نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Saqi(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۹ توسط Saqi(بحث | مشارکتها)
فرجام سفیانی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
طرز هلاکتسفیانی در کتابهای عامه با منابع ما فرق دارد و به چند صورت گفته شده است: گرفتار بیماری میشود و یا به زمین فرو میرود[۳] و یا سفیانی و سپاهیان او با حضرت مهدی (ع) به کارزار میپردازند،[۴] در نهایت سفیانی دستگیر شده و سپس اعدام میشود؛ ظاهرا در روایات ما همین سومی است. یعنی سرنوشت او این گونه است که اسیر میشود و سپس او را اعدام میکنند.[۵]
برخی از روایاتی که در مورد فرجام سفیانی آمده، عبارتند از:
«در روایات آمده حکومت سفیانی هشت ماه بیشتر طول نمیکشد، ولی در این مدت کوتاه، مواضع مهم را تصرف میکند. مرحوم حاجی نوری نقل میکند: سفیانی را نزد حضرت حجت میآورند در حالی که عمامهاش را دور گردنش پیچیدهاند. سفیانی به حضرت میگوید یابن رسول الله، مرا نکش. طبق این نقل اطرافیان میگویند: کسی که این همه اولاد رسول الله را کشته، او را آزاد میکنید؟ در هر حال آنقدر به حضرت فشار میآورند تا این که حضرت میفرماید: «شأنکم» (کار خودتان را بکنید)، خودتان میدانید، اختیار با خودتان، هر کار میخواهید بکنید. بدین ترتیب گویا حضرت اجازه میدهد او را بکشند و سرانجام او را میکشند[۱۲]»[۱۳].
«طرز هلاکتسفیانی در کتابهای عامه با منابع ما فرق دارد و به چند صورت گفته شده است: گرفتار بیماری میشود و یا به زمین فرو میرود و یا دستگیر شده و سپس اعدام میشود؛ که ظاهرا در روایات ما همین سومی است. مرحوم صدر[۱۴] در زمینه دامنه عملیات نظامیامام زمان (ع) بحث گستردهای دارند و به همین مناسبت بحث درگیری سفیانی با امام زمان (ع) را بیان میکنند. لذا ما باید بحث کنیم که آیا درگیری امام با طایفه کلب، همان قرقیسیا است؟ آیا جنگ با یهود و جریان دجال است که از آن به جنگآرماگدون تعبیر میکنند؟ طبق روایت در شام درگیری شدیدی بین طایفه کلب و لشکرامام زمان (ع) رخ میدهد که در نتیجه این طایفه تار و مار و متفرق میشوند و غنایم زیادی از آنها گرفته میشود و تأسف بر آن کسی است که شاهد این درگیری نباشد، این مباحث در کتابهای عامه و ما آمده است هرچند در کتابهای ما سند چنین روایاتی، مشکل دارد.
از عبارت "فَیخْرُجُ فَیقُولُ أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی"؛ مبنی بر اینکه سفیانی میگوید: میخواهم با پسر عمم امام زمان (ع) ملاقات کنم؛ استفاده میشود که بین بنی سفیان و بنی هاشم رابطه نسبی است. ما در جلسات قبل این مطلب را به طور مفصل بحث کردیم و گفتیم بین بنی سفیان و بنی هاشم رابطهای وجود ندارد. مرحوم صدر نیز در این مورد بیانی دارد: منشأ کلامسفیانی که خواستار ملاقات با امام زمان (ع) میباشد، این است که اهل سنت مدعی هستند که خاندان بنی سفیان و بنی هاشمفامیل هستند و این ادعایی بیش نیست که تاریخ آن را تایید نمیکند و ظاهر روایت این است که سفیانی از پیش خودش چنین ادعایی کرده است[۱۶].
پس بین سفیانی و امام زمان (ع) نسبتی نمیباشد و سرنوشت او این گونه است که اسیر میشود و سپس او را اعدام میکنند، روایتبحارالانوار نیز گویای همین مطلب است: "...وَ یأْخُذُ السُّفْیانِی أَسِیراً فَینْطَلِقُ بِهِ وَ یذْبَحُهُ بِیدِهِ..."[۱۷]»[۱۸].
روایاتی که بر کشته شدن او به دست امام مهدی (ع) دلالت میکنند[۱۹]، از جمله امام علی (ع) فرمودهاند: " يُهْلِكُ اللَّهُ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيُّ كُلِّهِمْ، وَلَا يَبْقَى عَلَى الْأَرْضِ غَيْرِهِ وَحْدَهُ، فَيَأْخُذُهُ الْمَهْدِيِّ فَيَذْبَحُهُ "[۲۰]. امام باقر (ع) نیز در اینباره فرمودهاند: " وَيَأْخُذُ السُّفْيَانِيُّ أَسِيراً، فَيَنْطَلِقُ بِهِ وَيَذْبَحُهُ بِيَدِهِ "[۲۱].
روایاتی که از کشته شدن او به دست سپاهامام مهدی (ع) گزارش میدهند[۲۲]، از جمله امام علی (ع) فرمودهاند: " فيؤتي بِالسُّفْيَانِيِّ أَسِيراً فيامر بِهِ فَيَذْبَحُ عَلَى بَابِ الرَّحْبَةِ "[۲۳]. امام باقر (ع) نیز در این خصوص فرمودهاند: " ثُمَّ يَقُولُ هَذَا رَجُلُ قَدْ خَلَعَ طَاعَتِي فيامر بِهِ عِنْدَ ذَلِكَ فَيَذْبَحَ عَلَى بلاطة ايليا "[۲۴]. نسبت دادن کشتن سفیانی را به امام مهدی (ع) میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، دستورقتلسفیانی از آن حضرت صادر میشود و لشکر آن حضرت، سفیانی را میکشد. این روایات به لحاظ سند ضعیف و به لحاظ مصادر و تعداد بهگونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها اطمینان کرد اما با اعتبارات عقلی همآهنگ هستند»[۲۵].
«بعضی از روایات، بدون اشاره به منطقه خاصی، از آن به سرزمین خشک[۲۶] یا مغربزمین[۲۷] یاد کرده و برخی دیگر شام[۲۸] را محل خروج وی دانسته است. جمع بین همه روایات آن است که وی از سرزمین شام و منطقهای خشک خروج خواهد کرد. در باره کارهای سفیانی و مدت حکومت وی سخنان فراوان و عموماً نامعتبر به چشم میخورد؛ اما از آنجا که تنها بررسی خروج وی به عنوان نشانه در این بحث اهمیت دارد، از ذکر آنها صرف نظر میکنیم[۲۹]. پایان لشکریانسفیانی فرو رفتن در زمین و مبتلا شدن به خشم خداوند دانسته شده؛ اما سخن روشنی درباره فرجام خود سفیانی در دست نیست. البته در میان برخی منابع اهل سنت مثل کتاب الفتننعیم بن حماد آمده است که: سفیانی و سپاهیان او در نهایت با حضرت مهدی (ع) به کارزار میپردازند و به دست آن امام نابود میشوند. اما از آنجا که این کتاب چندان اعتباری ندارد، از نقل آنها چشم پوشی میکنیم»[۳۰].
جمع بین روایات آن است که سفیانی از سرزمین شام و منطقهای خشک خروج خواهد کرد. پایان لشکریانسفیانی فرو رفتن در زمین و مبتلا شدن به خشم خداوند دانسته شده، اما سخن روشنی درباره فرجام خود سفیانی در دست نیست. درباره لشکرسفیانی که با عزمنبرد با حضرت مهدی (ع) به طرف مکه معظمه حرکت میکند از رسول اکرم(ص) چنین نقل میکنند: "يبعَثُ اللَّهُ جَبْرَئِيلَ فَيَقُولُ يَا جَبْرَئِيلُ اذْهَبْ فَأَبِدْهُمْ فَيَضْرِبُهَا بِرِجْلِهِ ضَرْبَةً يَخْسِفُ اللَّهُ بِهِمْ عِنْدَهَا وَ لَا يُفْلِتُ مِنْهم إِلَّا رَجُلَانِ مِنْ جُهَيْنَةَ"[۳۱].امام صادق (ع) فرمودند: "سفیانی از نشانههای حتمی ظهور است و خروج از اول تا پایان، پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه میجنگد و وقتی بر پنج شهر دست یافت نه ماه حکومت میکند و یک روز هم بیشتر نخواهد بود[۳۲]. آن پنج شهر بنابر روایاتشام، حمص، اردن، فسلطین، قنسرین میباشد. سفیانی گروه بسیاری از شیعیان را به قتل میرساند[۳۳]. او جنایت کاری است که از قتل و کشتار هیچ پروایی ندارد و با دشمنان خود به شکل فجیعی رفتار میکند[۳۴]»[۳۵].
↑معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).
↑خداوند تمام سپاه سفیانی را نابود میکند و هیچکسی از آنها جز سفیانی، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، مهدی (ع) او را میگیرد و گردن میزند؛ التشریف بالمنن، ص۲۹۶، باب ۷۹، ح۴۱۷ (به نقل از الفتن سلیلی).
↑سفیانی را در حالی که اسیر شده نزد حضرت مهدی (ع) میآورند و آن حضرت سفیانی را گردن میزند؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).
↑سفیانی را اسیر میکنند، نزد امام مهدی (ع) میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۳۱۴.
↑سپس امام مهدی (ع) میفرماید: این مرد - سفیانی - از اطاعت من سر بر تافته. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ بیت المقدس گردن زده میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۳۱۳.
↑خداوند جبرئیل را میفرستد و به او امر میفرماید: برو نابودشان کن، پس، با پای خود به زمین میکوبد و خداوند همه آنان را در کام زمین فرو میبرد و جز دو نفر از اهل جهینه کسی از آنها زنده نمیماند؛ روزگار رهایی، ص ۴۶۷.