اسماعیلیه: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
"اسماعیلیه" [[فرقه]] ای از [[شیعه]] است که به [[امامت]] شش [[امام اول]] [[معتقد]] بودند و پس از [[امام صادق]]{{ع}} قائل به امامت بزرگترین [[فرزند]] او [[اسماعیل]]، یا [[فرزند]] او [[محمد]] شدند<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۹؛ دهخدا، لغتنامه، اسماعیلیه.</ref> و از [[پذیرش]] [[امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}} خودداری کردند. | "اسماعیلیه" [[فرقه]] ای از [[شیعه]] است که به [[امامت]] شش [[امام اول]] [[معتقد]] بودند و پس از [[امام صادق]]{{ع}} قائل به امامت بزرگترین [[فرزند]] او [[اسماعیل]]، یا [[فرزند]] او [[محمد]] شدند<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۹؛ دهخدا، لغتنامه، اسماعیلیه.</ref> و از [[پذیرش]] [[امامت]] [[امام کاظم]]{{ع}} خودداری کردند. | ||
ریشۀ پیدایش اسماعیلیه، شاید در این نکته نهفته باشد که [[اسماعیل]] بزرگترین پسر [[امام صادق]]{{ع}}، مورد [[احترام]] آن [[حضرت]] بود؛ به همین [[دلیل]] برخی میپنداشتند پس از ایشان به [[امامت]] خواهد رسید. ولی [[اسماعیل]] در زمان [[حیات]] [[پدر]] در "عریض"<ref>درهای نزدیک مدینه.</ref> از [[دنیا]] رفت. [[مردم]]، جنازهاش را به [[مدینه]] نزد [[امام صادق]]{{ع}} آورده و در [[قبرستان بقیع]] [[دفن]] کردند. [[روایت]] شده است [[حضرت]] در [[مرگ]] او بسیار بیتابی میکرد؛ به گونهای که با پای برهنه و بیردا، دنبال [[تابوت]] او میرفت. همچنین [[دستور]] داد [[تابوت]] او را پیش از [[دفن]]، چندین بار به [[زمین]] نهادند و هربار [[حضرت]] میآمد و پارچه از روی صورتش برمیداشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود [[امام]]{{ع}} این بود که [[مرگ]] او را پیش چشم آنان که [[گمان]] [[امامت]] و [[جانشینی]] او را داشتند، قطعی کند و شبهۀ آنان دربارۀ زنده بودنش را بر طرف سازد و به آنها بفهماند [[اسماعیل]] از [[دنیا]] رفته است<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۳.</ref>. | ریشۀ پیدایش اسماعیلیه، شاید در این نکته نهفته باشد که [[اسماعیل]] بزرگترین پسر [[امام صادق]]{{ع}}، مورد [[احترام]] آن [[حضرت]] بود؛ به همین [[دلیل]] برخی میپنداشتند پس از ایشان به [[امامت]] خواهد رسید. ولی [[اسماعیل]] در زمان [[حیات]] [[پدر]] در "عریض"<ref>درهای نزدیک مدینه.</ref> از [[دنیا]] رفت. [[مردم]]، جنازهاش را به [[مدینه]] نزد [[امام صادق]]{{ع}} آورده و در [[قبرستان بقیع]] [[دفن]] کردند. [[روایت]] شده است [[حضرت]] در [[مرگ]] او بسیار بیتابی میکرد؛ به گونهای که با پای برهنه و بیردا، دنبال [[تابوت]] او میرفت. همچنین [[دستور]] داد [[تابوت]] او را پیش از [[دفن]]، چندین بار به [[زمین]] نهادند و هربار [[حضرت]] میآمد و پارچه از روی صورتش برمیداشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود [[امام]]{{ع}} این بود که [[مرگ]] او را پیش چشم آنان که [[گمان]] [[امامت]] و [[جانشینی]] او را داشتند، قطعی کند و شبهۀ آنان دربارۀ زنده بودنش را بر طرف سازد و به آنها بفهماند [[اسماعیل]] از [[دنیا]] رفته است<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۳.</ref>. | ||
اسماعیلیه از آغاز [[تولد]] در [[قرن دوم]] تاکنون، نامهای متعدی به خود دیده است؛ از جمله: [[سبعیه]]، [[باطنیه]]، قرمطیه، [[ملاحده]] و [[اباحیه]]<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۷۲</ref>. | اسماعیلیه از آغاز [[تولد]] در [[قرن دوم]] تاکنون، نامهای متعدی به خود دیده است؛ از جمله: [[سبعیه]]، [[باطنیه]]، قرمطیه، [[ملاحده]] و [[اباحیه]]<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۷۲</ref>. |
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۰
شیعه |
---|
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسماعیلیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
پیدایش اسماعیلیه
"اسماعیلیه" فرقه ای از شیعه است که به امامت شش امام اول معتقد بودند و پس از امام صادق(ع) قائل به امامت بزرگترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد شدند[۱] و از پذیرش امامت امام کاظم(ع) خودداری کردند.
ریشۀ پیدایش اسماعیلیه، شاید در این نکته نهفته باشد که اسماعیل بزرگترین پسر امام صادق(ع)، مورد احترام آن حضرت بود؛ به همین دلیل برخی میپنداشتند پس از ایشان به امامت خواهد رسید. ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در "عریض"[۲] از دنیا رفت. مردم، جنازهاش را به مدینه نزد امام صادق(ع) آورده و در قبرستان بقیع دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بیتابی میکرد؛ به گونهای که با پای برهنه و بیردا، دنبال تابوت او میرفت. همچنین دستور داد تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت میآمد و پارچه از روی صورتش برمیداشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود امام(ع) این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان امامت و جانشینی او را داشتند، قطعی کند و شبهۀ آنان دربارۀ زنده بودنش را بر طرف سازد و به آنها بفهماند اسماعیل از دنیا رفته است[۳].
اسماعیلیه از آغاز تولد در قرن دوم تاکنون، نامهای متعدی به خود دیده است؛ از جمله: سبعیه، باطنیه، قرمطیه، ملاحده و اباحیه[۴].
فرقههای اسماعیلیه
برخی از مهمترین فرقههای اسماعیلیه عبارتاند از:
- اسماعیلیه خالص: کسانی که با ادعای زنده بودن اسماعیل، او را امام و مهدی امت خواندند که غایب است و روزی ظهور خواهد کرد. نام دیگر این گروه "اسماعیلیه واقفه" است.
- مبارکیه: کسانی که معتقدند امامت پس از اسماعیل به فرزندش محمد منتقل شده است. علت نامگذاری آنها به این لقب آن است که محمد به همراه مربی خود، مبارک که غلام اسماعیل بن جعفر بوده امامت خود را برنامهریزی کرده است.
- قرامطه: گروهی از مبارکیه که منکر مرگ محمد شده و او را قائم و امام غائب پنداشتند. رهبر اینها حمدان بن اشعث قرمط بوده است[۵].
- فاطمیان: گروهی که امامت را در فرزندان محمد بن اسماعیل جاری میدانند. مردم را به صورت مخفیانه به آیین اسماعیلی دعوت میکردند. نخستین دولت شیعی را با نام "فاطمیون" در مصر بنیان نهادند. از آنها دو فرقه جدید به نامهای "نزاریه" و "مستعلیه" پیدا شدند. این گروه در حال حاضر بیشتر در هندوستان و کم و بیش در ایران هستند[۶].
عقاید اسماعیلیه
برخی از عقاید اسماعیلیه را اینگونه میتوان برشمرد:
- خداوند را برتر از آن میدانند که وهم و اندیشه و خرد انسانی آنرا درک کند. پس از خداوند، عقل کل و نفس کل جای دارند. مظهر عقل کل، هفت نفرند: شش نبی اولوالعزم و یک قائم (آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر اسلام و هفتمین نفر محمد بن اسماعیل است). این هفت نفر را "نطقا" میگویند.
- اعتقاد به تأویل آیات قرآن و احادیث و احکام شرع. وظیفۀ وصی، بیان اسرار و باطن شریعت است و او با تأویل آیات و احادیث این وظیفه را ادا میکند. از این رو، اسماعیلیان تمسک به ظاهر شریعت را درست نمیدانند.
- این گروه تنها به معاد روحانی معتقد بوده و به بهشت و دوزخ جسمانی ایمان ندارند. تعالیم ظاهری اسماعیلیه چندان تفاوتی با تعالیم امامیه ندارد. آنان احکام عملی و شرعی اسلام ـ مانند نماز و روزه و خمس ـ را باور دارندخطای یادکرد: برچسب تمامکنندهٔ
</ref>
برای برچسب<ref>
پیدا نشد. ص ۷۵-۷۶؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۳.</ref>. - امام از نظر اسماعیلیه دارای جایگاه بالاتری نسبت به پیامبر است؛ زیرا رسول آورندۀ ظاهر و امام آورندۀ باطن اشیاست. آنها مانند غلات، ائمه را در عالم خلق و امر شریک خداوند میدانند. همچنین از نظر آنها امام از سوی خدا و از طریق نص انتخاب میشود. امامت از نظر اسماعیلیه انواعی دارد که عبارتاند از: امام مقیم، امام اساس، امام متم، امام مستقر و امام مستودع[۷].
اسماعیلیه در فرهنگ مطهر
اسماعیلیه - که به آنها باطنیه هم میگویند - بیشتر در هندوستان و کم و بیش در ایران هستند. اینها یک دوره حکومت نیز تشکیل دادند که حکومت فاطمیان مصر بود. اسماعیلیان به اصطلاح شیعه شش امامی هستند، ولی بهطور قطع، اجماع و اتفاق تمام علمای شیعه دوازده امامی این است که این شش امامیها از هر غیرشیعهای از تشیع دورترند؛ یعنی حتّی اهل تسنن - که هیچ یک از ائمه شیعه را آنگونه که شیعه اعتقاد دارد قبول ندارد - به اهل تشیع نزدیکتر از این به اصطلاح شیعههای شش امامی هستند[۸]. اسماعیلیان بهواسطه باطنیگریشان خیانتهای زیادی در تاریخ اسلام مرتکب شدند و نقش بزرگی در ایجاد انحراف در مسائل اسلامی داشتند[۹].[۱۰]
جستارهای وابسته
منابع
منبعشناسی جامع اسماعیلیه
پانویس
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۹؛ دهخدا، لغتنامه، اسماعیلیه.
- ↑ درهای نزدیک مدینه.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۳.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۲
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۳؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۹۴.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۵-۲۷۶.
- ↑ در کنگره «تقریب بین المذاهب الاسلامیه» که تقریباً ۳۰ سال پیش تشکیل گردید و طی آن مذاهب مختلف اسلامی برای رفع سوء تفاهمها دور هم جمع شدند. عدهای هم به نمایندگی از اسماعیلیان شرکت کردند اما در همانجا شیعه و سنی بالاتفاق گفتند که ما اساساً شما را جزو فِرق اسلامی به حساب نمیآوریم و شما اجازه شرکت در این مجمع را ندارید.
- ↑ آشنایی با قرآن، جلد اول و دوم، ص۲۶.
- ↑ ر.ک: زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۹۴.