عباسیان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == {{پرسمان' به '{{پرسمان') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*دوران [[غیبت صغری]] که [[نواب خاص امام زمان]] {{ع}} در آن دوره، [[مسؤولیت]] [[نیابت]] را به عهده داشتند و نزدیک به هفتاد سال از [[تاریخ]] را به خود اختصاص دادند، مصادف و مقارن با [[خلافت]] شش تن از [[خلفای عباسی]] بوده است. [[هنر]] [[عباسیها]] آن بود که خودشان را جزء [[آل محمد]] به قلم آوردند تا جنبش و [[نهضت]] را به نفع خود [[اداره]] کنند. سرانجام [[بنی عباس]] به نام [[اهل بیت]] {{عم}} [[خلافت]] را، پس از سرنگونی [[بنی امیه]] به دست گرفتند، و در ابتدای کار، روزی چند به [[مردم]] و [[علویین]] روی خوش نشان دادند. حتّی به نام [[انتقام]] شهدای [[علویین]]، [[بنی امیه]] را [[قتل عام]] کردند و [[قبور]] [[خلفاء بنی امیه]] را شکافتند و هرچه یافتند، [[آتش]] زدند. اما دیری نگذشت که شیوه ظالمانه و خصمانه [[بنی امیه]] را پیش گرفتند و در [[بیدادگری]] و بیبندوباری، هیچگونه فروگذار نکردند و [[علویین]] را دستهدسته گردن زدند و یا زندهزنده [[دفن]] کردند. یکی از ویژگیهای [[خلفای عباسی]] که در همه آنها مشترک میباشد، مشغول بودن و پرداختن به [[لهو و لعب]]، [[خوشگذرانی]]، [[شراب خواری]]، شبنشینیها و عدم کوچکترین توجّه به [[شؤون]] [[زندگی]] [[مردم]] است. | *دوران [[غیبت صغری]] که [[نواب خاص امام زمان]] {{ع}} در آن دوره، [[مسؤولیت]] [[نیابت]] را به عهده داشتند و نزدیک به هفتاد سال از [[تاریخ]] را به خود اختصاص دادند، مصادف و مقارن با [[خلافت]] شش تن از [[خلفای عباسی]] بوده است. [[هنر]] [[عباسیها]] آن بود که خودشان را جزء [[آل محمد]] به قلم آوردند تا جنبش و [[نهضت]] را به نفع خود [[اداره]] کنند. سرانجام [[بنی عباس]] به نام [[اهل بیت]] {{عم}} [[خلافت]] را، پس از سرنگونی [[بنی امیه]] به دست گرفتند، و در ابتدای کار، روزی چند به [[مردم]] و [[علویین]] روی خوش نشان دادند. حتّی به نام [[انتقام]] شهدای [[علویین]]، [[بنی امیه]] را [[قتل عام]] کردند و [[قبور]] [[خلفاء بنی امیه]] را شکافتند و هرچه یافتند، [[آتش]] زدند. اما دیری نگذشت که شیوه ظالمانه و خصمانه [[بنی امیه]] را پیش گرفتند و در [[بیدادگری]] و بیبندوباری، هیچگونه فروگذار نکردند و [[علویین]] را دستهدسته گردن زدند و یا زندهزنده [[دفن]] کردند. یکی از ویژگیهای [[خلفای عباسی]] که در همه آنها مشترک میباشد، مشغول بودن و پرداختن به [[لهو و لعب]]، [[خوشگذرانی]]، [[شراب خواری]]، شبنشینیها و عدم کوچکترین توجّه به [[شؤون]] [[زندگی]] [[مردم]] است. | ||
*از دیگر ویژگی [[خلفای عباسی]]، [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]]، ایجاد نفرت نسبت به [[علویین]]، تبعید، زندانی کردن، کشتن و فشار بر آنان بود. در این [[فکر]] میان [[خلیفه]]، سران [[قوم]]، [[ارتش]] و [[وزراء]] فرقی نبود و همه، همعقیده بودند. این [[تفکر]] در سراسر [[تاریخ]] [[خلافت عبّاسی]] به چشم میخورد، لکن بر حسب [[اختلاف]] اشخاص و روحیهها در ادوار مختلف شدّت و ضعف پیدا میکرد. [[متوکل]] در [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]]، در میان [[خلفای عباسی]] نظیر نداشت. در سال ٢٣٦ هجری قمری امر کرد [[قبّه]] [[ضریح امام حسین]] {{ع}} را در [[کربلا]] و همچنین خانههای بسیاری که در اطرافش ساخته بودند، خراب و با [[زمین]] یکسان نمودند و [[دستور]] داد [[آب]] به [[حرم]] [[امام حسین]] {{ع}} بستند و [[زمین]] [[قبر مطهّر]] را شخم و زراعت کنند تا به کلّی اسم و رسم مزار فراموش شود<ref>مروج الذهب، ج ۴، ص ۵؛ شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص ۲۶.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۰۲.</ref>. | *از دیگر ویژگی [[خلفای عباسی]]، [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]]، ایجاد نفرت نسبت به [[علویین]]، تبعید، زندانی کردن، کشتن و فشار بر آنان بود. در این [[فکر]] میان [[خلیفه]]، سران [[قوم]]، [[ارتش]] و [[وزراء]] فرقی نبود و همه، همعقیده بودند. این [[تفکر]] در سراسر [[تاریخ]] [[خلافت عبّاسی]] به چشم میخورد، لکن بر حسب [[اختلاف]] اشخاص و روحیهها در ادوار مختلف شدّت و ضعف پیدا میکرد. [[متوکل]] در [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]]، در میان [[خلفای عباسی]] نظیر نداشت. در سال ٢٣٦ هجری قمری امر کرد [[قبّه]] [[ضریح امام حسین]] {{ع}} را در [[کربلا]] و همچنین خانههای بسیاری که در اطرافش ساخته بودند، خراب و با [[زمین]] یکسان نمودند و [[دستور]] داد [[آب]] به [[حرم]] [[امام حسین]] {{ع}} بستند و [[زمین]] [[قبر مطهّر]] را شخم و زراعت کنند تا به کلّی اسم و رسم مزار فراموش شود<ref>مروج الذهب، ج ۴، ص ۵؛ شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص ۲۶.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۰۲.</ref>. | ||
==عباسیان در فرهنگنامه آخرالزمان== | |||
نام شاخهای از [[بنیهاشم]] از نژاد [[عباس بن عبدالمطلب]] بن هاشم بن [[عبدمناف]]، عموی [[پیغمبر]]{{صل}} نمود. این نام بر [[خلفای عباسی]] که پس از [[بنیامیه]] [[خلافت]] یافتند اطلاق میشود. [[خلفای عباسی]] از سال ۱۳۲ تا ۶۵۶ هجری قمری [[خلافت]] داشتهاند. اول ایشان ابوالعباس [[عبدالله]] بن [[محمد بن علی]] بن [[عبدالله بن عباس]]، معروف به [[سفاح]]، و آخرین نفر آنان معروف به مستعصم بالله بود، عده این [[خلفاء]] ۳۷ تن و انقراض ایشان بر دست هلاکو نبیره چنگیز بوده است. محل [[خلافت]] آنان ابتدا [[انبار]] و بعد [[کوفه]] و سپس [[بغداد]] بود<ref>لغت نامه دهخدا: واژه آل عباس.</ref>. | |||
برای [[یاری]] بنیعباس گروهی با [[پرچمهای سیاه]] [[قیام]] میکنند و پس از آن گروهی دیگر با [[پرچمهای سیاه]] و کلاههای سیاه و پیراهنهای سفید [[قیام]] میکنند که پیشاپیش آنان مردی به نام [[شعیب بن صالح]] است که [[یاران]] [[سفیانی]] را تار و مار میکند و به [[بیت المقدس]] آمده و شرایط را برای [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} مهیا میکند... <ref>ملاحم: ص ۵۲.</ref>. | |||
جناب [[محمد بن حنفیه]]، [[فرزند]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[روایت]] میکند: بنیالعباس چنان به [[حکومت]] میرسند که [[مردم]] هیچ [[امید]] خیری نخواهند داشت، سپس احوال آنان آشفته خواهد شد. در این زمان اگر پناهگاهی جز سوراخ عقرب پیدا نکردید، بدان [[پناه]] برید، زیرا [[مردم]] به گرفتاری طولانی [[مبتلا]] خواهند شد و این ادامه خواهد داشت تا اینکه [[سلطنت]] آنان از بین برود و [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] نماید. | |||
چنان که از [[تاریخ]] نیز به دست میآید، بنیالعباس عرصه را بر [[شیعیان]] تنگ کردند به طوری که کسی جرئت نداشت [[شیعه]] بودن و [[علوی]] بودن خود را ابراز کند و جنایاتی را مرتکب شدند که [[تاریخ]] نظیر آن را کمتر دیده است [[شیعیان]] و [[سادات]] بنیفاطمه را به قدری [[آزار]] و اذیت مینمودند که مجبور بودند به کوهها و مناطق دوردست [[پناه]] ببرند و اغلب گمنام [[زندگی]] کنند. از این روست که در این [[حدیث]] [[ظلم]] بنیالعباس را از گزیدن عقربها بدتر توصیف میکنند. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: زمانی که پنجمین نفر از خاندانم از [[دنیا]] برود [[آشوب]] و [[هرج و مرج]] به پا شود تا زمانی که هفتمین نفر از اهل بیتم فوت نماید. سپس اوضاع همان طور باشد تا زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] نماید<ref>ملاحم: ص ۳۹.</ref>. | |||
در [[حدیثی]] [[نقل]] شده است که مردی از [[فرزندان]] هاشم به [[حکومت]] میرسد و [[بنیامیه]] را [[قتل عام]] میکند، و پس از او دوباره [[بنیامیه]] به [[قدرت]] رسیده و به [[خونخواهی]] کشتگان خود دو برابر از [[بنیهاشم]] را میکشند<ref>ملاحم: ص ۵۹.</ref>. (این [[حدیث]] شاید به [[سلطنت]] بنیالعباس اشاره دارد، زیرا هنگامی که به [[قدرت]] رسیدند [[بنیامیه]] را از دم تیغ گذرانیدند. در [[آخرالزمان]] [[سفیانی]] که فردی از [[بنیامیه]] است خواهد آمد و از [[بنیهاشم]] بسیار خواهد کشت)<ref>ر.ک: سفیانی.</ref>. | |||
[[موسی بن جعفر]] در ضمن [[حدیثی]] به [[علی]] بن حمزه فرمود: بنیالعباس از بین خواهند رفت و سپس به [[قدرت]] میرسند و آنان را [[سفیانی]] از بین خواهد برد<ref>یأتی: ص ۱۲۶.</ref>. | |||
در [[حدیثی]] در کتاب [[ملاحم]] آمده است: هنگامی که آسیای بنیالعباس بگردد (و حکومتشان رونق گیرد) و مردانی با [[پرچمهای سیاه]] مرکبهای خود را به درختان زیتون [[شام]] ببندند، و [[خداوند]] [[أصهب]] را با تمام خانوادهاش به دست بنیالعباس به [[قتل]] برساند، به طوری که [[بنیامیه]] همگی فرار کنند یا مخفی شوند، آنگاه [[سفیانی]] ([[قیام]] میکند و) سلسله بنیالعباس را از بین میبرد و فرزندی از [[فرزندان]] [[هند]] جگرخوار بر [[منبر]] [[دمشق]] مینشیند و بربرها به سوی پایتخت [[شام]] ([[دمشق]]) روان میشوند که این نشانه [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} است<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۱۴۹.</ref>. | |||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
* [[خلفای عباسی در دوران غیبت صغری چه اقدامهایی انجام دادند؟ (پرسش)]] | * [[خلفای عباسی در دوران غیبت صغری چه اقدامهایی انجام دادند؟ (پرسش)]] | ||
خط ۱۹: | خط ۳۲: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | * [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
* [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۵: | خط ۳۹: | ||
{{امام مهدی}} | {{امام مهدی}} | ||
[[رده:مدخل]] | |||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:عباسیان]] | [[رده:عباسیان]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] | [[رده:اتمام لینک داخلی]] |
نسخهٔ ۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۷
- این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- دوران غیبت صغری که نواب خاص امام زمان (ع) در آن دوره، مسؤولیت نیابت را به عهده داشتند و نزدیک به هفتاد سال از تاریخ را به خود اختصاص دادند، مصادف و مقارن با خلافت شش تن از خلفای عباسی بوده است. هنر عباسیها آن بود که خودشان را جزء آل محمد به قلم آوردند تا جنبش و نهضت را به نفع خود اداره کنند. سرانجام بنی عباس به نام اهل بیت (ع) خلافت را، پس از سرنگونی بنی امیه به دست گرفتند، و در ابتدای کار، روزی چند به مردم و علویین روی خوش نشان دادند. حتّی به نام انتقام شهدای علویین، بنی امیه را قتل عام کردند و قبور خلفاء بنی امیه را شکافتند و هرچه یافتند، آتش زدند. اما دیری نگذشت که شیوه ظالمانه و خصمانه بنی امیه را پیش گرفتند و در بیدادگری و بیبندوباری، هیچگونه فروگذار نکردند و علویین را دستهدسته گردن زدند و یا زندهزنده دفن کردند. یکی از ویژگیهای خلفای عباسی که در همه آنها مشترک میباشد، مشغول بودن و پرداختن به لهو و لعب، خوشگذرانی، شراب خواری، شبنشینیها و عدم کوچکترین توجّه به شؤون زندگی مردم است.
- از دیگر ویژگی خلفای عباسی، دشمنی با خاندان رسالت، ایجاد نفرت نسبت به علویین، تبعید، زندانی کردن، کشتن و فشار بر آنان بود. در این فکر میان خلیفه، سران قوم، ارتش و وزراء فرقی نبود و همه، همعقیده بودند. این تفکر در سراسر تاریخ خلافت عبّاسی به چشم میخورد، لکن بر حسب اختلاف اشخاص و روحیهها در ادوار مختلف شدّت و ضعف پیدا میکرد. متوکل در دشمنی با خاندان رسالت، در میان خلفای عباسی نظیر نداشت. در سال ٢٣٦ هجری قمری امر کرد قبّه ضریح امام حسین (ع) را در کربلا و همچنین خانههای بسیاری که در اطرافش ساخته بودند، خراب و با زمین یکسان نمودند و دستور داد آب به حرم امام حسین (ع) بستند و زمین قبر مطهّر را شخم و زراعت کنند تا به کلّی اسم و رسم مزار فراموش شود[۱][۲].
عباسیان در فرهنگنامه آخرالزمان
نام شاخهای از بنیهاشم از نژاد عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، عموی پیغمبر(ص) نمود. این نام بر خلفای عباسی که پس از بنیامیه خلافت یافتند اطلاق میشود. خلفای عباسی از سال ۱۳۲ تا ۶۵۶ هجری قمری خلافت داشتهاند. اول ایشان ابوالعباس عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، معروف به سفاح، و آخرین نفر آنان معروف به مستعصم بالله بود، عده این خلفاء ۳۷ تن و انقراض ایشان بر دست هلاکو نبیره چنگیز بوده است. محل خلافت آنان ابتدا انبار و بعد کوفه و سپس بغداد بود[۳]. برای یاری بنیعباس گروهی با پرچمهای سیاه قیام میکنند و پس از آن گروهی دیگر با پرچمهای سیاه و کلاههای سیاه و پیراهنهای سفید قیام میکنند که پیشاپیش آنان مردی به نام شعیب بن صالح است که یاران سفیانی را تار و مار میکند و به بیت المقدس آمده و شرایط را برای ظهور حضرت مهدی(ع) مهیا میکند... [۴].
جناب محمد بن حنفیه، فرزند امیرالمؤمنین(ع) روایت میکند: بنیالعباس چنان به حکومت میرسند که مردم هیچ امید خیری نخواهند داشت، سپس احوال آنان آشفته خواهد شد. در این زمان اگر پناهگاهی جز سوراخ عقرب پیدا نکردید، بدان پناه برید، زیرا مردم به گرفتاری طولانی مبتلا خواهند شد و این ادامه خواهد داشت تا اینکه سلطنت آنان از بین برود و مهدی(ع) قیام نماید. چنان که از تاریخ نیز به دست میآید، بنیالعباس عرصه را بر شیعیان تنگ کردند به طوری که کسی جرئت نداشت شیعه بودن و علوی بودن خود را ابراز کند و جنایاتی را مرتکب شدند که تاریخ نظیر آن را کمتر دیده است شیعیان و سادات بنیفاطمه را به قدری آزار و اذیت مینمودند که مجبور بودند به کوهها و مناطق دوردست پناه ببرند و اغلب گمنام زندگی کنند. از این روست که در این حدیث ظلم بنیالعباس را از گزیدن عقربها بدتر توصیف میکنند.
رسول خدا(ص) فرمود: زمانی که پنجمین نفر از خاندانم از دنیا برود آشوب و هرج و مرج به پا شود تا زمانی که هفتمین نفر از اهل بیتم فوت نماید. سپس اوضاع همان طور باشد تا زمانی که حضرت مهدی(ع) قیام نماید[۵]. در حدیثی نقل شده است که مردی از فرزندان هاشم به حکومت میرسد و بنیامیه را قتل عام میکند، و پس از او دوباره بنیامیه به قدرت رسیده و به خونخواهی کشتگان خود دو برابر از بنیهاشم را میکشند[۶]. (این حدیث شاید به سلطنت بنیالعباس اشاره دارد، زیرا هنگامی که به قدرت رسیدند بنیامیه را از دم تیغ گذرانیدند. در آخرالزمان سفیانی که فردی از بنیامیه است خواهد آمد و از بنیهاشم بسیار خواهد کشت)[۷]. موسی بن جعفر در ضمن حدیثی به علی بن حمزه فرمود: بنیالعباس از بین خواهند رفت و سپس به قدرت میرسند و آنان را سفیانی از بین خواهد برد[۸].
در حدیثی در کتاب ملاحم آمده است: هنگامی که آسیای بنیالعباس بگردد (و حکومتشان رونق گیرد) و مردانی با پرچمهای سیاه مرکبهای خود را به درختان زیتون شام ببندند، و خداوند أصهب را با تمام خانوادهاش به دست بنیالعباس به قتل برساند، به طوری که بنیامیه همگی فرار کنند یا مخفی شوند، آنگاه سفیانی (قیام میکند و) سلسله بنیالعباس را از بین میبرد و فرزندی از فرزندان هند جگرخوار بر منبر دمشق مینشیند و بربرها به سوی پایتخت شام (دمشق) روان میشوند که این نشانه قیام حضرت مهدی(ع) است[۹].
پرسش مستقیم
- غیبت صغرا به چه معناست؟ و چرا از همان ابتدا غیبت کامل صورت نگرفت؟ (پرسش)
- علت و سبب پیدایش غیبت صغری امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نقش و تأثیر غیبت صغری در غیبت کبری چیست؟ (پرسش)
- مبدأ غیبت صغری از چه زمانی به حساب میآید؟ (پرسش)
- ویژگیهای دوران غیبت صغری چیست؟ (پرسش)
- حکمت غیبت صغری قبل از غیبت کبری چه بوده است؟ (پرسش)
- امتیاز عصر غیبت صغری بر غیبت کبری چیست؟ (پرسش)
- آیا دولت عباسی پیگیر اخبار امام مهدی بودند؟ (پرسش)
- امام مهدی برای اثبات وجود خود در عصر غیبت صغری چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)
- آیا قبل از غیبت کبری غیبت صغری ضروری بوده است؟ (پرسش)
- مسئولیت امام مهدی در غیبت صغرا چیست؟ (پرسش)
- برخی از مورخان غیبت صغرا و کبرا نواب اربعه و داستان جعفر کذاب را دیدگاه متکلمین شیعه و شاگردانشان میدانند؟ (پرسش)
- پایان غیبت صغرا چه زمانی است؟ (پرسش)
- ماجرای تلاش نافرجام برای دستگیری امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- اولین کسی که به دروغ ادعای نیابت خاص امام مهدی کرد چه کسی بود؟ (پرسش)
- خلفای دوران غیبت صغری چه کسانی بودند؟ (پرسش)
- خلفای عباسی در دوران غیبت صغری چه اقدامهایی انجام دادند؟ (پرسش)
- آخرین خلیفه عصر غیبت صغری چه کسی بود؟ (پرسش)
- سالی که آخرین نائب خاص امام مهدی وفات یافت چه نام دارد؟ (پرسش)
- چگونه میتوان نیابت نواب خاص امام مهدی را اثبات کرد؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ مروج الذهب، ج ۴، ص ۵؛ شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص ۲۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۰۲.
- ↑ لغت نامه دهخدا: واژه آل عباس.
- ↑ ملاحم: ص ۵۲.
- ↑ ملاحم: ص ۳۹.
- ↑ ملاحم: ص ۵۹.
- ↑ ر.ک: سفیانی.
- ↑ یأتی: ص ۱۲۶.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۱۴۹.