محمد بن عبدالله محض
مقدمه
درگیری میان دو حزب علوی و عباسی که در قالب بحثهای کلامی و ادبی آغاز شده بود، سرانجام به مرحله عمل و میدان جنگ کشیده شد.
و نخستین قیام علوی در روزگار عباسیان، همزمان با خلافت منصور قیام محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی (ع) بود که شیعیانش او را نفس زکیه والمهدی مینامیدند[۱]. این قیام همزمان با خلافت منصور عباسی و در حجاز شکل گرفت. محمد خلافت را حق خود میدانست زیرا بر اساس یک روایت که گروهی از مورخان آن را ذکر کردهاند، شورایی مرکب از عباسیان و علویان پیش از پیروزی نهضت وی را به این عنوان برگزیده بود[۲]. از اینرو هنگامی که سفاح به خلافت رسید محمد و یارانش از بیعت با وی امتناع کردند[۳] و از همان روز برای استقرار خلافت محمد فعالیت خویش را آغاز کردند[۴] و چون عباسیان در این زمان مشغول هموار کردن مشکلات سیاسی و سرکوب کردن عاملان اموی و از میان بردن مدعیانی چون عبدالله بن علی و ابومسلم بودند، فرصت مناسب را برای مقابله با محمد نیافتند؛ در نتیجه کار او بالا گرفت و در حالی که مخفیانه به هدایت مبلغان خود مشغول بود، گروه بسیاری از مردم و بزرگان مکه و مدینه را به خلافت خویش متمایل کرد. محمد از حمایت عدهای از فقیهان از جمله مالک بن انس، پیشوای بزرگ فرقه مالکی، برخوردار بود. مالک فتوایی مبنی بر نقض بیعت مردم با منصور صادر کرد؛ زیرا به عقیده او «چون منصور به زور از مردم بیعت ستانده است، پیمانش باطل و غیرقابل اعتماد است»[۵]. محمد، برادرش ابراهیم را برای نشر دعوت به بصره گسیل کرد. ابراهیم خیلی زود بصره را تصرف کرد[۶] و زندانیان را آزاد ساخت و عاملان منصور را در بند کرد[۷]. همزمان با این پیروزی فقیهان و بزرگان بصره به تأیید ابراهیم برخاستند[۸]؛ از آن جمله ابوحنیفه بود که نامهای به ابراهیم نوشت و پشتیبانی خود را از وی اعلام کرد. بنابراین، کار وی در بصره و اهواز و فارس بالا گرفت[۹] و خطر از دو سو خلافت منصور را تهدید کرد. به گفته مسعودی، «منصور برای مقابله با ابراهیم با گروه بسیاری از خواص خود به مشورت پرداخت و آنان خطر شورش شیعیان کوفه را به وی گوشزد کردند و گفتند: باید راه را بر کوفیان که ممکن است به یاری اهل بصره برخیزند، بست[۱۰]». منصور در آغاز، از در مدارا درآمد و نامهای به محمد نوشت و امانش داد[۱۱]؛ اما محمد که خلافت را حق خود میدانست، نامهای تند در جواب منصور نوشت و او را به سبب این که علویان را از حق خلافتشان محروم کرده است بهسختی ملامت کرد[۱۲]. این بار منصور عیسی بن موسی، ولیعهد خویش، را به جنگ محمد فرستاد[۱۳]. عیسی با فرستادن نامههایی به مردم مدینه و دادن وعدههای دروغین، آنان را از اطراف محمد پراکنده کرد. پس از آن، دو سپاه در ۱۴ رمضان سال ۱۴۵ ق[۱۴]. با هم درآویختند و جنگی خونین درگرفت[۱۵] که به قتل محمد و شکست سپاهش انجامید[۱۶]. اندکی پس از این واقعه، سپاه منصور به مبارزه با ابراهیم برخاست. جنگ میان دو گروه در ذیقعده ۱۴۵ هـ. در دهکده باخَمری به وقوع پیوست و ابراهیم و یارانش پس از یک پایداری دلیرانه به قتل رسیدند[۱۷]. از اینرو ابراهیم به قتیل باخمری شهرت یافت.
از نخستین قیام علویان در زمان خلافت عباسی در خون فرو نشست، اما عباسیان از نتایج و آثار این قیام در امان نماندند؛ زیرا محمد گروهی از داعیان و مبلغان خود را به ولایات و اطراف فرستاده بود و آنان توانستند موفقیتهای چشمگیری به دست آورند.[۱۸].
ادعای مهدویت
محمد فرزند عبدالله محض با گذشت سالها از انقلاب زید، (فرزند امام سجاد (ع)) دیده به جهان گشود. او از نوادههای حضرت مجتبی (ع) بود. به همین جهت فرصتطلبان و عناصر زورپرست، با استفاده از فرصت، او را مهدی موعود لقب دادند و روایت ساختگی "المهدي... واسم ابیه اسم ابی..." را بر او تطبیق کردند. با اینکه میدیدند این روایت با صدها روایت مسلم و قطعی مخالف است که حضرت مهدی (ع) را، فرزند حضرت عسکری (ع) و دوازدهمین جانشین پیامبر (ص) و نهمین امام از نسل حسین (ع) معرفی میکند[۱۹]. اما فرصتطلبان با وانهادن همه روایات پیامبر (ص)، به این روایت جعلی چنگ انداختند و آن را به "محمد بن عبدالله محض" تطبیق دادند و آنگاه او را "نفس زکیه" نامیدند و برخی از مردم نیز با او دست بیعت فشردند. پدر او نیز با پسرش بهعنوان بیعت با مهدی نجات بخش دست بیعت داد. نیز از کسانی که با او دست بیعت فشرد "منصور دوانیقی" بود که پس از تشکیل حکومت عباسی، بیعت خویش را نقض کرد و پایههای مهدویت "محمد بن عبدالله" نیز فرو ریخت[۲۰].[۲۱]
قیام محمد بن عبدالله محض
جستارهای وابسته
- حسن مثنی (جد)
- فاطمه دختر امام حسین (جده)
- عبدالله محض (پدر)
- ابراهیم غمر (عمو)
- حسن مثلث (عمو)
- ابراهیم بن عبدالله محض (برادر)
- یحیی بن عبدالله محض (برادر)
- عبدالله اشتر علوی (فرزند)
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- ریشههای انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
- چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
- آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
- با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
- آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا کیسانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا زیدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا فطحیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا قرامطه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا شیخیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بابیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بهاییت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا سبئیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا عسکریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا مغیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ممطوره از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا نمیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا باقریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا موسویه یا موسائیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا محمدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی تهامه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سوس مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی صومالی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
- انگیزههای مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
- مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
- راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
- اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
- چه راههایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
- از چه زمانی عدهای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
- چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ شیعیان این لقب را به خاطر زهد و عبادت و ایمان بسیارش به وی داده بودند (مروج الذهب، ج۳، ص۳۰۶؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۲۲- ۱۲۵).
- ↑ الکامل، ج۵، ص۵۱۳؛ الفخری، ص۱۶۰ - ۱۶۴.
- ↑ الکامل، ج۵، ص۵۱۳.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۷۶؛ الکامل، ج۵، ص۵۳۳.
- ↑ الامامة و السیاسة، ج۲، ص۱۹۹ (البته، وی بدون اشاره به نفس زکیه این موضوع را آورده است).
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۷۶.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۶۶.
- ↑ الکامل، ج۵، ص۵۶۳.
- ↑ الکامل، ج۵، ص۵۶۳.
- ↑ نک: تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۲۲ به بعد.
- ↑ الفخری، ص۱۶۶.
- ↑ طبری، متن کامل نامه منصور که مشحون از سخنانی ملایم است و نیز نامه تند نفس زکیه را آورده است (تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۵ - ۴۳۳).
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۷۶.
- ↑ الاخبار الطوال این واقعه را در سال ۱۴۴ ق. ذکر میکند (ص ۳۸۵).
- ↑ الکامل، ج۵، ص۵۴۷.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۷۶؛ مسعودی، ابوالحسن، التنبیه والاشراف، ص۳۴۰.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۷۴-۴۷۶؛ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۷۸.
- ↑ خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۳۷.
- ↑ برای اطلاع بیشتر رجوع شود به معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۱، ص ۱۶۸.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۵۷۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۱۹.