سوره دخان در علوم قرآنی
مقدمه
چهل و چهارمین سوره قرآن و شصت و چهارمین آن به ترتیب نزول که در مکه نازل شده است با موضوعات: نزول قرآن، عذاب آخرت، داستان فرعون، انکار معاد و پاسخ آن.
علت نامگذاری سوره به این نام، آیه ﴿فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ﴾[۱] است. در این آیه، سخن از ﴿دُخَانٍ مُبِينٍ﴾[۲] که یکی از نشانههای رستاخیز و هم به عنوان عذاب در روز قیامت که چشم و گوش منافقان را پُر میکند به میان آمده است. دخان به معنی دود و توده گازی شکل است.
بیست و پنجمین سوره از سورههای بیست و نُه گانهای است که با حروف مقطعه حم (= حا. میم) آغاز میشوند و پنجمین سوره از سورههای بیست و سه گانهای است که با سوگند آغاز میگردد. دارای ۵۹ آیه و ۳۴۶ کلمه و ۱۴۷۵ حرف است. از نظر حجم از سورههای «مثانی» و کمتر از یک حزب است.
این سوره به عظمت قرآن روشنگر، وقت مبارک اتصال عبد صالح به حضرت حق و برخی اسمای نکوی خدا نظیر: منذر، سمیع، علیم، رب، هو، یحیی، یمیت، عزیز، رحیم، کریم و منکران روز رستاخیز اشاره میکنند و این که خدا آسمانها و آنچه را در میان آنها است بیهوده نیافریده و هرکس، روزی جزای کار خود را خواهد دید و آثار و نشانههای وقوع قیامت و احوال گناهکاران در آن روز را ترسیم میکند و نیز داستان حضرت موسی (ع) و سرگذشت عبرتانگیز فرعون و قوم او را یادآوری مینماید.
فضیلت سوره
ابوحمزه ثمالی از امام باقر (ع) چنین نقل کرده است: «کسی که سوره دخان را در نمازهای واجب و مستحب (فریضه و نافله) بخواند خداوند او را در ردیف کسانی که روز قیامت در امنیت به سر میبرند مبعوث میکند و او را در سایه عرش خود قرار میدهد و حساب را بر او آسان میگیرد و نامه اعمالش را به دست راستش میدهد»[۳].
مقاصد سوره
بیان عظمت قرآن و نزول آن در شب قدر، توحید و یگانگی خدا و بعضی از نشانههای عظمت او در جهان هستی، سرنوشت کفار و انواع کیفرهای دردناک آنان، سرگذشت موسی (ع) و بنیاسرائیل در مقابل فرعونیان و شکست سخت آنها و نابودی و هلاکتشان، قیامت و عذابهای دردناک دوزخیان و پاداشهای پرهیزکاران، هدف آفرینش و بیهوده نبودن خلقت آسمانها و زمین. علامه طباطبایی معتقد است: غرض سوره در یک کلمه خلاصه میشود و آن این است که میخواهد کسانی را که به کتاب خدا شک دارند از عذاب دنیا و عذاب آخرت انذار کند[۴].
تنبیه
تفاسیر عرفانی، حروف مقطعه ﴿حم﴾ در اول سوره را تأویل کردهاند به حق و محبت یا حفاظت و مراقبه ارزشهای الهی در جمیع احوال مانند: «حاء» اشاره به حق خدا و «میم» اشاره به محبتش دارد و معنایش این است که به حق خودم و به دوستیام نسبت به بندگانم و به کتاب عزیزم که برای آنان فرستادهام اهل معرفت خود را به جدایی از خود، عذاب نمیکنم[۵].
﴿لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ﴾[۶] را تأویل به شب وصل به حق تعالی کردهاند؛ مانند قشیری که مینویسد: «و این شب را مبارک نامید زیرا شب آغاز وصل است، و پربرکتترین شب، شبی است که بنده در آن شب با قلب خود حضور داشته باشد و پروردگار خود را مشاهده کند و به وسیله انوار وصال، غرق در نعمتهای حق باشد و نسیم قرب به حق را بیابد»[۷].
صاحب عرائس البیان آورده است: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ﴾[۸]، «شب مبارک، همان شب معراج است که دوست به دوست پیوست و این بر آن حضرت مبارک بود؛ زیرا پروردگار خود را دید و بر قلبش از آسمان ازل قرآن نازل شد.»[۹].
زمخشری، رازی، ابن کثیر، بیضاوی، جیلانی، ابن عاشور و مفسران دیگر مقصود از اصطلاح «کتاب» را قرآن نوشتهاند. مانند: "والمراد بالكتاب: القرآن"[۱۰]. قرآن کریم یک «نزول دفعی» داشته در شب قدر ماه رمضان و یک «نزول تدریجی» در طول بیست و سه سال. و هیچ یک با دیگری در تعارض نیست[۱۱]. گریستن و نگریستن آسمان ﴿فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ﴾[۱۲].
در الدر المنثور آمده است که: از روزی که دنیا خلق شده آسمان نگریسته، مگر به حال دو نفر. شخصی از عبید پرسید آیا جز این است که آسمان و زمین به حال مؤمن میگریند؟ گفت: این در همان محلی است که مؤمن در آنجا است و اعمالش از آنجا به آسمان بالا میرود و اما هیچ میدانی که معنای گریستن آسمان در این آیه چیست؟ گفت: نه. گفت آسمان گلگون میگردد و این گلگون شدن آسمان تنها در دو نوبت اتفاق افتاده است: اول زمانی که یحیی بن زکریا کشته شد و آسمان خون ببارید و دوم هم در هنگامی که حسین بن علی (ع) کشته شد که در آن روز نیز آسمان سرخ شد[۱۳].
آیات نامدار و مشهور
- ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ﴾[۱۴]،
- ﴿فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ﴾[۱۵]،
- ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ...﴾[۱۶]،
- ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ﴾[۱۷].
ساختار
سوره دخان دارای ۳ بخش است:
بخش ۱، آیات ۱ -۸: قرآن کتابی است مبین که در بهترین شب بر رسول خدا (ص) نازل شد، تا رحمت خدا و انذاری از سوی وی باشد.
بخش ۲، آیات ۹ - ۳۳: در این آیات تردید مشرکین را در حقانیت قرآن یادآور شده است و تهدیدشان میکند به عذاب دنیا و عذاب روز قیامت و به همین منظور داستان فرستادن موسی به سوی فرعون را برایشان مثَل میآورد که فرعون و قومش او را تکذیب کردند و خدای تعالی غرقشان کرد.
بخش ۳، آیات ۳۴ - ۵۹: بعد از آنکه کفار را به عذاب دنیوی و سپس به عذاب اخروی انذار و تهدید کرد و در عذاب دنیوی به ماجرای قوم فرعون تمثل جست که موسی از طرف پروردگارش به رسالت به سویشان گسیل شد و مردم او را تکذیب کردند و در نتیجه غرق گشته و منقرض شدند، اینک در این آیات، به عذاب اخروی آنان پرداخته و انکار معاد را از ایشان حکایت میکند که معتقد بودند به این که بعد از مرگ دیگر حیاتی نیست و آنگاه بر اثبات معاد برهان اقامه مینماید و سپس به پارهای از عذابهای آخرت که به زودی مجرمین بدان مبتلا میشوند و نیز به پارهای از نعمتهای دائمی که متقین به آن میرسند اشاره میکند.
بخش ۲ پیام مرکزی سوره دخان را در بردارد. کسانی را که به قرآن به عنوان کتاب خدا شک دارند از عذاب دنیا و عذاب آخرت انذار میکنند. این بخش در ارتباط معنایی و مفهومی با دو بخش اول و دوم است. افتتاح و اختتام سوره که مندرج در بخش ۱ و ۳ هستند در تناسب موزون کلامی و مفهومی هستند. سوره با تذکر همان مطلبی که با آن آغاز شده بود یعنی نزول کتاب قرآن به منظور تذکر خلق و دستور به انتظار کشیدن رسول خدا (ص) خاتمه مییابد.[۱۸]
سوره دخان
در ترتیب مصحف چهل و چهارمین سوره قرآن کریم و مکی است[۱۹] و در ترتیب نزول برپایه روایت مشهوری که طبرسی بدان اعتماد کرده است، شصت و سومین سوره (بیاحتساب سوره حمد) است که پس از سوره زخرف و پیش از سوره جاثیه فرود آمده است[۲۰]. براساس روایتی دیگر، پنجاه و هشتمین سوره است (بیاحتساب سوره حمد) که پس از سوره مؤمن و پیش از سوره فصّلت[۲۱] نازل شده است. این سوره ۵۹ آیه و ۳۴۶ واژه دارد[۲۲]. برخی آیه ۱۵ این سوره را مدنی دانستهاند؛ ولی دلیلی برای آن ذکر نکردهاند[۲۳]. درباره آیه ۵۹ این سوره ادعای نسخ شده است که محققان نپذیرفتهاند[۲۴]. این سوره به لحاظ وقوع لفظ دخان در آیه ۱۰ دخان نامیده شده[۲۵] و از روایات نبوی فهمیده میشود که این نامگذاری را رسول خدا(ص) انجام داده است[۲۶]. اسم دیگری برای این سوره گزارش نشده و تنها در بعضی روایات از آن با «حم دخان» نام برده شده است[۲۷]. سوره دخان، پنجمین سوره از مجموعه سورههای هفتگانه حوامیم است که با حروف مقطعه «حم» شروع میشوند[۲۸]. درباره پیوند آغاز این سوره با پایان سوره پیش (زخرف) گفتهاند سوره زخرف با وعید و تهدید مشرکان به عذاب پایان یافته و این سوره نیز با انذار مشرکان و تهدید شدید آنها به عذاب آغاز شده است[۲۹].[۳۰].
فضای نزول
این سوره مکی است و به استناد روایات ترتیب نزول به نظر میرسد نزدیک سالهای ۹ و ۱۰ بعثت نازل شده است[۳۱]؛ زمانیکه مشرکان مکه در رویارویی با پیامبر(ص) و گروه مؤمنان، ضمن اصرار بر عقاید باطل خویش، با انواع فشارها و تهمتها به رسول خدا(ص) نزول قرآن از جانب خدا را انکار کرده و در پراکندن مردم از گِرد پیامبر(ص) میکوشیدند[۳۲].[۳۳].
غرض سوره
این سوره با هدف انذار مشرکان[۳۴] و بیدار کردن قلب انسان برای پذیرش حقیقت ایمان[۳۵]، قرآن را کتاب خدای متعالی برای انذار مردمان میشناساند و مشرکان را از عذاب دنیایی و آخرتی بیم میدهد و برای نمونه از عذاب دنیایی به فرجام فرعون و قومش اشاره میکند و با حکایت گفتار کافران در انکار زندگانی آخرتی، ضمن اثبات معاد به بیان برخی از عذابهای کافران در دوزخ و گوشهای از نعمتهای پرهیزکاران در بهشت میپردازد[۳۶].[۳۷].
محتوای سوره
سوره دخان با حروف مقطعه «حم» آغازیده و با سوگند به قرآن، به نزول قرآن از جانب خدا در شب پربرکت قدر، با هدف برانگیختن پیامبر(ص) و انذار مردم اشاره میکند[۳۸]؛ شبی که در آن امور از حالت احکام و اجمال به حالت تفصیل در میآیند[۳۹]، یا امور حق از باطل جدا میشوند[۴۰]؛ نیز نزول قرآن را رحمتی از پروردگار آسمانها و زمین و پدیدههای میان آن دو میداند که نزد اهل یقین شناخته شده است؛ خدایی که معبودی جز او نیست و زندگی و مرگ و تدبیر امور همگان به دست اوست[۴۱]. آرای مفسران درباره نزول قرآن در شب قدر گوناگون است: بعضی معتقدند قرآن کریم نزولی جز نزول تدریجی در ۲۳ سال ندارد و این آیه بیانگر ابتدای نزول آن است که در شب قدر انجام شده است[۴۲]؛ ولی گروهی از دو نزول دفعی و تدریجی سخن گفتهاند و برپایه این دیدگاه همه قرآن کریم در شب قدر به بیتالمعمور در آسمان دنیا نازل و سپس در مدت رسالت به تدریج بر پیامبر(ص) نازل شده است[۴۳]. علامه طباطبایی دو نزول دفعی و تدریجی را میپذیرد و معتقد است که نزول دفعی قرآن کریم به گونه اجمال در شب قدر و نزول تدریجی آن به صورت تفصیل در ۲۳ سال انجام گرفته است[۴۴]. سپس در آیات ۹ ـ ۱۶ شک و تردید مشرکان در حقانیت قرآن را یادآور شده و آنها را از عذاب دنیا و روز قیامت بیم میدهد[۴۵]. نخست از عذاب دخان یعنی دودی آشکار یاد میکند که آسمان آن را میآورد و همه مردم را فرا میگیرد. سخنان مفسران در تفسیر دخان مختلفاند: برخی گفتهاند عذاب دخان، همان قحطی و گرسنگی است که اهل مکه بر اثر نفرین پیامبر(ص) بدان دچار گشتند، به گونهای که از شدت گرسنگی آسمان را پر از دود میدیدند، بنابراین از پیامبر(ص) رفع عذاب را درخواست کردند تا ایمان بیاورند؛ اما پس از دعای حضرت و رفع عذاب به کفر خود بازگشتند[۴۶]. بعضی دیگر، آن را از نشانههای قیامت دانستهاند؛ بدینگونه که دودی از آسمان درون گوشهای مردم میشود، به شکلی که سرهایشان مانند سر گوسفند بریان میگردد؛ اما مؤمنان تنها دچار زکام میشوند و این عذاب ۴۰ روز ادامه مییابد[۴۷]. در تفسیری دیگر، آن روز، روز فتح مکه دانسته شده است که گرد و خاک سم اسبان لشکر اسلام فضای مکه را پر کرد[۴۸]. عدهای نیز گفتهاند آن روز قیامت است[۴۹]؛ آنگاه مشرکان را به انتقام الهی در روز بدر[۵۰] یا قیامت[۵۱] تهدید میکند.
پس از این انذارها، در آیات ۱۷ ـ ۳۳ سرنوشت فرعون و قومش را نمونه میآورد، بنابراین به امتحان فرعون و قوم او با فرستادن موسی(ع) و رسالت وی اشاره میکند[۵۲] که میبایست بندگان خدا یعنی بنیاسرائیل را به موسی(ع) واگذارند و با تکذیب رسالت او بر خدا استکبار نورزند، چون آن حضرت پیامبری امین است و با نشانههای روشن به سویشان آمده است[۵۳]، پس چون به او ایمان نیاوردند، از آزارشان به خدا پناه میبرد و درخواست میکند که او را به خود واگذارند[۵۴]. سرانجام و پس از پافشاری فرعونیان بر رویارویی با موسی(ع) برای آنها از خدا عذاب درخواست کرد، بنابراین خدا دستور داد شبانه بنیاسرائیل را به سمت بیرون مصر حرکت دهد و پس از عبور از رود نیل آن را شکافته شده به حال خود واگذارد، تا فرعونیان که دنبال آنها بودند درون نیل غرق شوند[۵۵]؛ سپس به باغها، چشمهها، زراعتها، خانهها و قصرهای زیبا و وسایل تنعّم اشاره میکند که بر جای گذاشتند و خدا قومی دیگر را وارث ایشان نهاد و تأکید میکند که هلاک آنها هیچ اهمیتی برای خدا نداشت ـ چون در درگاه خدا خوار و بیمقدار بودند ـ و هیچ مهلتی به آنان داده نشد[۵۶] در مقابل، نعمتهای الهی به بنیاسرائیل از جمله نجات آنها از فرعون و برگزیدن و برتریشان بر همه مردمان زمان خود[۵۷] یا از برخی جهات ـ مانند بیشتر بودن شمار پیامبران ـ بر همه امتهای عالم، نیز آیات و معجزاتی را یاد میکند که به ایشان داده شدند و ضمن اشاره به ابزار آزمایش بودن همه این نعمتها، تلویحی به پیامبر(ص) و مؤمنان دلداری میدهد که آنان را از فراعنه مکه میرهاند و زمین را در اختیارشان مینهد[۵۸]. در ادامه (آیات ۳۴ ـ ۵۰) پس از حکایت انکار معاد از سوی مشرکان که معتقد بودند پس از مرگ دنیایی، حیات دیگری نیست و برای پذیرش معاد خواستار زنده کردن پدران خود بودند[۵۹]، ضمن تهدید آنها به نابودی و عذاب همانند قوم تُبَّع و اقوامی که بیش از آنان بودند، به اثبات معاد بر اساس حکمت الهی و هدفدار و به حق بودن آفرینش آسمانها و زمین پرداخته[۶۰] و روز قیامت را وعدهگاه تمامی مردم میشناساند؛ روزی که هیچ سرپرستی نمیتواند دیگری را بینیاز کرده و نجات بخشد و هیچ کس یاری نمیشود، مگر کسی که از ترحم خدای والا بهرهمند شود[۶۱]؛ سپس در ترسیم سرنوشت کافران، گوشهای از عذابهای آخرتی گناهکاران را یاد میکند؛ همچون درخت زقوم که میوه آن مانند فلز مذاب است و در شکمها چون آب جوشان میجوشد، انداختن آنها به وسط دوزخ و ریختن آب جوشان بر سرشان و استهزاء آنان در این حال[۶۲]. در مقابل، برخی از نعمتهای آخرتی پرهیزکاران را برمیشمرد؛ مانند جایگاهی امن در باغها و در کنار چشمههای بهشتی، پوشیدن لباسهای حریر و ابریشمین، برخورداری از حوریان و میوههای بهشتی و زندگی جاودانه در بهشت که فضلی از جانب پروردگار و پیروزی و کامیابی بزرگ برای مؤمنان است[۶۳]. پایان بخش سوره، بیان پیام اصلی و چکیده سوره در قالب دو آیه است؛ یعنی آسان قرار دادن با نزول آن به زبان عربی برای تذکّر و تنبّه کافران و ترساندن آنها از فرجام کارشان ـ تکذیب آیات الهی ـ و عذابی که در انتظارشان است[۶۴].[۶۵].
فضیلت سوره
سوره دخان از سورههای حوامیم است که در روایات، تاج قرآن[۶۶] و گلهای خوشبوی قرآن[۶۷] و میوه قرآن[۶۸] نام گرفتهاند.
فضایل بسیاری برای این سورهها یاد شده است، چنانکه رسول خدا(ص) فرمود: هرکس دوست دارد در باغهای بهشت به تفریح بپردازد (در نماز شب) سورههای حوامیم را بخواند[۶۹]؛ همچنین امام صادق(ع) فرمود: هر بندهای که سورههای حوامیم را بخواند، از دهانش بویی خوشتر از مشک و عنبر خارج میشود و خدا خواننده این سورهها و همسایگان، دوستان، آشنایان و همه یاران دور و نزدیک او را رحمت میکند و در قیامت عرش و کرسی و فرشتگان مقرّب خدا برای او استغفار میکنند[۷۰]. درباره فضیلت سوره دخان نیز روایات مختلفی هست؛ از جمله رسول خدا(ص) تلاوت این سوره در شب جمعه را سبب بخشودگی دانسته[۷۱]؛ نیز فرمود: هرکس سوره دخان را در شب و روز جمعه بخواند، خدای والا خانهای در بهشت برایش میسازد[۷۲]. امام باقر(ع) نیز فرمود: هرکس سوره دخان را در نمازهای واجب و مستحب خویش بخواند، خدای والا او را در زمره کسانی برمی انگیزاند که روز قیامت در امنیت به سر میبرند و وی را در سایه عرش نهاده و حساب را بر او آسان میگیرد و نامه اعمالش را به دست راستش میدهد[۷۳] قرائت سوره دخان در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان نیز سفارش شده است[۷۴] و امام باقر(ع) در جواب شخصی که خواهان شناخت شب قدر بود، فرمود: چون ماه رمضان فرا رسید، در هر شب ۱۰۰ مرتبه سوره دخان را تلاوت کن، پس وقتی به شب بیست و سوم رسیدی، پاسخ سؤالت را خواهی یافت.[۷۵].
منابع
پانویس
- ↑ «پس به روزی چشم بدوز که آسمان دودی آشکار برمیآورد» سوره دخان، آیه ۱۰.
- ↑ «دودی آشکار» سوره دخان، آیه ۱۰.
- ↑ مجمع البیان.
- ↑ المیزان.
- ↑ لطائف الإشارات.
- ↑ «شبی خجسته» سوره دخان، آیه ۳.
- ↑ "وسماها: ﴿لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ﴾، لأنها لیلة افتتاح الوصلة. وأشد الليالي بركة ليلة يكون العبد فيها حاضراً، بقلبه، مشاهداً لربه، يتنعم فيها بأنوار الوصلة، ويجد فيها نسيم القربة"، لطائف الإشارات.
- ↑ «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
- ↑ عرائس البیان.
- ↑ التحریر.
- ↑ المیزان؛ تفسیر نمونه.
- ↑ «آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۹.
- ↑ الدر المنثور.
- ↑ «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
- ↑ «در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا میکنند (و تفصیل میدهند)» سوره دخان، آیه ۴.
- ↑ «هیچ خدایی جز او نیست که زنده میدارد و میمیراند؛ پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست» سوره دخان، آیه ۸.
- ↑ «پرهیزگاران در جایگاهی امنند،» سوره دخان، آیه ۵۱.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره دخان»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ التمهید، ج ۱، ص۱۶۹؛ التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۳۰۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۲ - ۶۱۳.
- ↑ الاتقان، ج ۱، ص۳۸.
- ↑ المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۲۹۱.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص۲۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۲۵؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۰۹.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۵۱؛ التمهید، ج ۲، ص۳۸۷.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۳۰۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۲۵؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۰۹.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۰۹؛ التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۳۰۶.
- ↑ تاریخ قرآن، ص۵۹۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۱؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۰۹؛ تفسیر مراغی، ج ۲۵، ص۱۱۸.
- ↑ حیدری، حسن، دشتی، سید حبیب، مقاله «دخان / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۵۶۰.
- ↑ احسن الحدیث، ج ۱۰، ص۶۰.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۱، ص۲۱۰ ـ ۲۵۰؛ نیز: موسوعة التاریخ الاسلامی، ج ۱، ص۵۶۳ ـ ۶۳۳.
- ↑ حیدری، حسن، دشتی، سید حبیب، مقاله «دخان / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۵۶۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۲۹.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۰۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۲۹ ـ ۱۳۰.
- ↑ حیدری، حسن، دشتی، سید حبیب، مقاله «دخان / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۵۶۰.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۰۸؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۳۰ ـ ۱۳۲.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۳۲.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۰۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۳۳ ـ ۱۳۴.
- ↑ التبیان، ج ۹، ص۲۲۴؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۳؛ تفسیر مراغی، ج ۲۵، ص۱۱۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۰۸.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۹۰؛ التبیان، ج ۹، ص۲۲۴؛ الکشاف، ج ۴، ص۲۷۰؛ روحالمعانی، ج ۱۳، ص۱۱۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۸ ص۱۳۰ ـ ۱۳۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۳۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۵، ص۶۶ ـ ۶۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۴؛ التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۳۱۵ ـ ۳۱۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۵، ص۶۸؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۶۵۶.
- ↑ الدر المنثور، ج ۶، ص۲۸ ـ ۲۹؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۱۶؛ التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۳۱۵.
- ↑ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۱۷؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۳۷ ـ ۱۳۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۵، ص۶۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۳۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۳۴؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۱۹.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۳۸ ـ ۱۳۹.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۴، ص۸۴؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۳۸ ـ ۱۳۹.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۴، ص۸۴.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۳۲۵ ـ ۳۲۶؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۴، ص۸۶؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۱۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۴۱ ـ ۱۴۲.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۱۵.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۱۶؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۴۶.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۴، ص۸۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۴۸.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۴، ص۹۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۱۷.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۲۱۷؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۵۱.
- ↑ حیدری، حسن، دشتی، سید حبیب، مقاله «دخان / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۵۶۱.
- ↑ نور الثقلین، ج ۴، ص۵۱۰؛ کنز الدقائق، ج ۱۱، ص۳۵۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۹۷؛ نور الثقلین، ج ۴، ص۵۱۰؛ کنز الدقائق، ج ۱۱، ص۳۵۳.
- ↑ روض الجنان، ج ۱۷، ص۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۸۸؛ تفسیر مراغی، ج ۲۴، ص۴۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۹۷؛ نور الثقلین، ج ۴، ص۵۱۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲۴، ص۴۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۹۷؛ کنز الدقائق، ج ۱۱، ص۳۵۳؛ نور الثقلین، ج ۴، ص۵۱۰.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص۲۸۳؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۱؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۰۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۹۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۲۵؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص۱۰۹.
- ↑ ثواب الاعمال، ص۱۱۴؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص۹۱؛ الصافی، ج ۴، ص۴۱۱.
- ↑ اقبال الاعمال، ج ۱، ص۳۸۶.
- ↑ حیدری، حسن، دشتی، سید حبیب، مقاله «دخان / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۵۶۳.