صبر در جامعهشناسی اسلامی
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث صبر است. "صبر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- صبر در قرآن - صبر در حدیث - صبر در نهج البلاغه - صبر در اخلاق اسلامی - صبر در معارف مهدویت - صبر معصوم - صبر در سیره پیامبر خاتم - صبر در روانشناسی اسلامی - صبر در معارف و سیره حسینی - صبر در فقه سیاسی - صبر در معارف دعا و زیارات - صبر در معارف و سیره سجادی - صبر در معارف و سیره رضوی - صبر در سیره معصوم - صبر در جامعهشناسی اسلامی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
صبر و قدم در راه هدفها
راغب در توضیح موارد کاربرد واژه صبر مینویسد: صبر لفظ عامی است و چه بسا بر حسب اختلاف مورد، اسامی مختلفی داشته باشد. اگر شکیبایی و خودداری نفس در برابر مصیبت باشد، واژه “صبر” به کار برده میشود و ضد آن جزع و بیتابی است؛ اگر صبر در جنگ و محاربه باشد، “شجاعت و پایداری” نامیده میشود و ضد آن ترس و جبن است؛ اگر صبر در کار، ملالآور و دلتنگکننده باشد “ظرفیت داشتن و دلدار بودن” نامیده میشود و ضد آن کمظرفیتی و دلتنگی است؛ اگر صبر در مقام خودداری از سخن گفتن باشد، “کتمان” نامیده میشود و ضد آن فاش کردن سخن و ناآرامی است[۱].
پیامبران الهی به سبب برخورداری از صبر و پایمردی - در کنار سایر ویژگیهای متعالی - مورد تحسین خداوند قرار گرفتهاند و برخی به لقب “اولوالعزم” موصوف شدهاند. ایفای هیچ رسالتی بدون برخورداری از این ویژگی، ممکن نخواهد بود. واژه “استقامت” به ویژه در آیه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۲] که پیامبر(ص) و اصحاب را به آن امر کرده به معانی مختلفی همچون ثبات قدم در حفظ و ادای حق، استقامت در راه تبلیغ و ارشاد، استقامت در مبارزه و پیکار، استقامت در انجام وظایف الهی، استقامت در اجرا کردن تعالیم و... تفسیر شده است. علامه طباطبایی در ذیل آیه فوق مینویسد: انسان تنها در حال قیام که بر پای خود میایستد از هر حال دیگری بهتر تعادل خود را در دست دارد و در نتیجه به تمامی اعمال خود از ثبات و حرکت، دادن و گرفتن، اعطا و منع و جلب و دفع مسلطتر است و نیز کنترل تمامی قوای خویش و افعال آن قوا را در دست دارد؛ بنابراین میتوان گفت حالت قیام در تمامی شئون معرف شخصیت آدمی است. این اصل معنای قیام است، آنگاه این کلمه را به طور استعاره در متعادلترین احوال هر چیز دیگری استعمال کردهاند[۳]. در اهمیت خصیصه “صبر” به عنوان یک ویژگی روحی مطلوب و نتیجههای اجتماعی مترتب بر آن نیز مینویسد: مصابره عبارت است از اینکه جمعیتی به اتفاق یکدیگر اذیتها را تحمل کنند و هر یک صبر خود را به صبر دیگری تکیه دهد و در نتیجه برکاتی که در صفت صبر هست دست به دست هم دهند و تأثیر صبر بیشتر گردد و این معنای امری است که هم در فرد - اگر نسبت به حال شخصی او در نظر گرفته شود - محسوس است و هم در اجتماع - اگر نسبت به حال اجتماع و تعاون آن در نظر گرفته شود - چون باعث میشود که تکتک افراد نیروی یکدیگر را به هم وصل کنند و همه نیروها یکی شود[۴].[۵]
آیات قرآنی مرتبط
- امر حضرت(ص) به استقامت در مسیر ایفای رسالت: فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ...[۶].
- پایداری ویژگی اولیای خداوند: وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ[۷].
- امر مؤمنان به ثبات قدم در مبارزه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا...[۸].
- تواصی به صبر از اوصاف سعادت یافتگان: ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ[۹].
- پایداری، زمینهساز عنایات ویژه: وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا[۱۰].
برحذر داشتن مؤمنان از رویگرانی از دشمن و عقبنشینی در میدان نبرد[۱۱]؛ وعده مضاعف شدن قدرت مجاهدان در راه خدا در صورت صبوری و مقاومت[۱۲] و وعده پاداش مضاعف الهی به صابران[۱۳] نیز در آیات متعددی، مورد توجه قرار گرفته است.[۱۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۷۴.
- ↑ «پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
- ↑ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۶۱.
- ↑ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۴۴؛ برای آگاهی بیشتر از جایگاه این آموزه در معارف دینی، ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، ره توشه، ج۲، ص۲۷۰، ۲۷۷، ۳۱۹ و ۳۲۳؛ محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۷، ص۱۰۵-۱۴۰؛ ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۴۴۱-۴۷۸؛ احمد نراقی، معراج السعاده، ص۶۴۳-۶۵۹.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۴۶.
- ↑ «بنابراین شکیبا باش همانگونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
- ↑ «و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
- ↑ «ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید» سوره انفال، آیه ۴۵.
- ↑ «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش میکنند * آنان، خجستگانند» سوره بلد، آیه ۱۷-۱۸.
- ↑ «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب میکنیم؛» سوره جن، آیه ۱۶.
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ «ای مؤمنان! چون با انبوه کافران رویاروی شدید از آنان واپس مگریزید!» سوره انفال، آیه ۱۵.
- ↑ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند» سوره انفال، آیه ۶۵.
- ↑ أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ «آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیدهاند دو بار به آنان داده میشود و بدی را با نیکی دور میسازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۴۶.