حقوق بشر: تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی صفحه با '{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...') برچسب: جایگزین شد |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
واژه حق در قرون وسطا تنها به معنای امتیاز داشتن کسی نسبت به چیزی یا کسی به کار میرفت و به تدریج پس از رنسانس معنای گستردهتری یافت. در قرن ۱۷ و ۱۸ [[جان]] لاک و ژان ژاک روسو بر نظریه [[حقوق]] طبیعی تأکید کردند: <ref> نک: حقوق طبیعی و تاریخ، ص ۲۲۰ - ۳۰۵. </ref> براساس این نظریه، هر [[انسانی]] از بدو [[تولد]] دارای آزادیهایی است که [[طبیعت]] آنها را به او بخشیده است. [[حیات انسانی]]، [[آزادی]]، [[مالکیت]] و مانند آنها در نظریه حقوق طبیعی با عنوان حق [[زندگی]]، [[حق آزادی]] و حق مالکیت یاد شد. بدین ترتیب، واژه حق در کاربرد جدیدش برخی از آزادیهایی را نیز دربرگرفت که حقوق طبیعی خوانده میشدند و افزون بر معنای "امتیاز داشتن"، معنای "[[آزاد]] بودن" یا "[[مباح]] بودن" را نیز شامل شد. برخلاف معنای نخست واژه حق، حقوق طبیعی انتقال ناپذیرند؛ یعنی نه خود فرد میتواند این حقوق را از خود سلب کند و نه هیچ نهاد دولتی یا غیر دولتی میتواند او را از دستیابی به این حقوق [[محروم]] کند؛<ref>ترمینولوژی حقوق، ص ۲۳۱، ۲۳۶ - ۲۳۷. </ref> اما در [[قرآن]] [[حق]] به معنای "آزاد بودن" هرگز به کار نرفته است. در برخی از [[آیات]] نیز حق بر "[[حکم تکلیفی]] الزامآور" دلالت میکند؛ مانند: {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref>.<ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۳۵. </ref> و {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ }}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز» سوره روم، آیه ۳۸.</ref>.<ref>الکشاف، ج۳، ص ۴۸۱؛ المیزان ج ۱۶، ص ۱۸۵. </ref>، از این رو به هیچ رو نمیتوان آن را به معنای [[حق]] طبیعی پنداشت.<ref>[[علی مهجور|مهجور، علی]]، [[حقوق بشر (مقاله)|مقاله «حقوق بشر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | واژه حق در قرون وسطا تنها به معنای امتیاز داشتن کسی نسبت به چیزی یا کسی به کار میرفت و به تدریج پس از رنسانس معنای گستردهتری یافت. در قرن ۱۷ و ۱۸ [[جان]] لاک و ژان ژاک روسو بر نظریه [[حقوق]] طبیعی تأکید کردند: <ref> نک: حقوق طبیعی و تاریخ، ص ۲۲۰ - ۳۰۵. </ref> براساس این نظریه، هر [[انسانی]] از بدو [[تولد]] دارای آزادیهایی است که [[طبیعت]] آنها را به او بخشیده است. [[حیات انسانی]]، [[آزادی]]، [[مالکیت]] و مانند آنها در نظریه حقوق طبیعی با عنوان حق [[زندگی]]، [[حق آزادی]] و حق مالکیت یاد شد. بدین ترتیب، واژه حق در کاربرد جدیدش برخی از آزادیهایی را نیز دربرگرفت که حقوق طبیعی خوانده میشدند و افزون بر معنای "امتیاز داشتن"، معنای "[[آزاد]] بودن" یا "[[مباح]] بودن" را نیز شامل شد. برخلاف معنای نخست واژه حق، حقوق طبیعی انتقال ناپذیرند؛ یعنی نه خود فرد میتواند این حقوق را از خود سلب کند و نه هیچ نهاد دولتی یا غیر دولتی میتواند او را از دستیابی به این حقوق [[محروم]] کند؛<ref>ترمینولوژی حقوق، ص ۲۳۱، ۲۳۶ - ۲۳۷. </ref> اما در [[قرآن]] [[حق]] به معنای "آزاد بودن" هرگز به کار نرفته است. در برخی از [[آیات]] نیز حق بر "[[حکم تکلیفی]] الزامآور" دلالت میکند؛ مانند: {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref>.<ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۳۵. </ref> و {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ }}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز» سوره روم، آیه ۳۸.</ref>.<ref>الکشاف، ج۳، ص ۴۸۱؛ المیزان ج ۱۶، ص ۱۸۵. </ref>، از این رو به هیچ رو نمیتوان آن را به معنای [[حق]] طبیعی پنداشت.<ref>[[علی مهجور|مهجور، علی]]، [[حقوق بشر (مقاله)|مقاله «حقوق بشر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
==تاریخچه و مبانی [[رهیافت]] | ==تاریخچه و مبانی [[رهیافت]] حقوق بشر== | ||
==[[قرآن]] و مبانی حقوق بشر== | ==[[قرآن]] و مبانی حقوق بشر== |
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۴
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
حق در لغت، مقابل باطل و به معنای واجب، ثابت، محکم و تردید ناپذیر،[۱] و مطابقت و موافقت[۲] به کار میرود. برخی از واژهپژوهان معاصر، آن را در برابر باطل و گمراهی دانسته و نوعی ثبوت به همراه مطابقت با واقع را وجه مشترک همه معانی یاد شده میداند. به گفته وی همه کاربردهای قرآنی این واژه یا مشتقات آن، مصداقی از همین معنایند ﴿وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۳]، ﴿فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ﴾[۴]، ﴿فَذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴾[۵].[۶]بشر نیز بر زن و مرد و مفرد و جمع اطلاق میشود. [۷] مفهوم نو از حق در رهیافت حقوق بشر با مفهوم حق در قرآن متفاوت است. اصطلاح " Human Rights " اصطلاحی نوپدید در عرف حقوق امروزی است که در زبان عربی به «حقوق الانسان» و در فارسی به «حقوق بشر» ترجمه شده است. این ترکیب، برگرفته از دو واژه " Human " به معنای انسان و " rights " به معنای حقوق است. [۸]حق در عرف حقوقی، امتیاز و نفعی متعلق به شخص است که قاعده حقوقی هر کشور در مقام اجرای عدالت از آن حمایت میکند و به او در تصرف در موضوع حق و منع دیگران از تجاوز به آن توان میدهد. [۹]
واژه حق در قرون وسطا تنها به معنای امتیاز داشتن کسی نسبت به چیزی یا کسی به کار میرفت و به تدریج پس از رنسانس معنای گستردهتری یافت. در قرن ۱۷ و ۱۸ جان لاک و ژان ژاک روسو بر نظریه حقوق طبیعی تأکید کردند: [۱۰] براساس این نظریه، هر انسانی از بدو تولد دارای آزادیهایی است که طبیعت آنها را به او بخشیده است. حیات انسانی، آزادی، مالکیت و مانند آنها در نظریه حقوق طبیعی با عنوان حق زندگی، حق آزادی و حق مالکیت یاد شد. بدین ترتیب، واژه حق در کاربرد جدیدش برخی از آزادیهایی را نیز دربرگرفت که حقوق طبیعی خوانده میشدند و افزون بر معنای "امتیاز داشتن"، معنای "آزاد بودن" یا "مباح بودن" را نیز شامل شد. برخلاف معنای نخست واژه حق، حقوق طبیعی انتقال ناپذیرند؛ یعنی نه خود فرد میتواند این حقوق را از خود سلب کند و نه هیچ نهاد دولتی یا غیر دولتی میتواند او را از دستیابی به این حقوق محروم کند؛[۱۱] اما در قرآن حق به معنای "آزاد بودن" هرگز به کار نرفته است. در برخی از آیات نیز حق بر "حکم تکلیفی الزامآور" دلالت میکند؛ مانند: ﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۱۲].[۱۳] و ﴿فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ﴾[۱۴].[۱۵]، از این رو به هیچ رو نمیتوان آن را به معنای حق طبیعی پنداشت.[۱۶]
تاریخچه و مبانی رهیافت حقوق بشر
قرآن و مبانی حقوق بشر
دیدگاه ناسازگاری قرآن و مبانی حقوق بشر
دیدگاه سازگاری قرآن و مبانی حقوق بشر
سنجش مفاد اعلامیه حقوق بشر با قرآن
حق حیات
حق آزادی
حق تساوی بهرهمندی از حقوق
حق حمایت قانون واقامه دعوا
حق مصونیت حیثیت، آبرو و حریم خصوصی افراد
حق مالکیت
جستارهای وابسته
- حق الله
- حق پیامبر
- حق امام
- حق الناس (حق دیگران - حق آدمیین)
- حق والدین
- حق فرزندان
- حق الیقین
- حق و باطل
- حقالناس
- حقپوشی
- حقطلبی
- حقوق اجتماعی
- حقوق اسلامی
- حقوق انسانی
- حقوق بشر
- حقوق خانواده
- حقوق فردی
- ابطال حق
- اثبات حق
- اجتماع حق
- ادای حق
- تضییع حق
- دعوی در حق
- دفاع از حق
- شهادت به حق
- غصب حق
- قضاوت حق
- اهل حق
- حق حاکم
- حق حاکمیت
- حق فقراء
- رابطه حق و تکلیف
- حقوق
- حقوق انسان
- کرامت انسان
- غصب
- رابطه حاکم ومردم
- عطوفت
- خشونت
- غلظت
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۴۹؛ التحقیق، ج ۲، ص ۲۶۱، «حق».
- ↑ مفردات، ص ۲۴۶، «حق».
- ↑ «و حق را با باطل میامیزید و آگاهانه حقپوشی مکنید» سوره بقره، آیه ۴۲.
- ↑ «دستهای را رهنمایی کرده است و بر دستهای، گمراهی سزاوار است. بیگمان آنها به جای خداوند شیطانها را سرپرستان خویش گزیدند و میپندارند که رهیافتهاند» سوره اعراف، آیه ۳۰.
- ↑ «این است خداوند پروردگار راستین شما بنابراین، پس از حقّ جز گمراهی چه خواهد بود؟ و چگونه (از حق) روی گردانتان میکنند؟» سوره یونس، آیه ۳۲.
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص ۲۶۲.
- ↑ العین، ج ۶، ص ۲۵۹؛ لسانالعرب، ج ۴، ص ۶۰؛ مجمعالبحرین، ج ۳، ص ۲۲۲، «بشر».
- ↑ .Oxford Dictionary of Law, p۷۳۲.
- ↑ فلسفه حقوق، ج ۳، ص ۴۲۰ - ۴۲۱.
- ↑ نک: حقوق طبیعی و تاریخ، ص ۲۲۰ - ۳۰۵.
- ↑ ترمینولوژی حقوق، ص ۲۳۱، ۲۳۶ - ۲۳۷.
- ↑ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۳۵.
- ↑ «بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز» سوره روم، آیه ۳۸.
- ↑ الکشاف، ج۳، ص ۴۸۱؛ المیزان ج ۱۶، ص ۱۸۵.
- ↑ مهجور، علی، مقاله «حقوق بشر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱.