ویژگی پیامبر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}}))
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}



نسخهٔ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۳۵


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ویژگی پیامبر است. "ویژگی پیامبر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ویژگی پیامبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ویژگی‌های پیامبر، نبی، رسول و تفاوت آنها

  1. معنای نبی اعم از معنای "رسول" است، نبی کسی است که خداوند به او وحی می‌کند، خواه مأمور ابلاغ به دیگران باشد یا نه؛ اما رسول کسی است که مأمور ابلاغ وحی به دیگران است. براساس قرآن کریم این نظر نادرست است؛ زیرا در برخی آیات، کلمۀ‌ "نبی" به عنوان صفت "رسول"، پس از آن آمده است در حالی که می‌‌باید پیش از آن آید؛ زیرا صفتی که مفهومی عام دارد باید پیش از کلمۀ خاص ذکر شود در حالی که دلیلی بر اختصاص ابلاغ وحی به رسولان در دست نیست[۵].
  2. بنابر برخی روایات، مقتضای مقام نبوت این است که نبی فرشتۀ وحی را در خواب ببیند و در حال بیداری تنها صدای او را بشنود؛ اما رسول، فرشتۀ وحی را در بیداری نیز می‌‌بیند[۶].

دیدگاه هشام بن حکم درباره ویژگی‌های پیامبر

  • از دیدگاه هشام بن حکم، براساس گزارش‌های رسیده، پیامبر کسی است که شرایط و ویژگی‌های زیر را داشته باشد:

انتصاب از سوی خداوند

  1. پیامبر انسان است و خداوند از جنس آدمیان کسانی را برای انجام این مهم بر می‌انگیزاند.
  2. نبوت امری الهی است و این خداوند است که پیامبر را به این مقام منصوب می‌کند.
  3. فرشتگان مأمور ابلاغ این مسئولیت به پیامبران‌اند[۱۴][۱۵].

وحی

عصمت

معجزه

  1. امکان انجام گونه‌ای از افعالِ خارق عادت برای غیر پیامبران و دست‌کم ائمه(ع) وجود دارد و بلکه از آنان صادر شده است؛
  2. ائمه(ع) برای اثبات امامت خویش در مقابل منکران کراماتی انجام داده‌اند؛
  3. این‌گونه کرامات، نظیر معجزات، مقرون به تحدّی بوده است. البته ائمه(ع) کراماتی نیز داشته‌اند که نه در مقام اثبات امامت بوده است و نه در مقام تحدّی، بلکه صرفاً برای حل مشکلات یاران یا ارشاد و راهنمایی دیگران انجام شده است[۲۷].
  4. در معجزه این پرسش مطرح است که آیا تحدّی در برابر همه افراد، در همه زمان‌هاست یا خصوص افراد هم‌عصر پیامبر؛ یعنی وقتی گفته می‌شود معجزه آن امری است که مردم از انجام مثل آن ناتوان‌اند، آیا مراد آن است که انجام مثل در همه دوره‌ها محال است یا تنها در همان زمان یا در میان همان امت خاص یا فقط از سوی منکران. این پرسش در مورد کرامات مقرون به تحدّی نیز قابل طرح است. شاید از گزارش هشام بن حکم بتوان پاسخی برای این پرسش در خصوص کرامات یافت و آن را به معجزات نیز تعمیم داد. در گزارش فوق، قرار دادن دست در آتش، امری خارق عادت است که حضرت به آن تحدّی کرده، اما می‌دانیم چنین امری برای همگان ناممکن نیست. کسانی هستند و شاید همان زمان هم بوده باشند که امکان رفتن به درون شعله‌های آتش را دارند. بنابراین، آن‌گونه که از این گزارش استفاده می‌شود، از دیدگاه هشام، تحدّی، همه زمان‌ها و همه مکان‌ها را در برنمی‌گیرد و بلکه چه‌بسا همه افراد یک عصر را هم شامل نشود. مهم آن است که آنان که تحدّی در برابرشان صورت می‌گیرد، از انجام آن ناتوان باشند.

زیرشاخه ها

منبع

  1. اصغری، محمد جواد، دانشنامه کلام اسلامی
  2. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم
  3. فرهنگ شیعه
  4. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی

جستارهای وابسته

پانویس

  1. نهج البلاغه‌، خ ۱۸۵.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۳.
  3. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۵۰.
  4. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۴.
  5. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۳ـ۱۳۴.
  6. «النَّبِیُ‏ الَّذِی‏ یَرَی‏ فِی‏ مَنَامِهِ‏ وَ یَسْمَعُ‏ الصَّوْتَ‏ وَ لَا یُعَایِنُ‏ الْمَلَکَ‏ وَ الرَّسُولُ‏ الَّذِی‏ یَسْمَعُ‏ الصَّوْتَ‏ وَ یَرَی‏ فِی‏ الْمَنَامِ‏ وَ یُعَایِنُ‏ الْمَلَکَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۱، ص۱۷۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص ۳۲.
  7. «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم» سوره حج، آیه ۵۲.
  8. «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّه‏(ص) وَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّه‏: کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ص ۳۳۳.
  9. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۲، ص ۲۱۷؛ ج۳، ص ۳۱۱.
  10. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  11. «و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.
  12. ر.ک: اصغری، محمد جواد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.
  13. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۲، ص۳۶۵؛ بحارالانوار، ج۶۹، ص۱۴۹، ح۲۸.
  14. برخی از این روایت، افضلیت پیامبران بر فرشتگان را نیز استفاده کرده‌اند (نک: خضر محمد نبها، المنحی الکلامی عند هشام بن الحکم، جزء ۱، ص۱۷۳).
  15. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم، ص۱۸۷-۱۸۸.
  16. «و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱.
  17. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۸؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۴.
  18. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم، ص۱۸۸.
  19. «پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد» سوره محمد، آیه ۴.
  20. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  21. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۸؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۴.
  22. شهرستانی این قول را به هشام بن سالم نیز نسبت داده است (نک: الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۰).
  23. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم، ص۱۸۸-۱۸۹.
  24. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۶۳؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۵. گزارش اشعری و بغدادی از این جهت با هم متفاوتند که بغدادی حتی تعبیر "معجزه" را از هشام بن حکم نقل کرده است و این نکته‌ای درخور توجه است.
  25. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۶۳؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۷۵.
  26. قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۲۵. برای آشنایی با این خوارق عادات و کرامات، نک: بحارالانوار، ج۴۸، ص۳۱، ح۲ و ص۳۳، ح۳ و ج۶۵، ح۸۵؛ رجال کشی، ص۳۱۰، ش۵۶۱ و ص۲۷۱، ش۴۸۹ و نیز نک: المنحی الکلامی عند هشان بن الحکم، جزء ۲، مسند هشام بن الحکم، ص۵۹-۶۱.
  27. قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۲۵.
  28. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۶۳.
  29. علی سامی النشار در کتاب نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۲، ص۲۵۶، این دو سخن هشام را که: راه رفتن بر آب برای غیر نبی جایز است و اظهار معجزه بر غیر نبی جایز نیست متناقض یا ناتمام خوانده است. نیز نک: عبدالله نعمه، هشام بن حکم، ص۲۱۹؛ سیداحمد صفایی، هشام بن حکم مدافع حریم ولایت، ص۴۸.
  30. اسعدی، علی رضا، هشام بن حکم، ص۱۹۱-۱۹۴.