آزادی سیاسی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]. {{پایان}} {{پایان}} ==پانویس== +]]. {{پایان منبع‌شناسی جامع}} ==پانویس==))
خط ۶۳: خط ۶۳:
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های فقه سیاسی|مقاله‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های فقه سیاسی|مقاله‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های فقه سیاسی|پایان‌نامه‌شناسی فقه سیاسی]].
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های فقه سیاسی|پایان‌نامه‌شناسی فقه سیاسی]].
{{پایان}}
{{پایان منبع‌شناسی جامع}}
{{پایان}}


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۵

الگو:پرسش غیرنهایی

آزادی سیاسی به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیآزادی سیاسی

آزادی سیاسی به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

محمد حسن قدردان قراملکی
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «آزادی در فقه و حدود آن» در این‌باره گفته‌ است:
«آزادی‌های سیاسی شکل تکامل یافته آزادی‌های مدنی است. به موجب این آزادی‌ها، حکومت نه تنها باید حقوق و آزادی‌های شهروندان را مراعات و محقق سازد. (آزادی‌های مدنی)، بلکه باید شهروندان در اصل حکومت و اداره آن سهیم باشند؛ به عبارت دقیق‌تر، حکومت باید برخاسته از آرای شهروندان باشد. این امر با رفراندوم برای تعیین اصل نظام انتخابات برای گزینش مسؤولان نظام محقق می‌شود. کلایمرودی این آزادی را به “حق شرکت مردم در امور حکومت” معنا می‌کند[۱].
کوهن با برشمردن آزادی‌های سیاسی به عنوان شرط واجب برای اعمال دموکراسی، در تفسیر آن می‌گوید:
منظور از آزادی سیاسی به طور ساده، عبارت از آزادی انجام دادن انواع کارهای مختلفی است که حکومت مردمی اقتضا می‌کند. این کارها اصولاً شامل آزادی استفاده از ابزارهایی است که از طریق آنها شهروند بتواند صدای خود را به گوش دیگران برساند و در حکومت تأثیر عملی داشته باشد. از همه مهم‌تر، شهروندان دموکراسی باید در رأی دادن آزاد باشند، به هر عضو اجتماع باید به منزله یک فرد اهمیت داده شود[۲].
در این تعریف، آزادی‌های سیاسی تنها به حضور مردم در مشارکت در حکومت منحصر نشده، بلکه به آزادی اعمال و رفتار مردم که صبغه سیاسی و چه بسا منتقدانه و مخالفانه دارد، نیز اطلاق گردیده است[۳]. در این پژوهش این معنا از آزادی مدنظر قرار گرفته است»[۴]

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. آشنایی با علم سیاست، ۱۱۹۵؛ محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص۳۱؛ کریم یوسف احمد کشاکش، الحریات العامة فی الأنظمة السیاسة المعصره، ص۶۱.
  2. دموکراسی، ص۱۸۴.
  3. ر.ک: آزادی‌های عمومی و حقوق بشر، ص۱۲۵.
  4. قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۳۴.
  5. از آنجا که ادبیات آزادی سیاسی در اندیشه سیاسی غرب، پربار است، در آغاز به تعریف‌های برخی نویسندگان برجسته این عرصه اشاره و در ادامه، ضمن نقد و بررسی، نگرش قرآنی بیان می‌شود.
  6. آیزیا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۱۴.
  7. John Stuart Mill..
  8. Frec-Will..
  9. Frecdom..
  10. John Stuart Mill" On Liberty", Chapter ۱, p.۵..
  11. Leviathan..
  12. John Lock..
  13. Immanuel Kant..
  14. ر.ک: موریس گرنستون، تحلیلی نوین از آزادی؛ ص۱۳-۵۰.
  15. برلین، آیزیا، چهار مقاله درباره آزادی، ص۷۱.
  16. see: Nikolas Kompridis; "Struggling Over the Meaning of Recognition: A Matter of Ilentity, Justice or Freedom?", pp. ۲۷۷-۲۸۹..
  17. علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۷۵.
  18. Alasdair MacIntyre..
  19. Alasdair MacIntyre; "The Virtues of Acknowledged Dependence"; Rational Dependent Animals: Why Humans Need the Virtues, p.۲۳..
  20. Iris Marion Young; "Five Faces of Oppression", Justice and the Politics of Difference"; pp. ۳۹-۶۵ or see: Michael Sandel; Justice: What's the Right Thing to Do?; p.
  21. Amartya Sen; Development as Freedom; p.۶۳..
  22. منوچهر طباطبایی موتمنی، آزادی‌های عمومی و حقوق بشر، ص۹۶.
  23. ر.ک: منصور میراحمدی، آزادی در فلسفه سیاسی اسلام، ص۱۰۸.
  24. گلن تیندر، تفکر سیاسی، ص۱۰۸-۱۰۹.
  25. سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم، ص ۴۷.
  26. پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۵۰.
  27. پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۵۰.
  28. البته این مسئله محل مناقشه است که آیا حاکم اسلامی تمام مشروعیت حکومت خود را از دین دریافت می‌کند و انتخاب مردم هیچ گونه تأثیری در آن ندارد یا اینکه انتخاب مردم با سایر فقها نیز در مشروعیت حکومت او مؤثر است؟ به دیگر سخن، آیا مصدر مشروعیت حاکم مسلمانان یک سویه بوده و نقش انتخاب فقط در کارآمد بودن حکومت است؟
  29. "بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران جناب عالی را بدون در نظر گرفتن حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت می‌نمایم". امام خمینی، صحیفه نور، ج۱۵، ص۲۷.
  30. پیرامون جمهوری اسلامی، ص۸۶.
  31. پیرامون جمهوری اسلامی، ص۸۰ و ۸۱.
  32. پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۲۲.
  33. پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۲۳.
  34. مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۳.
  35. مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۳ و ۵۵۴.
  36. مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۴.
  37. برای تفصیل بیشتر ر.ک: نهج‌البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۱۶؛ همچنین ر.ک: جامعه نیرومند، دولت مقتدر: نگاهی به رابطه فرد و دولت در اندیشه و سیره امام علی(ع)، هفته‌نامه پگاه حوزه، شماره ۳۰، ۱۷ آذر ۱۳۸۰.
  38. مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۵.
  39. مجموعه آثار، ج۱۹، ص۶۲۲.
  40. مجموعه آثار، ج۱۹، ص۶۲۲. ایشان تصریح می‌کند که: "هرگز خود را فوق اشتباه تصور نمی‌کنم".
  41. لک‌زایی، شریف، آزادی، ص ۴۷-۵۵.