نظریه نصب الهی امام در قرن دهم هجری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث نصب الهی امام است. "نصب الهی امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نصب الهی امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

با توجه به حضور محقق اردبیلی، می‌توان قرن دهم را دوران نسبتاً زنده‌ای برای بحث امامت در کلام امامیه به شمار آورد. مرور بر مطالب گذشته نشان می‌دهد مقدس اردبیلی نسبت به تبیین این آموزه که امامت، امری الهی است، تلاشی در خور کرده است و در تبیین نقلی نصب الهی امیر مؤمنان، ابتکاراتی داشته است؛ هرچند بیشتر، مباحث گذشتگان خود را جمع‌آوری نموده است. در این بحث، اساساً از مرحوم دوانی مطلب خاصی یافت نشد. در تبیین عقلی نصب الهی مقام امامت، مرحوم خواجگی شیرازی، ظاهراً فقط برهان ویژگی‌های درونی امام و برهان لطف را مطرح کرده است؛ اما مرحوم ابو الفتح حسینی و مقدس اردبیلی، افزون بر براهین یادشده، استدلال دیگری نیز داشته‌اند که آثار برخی گذشتگان بیان شده بود. مرحوم حسینی از اهمیت موضوع امامت در دین و مرحوم مقدس اردبیلی نیز از نیابت امام از سوی خدا و رسول، به الهی بودن این منصب رسیده‌اند. در تبیین نقلی اصل امامت الهی نیز ظاهراً تنها به آیه شریفه اکمال دین، آن هم فقط از سوی مرحوم اردبیلی استناد شده است. مرحوم اردبیلی در تبیین نقلی نصب الهی ائمه دوازده‌گانه(ع)، به خصوص امیر مؤمنان(ع)، آیات و روایات متعددی را ذکر کرده که بیشتر آنها به طور پراکنده در آثار متکلمان گذشته وجود داشته است. وی به روایاتی استدلال کرده که از جایگاه عظیم امامان معصوم(ع) در عالم خبر داده‌اند. جایگاهی که بسی والاتر از منصب حاکمیت و مرجعیت دینی است. این روایات را می‌توان تبیین نقلی جدیدی از این متکلم شیعی دانست[۱].

مقدمه

در این مدخل، سخنان و براهین عقلی و نقلی بزرگانی چون محقق دوانی[۲]، ابوالفتح حسینی[۳]، مقدس اردبیلی[۴] و خواجگی شیرازی[۵] مطرح خواهد شد[۶].

تعریف امام و امامت و الهی بودن این منصب

مرحوم دوانی، امام را خلیفه پیامبر، معلم مسائل علمی و عملی، مروج احکام دینی و دنیوی و منتشر کننده دین نبی(ص) می‌خواند[۷]. ابوالفتح حسینی و مقدس اردبیلی در تعریف امامت می‌نویسند: “امامت، ریاست عمومی یک فرد بر همه مردم، در تمام امور دینی و دنیوی است[۸]؛ لذا امام، حاکم در امور دین و دنیای مردم خواهد بود”[۹]. مرحوم خواجگی شیرازی نیز امامت را نیابت از نبی و ریاست عامه دانسته است[۱۰]. ایشان در مباحث خود راجع به امامت، بارها از الهی‌بودن این منصب نیز سخن گفته‌اند. از نظر آنها امام کسی است که از جانب خداوند به خلافت و جانشینی رسول اکرم(ص) منصوب شده باشد[۱۱]. بنابراین بزرگان امامیه در این دوران، اختیارات امام را ریاست عمومی (شامل امور دینی و دنیوی) دانسته‌اند. از این رو می‌توان گفت که از نظر متکلمان این سده نیز خداوند متعال است که امام را برای حاکمیت و هدایتگری دینی منصوب می‌سازد. متکلمان امامیه در این دوران نیز از لزوم نص یا معجزه برای شناخت امام سخن گفته‌اند.

أبوالفتح حسینی معتقد است: “امام باید فردی منصوص باشد. به این معنا که یا از سوی خداوند به امامتش تصریح شده باشد و یا شخص معصوم، امامت وی را اعلام کند و یا اینکه مدعی این منصب، معجزه‌ای انجام دهد”[۱۲]. مرحوم اردبیلی نیز می‌گوید: “تعیین امام، به نص خدا و رسول است”[۱۳]. وی در توضیح دلالت کرامت بر امامت مدعی، گفته است: “انجام کرامت روشن می‌کند که خداوند، امامت او را قبول دارد و به آن راضی است”[۱۴]. این متکلم بزرگوار، علائم دیگری همچون: فضل، علم، اولی بودن به این منصب در زمان خویش و همچنین در اختیار داشتن سلاح رسول اکرم(ص) را برای شناخت امام بیان کرده است[۱۵]. مرحوم خواجگی شیرازی نیز بر لزوم نص الهی برای امامت امام تأکید نموده است[۱۶][۱۷].

استدلال بر نصب الهی مقام امامت و ائمه دوازده‌گانه(ع)

بزرگان امامیه در این دوران نیز “الهی بودن مقام امامت” را تبیین عقلی و نقلی و “نصب الهی ائمه هدی” را تبیین نقلی نموده‌اند. البته ایشان در این بحث، نوآوری چندانی نداشته، و در تبیین عقلی این موضوعات، تنها برخی ادله پیشینیان خود را تکرار کرده‌اند.

نصب الهی مقام امامت

ادله عقلی

استدلال به ویژگی‌های درونی امام[۱۸] و برهان لطف[۱۹] که مهم‌ترین ادله عقلی در اثبات امامت الهی است، در این دوران نیز مورد توجه متکلمان امامیه بوده است. اهمیت موضوع امامت در شریعت[۲۰]، خلیفة اللّه بودن امام[۲۱]، همچنین حکمت و مهربانی باری تعالی[۲۲]، ادله دیگری هستند که متکلمان این دوران برای نصب الهی امام به آنها استدلال کرده‌اند. چنان که گذشت، علامه حلی (قرن هشتم) نیز به آنها تمسک کرده بود که به جهت عدم تکرار، از ذکر آن صرف‌نظر می‌کنیم[۲۳].

ادله نقلی

تنها استدلال نقلی که از متکلمان این دوران برای الهی بودن امر امامت یافت شد، استناد محقق اردبیلی به آیه شریفه “اکمال دین” است. وی نیز همانند برخی پیشینیان خویش، در تبیین این استدلال چنین می‌گوید: “به فرمایش باری تعالی در این آیه شریفه، دین کامل شده است. با توجه به اینکه امامت از مهم‌ترین امور دین است، اگر خداوند تعیین امامت نکرده باشد، چگونه در این آیه شریفه از کامل شدن دین خبر داده است؟[۲۴][۲۵].

نصب الهی ائمه دوازده‌گانه(ع)

مرحوم ابوالفتح حسینی و محقق اردبیلی در اثبات امامت ائمه دوازده‌گانه(ع) مانند متکلمان پیشین به آیه شریفه “اولوالامر” و “اهل الذکر”[۲۶] تمسک نموده، با اثبات عصمت ایشان، به امامت‌شان رسیده‌اند[۲۷].

محقق اردبیلی در این موضوع به آیات متعدد دیگری نیز تمسک نموده است. ایشان در بسیاری از این استدلالات سعی کرده است تا از طریق اثبات فضیلت برای اهل بیت(ع)، به خصوص امیر مؤمنان(ع)، افضلیت ایشان و در نتیجه امامت‌شان را اثبات کند که به‌دلیل با واسطه‌بودن دلالت‌شان و همچنین رعایت اختصار، از ذکر آنها صرف‌نظر کردیم[۲۸]. وی به برخی روایات نیز استدلال کرده است:

  1. روایاتی مبنی بر نصب الهی امام: بر اساس احادیث متعددی که این محقق شیعی، بدون توجه به اعتبار آنها نقل کرده است، خداوند متعال است که امامان معصوم را در این منقب برگزیده است[۲۹]. در یکی از این اخبار آمده است که باری‌تعالی، امیر مؤمنان(ع) را به عنوان امام و خلیفه پیامبر خاتم(ص) و همچنین از فرزندان بزرگوارش، از نسل امام حسین(ع)، امامانی را منصوب ساخته است[۳۰].
  2. روایاتی مبنی بر جایگاه ویژه ائمه هدی در عالم: مجموعه احادیثی وجود دارد که جایگاه ویژه ائمه هدی، به خصوص امیر مؤمنان(ع) و برتری وجودی ایشان بر سایر انسان‌ها را که مقامی والاتر از امامت سیاسی و دینی است، نشان می‌دهند[۳۱]. به سخن دیگر، این روایات را می‌توان تأییدی بر ادله ذکر شده بر نصب الهی امام دانست. به استناد یکی از این روایات، خاتم‌الانبیا(ص) خلقت نور خود و حضرت علی(ع) را مربوط به سال‌ها قبل از خلقت سایر مخلوقات خوانده، و آفرینش عالم را به خاطر خلقت خود و امیر مؤمنان(ع) دانسته است[۳۲]. گفتنی است که مرحوم اردبیلی نحوه استدلال خود را در بسیاری از این روایات توضیح نداده است. استدلال به این روایات در بحث امامت، ظاهراً ابتکار اوست.

بسیاری از ادله نقلی متکلمان شیعی در این قرن، به اثبات امامت امیر مؤمنان(ع) اختصاص دارد. مرحوم ابوالفتح حسینی و محقق اردبیلی در اثبات، امامت امیر مؤمنان(ع)، همانند برخی پیشینیان خود، به آیات “ولایت[۳۳]، تبلیغ[۳۴] و اکمال دین[۳۵]“ استناد کرده‌اند. این استدلال‌ها با توجه به شأن نزول آیات یاد شده است.

محقق اردبیلی و خواجگی شیرازی، سخنان رسول خدا درباره امامت حضرت علی(ع) را با کمک آیات اولیه سوره نجم[۳۶]، فرمان الهی دانسته، و از این طریق، الهی بودن امامت ایشان را تبیین نموده‌اند[۳۷]. مرحوم مقدس اردبیلی معتقد است که آیات فراوانی از قرآن کریم (با توجه به روایات) از امامت آن حضرت سخن گفته‌اند. وی همانند برخی متکلمان پیشین خود، در اثبات امامت امیر مؤمنان(ع)، به آیات “صادقین[۳۸]، آیه اول سوره معارج[۳۹]، و آیه مودت[۴۰]“ نیز استدلال کرده است که تبیین آنها گذشت.

آیات دیگری نیز در آثار این محقق گرانقدر مطرح شده است که ظاهراً شیوه تبیین آنها برای اثبات امامت حضرت علی(ع) به ابتکار اوست: - آیة انذار و هدایت[۴۱]: طبق نقل، رسول خدا(ص) مصداق آیه را روشن ساخته، منظور باری تعالی از منذر را خود و مصداق هادی در آیه شریفه را امیر مؤمنان(ع) دانسته، و فرموده است که به وسیله تو اهل هدایت، هدایت می‌شوند. به گفته این محقق شیعی، آیه شریفه با توجه به آن روایت، صریح در امامت و ولایت آن امام همام است. توضیح وی در این استدلال چنین می‌باشد که مطابق این خبر، پیامبر اکرم(ص) هادی بودن حضرت علی(ع) را در برابر منذر بودن خود قرار داده و هدایت اهل هدایت را به ایشان منحصر کرده که بیانگر هدایت‌گری آن حضرت در همه اوقات است[۴۲]. - آیه ۴۵ سوره زخرف[۴۳]: بنابر روایتی که این آیه را توضیح داده است، وقتی پیامبران در شب معراج از دلیل بعثت‌شان سؤال شدند، نسبت به نبوت خاتم‌الانبیا(ص) و ولایت امیر مؤمنان(ع) گواهی داده‌اند[۴۴][۴۵].

منابع

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۸۷.
  2. محمد بن اسعد بن محمد جلال‌الدین دوانی، فیلسوف و متکلم امامیه در قرن دهم است. وی در آبادی دوان در نزدیکی کازرون از توابع شیراز و در سال ۸۲۵ قمری به دنیا آمد. او به مناطق مختلف ایران، افغانستان، هند و عراق سفر نمود و با علمای دوران خویش مناظره کرد. بسیاری از آثار او تعلیقه و شرح‌هایی است که بر تألیفات بزرگان پیشین خود نوشته است. برخی آثارش به فارسی است. وی در سال ۹۱۸ قمری وفات یافت (برای مطالعه بیشتر، ر.ک: جعفر سبحانی و دیگران، معجم طبقات المتکلمین، ج۳، ۳۳۱-۳۳۳).
  3. ابو الفتح بن مخدوم حسینی عربشاهی از علمای امامیه در قرن دهم و شاگردان حکیم متکلم، سید غیاث‌الدین دشتکی شیرازی است. وی در دولت صفویه و شاه طهماسب جایگاه بلندی داشت. بیش از پانزده تألیف دارد که مفتاح الباب از آنهاست. این کتاب، شرحی بر کتاب الباب الحادی عشر فی اصول الدین می‌باشد که متعلق به علامه حلی بوده است. وی در سال ۹۷۶ قمری در اردبیل درگذشت (برای مطالعه بیشتر، ر.ک: جعفر سبحانی و دیگران، معجم طبقات المتکلمین، ج۳، ص۲۶۶- ۲۶۸).
  4. احمد بن محمد اردبیلی مشهور به محقق و مقدس اردبیلی، از بزرگان امامیه در این قرن است. وی در اردبیل متولد شد و برای تحصیل به نجف اشرف مهاجرت نمود و در علم و عبادت به مقامات والا دست یافت. در آثار کلامی خود، بدون تقلید و تعصب، دیدگاه بزرگان عامّه را نقد نقض کرده است. شهید ثانی و محمدعلی بلاغی از جمله شاگردان وی هستند. او آثار متعددی مانند حاشیه علی الهیات، شرح تجرید العقائد قوشجی و اصول‌الدین دارد. تألیفاتی چون حدیقة الشیعه هم منسوب به اوست. وی در سال ۹۹۳ قمری در نجف اشرف وفات یافت و در صحن مطهر علوی مدفون شد (برای مطالعه بیشتر، ر.ک: جعفر سبحانی و دیگران، معجم طبقات المتکلمین، ج۳، ص۲۶۹- ۲۷۲).
  5. محمد بن احمد شیرازی، معروف به خواجگی، از علمای امامیه در سده دهم قمری است. او در هند اقامت داشت. تاریخ درباره زندگانی وی گویا نیست. قوت علمی او از آثارش هویداست. وی پس از اینکه مستبصر شد و از اعتقاد به یکی از مذاهب اهل سنت دست شست، همت زیادی در دفاع از عقاید امامیه داشت. از جمله تألیفاتش، شرح الباب الحادی عشر علامه حلی است. همچنین النظامیه فی مذهب الامامیه اثر دیگر وی می‌باشد که درباره اصول دین به فارسی نوشته است (برای مطالعه بیشتر، ر.ک: جعفر سبحانی و دیگران، معجم طبقات المتکلمین، ج۳، ص۳۲۹-۳۳۰).
  6. حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۷۷.
  7. ر.ک: جلال الدین دوانی، الرسائل المختاره، ص۱۲۰.
  8. ر.ک: ابوالفتح حسینی، مفتاح الباب، ص۱۷۹ (این کتاب به همراه شرح فاضل مقداد، در مجموعه‌ای با عنوان الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، منتشر شده است): الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب،ص۱۷۹.
  9. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۷ و ۲۰.
  10. ر.ک: خواجگی شیرازی، النظامیه فی مذهب الامامیه، ص۱۴۴.
  11. ر.ک: ابوالفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۸۰ و ۱۸۶؛ احمد بن محمد اردبیلی حدیقة الشیعه، ج۱، ص۶؛ خواجگی شیرازی، النظامیه فی مذهب الامامیه، ص۱۴۵ و ۱۴۷.
  12. ر.ک: ابوالفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۸۶.
  13. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۲۸.
  14. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، الحاشیة علی الهیات، ص۲۳۵.
  15. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، الحاشیة علی الهیات، ص۴۳۲.
  16. ر.ک: خواجگی شیرازی، النظامیة فی مذهب الامامیه، ص۱۴۶.
  17. حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۷۸.
  18. ر.ک: ابو الفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۸۶؛ احمد بن محمد اردبیلی، الحاشیة علی الهیات، ص۲۰۸ و ۲۲۸؛ خواجگی شیرازی، النظامیه فی مذهب الامامیه، ص۱۴۶. تفصیل این برهان در کلام شیخ مفید و علی بن حسین الشریف المرتضی، در فصل مربوط به متکلمان قبل از قرن پنجم ذکر شد.
  19. ر.ک: ابو الفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۸۱؛ احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۲۰-۲۱؛ خواجگی شیرازی، النظامیة فی مذهب الامامیه، ص۱۴۴. تفصیل این برهان در کلام علی بن حسین الشریف المرتضی، در فصل مربوط به متکلمان قبل از قرن پنجم ذکر شد.
  20. ر.ک: ابوالفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۸۷.
  21. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، الحاشیة علی الهیات، ص۲۲۷.
  22. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۵۷.
  23. حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۸۰.
  24. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۳۸. از مباحث پیشین روشن شد که استدلال به آیه شریفه «اکمال دین»، برای الهی بودن مقام امامت، نخستین بار توسط ابن میثم بحرانی در قرن هفتم صورت گرفت.
  25. حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۸۲.
  26. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ «و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  27. برای دیدن استدلال به آیة أولوالامر، ر.ک: ابوالفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع الحشر و مفتاح الباب، ص۱۹۷؛ احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۲۳، ۲۵ و ۲۴۷. برای دیدن استدلال محقق اردبیلی به آیات اهل الذکر، ر.ک: أحمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۵۳-۱۵۴. استدلال ایشان به آیات مذکور، شبیه همان است که تفصیلش در کلام مرحوم حلبی در قرن پنجم گذشت.
  28. چنان که گذشت، بسیاری از استدلالات علامه حلی در قرن هشتم نیز چنین بود که آنها نیز به همین دلیل ذکر نشدند.
  29. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجادیا للتجرید، ص۴۱۵- ۴۳۰.
  30. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجادیا للتجرید، ص۴۱۸- ۴۱۹.
  31. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعة، ج۱، ص۱۷۹-۱۷۶.
  32. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۷۷.
  33. ر.ک: ابوالفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۹۵؛ احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۵۸-۶۰. چنان که گذشت، پیشینه این استدلال در میان متکلمان امامیه دوران غیبت، به شیخ مفید در قرن پنجم بر می‌گردد.
  34. ر.ک: ابوالفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۸۷-۱۸۸؛ احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۰. چنان که گذشت، پیشینه این استدلال در میان متکلمان امامیه دوران غیبت، به ابن شهر آشوب در قرن ششم بر می‌گردد.
  35. ر.ک: ابوالفتح حسینی، الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب، ص۱۹۷ و ۲۰۲؛ احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۲۵.
  36. ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۵.
  37. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳ و ۲۳۱-۲۳۳. خواجگی شیرازی، النظامیه فی مذهب الامامیه، ص۱۴۹-۱۴۸. چنان که گذشت، پیشینه این استدلال در میان متکلمان امامیه دوران غیبت، به مرحوم بیاضی و مرحوم نجم الدین رازی در قرن نهم بر می‌گردد.
  38. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۲۰. چنان که گذشت، پیشینه این استدلال در میان متکلمان أمامیة دوران غیبت، به شیخ مفید در قرن پنجم بر می‌گردد.
  39. ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ «خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱. برای دیدن استدلال محقق اردبیلی، ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۲۵- ۱۲۶. چنان‌که گذشت، پیشینه این استدلال در میان متکلمان امامیه دوران غیبت، به مرحوم بیاضی در قرن نهم بر می‌گردد.
  40. ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳. برای دیدن استدلال محقق اردبیلی، ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۷۶-۷۸. چنان که گذشت، پیشینه این استدلال در میان متکلمان امامیه دوران غیبت، به علامه حلی در قرن هشتم بر می‌گردد.
  41. ﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ «تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
  42. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۹۹.
  43. ﴿وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا «و از پیامبران ما که پیش از تو فرستاده‌ایم بپرس، آیا به جای (خداوند) بخشنده خدایانی را قرار داده‌ایم که پرستیده شوند؟» سوره زخرف، آیه ۴۵.
  44. ر.ک: احمد بن محمد اردبیلی، حدیقة الشیعه، ج۱، ص۱۴۴۔۱۴۵.
  45. حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۸۲.