امام مهدی چند غیبت داشته‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۳۰: خط ۳۰:


از این [[روایات]] دو برداشت شده است:
از این [[روایات]] دو برداشت شده است:
:::::*'''برداشت نخست:''' این برداشت موافق [[عقیده]] غیر [[امامیه]] است که گویند: [[مهدی]] کسی است که در زمان خود تولد یافته و [[زمین]] را از [[عدل]] پر می‏‌کند، همان‏طور که از [[جور]] و [[ستم]] پر شده است. طبق این [[عقیده]]، دو [[غیبت]] از یکدیگر جدا بوده و در فاصله بین دو [[غیبت]] [[حضرت]] بر [[مردم]] آشکار شده و [[ظهور]] بعد از [[غیبت]] دومی روز [[نهضت]] بزرگ [[حضرت]] است. مدت هر دو [[غیبت]] محدود و بسیار اندک است که بخاطر [[مصالح]] ویژه‏ای که [[حضرت]] خود در نظر دارند و یا بخاطر اینکه بعد از [[ظهور]] بتواند یارانی را گرد خود فراهم آورد [[غیبت]] می‌‏فرمایند. بر طبق این گونه برداشت از [[روایات]] چاره‏ای جز پذیرفتن این نظریه درباره دو [[غیبت]] نیست؛ زیرا با [[عمر]] کوتاه [[حضرت]] دیگر نمی‌‏توان غیبتی طولانی برای [[حضرت]] در نظر گرفت. برداشت برزنجی از [[روایات]] و [[اخبار]] گذشته همین است، آنجا که گوید: این دو [[غیبت]] - و [[خداوند]] داناتر است - همانست که قبلا گفته شد که [[حضرت]] در کوه‏های اطراف [[مکه]] پنهان می‏گردد و هیچ کس از آن [[حضرت]] [[آگاه]] نخواهد بود. مؤید این مطلب روایتی است از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} که فرماید: برای [[صاحب]] این امر در برخی از این دره‏ها پنهانی و غیبتی است. و [[حضرت]] با دست خود به [[ذی طوی]] اشاره فرمود. می‏‌گویم: برزنجی [[غیبت]] دوم را متذکر نشده است.
*'''برداشت نخست:''' این برداشت موافق [[عقیده]] غیر [[امامیه]] است که گویند: [[مهدی]] کسی است که در زمان خود تولد یافته و [[زمین]] را از [[عدل]] پر می‏‌کند، همان‏طور که از [[جور]] و [[ستم]] پر شده است. طبق این [[عقیده]]، دو [[غیبت]] از یکدیگر جدا بوده و در فاصله بین دو [[غیبت]] [[حضرت]] بر [[مردم]] آشکار شده و [[ظهور]] بعد از [[غیبت]] دومی روز [[نهضت]] بزرگ [[حضرت]] است. مدت هر دو [[غیبت]] محدود و بسیار اندک است که بخاطر [[مصالح]] ویژه‏ای که [[حضرت]] خود در نظر دارند و یا بخاطر اینکه بعد از [[ظهور]] بتواند یارانی را گرد خود فراهم آورد [[غیبت]] می‌‏فرمایند. بر طبق این گونه برداشت از [[روایات]] چاره‏ای جز پذیرفتن این نظریه درباره دو [[غیبت]] نیست؛ زیرا با [[عمر]] کوتاه [[حضرت]] دیگر نمی‌‏توان غیبتی طولانی برای [[حضرت]] در نظر گرفت. برداشت برزنجی از [[روایات]] و [[اخبار]] گذشته همین است، آنجا که گوید: این دو [[غیبت]] - و [[خداوند]] داناتر است - همانست که قبلا گفته شد که [[حضرت]] در کوه‏های اطراف [[مکه]] پنهان می‏گردد و هیچ کس از آن [[حضرت]] [[آگاه]] نخواهد بود. مؤید این مطلب روایتی است از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} که فرماید: برای [[صاحب]] این امر در برخی از این دره‏ها پنهانی و غیبتی است. و [[حضرت]] با دست خود به [[ذی طوی]] اشاره فرمود. می‏‌گویم: برزنجی [[غیبت]] دوم را متذکر نشده است.
:::::*'''برداشت دوم:''' این برداشت موافق [[عقیده]] [[امامیه]] است که می‏‌گویند [[مهدی]] {{ع}} از روز تولدش در قرن سوم تا هنگام ظهورش زنده می‌‏باشد. این برداشتی است که [[دانشمندان]] [[امامیه]] از این [[روایات]] داشته‏اند و پیشینیان آنان به شکلی روشن بر آن تصریح کرده‏اند و این مسأله از ضروریات [[مذهب امامیه]] است. [[نعمانی]] گوید<ref>غیبت نعمانی، ۱۷۳- ۱۷۴.</ref>:این‌گونه احادیثی که یادآور شده‏اند «برای [[قائم]] دوگونه [[غیبت]] است» - بحمد [[الله]] - درستی آنها نزد ما ثابت شده است. [[خداوند]] سخنان [[ائمه]] {{عم}} را روشن گرداند و درستی و [[راستی]] آنها را آشکار ساخت. اما [[غیبت]] اول، آن غیبتی است که طی آن سفر او نمایندگانی بین [[مردم]] و [[امام]] وجود داشتند که از سوی خود آن [[حضرت]] {{ع}} [[منصوب]] شده و میان [[مردم]] به‌طور آشکار و ظاهر زندگی می‌‏کردند ... این غیبتی کوتاه بود که دورانش سپری شده و مدتش گذشته است.
*'''برداشت دوم:''' این برداشت موافق [[عقیده]] [[امامیه]] است که می‏‌گویند [[مهدی]] {{ع}} از روز تولدش در قرن سوم تا هنگام ظهورش زنده می‌‏باشد. این برداشتی است که [[دانشمندان]] [[امامیه]] از این [[روایات]] داشته‏اند و پیشینیان آنان به شکلی روشن بر آن تصریح کرده‏اند و این مسأله از ضروریات [[مذهب امامیه]] است. [[نعمانی]] گوید<ref>غیبت نعمانی، ۱۷۳- ۱۷۴.</ref>:این‌گونه احادیثی که یادآور شده‏اند «برای [[قائم]] دوگونه [[غیبت]] است» - بحمد [[الله]] - درستی آنها نزد ما ثابت شده است. [[خداوند]] سخنان [[ائمه]] {{عم}} را روشن گرداند و درستی و [[راستی]] آنها را آشکار ساخت. اما [[غیبت]] اول، آن غیبتی است که طی آن سفر او نمایندگانی بین [[مردم]] و [[امام]] وجود داشتند که از سوی خود آن [[حضرت]] {{ع}} [[منصوب]] شده و میان [[مردم]] به‌طور آشکار و ظاهر زندگی می‌‏کردند ... این غیبتی کوتاه بود که دورانش سپری شده و مدتش گذشته است.


[[غیبت]] دوم غیبتی است که در آن [[نمایندگان]] و واسطه‌‏ها از میان برداشته شده‏‌اند و [[خداوند]] بجهت تدبیری که میان آفریدگان دارد و آنها را به دایره تمحیص و [[امتحان]] می‏‌کشد ... این [[غیبت‌]] را بوجود آورده است و این زمانی است که اکنون ما در آن هستیم. [[شیخ مفید]] در «[[ارشاد]]»<ref>ارشاد مفید، ۳۲۶.</ref> گوید: برای آن [[حضرت]] پیش از قیامش دو [[غیبت]] است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‏تر است، چنانکه [[اخبار]] و [[روایات]] گویای آنند. [[غیبت]] کوتاه‌تر از ابتداء میلاد آن [[حضرت]] است تا پایان دوران [[سفارت]] و نمایندگی بین [[امام]] {{ع}} و شیعیانش و در گذشت [[نمایندگان]]. و اما [[غیبت]] طولانی‏تر آن است که بعد از [[غیبت]] کوتاه شروع شده و در پایانش آن [[حضرت]] {{ع}} با [[شمشیر]] [[قیام]] خواهد کرد. [[طبرسی]] گوید<ref>اعلام الوری، ۴۱۶.</ref>: بنگر چگونه دو [[غیبت]] برای [[صاحب الامر]] همان‌گونه که در [[روایات]] وارد شده بود، روی داد. اما [[غیبت صغرا]]ی او آن بود که طی آن [[نمایندگان]] آن [[حضرت]] وجود داشتند و دروازه‏های ورود به خدمت آن [[حضرت]] شناخته شده بود و شیعیانی که به [[امامت]] [[امام عسکری|یازدهمین امام]] [[حضرت]] [[امام حسن|حسن بن علی]] {{ع}} [[معتقد]] بودند، درباره آن اختلافی نداشتند.
[[غیبت]] دوم غیبتی است که در آن [[نمایندگان]] و واسطه‌‏ها از میان برداشته شده‏‌اند و [[خداوند]] بجهت تدبیری که میان آفریدگان دارد و آنها را به دایره تمحیص و [[امتحان]] می‏‌کشد ... این [[غیبت‌]] را بوجود آورده است و این زمانی است که اکنون ما در آن هستیم. [[شیخ مفید]] در «[[ارشاد]]»<ref>ارشاد مفید، ۳۲۶.</ref> گوید: برای آن [[حضرت]] پیش از قیامش دو [[غیبت]] است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‏تر است، چنانکه [[اخبار]] و [[روایات]] گویای آنند. [[غیبت]] کوتاه‌تر از ابتداء میلاد آن [[حضرت]] است تا پایان دوران [[سفارت]] و نمایندگی بین [[امام]] {{ع}} و شیعیانش و در گذشت [[نمایندگان]]. و اما [[غیبت]] طولانی‏تر آن است که بعد از [[غیبت]] کوتاه شروع شده و در پایانش آن [[حضرت]] {{ع}} با [[شمشیر]] [[قیام]] خواهد کرد. [[طبرسی]] گوید<ref>اعلام الوری، ۴۱۶.</ref>: بنگر چگونه دو [[غیبت]] برای [[صاحب الامر]] همان‌گونه که در [[روایات]] وارد شده بود، روی داد. اما [[غیبت صغرا]]ی او آن بود که طی آن [[نمایندگان]] آن [[حضرت]] وجود داشتند و دروازه‏های ورود به خدمت آن [[حضرت]] شناخته شده بود و شیعیانی که به [[امامت]] [[امام عسکری|یازدهمین امام]] [[حضرت]] [[امام حسن|حسن بن علی]] {{ع}} [[معتقد]] بودند، درباره آن اختلافی نداشتند.
خط ۵۱: خط ۵۱:
| پاسخ‌دهنده = حبیب‌الله طاهری
| پاسخ‌دهنده = حبیب‌الله طاهری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
:::::*«چنانکه از [[روایات]] بر می‌آید و عملاً واقع شده [[دوست]] و [[دشمن]] به آن [[آگاهی]] دارند، برای آن [[حضرت]] دو [[غیبت]] است که یکی طولانی‌تر از دیگری است به نام‌های: [[غیب صغری]] و [[غیبت کبری]].  
*«چنانکه از [[روایات]] بر می‌آید و عملاً واقع شده [[دوست]] و [[دشمن]] به آن [[آگاهی]] دارند، برای آن [[حضرت]] دو [[غیبت]] است که یکی طولانی‌تر از دیگری است به نام‌های: [[غیب صغری]] و [[غیبت کبری]].  
:::::'''[[غیبت صغری]]:''' [[غیبت صغری]] [[امام عصر]]{{ع}} در طول مدت هفتاد سال واقع شده است. در این مدت، گرچه [[امام]] از نظرها پنهان بود، لکن این [[غیبت]] و پنهانی عام و فراگیر نبود، زیرا کسانی بودند که به صورتی با [[امام]] در تماس بودند که به [[نایبان خاص]] [[امام]] مشهورند. [[مردم]] در کارهایشان به این [[نواب]] مراجعه می‌کردند و [[نامه‌ها]] و حوایج‌شان را به وسیله این افراد خاص به محضر [[حضرت]] می‌فرستادند و پاسخ را دریافت می‌داشتند و احیاناً بعضی‌ها با وساطت اینان به محضر [[امام]] شرفیاب می‌شدند. البته اگر ما [[غیبت]] [[امام]] را از ولادت او حساب کنیم که در سال ۲۵۵ ه.ق، بود تا ابتدای [[غیبت کبری]] (سال ۳۲۹) مدت [[غیبت صغری]] به ۷۴ سال می‌رسد<ref> سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه از ولادت آن حضرت حساب کرده و مدت غیبت صغری را ۷۴ سال دانسته است. </ref>، ولی اگر [[غیبت]] را از سال ۲۶۰، یعنی [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} حساب کنیم، مدت [[غیبت صغری]] به مدت ۶۹ سال می‌رسد.  
:::::'''[[غیبت صغری]]:''' [[غیبت صغری]] [[امام عصر]]{{ع}} در طول مدت هفتاد سال واقع شده است. در این مدت، گرچه [[امام]] از نظرها پنهان بود، لکن این [[غیبت]] و پنهانی عام و فراگیر نبود، زیرا کسانی بودند که به صورتی با [[امام]] در تماس بودند که به [[نایبان خاص]] [[امام]] مشهورند. [[مردم]] در کارهایشان به این [[نواب]] مراجعه می‌کردند و [[نامه‌ها]] و حوایج‌شان را به وسیله این افراد خاص به محضر [[حضرت]] می‌فرستادند و پاسخ را دریافت می‌داشتند و احیاناً بعضی‌ها با وساطت اینان به محضر [[امام]] شرفیاب می‌شدند. البته اگر ما [[غیبت]] [[امام]] را از ولادت او حساب کنیم که در سال ۲۵۵ ه.ق، بود تا ابتدای [[غیبت کبری]] (سال ۳۲۹) مدت [[غیبت صغری]] به ۷۴ سال می‌رسد<ref> سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه از ولادت آن حضرت حساب کرده و مدت غیبت صغری را ۷۴ سال دانسته است. </ref>، ولی اگر [[غیبت]] را از سال ۲۶۰، یعنی [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} حساب کنیم، مدت [[غیبت صغری]] به مدت ۶۹ سال می‌رسد.  
:::::'''[[غیبت کبری]]:''' این [[غیبت]] از سال ۳۲۹ ه.ق، سال انقراض [[نیابت]] [[نواب خاص]]، شروع شد تا زمان [[ظهور]] آن [[حضرت]] ادامه دارد. این همان غیبتی است که [[آزمایش]] سخت بشری در آن نهفته است.  
:::::'''[[غیبت کبری]]:''' این [[غیبت]] از سال ۳۲۹ ه.ق، سال انقراض [[نیابت]] [[نواب خاص]]، شروع شد تا زمان [[ظهور]] آن [[حضرت]] ادامه دارد. این همان غیبتی است که [[آزمایش]] سخت بشری در آن نهفته است.  
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
«در [[روایات]] ما به طور مکرر از دو [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} سخن به میان آمده و از سال‌ها پیش از تولد آن [[حضرت]]، بر این موضوع تصریح شده است که ایشان دو [[غیبت]] خواهد داشت که هر یک با دیگری متفاوت است.
«در [[روایات]] ما به طور مکرر از دو [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} سخن به میان آمده و از سال‌ها پیش از تولد آن [[حضرت]]، بر این موضوع تصریح شده است که ایشان دو [[غیبت]] خواهد داشت که هر یک با دیگری متفاوت است.
در اینجا به چند [[روایت]] که در این زمینه وارد شده است اشاره می‌کنیم:
در اینجا به چند [[روایت]] که در این زمینه وارد شده است اشاره می‌کنیم:
:::::*[[شیخ طوسی]] در "[[کتاب الغیبة]]"، حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که در آن، [[امام صادق|امام]] خطاب به یکی از [[اصحاب]] خود می‌فرماید: "ای حازم! بدان که برای [[صاحب]] این امر دو [[غیبت]] است که در دومین [[غیبت]]، [[ظهور]] خواهد کرد..."<ref>محمد بن حسن طوسی ([[شیخ طوسی]])، کتاب الغیبه، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، بی تا، ص ۲۶۱.</ref>.
*[[شیخ طوسی]] در "[[کتاب الغیبة]]"، حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که در آن، [[امام صادق|امام]] خطاب به یکی از [[اصحاب]] خود می‌فرماید: "ای حازم! بدان که برای [[صاحب]] این امر دو [[غیبت]] است که در دومین [[غیبت]]، [[ظهور]] خواهد کرد..."<ref>محمد بن حسن طوسی ([[شیخ طوسی]])، کتاب الغیبه، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، بی تا، ص ۲۶۱.</ref>.
:::::*همچنین [[امین الاسلام طبرسی]] در کتاب "إعلام الوری"، حدیثی را [[نقل]] می‌کند که در آن، [[ابوبصیر]] خطاب به [[امام صادق]] {{ع}} عرض می‌کند: "[[ابو جعفر]] ([[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}}) می‌فرمود که برای [[قائم|قائم آل محمد]] {{عم}} [[غیبت]] است که یکی از دیگری کوتاه‌تر است. نظر شما در این مورد چیست؟ [[امام]] در پاسخ [[ابوبصیر]] می‌فرماید: آری ای [[ابوبصیر]]! چنان که گفتی، از این دو [[غیبت]]، از دیگری طولانی‌تر خواهد بود"<ref>فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البیت {{عم}} لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه.ق، ج ۲، ص ۲۵۹.</ref>.
*همچنین [[امین الاسلام طبرسی]] در کتاب "إعلام الوری"، حدیثی را [[نقل]] می‌کند که در آن، [[ابوبصیر]] خطاب به [[امام صادق]] {{ع}} عرض می‌کند: "[[ابو جعفر]] ([[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}}) می‌فرمود که برای [[قائم|قائم آل محمد]] {{عم}} [[غیبت]] است که یکی از دیگری کوتاه‌تر است. نظر شما در این مورد چیست؟ [[امام]] در پاسخ [[ابوبصیر]] می‌فرماید: آری ای [[ابوبصیر]]! چنان که گفتی، از این دو [[غیبت]]، از دیگری طولانی‌تر خواهد بود"<ref>فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البیت {{عم}} لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه.ق، ج ۲، ص ۲۵۹.</ref>.
:::::*[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در کتاب "[[الغیبة]]"، [[روایت]] دیگری را از [[امام صادق]] {{ع}} را [[نقل]] می‌کند که در آنجا [[امام صادق|امام]] می‌فرماید: "برای [[صاحب]] این امر، دو [[غیبت]] است که یکی از آنها چنان به درازا می‌کشد که بعضی می‌گویند: آن [[حضرت]] دیگر مرده است و بعضی دیگر می‌گویند: او به قتل رسیده است و بعضی هم می‌گویند: او دیگر آمده و رفته است..."<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، صص ۱۷۱ و ۱۷۲.</ref>. [[نعمانی]] پس از بیان به [[حدیث]] که همین مضمون [[حدیث]] بالا را دارند، می‌نویسد: احادیثی که در آنها وارد شده است [[قائم|امام قائم]] {{ع}} دو [[غیبت]] دارد، همه از جمله احادیثی هستند که نزد ما صحیح به حساب می‌آیند و [[خداوند]] نیز [[صدق]] گفتار [[امامان]] ما را آشکار ساخته است<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص۱۷۳.</ref>. ایشان در ادامه کلامش به تعریف [[غیبت صغری]] و [[غیبت کبری]] پرداخته و چنین نوشته است: نخستین [[غیبت]] آن [[حضرت]]، غیبتی است که در آن، نمایندگانی از طرف [[امام]] به عنوان واسطه میان [[مردم]] و آن [[حضرت]] [[منصوب]] شده‌اند که در میان [[مردم]] آشکارا به سر می‌برند و به واسطه آن‌ها، مشکلات علمی [[مردم]]، حل و پاسخ پرسش‌ها و معضل‌های آنها داده می‌شود. این [[غیبت]]، [[غیبت]] کوتاهی است که مدت آن به سر آمده و زمان آن گذشته است. [[غیبت]] دوم، غیبتی است که در آن، واسطه‌ها و [[نمایندگان]] که میان [[مردم]] و [[امام]] عصر وجود داشتند، به [[دلیل]] مصلحتی که [[خداوند]] [[اراده]] کرده است، برداشته شده‌اند<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص ۱۷۴.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۱۱-۱۳.</ref>.
*[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در کتاب "[[الغیبة]]"، [[روایت]] دیگری را از [[امام صادق]] {{ع}} را [[نقل]] می‌کند که در آنجا [[امام صادق|امام]] می‌فرماید: "برای [[صاحب]] این امر، دو [[غیبت]] است که یکی از آنها چنان به درازا می‌کشد که بعضی می‌گویند: آن [[حضرت]] دیگر مرده است و بعضی دیگر می‌گویند: او به قتل رسیده است و بعضی هم می‌گویند: او دیگر آمده و رفته است..."<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، صص ۱۷۱ و ۱۷۲.</ref>. [[نعمانی]] پس از بیان به [[حدیث]] که همین مضمون [[حدیث]] بالا را دارند، می‌نویسد: احادیثی که در آنها وارد شده است [[قائم|امام قائم]] {{ع}} دو [[غیبت]] دارد، همه از جمله احادیثی هستند که نزد ما صحیح به حساب می‌آیند و [[خداوند]] نیز [[صدق]] گفتار [[امامان]] ما را آشکار ساخته است<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص۱۷۳.</ref>. ایشان در ادامه کلامش به تعریف [[غیبت صغری]] و [[غیبت کبری]] پرداخته و چنین نوشته است: نخستین [[غیبت]] آن [[حضرت]]، غیبتی است که در آن، نمایندگانی از طرف [[امام]] به عنوان واسطه میان [[مردم]] و آن [[حضرت]] [[منصوب]] شده‌اند که در میان [[مردم]] آشکارا به سر می‌برند و به واسطه آن‌ها، مشکلات علمی [[مردم]]، حل و پاسخ پرسش‌ها و معضل‌های آنها داده می‌شود. این [[غیبت]]، [[غیبت]] کوتاهی است که مدت آن به سر آمده و زمان آن گذشته است. [[غیبت]] دوم، غیبتی است که در آن، واسطه‌ها و [[نمایندگان]] که میان [[مردم]] و [[امام]] عصر وجود داشتند، به [[دلیل]] مصلحتی که [[خداوند]] [[اراده]] کرده است، برداشته شده‌اند<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص ۱۷۴.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۱۱-۱۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:


«رخداد‌ها و پدیده‌های [[اجتماعی]]، نیازمند مقدمه و [[آماده‌سازی]] است و باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که قابل [[تحمل]] و پذیرش عموم [[مردم]] شود. پدیده [[غیبت]] نیز در همین راستا قابل بررسی است. شیعیانی که در دوران گذشته هرگاه می‌خواستند [[امام]] خود را [[ملاقات]] کنند، محضر او شرفیاب شده و از وجودش بهره می‌بردند، اینک [[امام]] و مقتدای خود را در پس پرده [[غیبت]] می‌بینند. این حادثه، بدون [[زمینه‌سازی]]، مشکل و غیره منتظره بود؛ از این رو [[امامان]] قبلی آرام آرام، [[شیعیان]] را با این پدیده آشنا کردند.  
«رخداد‌ها و پدیده‌های [[اجتماعی]]، نیازمند مقدمه و [[آماده‌سازی]] است و باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که قابل [[تحمل]] و پذیرش عموم [[مردم]] شود. پدیده [[غیبت]] نیز در همین راستا قابل بررسی است. شیعیانی که در دوران گذشته هرگاه می‌خواستند [[امام]] خود را [[ملاقات]] کنند، محضر او شرفیاب شده و از وجودش بهره می‌بردند، اینک [[امام]] و مقتدای خود را در پس پرده [[غیبت]] می‌بینند. این حادثه، بدون [[زمینه‌سازی]]، مشکل و غیره منتظره بود؛ از این رو [[امامان]] قبلی آرام آرام، [[شیعیان]] را با این پدیده آشنا کردند.  
:::::*از زمان [[امام جواد]]{{ع}} به بعد به صورت‌های مختلفی مانند توجه به [[نهاد وکالت]] که از زمان [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} شکل گرفته بود، انجام ملاقات‌های پشت پرده، برقرار کردن ارتباط از طریق [[نایب خاص]]، مسأله غایب شدن [[امام]] به شکل جدی‌تری مطرح شد، تا طبیعی جلوه کند. این کارها، پذیرش و قبول مسأله [[غیبت]] را بین [[شیعیان]] تقویت می‌کرد؛ لذا آنان دیگر با یک پدیده [[غریب]] رو به رو نمی‌شدند. از این رو [[دوران غیبت]] در دو مرحله صورت گرفت:
*از زمان [[امام جواد]]{{ع}} به بعد به صورت‌های مختلفی مانند توجه به [[نهاد وکالت]] که از زمان [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} شکل گرفته بود، انجام ملاقات‌های پشت پرده، برقرار کردن ارتباط از طریق [[نایب خاص]]، مسأله غایب شدن [[امام]] به شکل جدی‌تری مطرح شد، تا طبیعی جلوه کند. این کارها، پذیرش و قبول مسأله [[غیبت]] را بین [[شیعیان]] تقویت می‌کرد؛ لذا آنان دیگر با یک پدیده [[غریب]] رو به رو نمی‌شدند. از این رو [[دوران غیبت]] در دو مرحله صورت گرفت:
:::::*'''[[غیبت صغرا]]'''؛ [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} امر [[هدایت]] و [[رهبری]] را مدت ۶۹ سال، از طریق [[نایبان خاص]] انجام می‌داد. این گونه اداره کردن امور، '''اولاً''' موقتی و جهت [[آماده سازی]] [[مردم]] برای [[غیبت]] کامل بود، '''ثانیاً''' برای تثبیت وجود و [[حقانیت]] [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بود و '''ثالثاً''' [[تعلیم]] [[مردم]] به [[رجوع]] به [[عالمان دین]] بود.<ref>[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|" أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏‏ ‏"}}؛ اما در حوادثی که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.</ref>
*'''[[غیبت صغرا]]'''؛ [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} امر [[هدایت]] و [[رهبری]] را مدت ۶۹ سال، از طریق [[نایبان خاص]] انجام می‌داد. این گونه اداره کردن امور، '''اولاً''' موقتی و جهت [[آماده سازی]] [[مردم]] برای [[غیبت]] کامل بود، '''ثانیاً''' برای تثبیت وجود و [[حقانیت]] [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بود و '''ثالثاً''' [[تعلیم]] [[مردم]] به [[رجوع]] به [[عالمان دین]] بود.<ref>[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|" أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏‏ ‏"}}؛ اما در حوادثی که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.</ref>
:::::*بنابراین از جمله [[دلایل]] مرحله [[غیبت صغرا]] می‌تواند موارد زیر باشد:
*بنابراین از جمله [[دلایل]] مرحله [[غیبت صغرا]] می‌تواند موارد زیر باشد:
::::#اثبات وجود [[حضرت]] "با توجه به ولادت مخفیانه ایشان".
::::#اثبات وجود [[حضرت]] "با توجه به ولادت مخفیانه ایشان".
::::#آماده شدن [[مردم]] برای ورود به [[غیبت کبرا]].
::::#آماده شدن [[مردم]] برای ورود به [[غیبت کبرا]].
::::#تمرین برای [[رجوع]] کامل به [[نایبان]] و [[علما]].
::::#تمرین برای [[رجوع]] کامل به [[نایبان]] و [[علما]].
:::::*'''[[غیبت کبرا]]؛''' بعد از پایان یافتن دوران [[غیبت صغرا]] و [[آمادگی]] [[مردم]]، به [[امر الهی]] دوران [[غیبت کبرا]] آغاز شد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.</ref>.
*'''[[غیبت کبرا]]؛''' بعد از پایان یافتن دوران [[غیبت صغرا]] و [[آمادگی]] [[مردم]]، به [[امر الهی]] دوران [[غیبت کبرا]] آغاز شد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
::::##[[علی بن محمد سمری]]؛ وی در سال ۳۲۹ ق از [[دنیا]] رفت و با [[مرگ]] او دوران [[غیبت صغرا]] پایان گرفت. [[نایبان خاص]] همگی توسط [[امام عکسری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}} [[انتخاب]] گردیده، به [[مردم]] معرفی می‌شدند. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] خود [[روایت]] کرده است که روزی چهل نفر از [[شیعیان]] همراه [[عثمان بن سعید]] ([[نایب اول]]) به حضور [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدند. [[امام]]{{ع}}، [[فرزند]] خود را به آنها نشان داد و فرمود: "پس از من، این [[فرزند]] [[امام]] شماست. از او [[اطاعت]] کنید... بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید، تا [[عمر]] او به کمال برسد. پس در [[غیبت]] او آنچه [[عثمان بن سعید]] می‌گوید، بپذیرید و از او [[فرمان]] برید که او [[جانشین]] [[امام]] شماست و کارها به دست اوست.<ref>غیبت طوسی، ح ۳۱۹، ص ۳۵۷.</ref> در روایتی دیگر [[امام عسکری]]{{ع}} به [[نیابت]] [[محمد بن عثمان]] ([[نایب دوم]]) از [[امام مهدی]]{{ع}} نیز تصریح فرموده است.<ref>غیبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۱۷، ص ۳۵۵.</ref> این‌ها مربوط به دوران [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} بود و در طول [[غیبت صغرا]] نیز هر یک از [[نایبان]]، پیش از [[مرگ]] خود، [[نائب]] بعدی را که از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} [[انتخاب]] شده بود، به [[مردم]] معرفی می‌کردند. این مردان بزرگ به سبب برخورداری از صفات و ویژگی‌هایی، برای [[نیابت خاص]] [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} [[شایستگی]] یافتند. [[امانتداری]]، [[پاکدامنی]]، [[عدالت]] در گفتار، [[رازداری]] و پنهان کاری و پوشاندنِ [[اسرار]] [[اهل بیت]] در شرایط ویژه [[غیبت]] از خصوصیات مهم آنها بود. ایشان مورد اعتماد و [[اطمینان]] [[امام]] و پرورش یافتگان [[مکتب]] [[خاندان]] [[پاک]] [[پیامبر]] بودند. در کنار همه این صفات زیبا، آنان از توان [[مدیریت]] و [[رهبری]] [[شیعیان]] برخوردار بودند و با [[فهم]] و [[آگاهی]] کامل و [[درک]] حسّاسیت زمان و بهره‌گیری از امکانات موجود، [[جامعه]] [[شیعه]] را در [[صراط مستقیم]] الهی [[هدایت]] کردند و آنان را از گذرگاه [[غیبت صغرا]] به [[سلامت]] عبور دادند. [[مطالعه]] دقیق دروه [[غیبت صغرا]] و نقش مهم نوّاب اربعه در ایجاد ارتباط بین [[امت]] و [[امام]] به خوبی اهمیت این دوره از حیات [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} را نشان می‌دهد. وجود این ارتباط‌هاو نیز راه یافتن برخی از [[شیعیان]] به محضر [[امام]] خویش در طول دوران [[غیبت صغرا]] تأثیر فراوانی در اثبات ولادت [[امام مهدی|امام دوازدهم]] و آخرین [[حجّت]] [[پروردگار]] داشت. این دستاورد مهم، درست در زمانی بود که [[دشمنان]] می‌کوشیدند تا [[شیعیان]] را در برابر تولّد فرزندی برای [[امام عسکری]]{{ع}} دچار [[شک]] و [[تردید]] کنند.
::::##[[علی بن محمد سمری]]؛ وی در سال ۳۲۹ ق از [[دنیا]] رفت و با [[مرگ]] او دوران [[غیبت صغرا]] پایان گرفت. [[نایبان خاص]] همگی توسط [[امام عکسری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}} [[انتخاب]] گردیده، به [[مردم]] معرفی می‌شدند. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] خود [[روایت]] کرده است که روزی چهل نفر از [[شیعیان]] همراه [[عثمان بن سعید]] ([[نایب اول]]) به حضور [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدند. [[امام]]{{ع}}، [[فرزند]] خود را به آنها نشان داد و فرمود: "پس از من، این [[فرزند]] [[امام]] شماست. از او [[اطاعت]] کنید... بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید، تا [[عمر]] او به کمال برسد. پس در [[غیبت]] او آنچه [[عثمان بن سعید]] می‌گوید، بپذیرید و از او [[فرمان]] برید که او [[جانشین]] [[امام]] شماست و کارها به دست اوست.<ref>غیبت طوسی، ح ۳۱۹، ص ۳۵۷.</ref> در روایتی دیگر [[امام عسکری]]{{ع}} به [[نیابت]] [[محمد بن عثمان]] ([[نایب دوم]]) از [[امام مهدی]]{{ع}} نیز تصریح فرموده است.<ref>غیبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۱۷، ص ۳۵۵.</ref> این‌ها مربوط به دوران [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} بود و در طول [[غیبت صغرا]] نیز هر یک از [[نایبان]]، پیش از [[مرگ]] خود، [[نائب]] بعدی را که از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} [[انتخاب]] شده بود، به [[مردم]] معرفی می‌کردند. این مردان بزرگ به سبب برخورداری از صفات و ویژگی‌هایی، برای [[نیابت خاص]] [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} [[شایستگی]] یافتند. [[امانتداری]]، [[پاکدامنی]]، [[عدالت]] در گفتار، [[رازداری]] و پنهان کاری و پوشاندنِ [[اسرار]] [[اهل بیت]] در شرایط ویژه [[غیبت]] از خصوصیات مهم آنها بود. ایشان مورد اعتماد و [[اطمینان]] [[امام]] و پرورش یافتگان [[مکتب]] [[خاندان]] [[پاک]] [[پیامبر]] بودند. در کنار همه این صفات زیبا، آنان از توان [[مدیریت]] و [[رهبری]] [[شیعیان]] برخوردار بودند و با [[فهم]] و [[آگاهی]] کامل و [[درک]] حسّاسیت زمان و بهره‌گیری از امکانات موجود، [[جامعه]] [[شیعه]] را در [[صراط مستقیم]] الهی [[هدایت]] کردند و آنان را از گذرگاه [[غیبت صغرا]] به [[سلامت]] عبور دادند. [[مطالعه]] دقیق دروه [[غیبت صغرا]] و نقش مهم نوّاب اربعه در ایجاد ارتباط بین [[امت]] و [[امام]] به خوبی اهمیت این دوره از حیات [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} را نشان می‌دهد. وجود این ارتباط‌هاو نیز راه یافتن برخی از [[شیعیان]] به محضر [[امام]] خویش در طول دوران [[غیبت صغرا]] تأثیر فراوانی در اثبات ولادت [[امام مهدی|امام دوازدهم]] و آخرین [[حجّت]] [[پروردگار]] داشت. این دستاورد مهم، درست در زمانی بود که [[دشمنان]] می‌کوشیدند تا [[شیعیان]] را در برابر تولّد فرزندی برای [[امام عسکری]]{{ع}} دچار [[شک]] و [[تردید]] کنند.
::::#'''[[غیبت]] بلند مدّت:''' در آخرین روزهای [[عمر]] [[نایب چهارم]] [[امام مهدی]]{{ع}} در نامه‌ای خطاب به او چنین نگاشت: "بسم [[الله]] الرحمن الرحیم. ای [[علی بن محمد سمری]]! [[خداوند]] در [[مصیبت]] [[وفات]] تو، به برادران دینی‌ات، [[پاداش]] بزرگ و [[کرامت]] فرماید؛ چرا که تو تا شش روز دیگر به سرای باقی خواهی رفت. به کارهایت رسیدگی کن و درباره [[جانشین]] پس از خود به کسی [[وصیت]] مکن؛ زیرا دوره [[غیبت]] کامل و طولانی فرا رسیده است. از این پس ظهوری برای من نخواهد بود، مگر پس از [[فرمان]] الهی و آن پس از گذشت مدتی دراز خواهد بود که دل‌ها را [[سختی]] و قساوت فراگیرد و [[زمین]] از [[ظلم و ستم]] پر شود...".<ref>یبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۶۵، ص ۳۹۵.</ref> بنابراین با [[وفات]] [[آخرین نایب]] خاص [[امام مهدی|امام دوازدهم]] در سال ۳۲۹ ق دوره [[غیبت]] طولانی که به "[[غیبت کبرا]]" معروف است، آغاز شد. این دوران، همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست [[خداوند]]، ابرهای [[غیبت]]، کنار رود و [[جهان]] از پرتو مستقیم [[خورشید]] فروزان [[ولایت]]، بهره مند شود.
::::#'''[[غیبت]] بلند مدّت:''' در آخرین روزهای [[عمر]] [[نایب چهارم]] [[امام مهدی]]{{ع}} در نامه‌ای خطاب به او چنین نگاشت: "بسم [[الله]] الرحمن الرحیم. ای [[علی بن محمد سمری]]! [[خداوند]] در [[مصیبت]] [[وفات]] تو، به برادران دینی‌ات، [[پاداش]] بزرگ و [[کرامت]] فرماید؛ چرا که تو تا شش روز دیگر به سرای باقی خواهی رفت. به کارهایت رسیدگی کن و درباره [[جانشین]] پس از خود به کسی [[وصیت]] مکن؛ زیرا دوره [[غیبت]] کامل و طولانی فرا رسیده است. از این پس ظهوری برای من نخواهد بود، مگر پس از [[فرمان]] الهی و آن پس از گذشت مدتی دراز خواهد بود که دل‌ها را [[سختی]] و قساوت فراگیرد و [[زمین]] از [[ظلم و ستم]] پر شود...".<ref>یبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۶۵، ص ۳۹۵.</ref> بنابراین با [[وفات]] [[آخرین نایب]] خاص [[امام مهدی|امام دوازدهم]] در سال ۳۲۹ ق دوره [[غیبت]] طولانی که به "[[غیبت کبرا]]" معروف است، آغاز شد. این دوران، همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست [[خداوند]]، ابرهای [[غیبت]]، کنار رود و [[جهان]] از پرتو مستقیم [[خورشید]] فروزان [[ولایت]]، بهره مند شود.
:::::*همان گونه که گذشت، در دوره [[غیبت صغرا]]، [[شیعیان]] به وسیله [[نایبان خاص]] با [[امام]] خود رابطه داشتند و با [[تکالیف الهی]] خود آشنا می‌شدند؛ ولی در دوران [[غیبت کبرا]] این نوع ارتباط قطع شده، [[مردم]] [[مؤمن]] برای [[شناخت]] [[وظایف]] دینی خود تنها به [[نایبان عام]] آن [[حضرت]] که همان [[عالمان دینی]] وارسته و [[مراجع]] بزرگ [[تقلید]] هستند، مراجعه می‌کنند. این جریان، مسیر روشنی است که [[امام مهدی]]{{ع}} خود در نامه‌ای به یکی از چهره‌های مورد اعتماد [[شیعه]]، ترسیم فرمود. در فرازی از این [[نامه]] که توسّط [[دومین نایب خاص]] [[امام]] [[ابلاغ]] شد، چنین آمده است: "و اما در مورد رویدادهایی که در آینده رخ خواهد داد به [[راویان حدیث]] ما [[فقها]] [[رجوع]] کنید؛ زیرا آنها [[حجّت]] من بر شما هستند و من [[حجّت]] [[خدا]] بر آنان هستم...".<ref>{{عربی|" وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۳، ص۲۳۶.</ref> [[امام هادی]]{{ع}} در بیان نقش [[علمای دینی]] در زمان [[غیبت]] فرمود: "اگر نبودند عالمانی که پس از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} [[مردم]] را به سوی آن [[حضرت]] بخوانند و آنها را به سوی امامشان [[هدایت]] کنند و با [[حجت‌ها]] و [[دلیل]] های محکم الهی از [[دین]] او که [[دین]] خداست [[حمایت]] کنند و اگر نبودند آن [[عالمان]] هوشیار که [[بندگان خدا]] را از [[دام‌های شیطان]] و [[شیطان]] صفتان و از دشمنی‌های [[دشمنان]] [[اهل بیت]] [[نجات]] دهند، هیچ کس نمی‌داند، مگر اینکه از [[دین خدا]] بیرون می‌رفت؛ ولی ایشان هستند که سررشته دل‌ها و افکار و [[عقاید]] [[شیعیان]] را با [[استواری]] در دست دارند؛ آنچنان که کشتی بان، سکّان کِشتی را به دست می‌گیرد. آن [[عالمان]]، [[برترین]] [[بندگان]] نزد [[خداوند متعال]] هستند <ref>احتجاج، ج ۱، ح ۱۱، ص ۱۵.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۰۱ - ۱۰۵.</ref>.
*همان گونه که گذشت، در دوره [[غیبت صغرا]]، [[شیعیان]] به وسیله [[نایبان خاص]] با [[امام]] خود رابطه داشتند و با [[تکالیف الهی]] خود آشنا می‌شدند؛ ولی در دوران [[غیبت کبرا]] این نوع ارتباط قطع شده، [[مردم]] [[مؤمن]] برای [[شناخت]] [[وظایف]] دینی خود تنها به [[نایبان عام]] آن [[حضرت]] که همان [[عالمان دینی]] وارسته و [[مراجع]] بزرگ [[تقلید]] هستند، مراجعه می‌کنند. این جریان، مسیر روشنی است که [[امام مهدی]]{{ع}} خود در نامه‌ای به یکی از چهره‌های مورد اعتماد [[شیعه]]، ترسیم فرمود. در فرازی از این [[نامه]] که توسّط [[دومین نایب خاص]] [[امام]] [[ابلاغ]] شد، چنین آمده است: "و اما در مورد رویدادهایی که در آینده رخ خواهد داد به [[راویان حدیث]] ما [[فقها]] [[رجوع]] کنید؛ زیرا آنها [[حجّت]] من بر شما هستند و من [[حجّت]] [[خدا]] بر آنان هستم...".<ref>{{عربی|" وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۳، ص۲۳۶.</ref> [[امام هادی]]{{ع}} در بیان نقش [[علمای دینی]] در زمان [[غیبت]] فرمود: "اگر نبودند عالمانی که پس از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} [[مردم]] را به سوی آن [[حضرت]] بخوانند و آنها را به سوی امامشان [[هدایت]] کنند و با [[حجت‌ها]] و [[دلیل]] های محکم الهی از [[دین]] او که [[دین]] خداست [[حمایت]] کنند و اگر نبودند آن [[عالمان]] هوشیار که [[بندگان خدا]] را از [[دام‌های شیطان]] و [[شیطان]] صفتان و از دشمنی‌های [[دشمنان]] [[اهل بیت]] [[نجات]] دهند، هیچ کس نمی‌داند، مگر اینکه از [[دین خدا]] بیرون می‌رفت؛ ولی ایشان هستند که سررشته دل‌ها و افکار و [[عقاید]] [[شیعیان]] را با [[استواری]] در دست دارند؛ آنچنان که کشتی بان، سکّان کِشتی را به دست می‌گیرد. آن [[عالمان]]، [[برترین]] [[بندگان]] نزد [[خداوند متعال]] هستند <ref>احتجاج، ج ۱، ح ۱۱، ص ۱۵.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۰۱ - ۱۰۵.</ref>.
}}
}}



نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۱

الگو:پرسش غیرنهایی

امام مهدی چند غیبت داشته‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / کلیات غیبت امام مهدی

امام مهدی(ع) چند غیبت داشته‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • غیبت امام مهدی(ع) دارای چه مراحلی بود؟ چرا؟
  • مگر حضرت چند نوع غیبت داشتند؟

پاسخ نخست

سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

«بدون شک حضرت مهدی (ع) دو گونه غیبت داشته است و این از عقاید روشن مذهب شیعه، و بلکه از مسلمات و بدیهیاتی است که تردیدبردار نیست. برخی از دانشمندان اهل سنت نیز در این مسأله با شیعیان همفکری دارند.

در متون حدیثی هر دو گروه شیعه و سنی روایاتی در این باره وارد شده است.

سید برزنجی‏[۱] از حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) روایت کرده است که آن حضرت فرموده است: برای صاحب این امر (حضرت مهدی (ع)) دو غیبت است که یکی از آن دو به‌قدری به درازا کشد که برخی گویند وی مرده است، و گروهی گویند او از بین رفته است. بر جایگاه و محل سکونتش نه از اولیاء و نه از دیگران، بجز آن کس که عهده‌دار کارهای شخصی آن حضرت می‌‏باشد، کسی آگاه نیست. و نعمانی‏[۲] در کتاب خویش از اسحاق بن عمار آورده که وی گفته است: از حضرت جعفر بن محمد الصادق (ع) شنیدم که می‏‌فرمود: برای قائم دو غیبت است که یکی طولانی و دیگری کوتاه است. در یکی جایگاه حضرت را فقط شیعیان مخصوص می‏‌دانند و در دیگری مکانش را بجز خدمتگزار ویژه‏‌اش کسی نمی‌‏داند. و همو[۳] از ابراهیم بن عمر الکناسی نقل کرده است که وی گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: صاحب این امر را دو غیبت است. و نیز[۴] از ابو بصیر روایت کند که گوید: خدمت حضرت صادق (ع) عرض کردم که امام باقر (ع) می‏‌فرمود که برای قائم آل محمد (ع) دو غیبت است که یکی از دیگری طولانی‌‏تر است. فرمود: آری ... این روایت را طبرسی نیز در کتاب اعلام الوری‏[۵] نقل کرده است. و همچنین نعمانی از محمد بن مسلم ثقفی روایت کرده است که می‌‏گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: برای قائم دو غیبت است که در یکی از آنها چنین گفته می‏شود که آن حضرت از بین رفته و معلوم نیست در کدام دره‏ای به سر می‌‏برد[۶] و نیز[۷] از مفضل بن عمر نقل می‏‌کند که از حضرت صادق (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت است. در یکی به سوی خانواده خود بر می‏‌گردد و در دیگری گفته می‏شود که از دنیا رفته و معلوم نیست در کدام دره‏ای ناپدید شده است.

شیخ طوسی[۸] از حازم بن حبیب از حضرت صادق (ع) این‏ روایت را نقل کرده است که حضرت به او فرمود: ای حازم برای صاحب این امر دو غیبت است، در دومی آشکار می‌‏شود، اگر کسی نزد تو آمد و گفت که دستش را از روی خاک قبر او تکانیده باور مکن و از او مپذیر. این بود نمونه‌‏ای از روایات و اخبار بسیاری که در این زمینه رسیده است و برای اثبات تاریخی این مسأله کافی است.

از این روایات دو برداشت شده است:

  • برداشت نخست: این برداشت موافق عقیده غیر امامیه است که گویند: مهدی کسی است که در زمان خود تولد یافته و زمین را از عدل پر می‏‌کند، همان‏طور که از جور و ستم پر شده است. طبق این عقیده، دو غیبت از یکدیگر جدا بوده و در فاصله بین دو غیبت حضرت بر مردم آشکار شده و ظهور بعد از غیبت دومی روز نهضت بزرگ حضرت است. مدت هر دو غیبت محدود و بسیار اندک است که بخاطر مصالح ویژه‏ای که حضرت خود در نظر دارند و یا بخاطر اینکه بعد از ظهور بتواند یارانی را گرد خود فراهم آورد غیبت می‌‏فرمایند. بر طبق این گونه برداشت از روایات چاره‏ای جز پذیرفتن این نظریه درباره دو غیبت نیست؛ زیرا با عمر کوتاه حضرت دیگر نمی‌‏توان غیبتی طولانی برای حضرت در نظر گرفت. برداشت برزنجی از روایات و اخبار گذشته همین است، آنجا که گوید: این دو غیبت - و خداوند داناتر است - همانست که قبلا گفته شد که حضرت در کوه‏های اطراف مکه پنهان می‏گردد و هیچ کس از آن حضرت آگاه نخواهد بود. مؤید این مطلب روایتی است از حضرت باقر (ع) که فرماید: برای صاحب این امر در برخی از این دره‏ها پنهانی و غیبتی است. و حضرت با دست خود به ذی طوی اشاره فرمود. می‏‌گویم: برزنجی غیبت دوم را متذکر نشده است.
  • برداشت دوم: این برداشت موافق عقیده امامیه است که می‏‌گویند مهدی (ع) از روز تولدش در قرن سوم تا هنگام ظهورش زنده می‌‏باشد. این برداشتی است که دانشمندان امامیه از این روایات داشته‏اند و پیشینیان آنان به شکلی روشن بر آن تصریح کرده‏اند و این مسأله از ضروریات مذهب امامیه است. نعمانی گوید[۹]:این‌گونه احادیثی که یادآور شده‏اند «برای قائم دوگونه غیبت است» - بحمد الله - درستی آنها نزد ما ثابت شده است. خداوند سخنان ائمه (ع) را روشن گرداند و درستی و راستی آنها را آشکار ساخت. اما غیبت اول، آن غیبتی است که طی آن سفر او نمایندگانی بین مردم و امام وجود داشتند که از سوی خود آن حضرت (ع) منصوب شده و میان مردم به‌طور آشکار و ظاهر زندگی می‌‏کردند ... این غیبتی کوتاه بود که دورانش سپری شده و مدتش گذشته است.

غیبت دوم غیبتی است که در آن نمایندگان و واسطه‌‏ها از میان برداشته شده‏‌اند و خداوند بجهت تدبیری که میان آفریدگان دارد و آنها را به دایره تمحیص و امتحان می‏‌کشد ... این غیبت‌ را بوجود آورده است و این زمانی است که اکنون ما در آن هستیم. شیخ مفید در «ارشاد»[۱۰] گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‏تر است، چنانکه اخبار و روایات گویای آنند. غیبت کوتاه‌تر از ابتداء میلاد آن حضرت است تا پایان دوران سفارت و نمایندگی بین امام (ع) و شیعیانش و در گذشت نمایندگان. و اما غیبت طولانی‏تر آن است که بعد از غیبت کوتاه شروع شده و در پایانش آن حضرت (ع) با شمشیر قیام خواهد کرد. طبرسی گوید[۱۱]: بنگر چگونه دو غیبت برای صاحب الامر همان‌گونه که در روایات وارد شده بود، روی داد. اما غیبت صغرای او آن بود که طی آن نمایندگان آن حضرت وجود داشتند و دروازه‏های ورود به خدمت آن حضرت شناخته شده بود و شیعیانی که به امامت یازدهمین امام حضرت حسن بن علی (ع) معتقد بودند، درباره آن اختلافی نداشتند.

ابن صباغ[۱۲] - که مالکی‌مذهب است - گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‌‏تر است. اولی که کوتاه‌‏تر است از هنگام تولدش تا پایان دوره نمایندگی بین آن حضرت و پیروانش بود. و اما دومی که طولانی‌‏تر می‌‏باشد، آن غیبتی است که بعد از اولی آغاز شده و در پایان آن با شمشیر قیام خواهد کرد. خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۱۳] در این زمینه گفته‏‌های دیگری نیز ایراد شده است که نقل آنها به درازا می‏‌کشد»[۱۴].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله حکیم؛
آیت‌الله سید منذر حکیم، در مقاله «غیبت حضرت مهدی» در این‌باره گفته است: «شرایط سیاسی بسیار سخت دوران امام دهم و امام یازدهم(ع)، غیبت حضرت مهدی (ع) را امری واجب ساخته بود. بنابراین، اصل غیبت امام عصر(ع)، سرنوشت حتمی حضرت بود. از سوی دیگر، غیبت ناگهانی حضرت مهدی (ع) پس از دو قرن و نیم حضور مستمر امامان(ع) در میان مردم، امامت و ارکان مردمی آن را با آسیبی جدی روبه رو می‌ساخت، زیرا مردم به ارتباط نزدیک با پیشوای خود خو کرده بودند.غیبت مطلق و ناگهانی امام عصر(ع) حتی می‌توانست اسلام را به خطر افکند و مسلمانان را در پریشانی و پراکندگی فرو برد. این امر، علت منطقی دو مرحله‌ای شدن غیبت است؛ در غیبت نخست که هفتاد سال به درازا کشید، مردم با غیبت امام انس گرفتند و زندگی خود را با آن تطبیق دادند. در این مرحله، امام عصر(ع) به وسیله نایبان خاص خود با مردم ارتباط برقرار کرد. این نایبان ضمن پاسخ به مسائل و پرسش‌های مؤمنان، آنان را برای روی آوردن به فقهای جامع الشرایط تربیت کردند و زمینه‌های ورود به دوران غیبت کبرا را فراهم آوردند۔ بنابراین آنچه میان دو غیبت تفاوت ایجاد کرد، یکی طولانی بودن غیبت دوم است و دیگری، عدم تعيين نایبان خاص در دورانغیبت کبرا؛ پس غیبت با حضور غیر رسمی در اجتماع منافات ندارد. بر این اساس، عصر غیبت، دوران ناپیدا بودن نام نشان رسمی امام(ع) است، نه عدم حضور وی در میان مردم؛ به عبارت دیگر، این غیبت، غيبت عنوان است نهغیبت شخص.[۱۵]. غیبت صغرا از هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری شروع شد و در سال ۳۲۹ قمری پایان یافت.غیبت کبرا با وفات چهارمین سفیر خاص امام(ع) آغاز شد و اکنون نیز ادامه دارد. روایات نقل شده از پیامبر(ص) نشان می‌دهد، آن حضرت به اصل غیبت امام عصر(ع) توجه داشته است؛ در حالی که روایات جانشینان معصوم وی از دو نوع غیبت کوتاه و طولانی پرده برداشته، به علل گوناگون غیبت طولانی توجه کرده‌اند. [۱۶]حضرت مهدی (ع) در غیبت صغرا برای غیبت کبرا زمینه سازی کرد و با تذكرها و هشدارهای خویش در جهت تربیت شیعیان و آماده سازی آنان برای حل مشکلات خویش در دوران غیبت کبرا گام برداشت. بنابراین، اصل‌های مهم حفظ واپسین ذخيره خدا برای اصلاح جهانی و جدا نشدن مردم از معارف دینی و علمای الهی پایدار ماندند. امام عصر(ع) در دوران غیبت کبرا نیز زمینه‌های ورود به دوران ظهور قيام جهانی را فراهم می‌آورد»[۱۷].
۲. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:
غیبت صغری: غیبت صغری امام عصر(ع) در طول مدت هفتاد سال واقع شده است. در این مدت، گرچه امام از نظرها پنهان بود، لکن این غیبت و پنهانی عام و فراگیر نبود، زیرا کسانی بودند که به صورتی با امام در تماس بودند که به نایبان خاص امام مشهورند. مردم در کارهایشان به این نواب مراجعه می‌کردند و نامه‌ها و حوایج‌شان را به وسیله این افراد خاص به محضر حضرت می‌فرستادند و پاسخ را دریافت می‌داشتند و احیاناً بعضی‌ها با وساطت اینان به محضر امام شرفیاب می‌شدند. البته اگر ما غیبت امام را از ولادت او حساب کنیم که در سال ۲۵۵ ه.ق، بود تا ابتدای غیبت کبری (سال ۳۲۹) مدت غیبت صغری به ۷۴ سال می‌رسد[۱۸]، ولی اگر غیبت را از سال ۲۶۰، یعنی شهادت امام عسکری(ع) حساب کنیم، مدت غیبت صغری به مدت ۶۹ سال می‌رسد.
غیبت کبری: این غیبت از سال ۳۲۹ ه.ق، سال انقراض نیابت نواب خاص، شروع شد تا زمان ظهور آن حضرت ادامه دارد. این همان غیبتی است که آزمایش سخت بشری در آن نهفته است.
پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) در روایات متعدده به این دو غیبت خبر داده‌‌اند. امام صادق(ع) فرمود: قائم را دو غیبت خواهد بود: یکی طولانی و دیگری کوتاه، در غیبت اول شیعیان خاص جایش را می‌دانند، ولی در دومی جز خواص دوستان دینی او کسی از جایش اطلاع ندارد[۱۹]. امام صادق(ع) فرمود: حضرت صاحب الامر دو غیبت دارد: یکی از آنها به قدری طولانی می‌شود که گروهی می‌گویند مرده است و گروهی می‌گویند کشته شده است و گروهی می‌گویند رفته است. تنها عده معدودی باقی می‌مانند که به وجود آن جناب عقیده دارند و ایمانشان ثابت و استوار است. در آن زمان کسی از جایگاه او اطلاع ندارد، مگر خدمتکار مخصوصش[۲۰]. روایات در این زمینه بسیار است که نیاز به نقل آنها نیست[۲۱]. بنابراین، در روایات اهل بیت(ع) به هر دو غیبت تصریح شده است»[۲۲].
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«در مورد غیبت امام زمان (ع) در روایات پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) سخنان فراوانی آمده است چنان‌که فرموده‌اند که ناگزیر برای حضرت غیبتی است بس طولانی که بسیاری از مردم در وجود آن حضرت تردید می‌کنند.

همچنین در روایات به نحوه غیبت نیز اشاره شده است.

چنان‌که از روایات برمی‌آید و عملاً واقع شده و دوست و دشمن به آن آگاهی دارند، برای آن حضرت دو غیبت است، غیبت صغری و غیبت کبری.

  1. غیبت صغری: غیبت صغرای امام عصر (ع) در طول مدت هفتاد سال واقع شده است. در این مدت، گرچه امام از نظرها پنهان بود، لکن این غیبت پنهانی، عام و فراگیر نبود، زیرا کسانی بودند که به صورتی با امام در تماس بودند که به نایبان خاصّ امام مشهورند... . مردم در کارهایشان به این نوّاب مراجعه می‌کردند، و نامه‌ها و حوایج‌شان را به وسیله این افراد خاصّ به محضر حضرت می‌فرستادند و پاسخ را دریافت می‌داشتند و احیاناً بعضی‌ها با واسطه اینان به محضر امام شرفیاب می‌شدند.
  2. غیبت کبری: این غیبت از سال ۳۲۹ ه.ق، سال پایان نیابت نوّاب خاص شروع شد و تا زمان ظهور آن حضرت ادامه دارد. این همان غیبتی است که آزمایش سخت بشری در آن نهفته است[۲۳].

پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) در روایات متعددی به این دو غیبت خبر داده‌اند. امام صادق (ع) فرمود: قائم را دو غیبت خواهد بود: یکی طولانی و دیگری کوتاه، در غیبت اوّل شیعیان خاص جایش را می‌دانند، ولی در دومی جز خواصّ دوستان دینی او کسی از مکانش اطّلاع ندارد[۲۴].

با این توضیح نتیجه گرفته می‌شود غیبت صغری یا کوتاه، مقدّمه‌ای بوده برای غیبت کبری و به‌طور خلاصه فرق این دو غیبت عبارتند از:

  1. غیبت صغری محدود و کوتاه بود در حالی که غیبت کبری نامحدود و طولانی است.
  2. در غیبت صغری اشخاصی به عنوان نایب خاص، معرفی و آنها واسطه بین مردم و امام به حساب می‌آمدند، در حالی که در غیبت کبری نوّاب عام با ملاک‌های مشخّص وجود دارند و امکان تماس با آن حضرت کمتر و محدودتر از غیبت صغری است»[۲۵].
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«همزمان با مطرح شدن اصل غیبت برای حضرت مهدی (ع) از طرف معصومین (ع) در روایاتی غیبت حضرت مهدی (ع) به دو بخش کوتاه و دراز تقسیم می‌شود[۲۶]. که هر یک دارای ویژگی‌های خاصی است.

این مطلب با تعبیرهای متفاوتی در سخنان معصومین (ع) به چشم می‌خورد: زراره می‌گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می‌فرمود: إِنَّ لِلْقَائِمِ غَیْبَتَیْنِ یَرْجِعُ فِی إِحْدَاهُمَا وَ الْأُخْرَی لَا یُدْرَی أَیْنَ هُوَ یَشْهَدُ الْمَوَاسِمَ یَرَی النَّاسَ وَ لَا یَرَوْنَهُ[۲۷]؛ همانا برای قائم دو غیبت است که در یکی از آنها به خانواده‌اش برمی‌گردد و در دیگری دانسته نیست کجا است. هر سال در مناسک حج حاضر می‌شود؛ مردم را می‌بیند؛ در حالی که مردم او را نمی‌بینند.

امام صادق (ع) در روایتی به کوتاه و بلند بودن دو غیبت امام اشاره کرده است: لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ اِحْداهُما قَصِیرَةٌ وَالاُخْری طَوِیلَةٌ؛ الغَیْبَةُ الاُولَی لا یَعْلَمُ بِمَکانِهِ فِیها اِلاَّ خاصةُ شِیعَتِهِ وَالاُخْرَی لا یَعْلَمُ بِمَکانِهِ فِیها اِلاَّ خاصةُ مَوالیهِ[۲۸]؛ برای قائم، دو غیبت است: یکی از آنها کوتاه‌مدت و دیگری درازمدت. در غیبت نخست، جز شیعیان مخصوص، از جایگاه او کسی خبر ندارد و در دیگری جز خدمتکار ویژه آن حضرت، کسی از مکانش، آگاه نیست.

لازم به یادآوری است آن حضرت در دوران پدر بزرگوار خویش نیز نوعی پنهان‌زیستی داشته است و به گونه‌ای نبوده که همگان بتوانند آن حضرت را ملاقات کنند. همین باعث شده است برخی آغاز غیبت آن حضرت را از هنگام ولادت بدانند[۲۹]»[۳۰].

{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ | تصویر = 151864.jpg | پاسخ‌دهنده = عباس رحیمی | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در این‌باره گفته است:

«حضرت مهدی (ع) به دو گونه از دیده‌ها پنهان شده که به غیبت صغری و غیبت کبری مشهور است. آن حضرت پس از تولد، از انظار پنهان شد و تنها بعضی یاران خاص آن حضرت از مکان‌ زندگی او خبر داشتند در زمان غیبت صغری، افرادی به عنوان نائب و وکیل، واسطه بین او و مردم بودند و مردم از طریق آنان، به حضرت مهدی (ع) دسترسی داشتند. این مدت، ۶۹ سال طول کشید و آن را غیبت صغری می‌نامند. پس از فوت آخرین نائب آن حضرت، علی بن محمد سمری، [[غیبت کبری] آغاز گردید که هنوز ادامه دارد و تا ظهور آن حضرت نیز ادامه خواهد داشت و مدت آن را جز خدا کسی نمی‌داند. امیدواریم آن حضرت به زودی ظهور کند»[۳۱]. }}

۶. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛
حجت الاسلام والمسلمین بهروز محمدی منفرد در کتاب «مهدویت» (ج۱۰ «چلچراغ حکمت»؛ برگرفته از آثار شهید مطهری) در این‌باره گفته‌ است:

«غایب شدن امام مهدی(ع) از نظرها به دو مرحله تقسیم می‌شود: مرحله کوتاه مدت (غیبت صغرا) و مرحلۀ دراز مدت (غیبت کبرا).

غیبت صغرا نزدیک به هفتاد سال به طول انجامید بعضی غیبت را از هنگام ولادت می‌دانند؛ چرا که در آن دوران هم امام مهدی(ع) حضور آنچنانی نداشت. در این دوران امام مهدی(ع) به واسطۀ نایبان خاص خود، یعنی عثمان بن سعید، محمد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح نوبختی، و علی بن محمد سمری با شیعیان ارتباط داشته و به مسائل و مشکلات شیعیان رسیدگی می‌کرد و بدین‌سان شیعیان آمادگی ورود به عصر غیبت کبرا را یافتند.

پس از مرحلۀ غیبت صغرا، از سال ۳۲۹ غیبت کبرای حضرت آغاز گردید. که ارتباط امام با مردم در همین حد نیز قطع شد و مردم مواظف بودند، در امور خود به نایبان عام آن حضرت (فقیهان جامع شرایط) رجوع کنند. این مقطع زمانی، میدان بزرگ‌ترین آزمایش‌های انسان‌ها و غربال مؤمنان بوده و مردم نیز در این دروان افزون بر تکالیف شرعی، تکالیفی دارند که مهم‌ترین آنها انتظار فرج است[۳۲]. آن‌گاه که مشیت الهی با ظهور حضرت مهدی(ع) تحقق گیرد، امام از پس پردۀ غیبت به در خواهد آمد»[۳۳].
۷. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در این‌باره گفته است:

«در روایات ما به طور مکرر از دو غیبت امام مهدی (ع) سخن به میان آمده و از سال‌ها پیش از تولد آن حضرت، بر این موضوع تصریح شده است که ایشان دو غیبت خواهد داشت که هر یک با دیگری متفاوت است. در اینجا به چند روایت که در این زمینه وارد شده است اشاره می‌کنیم:

۸. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

«رخداد‌ها و پدیده‌های اجتماعی، نیازمند مقدمه و آماده‌سازی است و باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که قابل تحمل و پذیرش عموم مردم شود. پدیده غیبت نیز در همین راستا قابل بررسی است. شیعیانی که در دوران گذشته هرگاه می‌خواستند امام خود را ملاقات کنند، محضر او شرفیاب شده و از وجودش بهره می‌بردند، اینک امام و مقتدای خود را در پس پرده غیبت می‌بینند. این حادثه، بدون زمینه‌سازی، مشکل و غیره منتظره بود؛ از این رو امامان قبلی آرام آرام، شیعیان را با این پدیده آشنا کردند.

  1. اثبات وجود حضرت "با توجه به ولادت مخفیانه ایشان".
  2. آماده شدن مردم برای ورود به غیبت کبرا.
  3. تمرین برای رجوع کامل به نایبان و علما.
۹. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«غیبت امام مهدی(ع) امری لازم و ضروری بود؛ ولی از آنجا که همه اقدام‌های پیشوایان ما، در راستای تقویت پایه‌های ایمان مردم بود و بیم آن بود که غیبت آخرین حجّت الهی، آسیب‌های جدّی به دیانت مسلمین وارد آورد، دوران غیبت با برنامه‌ریزی دقیق، آغاز شده و ادامه پیدا یافت.

  1. زمینه‌سازی برای غیبت: یکی از اقداماتی که به آمادگی شیعیان برای دوره غیبت، بسیار کمک کرد، این بود که سال‌ها پیش از ولادت امام دوازدهم(ع) سخن از غیبت آن بزرگوار و ضرورت آن، در گفتار پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) مطرح شد. این اقدام سبب آشنایی شیعیان با پدیده غیبت و لزوم آن و نیز چگونگی حوادث و فتنه‌های غیبت شد، تا به سبب غیبت امام (ع) به انحراف نگرایند. اقدام دیگر که برای زمینه‌سازی غیبت مفید بود، شیوۀ ارتباط امام هادی و امام عسکری(ع) با شیعیان بود که در قالبی جدید و شکل محدودتری انجام گرفت. آن دو امام بزرگوار در آستانه غیبت، به پیروان مکتب اهل بیت(ع) آموختند که در بسیاری از نیازهای مادی و معنوی، مجبور به شرفیابی به محضر امام حاضر و ظاهر نیستند؛ بلکه می‌توانند با مراجعه به وکلای امامان(ع) به وظایف خود عمل کنند. این در زمانی بود که "نهاد وکالت" به وسیله امامان تأسیس شده و در میان شیعیان، شناخته شده بود و شیعیان به این سازمان اعتماد کافی داشتند. اقدام سوّم، دو مرحله‌ای شدن غیبت بود. در مرحله نخست گرچه امام مهدی(ع) غایب بود، رابطه امام و امت به کلّی قطع نشد؛ بلکه شیعیان به وسیلۀ "نایبان خاص" با امام خود ارتباط داشتند. این دوره، آمادگی بیشتری برای غیبت کلّی و نهایی امام، ایجاد می‌کرد؛ زیرا شیعیان دانستند که در غیبت کبرا نیز سرگشته و حیران نخواهند بود؛ بلکه عالمان دین و فقیهان امت، به عنوان نایبان عامّ حضرت در میان آنها و پاسخ‌گوی نیازهای آنها خواهند بود.
  2. غیبت کوتاه مدت: با شهادت امام عسکری(ع) در سال ۲۶۰ ق، دوران امامت امام دوازدهم(ع) آغاز شد. از همین زمان، غیبت کوتاه مدّت آن گرامی که به "غیبت صغرا" معروف است، شروع شد و تا سال ۳۲۹ ق (نزدیک به هفتاد سال) ادامه یافت. مهم‌ترین ویژگی‌ دوره غیبت صغرا آن است که مردم از طریق نایبان خاصّ با امام مهدی(ع) در ارتباط بودند و به وسیله آنها پیام‌های آن حضرت را دریافت می‌کردند و پاسخ سؤالات خود را می‌گرفتند.[۴۲] گاهی نیز به واسطه نایبان امام، توفیق شرفیابی به حضور امام خویش را می‌یافتند. نایبان خاص امام زمان(ع) که همگی از علما و بزرگان شیعه و برگزیدگان آن حضرت بودند، چهار تن هستند که به ترتیب دوره نیابت خود، عبارتند از:
    1. عثمان بن سعید عمری؛ وی از آغاز غیبت امام، عهده‌دار نیابت آن حضرت شد و در سال ۲۶۷ ق درگذشت. او وکیل امام هادی و امام عسکری(ع) نیز بوده است.
    2. محمد بن عثمان عمری؛ او فرزند نایب اوّل است که پس از درگذشت پدر به مقام نیابت رسید و در سال ۳۰۵ ق وفات کرد.
    3. حسین بن روح نوبختی؛ او پس از ۲۱ سال نیابت، در سال ۳۲۶ ق بدرورد حیات گفت.
    4. علی بن محمد سمری؛ وی در سال ۳۲۹ ق از دنیا رفت و با مرگ او دوران غیبت صغرا پایان گرفت. نایبان خاص همگی توسط امام عکسری(ع) و امام مهدی(ع) انتخاب گردیده، به مردم معرفی می‌شدند. شیخ طوسی در کتاب الغیبه خود روایت کرده است که روزی چهل نفر از شیعیان همراه عثمان بن سعید (نایب اول) به حضور امام عسکری(ع) رسیدند. امام(ع)، فرزند خود را به آنها نشان داد و فرمود: "پس از من، این فرزند امام شماست. از او اطاعت کنید... بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید، تا عمر او به کمال برسد. پس در غیبت او آنچه عثمان بن سعید می‌گوید، بپذیرید و از او فرمان برید که او جانشین امام شماست و کارها به دست اوست.[۴۳] در روایتی دیگر امام عسکری(ع) به نیابت محمد بن عثمان (نایب دوم) از امام مهدی(ع) نیز تصریح فرموده است.[۴۴] این‌ها مربوط به دوران غیبت امام مهدی(ع) بود و در طول غیبت صغرا نیز هر یک از نایبان، پیش از مرگ خود، نائب بعدی را که از سوی امام مهدی(ع) انتخاب شده بود، به مردم معرفی می‌کردند. این مردان بزرگ به سبب برخورداری از صفات و ویژگی‌هایی، برای نیابت خاص ولی عصر(ع) شایستگی یافتند. امانتداری، پاکدامنی، عدالت در گفتار، رازداری و پنهان کاری و پوشاندنِ اسرار اهل بیت در شرایط ویژه غیبت از خصوصیات مهم آنها بود. ایشان مورد اعتماد و اطمینان امام و پرورش یافتگان مکتب خاندان پاک پیامبر بودند. در کنار همه این صفات زیبا، آنان از توان مدیریت و رهبری شیعیان برخوردار بودند و با فهم و آگاهی کامل و درک حسّاسیت زمان و بهره‌گیری از امکانات موجود، جامعه شیعه را در صراط مستقیم الهی هدایت کردند و آنان را از گذرگاه غیبت صغرا به سلامت عبور دادند. مطالعه دقیق دروه غیبت صغرا و نقش مهم نوّاب اربعه در ایجاد ارتباط بین امت و امام به خوبی اهمیت این دوره از حیات امام عصر(ع) را نشان می‌دهد. وجود این ارتباط‌هاو نیز راه یافتن برخی از شیعیان به محضر امام خویش در طول دوران غیبت صغرا تأثیر فراوانی در اثبات ولادت امام دوازدهم و آخرین حجّت پروردگار داشت. این دستاورد مهم، درست در زمانی بود که دشمنان می‌کوشیدند تا شیعیان را در برابر تولّد فرزندی برای امام عسکری(ع) دچار شک و تردید کنند.
  3. غیبت بلند مدّت: در آخرین روزهای عمر نایب چهارم امام مهدی(ع) در نامه‌ای خطاب به او چنین نگاشت: "بسم الله الرحمن الرحیم. ای علی بن محمد سمری! خداوند در مصیبت وفات تو، به برادران دینی‌ات، پاداش بزرگ و کرامت فرماید؛ چرا که تو تا شش روز دیگر به سرای باقی خواهی رفت. به کارهایت رسیدگی کن و درباره جانشین پس از خود به کسی وصیت مکن؛ زیرا دوره غیبت کامل و طولانی فرا رسیده است. از این پس ظهوری برای من نخواهد بود، مگر پس از فرمان الهی و آن پس از گذشت مدتی دراز خواهد بود که دل‌ها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ظلم و ستم پر شود...".[۴۵] بنابراین با وفات آخرین نایب خاص امام دوازدهم در سال ۳۲۹ ق دوره غیبت طولانی که به "غیبت کبرا" معروف است، آغاز شد. این دوران، همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست خداوند، ابرهای غیبت، کنار رود و جهان از پرتو مستقیم خورشید فروزان ولایت، بهره مند شود.
  1. مفهوم غیبت چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از غیبت صغری و غیبت کبری چیست؟ و از کجا آغاز شدند؟ (پرسش)
  3. فرق غیبت صغری و کبری چیست؟ (پرسش)
  4. غیبت شأنیه امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  5. وقایعی که در دوران غیبت امام مهدی رخ می‌دهند چیستند؟ (پرسش)
  6. آیا چنین غیبتی پیش از امام مهدی وجود داشته است؟ (پرسش)
  7. ظهور صغرا و ظهور کبرای امام مهدی چگونه است و چه چیزی پیش‏ درآمد ظهور کبرا شمرده می‌‏شود؟ (پرسش)
  8. مراد از غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  9. امام مهدی چند غیبت داشته‌‏اند؟ (پرسش)
  10. نظرهای متفاوت درباره چگونگی غیبت امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
  11. آیا امام مهدی در دوران غیبت فقط به عبادت شخصی مشغولند؟ (پرسش)
  12. از آن‏جایی که کلام معصوم بدون حکمت نیست بگویید مقصود از تشبیه امام مهدی در دوران غیبت به خورشید پشت ابر به چه معناست؟ (پرسش)
  13. چرا خلیفه عباسی تصمیم گرفته بود تا امام مهدی را بعد از تولد بکشد؟ (پرسش)
  14. چه ضرورتی دارد که امام مهدی سال‌‏ها پیش از ظهور و قیامش خلق شود؟ چرا امام مهدی در گذشته دور برای آینده‏‌ای دورتر به دنیا آمده است؟ (پرسش)
  15. آیا امام مهدی در غیبت کبری اصحاب و یارانی خواهد داشت؟ (پرسش)
  16. به چه دلیل می‌‏توان گفت آن امام که زمین به خاطر او باقی است همان امام مهدی و فرزند امام حسن عسکری است؟ (پرسش)
  17. به چه دلیل می‌‏توان گفت آن امام که زمین به خاطر او باقی است همان امام مهدی و فرزند امام حسن عسکری است؟ (پرسش)
  18. چه می‏‌شد اگر امام مهدی غایب نبودند؟ و چرا خداوند که قدرت مطلق دارد ایشان را از هر خطری حفظ نمی‏‌کند تا زمینه حضور امام فراهم شود؟ (پرسش)
  19. چرا خداوند اجرای عدالت موعود در زمان امام مهدی را بر عهده پیامبران یا امامان قبلی نگذاشت؟ (پرسش)
  20. چرا امام مهدی زنده ماند و خداوند ایشان را از دست دشمنان حفظ کرد؟ (پرسش)
  21. غربت امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  22. غیبت امام مهدی تا چه زمانی طول خواهد کشید؟ (پرسش)
  23. آیا این سخن صحیح است امام مهدی غایب نیست در اصل ما غایب هستیم و امام مهدی منتظر واقعی است و منتظر آمدن ماست؟ (پرسش)
  24. برخی از مورخان غیبت صغرا و کبرا نواب اربعه و داستان جعفر کذاب را دیدگاه متکلمین شیعه و شاگردانشان می‏‌دانند؟ (پرسش)
  25. محل غیبت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)
  26. اگر خداوند امام مهدی را حفظ می‌کند چه نیازی به دعای ما برای سلامتی آن حضرت هست؟ (پرسش)
  27. شرط عالم‌گیر شدن ظلم و فساد به عنوان نشانه‌ای برای ظهور امام مهدی با وظیفه امر به معروف و نهی از منکر چگونه سازگار است؟ (پرسش)
  28. آیا مسئله غیبت امام مهدی و دو مرحله‏‌ای بودن آن توسط امامان قبلی مطرح شده است؟ (پرسش)
  29. غیبت امام مهدی از چه زمانی آغاز شده؟ (پرسش)
  30. آیا امام مهدی در کودکی هم غایب می‏‌شد؟ (پرسش)
  31. امام مهدی چه تدابیری برای اختفای خود از دشمنان داشته است؟ (پرسش)
  32. استخاره امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  33. فتن چیست؟ (پرسش)
  34. ملاحم چیست؟ (پرسش)
  35. چرا امام مهدی دارای دو غیبت هستند اگر از اول یک غیبت بود چه می‌‏شد؟ (پرسش)
  36. آیا ماجرای غیبت از جانب پیامبر و امامان معصوم پیش‏‌بینی شده بود؟ (پرسش)
  37. چرا امام مهدی دارای دو غیبت هستند اگر از اول یک غیبت بود چه می‌‏شد؟ (پرسش)
  38. آیا اهل سنت به غیبت امام مهدی معتقد هستند؟ (پرسش)
  39. آیا مسأله‏ غیبت مختص به امام مهدی است؟ انبیاء و پیشوایان قبل از او نیز چنین سرنوشتی نداشته‏‌اند؟ (پرسش)
  40. چگونه خداوند به غیبت امام مهدی راضی است در حالی که مردم در حیرت هستند؟ (پرسش)
  41. چگونه امام غائب می‌‏تواند حجت خدا بر مردم باشد؛ در حالی که آنها برای بیان مشکلات به او دسترسی ندارند؟ فایده وجود چنین امامی چیست؟ (پرسش)
  42. با توجه به اینکه شیعه و سنی معتقدند که وجود یک پیشوای عادل برای سرپرستی جامعه لازم است در حال حاضر آن پیشوا کیست؟ آیا امام غایب است؟ (پرسش)
  43. در زمان غیبت امام معصوم خلق خدا چگونه از احکام الهی آگاه می‏‌شوند؟ (پرسش)
  44. امام مهدی در عصر غیبت چه می‌‏کنند؟ (پرسش)
  45. آیا حجت خدا همیشه در روی زمین وجود داشته است یا خیر؟ (پرسش)
  46. امام مهدی در چند سالگی وارد غیبت صغرا و غیبت کبرا شدند؟ (پرسش)
  47. منظور از غیبت شخص و غیبت شخصیت چیست؟ (پرسش)
  48. برای ورود آرام شیعه به دوران غیبت، چه اقدام‌هایی از طرف اهل بیت صورت گرفت؟ (پرسش)
  49. پیشینه غیبت رهبران الهی چیست؟ (پرسش)
  50. آیا غیبت مخصوص امام مهدی است یا در ادوار گذشته نیز رخ داده است؟ (پرسش)
  51. آخرین دیدار عمومی امام مهدی با مردم در چه ماهی بوده است؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. الاشاعة لا شراط الساعه، ۹۲.
  2. غیبت نعمانی، ۱۷۰.
  3. غیبت نعمانی، ۱۷۱.
  4. همان کتاب، ۱۷۲- ۱۷۳.
  5. ص ۴۱۶.
  6. غیبت نعمانی، ۱۷۳. این‌گونه کلمات نه بدان معنی است که مکان زندگی حضرت در بیابان‌‏ها و دره‌‏ها است بلکه کنایه از انکار مردم نسبت به وجود حضرت است که چون دوران غیبت طولانی می‏‌شود مردم به شک و تردید افتاده و می‌‏گویند: پس او کجا است؟! در کدام کوه و دشت به سر می‌‏برد و در حرکت است؟
  7. غیبت نعمانی، ۱۷۳.
  8. غیبت شیخ، ۹۰.
  9. غیبت نعمانی، ۱۷۳- ۱۷۴.
  10. ارشاد مفید، ۳۲۶.
  11. اعلام الوری، ۴۱۶.
  12. فصول المهمه، ۳۰۹.
  13. و هرآینه در کتاب زبور بعد از ذکر - تورات - نوشته‏‌ایم که زمین را بندگان صالح و شایسته‌ام به ارث خواهند برد (انبیا/ ۱۰۵).
  14. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۱۶-۱۹.
  15. همان، ص ۳۱-۴۳
  16. ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشراعي في مخ الأثر في الأمام الثاني عشر (ع)، فصل دوم، باب های ۲۶، ۲۹، ۳۲ ، ۳۳ ۳۸ و ۴۷؛ فصل نهم، باب او فصل دهم، باب ۵
  17. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۶۱ - ۱۶۲.
  18. سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه از ولادت آن حضرت حساب کرده و مدت غیبت صغری را ۷۴ سال دانسته است.
  19. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵.
  20. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳.
  21. ر.ک: غیبت نعمانی و منتخب الاثر، باب ۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، باب ۲۳.
  22. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص۸۷ -۸۸.
  23. ر.ک: محمد رضا حکیمى، خورشید مغرب،(دفتر نشر فرهنگ اسلامى)، ص ۴۲ و ۴۳.
  24. علامه مجلسى قدّس سرّه، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵.
  25. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۸۳، ۱۸۴.
  26. اگرچه امروزه از این دو غیبت با نام‌های" غیبت صغرا" و" غیبت کبرا" یاد می‌شود، اما در بیان اندیشوران شیعه از آن با عنوان‌هایی چون" غیبت قصری" و" غیبت طولی" و مانند آن نیز یاد شده است. ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۳۹.
  27. نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵، ح ۱۵.
  28. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۴۰.
  29. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.
  30. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۲.
  31. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۱۹.
  32. یادداشت‌های ج۹، ص۳۹۵.
  33. چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۳، ۳۴.
  34. محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی)، کتاب الغیبه، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، بی تا، ص ۲۶۱.
  35. فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البیت (ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه.ق، ج ۲، ص ۲۵۹.
  36. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، صص ۱۷۱ و ۱۷۲.
  37. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص۱۷۳.
  38. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص ۱۷۴.
  39. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۱-۱۳.
  40. حضرت مهدی(ع) فرمود: " أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏‏ ‏"؛ اما در حوادثی که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.
  41. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  42. متن نامه‌ها –که به توقیعات مشهور است- در کتاب‌های علمای شیعه موجود است؛ از جمله: بحار الانوار، ج ۵۳، باب ۳۱، ص ۱۵۰ – ۱۹۷.
  43. غیبت طوسی، ح ۳۱۹، ص ۳۵۷.
  44. غیبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۱۷، ص ۳۵۵.
  45. یبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۶۵، ص ۳۹۵.
  46. " وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۳، ص۲۳۶.
  47. احتجاج، ج ۱، ح ۱۱، ص ۱۵.
  48. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۰۱ - ۱۰۵.