غیبت (گناه کبیره): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۱: خط ۲۱:
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1100808.jpg|22px]] [[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|'''سیره اجتماعی پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۶

غیبت: یکی از صفات زشت و گناهان بزرگ است، یعنی پشت سر دیگری چیزی گفتن که راضی نیست و مایه بی‌آبرویی او می‌شود. قرآن کریم از غیبت و بدگویی پشت سر دیگران نهی کرده است: ...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ[۱].[۲]

مقدمه

غیبت به‌معنای عیب کسی را پشت او گفتن و بدگویی در غیاب کسی است. یاد کردن بدی‌های کسی در غیاب او، به‌شرط آن‌که شخص دارای آن بدی‌ها باشد، یکی از رذایل اخلاقی است که در فرهنگ دینی آسیب‌زننده به افراد و جوامع معرفی شده است. در تعریف غیبت، گرچه لغویون و فقها و علمای اخلاق تفسیرهای مختلفی ارائه کرده‌اند، اما نقطه عطف همه تعاریف در حدیثی از پیامبر اسلام یاد شده است: "(غیبت یعنی) برادرت را یاد کنی به آنچه دوست ندارد." امام علی (ع) نیز در تعریف غیبت می‎فرماید: "غیبت یعنی یاد کردن کسی به بدی در غیاب او و آن، جهد فرد عاجز و ناتوان است"[۳]. یادکرد انسان‌ها از یکدیگر به روش‌های گوناگون شکل می‌گیرد: نخست، یادکرد از افراد با ذکر کمالات و کارهای مثبت؛ دوم، یاد کردن از اوصاف و کارهای عادی و روزمره؛ سوم، یادکرد عیوب و ضعف‌ها و کارهای زشتی که بر دیگران پوشیده است. گونه سوم در دایره معانی غیبت قرار می‌گیرد. دو گونه اول در صورتی غیبت است که فرد به ذکر آن رضایت نداشته باشد. رذیلت غیبت فقط شامل زبان نمی‌شود، بلکه گاه انسان‌ها را رفتار و کردارشان عیب و نقص کسی را آشکار می‌کنند. در این صورت نیز، شخص مرتکب این گناه کبیره شده است.

در حدیث نبوی غیبت چنین تعریف شده است: غیبت آن است که برادر خود را به چیزی که دوست ندارد یاد کنی: «الْغِيبَةُ ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا يَكْرَهُ»[۴].[۵]

قرآن کریم در سوره حجرات همه مؤمنان را برادر می‌خواند و شش رذیلت اخلاقی را که باعث از بین رفتن این برادری می‌شود یاد می‌کند: مسخره کردن، عیب‌جویی، لقب بد دادن به یکدیگر، سوءظن، تجسس یا فضولی، غیبت. میان این رذایل رابطه‌هایی وجود داردو هر یک از آن‌ها می‌تواند باعث ایجاد رذیلت‌های دیگر شود، تعبیر قرآن درباره شخص غیبت‌کننده، انذاری مهم است. خداوند سبحان می‌فرماید: بعضی از شما غیبت بعضی نکند؛ آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ از آن کراهت دارید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ[۶]

رذیلت غیبت گاه دامن‌گیر اقشار مذهبی نیز می‌شود. امام (ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: شایسته است آنان که مرتکب گناه نشده‌اند و از معصیت در امان مانده‌اند، به گناه‌کاران و عاصیان رحمت آورند و همواره به درگاه خداوندی سپاس‌گزارند تا سپاس خداوندی آنان را از عیب‌جویی گناه‌کاران بازدارد. پس چگونه است حال غیبت‌کننده‌ای که زبان به غیبت برادر خود می‌گشاید و او را به سبب گرفتار شدنش در چنگ گناه سرزنش می‌کند. آیا به یاد ندارد که خداوند گناهان او را مستور داشته، آن هم گناهانی که از گناهان کسی که زبان به غیبتش گشاده، بسی بزرگ‌تر بوده است و چگونه او را به گناهی نکوهش می‌کند که خود نیز همانند آن را مرتکب می‌شود و اگر آن گناه را عیناً مرتکب نشده، خداوند را در مواردی که از آن گناه عظیم‌تر بوده، نافرمانی کرده است. به خدا سوگند، اگر گناه بزرگی مرتکب نشده، ولی نافرمانی کوچکی از او سر زده است. جرأت او در عیب‌جویی و غیبت مردمان گناهی بزرگ‌تر است. ای بنده خدا، به عیب‌جویی گناه‌کار متشاب، شاید خداوند او را آمرزیده باشد و از خردک گناهی هم که کرده‌ای، ایمن منشین، بسا که تو را بدان عذاب کنند. هر کس از شما که به عیب دیگری آگاه است، باید از عیب‌جویی بازایستد، زیرا می‌داند که خود را نیز چنان عیبی هست. باید به‌سبب عیبی که دیگران بدان مبتلا هستند و او از آن در امان مانده است، خدا را شکر گوید و این شکرگزاری او را از نکوهش دیگران به خود مشغول دارد[۷]

عجز و حقارت یکی از ریشه‌های غیبت‌کردن به‌شمار می‌رود که در نهج البلاغه به آن اشاره شده است. علی (ع) می‌فرماید: غیبت کردن، تنها سلاح ناتوان است[۸]. نیز در خطبه ۹۸ می‌فرماید که "بردگان در حضور ارباب فرمان می‌برند و در غیابش غیبت می‌کنند".

امام در فرازهایی، رذیلت غیبت را مورد نکوهش قرار داده است: غیبت کننده مذموم و مورد انتقاد و طعن است[۹]؛ شخص غیبت کننده از نظر پستی در جایگاه ابدی به خورش سگان جهنم تشبیه شده است[۱۰]؛ خودداری از غیبت بندگان، نشانه عقل و حکمت است[۱۱]؛ غیبت مایه درد و رنج عظیم در بین گناه‌کاران در عذاب اخروی است[۱۲]؛ غیبت کننده دشمن‌ترین آفریدگان در برابر خداوند است[۱۳]؛ غیبت، عادت افراد پست و لئیم است[۱۴]؛ شناساکننده دشمنی دشمنان آدمی[۱۵] و نشانه آشکار بی‌ایمانی[۱۶]؛ غیبت نیکان، نشانه پست‌ترین پستی است[۱۷]؛ برای غیبت کننده هیچ نشانه‌ای از جوان‌مردی و انسانیت متصور نیست[۱۸]

امام (ع) در فرازی از نهج البلاغه در توصیف علمای راستین صفاتی را بر می‌شمرد که به آن‌ها اشاره می‌شود: بدانید آن گروه از بندگان خدا که نگه‌دارندگان علم او هستند، آنچه را باید نگه دارند، نگه می‌دارند و چشمه‌های آن را جاری می‌سازند و به یاری، با هم هم می‌آمیزند و به محبت با یکدیگر دیدار می‌کنند و جام سرشار به یکدیگر می‌نوشانند و سیراب از هم جدا می‌شوند. تردید و بدگمانی در آن‌ها راه نیابد و غیبت را در میانشان راهی نیست[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. «...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۶۷.
  3. «الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ»؛ غررالحکم، ۱ / ۱۶۸
  4. نهج الفصاحه، ح۲۰۴۴.
  5. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 142.
  6. «ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲.
  7. «وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ، أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ، وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ. فَكَيْفَ بِالْعَائِبِ الَّذِي عَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ، أَ مَا ذَكَرَ مَوْضِعَ سَتْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِي عَابَهُ، بِهِ وَ كَيْفَ يَذُمُّهُ بِذَنْبٍ قَدْ رَكِبَ مِثْلَهُ، فَإِنْ لَمْ يَكُنْ رَكِبَ ذَلِكَ الذَّنْبَ بِعَيْنِهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ فِيمَا سِوَاهُ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ؛ وَ ايْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ [لَجُرْأَتُهُ] لَجَرَاءَتُهُ عَلَى عَيْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ. يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ، فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ، وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ، فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ. فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيْبَ غَيْرِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ، وَ لْيَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِيَ [غَيْرُهُ بِهِ] بِهِ غَيْرُهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰
  8. «الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۶۱
  9. غرر الحکم، ۱ / ۱۰۱
  10. «ألغَيبَةُ قُوتُ كِلابِ النّارِ»؛ غرر الحکم، ۱ / ۲۹۸
  11. «ألعاقل من صان لسانه عن الغيبة»؛ غرر الحکم، ۱ / ۹۰
  12. غرر الحکم، ۱ / ۳۸۱
  13. «أبغَضُ الخَلائِقِ إلَى اللّه ِ المُغتابُ»؛ غرر الحکم، ۱ / ۴۲۴
  14. غرر الحکم، ۴ / ۳۲۲
  15. غرر الحکم، ۵ / ۳۶۰
  16. غرر الحکم، ۶ / ۱۵
  17. «من أقبح اللّوم غيبة الأخيار»؛ غرر الحکم، ۲۱
  18. غرر الحکم، ۳۴۷
  19. «وَ اعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُسْتَحْفَظِينَ عِلْمَهُ، يَصُونُونَ مَصُونَهُ وَ يُفَجِّرُونَ عُيُونَهُ، يَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلَايَةِ وَ يَتَلَاقَوْنَ بِالْمَحَبَّةِ وَ يَتَسَاقَوْنَ بِكَأْسٍ رَوِيَّةٍ وَ يَصْدُرُونَ بِرِيَّةٍ، لَا تَشُوبُهُمُ الرِّيبَةُ وَ لَا تُسْرِعُ فِيهِمُ الْغِيبَةُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۵
  20. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 599-۶۰۰.