حقوق اقلیت‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از حقوق اقلیت)

معناشناسی

«اقلیت» یا گروه اقلیت، یک مفهوم جامعه شناسی است. گروه اقلیت، گروهی است که درباره اعضای آن تبعیض صورت می‌گیرد و آنها در وضع نامناسب‌تری قرار دارند. اعضای گروه‌های اقلیت نوعی حس همبستگی گروهی به یکدیگر دارند، در نتیجه، احساسات وفاداری و علایق مشترک بین آنها معمولاً زیاد است. اعضای گروه اقلیت معمولاً کمی از اجتماع بزرگ تر، جدا و در محله‌ها، شهرها یا مناطق خاصی از کشور حضور دارند. ازدواج میانْ گروهی، بین کسانی که در گروه اکثریت هستند، با اعضای گروه اقلیت، بسیار اندک است و افراد گروه اقلیت، ممکن است به طور جدی به ازدواج‌های درون گروهی اعتقاد داشته باشند، همچنین، اعضای گروه اقلیت عموماً سهم کم‌تری از مزیت‌های اجتماعی چون قدرت، ثروت و احترام دارند[۱][۲].

انواع اقلیت‌ها

  1. اقلیت‌های قومی و نژادی : اقلیت‌ها نژادی، به دلیل ویژگی‌های نژادی، مانند رنگ پوست از گروه اکثریت شناخته می‌شوند و مسلمانان هیچ‌گونه مشکل مهمی با این دسته نداشته‌اند؛ زیرا اسلام با اجرای طرح مساوات و اخوت اسلامی هرگونه تبعیض و برتری نژادی را از میان برد. طبق آیه ۱۳ سوره حجرات، گرامی‌ترین انسان‌ها نزد خدا با تقواترین آنهاست[۳]؛ به این سبب، افرادی چون سلمان از ایران، صهیب از روم و بلال از حبشه، عضو فعال و اصلی جامعه اسلامی بودند.
  2. اقلیت‌های مذهبی‌: اقلیت‌های مذهبی گروهی هستند که به مذهبی غیر از مذهب اکثریت اعتقاد دارند و به این دلیل، نسبت به اکثریت از مزایای نابرابری بهره‌مندند. دین مبین اسلام به دلیل محترم شمردن پیامبران الهی، ‌ به فرد یا گروه‌هایی که ادعای پیروی از این پیامبران عظیم الشأن را دارند نیز به دیده احترام می‌نگرد[۴][۵].

پیامبر و حقوق اقلیت‌ها

حقوق اقلیت‌ها از موضوعات مهم در تاریخ اسلام است که از زوایای مختلف، توجه متفکران مسلمان را برانگیخته است. پیامبر اسلام (ص) نیز در سیره و رفتار خویش به خوبی احترام به حقوق اقلیت‌ها را به نمایش گذاشته و بدون شک، ایشان الگوی رفتاری همه مسلمانان در این موضوع و موضوعات دیگر است و در تاریخ، رفتار پیامبر (ص) با اقلیت‌های در پناه حکومت ایشان در مدینه و اطراف آن ثبت شده است. خداوند همه انسان‌ها را از نظر اجتماعی برابر می‌داند و رسول خدا علیه و اولیای گرامی‌اش با رفتار خود این برابری را عینیت بخشیده، جاودانه ساخته‌اند. پیامبر علیه می‌داند و رسول خدا (ص) و اولیای گرامی‌اش با رفتار خود این برابری را عینیت بخشیده، جاودانه ساخته‌اند. پیامبر (ص) پس از هجرت به مدینه نیز با بستن پیمان‌نامه‌های عمومی، برابری حقوق مسلمانان و یهودیان را به رسمیت شناخت و به آنان اجازه داد بر اعتقادات خود باقی بمانند. رسول خاتم (ص) در برابر همه حسادت‌ها و دشمنی‌های یهودیان با آنها صبور بود و یهودیان و مسلمانان را برابر می‌دانست و دینشان را محترم می‌شمرد[۶][۷].

انواع حقوق اقلیت‌های دینی

احترام به شریعت و آداب و رسوم اقلیت‌ها‌

اقلیت‌ها و حقوقشان در عرصه اجتماعی‌

اقلیت‌ها و حقوق قضایی‌

اقلیت‌ها و امنیت اجتماعی

اقلیت‌ها و پرداخت مالیات‌

آزادی در تفکر و اظهار رأی

منابع

پانویس

  1. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ص۲۳۸.
  2. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۱.
  3. ر. ک. سوره حجرات، آیه ۱۳.
  4. علی اصغر رضوانی، رعایت حقوق اقلیتها و ارتداد، ص ۱۴.
  5. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۱-۳۶۲.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۹ و نویری، نهایة الأرب، ج ۱۶، ص ۳۴۸ - ۳۵۱.
  7. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۲.
  8. ر. ک: سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  9. السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱؛ عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ و نهایة الأرب، ص ۳۴۸.
  10. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۲-۳۶۳.
  11. السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۷۴؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۱۴، ص ۶۵؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۵، ص ۳۸۲ و شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۶۹۵.
  12. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۳.
  13. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۵۰.
  14. السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۲۷ - ۵۷۵ و احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۸۲.
  15. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج، ۲، ص ۳۴۳.
  16. گوستاو لوبون می‌گوید «قوت و قدرت، عامل انتشار اسلام نبود... حق، آن است که امت‌ها فاتحانی رحیم و با گذشت‌تر از عرب ندیدند». ر. ک: حضارة العرب، ص۱۴۵-۱۴۶.
  17. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۳-۳۶۴.
  18. «الَّا مَنْ‌ ظَلَمَ‌ مُعَاهَداً أَوْ كَلَّفَهُ فَوْقَ طاقتة أَوْ انْتَقَصَتْ أَوْ اخُذَ مِنْهُ شَيْئاً بِغَيْرِ طِيبِ نَفْسِهِ فَأَنَا حَجِيجُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ »؛ ابن الأشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص۴۵؛ البیهقی، السنن الکبری، ج ۹، ص ۲۰۵ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۴، ص ۳۶۴.
  19. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۴.
  20. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۲۹۳.
  21. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۴.
  22. «پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند» سوره مائده، آیه ۴۲.
  23. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۵.
  24. «اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن» سوره مائده، آیه ۴۲.
  25. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۵.
  26. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۰۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان، ج ۲، ص ۲۹۹ - ۳۰۰ و ابن جمعه هویزی، تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۲۹ - ۶۳۰.
  27. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۵.
  28. السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴؛ عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۹ و نهایة الإرب، ج ۱۶، ص ۳۴۸ - ۳۵۱.
  29. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۶.
  30. سرزمینی در کنار دریای مدیترانه و در پایان منطقه حجاز که مردمانش مسیحی بودند.
  31. محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۵، ص ۴۶۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۲۱؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۲۳، ص ۱۰۳۱ و ابن کثیر، ج ۴، ص ۳۰.
  32. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۶.
  33. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۶.
  34. رعایت حقوق اقلیت‌ها و ارتداد، ص ۱۹.
  35. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۶-۳۶۷.
  36. کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۸ - ۲۹؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲ - ۵۳؛ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۵۶ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۲، ص ۳۲۸.
  37. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص ۲۰؛ المغازی، ج ۲، ص ۶۹۱؛ دلائل النبوه، ج ۴، ص ۲۳۰ و السیرة النبویة، ج ۲، ص ۳۵۴.
  38. ابن کثیر، السیرة النبویة، ج ۴، ص ۳۱؛ دلائل النبوه، ۵ج، ص ۲۴۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۵، ص ۴۶۱ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۲۱.
  39. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۷.
  40. رعایت حقوق اقلیت‌ها و ارتداد، ص ۱۸.
  41. ده پهلوانی، طلعت، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۶۷.