباره موضوع‌ امامت‌، پیش‌ از هر چیز باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ [[اندیشه]] [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] در [[ارتباط]] مستقیم‌ با موضوع‌ امامت‌ قرار دارد و از این‌ رو، بررسی‌ تاریخ‌ شکل‌گیری‌ و اندیشه‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ غلات‌، در حقیقت‌ بررسی‌ موضوع‌ امامت‌ در میان‌ ایشان‌ است‌، با این‌همه‌، نباید از یاد برد که‌ [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] گرچه‌ در بستر اختلافات‌ دینی‌ - سیاسی‌ در قرن‌ اول‌ هجری‌ به‌ صحنه‌ آمدند، ولی‌ در طول‌ زمان‌ و در طی‌ تحول‌ در اندیشه‌های‌ خود و تحت‌ تأثیر شرایط سیاسی‌ و اجتماعی‌ و محیطی‌، دگرگونیهای‌ فکری‌ فراوانی‌ را [[شاهد]] بودند که‌ عمده‌ترین‌ آن‌ تحول‌ [[اندیشه]] امامت‌ محوری‌ در میان‌ آنان‌ به‌ منظومه‌ای‌ فکری‌ و کلامی‌از نوع‌ ویژه خود بود. در این‌ منظومه دینی‌ درباره اساسی‌ترین‌ محور [[اندیشه]] [[اسلامی]]، یعنی‌ [[توحید]]، سخن‌ بسیار رفته‌ بود و با توجه‌ به‌ هندسه معرفت‌ دینی‌ آنان‌ و جایگاه‌ [[توحید]] و [[ارتباط]] آن‌ با [[اندیشه]] امامت‌، طبعاً درباره مسائل‌ دیگر الهیات‌ از جمله‌ [[وحی]] و [[نبوت]] و [[ارتباط]] انسان‌ با [[خدا]]، و نیز ### [[313]]### [[معاد]] و روز واپسین‌ مواضعی‌ اتخاذ شده‌ بود<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*پیش‌ از بررسی‌ تاریخ‌ تحول‌ [[اندیشه سیاسی‌]] [[اهل سنت]] <ref>که‌ در اینجا مقصود از آنان‌ همه گروههای‌ غیر [[شیعه‌]] و [[محکمه‌]] است‌.</ref>باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ امامت‌ در نظر [[اهل سنت]] بر شالوده تجربه تاریخی‌ [[امت‌ اسلامی‌]] پس‌ از [[پیامبر|حضرت رسول]]{{صل}} [[استوار]] است‌ و از این‌رو، توجه‌ به‌ سیر تحولات‌ نهاد [[خلافت‌]] در [[اسلام‌]] می‌تواند به‌ ارزیابی‌ دقیق‌تری‌ از موضوع‌ امامت‌ در میان‌ [[اهل سنت]] رهنمون‌ گردد. [[معتزله‌]]، [[مرجئه‌]] و حتی‌ عالمان‌ [[اشعری‌]] و گاه‌ [[حنبلی‌]] [[مذهب‌]] نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ موضع‌ خود را بیان‌ کرده‌اند و هر یک‌ فراخور [[منظومه دینی‌]] و [[منظومه فکری‌|فکری‌]] خود نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ ابراز نظر نموده‌اند. مهم‌ترین‌ نکته‌ در این‌ باره‌ منظر این‌ گروهها نسبت‌ به‌ عصر نخستین‌ [[خلافت‌]]، یعنی‌ عصر [[خلفای‌ راشدین‌]] و گذار از آن‌ به‌ [[دوره اموی‌]] است‌؛ به‌ ویژه‌ اینکه‌ برای‌ گروههای‌ غیر [[معتزلی‌]] [[اهل سنت]] که‌ نسبت‌ به‌ «[[سنت‌]]» [[جماعت‌]] حساسیت‌ دارند، این‌ عصر به‌ عنوان‌ الگوی‌ همیشگی‌ «[[جماعت‌]]»، و به‌ عبارت‌ دیگر [[سلف‌ صالح‌]] «[[امت‌]]» تلقی‌ می‌شود. به‌ هر حال‌، از آنجا که‌ [[خلافت‌]]، صورت‌ تاریخی‌ [[اندیشه]] امامت‌ در اسلام‌ است‌، باید مفهوم‌ امامت‌ را در راستای‌ [[ظهور]] تاریخی‌ آن‌ در [[خلافت‌]] جست‌وجو کرد؛ اما از سویی‌ دیگر باید دانست‌ که‌ امامت‌ در [[اسلام‌]] [[سنی‌]] مفهومی‌ عام‌تر از [[خلافت‌]] است‌ و در مقام‌ نظر می‌تواند خارج‌ از چارچوب‌ مفهومی‌ تاریخی‌ خلافت‌ تحقق‌ پیدا کند؛ گرچه‌ [[خلافت‌]] همیشه‌ از سوی‌ [[اهل سنت]] به‌ عنوان‌ نهاد مشروع‌ امامت‌ معرفی‌ شده‌ است‌<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*پیش‌ از بررسی‌ تاریخ‌ تحول‌ [[اندیشه سیاسی‌]] [[اهل سنت]] <ref>که‌ در اینجا مقصود از آنان‌ همه گروههای‌ غیر [[شیعه‌]] و [[محکمه‌]] است‌.</ref>باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ امامت‌ در نظر [[اهل سنت]] بر شالوده تجربه تاریخی‌ [[امت‌ اسلامی ]] پس‌ از [[پیامبر|حضرت رسول]]{{صل}} [[استوار]] است‌ و از این‌رو، توجه‌ به‌ [[سیر]] تحولات‌ نهاد [[خلافت‌]] در [[اسلام‌]] می‌تواند به‌ ارزیابی‌ دقیق‌تری‌ از موضوع‌ امامت‌ در میان‌ [[اهل سنت]] رهنمون‌ گردد. [[معتزله‌]]، [[مرجئه‌]] و حتی‌ عالمان‌ [[اشعری‌]] و گاه‌ [[حنبلی‌]] [[مذهب‌]] نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ موضع‌ خود را بیان‌ کرده‌اند و هر یک‌ فراخور [[منظومه دینی‌]] و [[منظومه فکری‌|فکری‌]] خود نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ ابراز نظر نموده‌اند. مهم‌ترین‌ نکته‌ در این‌ باره‌ منظر این‌ گروهها نسبت‌ به‌ عصر نخستین‌ [[خلافت‌]]، یعنی‌ عصر [[خلفای‌ راشدین‌]] و گذار از آن‌ به‌ [[دوره اموی‌]] است‌؛ به‌ ویژه‌ اینکه‌ برای‌ گروههای‌ غیر [[معتزلی‌]] [[اهل سنت]] که‌ نسبت‌ به‌ «[[سنت‌]]» [[جماعت‌]] حساسیت‌ دارند، این‌ عصر به‌ عنوان‌ الگوی‌ همیشگی‌ «[[جماعت‌]]»، و به‌ عبارت‌ دیگر [[سلف‌ صالح‌]] «[[امت‌]]» تلقی‌ می‌شود. به‌ هر حال‌، از آنجا که‌ [[خلافت‌]]، صورت‌ تاریخی‌ [[اندیشه]] امامت‌ در اسلام‌ است‌، باید مفهوم‌ امامت‌ را در راستای‌ [[ظهور]] تاریخی‌ آن‌ در [[خلافت‌]] جست‌وجو کرد؛ اما از سویی‌ دیگر باید دانست‌ که‌ امامت‌ در [[اسلام‌]] [[سنی‌]] مفهومی‌ عام‌تر از [[خلافت‌]] است‌ و در مقام‌ نظر می‌تواند خارج‌ از چارچوب‌ مفهومی‌ تاریخی‌ خلافت‌ تحقق‌ پیدا کند؛ گرچه‌ [[خلافت‌]] همیشه‌ از سوی‌ [[اهل سنت]] به‌ عنوان‌ نهاد مشروع‌ امامت‌ معرفی‌ شده‌ است‌<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
* امامت نزد گروه‌های‌ گوناگون‌ [[خوارج]] ([[اهل‌ تحکیم‌]])، از نظر مفهومی‌، کاملاً پیوسته‌ با [[حکومت‌]] بوده‌، اما آنچه‌ امامت‌ [[خوارج]] ([[محکمه‌|مُحَکِّمه‌]]) را از [[اهل سنت]] متمایز می‌ساخته‌، نوع‌ آرمانهایی‌ بوده‌ است‌ که‌ هر یک‌ در سایه امامت‌ دنبال‌ می‌کرده‌اند. در صحنه تاریخ‌ نیز همین‌ اختلاف‌ در [[آرمان‌ها]] موجب‌ شده‌ است‌ تا [[محکمه‌]] از همان‌ [[عصر خلفای‌ نخستین‌]]، راه‌ خود را از [[عامه مسلمانان‌]] جدا سازند و در صدد برآیند تا امامتی‌ کوچک‌، متناسب‌ با آرمانهای‌ خویش‌ بنیان‌ گذارند. تصور موجود در میان‌ گروهی‌ از [[صحابه‌]] در عصر دو [[خلیفه]] نخست‌، مبنی‌ بر اینکه‌ بر ایشان‌ لازم‌ است‌ تا با حساسیت‌، عملکرد [[امام]] در [[جامعه اسلامی]] را پی‌گیری‌ کنند و در صورت‌ مشاهده تخلفی‌ از جانب‌ او، واکنشی‌ مناسب‌ از خود نشان‌ دهند، مبنای‌ آرمان‌ امامت در میان‌ [[محکمه‌]] است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، در خطبه‌ای‌ از [[خلیفه‌]] [[عمر]] چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ در صورت‌ وفا نکردن‌ [[امام]] [[مسلمانان‌]] به‌ وظایف‌ و تخطی‌ از [[حدود شریعت‌]]، بر [[مؤمنان‌]] واجب‌ می‌گردد که‌ او را از امامت‌ [[خلع‌]] کنند <ref>مثلاً نک: ابن‌شبه‌، عمر، تاریخ‌ المدینة، به‌ کوشش‌ فهیم‌ محمد شلتوت‌، ج۲، ۶۷۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
* [[امامت]] نزد گروه‌های‌ گوناگون‌ [[خوارج]] ([[اهل‌ تحکیم‌]])، از نظر مفهومی‌، کاملاً پیوسته‌ با [[حکومت‌]] بوده‌، اما آنچه‌ امامت‌ [[خوارج]] ([[محکمه‌|مُحَکِّمه‌]]) را از [[اهل سنت]] متمایز می‌ساخته‌، نوع‌ آرمانهایی‌ بوده‌ است‌ که‌ هر یک‌ در سایه امامت‌ دنبال‌ می‌کرده‌اند. در صحنه تاریخ‌ نیز همین‌ اختلاف‌ در [[آرمان‌ها]] موجب‌ شده‌ است‌ تا [[محکمه‌]] از همان‌ [[عصر خلفای‌ نخستین‌]]، راه‌ خود را از [[عامه مسلمانان‌]] جدا سازند و در صدد برآیند تا امامتی‌ کوچک‌، متناسب‌ با آرمانهای‌ خویش‌ بنیان‌ گذارند. [[تصور]] موجود در میان‌ گروهی‌ از [[صحابه‌]] در عصر دو [[خلیفه]] نخست‌، مبنی‌ بر اینکه‌ بر ایشان‌ لازم‌ است‌ تا با حساسیت‌، عملکرد [[امام]] در [[جامعه اسلامی]] را پی‌گیری‌ کنند و در صورت‌ [[مشاهده]] تخلفی‌ از جانب‌ او، واکنشی‌ مناسب‌ از خود نشان‌ دهند، مبنای‌ آرمان‌ [[امامت]] در میان‌ [[محکمه‌]] است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، در خطبه‌ای‌ از [[خلیفه‌]] [[عمر]] چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ در صورت‌ [[وفا]] نکردن‌ [[امام]] [[مسلمانان‌]] به‌ وظایف‌ و تخطی‌ از [[حدود شریعت‌]]، بر [[مؤمنان‌]] واجب‌ می‌گردد که‌ او را از امامت‌ [[خلع‌]] کنند <ref>مثلاً نک: ابن‌شبه‌، عمر، تاریخ‌ المدینة، به‌ کوشش‌ فهیم‌ محمد شلتوت‌، ج۲، ۶۷۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.


==رابطه [[امامت]] و [[دموکراسی]]==
==رابطه [[امامت]] و [[دموکراسی]]==
خط ۸۲: خط ۸۲:
*** [[رهبری]] ([[قیادت]])
*** [[رهبری]] ([[قیادت]])
** [[مبادی تصدیقیه امامت]]:
** [[مبادی تصدیقیه امامت]]:
***[[حق عبادت و اطاعت]]
*** [[حق عبادت و اطاعت]]
***[[حق امر و نهی]]
*** [[حق امر و نهی]]
***[[حق الزام]]
*** [[حق الزام]]
***[[حق پاداش و کیفر]]
*** [[حق پاداش و کیفر]]
***[[حق ابلاغ و تبیین امر]]
*** [[حق ابلاغ و تبیین امر]]
***[[حق نصرت الهی]]
*** [[حق نصرت الهی]]
* [[ویژگی‌های لازم امامت]] ([[صفات ضروری امام]])  
* [[ویژگی‌های لازم امامت]] ([[صفات ضروری امام]])  
* [[نصب امام]]
* [[نصب امام]]

نسخهٔ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۴

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

پیشوا در زبان فارسی، ترجمه تحت‌اللفظی کلمه امام است. در عربی کلمه "امام" یا "پیشوا" مفهوم مقدسی ندارد. پیشوا، یعنی کسی که پیشرو است و عده‌ای تابع و پیرو او هستند؛ اعم از آنکه آن پیشوا عادل باشد یا باطل و گمراه. قرآن کریم کلمه امام را در هر دو مورد به کار برده است. در یک‌جا می‌فرماید: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۱]؛ و در جای دیگر می‌‌فرماید: ﴿أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ[۲]. مورد اول در مورد پیشوایان به حق است و مورد دوم در مورد رهبران کافر و گمراه[۳]. *از اصول دین اسلام و مذهب تشیع است. در یکی از تعاریف، به معنای ریاست عامه در امور دنیوی و اخروی[۴] و در تعاریفی دیگر، امامت، رهبری امت اسلامی پس از پیامبر گرامی اسلام(ص)[۵].

مقدمه

مباحث امامت

  1. حقیقت یا چیستی امامت (ما الإمام؟)؛
  2. وجوب وجود امام یا ضرورت امامت (هل الإمام؟)؛
  3. غایت امامت یا کارکردهای امام و در ذیل آن، شئون و وظایف امام (لم یجب وجود الإمام؟)؛
  4. صفات و ویژگی‌های امام و در ذیل آن، راه‌های شناخت امام (کیف الإمام؟)؛
  5. تعیین امام در هر زمان و در ذیل آن، نصوص امامت و افضلیت امیرالمؤمنین(ع) و یازده امام بعد، معجزات هر یک از امامان دوازده گانه و مهدویت و مباحث مرتبط با آن (مَنِ الإمام؟)[۱۰][۱۱].

نخست: حقیقت امامت

دوم: ضرورت امامت

سوم: غایت امامت

چهارم: صفات امام

پنجم: تعیین امام

راه تعیین امام

نصب امام

انتخاب امام

غلبه و استیلا

اثبات امامت

جایگاه امامت

امامت از دیدگاه فرق و مذاهب

  • از دیدگاه شیعه امامت از اصول عقاید اسلامی است، ولی معتزله و اشاعره و دیگر مذاهب اسلامی آن را از فروع دین می‌دانند. بر این اساس‌، شیعه برای امامت جایگاه برجسته‌تری در مقایسه با اهل سنت قائل است، ولی همان‌گونه که اشاره شد از دیدگاه اهل سنت نیز امامت مسئله‌ای مهم و برجسته است، زیرا از فروع دین بودن یک مسئله با مهم بودن آن منافات ندارد[۱۷].
  • درباره نظریه سیاسی‌ زیدیه‌ و اندیشه امامت‌ نزد آنان‌، مقدمتاً باید توضیح‌ داد که‌ زیدیه‌ از تحولات‌ و دگرگونیهای‌ فکری‌ و مذهبی‌ گوناگونی‌ در طول‌ تاریخ‌ خود برخوردار بوده‌اند. در سده ۲ ق‌ جدا از شخصیت‌ محوری‌ زید بن‌ علی‌، گروهها و گرایشهای‌ مختلفی‌ از جمله‌ جارودیه‌ و ابتریه‌ در میان‌ زیدیه‌ وجود داشتند که‌ هر یک‌ دارای‌ عقاید ویژه خود در باب‌ امامت‌ بودند. در همان‌ سده‌ و نیز در سده ۳ ق‌ نیز وجود برخی‌ شخصیت‌های‌ محوری‌ در زیدیه عراق‌ و حجاز و یمن‌ همچون‌ محمد بن‌ عبدالله‌ نفس‌ زکیه‌، قاسم‌ رسی‌ و یحیی‌ هادی‌ الی‌ الحق‌، پیشوای‌ دولت‌ زیدی‌ یمن‌، تحولاتی‌ در عقیده‌ و اندیشه دینی‌ زیدیه‌ ایجاد کرد که‌ طبعاً مسأله امامت‌ نیز بر کنار از آن‌ نبود. این‌ تحولات‌ البته‌ به‌ دلایل‌ شرایط خاص‌ تاریخی‌ به‌ وجود می‌آمد و تحت‌ تأثیر اندیشه‌های‌ محافل‌ امامی‌، یا معتزلی‌ و حتی‌ سنی‌ بود[۱۸][۱۹].
  • امامت از دیدگاه‌ اسماعیلیه‌ منصبی‌ الهی‌ است‌ و امام از جانب‌ خداوند، هدایت‌ و برگزیده‌ می‌شود، و مسلمانان‌ به‌ وساطت‌ او می‌توانند به‌ وظایف‌ دینی‌ خود عمل‌ کنند و درکی‌ کامل‌ و جامع‌ از ابعاد ظاهری‌ و باطنی‌ قرآن‌ - که‌ تحقق‌ آرمانهای‌ الهی‌ در زمین‌ مبتنی‌ بر آن‌ است‌ - حاصل‌ نمایند. اسماعیلیه‌ ولایت امام را یکی‌ از ارکان‌ دین‌ می‌دانند و معتقدند که‌ امامت‌ برترین‌ ارکان‌ دین‌ است‌ و حتی‌ آن‌ را عین‌ ایمان‌ می‌انگارند و بر آنند که‌ امامت‌ تا ابد ادامه‌ دارد و جهان‌ هستی‌ بدون‌ وجود امام لحظه‌ای‌ دوام‌ ندارد و اگر فرضاً امام از دست‌ رود، بی‌درنگ‌ همه عالم‌ نابود می‌شود[۲۰]. از این‌ رو، یکی‌ از اصول‌ اعتقادی‌ اسماعیلیه‌ این‌ است‌ که‌ بعد از وفات‌ پیامبر اکرم‌(ص)، امام علی(ع) به‌ امر الهی‌ و با نص‌ پیامبر(ص) در زمان‌ حیاتش‌ به‌ عنوان‌ امام برگزیده‌ شد و امامت‌ باید به‌ صورت‌ موروثی‌ در نسل‌ علی‌(ع) و فاطمه‌(ع) ادامه‌ یابد و جانشینی‌ امام لاحق‌ مبتنی‌ بر نص‌ امام سابق‌ است‌ [۲۱][۲۲].
  • تاریخ‌ اندیشه‌ و فعالیت‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ غُلات‌ شیعه‌ چنانکه‌ باید هنوز مورد مطالعه همه‌ جانبه‌ قرار نگرفته‌ است‌ و از این‌رو، به‌ درستی‌ نمی‌توان‌ تاریخ‌ دقیق‌ ظهور اندیشه‌های‌ آنان‌ را به‌ دست‌ داد. درباره موضوع‌ امامت‌، پیش‌ از هر چیز باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ اندیشه غُلات‌ شیعه‌ در ارتباط مستقیم‌ با موضوع‌ امامت‌ قرار دارد و از این‌ رو، بررسی‌ تاریخ‌ شکل‌گیری‌ و اندیشه‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ غلات‌، در حقیقت‌ بررسی‌ موضوع‌ امامت‌ در میان‌ ایشان‌ است‌، با این‌همه‌، نباید از یاد برد که‌ غُلات‌ شیعه‌ گرچه‌ در بستر اختلافات‌ دینی‌ - سیاسی‌ در قرن‌ اول‌ هجری‌ به‌ صحنه‌ آمدند، ولی‌ در طول‌ زمان‌ و در طی‌ تحول‌ در اندیشه‌های‌ خود و تحت‌ تأثیر شرایط سیاسی‌ و اجتماعی‌ و محیطی‌، دگرگونیهای‌ فکری‌ فراوانی‌ را شاهد بودند که‌ عمده‌ترین‌ آن‌ تحول‌ اندیشه امامت‌ محوری‌ در میان‌ آنان‌ به‌ منظومه‌ای‌ فکری‌ و کلامی‌از نوع‌ ویژه خود بود. در این‌ منظومه دینی‌ درباره اساسی‌ترین‌ محور اندیشه اسلامی، یعنی‌ توحید، سخن‌ بسیار رفته‌ بود و با توجه‌ به‌ هندسه معرفت‌ دینی‌ آنان‌ و جایگاه‌ توحید و ارتباط آن‌ با اندیشه امامت‌، طبعاً درباره مسائل‌ دیگر الهیات‌ از جمله‌ وحی و نبوت و ارتباط انسان‌ با خدا، و نیز ### 313### معاد و روز واپسین‌ مواضعی‌ اتخاذ شده‌ بود[۲۳].
  • پیش‌ از بررسی‌ تاریخ‌ تحول‌ اندیشه سیاسی‌ اهل سنت [۲۴]باید به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ داشت‌ که‌ امامت‌ در نظر اهل سنت بر شالوده تجربه تاریخی‌ امت‌ اسلامی پس‌ از حضرت رسول(ص) استوار است‌ و از این‌رو، توجه‌ به‌ سیر تحولات‌ نهاد خلافت‌ در اسلام‌ می‌تواند به‌ ارزیابی‌ دقیق‌تری‌ از موضوع‌ امامت‌ در میان‌ اهل سنت رهنمون‌ گردد. معتزله‌، مرجئه‌ و حتی‌ عالمان‌ اشعری‌ و گاه‌ حنبلی‌ مذهب‌ نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ موضع‌ خود را بیان‌ کرده‌اند و هر یک‌ فراخور منظومه دینی‌ و فکری‌ خود نسبت‌ به‌ این‌ تجربه‌ ابراز نظر نموده‌اند. مهم‌ترین‌ نکته‌ در این‌ باره‌ منظر این‌ گروهها نسبت‌ به‌ عصر نخستین‌ خلافت‌، یعنی‌ عصر خلفای‌ راشدین‌ و گذار از آن‌ به‌ دوره اموی‌ است‌؛ به‌ ویژه‌ اینکه‌ برای‌ گروههای‌ غیر معتزلی‌ اهل سنت که‌ نسبت‌ به‌ «سنت‌» جماعت‌ حساسیت‌ دارند، این‌ عصر به‌ عنوان‌ الگوی‌ همیشگی‌ «جماعت‌»، و به‌ عبارت‌ دیگر سلف‌ صالح‌ «امت‌» تلقی‌ می‌شود. به‌ هر حال‌، از آنجا که‌ خلافت‌، صورت‌ تاریخی‌ اندیشه امامت‌ در اسلام‌ است‌، باید مفهوم‌ امامت‌ را در راستای‌ ظهور تاریخی‌ آن‌ در خلافت‌ جست‌وجو کرد؛ اما از سویی‌ دیگر باید دانست‌ که‌ امامت‌ در اسلام‌ سنی‌ مفهومی‌ عام‌تر از خلافت‌ است‌ و در مقام‌ نظر می‌تواند خارج‌ از چارچوب‌ مفهومی‌ تاریخی‌ خلافت‌ تحقق‌ پیدا کند؛ گرچه‌ خلافت‌ همیشه‌ از سوی‌ اهل سنت به‌ عنوان‌ نهاد مشروع‌ امامت‌ معرفی‌ شده‌ است‌[۲۵].
  • امامت نزد گروه‌های‌ گوناگون‌ خوارج (اهل‌ تحکیم‌)، از نظر مفهومی‌، کاملاً پیوسته‌ با حکومت‌ بوده‌، اما آنچه‌ امامت‌ خوارج (مُحَکِّمه‌) را از اهل سنت متمایز می‌ساخته‌، نوع‌ آرمانهایی‌ بوده‌ است‌ که‌ هر یک‌ در سایه امامت‌ دنبال‌ می‌کرده‌اند. در صحنه تاریخ‌ نیز همین‌ اختلاف‌ در آرمان‌ها موجب‌ شده‌ است‌ تا محکمه‌ از همان‌ عصر خلفای‌ نخستین‌، راه‌ خود را از عامه مسلمانان‌ جدا سازند و در صدد برآیند تا امامتی‌ کوچک‌، متناسب‌ با آرمانهای‌ خویش‌ بنیان‌ گذارند. تصور موجود در میان‌ گروهی‌ از صحابه‌ در عصر دو خلیفه نخست‌، مبنی‌ بر اینکه‌ بر ایشان‌ لازم‌ است‌ تا با حساسیت‌، عملکرد امام در جامعه اسلامی را پی‌گیری‌ کنند و در صورت‌ مشاهده تخلفی‌ از جانب‌ او، واکنشی‌ مناسب‌ از خود نشان‌ دهند، مبنای‌ آرمان‌ امامت در میان‌ محکمه‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، در خطبه‌ای‌ از خلیفه‌ عمر چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ در صورت‌ وفا نکردن‌ امام مسلمانان‌ به‌ وظایف‌ و تخطی‌ از حدود شریعت‌، بر مؤمنان‌ واجب‌ می‌گردد که‌ او را از امامت‌ خلع‌ کنند [۲۶][۲۷].

رابطه امامت و دموکراسی

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  2. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  3. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۵.
  4. فرهنگ شیعه، ص ۹۲.
  5. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۰۴.
  6. فرهنگ شیعه، ص ۹۳.
  7. بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقائد الامامیه‌، ۱۰۰؛ فرهنگ معارف اسلامی، ۱/ ۲۸۵ و ۲۸۶.
  8. فرهنگ شیعه، ص ۹۲-۹۳.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۹۳.
  10. تلخیص المحصل، ص۴۲۶- ۴۲۷؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۳- ۱۷۴.
  11. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۰۴.
  12. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۰۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۲۵-۳۰
  13. تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴.
  14. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۶.
  15. طوسی، تلخیص المحصل، ص۴۳۰ - ۴۲۹.
  16. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۶.
  17. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ۶۹.
  18. نک: مادلونگ‌۱، جم.
  19. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  20. قاضی‌ نعمان‌، دعائم‌ الاسلام‌، به‌ کوشش‌ آصف‌ بن‌ علی‌ اصغر فیضی‌، ص۲؛ تامر، عارف‌، الامامه فی‌ الاسلام‌،ص: ۶۵ -۶۶.
  21. نک: قاضی‌ نعمان‌، شرح‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ محمد حسینی‌ جلالی‌، ج۱، ۸۹ بب.
  22. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  23. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  24. که‌ در اینجا مقصود از آنان‌ همه گروههای‌ غیر شیعه‌ و محکمه‌ است‌.
  25. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.
  26. مثلاً نک: ابن‌شبه‌، عمر، تاریخ‌ المدینة، به‌ کوشش‌ فهیم‌ محمد شلتوت‌، ج۲، ۶۷۵.
  27. دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.