نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۰ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
رابطه ام الکتاب با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
«علم آنها به همه حقایق عالم است، ولی در ارتباط با لوح محو و اثبات در حالی که علم خداوند به تمام حقایق در ارتباط با لوح محفوظ میباشد. توضیح اینکه: حوادث جهان هستی دو مرحله دارند: مرحله قطعیت که هیچگونه دگرگونی در آن راه ندارد، یعنی یک حادثه با تمام اسباب و علل آن نزد عالم حاضر است، و چون از تمام اسباب و علل و موانع آن حادثه و پیوندهای آن با گذشته و آینده آگاه است به طور قطع آن را میداند و خبر میدهد، و در لسان آیات و روایات از این مرحله به ام الکتاب یا لوح محفوظ تعبیر شده. دیگر "مرحله غیر قطعی" است، یا به تعبیر دیگر "مرحله مشروط" است، در این مرحله شخص عالم از علل حوادث آگاه است، اما ممکن است تمام شرائط و مئانع آن نزد او روشن نباشد، و لذا نمیتواند به طور قطع از وقوع حوادث خبر دهد، اما به طور مشروط میتواند، و این همان چیزی است که در لسان آیات و روایات از آن تعبیر به لوح محو و اثبات شده. تفاوت علم پروردگار با علوم انبیاء و اولیاء تفاوت میان این دو مرحله است، یعنی علاوه بر اینکه یکی ذاتی و مستقل، و دیگری اکتسابی و غیر مستقل است، یکی جنبه قطعت دارد و دیگری ندارد»[۱].
«آیاتی که برای اثبات وجودی دیگر برای قرآن نزد خداوند بدان تمسک شده، مطلبی را غیر از آنچه آنان قصد کردهاند میرساند. مقصود از کتاب مکنون، همان علم غیب الهی است که از آن به لوح محفوظ تعبیر میشود. همچنین تعبیر به ام الکتاب کنایه از علم ذاتی ازلی خداوند به تمامی موجودات، برای همیشه است. علامه طباطبایی در این خصوص، در تفسیر سوره رعد حدیثی نقل کرده که امام صادق(ع) میفرماید: هر امری را که خداوند اراده میکند قبل از ایجاد آن در علمش موجود است. هیچ چیزی وجود پیدا نمیکند جز اینکه قبل از آن در علم الهی موجود بوده است. بنابراین، معنای آیه مبارکه ﴿وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۲] این است که خداوند در علم ازلی و قطعی خویش مقدر داشته که قرآن در مسیر جاودانهاش در جایگاهی والا و مستقر قرار گرفته باشد؛ جایگاهی که دست بی خردان از رسیدن بدان کوتاه است؛ پایههای آن استوار و همواره در بستر زمان بی هیچ دشواری در حرکت و پویایی است. همچنین آیه ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ*في لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ﴾[۳] یعنی مجد و عظمت قرآن پیوسته در علم ازلی الهی مقدر شده است. مرحوم طبرسی و دیگران در تفسیر آیه ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ*في كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾[۴] گفتهاند که این آیه بر مقام والای قرآن نزد خداوند دلالت میکند و در علم الهی مقرر شده که قرآن از دسترسی دشمنان در امان باشد».[۵].]]]]
«امام رضا(ع) از امام صادق(ع) در رابطه با امالکتاب که حقیقت قرآن در آن است نقل میفرماید: آن حضرت در حالیکه این آیه را تلاوت میفرمود: قرآن در امالکتاب نزد ما بلندمرتبه و نفوذناپذیر است، میفرمود: علی بن ابیطالب(ع) میباشد[۶]، یعنی حقیقت قرآن همان حقیقت علی ابن ابیطالب(ع) است که امالکتاب و لوح محفوظ میباشد، لذا قرآن کریم میفرماید: انسانهای پاک شده از تمامی آلودگیهای اعتقادی، علمی، اخلاقی و روحی (مراتب شرک) که خداوند ایشان را پاک کرده است به کتاب مکنون که حقیقت قرآن در آن است راه پیدا میکنند: ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ*في كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾[۷] طبق آیه تطهیر[۸] و روایات شیعه[۹] و اهل سنت کاملترین مصداق مطهرین، ائمه(ع) میباشد. بنابراین ائمه(ع) از حقیقتی برخوردارند که با آن احاطه علم حضوری به مراتب علم فعلی خداوند (خزائن غيب الهي و لوح محفوظ یعنی کتاب مبین، امالکتاب، کتاب مکنون و لوح محو و اثبات) دارند»[۱۰].
۳. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛
«یکی دیگر از راههای علوم ائمه(ع) آگاهی بهلوح محفوظ یا امالکتاب است.(...) در جای خود اثبات شده است که با توجه به آیات قرآن کریم، لوحی وجود دارد که در آن محو و اثبات امور توسط پروردگار صورت میگیرد و این خود حاکی از این است که آنچه از امور مخلوقات در این لوح معلوم و مکشوف است، در مرتبه علل ناقصه این امور است که محو و اثبات در آن راه دارد. علاوه بر این لوح دیگری وجود دارد که در آن تمامی موجودات هستی با تمام حقیقت و واقعیتشان منعکساند و هم از این روست که اگر کسی بدین لوح دست یابد و از آن آگاه گردد، گویا بر همه چیز عالم آگاه گشته است. آیاتی که در این زمینه در قرآن کریم آمده، عبارتند از: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾[۱۱] و ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۱۲]. با توجه به آیه ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ ﴾[۱۳] و با توجه به آیه تطهیر که در مورد خاندان پیامبر(ص) میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱۴]. روشن است که مصادیق بارز "مطهرون" که قادر به تماس با "کتاب مکنون" الهی هستند و از آن باخبرند، پیامبر و خاندان امامت وولایت هستند. اینک در اینجا مناسب است به روایاتی چند در این زمینه اشاره کنیم: امیر المؤمنین(ع) :«وَ أَنَا صَاحِبُ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ أَلْهَمَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَ مَا فِيه»[۱۵]. امام باقر(ع) از پدر بزرگوارش امام سجاد(ع) نقل میکنند که فرمود:«مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ بَعْضَهُ مَا خَلَا النَّبِيَّ ص فَإِنَّهُ أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ كُلَّهُ ...وَ قَالَ لِمُحَمَّدٍ (ص): ﴿أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا﴾ فَهَذَا الْكُلُّ وَ نَحْنُ الْمُصْطَفَوْن»[۱۶] »[۱۷].]]]]
۴. آقای دکتر مطهری؛
آقای دکتر مطهری در مقاله «علم لدنی» در اینباره گفته است:
«ام الکتاب، یعنی لوحی که اولاً تمام حقایق و اسرار جهان در آن نقش شده است، ثانیاً ثابت و مصون از تغییر و زوال است و ثالثاً نزد خداست و عنداللهی. ام الکتاب به معنی اصل کلی و دربسته تمام اسرار و حقایق هستی است،بر اساس اینکه نظام هستی نظام ظهور است و تجلی نظام جلوه است و مظهر که هر دو با یکدیگر اتحاد نفسی دارند و ام الکتاب خزائن همه حقایق و اصل و ریشه آن است که اسرار و مراتب وجود از آن تنزل یافته در عالم خارج متجلی شده است در علم لدنی نفس قدسی قابلیت مشاهده ظهور انوار اشیاء و جنبه ملکوتی آن را از طریق باطن خویش را پیدا کرده است. چگونگی آن از طریق پیوند سرّ روح با ام الکتاب و دریافت بیواسطه و لدنی از جانب حق صورت میگیرد. معلم آن ذات جمیل و حکیم حق است نه فرشته. اگر معصومین(ع) ام الکتاب هستند به خاطر آن است که آن ذوات نوری چه در قوس نزول وجه در قوس صعود با آن حقایق عینی متحدند و هر مرتبه که در جهان امکان یافت میشود از قلب آنان سرچشمه میگیرد»[۱۸].
۵. پژوهشگران وبگاه پرسشکده.
پژوهشگران «وبگاه پرسشکده» در پاسخ به این پرسش آورده است:
«واژه ام الکتاب در چند جای قرآن مجید آمده است: ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ﴾[۱۹]، ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ﴾[۲۰]، ﴿وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴾[۲۱] در سوره آل عمران به معنی اصل کتاب است یعنی آیات محکم قرآن اصل قرآن است که متشابهات قرآن و سایر امور دین با رجوع به آن و استدلال بر مبنای آن محکم و استوار خواهد بود. در آیه ۳۹ رعد و ۴ زخرف به معنی لوح محفوظ خداوند است که همه چیز در آن ثبت و ضبط شده است. در برابر لوح محو و اثبات در لوح محو و اثبات به حسب اقتضائات ممکن است چیزی ثبت شود بعد به جهت آمدن مقتضی دیگری محو شود. مثلاً این طور مقدر شده است که شخصی در فلان تاریخ فوت شود و یا مریض شود بعد به واسطه دعا و یا صدقه دادن به کسی این مقدر تغییر پیدا میکند. ولی در لوح محفوظ خداوند تمامی اینها یعنی همان مقدر با تغییری که در لوح محو و اثبات ایجاد میشود ثبت و ضبط است و قابل تغییر نیست. آیه ۳۹ سوره رعد به این دو کتاب اشاره دارد که میفرماید: محو میکند خداوند آنچه را که بخواهد و اثبات میکند و در نزد اوست امالکتاب. در روایتی آمده است که دعا در لوح محو و اثبات مؤثر است و ممکن است در لوح محو و اثبات این طور مقدر شده که از عمر کسی سه سال بیشتر باقی نمانده باشد بعد بر اثر صله رحم سی سال بر عمر او افزوده شود و به عکس عمر او سی و سه سال است بر اثر قطع رحم کوتاه شود و سه سال شود. و اما آنچه در ام الکتاب آمده قابل تغییر نخواهد بود[۲۲]. همچنین بداء که از معتقدات شیعه است مربوط به لوح محو و اثبات است. بنا به آنچه در تفسیر البیان آقای خوئی آمده است قضا و مقدرات الهی سه گونه است قسمی که خداوند هیچ کس را بر آن مطلع نکرده است و مخصوص خود اوست که قضاء قابل تغییر نیست. و قسمی که خداوند انبیا و پیامبران را به آن خبر داده که حتما واقع خواهد شد این قسم نیز قابل تغییر نیست و بدا در آن ایجاد نمیشود.
↑«خداوند هرچه را (از احکام و حوادث عالم) بخواهد محو، و هرچه را بخواهد اثبات میکند و در نزد اوست امالکتاب». رعد، ٣٩
↑«تمام کلیدهای عوالم هستی در نزد پروردگار است و جز او کسی از آنها آگاه نیس و اوست که به آنچه در دریا و خشکی است آگاه است و هیچ برگی از درختی بر زمین نمیافتد مگر آنکه خداوند به آن علم داردو و هیچ ذرهای در دل تاریک زمین و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتاب الهی، بهصورت آشکار و روشن آمده است و مکشوف میباشد». انعام، ۵۹
↑
«همانا این کتاب، قرآنی است ارزشمند که در کتاب پنهانی و مکنون دیگری است که آن را جز انسانهای پاک نهاد و پیراسته نمیتوانند مورد استفاده قرار دهند و با آن تماس بگیرند». واقعه ٧٧-٧٩
↑«خداوند ارادهاش بر این تعلق گرفته که رجس و پلیدی را به طور کلی از شما خانواده پیامبر(ص) دور سازد و شما را کاملا پاک و مطهر سازد». احزاب ٣٣
↑ من صاحب و عالم بر لوح محفوظم و خداوند تمام آنچه را از علوم و دانشها در آن است بر من الهام فرموده است؛ بحارالانوار، ج٢٦، ص۴
↑ خداوند هیچ پیامبری را به نبوت مبعوث نساخت، مگر اینکه بعضی از علم و دانش را به او اعطا نمود، به استثنای پیامبر اسلام(ص) که کل علم و دانش را بدو مرحمت فرمود... و خطاب به ایشان فرمود: «ما "کتاب" را به برگزیدگان از میان بندگانمان واگذار نمودیم. پس اینک، این کل کتاب است که در نزد ماست و ما هستیم بندگان برگزیده؛ فاطر، آیه٣٢