دلایل اثبات امامت امام مهدی چیست؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Amini (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

دلایل اثبات امامت امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / امامت و ولایت امام مهدی / امامت امام مهدی / دلایل اثبات امامت امام مهدی
مدخل اصلیاثبات امامت امام مهدی

دلایل اثبات امامت امام مهدی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
عبدالمجید زهادت
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:
«۱. محمد بن ابراهیم بن مهزیار گوید: پس از وفات حضرت ابی محمد (ع) (درباره جانشینش) به شک افتادم و نزد پدرم مال بسیاری (از سهم امام (ع)) گرد آمده بود، آنها را برداشت و به کشتی نشست، من هم دنبال او رفتم، او را تب سختی گرفت و گفت: پسرجان! مرا برگردان که این بیماری مرگ است، آنگاه گفت: درباره این اموال از خدا بترس و به من وصیت نمود و سپس وفات کرد. من با خود گفتم: پدر من کسی نبود که وصیت نادرستی کند. من این اموال را به عراق می‌برم و در آنجا خانه‌ای بالای شط اجاره می‌کنم و به کسی چیزی نمی‌گویم، اگر موضوع برایم آشکار شد، چنان که در زمان امام حسن عسکری(ع) برایم واضح شد، به او می‌دهم و گرنه مدتی با آنها خوش می‌گذرانم. وارد عراق شدم و منزلی بالای شط اجاره کردم، و چند روز آنجام بودم، ناگاه فرستاده‌ای آمد و نامه‌ای همراه داشت که: ای محمد! تو چنین و چنان اموالی را در میان چنین و چنان ظروفی همراه داری تا آنجا که همه اموالی را که همراه من بود و خودم هم به تفصیل نمی‌دانستم برایم شرح داد، من آنها را به فرستاده تسلیم کردم و چند روز آنجا ماندم، کسی سربه سوی من بلند نکرد (و نزد من نیامد) من اندوهگین شدم، سپس نامه‌ای به من رسید که: ترا به جای پدرت منصوب ساختیم، خدا را شکر کن[۱].
۲. حسن بن نضر و ابوصدام و جماعتی بعد از رحلت امام حسن عسکری(ع) درباره آنچه در دست وکلای حضرت بود، گفتگو می‌کردند و می‌خواستند تحقیقاتی به عمل آورند. پس حسن بن نضر نزد ابو صدام آمد و گفت: من می‌خواهم به حج بروم. ابوصدام گفت: آن را امسال به تأخیر بیانداز. حسن بن نضر گفت: من به قدری ناراحت شده‌ام که خوابم نمی‌برد و ناچار به حرکت هستم. سپس احمد بن یعلی بن حماد را وصی خود گردانید و وصیت کرد که وی مقداری از مالش را به ناحیه مقدسه امام زمان(ع) تسلیم کند و چیزی از آن را بیرون ندهد مگر این که بعد از ظاهر شدن حضرت با دست خود به دست او بسپارد!. حسن بن نضر می‌گوید: هنگامی که به بغداد رسیدم؛ خانه‌ای اجاره کرده منزل نمودم. در آن اثنا یکی از وکلای حضرت نزد من آمد و مقداری پارچه و پول آورد و نزد من گذارد. گفتم: اینها چیست؟ گفت این است که می‌بینی! سپس وکیلی دیگر آمد و همین کار را کرد. آنگاه چند نفر آمدند تا آنکه خانه را پر کردند. بعد از آن احمد بن اسحق –قمی- با آنچه با خود داشت نزد من آمد. من در شگفت ماندم و به فکر فرو رفتم. سپس نامه‌ای رسید که چون قسمتی از روز بگذرد. آنچه مال با تو هست بردار و بیاور. من نیز همه آن اموال را برداشته و به راه افتادم شصت نفر (از مخالفین) سرراه را گرفته بودند ولی من از بین آنها گذشتم و خداوند مرا سالم نگاه داشت. وقتی به محله "عسکر" رسیدم فرود آمدم. در آنجا نامه‌ای به من دادند که آنچه با خودداری بیاور. من نیز آنچه آورده بودم. در زنبیل حمال‌ها نهادم و به راه افتادم. چون به دهلیزخانه رسیدم دیدم مردی سیاه آنجا ایستاده و از من پرسید: حسن بن نضر تو هستی؟ گفتم: آری. گفت: داخل شو! من به خانه درآمدم و به اطاقی رفتم و زنبیل حمال‌ها را خالی کردم دیدم در گوشه خانه نان بسیاری هست. دو دانه نان به هر کدام از حمال‌ها دادند و آنها را روانه کردند. بعد از آن اطاقی را دیدم که پرده به در آن آویخته‌اند. از پشت آن پرده کسی صدا زد: ای حسن بن نضر! خدا را شکر کن که بر تو منت نهاد و تردید مکن، چه که شیطان می‌خواهد تو شک کنی! پس دو قطعه پارچه از آنجا بیرون آمد و و به دادند و گفتند: اینها را بگیر که به آن احتیاج پیدا می‌کنی. من آنها را گرفتم و بیرون آمدم سعد بن عبدالله می‌گوید: حسن بن نضر رفت و ماه رمضان همان سال وفات یافت و او را با همان دو قطعه پارچه کفن کردند![۲].
۳. فضل بن شاذان در کتاب إثبات الرجعة از إبراهیم بن محمد بن فارس نیشابور نقل می‌کند: زمانی که عمرو بن عوف که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و وحشت همه وجودم را فرا گرفت. پس با خاندان و دوستان خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانهامام حسن عسکری(ع) کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه امام وارد شدم، در کنارامام حسن عسکری(ع) پسری دیدم که رویش مانند ماه شب چهاردهم می‌درخشید، به گونه‌ای که از نور سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی ترس از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت:ای ابراهیم! نیازی به گریختن نیست. به زودی خدای متعال، شر او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به امام عسکری (ع) گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از درون من خبر می‌دهد؟ آن حضرت فرمود: او فرزند من و جانشین پس از من است. ابراهیم گوید: بیرون آمدم؛ در حالی که به لطف خداوند امیدوار بودم و به آنچه از امام دوازدهم(ع)، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن عمرو بن عوف، بشارت داد[۳]»[۴].

پاسخ‌های دیگر

  با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الکافی، ج ۱، ص ۵۱۸، ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۵۵، غیبت طوسی، ص ۲۸۱.
  2. الکافی، ج ۱، ص ۵۱۷.
  3. اثبات الهداة، ج ۵، ص ۳۲۸.
  4. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲،۱۱۷-۱۲۰.
  5. المواقف، ص ۳۴۵
  6. المواقف، ص ۳۴۵.
  7. ابن خلدون، مقدمه، ص ۱۹۱
  8. شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۶۹
  9. شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۷۶
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  11. جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۲۰
  12. و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.
  13. جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۲۵
  14. ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، الفصل الاوّل فیما یدّل علی انّ الائمة اثنا عشر
  15. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  16. " الْأَئِمَّةُ بَعْدِي‏ اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ‏ عَلِيُ‏ بْنُ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ هُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْكِرُ لَهُمْ كَافِرٌ‏ ‏‏"؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۷۹
  17. " إِنِّي‏ مُخَلِّفٌ‏ فِيكُمُ‏ الثَّقَلَيْنِ‏ كِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِي‏ ‏‏"
  18. "أَنَا وَ الْحَسَنُ‏ وَ الْحُسَيْنُ‏ وَ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ‏ وُلْدِ الْحُسَيْنِ‏ تَاسِعُهُمْ مَهْدِيُّهُمْ وَ قَائِمُهُمْ لَا يُفَارِقُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَ لَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّى يَرِدُوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) حَوْضَهُ‏ ‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۴۰
  19. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  20. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۵
  21. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۷
  22. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۹
  23. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  24. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۳، ح ۱۵
  25. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۴۲
  26. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۶۱
  27. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۷۳
  28. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۷
  29. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  30. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۳
  31. " أَنَ‏ الْأَرْضَ‏ لَا تَخْلُو مِنْ‏ حُجَّةِ اللَّهِ‏ عَلَى‏ خَلْقِهِ‏ إِلَى‏ يَوْمِ‏ الْقِيَامَةِ وَ أَنَ‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  32. " أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  33. " ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  34. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  35. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  36. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳
  37. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۳۹
  38. ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۴ و ۴۵۷
  39. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  40. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  41. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۷۵، باب ۴۳، ح ۲۵؛ همچنین ر. ک: نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۵۷؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۰۱
  42. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  43. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  44. سیّد محمد باقر صدر، جست‏وجو و گفت‏وگو پیرامون امام مهدی علیه السّلام، ص ۴۷- ۴۸
  45. نوزاد گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است؛ سوره مریم، آیه: ۳۰.
  46. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، باب حالات الأئمة علیهم السّلام فی السّن
  47. ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛ سوره مریم، آیه: ۱۲.
  48. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  49. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  50. فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج ۱۱، ص ۱۹۲
  51. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  52. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  53. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۲۷
  54. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  55. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  56. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۷۳
  57. " مَا حَاجَتُكُمْ‏ إِلَى‏ ذَلِكَ‏ هَذَا أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ أَجْلَسْتُهُ‏ مَجْلِسِي‏ وَ صَيَّرْتُهُ‏ مَكَانِي وَ قَالَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ يَتَوَارَثُ أَصَاغِرُنَا عَنْ أَكَابِرِنَا الْقُذَّةَ بِالْقُذَّةِ‏‏‏"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۰، ح ۲
  58. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  59. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  60. به نظر می‏رسد مقصود آن حضرت، امام جواد علیه السّلام بوده است.اگرچه می‏تواند اشاره به امامت حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نیز باشد
  61. " كَيْفَ‏ أَنْتُمْ‏ إِذَا احْتَجَ‏ عَلَيْكُمْ‏ بِمِثْلِ‏ سِنِّهِ‏ أَوْ قَالَ سَيَلِي عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ‏‏‏"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، حالات الأئمة علیهم السّلام فی السن، ح ۴
  62. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  63. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  64. " وَ مَا يَضُرُّهُ‏ مِنْ‏ ذلِكَ‏، فَقَدْ قَامَ‏ عِيسى‏ (ع)‏ بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ ابْنُ‏ ثَلَاثِ‏ سِنِينَ"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، باب الاشارة و النّص علی ابی جعفر الثانی
  65. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی،، ج ۲، ص ۳۲۲، ح ۱۲
  66. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  67. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  68. ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷
  69. ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۳۲۲، ح ۱
  70. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۱۲۳ و ۱۲۴
  71. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  72. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  73. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۵۰-۶۲.
  74. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶-۲۸.
  75. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۱.
  76. همان، ص ۵۰۱.
  77. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۹.