بحث:عصمت امام علی در حدیث

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

عصمت، به معنای "مصونیت از گناه، خطا، جهل و ناهنجاری‌های رفتاری"، از ویژگی‌های قطعی پیامبران الهی است. متون متعددی در دست است که همگی یک پیام دارند و آن اینکه علی (ع) به‌ عنوان جانشین پیامبر خدا هیچ گاه نمی‌لغزد، نمی‌شکند، کژ نمی‌رود، استوار است، در نهایت سلامت است، مستقیم است، حق‌نگر و حق‌مدار است و.... علی (ع)، عنوان افتخارآمیز "عصمت" را بر پیشانی دارد و بدین‌سان، مردمان، در الگوگیری، پیروی و هدایت‌جویی از او، در امان‌اند و آیین و دینشان به سلامت است و...[۱].

عصمت امیرالمؤمنین (ع) از نگاه روایات

حدیث ثقلین

حدیث ثقلین از احادیث متواتر است. پیامبر اکرم (ص) در این حدیث، خطاب به مسلمانان فرموده است: "من دو چیز گرانبها را در میان شما باقی می‌گذارم که عبارت‌اند از قرآن و عترتم و آن دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد، و اگر شما به آن دو تمسک کنید، گمراه نخواهید شد".

ابن حجر مکی درباره این حدیث گفته است: "حدیث مربوط به تمسک به قرآن و عترت را بیش از بیست صحابه، روایت کرده‌اند. در برخی از این نقل‌ها آمده است که رسول اکرم (ص) آن را در حجه الوداع و در عرفه بیان کرد و در برخی دیگر آمده است که پیامبر اکرم (ص) آن را در غدیر خم بیان کرد و در برخی دیگر گفته شده است، پیامبر خدا (ص) آن را در مدینه و هنگامی که در بستر بیماری بود، بیان نمود و در برخی دیگر آمده است که رسول خدا (ص) وقتی که از طائف برگشت آن را ایراد کرد. این نقل‌ها با یکدیگر منافات ندارند، زیرا هیچ مانعی وجود ندارد که خاتم انبیا به علت اهمیت مقام کتاب عزیز و عترت طاهره، آن را در جاهای گوناگون و به صور مکرر بیان کرده باشد"[۲].

ابن‌حجر در ادامه گفته است: “تأکید پیامبر (ص) بر تمسک به اهل‌بیت آن حضرت، بیانگر این است که تا روز قیامت، همواره از اهل‌بیت پیامبر کسانی هستند که صلاحیت این را دارند که امت اسلامی به آنان تمسک کند. به همین علت است که در حدیث دیگری، آنان مایه امنیت ساکنان زمین به شمار آمده‌اند. در حدیث دیگری پیامبر بر این مطلب تصریح کرده و فرموده است: “در هر نسلی از امت من عادلانی از اهل‌بیت من وجود دارند که دین را از تحریف گمراهان و تأویل جاهلان مصون می‌دارند”. وی آن‌گاه افزوده است: “شایسته‌ترین فرد از اهل‌بیت پیامبر برای اینکه به او تمسک شود علی بن ابی‌طالب است که در شناخت دین سرآمد دیگران بود، بدین علت است که ابوبکر گفته است: علی عترت پیامبر است”. مقصود او از عترت، کسانی است که بر تمسک به آنان تأکید شده است، و علت اینکه تنها علی را ذکر کرده است به دلیل برتری او بر دیگران است”[۳]. عبدالرؤوف مناوی در شرح حدیث ثقلین گفته است: “عبارت «عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي‌»”، تفصیل پس از اجمال است و کلمه «أَهْلُ بَيْتِي‌» بدل از کلمه «عِتْرَتِي‌» یا عطف بیان آن است و آنان، اصحاب کساء هستند که خداوند، پلیدی را از آنها زدوده و پاکشان ساخته است[۴].

بنابراین، مقصود از اهل‌بیت پیامبر در حدیث ثقلین، معنای اخص آن است که به اهل کساء اختصاص دارد و شامل عموم خویشاوندان نسبی پیامبر (معنای خاص اهل‌بیت) و همسران پیامبر (معنای عام اهل‌بیت) نخواهد شد. این مطلب که اهل‌بیت پیامبر، کاربردهای متفاوتی دارد از دقت در روایات به دست می‌آید، چنان‌که برخی از محققان اهل‌سنت نیز به آن تصریح کرده‌اند که حافظ سخاوی مصری از آن جمله است[۵]. از اینکه پیامبر (ص) و اهل‌بیت و عترت خود را در کنار قرآن قرار داده و تمسک به آنان را همانند تمسک به قرآن واجب دانسته است، و از اینکه فرموده است، تمسک به آنان همچون تمسک به قرآن، انسان را از گمراهی نجات می‌دهد به روشنی به دست می‌آید که اهل‌بیت رسول اکرم (ص) از خطا و گناه معصوم‌اند و – همان‌گونه که ابن‌حجر گفته است - چون علی بن ابی‌طالب (ع) در رأس آنان قرار دارد بنابراین، معصوم بوده است[۶].

حدیث علی مع الحق

در روایات متعدد و معتبر نقل شده که پیامبر اکرم (ص) درباره امیرالمؤمنین (ع) فرموده است: «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُمَا دَارَ»؛ علی با حق است و حق با علی است و هر جا که علی باشد حق با اوست”. در برخی از روایات، علی (ع) و قرآن دایر مدار یکدیگر معرفی شده‌اند: «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ» و در روایات دیگری هر دو مطلب بیان شده است[۷].

در خطبه غدیر، آن‌گاه که پیامبر اکرم (ص) ولایت امیرالمؤمنین (ع) را اعلان کرد، در حق او دعا کرد و از خداوند خواست که حق را دایر مدار او قرار دهد: «وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ». در صحت حدیث غدیر جای کمترین تردیدی وجود ندارد. ابن‌حجر مکی در این باره گفته است: “این حدیث، صحیح است و جای تردید در آن نیست. عده‌ای مانند ترمذی، نسائی و احمد آن را نقل کرده‌اند. طرق نقل آن بسیار است، از آن جمله شانزده صحابی آن را روایت کرده‌اند. در روایت احمد آمده است که سی نفر از صحابه که آن را شنیده بودند در دوران خلافت علی (ع) بر آن شهادت دادند و بسیاری از سندهای آن صحیح و حسن است و ذهبی، بسیاری از طرق آن را صحیح دانسته است”[۸].

ابن‌ابی‌الحدید در شرح این سخن امیرالمؤمنین (ع) که فرموده است: “امامان از قریش و بنی‌هاشم‌اند، و دیگران، صلاحیت آن را ندارند”[۹]، گفته است: هرگاه صدور این سخن از امیرالمؤمنین (ع) ثابت و قطعی باشد، قبول آن واجب است، زیرا در نظر من، این سخن پیامبر (ص) ثابت است که درباره علی (ع) فرمود: “او با حق است و حق با اوست، و حق دایر مدار اوست” و از آنجا که این مطلب با دیدگاه معتزله در امامت سازگاری ندارد، آن را تأویل کرده و گفته است که مراد، کمال امامت است نه صحت امامت، چنان‌که مقصود از حدیث «لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي الْمَسْجِدِ»، برای همسایه مسجد روا نیست که نمازش را مگر در مسجد بخواند، این است که کمال نماز او این است که در مسجد انجام شود، ولی صحت نماز او مشروط به این نیست که در مسجد باشد[۱۰].

فخرالدین رازی درباره اینکه آشکار گفتن بِسْمِ اللَّهِ[۱۱] در آغاز نماز درست است و نه آهسته گفتن آن، به عمل امیرالمؤمنین (ع) استناد کرده و گفته است: اینکه او بِسْمِ اللَّهِ را در نماز آشکار می‌گفت به تواتر ثابت شده است، و هر کس در دین خود به علی اقتدا کند، هدایت یافته است، و دلیل آن، سخن پیامبر است که گفت: «اللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَ عَلِيٍّ حَيْثُ دَارَ»[۱۲].

بنابراین در اینکه پیامبر اکرم (ص) به دستور خداوند متعال، حق را دایر مدار علی قرار داده است، تردیدی وجود ندارد، و مفاد روشن این مطلب آن است که علی، معیار و میزان شناخت حق از باطل است. این ویژگی جز با عصمت به دست نمی‌آید، زیرا همه آرا، اقوال و اعمال غیر معصوم، حق نخواهد بود، چرا که ممکن است از روی عمد یا سهو دچار خطا شود[۱۳].

روایات عصمت

در روایات بسیاری که در منابع شیعی و برخی از آنها در منابع سنّی نقل شده است، به عصمت امیرالمؤمنین (ع) و دیگر امامان شیعه از نسل او تصریح شده است، چنان که ابن‌عباس گفته است: شنیدم که پیامبر (ص) می‌فرمود: “من و علی و حسن و حسین (ع) و نه نفر از فرزندان حسین (ع) مطهر و معصومیم”[۱۴].

ابوالطفیل از علی (ع) روایت کرده که گفته است: پیامبر فرمود: “ای علی! تو امام و پدر یازده امامی که همگی مطهر و معصوم‌اند”[۱۵].

سلیم بن قیس هلالی از امیرالمؤمنین (ع) روایت کرده است که فرمود: “خداوند متعال ما را پاک و معصوم ساخت و گواهان بر خلق و حجت خود در زمین قرار داد، ما را با قرآن و قرآن را با ما همراه ساخت، نه ما از قرآن جدا می‌شویم و نه قرآن از ما جدا می‌شود”[۱۶].

روایاتی که از طریق شیعه در این باره نقل شده متواتر است[۱۷].

برخی از عالمان غیر شیعی نیز بر عصمت امیرالمؤمنین (ع) تصریح کرده‌اند، چنان که ابن ابی‌الحدید از ابومحمدبن متّویه نقل کرده که وی در کتاب الکفایة گفته است: “امیرالمؤمنین (ع) معصوم بود، اگر چه عصمت، شرط امامت نیست، ولی نصوص بر عصمت او دلالت می‌کنند، و این از ویژگی‌های او در میان صحابه پیامبر است”[۱۸].

"مولوی برخوردار"، عصمت عملی و اخلاقی امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن، امام حسین و دیگر امامان اهل‌بیت (ع) را مسئله‌ای مسلّم دانسته که جز افراد سفیه در آن تردید نمی‌کنند[۱۹].

یادآور می‌شویم، نصوص آیات و روایات، همان‌گونه که بر عصمت عملی و اخلاقی امیرالمؤمنین (ع) و دیگر امامان اهل‌بیت دلالت دارند، بر عصمت علمی آنان نیز دلالت دارند. بنابراین، تفکیک میان عصمت علمی و عملی وجهی نخواهد داشت و همچنین هیچ دلیل عقلی یا نقلی معتبری نیز بر اینکه عصمت ـ اعم از علمی و عملی ـ از مختصات پیامبران است، وجود ندارد، بلکه دلایل معتبر خلاف آن را اثبات می‌کند[۲۰].[۲۱]

حدیث اطاعت و عصمت امام علی (ع)

رسول الله (ص) می‌فرمایند: «من أطاعني فقد أطاع الله، و من عصاني فقد عصى الله، و من أطاع علياً فقد أطاعني، و من عصا علياً فقد عصاني‏»[۲۲]؛ "کسی که مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و کسی که مرا عصیان کند خدا را عصیان کرده است، و کسی که علی (ع) را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و کسی که علی را عصیان کند، مرا عصیان کرده است".

نکات مهم این حدیث، به شرح ذیل است:

  1. در این حدیث شریف، اطاعت از علی (ع) اطاعت پیامبر (ص) و اطاعت از خداوندا شمرده شده و عصیان آن حضرت عصیان پیامبر (ص) و خداوند به شمار آمده است.
  2. اگر به تفاسیر اهل سنت مراجعه کنیم اکثر آنها خصوصا جناب فخر رازی اطلاق اطاعت در آیه اولی الامر را دال بر عصمت گرفته‌اند[۲۳]. اگرچه در مصداق حمل بر حل و عقد کرده‌اند، لکن روایات شأن نزول، مراد از اولی‌الامر را اهل بیت پیامبر (ص) می‌دانند. با این مقدمه، اطلاق اطاعت از علی (ع) که ملازم اطاعت از پیامبر (ص) و خداوند تعالی قرار گرفته است، بر عصمت حضرت امیرالمؤمنین (ع) دلالت می‌کند.
  3. اگر حضرت علی (ع) معصوم نباشد و دچار اشتباه و خطا گردد، به حکم عقل، اطاعت از او لازم نیست و عدم اطاعت در بعضی موارد با اطاعت مطلق سازگار نیست.
  4. این حدیث، با توجه به قرار دادن اطاعت از امام علی (ع) در ردیف اطاعت از پیامبر (ص) و اطاعت از خدا، به ما می‌فهماند که تنها ملجأ و مرجع علمی و عملی برای هدایت مردم حضرت علی (ع) است و آن به معنای اعلمیت و عصمت ایشان در علم و عمل است، لذا عصمت مطلق آن جناب را نتیجه می‌دهد.
  5. با توجه به اینکه این حدیث در زمان حیات و رسالت نبی اکرم (ص) صادر شده و اطاعت از امام علی (ع) را مقید به زمان بعد از خود نکرده، لذا عصمت آن جناب را حتی قبل از خلافت و حکومت امضا می‌کند و با این فرض، حدیث اطاعت، عصمت حضرت علی (ع) را از حین تولد تا لحظه مرگ نتیجه می‌دهد[۲۴].

پانویس

  1. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۰۷.
  2. الصواعق المحرقة، ص۱۸۸؛ برای آگاهی بیشتر از متن و سند حدیث ثقلین به کتاب “نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار” جلد اول رجوع شود.
  3. الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.
  4. فیض القدیر فی شرح الجامع الصغیر، ص۱۸.
  5. ر. ک: الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  6. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۶۱.
  7. ر. ک: الغدیر، ج۳، ص۲۵۱-۲۵۲.
  8. الصواعق المحرقه، ص۵۴.
  9. الائمة من قریش، غرسوا فی هذا البطن من هاشم لا تصلح علی سواهم، ولا تصلح الولاة من غیرهم.
  10. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج۹، ص۷۱.
  11. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  12. مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۵.
  13. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۶۳.
  14. «أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ‌». فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۲، باب ۳۱، حدیث ۴۳۰، ص۳۱۳، باب ۱۶، حدیث ۵۶۳؛ کمال‌الدین، ج۱، ص۲۸۱.
  15. «يَا عَلِيُّ أَنْتَ الْإِمَامُ، وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْإِحْدَى [الْأَحَدَ] عَشَرَ الَّذِينَ هُمُ الْمُطَهَّرُونَ الْمَعْصُومُونَ‌». ینابیع المودة، ج۱، ص۸۵ باب ۱۶؛ منتخب الاثر، ج۱، ص۱۰۳، حدیث ۱۴۹.
  16. اصول کافی، ج۱، ص۱۴۷، باب في أنّ الأئمّة شهداء اللَّه عزَّ و جلَ على خلقه‌، حدیث ۵.
  17. ر. ک: کفایه الأثر، صفحات: ۱۶، ۴۴، ۶۹، ۹۸، ۱۰۰، ۱۰۵، ۱۲۴، ۱۳۴، ۱۷۰، ۱۸۵، ۲۹۹؛ بحار الانوار، ج۲۵، صفحات: ۱۲۴، ۱۴۰، ۱۴۱، ۱۴۷، ۱۶۴، ۱۹۳، ۱۹۴، ۱۲۰۰، ۲۱۳، ۲۱۴؛ ج۳۶، صفحات: ۲۳۱، ۲۸۵، ۳۰۱، ۳۰۴، ۳۴۸، ۳۱۹، ۳۲۸، ۳۴۱، ۳۶۰، ۳۶۶؛ نیز ر. ک: منتخب الأثر، جلد اول.
  18. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج۶، ص۲۹۸.
  19. النبراس، ص۵۳۲، حاشیه مولوی برخوردار.
  20. ر. ک: امامت در بینش اسلامی، فصل‌های دهم و یازدهم.
  21. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۵۷-۶۷؛ محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۴۱.
  22. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۱.
  23. تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ منهاج السنه، ج۳، ص۱۷۰ - ۱۷۳.
  24. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۴۱.