رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / منبع علم معصوم
مدخل اصلیالف باب
مدخل وابستهتعلیم پیامبر خاتم / علم امام علی

رابطه الف باب با علم معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

علامه طباطبایی

علامه طباطبایی به نقل از کتاب «در محضر علامه طباطبایی» در این باره گفته است:

«از روایاتی که درباره تعلیم رسول الله (ص) به امیرمؤمنان علی (ع) وارد شده می‌توان دریافت که تعلیم ایشان همانند تعلیمی که در میان ما رایج است، تدریجی نبوده است، بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یکباره همه علوم را به امیرمؤمنان علی (ع) به وراثت آموزش داده است. در آن روایات آمده است که رسول خداوند (ص) در بیماری پایان عمرش، امیرمؤمنان علی (ع) را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و در از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن‌ها خود هزار در را می‌گشاید: «يَفْتَحُ كُلُّ حَدِيثٍ أَلْفَ بَاب‏»[۱][۲].

پاسخ‌های دیگر

۱. آیت‌الله مظفر؛
آیت‌الله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در این‌باره گفته‌ است: «یکی دیگر از منابع علوم سرشار آنان است که گروهی از روایات به آن اشاره دارد و ما به نقل یکی از آنها می‌پردازیم: ابی‌بصیر می‌گوید: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ هَاهُنَا أَحَدٌ يَسْمَعُ كَلَامِي‏ قَالَ: فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) سِتْراً بَيْنَهُ‏ وَ بَيْنَ‏ بَيْتٍ‏ آخَرَ فَاطَّلَعَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ شِيعَتَكَ يَتَحَدَّثُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَ عَلِيّاً (ع) بَاباً يُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ: فَقَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِيّاً (ع) أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ قَالَ: قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْم‏»[۳]. آن گاه امام صادق (ع) چون دید ابابصیر این منبع عظیم را بزرگ شمرده است، شروع کرد به بیان منابعی عظیمتر و سرشارتر و فرمود: جامعه نزد آنهاست و آن، طوماری است به طول هفتاد ذراعِ پیامبر (ص) و به املاء زبانی آن حضرت و دستخط علی (ع) که تمام حلالها و حرامها و هر چه مردم بدان نیازمندند در آن موجود است حتی جریمۀ خراش. سپس فرمود: جفر که مخزنی است از چرم و علم انبیاء و اوصیا و همۀ دانشمندان پیشین بنی اسرائیل در آن وجود دارد، نزد آنهاست. و آنگاه فرمود: مصحف فاطمه (س) که سه برابر قرآن است نزد آنهاست. سپس امام صادق (ع) فرمود: «إِنَ‏ عِنْدَنَا عِلْمَ‏ مَا كَانَ‏ وَ عِلْمَ‏ مَا هُوَ كَائِنٌ‏ إِلَى‏ أَنْ‏ تَقُومَ‏ السَّاعَة»[۴]در تمام این مراحل ابابصیر با شگفتی و تعجب می‌گفت:«هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْم»[۵] و امام (ع) می‌فرمود:«إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاك‏‏»[۶] پس ابابصیر گفت: جانم به فدایت، پس آن علم کامل کدام است؟ و امام (ع) فرمود:«مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْأَمْرُ بَعْدَ الْأَمْرِ وَ الشَّيْ‏ءُ بَعْدَ الشَّيْ‏ء‏‏»[۷] ما گرچه این منابع و قدر این چشمه‌ها را نمی‌دانیم اما از این بیان می‌فهمیم، علمی که افزون بر آن نیست، روزی امامان (ع) ما شده و اگر بیان اجازه می‌داد نامی بالاتر از "حضوری" و "بالفعل" بر آن بگذاریم، دریغ نداشتیم. آیا پس از این می‌توان گفت: علم ایشان منوط به خواست آنهاست؟ و اما اینکه امام (ع) در این روایت پرده را برداشت و سرکشی نمود، نه به خاطر آن بود که خود بداند کسی هست یا نه، تا با علم حضوری ناسازگار باشد، بلکه برای آن بود که ابابصیر مطمئن شود شنونده‌ای در خانه نیست. ما با اختصار احادیثی را که بر وسعت علوم ایشان و حضورش نزد آنها دلالت داشت، نقل نمودیم چرا که در مقام بیان تمام روایات این موضوع نبودیم، بلکه غرض ما فقط آن بود که علم آنها را بشناسیم و برای شناخت آن از راه نقل، چاره‌ای نیست جز تمسک به آنچه به ما آموختند و از آن پرده برداشتند. آنچه آوردیم برای وصول به آن غرض و یافتن آن گمشده، کافی است، گر چه قطره‌ای است از باران و اندکی از دریای آثار و روایاتی که در این باره رسیده است»[۸]
۲. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «پیام قرآن» در این‌باره گفته‌ است: «آنها به تمام اسرار غیب آگاه‌اند ولی آگاهی آنها بر اصول کلی است؛ در همه جا کلیات را می‌دانند؛ در حالی که علم به تمام کلیات و جزئیات عالم، مخصوص ذات پاک خدا است. در حقیقت این سخن شبیه چیزی است که در روایات متعددی آمده است که امام علی (ع) فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) عَلَّمَنى اَلْفَ بَاب مِنَ الْحَلاَلِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا کَانَ وَ مِمَّا یَکُونُ اِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ، کُلُّ بَاب مِنْهَا یَفْتَحُ اَلْفَ باب فَذلِکَ اَلْفَ اَلْفَ باب»[۹][۱۰].
۳. آیت‌الله ضیاءآبادی؛
آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی در کتاب «تفسیر سوره ابراهیم» در این‌باره گفته‌ است: «آنها به تمام اسرار غیب آگاهند ولی آگاهی آنها بر اصول کلی است، در همه جا کلیات را می‌دانند، در حالی که علم به تمام کلیات و جزئیات عالم مخصوص ذات پاک خدا است. در حقیقت این سخن شبیه چیزی است که در روایات متعددی آمده است که علی (ع) فرمود: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ»[۱۱] عدد هزار در این احادیث خواه عدد تعداد باشد یا تکثیر، دلیل بر گسترش فوق‌العاده ابواب علمی است که پیامبر (ص) به آن حضرت آموخت، و نیز اشاره به آن است که این ابواب مشتمل بر یک سلسله اصول کلی بود که از آنها صدها یا هزاران باب دیگر گشوده می‌شد. این نکته نیز قابل توجه است که حدیث «اِذا شاوُا اَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»[۱۲] ممکن است اشاره به همین معنی بوده باشد که آنها هرگاه بخواهند از بعضی جزئیات آگاه شوند به اصول کلی که از سوی خداوند یا پیامبر (ص) به آنها تعلیم شده است مراجعه کرده، به وسیله آن آگاه می‌شوند»[۱۳].
۴. آیت‌الله مصباح یزدی؛
آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «آموزش عقاید» در این‌باره گفته‌ است: «بی‌شک اهل بیت پیغمبر (ص) بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهره‌مند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: «لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»[۱۴] مخصوصاً شخص امیرمؤمنان (ع) که از دوران کودکی در دامان رسول خدا (ص) پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از پیامبر اکرم (ص) بود، و درباره وی فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»[۱۵] و از خود امیرمؤمنان (ع) نقل شده که فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللّهِ (ص) عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»[۱۶] ولی علوم ائمه اهل بیت (ع) منحصر به آنچه از پیامبر اکرم (ص) بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به‌صورت "الهام و "تحدیث"[۱۷] به ایشان افاضه می‌شده است نظیر الهامی که به خضر و ذوالقرنین[۱۸] و حضرت مریم (س) و مادر موسی (ع) "وحی" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از ائمه اطهار (ع) که در سنین طفولیت به مقام امامت می‌رسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»[۱۹].
۵. حجج الاسلام و المسلمین نجارزادگان، شاکر و محمدی؛
۶. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی شاکر در مقاله «منابع علم امام در قرآن» در این‌باره گفته‌ است:

«روایات مشهور به "ألف باب"، از روایات پرتعدادی هستند که یکی از منابع و مجاری علوم ائمه (ع) را تبیین می‌کنند. در مناقب آمده است که ابن بابویه در خصال از ۲۴ طریق و صفار در بصائرالدرجات از ۶۶ طریق این خبر را روایت نموده‌اند.[۲۰] در کتب اهل‌سنت نیز این روایت نقل شده است.[۲۱] بر خلاف سایر مجاری علوم اهل‌ بیت (ع) که غالباً در زمان امام باقر (ع) و به صورت گسترده تر در زمان امام صادق (ع) تبیین گردیده‌اند ، روایات "الف باب" در موارد متعددی از زبان امیرالمؤمنین (ع) و برخی از صحابه و تعدادی از همسران رسول خدا (ص) بیان و نقل شده است. همه روایاتی که در این زمینه وارد شده‌اند، انتقال‌دهنده علوم را پیامبر اکرم (ص) و دریافت‌کننده آنها را امام علی (ع) بیان نموده‌اند.

روایت اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین (ع) دلالت می‌کند که ابواب تعلیمی به آن حضرت توسط پیامبر اکرم (ص)، شامل حلال و حرام الهی و آگاهی‌هایی نسبت به گذشته و آینده است؛ هرچند باید ادعا نمود طبق روایات، تعلیمات پیامبر (ص) به امام علی (ع) منحصر به این امور نبوده است. [۲۲] از این روایت استفاده می‌شود که هزار باب علم، منحصر به علم حلال و حرام نیست؛ بلکه علومی گسترده را شامل می‌شود.[۲۳]

از نکات دیگری که روایات به آن اشاره نموده‌اند، آشکار شدن و ظهور تنها یک باب یا دو باب از آن ابواب است.[۲۴] این امر نیز دلیلی است بر گستردگی و عظمت این ابواب.[۲۵] ابن عباس که راوی روایت "ألف باب" در چند مورد است،[۲۶] خود در عظمت این دانش و عجز نسبت به درک و فهم آن می‌گوید: «سمعت من علی حدیثاً لم أدر ما وجهه و لم أنکره، سمعته یقول: ان رسول الله (ص) أسر إلیّ فی مرضه فعلّمنی مفتاح ألف باب من العلم یفتح کل باب ألف باب»[۲۷].

غزالی نیز در توصیف این دانش امیرالمؤمنین (ع) و طبیعی بودن و یا فوق طبیعی بودن آن، با پذیرش این روایت و صحیح دانستن آن، معتقد به الهی و لدنی بودن این معرفت و آگاهی است و با تجلیل واحترام از این امر یاد می کند.[۲۸]

نکته‌ای که برخی علما و اندیشمندان را به تبیین و توضیح درباره روایت الف باب واداشته است، استدلال برخی از عامه و معتزله به صحت قیاس و اجتهاد با استناد به همین روایات است. این گونه برداشت باعث شده است علمای شیعه به تبیین مقصود و منظور روایات الف باب بپردازند.[۲۹] درباره اینکه ابواب مترتب بر هر بابی از هزار باب چگونه محقق شده است، چهار دیدگاه مشهور از قدما مطرح است:

  1. توسط خود پیامبر اکرم (ص)؛
  2. با تفکر و جستجوی حضرت علی (ع)؛
  3. هزار باب اصلی، نشانه‌های هزاران باب بوده‌اند؛
  4. شیوه حکم نمودن را به صورت اجمالی تعلیم داده است.[۳۰]
هر چند با توجه به محتوا و شاکله موضوعات علم "ألف باب" در روایات بیان شده، می‌توان بیش از یکی از این اقوال را متناسب با آگاهی و معرفتی که برای امیرالمؤمنین (ع) حاصل شده، صحیح دانست»[۳۱].
۷. حجج الاسلام و المسلمین شاکر و بهرامی؛
حجج الاسلام و المسلمین محمد تقی شاکر و علی رضا بهرامی در مقاله «واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش» در این‌باره گفته‌‌اند:

«عبدالله بن عمر نیز در گزارش خود از لحظات پایانی عمر پیامبر (ص)، به مسئله خلوت حضرت با امیرالمؤمنین (ع) اشاره و مسئله الف باب را مطرح و آنگاه نقل می‌کند؛ وقتی از حضرت پرسیده شد آیا آنچه را دریافت نمودی حفظ نمودی، ایشان در جواب با تایید آن، به عمق این ادراک با عبارت "و عقلته" اشاره می‌فرماید. برتری این دانش به گونه‌ای است که امام علی (ع) در برابر یهود نیز به مسئله الف باب و بهره‌مندی از دانش گسترده پیامبر اشاره دارد.[۳۲]

یونس بن رباط نقل می‌کند همراه کامل تمار در محضر امام صادق (ع) بودیم که کامل تمار خواستار عرضه روایتی شد که آن را شنیده است، وی عرضه می‌کند، شنیده‌ام که پیامبر در مریضی پایان عمر در روز وفاتشان هزار باب دانش را به امام علی (ع) حدیث نمود که هر بابی گشاینده هزار باب بوده است، حضرت با تأیید این گفتار، دانش منتشر شده از ائمه برای شیعیانشان را تا آن دوره یک یا دو باب از آن هزار باب علم معرفی می‌نماید. این روایت علاوه بر دلالت بر شهرت یافتن این مسئله در عصر امام صادق (ع) دلالت می‌نماید دانش انتقالی از ائمه (ع) به پیروانشان از منبع دانش انتقالی از پیامبر به امام علی (ع) تغذیه می‌شود.[۳۳]

مؤید دیگر این گفتار پاسخ امام کاظم (ع) به چگونگی آگاهی و دانش ائمه است در حالی که پس از پیامبر (ص) نبی دیگر نبوده است و اهل‌بیت (ع) نیز درجه نبوت نداشته‌اند؟ حضرت با اشاره به آیه: ﴿لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ[۳۴] می‌فرماید: "آنچه را پیامبر به امر الهی برای دیگران به زبان نیاورد، ما را مخصوص به آن فرمود. از این رو از میان اصحاب خود تنها با علی به نجوا می‌نشست و پس از نزول آیه ﴿وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ[۳۵] پیامبر، خطاب به اصحابشان فرمود که از خدا خواسته‌ام آن را گوش تو قرار دهد. آنگاه حضرت، گفتار امام علی (ع) در مسجد کوفه: «عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِیّاً أَلْفَ بَابٍ یَفْتَحُ کُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَاب»[۳۶]‏ را، از مکنون سرّ و امور اختصاص یافته به حضرت می‌داند که پس از ایشان تنها ائمه (ع) آن را به ارث برده‌اند.[۳۷] و این‌گونه اتصال دانش ائمه اطهار به رسول خدا را با استناد به دلائل بیان می‌نماید»[۳۸].
۸. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در این‌باره گفته است: «بر اساس روایات، رسول اکرم (ص) هنگام رحلت، هزار باب از علم را به امیر المؤمنین (ع) آموخت که از هر باب آن هزار باب باز دیگر مى‌شود. شیخ کلینى از ابو بصیر نقل مى‌کند که به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم! شیعیان شما حدیث مى‌کنند که رسول اللّه (ص) به على (ع)، بابى از علم آموخت که از آن، هزار باب باز مى‌شود؟ حضرت فرمود: اى ابا محمّد! رسول اللّه (ص) به على (ع) هزار باب آموخت که از هر باب، هزار باب علم گشوده مى‌شود[۳۹] در روایت دیگرى علاوه بر نشان دادن ما فوق درک و تصور بودن علم ائمه (ع)، تصریح دارد که از علوم ائمه (ع) چیز بسیار اندکى که به یک حرف ناقص از حروف ابجد تشبیه شده به ما رسیده است. همچنین این روایات نشان مى‌دهد که قسمتى از علوم رسیده به اهل بیت (ع)، به صورت جمعى و جملى است که در وقت لازم تفصیل آن به امام هر عصر مى‌رسد و افزوده شدن بر علم ائمه (ع) نیز بدین معناست که در آینده پیرامون این موضوع بیشتر بحث خواهد شد[۴۰].
۹. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای محمد نظیر عرفانی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در این‌باره گفته‌ است: «دو‌مین منبع از منابع علوم امامان (ع)، علم پیامبر (ص) است. به این معنی که پیامبر اکرم (ص) تمام معارف و شرایع اسلام را به امام علی (ع) آموخته است‌. در حدیثی ابو بصیر می‌گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم که پیروان شما می‌گویند رسول اکرم (ص) یک باب از علم به علی (ع) آموخت که از آن هزار باب گشوده شد، امام فرمود‌: «عَلَّم رسول اللّه (ص) علِیاً أَلف بابٍ یفْتَحُ کل بابٍ أَلف بَاب‏»[۴۱] از روایات دیگر پیامبر (ص) که بر این امر دلالت دارد، حدیث «أنا مدینه العلم و علی بابها‏»[۴۲] که از جمله راویان این حدیث ابن عباس‌، جابر بن عبدالله، عبدالله بن عمر و علی (ع) می‌باشند. پیامبر (ص) فرموده‌اند: «لمّا صرت بین یدی ربّی کلّمنی و ناجانی فما علّمت شیأ ً الا علّمته علیاً فهو باب علمی‏»[۴۳] روایات متعددی وجود دارد که دلالت می‌کند آنچه اهل‌ بیت (ع) نقل می‌کنند همه از پیامبر اکرم (ص) است، چرا که آنان همه احادیث را به وسیله اجداد خود از پیامبر اکرم (ص) شنیده‌اند. در نتیجه علوم آنان از رسول خدا (ص) می‌‌باشد‌، برخی از این روایات عبارتند از: از امام صادق (ع) سؤال شد‌: «أَسْمَعُ الحدیث فلا أَدری منک سَمَاعُهُ أَو من أَبِیکَ. قالَ (ع): ما سَمِعتهُ منِّی فارْوِهِ عنْ رسول اللَّه (ص)‏»[۴۴] در جای دیگری نیز از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند‌: «حدیثی حدیثُ أَبی و حدیثُ أَبی حدیثُ جدِّی و حدیثُ جدِّی حدیثُ الحُسین و حدیثُ الْحُسینِ حدیثُ الحَسن و حدیثُ الحسن حدیثُ أَمیرِالمؤمنین و حدیثُ أَمیرالمؤمنین حدیثُ رَسُول اللَّه (ص) و حدیثُ رَسُول اللَّه، قولُ اللَّه عزَّوجل‏»[۴۵] از این روایات به دست می‌آید که ائمه (ع) بسیاری از مطالبی را که نقل می‌کنند از نزد خودشان نبوده بلکه از علم رسول الله (ص) بوده است»[۴۶].
۱۰. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای منصف علی مطهری در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌ است: «از منابع علمی ائمه (ع) وراثت از پیامبر (ص) است به این معنی که پیامبر (ص) تمام معارف و شرایع را به علی (ع) آموخت و این معارف و آگاهی نسل اندر نسل به فرزندان علی (ع) رسیده و از حضرت علی (ع) روایت است که پیامبر اکرم (ص) هزار باب علم به من آموختند که از هر باب هزار باب دیگر باز شد (...). حضرت علی (ع) می‌فرماید : «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطاب»[۴۷]»[۴۸].
۱۱. آقای موسوی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛
آقای سید علی موسوی در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان«تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی» در این‌باره گفته است:

«روایات مشهور به "الف باب"، از روایات پرتعدادی هستند که یکی از منابع و مجاری علوم ائمه را تبیین می‌کنند. بر خالف سایر مجاری علوم اهل بیت که غالباً در زمان امام باقر و به صورت گسترده‌تر در زمان امام صادق تبیین گردیده‌اند، روایات الف باب در موارد متعددی از زبان امیرالمؤمنین و برخی از صحابه و تعدادی از همسران رسول خدا بیان و نقل شده است. همه روایاتی که در این زمینه وارد شده‌اند، انتقال دهنده علوم را پیامبر و دریافت کننده آنها را حضرت امام علی بیان نموده‌اند. روایت اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین دلالت می‌کند که ابواب تعلیمی به آن حضرت توسط پیامبر، شامل حلال و حرام الهی و آگاهی‌هایی نسبت به گذشته و آینده است؛ هرچند باید ادعا نمود طبق روایات، تعلیمات پیامبر به امام علی منحصر به این امور نبوده است. [۴۹] از این روایت استفاده می‌شود که هزار باب علم، منحصر به علم حلال و حرام نیست؛ بلکه علومی گسترده را شامل می‌شود [۵۰].

از نکات دیگری که روایات به آن اشاره نموده‌اند، آشکار شدن و ظهور تنها یک باب یا دو باب از آن ابواب است این امر خود نیز دلیلی است بر گستردگی و عظمت این ابواب. ابن عباس که خود راوی روایت الف باب در چند مورد است، خود در عظمت این دانش و عجز نسبت به درک و فهم آن می‌گوید: "سَمِعْتُ مِنْ عَلِيٍّ (ع) حَدِيثاً لَمْ أَدْرِ مَا وَجْهُهُ وَ لَمْ أُنْكِرْهُ‏ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَسَرَّ إِلَيَّ فِي مَرَضِهِ فَعَلَّمَنِي مِفْتَاحَ أَلْفِ بَابٍ مِنَ الْعِلْمِ يَفْتَحُ كُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَاب‏" [۵۱]. غزالی نیز در توصیف این دانش امیرالمؤمنین (ع) و طبیعی بودن و یا فوق طبیعی بودن آن، با پذیرش این روایت و صحیح دانستن آن، معتقد به الهی و لدنی بودن این معرفت و آگاهی است و با تجلیل واحترام از این امر یاد می‌کند. [۵۲]

درباره اینکه ابواب مترتب بر هر بابی از هزار باب چگونه محقق شده است، چهار دیدگاه مشهور از قدما مطرح است:

  • با تفکر و جستجوی حضرت علی.
  • هزار باب اصلی، نشانه‌های هزاران باب بوده‌اند.
  • شیوه حکم نمودن را به صورت اجمالی تعلیم داده است [۵۳]»[۵۴].
۱۲. پژوهشگران وبگاه بیان معرفت؛
پژوهشگران وبگاه بیان معرفت، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «بی‌شک اهل بیت (ع) بیش از سایر مردم از علوم پیامبر اکرم (ص) بهره‌مند بودند، چنان که درباره آنها فرموده است: به آنها چیزی نیاموزید زیرا آنها از شما داناترند. خصوصاً آنکه شخص امیرالمؤمنین (ع) از دوران کودکی در دامان رسول خدا (ص) پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره در صدد فراگرفتن علوم و حقایق از پیامبر اکرم (ص) بود و پیامبر درباره وی فرمود: "من شهر علمم و علی در آن است" و از خود امیرالمؤمنین (ع) نقل شده که فرمود: رسول خدا (ص) هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر می‌گشاید و مجموعاً می‌شود هزار هزار باب تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا مرگ‌ها و مصیبت‌ها و فصل الخطاب داوری به حق را فرا گرفتم»[۵۵].
۱۳. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات؛
پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«در خصوص منابع شفاهی علم ائمه (ع) که شامل تمامی علومی می‌شود که هر امامی به صورت شفاهی از امام پیش از خود دریافت نموده، روایاتی وجود دارد که به برخی اشاره می‌کنیم:

امام صادق (ع) فرمود: «عَلَّمَ رَسُولُ اَللَّهِ (ص) عَلِيّاً (ع) أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ»؛[۵۶]

امام باقر (ع) می‌فرماید: «فلم يعلم واللَّه رسول‌اللَّه (ص) حرفاً ممّا علّمه اللَّه إلاّ علّمه عليّاً (ع)»؛[۵۷]»[۵۸].
۱۴. پژوهشگران بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود.
پژوهشگران بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(ع)، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «آموختن پیامبر (ص) به اجمال بوده که حضرت علی‏(ع) را از اسرار جهان آگاه ساخته، همان‏گونه که حضرت می‏‌فرماید: در ساعات پایانی عمر پیامبر (ص) بود که مرا طلبید:«عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ يَفْتَحُ لِي كُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَابٍ»[۵۹]. بر این اساس، آگاهی امامان (ع) از احکام دینی، احوال افراد، جوامع، آینده و غیب عالم به طور مستقل و ذاتی نبوده بلکه خدای خالق از اقیانوس نامتناهی علوم خود به خاطر پاکی باطن و عبودیت و قرب ایمانهم به او به آنان عطا فرموده است[۶۰].

پرسش‌های وابسته

  1. منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
  3. رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. آیا ارتباط با ارواح می‌تواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
  7. رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه علم‌الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  21. رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده می‌شود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
  24. آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
  25. آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
  26. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    1. دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    2. دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    3. دیدگاه‌های دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    4. دیدگاه‌های دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    5. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    6. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    7. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    8. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    9. دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. بصائر الدرجات ، ص ۳۱۳ تا ۳۱۵ و نیز بحارالانوار ، ج ۲۲ ، ص ۴۶۱.
  2. مرکز اطلاع‌رسانی غدیر
  3. خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم، از شما – پرسشی دارم، آیا در اینجا کسی هست که سخن مرا بشنود؟. امام (ع) پرده‌ای را که میان آنجا و اطاق دیگر بود، بالا زد و آنجا سرکشید و سپس فرمود: ای ابا محمّد هر چه می‌خواهی بپرس. عرض کردم: قربانت گردم، شیعیان روایت نقل می‌کنند که پیامبر (ص) به علی (ع) بابی از علم آموخت که از آن هزار باب علم گشوده می‌شود. فرمود: ای ابا محمد، پیامبر (ص) به علی (ع) هزار باب از علم آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده می‌شود. عرض کردم: به خدا که علم کامل اینست؛ اصول کافی، کتاب الحجة، باب «ذکر الصحیفة و الجفر و الجامعة ...» حدیث اوّل.
  4. همانا علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد ماست.
  5. به خدا سوگند علم کامل همین است.
  6. این علم هست اما نه آن علم کامل.
  7. علمی که در هر شب و هر روز دربارۀ موضوعی پس از موضوع دیگر و چیزی پس از چیز دیگر تا روز قیامت پدید آید.
  8. پژوهشی در باب علم امام، ص۷۹ - ۸۲.
  9. رسول خدا هزار باب از حلال و حرام و از آنچه در گذشته واقع شده، و یا در آینده تا روز قیامت واقع می‌شود به من تعلیم داد که هر بابی هزار باب را می‌گشاید، و آن هزار هزار باب است؛ بحارالانوار، جلد ۴۰، صفحه ۱۳۰.
  10. پیام قرآن، ج۷، ص۲۴۲
  11. «رسول خدا (ص) هزار باب از حلال و حرام و از آنچه در گذشته واقع شده، و یا در آینده تا روز قیامت واقع می‌شود به من تعلیم داد که هر بابی هزار باب را می‌گشاید، و این هزار هزار باب است».
  12. «هرگاه بخواهند بدانند می‌دانند»
  13. کتاب تفسیر سوره ابراهیم، ص۲۴۹-۲۵۳.
  14. شما نمی‌توانید به ایشان آموزش دهید، زیرا ایشان از شما داناتر می‌باشند؛ غاية المرام: ص۲۶۵، اصول کافی: ج۱، ص ۲۹۴.
  15. من شهر علم هستم و علی درب این شهر علم است؛ مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء اهل‌سنت كتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال ۱۳۵۴ه‍ در قاهره به چاپ رسيده است.
  16. «یعنی رسول خدا (ص) هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر می‌گشاید و مجموعاً می‌شود هزار هزار باب، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و فصل‌الخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، اصول کافی: ج۱، ص ۲۹۶.
  17. ر. ک: اصول کافی، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.
  18. اصول کافی: ج۱، ص ۲۹۶.
  19. آموزش عقاید، ص۳۲۲.
  20. ابن‌شهرآشوب، مناقب، ج۲، ص۳۶.
  21. [[علامه حلی، نهج الحق، ص۲۴۰.
  22. ابن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۴۷؛ صفار، بصائرالدرجات، ص۳۰۵ (با كمی تفاوت).
  23. ابن بابویه، همان، ص۶۵۱؛ صفار، همان، ص۳۰۶، ۳۰۹ و ۳۵۸؛ راوندی، خرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۴۶؛ ابن بابویه، همان، ج۲، ص۶۴۴؛ سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۸۰۱.
  24. ابن بابویه، همان، ص۶۴۵ و ۶۵۰؛ صفار، همان، ۳۰۷ و ۳۰۸.
  25. شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۹۷.
  26. نباطی، صراط المستقيم، ج۲، ص۱۵۱.
  27. از علی روایتی شنیدم که نمی‌دانم تفسیر آن چیست ولی آن را انکار نمی‌کنم، از او شنیدم که گفت: همانا رسول خدا (ص) در زمان بیماری خود مرا نزد خود خواند و به من کلید هزار درب از علم را آموخت که هر دربی هزار درب دیگر را می‌گشاید؛ سلیم بن قیس، كتاب سليم بن قيس، ص۸۰۱.
  28. ابن طاووس، سعد السعود، ص۲۸۴؛ همو، طرائف، ج۱، ص۱۳۶.
  29. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۲۹.
  30. نباطی، صراط المستقيم، ج۳، ص۲۰۹.
  31. منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش۶، ص۱۷۵-۱۷۷.
  32. ابن بابویه، الخصال، ج۲، ص۶۴۳، ح۲۳.
  33. فیض کاشانی، الوافی، ج۲، ص۳۲۲‑۳۲۴.
  34. سوره قیامه، آیه۱۶.
  35. سوره حاقه، آیه۱۲.
  36. رسول خدا (ص) به علی هزار درب (علم) را آموخت که هر دربی هزار درب را می گشاید.
  37. همو، ج۳، ص۷۷۵-۷۷۶.
  38. واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، ش۲۶، ص۱۴۲.
  39. جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ شِيعَتَكَ يَتَحَدَّثُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَ عَلِيّاً (ع) بَاباً يُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِيّاً (ع) أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَاب‏.
  40. وبگاه بیان معرفت
  41. رسول اکرم (ص) به علی (ع) هزار باب از علم آموخت و از هر بابی هزار باب گشوده شد‌.
  42. من شهر علم هستم و علی دروازه آن است.
  43. چون شب معراج به مقام قرب الهی رسیدم، پروردگارم با من سخن گفت و نجوا کرد؛ پس هیچ چیزی به من آموخته نشد جز این که آن را به علی (ع) آموختم پس او دروازه علم من است.
  44. حدیث و سخنی را می‌شنوم نمی‌دانم آن را از شما شنیدم، یا از پدرتان (چه کنم)؟ فرمود: آنچه (هر حدیث و سخنی) را از من شنیدی آن را از رسول خدا‍(ص) روایت نموده و نقل کن زیرا آنچه را من یا پدرم گفته و می‌گویم رسول خدا‍(ص) فرموده است).
  45. حدیث من حدیث پدرم است و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین و حدیث حسین حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیرالمؤمنین و حدیث امیرالمؤمنین حدیث رسول خدا (ص)و حدیث رسول خدا (ص) گفتار خدای عزوجل می‌باشد.
  46. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۸۱.
  47. «همانا رسول خدا (ص) هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم پیامبر اکرم (ص) فراگرفته‌ام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است»؛ بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۹.
  48. پایان‌نامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۴.
  49. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۸.
  50. کمال الدین، ابن بابویه، خصال، قم: نشر جامعه المدرسین، ۱۴۱۲، ج ۲، ص ۶۱۱.
  51. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد، قم: نشر الهادی، ۱۴۱۱ق، ص ۸۱۱.
  52. علی بن موسی بن طاووس، سعد السعود، قم: دار الذخائر، بیتا، ص ۲۸۴.
  53. علی بن یونس نباتی بیاضی، ج ۲، ص ۲۱۹.
  54. تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۴۲.
  55. وبگاه بیان معرفت
  56. «پیامبر اکرم (ص) هزار باب علم به علی (ع) تعلیم داد که از هر باب هزار باب دیگر گشوده می‌شود».
  57. هیچ حرفی نبود از آنچه خداوند به پیامبر اکرم (ص) تعلیم کرد مگر آنکه پیامبر اکرم (ص) آن را به علی (ع) تعلیم داد
  58. مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات
  59. هزار باب از علم و اسرار الهی را به من آموخت که از هر یک، هزار باب دیگر به رویم می‏‌گشاید؛ بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۷۰.
  60. بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود