آزادی سیاسی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:11355.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | [[پرونده:11355.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]''' در کتاب ''«[[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]''' در کتاب ''«[[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«آزادیهای سیاسی شکل [[تکامل]] یافته آزادیهای مدنی است. به موجب این آزادیها، [[حکومت]] نه تنها باید حقوق و آزادیهای شهروندان را مراعات و محقق سازد. (آزادیهای مدنی)، بلکه باید شهروندان در اصل حکومت و اداره آن سهیم باشند؛ به عبارت دقیقتر، حکومت باید برخاسته از آرای شهروندان باشد. این امر با رفراندوم برای تعیین اصل [[نظام]] [[انتخابات]] برای [[گزینش]] [[مسؤولان]] نظام محقق میشود. کلایمرودی این [[آزادی]] را به “حق شرکت [[مردم]] در امور حکومت” معنا میکند<ref>آشنایی با علم سیاست، ۱۱۹۵؛ محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص۳۱؛ کریم یوسف احمد کشاکش، الحریات العامة فی الأنظمة السیاسة المعصره، ص۶۱.</ref>. | |||
::::::کوهن با برشمردن آزادیهای [[سیاسی]] به عنوان شرط [[واجب]] برای [[اعمال]] [[دموکراسی]]، در [[تفسیر]] آن میگوید: | ::::::کوهن با برشمردن آزادیهای [[سیاسی]] به عنوان شرط [[واجب]] برای [[اعمال]] [[دموکراسی]]، در [[تفسیر]] آن میگوید: | ||
منظور از [[آزادی سیاسی]] به طور ساده، عبارت از آزادی انجام دادن انواع کارهای مختلفی است که [[حکومت مردمی]] اقتضا میکند. این [[کارها]] اصولاً شامل آزادی استفاده از ابزارهایی است که از طریق آنها [[شهروند]] بتواند صدای خود را به گوش دیگران برساند و در [[حکومت]] تأثیر عملی داشته باشد. از همه مهمتر، [[شهروندان]] دموکراسی باید در [[رأی]] دادن [[آزاد]] باشند، به هر عضو [[اجتماع]] باید به منزله یک فرد اهمیت داده شود<ref>دموکراسی، ص۱۸۴.</ref>. | |||
::::::در این تعریف، آزادیهای سیاسی تنها به حضور مردم در [[مشارکت]] در حکومت منحصر نشده، بلکه به آزادی اعمال و [[رفتار]] مردم که [[صبغه]] سیاسی و چه بسا منتقدانه و مخالفانه دارد، نیز اطلاق گردیده است<ref>ر.ک: آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۱۲۵.</ref>. در این [[پژوهش]] این معنا از آزادی مدنظر قرار گرفته است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۴.</ref> | ::::::در این تعریف، آزادیهای سیاسی تنها به حضور مردم در [[مشارکت]] در حکومت منحصر نشده، بلکه به آزادی اعمال و [[رفتار]] مردم که [[صبغه]] سیاسی و چه بسا منتقدانه و مخالفانه دارد، نیز اطلاق گردیده است<ref>ر.ک: آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۱۲۵.</ref>. در این [[پژوهش]] این معنا از آزادی مدنظر قرار گرفته است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۴.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۳۱: | ||
| پاسخدهنده = سید کاظم سیدباقری | | پاسخدهنده = سید کاظم سیدباقری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برای [[آزادی]]<ref>از آنجا که ادبیات آزادی سیاسی در اندیشه سیاسی غرب، پربار است، در آغاز به تعریفهای برخی نویسندگان برجسته این عرصه اشاره و در ادامه، ضمن نقد و بررسی، نگرش قرآنی بیان میشود.</ref> تا کنون بیش از دویست تعریف بیان شده است<ref>آیزیا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۱۴.</ref>. [[جان]] اس[[تورات]] میل<ref>John Stuart Mill..</ref> (۱۸۰۶-۱۸۷۳) در آغاز کتاب “رسالهای درباره آزادی” میگوید که موضوع کتاب “آزادی [[اراده]] و [[اختیار]]<ref>Frec-Will..</ref> نیست، بلکه بحث از آزادی [[مدنی]] و [[اجتماعی]] است که درباره [[سرشت]] و [[محدودیت]] قدرتی است که به طور [[مشروع]] میتواند بر افراد [[اعمال]] گردد<ref>Frecdom..</ref>. ما نیز در این نوشته در پی [[آزادی سیاسی]] هستیم، بسیاری از کسانی که آزادی را تعریف کردهاند نیز به این رویکرد توجه داشتهاند. هابز<ref>John Stuart Mill" On Liberty", Chapter ۱, p.۵..</ref> (۱۵۸۸-۱۶۷۹) در “لویاتان”<ref>Leviathan..</ref>، آزادی را دال بر نبود [[مخالفت]] میداند، لاک<ref>John Lock..</ref> (۱۶۳۲-۱۷۰۴) آن را قدرتی میداند که [[انسان]] برای انجام یا [[احتراز]] از عملی خاص داراست و از نظر کانت<ref>Immanuel Kant..</ref> (۱۸۰۴-۱۷۲۴) آزادی عبارت از [[استقلال]] و [[رهایی]] از هر چیز به جز [[قانون]] [[اخلاقی]] است<ref>ر.ک: موریس گرنستون، تحلیلی نوین از آزادی؛ ص۱۳-۵۰.</ref>. برخی بر این باورند که آزادی یعنی رهایی از بند و [[زندان]]؛ تلاش برای از میان برداشتن موانع؛ جلوگیری از [[مداخله]] و بهرهکشی [[اسارت]] انسان است به وسیله دیگران<ref>برلین، آیزیا، چهار مقاله درباره آزادی، ص۷۱.</ref>. مفهوم آزادی سیاسی، همچنین در بردارنده رهایی از محدودیتهای درونی در [[رفتار]] یا گفتار [[سیاسی]] نیز میشود، قیدهایی مانند [[آداب]] و [[سنتها]]، [[هماهنگی]] و [[سازگاری]] با [[جامعه]]، و رفتارهای احساسی<ref>see: Nikolas Kompridis; "Struggling Over the Meaning of Recognition: A Matter of Ilentity, Justice or Freedom?", pp. ۲۷۷-۲۸۹..</ref> در تعریفی دیگر بر معنای “مصون ماندن از اراده مستبدانه” تأکید شده است<ref>علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۷۵.</ref>. السدیر مک اینتایر<ref>Alasdair MacIntyre..</ref>آزادی را استقلال اجتماعی افراد در [[ارتباط]] با دیگران تعریف میکند<ref>Alasdair MacIntyre; "The Virtues of Acknowledged Dependence"; Rational Dependent Animals: Why Humans Need the Virtues, p.۲۳..</ref>. برخی دیگر آن را [[روابط]] [[آزاد]] از [[ستم]]، [[تهدید]] و [[اجبار]] معنا کردهاند<ref>Iris Marion Young; "Five Faces of Oppression", Justice and the Politics of Difference"; pp. ۳۹-۶۵ or see: Michael Sandel; Justice: What's the Right Thing to Do?; p.</ref>. “آمارتیاسن” در کتاب توسعه به مثابه [[آزادی]]، مینویسد آزادی نبود شرایط محدود کننده برای افراد و انجام فعالیت برای ایجاد شرایط مطلوب تعریف میکند<ref>Amartya Sen; Development as Freedom; p.۶۳..</ref>. | |||
::::::برخی دیگر در معنای [[آزادی سیاسی]]، روشها و فعالیتهای آزادانه را مورد توجه قرار دادهاند، به این معنا که فرد بتواند در [[زندگی سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[کشور]] خود از [[راه]] [[انتخاب]] [[زمامداران]] و [[مقامات]] [[سیاسی]] شرکت جوید یا به [[تصدی]] [[مشاغل]] عمومی و سیاسی و اجتماعی کشور خود نائل آید یا در مجامع، آزادانه [[عقاید]] و [[افکار]] خود را به نحو مقتضی ابراز نماید<ref>منوچهر طباطبایی موتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۹۶.</ref>. | ::::::برخی دیگر در معنای [[آزادی سیاسی]]، روشها و فعالیتهای آزادانه را مورد توجه قرار دادهاند، به این معنا که فرد بتواند در [[زندگی سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[کشور]] خود از [[راه]] [[انتخاب]] [[زمامداران]] و [[مقامات]] [[سیاسی]] شرکت جوید یا به [[تصدی]] [[مشاغل]] عمومی و سیاسی و اجتماعی کشور خود نائل آید یا در مجامع، آزادانه [[عقاید]] و [[افکار]] خود را به نحو مقتضی ابراز نماید<ref>منوچهر طباطبایی موتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۹۶.</ref>. | ||
::::::به طور کلی در آزادی، سه عنصر و مقوله وجود دارد؛ “آزادیخواه”، “نبود مانع” و “هدف”؛ آزادی سیاسی زمانی شکل میگیرد که اشخاص و [[تشکلهای سیاسی]] در انجام دادن رفتارهای سیاسی مطلوب و برخورداری از [[حقوق اساسی]] از محدودیتها و موانعی که [[دولتها]] ممکن است در برابر آنها ایجاد کنند، رها و آزاد باشند<ref>ر.ک: منصور میراحمدی، آزادی در فلسفه سیاسی اسلام، ص۱۰۸.</ref> و آزادی خود را برای رسیدن به هدفی مشخص به کار گیرند. “گلن تیندر” تأکید میکند آزادی وضعی است که در آن، [[انسان]]، منقاد خواستههای خودکامانه و بیپایان هیچ مرجعی اعم از [[دولت]]، کارفرما، [[خویشان]] یا کسان دیگر نباشد<ref>گلن تیندر، تفکر سیاسی، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۷.</ref> | ::::::به طور کلی در آزادی، سه عنصر و مقوله وجود دارد؛ “آزادیخواه”، “نبود مانع” و “هدف”؛ آزادی سیاسی زمانی شکل میگیرد که اشخاص و [[تشکلهای سیاسی]] در انجام دادن رفتارهای سیاسی مطلوب و برخورداری از [[حقوق اساسی]] از محدودیتها و موانعی که [[دولتها]] ممکن است در برابر آنها ایجاد کنند، رها و آزاد باشند<ref>ر.ک: منصور میراحمدی، آزادی در فلسفه سیاسی اسلام، ص۱۰۸.</ref> و آزادی خود را برای رسیدن به هدفی مشخص به کار گیرند. “گلن تیندر” تأکید میکند آزادی وضعی است که در آن، [[انسان]]، منقاد خواستههای خودکامانه و بیپایان هیچ مرجعی اعم از [[دولت]]، کارفرما، [[خویشان]] یا کسان دیگر نباشد<ref>گلن تیندر، تفکر سیاسی، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۷.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۴۱: | ||
| پاسخدهنده = شریف لکزایی | | پاسخدهنده = شریف لکزایی | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[شریف لکزایی]]''' در کتاب ''«[[آزادی (کتاب)|آزادی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[شریف لکزایی]]''' در کتاب ''«[[آزادی (کتاب)|آزادی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از مصادیق مهم [[آزادی اجتماعی]]، [[آزادی سیاسی]] است. آزادی سیاسی به [[نقش مردم]] در [[زندگی سیاسی]] اشاره دارد و مقصود از آن انواع آزادیهایی است که فرد در حوزه [[اجتماع]] و در برابر [[حکومت]] دارا است؛ از اینرو [[تعیین سرنوشت]]، [[آزادی بیان]]، [[حق]] اظهار نظر، [[آزادی]] قلم و مطبوعات، آزادی [[انتقاد]] و [[اعتراض]] و مواردی از این قبیل در شمار آزادیهای [[سیاسی]] است. | |||
::::::مهمترین و اساسیترین بحث آزادی سیاسی، حق تعیین آزادانه [[سرنوشت]] و آزادی [[انتخاب]] و [[رأی]] است. اینکه آیا یک [[انسان]] [[مسلمان]] میتواند و حق دارد که به [[حکومتی]] رأی دهد و آن را انتخاب کند و به آن گردن نهد و یا اینکه در مقابل حکومتی بایستد و در براندازی آن بکوشد، از جمله پرسشهایی است که پاسخهای متفاوت و متناقضی به آن داده شده است. باید توجه داشت که هر حکومتی در نهایت باید با [[پذیرش مردم]] همراه شود، چه این پذیرش با [[اجبار]] و [[اکراه]] توأم گردد و چه با [[اختیار]] و رغبت همراه شود. [[حکومتها]] برای دوام و استقرار خود میبایست [[مردم]] را با خود همراه کنند در غیر این صورت رو به زوال خواهند رفت. | ::::::مهمترین و اساسیترین بحث آزادی سیاسی، حق تعیین آزادانه [[سرنوشت]] و آزادی [[انتخاب]] و [[رأی]] است. اینکه آیا یک [[انسان]] [[مسلمان]] میتواند و حق دارد که به [[حکومتی]] رأی دهد و آن را انتخاب کند و به آن گردن نهد و یا اینکه در مقابل حکومتی بایستد و در براندازی آن بکوشد، از جمله پرسشهایی است که پاسخهای متفاوت و متناقضی به آن داده شده است. باید توجه داشت که هر حکومتی در نهایت باید با [[پذیرش مردم]] همراه شود، چه این پذیرش با [[اجبار]] و [[اکراه]] توأم گردد و چه با [[اختیار]] و رغبت همراه شود. [[حکومتها]] برای دوام و استقرار خود میبایست [[مردم]] را با خود همراه کنند در غیر این صورت رو به زوال خواهند رفت. | ||
::::::با توجه به [[آموزههای دینی]]، مردم در حکومت تأثیر گذارند. به ویژه اینکه از منظر آموزههای دینی، حکومتهایی که بر پایه [[زور]] بنا شدهاند قابل پذیرش نیستند. | ::::::با توجه به [[آموزههای دینی]]، مردم در حکومت تأثیر گذارند. به ویژه اینکه از منظر آموزههای دینی، حکومتهایی که بر پایه [[زور]] بنا شدهاند قابل پذیرش نیستند. |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۵۴
آزادی سیاسی به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جمع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | آزادی سیاسی |
آزادی سیاسی به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «آزادی در فقه و حدود آن» در اینباره گفته است:
«آزادیهای سیاسی شکل تکامل یافته آزادیهای مدنی است. به موجب این آزادیها، حکومت نه تنها باید حقوق و آزادیهای شهروندان را مراعات و محقق سازد. (آزادیهای مدنی)، بلکه باید شهروندان در اصل حکومت و اداره آن سهیم باشند؛ به عبارت دقیقتر، حکومت باید برخاسته از آرای شهروندان باشد. این امر با رفراندوم برای تعیین اصل نظام انتخابات برای گزینش مسؤولان نظام محقق میشود. کلایمرودی این آزادی را به “حق شرکت مردم در امور حکومت” معنا میکند[۱].
منظور از آزادی سیاسی به طور ساده، عبارت از آزادی انجام دادن انواع کارهای مختلفی است که حکومت مردمی اقتضا میکند. این کارها اصولاً شامل آزادی استفاده از ابزارهایی است که از طریق آنها شهروند بتواند صدای خود را به گوش دیگران برساند و در حکومت تأثیر عملی داشته باشد. از همه مهمتر، شهروندان دموکراسی باید در رأی دادن آزاد باشند، به هر عضو اجتماع باید به منزله یک فرد اهمیت داده شود[۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین سیدباقری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم» در اینباره گفته است:
«برای آزادی[۵] تا کنون بیش از دویست تعریف بیان شده است[۶]. جان استورات میل[۷] (۱۸۰۶-۱۸۷۳) در آغاز کتاب “رسالهای درباره آزادی” میگوید که موضوع کتاب “آزادی اراده و اختیار[۸] نیست، بلکه بحث از آزادی مدنی و اجتماعی است که درباره سرشت و محدودیت قدرتی است که به طور مشروع میتواند بر افراد اعمال گردد[۹]. ما نیز در این نوشته در پی آزادی سیاسی هستیم، بسیاری از کسانی که آزادی را تعریف کردهاند نیز به این رویکرد توجه داشتهاند. هابز[۱۰] (۱۵۸۸-۱۶۷۹) در “لویاتان”[۱۱]، آزادی را دال بر نبود مخالفت میداند، لاک[۱۲] (۱۶۳۲-۱۷۰۴) آن را قدرتی میداند که انسان برای انجام یا احتراز از عملی خاص داراست و از نظر کانت[۱۳] (۱۸۰۴-۱۷۲۴) آزادی عبارت از استقلال و رهایی از هر چیز به جز قانون اخلاقی است[۱۴]. برخی بر این باورند که آزادی یعنی رهایی از بند و زندان؛ تلاش برای از میان برداشتن موانع؛ جلوگیری از مداخله و بهرهکشی اسارت انسان است به وسیله دیگران[۱۵]. مفهوم آزادی سیاسی، همچنین در بردارنده رهایی از محدودیتهای درونی در رفتار یا گفتار سیاسی نیز میشود، قیدهایی مانند آداب و سنتها، هماهنگی و سازگاری با جامعه، و رفتارهای احساسی[۱۶] در تعریفی دیگر بر معنای “مصون ماندن از اراده مستبدانه” تأکید شده است[۱۷]. السدیر مک اینتایر[۱۸]آزادی را استقلال اجتماعی افراد در ارتباط با دیگران تعریف میکند[۱۹]. برخی دیگر آن را روابط آزاد از ستم، تهدید و اجبار معنا کردهاند[۲۰]. “آمارتیاسن” در کتاب توسعه به مثابه آزادی، مینویسد آزادی نبود شرایط محدود کننده برای افراد و انجام فعالیت برای ایجاد شرایط مطلوب تعریف میکند[۲۱].
|
۲. آقای دکتر لکزایی؛ |
---|
آقای دکتر شریف لکزایی در کتاب «آزادی» در اینباره گفته است:
«یکی از مصادیق مهم آزادی اجتماعی، آزادی سیاسی است. آزادی سیاسی به نقش مردم در زندگی سیاسی اشاره دارد و مقصود از آن انواع آزادیهایی است که فرد در حوزه اجتماع و در برابر حکومت دارا است؛ از اینرو تعیین سرنوشت، آزادی بیان، حق اظهار نظر، آزادی قلم و مطبوعات، آزادی انتقاد و اعتراض و مواردی از این قبیل در شمار آزادیهای سیاسی است.
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع فقه سیاسی
پانویس
- ↑ آشنایی با علم سیاست، ۱۱۹۵؛ محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص۳۱؛ کریم یوسف احمد کشاکش، الحریات العامة فی الأنظمة السیاسة المعصره، ص۶۱.
- ↑ دموکراسی، ص۱۸۴.
- ↑ ر.ک: آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۱۲۵.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۳۴.
- ↑ از آنجا که ادبیات آزادی سیاسی در اندیشه سیاسی غرب، پربار است، در آغاز به تعریفهای برخی نویسندگان برجسته این عرصه اشاره و در ادامه، ضمن نقد و بررسی، نگرش قرآنی بیان میشود.
- ↑ آیزیا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۱۴.
- ↑ John Stuart Mill..
- ↑ Frec-Will..
- ↑ Frecdom..
- ↑ John Stuart Mill" On Liberty", Chapter ۱, p.۵..
- ↑ Leviathan..
- ↑ John Lock..
- ↑ Immanuel Kant..
- ↑ ر.ک: موریس گرنستون، تحلیلی نوین از آزادی؛ ص۱۳-۵۰.
- ↑ برلین، آیزیا، چهار مقاله درباره آزادی، ص۷۱.
- ↑ see: Nikolas Kompridis; "Struggling Over the Meaning of Recognition: A Matter of Ilentity, Justice or Freedom?", pp. ۲۷۷-۲۸۹..
- ↑ علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۷۵.
- ↑ Alasdair MacIntyre..
- ↑ Alasdair MacIntyre; "The Virtues of Acknowledged Dependence"; Rational Dependent Animals: Why Humans Need the Virtues, p.۲۳..
- ↑ Iris Marion Young; "Five Faces of Oppression", Justice and the Politics of Difference"; pp. ۳۹-۶۵ or see: Michael Sandel; Justice: What's the Right Thing to Do?; p.
- ↑ Amartya Sen; Development as Freedom; p.۶۳..
- ↑ منوچهر طباطبایی موتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۹۶.
- ↑ ر.ک: منصور میراحمدی، آزادی در فلسفه سیاسی اسلام، ص۱۰۸.
- ↑ گلن تیندر، تفکر سیاسی، ص۱۰۸-۱۰۹.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم، ص ۴۷.
- ↑ پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۵۰.
- ↑ پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۵۰.
- ↑ البته این مسئله محل مناقشه است که آیا حاکم اسلامی تمام مشروعیت حکومت خود را از دین دریافت میکند و انتخاب مردم هیچ گونه تأثیری در آن ندارد یا اینکه انتخاب مردم با سایر فقها نیز در مشروعیت حکومت او مؤثر است؟ به دیگر سخن، آیا مصدر مشروعیت حاکم مسلمانان یک سویه بوده و نقش انتخاب فقط در کارآمد بودن حکومت است؟
- ↑ "بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران جناب عالی را بدون در نظر گرفتن حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم". امام خمینی، صحیفه نور، ج۱۵، ص۲۷.
- ↑ پیرامون جمهوری اسلامی، ص۸۶.
- ↑ پیرامون جمهوری اسلامی، ص۸۰ و ۸۱.
- ↑ پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۲۲.
- ↑ پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۲۳.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۳.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۳ و ۵۵۴.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۴.
- ↑ برای تفصیل بیشتر ر.ک: نهجالبلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۱۶؛ همچنین ر.ک: جامعه نیرومند، دولت مقتدر: نگاهی به رابطه فرد و دولت در اندیشه و سیره امام علی(ع)، هفتهنامه پگاه حوزه، شماره ۳۰، ۱۷ آذر ۱۳۸۰.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱، ص۵۵۵.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱۹، ص۶۲۲.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱۹، ص۶۲۲. ایشان تصریح میکند که: "هرگز خود را فوق اشتباه تصور نمیکنم".
- ↑ لکزایی، شریف، آزادی، ص ۴۷-۵۵.