عبدالله بن مسعود هذلی
مقدمه
نام و نسب او عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبیب بن ابی عبدالرحمن الهذلی است. اهل مکه بود و از قبیله هذیل هم پیمان قبیله بنیزهره و پدرش مسعود بن غافل و مادرش امعبد بنت عبدود بن سواء از قبیله بنیهذیل بودند و به همین دلیل عبدالله بن مسعود به نام مادر خود ابن امعبد نیز معروف بوده است[۱].
ابن مسعود از نظر قد و قامت خیلی کوتاه و لاغر و کوچک بود ولی مردی منظم و آراسته بود، دارای گیسوانی در پشت گوش بود که همیشه مرتب و آرایش داده شده بود، مثل اینکه به وسیله چسب آنها را منظم نگاه داشتهاند و به قدری عطر استعمال میکرد که در تاریکی از بوی عطر شناخته میشد. عبدالله چون کار مهمی نمیتوانست انجام دهد در خدمت پیامبر (ص) بود و مخصوصا کفش بردار حضرت محسوب میشد؛ هر کجا که پیامبر (ص) تشریف میبرد عبدالله را نیز همراه میبرد، او کفش آن حضرت را بر میداشت و هنگام بازگشت کفش را پای حضرت میکرد.
او ششمین کسی است که اسلام آورد و در این باره نقل میکند: من جوانی بودم که برای عتبة بن ابی معیط گوسفند میچرانیدم. یکی از روزها رسول خدا (ص) نزد من آمد و از من مقداری شیر طلب کرد. من برای ایشان شیر آوردم و عرضه داشتم: از قرآن چیزی به من یاد دهید و آن حضرت هفتاد سوره از قرآن را به من آموخت[۲].
او نخستین مسلمانی است که در مکه با صدای بلند قرآن را در میان مردم خواند. گفته شده، روزی اصحاب پیامبر (ص) گرد آمده، گفتند: قریش قرآن را نشنیدهاند، اگر کسی باشد که قرآن را برای ایشان بخواند ممکن است به آن ایمان بیاورند. ابن مسعود گفت: "من این کار را میکنم"؛ آنها گفتند: برای مثل تو خطرناک است؛ این کار را کسی میتواند بکند که قبیله داشته باشد تا از او حمایت کنند، عبدالله گفت: "هر چند خطرناک است ولی این کار را خواهم کرد.
عبدالله به داخل مسجد رفت و در مقام ابراهیم ایستاد و با صدای بلند این آیات را خواند: ﴿الرَّحْمَنِ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خُلِقَ الْإِنْسَانُ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ * الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ * وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ * وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ * أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ﴾[۳].
قریش پس از شنیدن این آیات، با هم گفتند: ابن ام عبد چه میخواند؟ گفته شد: از آنچه محمد (ص) آورده است میخواند. پس همگی به او حمله کرده و او را کتک زدند و صورتش را زخمی کردند[۴].
ابن مسعود از اصحاب قدیمی پیامبر اکرم (ص) است که بسیار قانع و متقی و بردبار و حافظ قرآن کریم بود. او هم در هجرت به حبشه همراه مسلمانان بود و هم در هجرت به مدینه و به هر دو قبله نماز گزارد[۵]. او در مدینه به منزل معاذ بن جبل یا سعد بن خیثمه وارد شد و پیامبر (ص) میان او و زبیر برادری قرار داد[۶] او در تمام جنگها و غزوات حضور داشت[۷]. وی بعد از وفات پیامبر (ص) نیز در غزوہ تبوک و همچنین در نماز و دفن حضرت صدیقه طاهره (ع)[۸] و در زمان دفن ابوذر غفاری حاضر بوده است[۹]. همچنین عمر او را برای تعلیم قرآن و احکام دینی به کوفه فرستاد و او وزارت عمار بن یاسر را که حکومت آنجا را به عهده داشت، بر عهده گرفت[۱۰].[۱۱]
عبدالله بن مسعود و قرآن
وی ششمین ایمان آورنده به پیامبر (ص) [۱۲] و نخستین کسی است که پس از رسول خدا (ص) آشکارا و با صدای بلند در مکه قرآن تلاوت کرد. [۱۳] وی در هر دو هجرت شرکت جست و در همه غزوهها همراه پیامبر (ص) حضور داشت [۱۴] و در ملازمت و همراهی پیامبر (ص) کمنظیر بود و در بیشتر کارها به آن حضرت خدمت میکرد. [۱۵] پیامبر (ص) خوش میداشت که قرآن را با تلاوت او بشنود. [۱۶] ابن مسعود به کسب دانش به ویژه معارف قرآن بسیار اهتمام میورزید و به گفته خود، آموختن آیات قرآن را با شناخت مفاهیم آنها و نحوه عمل بدانها همراه میکرد،[۱۷] از همین رو از داناترین صحابه به معانی قرآن بود. همه صحابه به فضیلت و دانش او به کتاب و سنّت اعتراف کردهاند. [۱۸] امام علی (ع) درباره او فرموده است: قرآن و سنت را آموخت و به پایان برد. [۱۹] ابن مسعود پس از وفات پیامبر (ص) و به ویژه زمانی که خلیفه دوم او را برای تعلیم قرآن و احکام اسلام به کوفه فرستاد [۲۰] به تفسیر قرآن برای مردم همت گماشت و شاگردان برجستهای تربیت کرد. [۲۱] او را باید پایهگذار مکتب تفسیری کوفه دانست؛ زیرا مفسران کوفه در زمان تابعان از تفسیر او پیروی میکردند. [۲۲] از مفسران بزرگ تابعی علقمة بن قیس نخعی، اسود بن یزید نخعی، مسروق بن اجدع، ابووائل شقیق بن سلمه اسدی کوفی، عبیدة بن عمرو سلمانی، قیس بن ابی حازم و دیگران از اصحاب و شاگردان او هستند. [۲۳] از او در تفسیر مطالب فراوانی بر جای مانده و سندهای منتهی به وی را قوی دانستهاند. [۲۴] ابن مسعود از صحابه دوستدار علی (ع) بود که ابوبکر را برای سبقت بر امام علی (ع) در مسئله خلافت سرزنش کرد. [۲۵] شأن نزول آیه تبلیغ ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۲۶] که درباره اعلام ولایت علی (ع) در روز غدیر است از او نقل شده است. [۲۷] او از راویان حدیث غدیر است [۲۸] و همو بود که حدیث « اَلْخُلَفَاءُ اِثْنَا عَشَرَ » را در کوفه و پیرامون آن رواج داد. [۲۹] وی مطالب تفسیری بسیاری را نیز از امام علی (ع) فرا گرفته است. [۳۰] ابن مسعود مصحفی ویژه خود داشت که شامل ۱۱۱ سوره بود و سورههای فاتحة الکتاب و معوّذتین (سوره فلق و سوره ناس) را نداشت. [۳۱] وی فاتحه را جزء قرآن میدانست؛ ولی معتقد بود چون همواره در نمازهای یومیّه خوانده میشود حفظ خواهد شد؛ ولی دو سوره معوّذتین را از تعویذات پیامبر (ص) میدانست و از قرآن به شمار نمیآورد. [۳۲] مصحف او افزودههایی نیز داشت که به عقیده بسیاری از دانشمندان و محققان علوم قرآنی نکات تفسیری بوده است و نه الفاظ قرآن[۳۳].[۳۴]
عبدالله بن مسعود و عثمان
«عبدالله بن مسعود» صحابه بزرگ رسول خدا(ص) در حال احتضار وصیت کرد که او را کنار قبر «عثمان بن مظعون» دفن کنند. عبدالله بن مسعود یکی از صحابه بزرگ رسول خدا(ص)، فقیه، قاری قرآن و از یاران و شیعیان علی(ع) بود که به سبب اعتراض به اعمال سوء خلیفه و استفادههای نابجا از بیت المال مورد ضرب و شتم او قرار گرفته و پس از سه روز وفات یافت. این حادثه در سال ۳۳ ق رخ داد و وصیت کرد خلیفه بر جنازهاش حاضر نشود و وی را شب هنگام به خاک سپارند[۳۵].[۳۶].
عبدالله بن مسعود و امیرالمؤمنین علی (ع)
سرانجام عبدالله بن مسعود
عبدالله بن مسعود و جنگ بدر
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۸۷؛ اسد الغابه، این اثیر، ج۳، ص۲۸۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۱۹۹.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۳، ص۱۳۲-۱۳۷.
- ↑ «به نام خداوند بخشنده بخشاینده * قرآن را آموخت * خداوند بر آن است تا بر شما آسان گیرد و آدمی را ناتوان آفریدهاند * بدو سخن گفتن آموخت * خورشید و ماه دارای شمارگانند * و گیاه و درخت سجده میآورند * و آسمان را برافراشت و ترازو را بگذاشت * که در ترازو تجاوز نکنید» سوره فاتحه، آیه ۱-۸.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۳۱۴؛ تاریخ نامه طبری بلعمی، ج۳، ص۵۶؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۲۸۱.
- ↑ السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۹۴؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۱۹۹.
- ↑ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۸۸؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۱۹۹.
- ↑ قاموس الرجال، شوشتری، ج۶، ص۶۰۵؛ ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۳۹۱.
- ↑ السیرة النبویة، ابن هشام (ترجمه: رسولی)، ج۲، ص۳۶؛ تاریخ الطبری، طبری (ترجمه: پاینده)، ج۵، ص۲۱۶۳.
- ↑ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۹۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۲۰۱؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۲۸۴.
- ↑ فتاحزاده، رحمان، مقاله «عبدالله بن مسعود»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۶، ص۱۶۳-۱۶۵.
- ↑ حلیة الاولیاء، ج ۱، ص۱۷۴؛ الاصابه، ج ۴، ص۱۹۹.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۱۱۲ السیرة النبویه، ج ۱، ص۳۱۴؛ اسدالغابه، ج ۳، ص۳۸۳.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۱۱۲ - ۱۱۳؛ الاصابه، ص۴، ص۱۹۹؛ اسدالغابه، ج ۳، ص۳۸۳.
- ↑ مسند احمد، ج ۶، ص۴۴۹؛ الطبقات، ج ۳، ص۱۱۳؛ الاستیعاب، ج ۳، ص۱۱۱.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۲، ص۱۹۵؛ مسند احمد، ج ۱، ص۷؛ سفینة البحار، ج ۳، ص۳۴۶ - ۳۴۸.
- ↑ مقدمة فی اصول التفسیر، ص۳۵ - ۳۶.
- ↑ حلیة الاولیاء، ج ۱، ص۱۷۰ - ۱۷۸؛ صفه الصفوه، ج ۱، ص۱۷۰ - ۱۷۱؛ اسدالغابه، ج ۳، ص۳۸۵ - ۳۸۶.
- ↑ صفة الصفوه، ج ۱، ص۱۷۱؛ کنزالعمال، ج ۱۳، ص۱۶۰؛ مناهل العرفان، ج ۲، ص۱۸.
- ↑ تاریخ بغداد، ج ۱، ص۱۵۸؛ الاصابة، ج ۴، ص۲۰۱.
- ↑ تاریخ بغداد، ج ۱، ص۱۵۸؛ مقدمة فی اصول التفسیر، ص۶۱.
- ↑ التفسیر والمفسرون، ذهبی، ج ۱، ص۱۲۱ - ۱۲۲.
- ↑ التفسیر والمفسرون، معرفت، ج ۱، ص۳۱۷.
- ↑ التفسیر والمفسرون، معرفت، ج ۱، ص۲۱۸.
- ↑ الخصال، ج ۲، ص۴۶۱.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۲، ص۲۹۸؛ روح المعانی، ج ۶، ص۲۸۲.
- ↑ الغدیر، ج ۱، ص۵۳.
- ↑ الخصال، ج ۲، ص۴۶۶ - ۴۶۹.
- ↑ سعد السعود، ص۵۵۸؛ تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص۴۰۰ - ۴۰۱؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص۱۰۵.
- ↑ الاتقان، ج ۱، ص۱۴۲، ۱۷۲ - ۱۷۳؛ التمهید، ج ۱، ص۳۱۲ - ۳۱۵.
- ↑ مسند احمد، ج ۵، ص۱۲۹ - ۱۳۰؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۷۳.
- ↑ مذاهب التفسیر الاسلامی، ص۱۵ - ۱۶؛ التمهید، ج ۱، ص۳۱۹ - ۳۲۱؛ تاریخ قرآن، ص۳۵۰ - ۳۵۳.
- ↑ نفیسی، شادی، مقاله «تفسیر علمی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸، ص 269.
- ↑ وفاء الوفا، سمهودی، ج۳، ص۹۰۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۶۱.