طلاق در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

گزینش طلاق

سوق‌یابی به انتخاب طلاق و جدایی و انحلال پیمان زناشویی بیش از هر چیز نمایان‌گر بروز اخلال در روابط متقابل زوجین و عدم توفیق در حل و فصل امور و مهار مشکلات از مجاری عادی است. طبق روایات، طلاق در عین جواز شرعی از مبغوض‌ترین افعال در نظام ارزشی دین معرفی شده و تنها پس از یأس از تأثیربخشی سایر راه‌های محتمل برای اصلاح امور، توسل به آن به عنوان آخرین ترفند برای پایان دادن به اختلاف‌های خانوادگی تجویز شده است. به بیان تفسیر نمونه قرارداد زوجیت از جمله قراردادهایی است که باید قابل جدایی باشد، چراکه گاه عللی پیش می‌آید که زندگی مشترک زن و مرد را با هم غیرممکن، یا طاقت‌فرسا و مملو از مفاسد می‌کند و اگر اصرار داشته باشیم که این قرارداد تا ابد بماند، سرچشمه مشکلات زیادی می‌گردد؛ لذا اسلام با اصل طلاق موافقت کرده است. اصل طلاق یک ضرورت است، اما ضرورتی که باید به حداقل ممکن تقلیل یابد و تا آنجا که راهی برای ادامه زوجیت است کسی سراغ آن نرود. [چرا طلاق مبغوض نباشد] در حالی که طلاق مشکلات زیادی برای خانواده‌ها و مخصوصاً فرزندان به وجود می‌آورد[۱].

قرآن کریم در آیاتی چند مردان را به رعایت حقوق همسران در جریان طلاق توصیه کرده است. علامه طباطبایی در تفسیر آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۲] می‌نویسد: “تسریح به جمیل”، به معنای این است که بدون نزاع و خصومت طلاق دهند... بر شما واجب است که اولاً بدون خشونت و خصومت طلاق دهید، و در ثانی با چیزی از مال بهره‌مندشان کنید[۳].

اسلام در عین پذیرش اصل طلاق به هنگام ضرورت، راه‌های مختلفی نیز برای مهار و کاهش آن تدارک دیده است که در منابع مربوط به تفصیل از آن سخن رفته است[۴].

در خصوص علل و دلیل‌های طلاق و نیز آثار فردی و اجتماعی آن نیز دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده که برای اختصار از طرح آن اجتناب می‌شود[۵].[۶].

آیات قرآنی مرتبط

  1. جواز طلاق پس از اتمام عده و برحذر داشتن مردان از اعمال فشارهای ظالمانه: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ...[۷].
  2. توجه دادن به حقوق و تکالیف متقابل زوجین در جریان طلاق: وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۸].
  3. در آیاتی نیز به پرداخت مهر زنان مطلقه[۹]؛ اعطای متاع به زنان مطلقه در صورت عدم برقراری رابطه زناشویی و عدم تعیین مهریه[۱۰]؛ پرداخت نصف مهریه تعیین شده در صورت عدم برقراری رابطه زناشویی[۱۱]؛ تأمین حقوق ویژه زنان مطلقه در صورت داشتن حمل و پس از وضع آن و نیز دادن اجرت برای شیری که به کودکشان می‌دهند[۱۲] الزام کرده است. در برخی آیات نیز مردان را از مانع‌تراشی در مسیر ازدواج مجدد همسران مطلقه‌شان پس از اتمام عده[۱۳]برحذر داشته است.[۱۴].

منابع

پانویس

  1. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۲۵.
  2. «ای مؤمنان! چون زنان مؤمن را به همسری (خود) درآوردید سپس پیش از آنکه با آنان هم‌آغوش شوید طلاقشان دادید برای شما بر (عهده) آنان عدّه‌ای نیست که آن را بشمارید بنابراین آنان را (از پرداخت نیمه مهرشان) برخوردار سازید و به نکویی رها کنید» سوره احزاب، آیه ۴۹.
  3. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن ج۱۶، ص۵۰۲.
  4. ر. ک: سید حسین شرف‌الدین، تبیین جامعه شناختی مهریه، ص۲۴۷-۲۴۹.
  5. ر. ک: مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص۲۸۷-۳۶۱؛ حسین بستان و همکاران، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، ص۲۲۹-۳۷۴.
  6. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۳۹.
  7. «ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید.».. سوره طلاق، آیه ۱.
  8. «و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر مردان، حقّ شایسته‌ای است چنان که مردان را بر زنان؛ و مردان را بر آنان، به پایه‌ای برتری است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۸.
  9. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا «ای مؤمنان! چون زنان مؤمن را به همسری (خود) درآوردید سپس پیش از آنکه با آنان هم‌آغوش شوید طلاقشان دادید برای شما بر (عهده) آنان عدّه‌ای نیست که آن را بشمارید بنابراین آنان را (از پرداخت نیمه مهرشان) برخوردار سازید و به نکویی رها کنید» سوره احزاب، آیه ۴۹.
  10. لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ «اگر زنانی را که با آنان آمیزش نکرده یا برای آنها کابینی نبریده‌اید، طلاق دهید، بر شما گناهی نیست. ولی ایشان را از دهشی شایسته بهره‌مند سازید- توانگر به اندازه خویش و تنگدست به اندازه خویش- این بر نیکوکاران واجب است» سوره بقره، آیه ۲۳۶.
  11. وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «و اگر آنان را پیش از آمیزش و پس از آنکه کابین بریده‌اید طلاق دهید پرداخت نیمی از کابین بر عهده شماست مگر آنان خود از آن بگذرند یا آن کس که رشته ازدواج در کف اوست در گذرد و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و بخشش را میان خود فراموش مکنید که خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۷.
  12. أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى «آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایستگی رایزنی کنید و اگر (در توافق) دشواری دارید دیگری او را شیر دهد» سوره طلاق، آیه ۶.
  13. وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ «و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.
  14. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۳۹.