حواریون
- مدخلهای وابسته به این بحث:
مقدمه
حواریان، جمع حواری و دارای ساختاری عربی است؛ اما در ریشه اصلی آن اختلاف هست: بیشتر واژهپژوهان آن را واژهای عربی و برگرفته از "ح ـ و ـ ر" به معنای سفیدی شدید دانستهاند. برایناساس، سبب نامگذاری یاران عیسی(ع) به این نام را اشتغال آنان به جامهشویی،[۱] پوشیدن لباس سفید،[۲] داشتن طهارت باطنی [۳] و پاکیزه کردن نفوس بندگان [۴]دانستهاند. برپایه حدیثی از امام رضا(ع) نیز صفای دل و پاکی درون آنها سبب نامگذاریشان به این اسم شده است.[۵] برگزیده شدن از سوی حضرت عیسی(ع) به سبب پاکیشان، نورانیت چهره، پیراستگی از هرگونه عیب و نقص،[۶] پیروی و دوستی خالصانه مسیح(ع) و دگرگونی در شخصیت آنان نیز از اسباب این نامگذاری یاد شدهاند.[۷]
برخی این واژه را برگرفته از "ح ـ و ـ ر" به معنای بازگشتن دانسته و سبب نامگذاری یاران عیسی(ع) به این نام را رفت و آمدهای پی در پی آنان نزد وی،[۸] مراجعه مردم به آنان [۹] و خارج شدن آنها از دین رایج و بازگشت به حالتی غیر از حالت نخست (انتخاب دین نو) میدانند.[۱۰] در مقابل، شماری از واژهپژوهان، حواری را از واژگان دخیل دانستهاند: برخی مانند سیوطی آن را واژهای نبطی به معنی شویندگان لباس [۱۱] و بعضی واژهای حبشی میدانند.[۱۲] آرتور جفری، با اعتقاد به حبشی بودن آن و در مقابل نظر دوراک (مستشرق) که زمان ورود آن به زبان عربی را پس از اسلام دانسته، با استناد به یک بیت از اشعار جاهلی احتمال میدهد که این واژه پیش از اسلام در میان عربها رواج داشته است.[۱۳] شماری از پژوهشگران غربی نیز آن را برگرفته از واژه حبشی حواریا Hawareya به معنای رسولان دانستهاند.[۱۴]
حواریان در کتاب مقدس
کتاب مقدّس، حواریان را شاگردان عیسی(ع)،[۱۵] شمارشان را ۱۲ و رسالتشان را وعظ و تبلیغ یاد میکند.[۱۶] عدد دوازدهگانه حواریان با جایگاه ممتاز رقم ۱۲ و حضور پررنگ و نمادین آن در فرهنگ و حیات دینی یهود پیوندی عمیق دارد: مواردی چون اسباط دوازدهگانه بنیاسراییل،[۱۷] قطعه سنگهای دوازدهگانه منقّش و گرانبها در سینهبند هارون،[۱۸] انواع هدیه و قربانی برای خدا،[۱۹] وکلای سلیمان،[۲۰] مجسّمههای شیر بر روی پلههای ششگانه تخت وی [۲۱] و مواردی دیگر [۲۲] همگی عدد ۱۲ داشتهاند. این رقم، مبنای نظام شمارشی بابلیان بوده است.[۲۳] در عهد جدید نیز افزون بر حواریان، میتوان به دروازههای دوازده گانه اورشلیم جدید با سر درِمنقش به نام اسباط دوازدهگانه [۲۴] و تقسیم رؤیاهای آسمانی به ۱۲ قسم از سوی یوحنّا[۲۵] و جز آن اشاره کرد.[۲۶]
براساس گزارش انجیلِ برنابا، حضرت عیسی(ع) پس از ۴۰ روز عبادت و روزهداری، ۱۲ تن از بنیاسراییل را به نام رسولان [۲۷] به نامهای شمعون معروف به پطرس، اندریاس، یعقوب بن زَبْدَی، یوحنّا، فیلُّپِس، برتولما، توما، متّی، یعقوب بن حلفی و لبئی معروف به تدی، شمعون قانوی و یهودای اسخریوطی برگزید.[۲۸] پس از آنکه یهودا در پی ندامت از خیانت به عیسی(ع) و همکاری با دشمنان آن حضرت خودکشی کرد، "متیاس" جایگزین او گردید.[۲۹] حواریان، همه از میان توده بنیاسراییل بودهاند. حضرت عیسی(ع) آنان را پس از آموزش، دو به دو برای تبلیغ میفرستاد؛ همچنین آنها را برای انجامدادن کارهای خارقالعاده قدرت بخشید. شرح سفرها، خاطرات و تلاشهای تبلیغی آنان در بخش "اعمال رسولانِ" عهد جدید به تفصیل آمده است.[۳۰] گزارشهای کتاب مقدّس درباره حواریان، متفاوت است: از یکسو بیشتر آنها را کمدرک،[۳۱] سستایمان،[۳۲] ترسو،[۳۳] شکاک[۳۴] و سختدل[۳۵] خوانده است؛ از سوی دیگر، حواریان با ویژگیهایی چون توان سخن گفتن به زبانهای گوناگون،[۳۶] انجام دادن امور خارقالعاده،[۳۷] وعده داوری به آنان از سوی خدا در میان اسباط دوازدهگانه،[۳۸] قدرت شفای بیماران[۳۹] و غلبه بر شیطان[۴۰] وصف شدهاند؛ همچنین در برخی گزارشها، پطرس به نفاق[۴۱] و انکار عیسی متهم[۴۲] و شیطان[۴۳] خوانده میشود؛ ولی در جای دیگر از او به برترین حواری [۴۴] و مأموریت ویژه او از طرف عیسی(ع) در هدایت مردم، نیز استواری دیگر حواریان [۴۵]سخن گفته است. گزارشهای عهد جدید، گویای برتری پطرس بر رسولان دیگر، غیرت و استواری او در ایمان و علاقه شدید به عیسی(ع)اند؛ نیز وی پس از عروج عیسی(ع) بیشتر عمر خود را در کلیساهای فلسطین و اطراف آن سپری کرد و ۲۰ سال پایانی عمر خود را در رم گذرانید و نخستین اسقف روم شناخته شد.[۴۶]
حواریان در قرآن
حواریان ۵ بار به صراحت در قرآن یاد و به یاران خاص و برگزیده حضرت عیسی(ع) اطلاق شده است: ﴿فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾[۴۷]،﴿وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاء قَالَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾[۴۸]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾[۴۹].[۵۰].
در سوره آلعمران ﴿ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ﴾[۵۱] پس از یاد کرد تکذیب عیسی(ع) از سوی بنیاسراییل و یاریخواهی آن حضرت در پی آن، ایمان آوردن و اعلام آمادگی حواریان برای یاری عیسی(ع) در راه خدا گزارش شده است. در سوره مائده ﴿وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاء قَالَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾[۵۲] نیز ایمان آوردن آنان بر اثر وحی الهی خوانده شده و در ادامه، درخواست آنها از عیسی(ع) برای آوردن مائده آسمانی به عنوان گواه صدقی بر رسالت خویش و برای آرامش خاطرشان، نزول مائده و تهدید خدا بر عذاب سخت کسانی که پس از دیدن آن، کافر گردند، گزارش شده است. در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾[۵۳] نیز همراه اشاره به ایمان حواریان به عیسی(ع) و یاری او، از مسلمانان خواسته شده است که همانند آنان به یاری خدا و دین و پیامبر او بپردازند. برخی سوره صفّ را به سبب یاد کرد از حواریان در آن، "سوره حواریون" خواندهاند.[۵۴] در سوره حدید ﴿ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ﴾[۵۵] نیز کسانی که از حضرت عیسی(ع) پیروی کردند، مهربان و رئوف خوانده شده و شماری از مفسران، مراد از آنها را همان حواریان دانسته،[۵۶] چنانکه شماری از مفسران، فرستادگان یاد شده در سوره یس ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ﴾[۵۷] را نیز اشاره به ۳ تن از حواریان دانستهاند.[۵۸] قرآن کریم به عدد حواریان اشاره نکرده است؛ ولی بر اساس دیدگاه مشهور مفسران [۵۹] و برخی احادیث اسلامی،[۶۰] آنان ۱۲ تن بودهاند.
ایمان حواریان
هنگامی که حضرت عیسی(ع) از رسالت خویش به سوی بنی اسراییل خبر داد و آنان را به راه راست فرا خواند، بنیاسراییل با وی مخالفت و کفر پیشه کردند. ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۶۱] در پی این تکذیب، حضرت عیسی(ع) پرسید که چه کسی او را در این راه یاری میکند و حواریان اعلام کردند که به خدا ایمان آورده و آن حضرت را در این مسیر یاری خواهند کرد و از او خواستند که بر فرمانپذیری آنها از وی شاهد باشد: ﴿فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾[۶۲] حواریان همچنین از ایمان خویش به همه آموزههای وحیانی و پیروی از حضرت عیسی(ع) خبر دادند و از خدا خواستند تا نام آنان را در زمره کسانی بنویسد که بر ابلاغ رسالت فرستادگان الهی گواهی میدهند: ﴿رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ﴾[۶۳] برخی مفسران گفتهاند: دعوت عیسی(ع) برای یاری خویش و اعلام آمادگی حواریان، زمانی بود که آن حضرت با پافشاری بنیاسراییل بر کفر و تصمیم آنان به کشتن او روبهرو شد.[۶۴] در سوره مائده ﴿وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ﴾[۶۵] ایمان آوردن حواریان براثر وحی الهی به آنها و نعمت خدا به حضرت عیسی(ع) یاد شده است. مفسران اختلاف دارند که وحی یادشده به معنای الهام یا وحی نبوت است. (همین مقاله، وحی به حواریون) شماری از مفسران با استناد به همین آیه، ایمان حواریان را ایمانی خاص و در حد کمال دانستهاند، زیرا همراه با وحی و هدایت الهی بوده است؛[۶۶]اما شمار دیگری از مفسران این دیدگاه را به استناد آیه ﴿إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۶۷] به چالش کشیدهاند. در این آیه، درخواست حواریان از عیسی(ع) برای آوردن مائده آسمانی، گواه صدقی بر قدرت پروردگار و رسالت خویش و آرامش خاطر آنها و ناخشنودی حضرت عیسی(ع) از این درخواست گزارش شده است. این آیه مایه اختلاف مفسران درباره مراتب ایمان حواریان شده است.
مفسرانی که با استناد به نقش هدایت الهی در ایمان حواریان، آن را در حد کمال دانسته، این آیه را به گونهای تفسیر کردهاند که به کامل بودن ایمان آنها خدشهای نخورد. براساس این تفسیر، حواریان در قدرت خدا، حقانیت حضرت عیسی(ع) و درستی دعوت وی تردید نداشتند، بلکه دودلی آنان در این بود که آیا خدا درخواست آن حضرت را اجابت میکند یا نه.[۶۸] برخی دیگر گفتهاند: آنان میخواستند بدانند که آیا حکمت خدا نزول مائده را اقتضا میکند یا نه؟[۶۹] بعضی نیز فقر و نداری و نیاز حواریان به غذا را سبب درخواست مائده دانستهاند، تا با خوردن از آن، توان لازم را برای طاعت و بندگی خدا به دست بیاورند.[۷۰] علامه طباطبایی رحمهالله سبب توبیخ آنان از سوی حضرت عیسی(ع) را لحن نامؤدبانه آنان میداند.[۷۱] در مقابل، شماری از مفسران، درخواست مائده را مربوط به آغاز گزینش آنان به عنوان حواری [۷۲] و پیش از دیدن معجزاتی مانند زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و بیماران لاعلاج دانسته [۷۳] و معتقدند در این زمان هنوز ایمان آنان به قدرت خدا و رسالت حضرت عیسی(ع) کامل نشده بود. این گروه، ضمن ناسازگار خواندن توجیههای مفسران نخست با ادله صریح حواریان برای درخواست خویش، ناخشنودی حضرت عیسی(ع) از درخواست مذکور، هشدار به حواریان و سفارش آنها به تقوا،[۷۴] همچنین تلاش حواریان برای توجیه درخواست خویش را شاهد مدعایشان دانستهاند:[۷۵] آنها در توجیه درخواست خویش، مواردی چون خوردن از مائده، آرامش یافتن دلهایشان با آن، ثابت شدن صداقت حضرت عیسی(ع) در ادعای رسالت و گواه شدن آنان بر آن مائده آسمانی را سبب درخواست خویش یاد کردند: ﴿قَالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾[۷۶] برخی در پاسخ به این چالش، درخواست حواریان را همانند درخواست حضرت ابراهیم(ع) و برای ازدیاد و پایداری ایمان خویش دانستهاند. حضرت ابراهیم(ع) از خدا خواست تا چگونگی زنده کردن مردگان را به وی نشان دهد؛ اما علامه طباطبایی با نامؤدبانه خواندن لحن حواریان، میان آن دو تفاوت گذاشته است.[۷۷] بعضی مفسران درباره کامل نبودن ایمان حواریان، به همکاری یهودا با دشمنان و خیانت وی به حضرت مسیح(ع) استناد کرده و آیه ﴿وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾[۷۸] را اشاره به این موضوع و بیاثر شدن خیانت یهودا و دشمنان مسیح(ع) دانستهاند [۷۹].
مفسران، "اسلامِ" حواریان را نیز به پیروی از قرآن ﴿فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾[۸۰]، ﴿وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ﴾[۸۱] بررسیدهاند. مفهوم مسلمان بودن و مراتب اسلام آنها مورد اختلاف است: مرحوم طبرسی با تفسیر اسلام به معنای مصطلح آن و بر اساس اطلاقِ "حنیف و مسلمان" به حضرت ابراهیم(ع) در قرآن ﴿مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۸۲] مدّعی است که نه تنها حواریان، دین همه پیامبران اسلام بوده است.[۸۳] علامه طباطبایی اسلام را به معنای تسلیم و فرمانپذیری مطلق در برابر اراده خدا دانسته و گفته است که حواریان بیهیچ اعتراضی و با رضایت کامل به هرگونه قضا و حکم الهی درباره آنان، همه دستورهای خدا را انجام میدادند. وی ایمان را دارای مراتب مختلف دانسته و معتقد است که پیش از هر مرتبهای از ایمان، مرتبهای از اسلام قرار دارد و اسلام حواریان در بالاترین و کاملترین درجه آن بود که ویژه مؤمنان خالص است.[۸۴] در روایات اسلامی، از حواریان به نخستین یاران باوفا و مخلص عیسی(ع)، برگزیده الهی و از پطرس (شمعون) به برترین حواری، وصی و جانشین عیسی(ع) و شهید یاد شده است که تنها پیروان وی، فرقه ناجی هستند[۸۵].[۸۶]
وحی به حواریان
بیشتر مفسران،[۸۷] وحی به حواریان را مانند وحی به مادر حضرت موسی(ع) و زنبور عسل ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾[۸۸]، ﴿وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ﴾[۸۹] به معنای الهام دانستهاند که بر نبوت آنان دلالتی ندارد. روایتی از امام باقر نیز مؤید این معناست؛[۹۰] ولی معانی دیگری نیز برایش گفتهاند.[۹۱] در مقابل، برخی از دانشمندان مسلمان، وحی به حواریان را از نوع وحی رسالت دانسته و با استناد به الفاظ ﴿أَرْسَلْنَا﴾ و ﴿الْمُرْسَلُونَ﴾ در آیه ﴿وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ﴾[۹۲] معتقدند حواریان، پیامبر بوده [۹۳] و پس از آنان از سوی عروج عیسی(ع) رسالت داشتهاند[۹۴] در آیات یاد شده، خدا از فرستادن سه فرستاده خویش به یک شهر و تکذیب ساکنان آنجا خبر میدهد.
برخی از مفسران شیعه[۹۵] و سنی،[۹۶] دو نفر اوّلی را به شمعون و یوحنا و سومی را به پولس تطبیق کردهاند که برای هدایت مردم انطاکیه رفتند.[۹۷] کسانی که وحی به حواریان را به معنای الهام گرفته،[۹۸] گفتهاند: چون آن سه تن به دستور حضرت عیسی(ع) برای تبلیغ روانه شده بودند، از این جهت فرستادگان خدا بر آنان اطلاق شده بود.[۹۹] برخی نیز نوشتهاند که اساسا آن فرستادگان، اشاره به برخی از پیامبران دارند نه حواریان.[۱۰۰].[۱۰۱]
حواریان، یاوران خدا
قرآن کریم، ضمن اشاره به اعلام آمادگی حواریان برای یاری رسانی به حضرت عیسی(ع) و اینکه آنان خود را یاوران خدا خواندند، از مسلمانان میخواهد که همانند آنها یاوران خدا باشند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ﴾[۱۰۲] به دیده مفسران، حضرت عیسی(ع) میخواست گروهی را برگزیند تا وی را در دعوت به سوی خدا و تبلیغ و انتشار آیین وی یاری کنند؛ همانند کاری که پیامبراکرم(ص) در بیعت عقبه و شجره انجام دادند.[۱۰۳] حواریان با ترک خانه و کاشانه خود، در پی عیسی(ع) روانه شده و در تبلیغ آیین وی کوشیدند.[۱۰۴] مفسرانی که آیات ﴿وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَن مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ وَمَا لِي لاَ أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلاَ يُنقِذُونِ إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاء وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ إِن كَانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ﴾[۱۰۵] رادرباره حواریان دانستهاند، به سفرهای تبلیغی آنان از جمله به شهر انطاکیه و آزارهایی که در این زمینه تاب آوردند، اشاره کردهاند.[۱۰۶] برپایه این دیدگاه، مردم انطاکیه آنها را تکذیب و به شکنجه و سنگسار شدن تهدید کردند و تنها یک تن به آنان ایمان آورد و قوم خود را نیز به پیروی از آنان فرا خواند؛ ولی مردم وی را کشتند. ﴿قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ﴾[۱۰۷].[۱۰۸].[۱۰۹]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ العین، ج ۳، ص ۲۸۷ - ۲۸۸؛ مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۱۱۶؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۲۲۰ - ۲۲۱، «حور».
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۴؛ کنز الدقائق، ج ۲، ص ۱۰۱؛ دائره المعارف الاسلامیه، ج ۸، ص ۱۳۷.
- ↑ لسان العرب، ج ۴، ص ۲۲۰؛ تاج العروس، ج ۶، ص ۳۱۵، «حور».
- ↑ مفردات، ص ۲۶۳؛ مجمعالبحرین، ج ۳، ص ۵۹۴، «حور».
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۸۰ - ۸۱؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۷۲ - ۲۷۳.
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۸۰ - ۸۱؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۷۲ - ۲۷۳.
- ↑ روحالمعانی، ج ۳، ص ۲۸۱؛ التحقیق، ج ۲، ص ۳۰۹، «حور».
- ↑ المتوکلی، ص ۱۳۱؛ Encyclopedia of the Quran, V۱, P۱۲۳.
- ↑ عرائس المجالس، ص ۳۵۲؛ واژههای دخیل، ص ۱۸۶، «حواریون».
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص ۳۰۹.
- ↑ المتوکلی، ص ۱۳۱ ـ ۱۳۲؛ الاتقان، ج ۱، ص ۲۹۹.
- ↑ واژههای دخیل، ص ۱۸۷؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۸، ص ۱۳۷.
- ↑ واژههای دخیل، ص ۱۸۷، «حواریون».
- ↑ . Encyclopedia of the quran, V۱, P۱۲۳ "Apostle"
- ↑ ر. ک: کتاب مقدس، متی ۱۰.
- ↑ کتاب مقدس، مرقس، ۳: ۱۴.
- ↑ رک: قاموس کتاب مقدس، ص ۴۱۴.
- ↑ کتاب مقدس، خروج ۲۸: ۲۱؛ و ۳۹: ۱۴.
- ↑ کتاب مقدس، لاویان ۲۴: ۵.
- ↑ کتاب مقدس، ملوک اول ۴: ۷.
- ↑ کتاب مقدس، ملوک اول ۱۰: ۲۰.
- ↑ ر. ک: کتاب مقدس،یوشع ۳: ۱۲؛ ۴: ۲ ـ ۴؛ سموئیل دوم ۲: ۱۵؛ ملوک اول ۷:۲۵؛ ۱۸: ۳۱ ـ ۳۲.
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص ۶۰۸ ـ ۶۰۹.
- ↑ کتاب مقدس، مکاشفه ۲۱: ۱۲.
- ↑ ر. ک: کتاب مقدس، مکاشفه، ج ۲۱، ص ۹ ـ ۱۴.
- ↑ برای اطلاع بیشتر درباره نمادین بودن عدد ۱۲ نزد یهودیان ر.ک: دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۱۵ ـ ۲۴، مقاله «اسباط».
- ↑ رک: انجیل برنابا، ص ۳۵۳ ـ ۳۵۴؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۴۱۴ ـ ۴۱۵، «رسول».
- ↑ کتاب مقدس، متی ۱۰: ۲ ـ ۴.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص ۴۱۳ ـ ۴۱۵، «رسول».
- ↑ کتاب مقدس، مرقس ۶: ۷؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۴۱۳ ـ ۴۱۵، «رسول»؛ دائرهالمعارف لیدن، ج ۱، ص ۱۲۳ Encyclopedia of the Quran, V۱,.P۱۲۳ "Apostle"
- ↑ کتاب مقدس، متی ۱۵: ۱۵.
- ↑ کتاب مقدس، ۱۶: ۵ ـ ۸.
- ↑ کتاب مقدس، لوقا ۲۴: ۲۵.
- ↑ کتاب مقدس، متی ۲۶: ۳۱.
- ↑ کتاب مقدس، مرقس ۶: ۵۲ و ۱۶: ۱۴؛ نیز رک: الرحلة المدرسیّه، ج ۱، ص ۱۴۹.
- ↑ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲: ۴.
- ↑ کتاب مقدس، مرقس ۶:۱۳؛ لوقا ۹:۶.
- ↑ کتاب مقدس، متی ۱۰: ۲.
- ↑ کتاب مقدس، ۱۰:۱.
- ↑ کتاب مقدس، انجیل متی ۱۰:۱.
- ↑ کتاب مقدس، غلاطیان ۲: ۱۱ ـ ۱۶.
- ↑ کتاب مقدس، متی ۲۶:۳۱ و ۷۵؛ مرقس ۱۴:۶۶ ـ ۶۸؛ لوقا ۲۲:۵۶ ـ ۵۷؛ یوحنا ۱۸:۱۷ ـ ۱۸.
- ↑ کتاب مقدس، متی ۱۶: ۲۳.
- ↑ کتاب مقدس، لوقا ۲۲؛ ۳۲؛ نیز ر. ک: بحارالانوار، ج ۳۸، ص ۱۰۳.
- ↑ کتاب مقدس، لوقا ۲۲:۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ دائرهالمعارف البستانی، ج ۵، ص ۴۷۲ ـ ۴۷۳، «پطرس»؛ درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص ۵۰ ـ ۵۱.
- ↑ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
- ↑ «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱-۱۱۲.
- ↑ «ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنان که عیسی پسر مریم به حواریان گفت: چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم و دستهای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و دستهای کافر شدند و ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرو» سوره صف، آیه ۱۴.
- ↑ جامعالبیان، ج ۳، ص ۳۹۱؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۰۶؛ المیزان، ج ۳، ص ۲۰۳.
- ↑ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟ حواریان گفتند: ما یاوران خداوندیم، به خداوند ایمان داریم و گواه باش که ما گردن نهادهایم. پروردگارا! بدانچه فرو فرستادهای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار» سوره آل عمران، آیه ۵۲-۵۳.
- ↑ «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱-۱۱۲.
- ↑ «ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنان که عیسی پسر مریم به حواریان گفت: چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم و دستهای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و دستهای کافر شدند و ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرو» سوره صف، آیه ۱۴.
- ↑ الاتقان، ج ۱، ص ۱۲۱؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص ۴۶۲.
- ↑ «سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.
- ↑ مجمع البیان،
- ↑ «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۴ ـ ۱۵؛ البحرالمحیط، ج ۹، ص ۵۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۹۷؛ البحر المحیط، ج ۱۰، ص ۱۶۹.
- ↑ التوحید، ص ۴۲۱؛ بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۳۰۳؛ ج ۳۶، ص ۳۰۹؛ مسند الامام الرضا، ج ۲، ص ۷۷.
- ↑ «و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۴۹-۵۰.
- ↑ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
- ↑ «پروردگارا! بدانچه فرو فرستادهای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار» سوره آل عمران، آیه ۵۳.
- ↑ جامعالبیان، ج ۳، ص ۳۹۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۳۰۲ ـ ۳۰۳؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۳۵.
- ↑ «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.
- ↑ المحرر الوجیز، ج ۲، ص ۲۶۰؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۶۰۹؛ المیزان، ج ۶، ص ۲۲۹.
- ↑ «هنگامی که حواریان گفتند: ای عیسی پسر مریم! آیا پروردگار تو یارایی دارد که برای ما از آسمان خوانی فرو فرستد؟ (عیسی) گفت: اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۱۱۲.
- ↑ جامع البیان، ج ۷، ص ۱۷۴؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۰۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۶۴.
- ↑ ر. ک: مفردات، ص ۵۳۱ «طوع».
- ↑ ر. ک: مجمعالبیان، ج ۳، ص ۴۰۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۱۲۰.
- ↑ المیزان، ج ۶، ص ۲۲۵ و ۲۳۳.
- ↑ ر. ک: مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۰۷؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۳۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۶۴.
- ↑ معانیالقرآن، ج ۲، ص ۳۸۵؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص ۴۰۸.
- ↑ رک: جوامع الجامع، ج ۱، ص ۵۴۵؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۳۳۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۷، ص ۱۷۴؛ المیزان، ج ۶، ص ۲۳۳.
- ↑ «گفتند: بر آنیم تا از آن بخوریم و دلهایمان اطمینان یابد و بدانیم که تو، به ما راست گفتهای و بر آن از گواهان باشیم» سوره مائده، آیه ۱۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۶، ص ۲۲۵ - ۲۳۰.
- ↑ «و (بنی اسرائیل) نیرنگ ورزیدند و خداوند تدبیر کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره آل عمران، آیه ۵۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۶۹ ـ ۷۰.
- ↑ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
- ↑ «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.
- ↑ «ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۷۰.
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۵.
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۸۰ - ۸۱؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۹۰، ۲۷۲ - ۲۷۳ و ۳۳۶؛ ج ۲۷، ص ۱۶؛ ج ۳۰، ص ۷۶؛ ج ۳۶، ص ۳۰۹؛ ج ۳۸، ص ۱۰۳؛ ج ۴۵، ص ۲۰۳.
- ↑ مردی، عباس علی، مقاله «حواریون»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱.
- ↑ التبیان، ج ۴، ص ۵۷؛ الکشاف، ج ۲، ص ۵۳۶؛ غریب القرآن، ص ۷۵.
- ↑ «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد» سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ «و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۴۹؛ الصافی، ج ۲، ص ۹۷؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص ۳۶۲؛ الکشاف، ج ۲، ص ۵۳۶؛ معانی القرآن، ج ۲، ص ۳۸۳ ـ ۳۸۴.
- ↑ «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۳-۱۴.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۴۶۲ ـ ۴۶۳؛ المیزان، ج ۳، ص ۲۰۴.
- ↑ فتح القدیر، ج ۴، ص ۳۶۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۶۳؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۸۱.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۱۹۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۵۷۴؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۲۶۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۲۶۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۵۷۴؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۵۲.
- ↑ التبیان، ج ۲، ص ۴۵۹؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۵۰؛ الصافی، ج ۲، ص ۹۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۲۶۳؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۴۹؛ تفسیر شبر، ص ۴۱۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۸۷؛ التبیان، ج ۸، ص ۴۴۸؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۷۲.
- ↑ مردی، عباس علی، مقاله «حواریون»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱.
- ↑ «ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنان که عیسی پسر مریم به حواریان گفت: چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم و دستهای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و دستهای کافر شدند و ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرومند کردیم و پیروز شدند» سوره صف، آیه ۱۴.
- ↑ التبیان، ج ۲، ص ۴۷۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۳۷۳؛ المیزان، ج ۳، ص ۲۰۲ ـ ۲۰۳.
- ↑ . Apostle Encyclopedia of the Quran, V۱, P۱۲۳.
- ↑ «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم. گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید. گفتند: پروردگارمان میداند که ما نزد شما فرستاده شدهایم؛ و چیزی جز پیامرسانی روشن، بر عهده ما نیست. گفتند: ما به شما فال بد میزنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید. گفتند: فال بدتان با خودتان است؛ آیا چون پندتان دهند (باز فال بد میزنید)؟ بلکه شما گروهی گزافکارید. و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید.از کسانی که پاداشی از شما نمیخواهند و خود رهیافتهاند پیروی کنید. و چرا باید کسی را نپرستم که مرا آفریده است و به سوی او بازگردانده میشوید؟ آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟ من در آن صورت بیگمان در گمراهی آشکاری خواهم بود. من به پروردگار شما به راستی ایمان آوردهام پس (سخن) مرا بشنوید. گفته شد: به بهشت درآی! (و او) گفت: کاش قوم من (این را) میدانستند، که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید. و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم. (عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند. دریغا بر آن بندگان! هیچ فرستادهای نزدشان نمیآمد مگر که او را ریشخند میکردند. آیا ندیدهاند چه بسیار نسلها را پیش از ایشان نابود کردیم که آنان به سویشان باز نمیگردند؟» سوره یس، آیه ۱۳-۳۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۸۶؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۲۶۳؛ التحریر والتنویر، ج ۲۲، ص ۳۵۸ ـ ۳۵۹.
- ↑ «گفتند: ما به شما فال بد میزنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید گفتند: فال بدتان با خودتان است؛ آیا چون پندتان دهند (باز فال بد میزنید)؟ بلکه شما گروهی گزافکارید. و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید. از کسانی که پاداشی از شما نمیخواهند و خود رهیافتهاند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۱۸-۲۱.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۱۸۸؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۲۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۵ ـ ۱۶.
- ↑ مردی، عباس علی، مقاله «حواریون»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱.