چرا امامان علم غیب خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.

چرا امامان(ع) علم غیب خود را انکار می‌کردند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

چرا امامان علم غیب خود را انکار می‌کردند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
محمد حسین مظفر

آیت‌الله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در این‌باره گفته‌ است:

«ائمه(ع) مردم را از خود آنها بهتر می‌شناختند و بر کوته اندیشی و کم ظرفیتی آنها واقف بودند؛ پس اگر آنها دائماً علمی را که خداوند عطایشان کرده بود، اظهار می‌کردند، کوته اندیشان، به ربوبیت آنها یا چیزی دیگر که به شرک می‌انجامید، معتقد می‌شدند و بسیاری از مردم از آغاز تاکنون بوده‌اند که دربارۀ ائمه(ع) چنین اعتقادی داشتند، با آنکه آنان احیاناً آن قدرت و علم را از خود نفی می‌کردند. از طرفی، ایشان حاکم بر جامعه نبودند تا کجی‌های مردم را بعد از موعظه و اندرز، با تأدیب و تنبیه بر طرف کنند آن طور که امیرالمؤمنین(ع) با یاران ابن سبا کرد. بلکه طاغوتهای زمان، با آنکه عظمت آنها را چنانکه باید نمی‌دانستند، نسبت به ایشان حساس بودند. پس اگر آن کمالات را از خود نشان می‌دادند، بیش از پیش بر آنان رشک می‌بردند و این حسد آنان را بر علیه امامان(ع) و دوستان آنها می‌شوراند و در چنین شرایطی چه چیزی مانع از اجرای مقاصد شوم آنان بود. آنها با آنکه دشمنان خود و بلکه عامۀ دوستان خویش را بر تمامی فضیلتهای خویش مطلع نکرده بودند، مصیبتها و ناگواریها و دردها و رنجهایی دیدند که فریاد کوهها را برمی‌آورد و کودکان را پیر می‌نمود»[۱]

پاسخ‌های دیگر

  با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  2. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  3. آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  4. با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  5. آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  6. چگونه آیات نافی علم غیب از غیر خدا با آیات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  7. آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  8. دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  9. دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  10. دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  11. شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  12. آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  13. بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  14. دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  15. دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  16. دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  17. شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  18. آیا امامان اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  19. نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. پژوهشی در باب علم امام، ص ۹۵.
  2. امام‌شناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.
  3. پاسداران وحی، ص ۱۹۱.
  4. بحار، ج۸۹، ص۸۶، ح۲۱
  5. نمل ۴۰،آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید.
  6. «بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
  7. تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۵۲۲، ذیل آیه ۴۳، سوره رعد.، ادب فنای مقربان جلد۲صفحه ۲۲۲
  8. هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
  9. ادب فنای مقربان، ج ۲، ۲۲۱.
  10. بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۶؛ الاحتجاج، ج۲ ص۵۵۰.
  11. " فَإِنَّكَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ يَقُومُ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ الثَّانِيَةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۱.
  12. ادب فنای مقربان، ج ۳، ۴۱۹.
  13. بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۵ - ۲۹۸.
  14. انسان‌شناسی، ص۴۰۲.
  15. وبگاه محمد جواد فاضل لنکرانی.
  16. وبگاه محمد جواد فاضل لنکرانی.
  17. وبگاه محمد جواد فاضل لنکرانی.
  18. تحقیقی پیرامون امامت عامه و خاصه، ص۱۰۰.
  19. مقصره به معنای کوتاهی است و در اصطلاح علم کلامی به شیعه‌ای اطلاق می‌شود که از درک صفات معنوی و کمالی امامان درمانده و نتواند امامان را به صفات خاص؛ مانند: عصمت، و علم لدنی و الهام توصیف کند.
  20. این علم غیب نیست، این علمی است که از صاحب علمی [پیامبر] آموخته‌ام؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۹۶.
  21. نه، ولی هرگاه بخواهد چیزی را بداند خدا آن را باو بیاموزد؛ کافی، ج۱، ص۲۵۸.
  22. پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۴۵۹ - ۴۶۲.
  23. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص ۱۹۲؛ بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ(ع) وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِه.
  24. خداوند دو نوع علم دارد خاص و عام؛ اما عمل خاص علمی است که حتی ملائکه مقرب و انبیا او از آن بی‌اطلاع اند اما علم عام، علمی است که ملائکه مقرب و انبیا مرسل از آن اطلاع دارند و همان علم از ناحیه رسول خدا(ص) به ما رسیده است؛ التوحید (للصدوق)، ص ۱۳۸.
  25. علم غیب ائمه (ع)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷.
  26. علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۱۶۱.
  27. مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۷.
  28. منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد صفحه ۶۷
  29. «بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است»؛ لقمان، آیه ۳۴.
  30. سید رضی، نهج‌البلاغه ج٢ ،ص١٠.
  31. انعام:؛٥٠ اعراف:١٨٨؛هود: ٣١
  32. میرزا حبیب االله خویی، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج٨ ، ص٢١٨.
  33. کلینی،همان، ج١ ،ص١٤٧
  34. صفات فرابشری امامان از نگاه اصحاب ائمه، فصلنامه معارف عقلی،شماره ۲۷، تابستان ۱۳۹۲، ص ۱۱۸ - ۱۱۹.
  35. بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.
  36. و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.
  37. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن؛ آیه ۲۶ - ۲۷.
  38. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص۱۵۲.
  39. سبحانی، آگاهی سوم؛ ص: ۱۹۵ - ۱۹۷.
  40. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج۸ ، ص ۳۷۲.
  41. بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
  42. صالح مازندرانی، ۱۳۸۸ ،۶ :۳۲؛ و سبحانی،۱۳۷۴:۶۴و ۱۸۷.
  43. نهج‌البلاغه: خطبه ۱۲۸؛ نک: ابن‌میثم، ۱۳۶۲ ،۳ :۱۴۱ـ۱۳۸
  44. نهج‌البلاغه: خطبه۱۷۵.
  45. کلینی، ۲۵۷ ۱: ،۱۳۶۵
  46. گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص۴۶.
  47. «لَمّا أخبَرَ (ع) بِأخبارِ التُّرک وَ بَعضِ الأخبارِ الآتیة قَالَ لَهُ بَعضُ أصحابِهِ لَقد أعطِیتَ یا امیرالمؤمنینَ عِلمَ الغَیبِ فَضَحِکَ وَ قالَ لِلرَّجُلِ وَ کانَ کَلبِیّاً یَا أخا کَلب لَیسَ هُوَ بِعِلم غَیبٍ وَ إنَّما هُوَ تَعَلُّمٌ مِن ذِی عِلم وَ إنَّمَا عِلمُ الغَیبِ عِلمُ الساعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللهُ سُبحانَهُ بِقَولِهِ إنَّ اللهَ عِندَهُ عِلمُ السَّاعَةِ الآیَةَ فَیعلَمُ سُبحانَهُ مَا فِیِ الأرحامِ مِن ذَکَرٍ أو أنثَی أو قَبیحٍ أو جَمیلٍ أو سَخِیٍّ أو بَخیلٍ أو شَقِیٍّ أو سَعِیدٍ وَ مَن یَکونُ فِی النَّارِ حَطَباً أو فِی الجِنَانِ لِلنَّبیِّینَ مُرافِقاً فَهَذَا عِلمُ الغَیبِ الَّذی لاَ یَعلَمُهُ أحَدٌ إلاّ اللهُ وَ ما سِوَی ذلک فَعِلمٌ عَلَّمَهُ اللهُ نَبِیَّهُ فَعَلَّمَنیهِ وَ دَعَا لِی بِأن یَعِیَهُ صَدرِی وَ تَضطمَّ عَلَیه جَوانِحِی». نهج البلاغه، ص۱۸۶، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۱۵؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۳.
  48. الحسن بن سلیمان الحلی، مختصر بصائر الدرجات، ص ۱۱۳ و ۱۱۴.
  49. شیخ مفید، الأمالی، ص۲۳.
  50. فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان؛ فصلنامه امامت‌پژوهی؛ شماره ۲، ص۷۸-۸۱.
  51. جن ۲۶، او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند.
  52. جن ۲۷، جز فرستاده‌ای را که بپسندد.
  53. "و کان، و اللّه، محمّد ممن إرتضاه. و أما قوله "عالم الغیب"، فإن اللّه عز و جل عالم بما غاب عن خلقه، فیما یقدّر من شی‌ء و یقضیه فی علمه قبل أن یخلقه و قبل أن یفیضه إلی الملائکة. فذلک یا حمران! علم موقوف عنده، إلیه فیه المشیئة، فیقضیه إذا أراد و یبدو له فیه فلا یمضیه. فأمّا العلم الذی یقدّره اللّه عز و جل فیقضیه و یمضیه، فهو العلم الذی إنتهی إلی رسول اللّه(ص) ثم إلینا".
  54. مجموعه مقالات فارسی کنگره بین المللی ثقة الاسلام کلینی، مقاله آفاق علم امام در الکافی، ج۴، ص ۵۰۸-۵۱۱.
  55. محمد فاضل لنکرانی، شهاب‌الدین اشراقی، پاسداران وحی، ص۳۴۴ الی ۳۴۷.
  56. پایان‌نامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۱۸.
  57. کافی ج۵ ص۱۱۱ ح۶.
  58. محمد باقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۷، ص ۹.
  59. محمد ابن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۱۹، ح ۴، ص ۳۵۶، ح ۹؛ ج ۸، ص ۲۹۱، ح ۴۴۱.
  60. علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص ۸۹.