سید روحالله موسوی خمینی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فراگیری' به 'فراگیری') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۸
امام خمینی (سید روحالله موسوی خمینی) | |
---|---|
آرامگاه | بهشت زهرا - تهران (ايران) |
زبان | فارسی |
پیشه | مرجع تقلید |
نقشهای برجسته | رهبری انقلاب اسلامی ایران |
اطلاعات علمی | |
تحصیلات | اجتهاد |
استادان | عبدالکریم حائری، میرزا جواد ملکی تبریزی، محمد علی شاهآبادی |
آثار | «مصباح الهدایة إلی الخلافة و الولایة» «آداب الصلاة» «مناهج الوصول إلی علم الأصول» «کتاب البیع» «تحریر الوسیلة» «ولایت فقیه» |
وبگاه | پایگاه اطلاعرسانی امام خمینی
|
سید روحالله موسوی خمینی یا سید روحالله مصطفوی (۱۲۸۱ ش، خمین - ۱۳۶۸ ش، تهران) مشهور به امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ش و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، از نامآورترین مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجری. او جز فقه و اصول در فلسفه اسلامی و عرفان نظری نیز صاحب نظر و دارای آثار متعددی بود که «مصباح الهدایة إلی الخلافة و الولایة»، «آداب الصلاة»، «مناهج الوصول إلی علم الأصول»، «کتاب البیع»، «تحریر الوسیلة» و «ولایت فقیه» از مهمترین آنها به شمار میروند. در دوران تدریس در قم در مدرسه فیضیه جلسات درس اخلاق برپا میکرد. در تمام عمر زندگی ساده و زاهدانهای داشت. در دوران مرجعیت که ساکن نجف بود و نیز در ده سال آخر عمر که رهبر جمهوری اسلامی بود در جماران، در خانهای محقر زندگی میکرد. نهضت اسلامی او برعلیه رژیم سلطه در ایران بر اساس آموزههای حدیثی و فقهی ولایت مطلقه فقیه بنا نهاد و این نظریه فقهی ـ سیاسی مبتنی بر باورهای شیعی را بسط و گسترش داد.
ولادت و خانواده
سید روحالله موسوی خمینی در ۳۰ شهریور ۱۲۸۱ ش (۲۰ جمادی الثانی ۱۳۲۰ ق - ۲۴ سپتامبر ۱۹۰۲) در شهرستان خمین متولد شد. پدرش آیتالله سید مصطفی موسوی، مجتهد و از علمای خمین بود که به دست عمال حکومت وقت به شهادت رسید. مادر وی بانو هاجر، از نوادگان آیتالله حیدر خوانساری بود.[۱]
تحصیلات
تحصیلات ابتدایی و علوم مقدماتی حوزه را در خمین آموخت. از سال ۱۲۹۸ عازم مدرسه سپهدار اراک شد و پس از یک سال و به دنبال هجرت آیتالله عبدالکریم حائری یزدی (زعیم وقت حوزه علمیه اراک) به قم، برای فراگیری تحصیلات تکمیلی حوزوی رهسپار حوزه علمیه قم شد. وی همزمان با فراگیری ادبیات عرب، فقه و اصول که از دروس مرسوم حوزه بودند، به تحصیل ریاضیات، هیئت، علوم معنوی و عرفانی، عروض و قوافی و فلسفه اسلامی و فلسفه غرب پرداخت.[۲]
استادان
او تحصیلات مقدمات و سطح را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: سید مرتضی پسندیده، محمود افتخار العلما، رضا نجفی خمینی، محمد علی بروجردی، محمد گلپایگانی، عباس اراکی، محمد علی ادبب تهرانی، سید محمد تقی خوانساری و سید علی یثربی کاشانی فرا گرفت.
در مقطع درس خارج نیز به مدت ۱۱ سال از درس آیتالله عبدالکریم حائری یزدی بهره جست.
از اساتید علوم عقلی و اخلاقی وی میتوان به حضرات آیات: سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، علی اکبر حکمی یزدی، محمد رضا مسجدشاهی اصفهانی، میرزا جواد ملکی تبریزی و محمد علی شاهآبادی اشاره کرد.[۳]
تدریس در حوزه
وی طی سالهای طولانی در حوزه علمیه قم به تدریس چندین دوره فقه، اصول، فلسفه و عرفان و اخلاق اسلامی در مدرسه فیضیه، مسجد اعظم، مسجد محمدیه، مدرسه حاج ملاصادق، مسجد سلماسی و... همت گماشت و در حوزه علمیه نجف نیز قریب ۱۴ سال در مسجد شیخ اعظم انصاری معارف اهل بیت و سطح عالی فقه را تدریس نمود. در نجف برای نخستین بار مبانی نظری حکومت اسلامی را در سلسله درسهای ولایت فقیه بازگو نمود.[۱]
کتابهای منتشر شده
به زبان فارسی
- کشف اسرار؛
- ولایت فقیه (حکومت اسلامی)؛
- شرح چهل حدیث؛
- شرح حدیث جنود عقل و جهل؛
- سر الصلوة؛
- آداب الصلوة؛
- حاشیه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانی؛
- توضیح المسائل؛
- مناسک حج؛
- لقاء الله؛
- تفسیر سوره حمد؛
- جهاد اکبر (مبارزه با نفس)؛
- استفتائات؛
- دیوان امام (مجموعه اشعار)؛
- صحیفه نور (۲۲ جلد)؛
- وصیتنامه سیاسی الهی؛
- ره عشق؛
- باده عشق.
به زبان عربی
- مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة؛
- شرح دعاء السحر؛
- الاستصحاب؛
- التعلیقة علی الفوائد الرضویه؛
- رسائل العشرة؛
- العروة الوثقی مع التعالیق؛
- انوار الهدایة فی التعلیقة الکفایة (۲ جلد)؛
- تحریر الوسیلة (۲ جلد)؛
- زبدة الاحکام؛
- تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس؛
- رسالة فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمرة؛
- رسالة نجاة العباد (۲ جلد)؛
- کتاب البیع (۵ جلد)؛
- مناهج الوصول الی علم الاصول (۲ جلد)؛
- وسیلة النجاة مع تعالیق؛
- الاجتهاد و التقلید؛
- التعادل و الترجیح؛
- الخلل فى الصلاة؛
- الطلب و الارادة؛
- المکاسب المحرمة (۲ جلد)؛
- بدایع الدرر فى قاعدة نفى الضرر؛
- تنزیل العلل التشریعیة على التکوینیة؛
- کتاب الطهارة (۲ جلد)؛
- لمحات الاصول؛
- تعلیقة علی شرح حدیث راس الجالوت؛
- شرح حدیث راس الجالوت؛
- الحاشیة علی الاسفار؛
- رسالة فی علم الرجال؛
- تهذیب الاصول (۲ جلد)؛
- رسالة فی قاعدة لاضرر.[۴]
فعالیتهای سیاسی اجتماعی و فرهنگی
امام خمینی با نوشتن کتاب کشف اسرار، به افشاگری علیه ### 313### پهلوی پرداخت و با دفاع از اسلام و روحانیت به پاسخگویی شبهات پرداخت. در همین کتاب ایده حکومت اسلامی و ضرورت تشکیل آن را مطرح کرد. سال بعد (اردیبهشت ۱۳۲۳ ه.ش.) نخستین بیانیه سیاسی امام خمینی با عنوان پیام به ملت ایران، دعوت به قیام برای خدا صادر شد که در آن آشکارا علمای اسلام و جامعه اسلامی را به قیام عمومی فرا خوانده بود.[۵]
پس از رحلت آیتالله حائری یزدی، وی از جمله کسانی بود که در دعوت آیتالله بروجردی به قم و حمایت وی تا شکلگیری مرجعیت عظمی نقش زیادی داشت.[۱]
بخش عمده مبارزات و فعالیتهای سیاسی وی متعلق به پس از دوران زعامت آیتالله بروجردی است. از جمله وقایع این دوران میتوان به مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، مخالفت با رفراندوم لوایح شش گانه، مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون، اعتراض به فاجعه مدرسه فیضیه، دستگیری وی، واقعه ۱۵ خرداد، اعلام مرجعیت وی توسط تعدادی از علما و مراجع، آزادی از زندان، تبعید به ترکیه، تبعید به عراق، هجرت به فرانسه، بازگشت به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد. [۵]
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، مسئولیت رهبری و ولایت فقیه را بر عهده داشت و تا پایان عمر در این سمت باقی بود. از جمله وقایع مهم دوران رهبری وی:
- برگزاری رفراندوم؛
- اشغال لانه جاسوسی؛
- آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران؛
- کودتای نوژه؛
- واقعه طبس؛
- پیام به گورباچف؛
- کشتار زائرین خانه خدا در مراسم سال ۱۳۶۶؛
- پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت.[۶]
شاگردان
- رضا استادی؛
- ابراهیم امینی؛
- جعفر سبحانی؛
- سید محمد ضیاءآبادی؛
- سید هادی خسروشاهی؛
- محمد فاضل لنکرانی؛
- شهابالدین اشراقی؛
- احمد احمدی؛
- حسین حقانی زنجانی؛
- محمد تقی مصباح یزدی؛
- عبدالله جوادی آملی؛
- سید محمد حسینی خامنهای؛
- سید حسین آیتاللهی؛
- محمد اسماعیل صائنی؛
- مرتضی مطهری؛
- سید محمد علی قاضی طباطبایی؛
- سید محمد علی موحد ابطحی اصفهانی؛
- علی حجتی کرمانی.
امام خمینی احیاگر پیام غدیر
- امام خمینی به حق، یکی از احیاگران پیام و حقیقت غدیر در بعد سیاسی است که با شناخت عمیق از مفهوم ولایت و امامت شیعی، با تشکیل جمهوری اسلامی و برپایی نظام دینی در ایران، هدف شیعه را در عصر غیبت امام معصوم تحقّق بخشید و "ولایت فقیه" را که تداوم ولایت امامان و حضرت رسول است، عینیّت بخشید[۷].
- امام خمینی، حکومت بر مبنای غدیر را اصیل میدانست و میفرمود: "در صدر اسلام در دو زمان، دوبار حکومت اصیل اسلام محقّق شد، یک زمان رسول اللّه(ص) و دیگر وقتیکه در کوفه علی بن ابی طالب(ع) حکومت میکرد. در این دو مورد بود که ارزشهای معنوی حکومت میکرد، یعنی یک حکومت عدل برقرار و حاکم ذرّهای از قانون تخلّف نمیکرد."[۸] نگاه امام به غدیر، علاوهبر جوهرۀ ولایی آن، نگاهی سیاسی و حکومتی نیز بود. از سخنان فراوان او چند نمونه آورده میشود که دیدگاه او را نشان میدهد: روز عید غدیر، روزی است که پیغمبر اکرم(ص) وظیفۀ حکومت را معین فرمود و الگوی حکومت اسلامی را تا آخر تعیین فرمود و حکومت اسلامی نمونهاش عبارت است از یک همچو شخصیتی که در همه جهات مهذّب، بر همۀ جهات معجزه است و البته پیغمبر اکرم این را میدانستند که به تمام معنی کسی مثل حضرت امیر(ع) نمیتواند باشد، لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو وضعی باشد از حکومتها تا آخر تعیین فرمودند.[۹] و این یعنی همان شایستهسالاری و حکومت برترینها که در نهاد پیام غدیر نهفته است. نیز دربارۀ عید غدیر و بعد مردمی و مکتبی آن فرمود: "عیدی است که خدای تبارک و تعالی به وسیلۀ پیغمبر اکرم(ص) برای اجرای مقاصد الهی و ادامۀ تبلیغات و ادامۀ راه انبیاء، حضرت امیر(ع) را منصوب فرمودند." و "امروز که روز غدیر است و از بزرگترین اعیاد مذهبی است، این عید، عیدی است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است"[۱۰] و در مورد اینکه غدیر خم یک حادثۀ خاص و مقطعی و ویژۀ آن زمان نبود، میفرمود: "غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همۀ اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت در پیش گرفته است، باید روش ملّتها و دستاندرکاران باشد... قضیۀ غدیر، قضیۀ جعل حکومت است."[۱۱] و در اینکه حضرت علی(ع) به غدیر معنی و ارزش داد، فرموده است: "مسألۀ غدیر مسألهای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مسألهای پیش بیاورد، حضرت امیر مسألۀ غدر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همۀ جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد، آنکه ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است... نصب حضرت امیر(ع) به خلافت، اینطور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد، مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا شود... حضرت امیر است که غدیر را بهوجود آورده است. مسأله، مسألۀ حکومت است، مسأله، مسألۀ سیاست است، حکومت، عدل سیاست است، تمام معنای سیاست است."[۱۲] و در اهمیت عید غدیر چنین میگوید: "این روز مبارک که از اعیاد بزرگ اسلام است و برحسب نصوص ما بالاترین عید است و نکتهاش هم این است که این ادامۀ نبوت است، ادامۀ آن معنویّت رسول اللّه است، ادامۀ آن حکومت الهی است، از این جهت از همۀ اعیاد بالاتر است."[۱۳][۱۴].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ وبگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی حوزه
- ↑ پرتال پژوهشی و اطلاعرسانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی حوزه
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ پرتال پژوهشی و اطلاعرسانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
- ↑ پرتال پژوهشی و اطلاعرسانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۳.
- ↑ صحیفۀ نور، ج ۱۱۰ ص ۱۶۸
- ↑ صحیفۀ نور، ج ۳ ص ۱۹۷
- ↑ صحیفۀ نور، ج ۱۹۰ ص ۶۰
- ↑ صحیفۀ نور، ج ۲۰ ص ۲۸
- ↑ صحیفۀ نور، ج ۲۰ ص ۲۸
- ↑ صحیفۀ نور، ج ۱۸ ص ۱۲۷
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۳.